نرگِث
از نامهٔ نهم، سلام. ساعت یازده و سیدقیقه. عزیزم اینجا هوا خیلی سرده، پیشواز زمستون رفتیم شاید زمس
از این فضای غیرقابل پیشبینی، امید روئیده.
رنگ تصویر غم عجیبی رو به دوش میکشه امّا عزیزم این غیرمنتظرهست و غیرقابل پیشبینی
* لبخند.
نرگِث
روحِ سبز، نورسازه و روحنوا
" رونوشت: شرح معمولی برای آدم معمولی"
محبت رنگ سبز داره، با توجه به میزان مهر و عطوفت تن رنگ تغییر میکنه.
در هرحال انسان مهربون نرمدله و سبز، روحانگیزه و حفی.
هدایت شده از نرگِث
فکر میکنم جواب دادن یا بارگذاریِ مسیجهای منفی چنان باارزش و مهم نیست.
امّا دخترایِ من، ما باهم دوستیم، نه؟
قرار نیست به شعور هم توهین کنیم
قرار نیست فکر کنیم هیچاتفاقی نمیافته با پیامهای ما.
لطفاً اگر محیطِ خانواده بنا به هر دلیلی کم و کاستی داشته برایِ بسترِ تربیت، از فرهنگِ عرفیِ جامعه بهره ببرید🤍.
نرگس خیلی دوستتون داره
* فشردنِ دستاتون
هدایت شده از شرقۍ غمگین .
بغل، فقط کسی که پیشقدم میشه رو آروم نمیکنه. دل کسی که بغل گرفته میشه رو هم قرص میکنه.
نرگِث
" به راستی که دلگیر شدن چیست؟
دلگیری. [ دِ ] ( حامص مرکب ) صفت دلگیر. دلگیر بودن.کراهت و نفرت. ( ناظم الاطباء ). || حزن و اندوه. ( ناظم الاطباء ). غم و غصه. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). || غضب و خشم. ( ناظم الاطباء )
نرگِث
دلگیری. [ دِ ] ( حامص مرکب ) صفت دلگیر. دلگیر بودن.کراهت و نفرت. ( ناظم الاطباء ). || حزن و اندوه. (
[ یادداشت اول ]
خاصیت فصول این است. آدمیزاد را مجاب میکند تا رنگ عوض کند، تا آدمیزاد را همسوی خود کند.
بهار دل آدمیزاد را میتکاند، نونوار میکند.
تابستان تنپرور و راحتطلب
پائیز فرزندانش را دمیدمی مزاج بار میاورد.
پائیز داستانها دارد، پائیز دلگیر است و غمزده
- نرگسخاتون
هدایت شده از نرگِث
Masoud Sajjadi5073330528.mp3
زمان:
حجم:
6.4M
میشنوین نُتایی که بین خودشون آوخ جا دادن؟
حالتِ زارِ هنرمندشُ میشنوین؟
پیشنهادِ خیلی خیلی برای دانلود.
نرگِث
[ یادداشت اول ] خاصیت فصول این است. آدمیزاد را مجاب میکند تا رنگ عوض کند، تا آدمیزاد را همسوی خ
از کیفیت پاراگرافها خیلی خیلی کم شده، میشه پائیز و مقصر دونست؟ بلاخره ماجرا ماجرای دموی شدنه
نرگِث
[ یادداشت اول ] خاصیت فصول این است. آدمیزاد را مجاب میکند تا رنگ عوض کند، تا آدمیزاد را همسوی خ
[ یادداشت دوم ]
عینک نابینایی بر چشمهاست و جامهٔ غم بر دلها.
پائیز را فصل غربت و روزها را غریب میبینند.
استفراغ لازمهٔ خوشبینیست. تا هرچه بر گوشمان زمزمه کردهاند را بیرون بریزیم
- نرگسخاتون
[ تجربه n ام، صبح شنبه ]
آدمیزاد تا عادتش را بر تنپروری بگذارد کار را برای خود سخت کرده است.
آدمیزاد جاهل است، آدمیزاد را باید در مضیقه قرار داد.
- نرگس