eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.5هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ از قصر بیرون زد، عبا روى سرش بود در احتضار انگار جسم مضطرش بود دور و برش گریه کنى اصلاً نیامد اى کاش پیش این برادر، خواهرش بود ازبس زمین افتاد و ازبس غَلت مى خورد وقت گذر خاکىِ خاکى پیکرش بود دستش به پهلو بود و مشکل راه مى رفت خیلى در این ساعات، یادِ مادرش بود با اینکه دربِ حجره اش را بست اَباصَلْت امّا جوادش آمد و دور و برش بود شکرخدا سر روى دامان پسر داشت وقت سفر گریانِ جدّ اطهرش بود وقتى حسین از روى اسب افتاد بر خاک وقتى که با زانو کنار اکبرش بود در بین مقتل یک على افتاد، اّما حالا صد و ده تا على دور و برش بود زینب براى بردن آقا به خیمه آنچه به دردش خورد حرفِ معجرش بود *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* (ع) ویژه (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آهسته می‌آمد ولی بی بال و پر بود یک دست بر پهلو و دستی بر جگر بود زیر سر مهمانی اجباری‌اش بود وقتی که می‌آمد عبایش روی سر بود از بس میان کوچه‌ها افتاد بر خاک روی لباسش ردپای هر گذر بود با آه می‌افتاد و بر می‌خواست اما آهش زمان راه رفتن بیشتر بود وقتی عصای پیری آدم نباشد باید به زیر منت دیوار و در بود @seyedrezanarimani آری شبیه قصه‌‌ی آن کوچه‌ی تنگ فرسنگ‌ها انگار خانه دورتر بود بال و پرش زخمی شد از بس دست و پا زد هر جای حجره رد و پاهای جگر بود سختی کشید اما چقدر آرام جان داد آخر سرش بر رو پاهای پسر بود باید که اهل کشف باشی بین روضه باید میان روضه‌ها اهل نظر بود وای از حسین از آن دمی که چشم وا کرد پا روی زخم سینه‌اش پر دردسر بود وای از دمی که رفت بالا خنجر کُند وای از کسی که شاهدش با چشم تر بود *شاعر :‌ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* ویژه (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که امام رضا (ع) میخواست راه بیفته همه‌ی مردم هلهله میکردن، شادی میکردن؛ چه‌خبره! امام رضا اومده... گفتن آقا میشه ازتون یه درخواستی بکنیم حالا که دارید میرید؛ یه حرفی، یه روایتی، یه کلامی. که آقا اون حرف معروف رو فرمودن: " کَلِمَةُ لا اله الا الله حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی " وقتی امام رضا میخواست این روایت رو بگه، یه نفر داد زد گفت ساکت باشید؛ پسر فاطمه میخواد حرف بزنه. همه‌ی جمعیت ساکت شدن.... یه آقایی هم من سراغ دارم پسر فاطمه بود؛ اما اونجا نذاشتن حرف بزنه؛ کف زدن، هلهله کردن.... هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم گل بی برگ و برم را کشتند حرمله خیر نبینی ، گل من نورس بود کشتنش تیر نمیخواست ، نسیمی بس بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ از قصر بیرون زد، عبا روى سرش بود در احتضار انگار جسم مضطرش بود دور و برش گریه کنى اصلاً نیامد اى کاش پیش این برادر، خواهرش بود ازبس زمین افتاد و ازبس غَلت مى خورد وقت گذر خاکىِ خاکى پیکرش بود دستش به پهلو بود و مشکل راه مى رفت خیلى در این ساعات، یادِ مادرش بود با اینکه دربِ حجره اش را بست اَباصَلْت امّا جوادش آمد و دور و برش بود شکرخدا سر روى دامان پسر داشت وقت سفر گریانِ جدّ اطهرش بود وقتى حسین از روى اسب افتاد بر خاک وقتى که با زانو کنار اکبرش بود در بین مقتل یک على افتاد، اّما حالا صد و ده تا على دور و برش بود زینب براى بردن آقا به خیمه آنچه به دردش خورد حرفِ معجرش بود *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *همچین که از مدینه میخواست بیرون بره این زنها جمع شدن. میگن پشت‌سر مسافر گریه نکنید، اما امام رضا توصیه کرد، فرمود گریه کنید؛ آخه مسافری که امید به برگشت نداره باید براش گریه کرد...* زهر کاری شده و شعله به پیکر افتاد لاله‌ای خشک شد و سوخت و پرپر افتاد چقدر سخت شده تاکه به حجره برسد تا در خانه خود رفت و مکرر افتاد (یاد چی میفتی؟) تا در خانه خود رفت و مکرر افتاد *شاید امام رضا هم همچین که زمین میفتاد، هی زیر لب می‌گفت مادر.... اینجا یه وقته یه مرد زمین میفته؛ آخه بعضیا میگن پنجاه بار امام رضا رو زمین نشست و پا شد. نمیدونم تو کوچه‌ها مادرم چقدر نشست زمین و پا شد... دست تو دست امام حسن: خونه‌مون این طرفه اون طرفی کجا میری....* @narimani_matn بس که از فرط عطش لب به لب خود می‌زد شعله بر بال و پر هرچه کبوتر افتاد ناله می‌کرد خدایا جگرم می‌سوزد نوحه می‌خواند ولی از نفس آخر افتاد گریه می‌کرد به حالش در و دیوار که باز یاد لب‌های ترک خورده‌ی اصغر افتاد یاد طفلان یتیمی که به شام آوردند یاد آن شعله که از بام به معجر افتاد خیزران، کعب نی و خنده تبانی کردن تا که خاکستر آتش سر دختر افتاد نیزه‌داران و اسیران همه دیدن ز بام سنگ باران شد و پشت سرِ هم سر افتاد *همچین که رسید تو خونه صدا زد اباصلت، فرش‌های حجره رو جمع کن میخوام رو خاک جون بدم؛ مثل جد غریبم حسین صورتمو روخاک حجره بگذارم. میگه فرش‌های حجره رو جمع کرد... (با اینکه این‌همه این آقا غریبه، ولی آخرشم امام رضا صورتش رو رو خاک نذاشت.) یه مرتبه اباصلت دید جواد الائمه اومد؛ اومد سر بابا رو بغل گرفت، نذاشت سر این آقا رو خاک باشه. اصلا تو این عالم فقط باید سر یه نفر رو خاک باشه و جون بده، اونم فقط حسنیه... این صورتشو رو خاک گرم کربلا گذاشته، هی از زیر چشم داره خیمه‌ها رو نگاه میکنه. هی با چشم داره به زینب میگه برگرد، این حرامیا حیا و عفت سرشون نمیشه. حسین..... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش دوم صوت* (ع) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پر اشک است دو چشم تر تو شده وقت نفس آخر تو در دل حجره زمین افتاده به روی خاک چرا پیکر تو مرغ بسمل شدی و بال زدی خاک حجره است به روی پر تو آنقدر فاطمه گفتی آمد و شده سینه‌زنت مادر تو خواهرت نیست کنارت اما هَتک حرمت نشده خواهر تو @seyedrezanarimani گریه می‌کرد کنار تو جواد خوب شد آمده او در بر تو جگرت پاره، تنت سالم بود هست در دست تو انگشتر تو گرچه از زهر گلویت می‌سوخت پاره پاره نشده حنجر تو سر تو در بدنت باقی ماند به سر نیزه نرفته سر تو تو سخن گفتی و سنگت نزدند روی نیزه نشده منبر تو @narimani_matn به روی خاک نشستی اما دل گودال نشد بستر تو تشنه بودی و نزد هیچ‌کسی خیزرانی به لب اطهر تو من بمیرم که به دروازۀ شام به سری سنگ زدند از سر بام *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* (ع) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی عبا را بر سر خود می کشیدی بند امید عالمی را می بریدی خوردی زمین دیگر نشد برخیزی از جا دیدم سوی دیوار خود را می کشیدی هربار می‌افتادی و میگفتی ای کاش آه ای عصای پیری من می رسیدی وقتی میسر نیست تا باشد جوادت ای کاش میشد تا عصایی می‌خریدی با جمله‌ی ای وای مادر بین کوچه آه از نهاد هر گزاره می‌شنیدی از درد میپیچی به خود تنهای تنها چشم تو مانده سوی در با ناامیدی @seyedrezanarimani خاکی شده سر تا به پایت بین حجره حالا شدی مانند آن راس شهیدی… ابن شبیبت را صدا کن، روضه‌ای خوان آن روضه ای را که گریبان می‌دریدی بر روی نی خورشید و پای نی ستاره روضه بخوان از دختر بی گوشواره از آن تن بی سر به روی خاک صحرا روضه بخوان از ناله ی گودال زهرا روضه بخوان از تیغ و از نیزه شکسته از آنکه روی صفحه قرآن نشسته روضه بخوان از زخم های پیکر او از ساربان و تنگی انگشتر او شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) (ع) / *بخش دوم صوت* (ع) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ "ای که در قتلگاه افتادی بی‌کس و بی‌پناه افتادی دم اخر نگاه تو بود طرفِ خیمه‌گاه افتادی سر پیراهن و انگشتر بی‌حیاها چه جنجال کردن ده حرامی با سُمِّ مرکب پیکرت رو چه پا مال کردن " @narimani_matn امروز از هرچی میخوام بگم میام کربلا نمیشه... بذار از تشییع امام رضا بگم، که همه‌ی زنان طوس و اطراف همه اومدن، مهریه هاشون رو به همسرانشون بخشیدن. گفتن: مهرمون آزاد، فقط به ما اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه امام رضا. شنیدیم خواهر نداره اینجا، شنیدیم اینجا مادر نداره، کس و کار نداره... همه‌شون اومدن، دست گردن هم انداختن گفتن: ما جای خواهرت، ما جای مادرت، برات گریه میکنیم... همه‌شون گل آوردن رو پیکر امام رضا گل میریختن... @seyedrezanarimani اما بذار از یه بدنی بگم... کدوم بدن و؟! بذار برگردیم مثل دیروز در خونه امام حسن. بذار از پیکر امام حسن برات بگم؛ مردم اومدن جای این که گل بیارن همه تیر و کمان آوردن، انقد به این تابوت تیر زدن... "ای که شیب الخضیب افتادی ای که خد التریب افتادی خواهرت زودتر بمیرد کاش تا نبیند غریب افتادی" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn