📋ناگهان خلوت من با زدنی ریخت به هم
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_کاظم (ع)
#شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ناگهان خلوت من با زدنی ریخت به هم
مجلس ذکرِ مرا بددهنی ریخت به هم
رویِ این ساقِ ترک خورده بلندم کردند
استخوانم پسِ هر پا شدنی ریخت به هم
کار من از همه مجذوبِ خدا ساختن است
نظری کردهام و قلب زنی ریخت به هم
دید حساس شدم آمد و دشنامم داد
پسر فاطمه را با سخنی ریخت به هم
لعنتی بس که از این موی سرم میگیرد
زلف آشفته به هر آمدنی ریخت به هم
کار تشییع مرا لنگه دری عهده گرفت
از غم من دلِ هر سینهزنی ریخت به هم
*شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #روضه_امام_کاظم (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_رقیه (س)
#متن_روضه / *بخش دوم صوت*
#شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام رضا (ع) با حضرت معصومه سلام الله علیها نشسته بودن ، یه مرتبه این خواهر دید امام رضا از نظرها غائب شد، ساعتها رفت، بعد از ساعتها برگشت....
یه نگاهی به داداش کرد. دید موها آشفتهست، سر و رو خاکیه، لباسها خاکیه، صورت برآشفتهست؛ کجا بودی داداش؟ چرا سر و وضعت اینطوریه؟
صدا زد خواهرم دیگه بیبابا شدیم، دیگه نمیخواد منتظر بابا باشی.
فقط یه خبر برا این خانوم آوردن. اینقدر گریه کرد....
دختره ، دخترا باباییان ، فقط یه خبر براش آوردن...
اما قربون اون دختری برم، کاش براش خبر میآوردن؛ یه مرتبه دید یه سر بریده رو آوردن...
حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
#سبک_تک / #شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پشت میلهی بیکسی، با هزارتا دلواپسی
جون به لب شدم ای خدا، کِی به داد من میرسی
در این زندان که ره بستهست، پرواز صدایم را
نمیبینم کسی را جز خودم را و خدایم را
«یا بابَ الحَوائِج، 'یا موسی ابن جعفر۳'»
@seyedrezanarimani
اشکای چشمای ترم، تا میریزه دوروبرم
غصه میخورم هرنفس، از یتیمیِ دخترم
پریشان حالم از استخوانم درد میریزد
نمیجویم ز دست هر کسوناکس دوایم را
«یا بابَ الحَوائِج، 'یا موسی ابن جعفر۳'»
@narimani_matn
سر تا پا کبوده تنم، پاره پاره پیراهنم
خیلی وقته دارم همش، اینجا دستوپا میزنم
اگه بنشسته میخوانم نمازم را در این زندان
غل و زنجیرها کوبیده کرده ساق پایم را
«یا بابَ الحَوائِج، 'یا موسی ابن جعفر۳'»
@seyedrezanarimani
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهجوری از یادم بره، غم برادرها
چهجوری از یادم بره، غروب عاشورا
چهجوری از یادم بره، تو بودی تو مقتل
چهجوری از یادم بره، میدیدم از رو تَل
چهجوری از یادم بره، دروازهی ساعات
چهجوری از یادم بره، صدقه بر سادات
چهجوری از یادم بره، شلوغی بازار
چهجوری از یادم بره، حضور در انظار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 آهسته گذارید روی تخته تنش را
#روضه_امام_کاظم (ع)
#سبک_روضه / *شعر کامل*
#شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذیت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساقِ بهم ریخته کِتمانشدنی نیست
دیدند روی تختهی در ، تا شدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را؟
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
****
این هفت کفن روضهی گودالِ حسین است
ای کاش نیارند برایش کفنش را
نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت
مدیون حصیرند مرتب شدنش را
*شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 روضه تشییع امام موسی ابن جعفر (ع)
#متن_روضه / #روضه_امام_کاظم (ع)
#گریز_به_روضه_شام
#گریز_به_روضه_امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_گودال
ویژه #شهادت_امام_کاظم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه مرتبه همه دیدن درِ زندان باز شد، غریبانه چهار تا غلام زیر یه تخته رو گرفتن دارن میارن. یهنفر اومد داد زد گفت این آقا اگه قریشیئه چرا چهارنفر حمال دارن میبرنش؟ اگه قریشی نیست چرا بین قریشیها دارن میبرنش؟ یهو منادی داد زد گفت این بدن،بدن آقا موسیابنجعفره...
بذار از قبلش برات بگم....
آدم سالهای سال یه گوشهای شکنجه بشه، تو زندان باشه، جای درستی نداشته باشه بدنش اذیت میشه. اون نانجیبا اینقدر آقامون رو شکنجه دادن که هیچ، اونی که آدمو بیچاره میکنه اینه:
زن بدکاره رو آوردن تو زندان موسیابنجعفر. میگه دیدم آقا سر به سجده گذاشته، هی داره میگه: خدا من عبد ضعیف توأم، خدا من عبد فقیر توأم، منو نجاتم بده؛
(زنه عوض شد، آوردنش آقا رو اذیت کنه خودش تغییر پیدا کرد.)
یهو همه دیدن زنه به سجده افتاد گفت آقا ببخشید، غلط کردم.....
بچهها، امشب بیاید ماهم به پاهای آقامون بیفیتم بگیم آقا غلط کردیم...
@seyedrezanarimani
آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذیت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساقِ بهم ریخته کِتمانشدنی نیست
دیدند روی تختهی در ، تا شدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را؟
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد...
(ببینم دلت کجا میره.)
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
@narimani_matn
تو شهر شام هم همچین که این خونواده رو آوردن، همه شروع کردن هلهله کردن؛ یکی داره بد میگه، یکی داره ناسزا میگه، یکی داره فحش میده٬ یکی داره سنگ میزنه....
حسین....
یکی میگفت خارجیان
به ما سنگ زدن، سنگ زدن، سنگ زدن
گفت بچههای علیان
به ما سنگ زدن، سنگ زدن ،سنگ زدن
تنگ شده دلم، ای داداش
قربون صدات، ای داداش
زینب گفتنات، ای داداش
خواهرت فدات، ای داداش
@seyedrezanarimani
تا فهمیدن این آقا موسیابنجعفره، اون مَرده رفت همه رو جمع کرد؛ گفت زشته٬ بدن امام ماست. ما شیعهی این آقاییم. مگه شیعهها مردن بدن آقاشون رو غلاما بخوان ببرن...
اومدن اینقدر گل آوردن، تا حدی گل رو این بدن ریختن که وقتی میخواستن این بدن رو بردارن گلا رو کنار زدن تا بدنش مشخص بشه...
یه آقایی رو هم من سراغ دارم، همچین که میخواستن بدن رو بردارن دیدن بدن تکون نمیخوره. این تیرا از تابوت زده بیرون، به بدن آقا امام حسن اثابت کرده....
یهجای دیگه رو هم من سراغ دارم، گُلا رو زینب کنار زد، اما چه گلی؟!؟!
گل شمشیر، گل نیزه، گل سنگ، گل چوب...؛
همه دیدن خم شد، صورتش رو گذاشت رو رگهای بریدهی آقا اباعبدالله....
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋دارم آروم آروم آب میشم
#سبک_تک / #شهادت_امام_کاظم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دارم آروم آروم آب میشم، آخه اجلم نزدیکه
شب و روزا بیتاب میشم، شب و روز من تاریکه
باهر آه من مهتاب ناله میزنه
به حال دلم دل سیر گریه میکنه
شبایی که من دارم سجده میکنم
روی گردنم زنجیر گریه میکنه
دیگه نفسم بند اومد، آخه جیگر من خونه
توی نفسای آخر قتلگاه من زندونه
"وای از غربت ، وای از غربت"
@seyedrezanarimani
چهجوری بگم دردامو، به خدا سراپا دردم
با چشای تارم دارم دنبال عصا میگردم
تازیونه وقتی رو بال من نشست
فهمیدم چرا دست مادرم شکست
سرخه گونههام مثل مادرم شدم
آخه دست سنگینی چشم من رو بست
دمِ آخری دلتنگم، حال و روز من معلومه
چی میشه دم جون دادن باشه کنارم معصومه
"وای از غربت ، وای از غربت"
@narimani_matn
صورتمو که میذارم غریبونه روی خاکا
غروبا میخونم من از دم غروب عاشورا
ذکر عمه جانم شد 'وامحمدا'
وقتی بچهها بودن زیر دست و پا
من فدای اون شاه بیسپاهی که
رأسشو زده دشمن روی نیزهها
چهجوری بگم میبردن سر آقا رو نامردا
جلوی چشای زینب کوچه به کوچه واویلا
"وای از غربت ، وای از غربت"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 گلچین اشعار 📋
⚫️ ویژه #شهادت_امام_کاظم (ع) ⚫️
🔸با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇
hhttp://eitaa.com/narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋ناگهان خلوت من با زدنی ریخت به هم
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_کاظم (ع)
#شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ناگهان خلوت من با زدنی ریخت به هم
مجلس ذکرِ مرا بددهنی ریخت به هم
رویِ این ساقِ ترک خورده بلندم کردند
استخوانم پسِ هر پا شدنی ریخت به هم
کار من از همه مجذوبِ خدا ساختن است
نظری کردهام و قلب زنی ریخت به هم
دید حساس شدم آمد و دشنامم داد
پسر فاطمه را با سخنی ریخت به هم
لعنتی بس که از این موی سرم میگیرد
زلف آشفته به هر آمدنی ریخت به هم
کار تشییع مرا لنگه دری عهده گرفت
از غم من دلِ هر سینهزنی ریخت به هم
*شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 #روضه_امام_کاظم (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_رقیه (س)
#متن_روضه / *بخش دوم صوت*
#شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام رضا (ع) با حضرت معصومه سلام الله علیها نشسته بودن ، یه مرتبه این خواهر دید امام رضا از نظرها غائب شد، ساعتها رفت، بعد از ساعتها برگشت....
یه نگاهی به داداش کرد. دید موها آشفتهست، سر و رو خاکیه، لباسها خاکیه، صورت برآشفتهست؛ کجا بودی داداش؟ چرا سر و وضعت اینطوریه؟
صدا زد خواهرم دیگه بیبابا شدیم، دیگه نمیخواد منتظر بابا باشی.
فقط یه خبر برا این خانوم آوردن. اینقدر گریه کرد....
دختره ، دخترا باباییان ، فقط یه خبر براش آوردن...
اما قربون اون دختری برم، کاش براش خبر میآوردن؛ یه مرتبه دید یه سر بریده رو آوردن...
حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 آهسته گذارید روی تخته تنش را
#روضه_امام_کاظم (ع)
#سبک_روضه / *شعر کامل*
#شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذیت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساقِ بهم ریخته کِتمانشدنی نیست
دیدند روی تختهی در ، تا شدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را؟
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
****
این هفت کفن روضهی گودالِ حسین است
ای کاش نیارند برایش کفنش را
نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت
مدیون حصیرند مرتب شدنش را
*شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 روضه تشییع امام موسی ابن جعفر (ع)
#متن_روضه / #روضه_امام_کاظم (ع)
#گریز_به_روضه_شام
#گریز_به_روضه_امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_گودال
ویژه #شهادت_امام_کاظم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه مرتبه همه دیدن درِ زندان باز شد، غریبانه چهار تا غلام زیر یه تخته رو گرفتن دارن میارن. یهنفر اومد داد زد گفت این آقا اگه قریشیئه چرا چهارنفر حمال دارن میبرنش؟ اگه قریشی نیست چرا بین قریشیها دارن میبرنش؟ یهو منادی داد زد گفت این بدن،بدن آقا موسیابنجعفره...
بذار از قبلش برات بگم....
آدم سالهای سال یه گوشهای شکنجه بشه، تو زندان باشه، جای درستی نداشته باشه بدنش اذیت میشه. اون نانجیبا اینقدر آقامون رو شکنجه دادن که هیچ، اونی که آدمو بیچاره میکنه اینه:
زن بدکاره رو آوردن تو زندان موسیابنجعفر. میگه دیدم آقا سر به سجده گذاشته، هی داره میگه: خدا من عبد ضعیف توأم، خدا من عبد فقیر توأم، منو نجاتم بده؛
(زنه عوض شد، آوردنش آقا رو اذیت کنه خودش تغییر پیدا کرد.)
یهو همه دیدن زنه به سجده افتاد گفت آقا ببخشید، غلط کردم.....
بچهها، امشب بیاید ماهم به پاهای آقامون بیفیتم بگیم آقا غلط کردیم...
@seyedrezanarimani
آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذیت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساقِ بهم ریخته کِتمانشدنی نیست
دیدند روی تختهی در ، تا شدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را؟
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد...
(ببینم دلت کجا میره.)
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
@narimani_matn
تو شهر شام هم همچین که این خونواده رو آوردن، همه شروع کردن هلهله کردن؛ یکی داره بد میگه، یکی داره ناسزا میگه، یکی داره فحش میده٬ یکی داره سنگ میزنه....
حسین....
یکی میگفت خارجیان
به ما سنگ زدن، سنگ زدن، سنگ زدن
گفت بچههای علیان
به ما سنگ زدن، سنگ زدن ،سنگ زدن
تنگ شده دلم، ای داداش
قربون صدات، ای داداش
زینب گفتنات، ای داداش
خواهرت فدات، ای داداش
@seyedrezanarimani
تا فهمیدن این آقا موسیابنجعفره، اون مَرده رفت همه رو جمع کرد؛ گفت زشته٬ بدن امام ماست. ما شیعهی این آقاییم. مگه شیعهها مردن بدن آقاشون رو غلاما بخوان ببرن...
اومدن اینقدر گل آوردن، تا حدی گل رو این بدن ریختن که وقتی میخواستن این بدن رو بردارن گلا رو کنار زدن تا بدنش مشخص بشه...
یه آقایی رو هم من سراغ دارم، همچین که میخواستن بدن رو بردارن دیدن بدن تکون نمیخوره. این تیرا از تابوت زده بیرون، به بدن آقا امام حسن اثابت کرده....
یهجای دیگه رو هم من سراغ دارم، گُلا رو زینب کنار زد، اما چه گلی؟!؟!
گل شمشیر، گل نیزه، گل سنگ، گل چوب...؛
همه دیدن خم شد، صورتش رو گذاشت رو رگهای بریدهی آقا اباعبدالله....
حسین....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋 یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
#سبک_تک / #شهادت_امام_کاظم (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پشت میلهی بیکسی، با هزارتا دلواپسی
جون به لب شدم ای خدا، کِی به داد من میرسی
در این زندان که ره بستهست، پرواز صدایم را
نمیبینم کسی را جز خودم را و خدایم را
«یا بابَ الحَوائِج، 'یا موسی ابن جعفر۳'»
@seyedrezanarimani
اشکای چشمای ترم، تا میریزه دوروبرم
غصه میخورم هرنفس، از یتیمیِ دخترم
پریشان حالم از استخوانم درد میریزد
نمیجویم ز دست هر کسوناکس دوایم را
«یا بابَ الحَوائِج، 'یا موسی ابن جعفر۳'»
@narimani_matn
سر تا پا کبوده تنم، پاره پاره پیراهنم
خیلی وقته دارم همش، اینجا دستوپا میزنم
اگه بنشسته میخوانم نمازم را در این زندان
غل و زنجیرها کوبیده کرده ساق پایم را
«یا بابَ الحَوائِج، 'یا موسی ابن جعفر۳'»
@seyedrezanarimani
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهجوری از یادم بره، غم برادرها
چهجوری از یادم بره، غروب عاشورا
چهجوری از یادم بره، تو بودی تو مقتل
چهجوری از یادم بره، میدیدم از رو تَل
چهجوری از یادم بره، دروازهی ساعات
چهجوری از یادم بره، صدقه بر سادات
چهجوری از یادم بره، شلوغی بازار
چهجوری از یادم بره، حضور در انظار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
هدایت شده از اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
📋دارم آروم آروم آب میشم
#سبک_تک / #شهادت_امام_کاظم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دارم آروم آروم آب میشم، آخه اجلم نزدیکه
شب و روزا بیتاب میشم، شب و روز من تاریکه
باهر آه من مهتاب ناله میزنه
به حال دلم دل سیر گریه میکنه
شبایی که من دارم سجده میکنم
روی گردنم زنجیر گریه میکنه
دیگه نفسم بند اومد، آخه جیگر من خونه
توی نفسای آخر قتلگاه من زندونه
"وای از غربت ، وای از غربت"
@seyedrezanarimani
چهجوری بگم دردامو، به خدا سراپا دردم
با چشای تارم دارم دنبال عصا میگردم
تازیونه وقتی رو بال من نشست
فهمیدم چرا دست مادرم شکست
سرخه گونههام مثل مادرم شدم
آخه دست سنگینی چشم من رو بست
دمِ آخری دلتنگم، حال و روز من معلومه
چی میشه دم جون دادن باشه کنارم معصومه
"وای از غربت ، وای از غربت"
@narimani_matn
صورتمو که میذارم غریبونه روی خاکا
غروبا میخونم من از دم غروب عاشورا
ذکر عمه جانم شد 'وامحمدا'
وقتی بچهها بودن زیر دست و پا
من فدای اون شاه بیسپاهی که
رأسشو زده دشمن روی نیزهها
چهجوری بگم میبردن سر آقا رو نامردا
جلوی چشای زینب کوچه به کوچه واویلا
"وای از غربت ، وای از غربت"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn