eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صدا زد : ازچه مهمان محاسن پیر من بابای من هرکجا که حرف هجران است با من میزنی یا مگو چیزی و یا گیسو پریشان میکنم بعد عمری آمدی و حرف رفتن میزنی *میگه دیدم وسط حیاط خونه هی راه میره، هی زیر لب زمزمه میکنه. بی‌بی از تو حجره داره نگاه میکنه که چی میگه این آقا. دید هی نگاه به آسمان میکنه، هی صدا میزنه "اِنّا لِلّٰه و اِنّا اِلیهِ راجعون"... دارم میام محسنم، دارم میام خانمم؛ چند روز دیگه میام محسنم رو بغل میکنم... اومد نشست سر سفره‌ی افطار؛ (بی‌بی بعد یه عمری باباش اومده دیگه. آدم وقتی باباش میاد خونه‌ش براش سنگ تموم میذاره، اونم تازه دختر باشه. گفت حالا بعد عمری بابام اومده، با یه ذوقی سفره چید؛ شیر آورد گذاشت سر سفره.) همچین که امیرالمؤمنین نشست سر سفره، گفت دخترم میشه یه خواهش ازت بکنم؟ گفت جونِ بابا، هرچی بگی گوش میکنم. گفت شیر رو ببر بابا. کی دیدی امیرالمؤمنین سرِ سفره‌ای بشینه که دو نوع غذا داخل اون سفره باشه؟ گفت باشه باباجان، هرچی شما بگی... غذا که تموم شد گفت بابا میشه همینجا باشی یه استراحتی بکنی؟ (تا سحر خونه‌ی این خانم موند. ولی اصلا نخوابید؛ کسی که میخواد ملاقات زهرا بره دیگه خواب به چشمش نمیاد.) @narimani_matn صدا زد وقت سحر شده باید برم مسجد. گفت باباجان میشه امشب نری؟ انگار اصلا یه جوری هستی، خیلی میترسم. گفت نه؛ هرجوری هست باید برم، شب وصالمه امشب. گفت باباجان اگه مادرم بود نمیذاشت الان بری مسجد، میومد جلوتو میگرفت. منم دختر همون مادرم، نمیذارم بری مسجد. اینکه میگم اگه مادر بود جلوتو میگرفت، آخه تو خونه هم همینطور شد. بچه‌ها تو خونه نشسته بودن، دیدن یکی پشت در داره عربده کشی میکنه، داد میزنه. میگه یا علی رو بفرستید بیرون یا خونه رو با اهلش آتیش میزنم... دیدی یه جایی دعوا بشه زنها سریع میدون دست شوهرشون رو میگیرن، میگن نمیخواد بری جلو. بچه‌ها به بابا پناه میبرن؛ بابا انگار اومدن دعوا، انگار اومدن بزننت.... بچه‌ها همه اومدن پیش بابا جمع شدن، فاطمه هم اومد جلو: علی جان من الان میرم دم در، اینا هرچی باشن منو ببینن میرن. من دختر پیغمبرم؛ اینا صدای منو بشنون از اینجا میرن. یه مرتبه همه دیدن از این در داره دود بلند میشه. در رو آتیش زدن، مادر هم پشت در رفته، در رو نیمه باز کرد، صدا زد من دختر پیغمبرم هرکاری دارید به من بگید... اون نانجیب میگه صدای دختر پیغمبر رو شنیدم، با بغضی که از علی داشتم همه توانم رو جمع کردم داخل پاهام ریختم؛ چنان لگدی به در زدم... مادر ما پشت در صدا زد یاابتا، یارسول‌الله.... این یه ناله بود؛ یه ناله هم صدا زد مهدی جان پسرم بیا. اما اون ناله‌ای که همه رو بیچاره میکنه اینه: یه مرتبه صدا زد : یا فِضَةُ خُضینی... مادر نداشتم که زدم فضه را صدا یازهرا.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آخر دلتنگیاشه ، یافاطمه رو لباشه داره میره سمت مسجد ، چه باری رو شونه‌هاشه میباره چشای خیس و نیمه باز آقا میگیره قلاب در به شال سبز مولا میخونه دارم میرم کنار محسن و زهرا اللهُ اکبر، اذون آخره اللهُ اکبر، صدای حیدره اللهُ اکبر، غربت این اذون چه گریه‌آوره "غریب علی ، غریب علی" @seyedrezanarimani بارون اشکاش روون بود ، دلش مثِ آسمون بود شیرخدا از پا افتاد ، آقایی که پهلوون بود افتاده همون که شیر فاتح خیبر بود افتاده همون که عمری هردو چشمش تر بود افتاده همونی که عزادار کوثر بود علی غریبه غریب عالمه دردای عالم پیش درداش کمه افتاده توی بسترشو میگه کجایی فاطمه "غریب علی ، غریب علی" @narimani_matn توی دلش زخم یاره ، با یه دل پرشراره اشک چشِ زینبش اون روزارو یادش میاره روزی که لگد زدندو در رو زهرا افتاد روزی که تموم هست حیدر از پا افتاد روزی که فاطمه تو کوچه رو خاکا افتاد اللهُ اکبر، علی شکسته شد اللهُ اکبر، از دنیا خسته شد اللهُ اکبر، دست علی پیش فاطمه بسته شد "غریب علی ، غریب علی" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
🔹 ۱۴۳۸ 🔸 ایام (ع) 🔹 ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ 👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) بخش اول صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اون عالم بزرگوار میگه شبانه به قبرستان رفتم، دیدم دو سه نفر دارن یه بدنی رو رو زمین میکِشن. بدن برهنه‌ست، یه پیرزنی هم عقب این بدن داره عصازنان میاد. اومدم ببینم چه خبره. این پیرزنه رو صدا زدم: این بدن بدن کیه تو دل شب دارید طرف قبرستان میبرید؟ چرا زمین میکشید و میبرید؟ گفت بچه‌ی من، جوون من، از اون بنده‌های شرور بود؛ مردم رو اذیت میکرد. اینقدر بد بود، فقط دوسه بار منو کتک میزد از خونه می‌رفت بیرون. لحظه‌های آخر عمرش مریض شده بود، فهمیده بود داره از دنیا میره. منو صدا زد گفت مادر دارم میمیرم یه خواسته‌ای ازت دارم. میشه وقتی من مُردم به هیچ کدوم از مَردم نگی من مُردم؟ آخه از بس این مردم رو اذیت کردم، اگه بفهمن همه خوشحال میشن، بدن منو میبرن تو زباله‌ها میندازن. تو رو هم خیلی اذیتت کردم، منو ببخش... گفت چی کار کنم عزیز دلم؟ آخه چرا اینقدر همه رو اذیت می کردی؟ گفت آخه خودمم الان فهمیدم چه غلطایی کردم که دیگه دیر شده. @seyedrezanarimani حالا ازت خواسته‌ای دارم. میشه وقتی مردم بدنم رو برهنه کنی، ریسمان به پاهام ببندی. خودتم نه که یه وقت دلت بسوزه؛ دوسه تا حمّال بگی بیان این طناب رو بِکشن. بدنم رو بِکشن؟ تو هم پشت سر من بیا، بگو خدا بنده فراریت اومده؛ بنده فراریت رو برات آوردم... اون وقت اون پیرزنه به اون عالم بزرگوار می‌گفت از همون درِ خونه که داریم رو زمین میکِشیمش، هی یکی انگار داره تو گوشم میگه بنده‌ی منو رها کنید، سروکار بنده‌مون با خودمونه؛ خودمون بلدیم باهاش چطور برخورد کنیم.... کاش می‌شد ماهم طناب می‌آوردیم دست و پامون رو می‌بستیم؛ می‌گفتیم خدا بنده‌ی فراریت اومده... این یه بدن بود خدا اینطوری گفت: چرا این بدن رو برهنه کردید رو زمین میکِشید؟ یه بدنم کربلا برهنه کردن و رفتن... بهترین بنده‌ی خدا رو رها کردن و رفتن. بهترین بنده‌ی خدا سه روز و سه شب بدنش زیر نور آفتاب بوده.... حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش دوم صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که بی‌بی زینب (س) برا امیرالمؤمنین شیر آوردن، پرسیدن برای قاتلم هم بردی؟ (عجب آقاییه؛ نامردی نیست همچین آقایی داشته باشیم بریم به کس دیگه‌ای رو بزنیم؟) بی‌بی زینب ظرف شیر رو برداشت، آورد گذاشت جلوی حجره‌ای که اون ملعون رو زندانی کرده بودن؛ گفت اینو بابام بهم داده که بهت برسونم.‌ان شالله بابام خوب میشه. تا این حرفو زد یه خنده‌ای اون ملعون کرد، گفت شمشیری که هزار دِرهم پولشو دادم، هزار درهم هم دادم تیزش کردم، هزار درهم هم دادم زهرآگینش کردن، اگه به دریا بخوره همه ماهیاش از دنیا میرن. به همین خیال باباش که بابات زنده بمونه.... @narimani_matn اصلا انگار همه عالم اومدن دل زینبو بشکنن. اصلا انگار به این خانم خوشی نیومده... بی‌بی تا این رو شنید نشست گریه کرد. میدونی یاد کجا افتاد؟ یاد اون روزی که زنهای مدینه اومدن خونه عیادت مادرش. تا از در خونه میخواستن بیرون برن، دید دارن به هم دیگه چیزایی میگن. هی دارن بهم دیگه میگن این خانم دو سه روز دیگه بیشتر زنده نمیمونه. دوون دوون اومد پیش بابا؛ بابا بگو اینا دروغ میگن، نکنه قراره بی‌مادر بشم! دیگه کسی امشب به بچه‌ها نمیگفت آروم گریه کنید، راحت گریه‌شون رو میکردن؛ کسی هم امشب به شما نمیگه آروم گریه کنید. راحت گریه کنید... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 زبانحال آقاامیرالمؤمنین(ع) و حضرت زینب(س) در لحظات آخر / بخش سوم صوت (ع) (س) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _بازم هم لخته‌ی خون روی سرت می‌بینم من بمیرم چقدر روی شما آشفته‌ست تَرَک روی سرت خوب نشد من چه کنم؟ ازچه‌رویْ این همه گیسوی شما آشفته‌ست _ درد من از زخمم نیست پدرت سیّ و سه سال است که دیگر مرده از همان وقت که تابوت به دوشم بردم از همان وقت دگر چشم پیمبر مرده _قَسَمَت میدهم ای برگ گلم غصه نخور این همه گریه برای غم تو مرهم نیست نفسم حبس شده، گریه نکن جان حسن غصه‌های تو زیاد و غم و ماتم کم نیست @seyedrezanarimani _خاطراتی که به جامانده برایم تلخ است قنفذ و خنده‌اش و زخم زبانهایش، آه نیشخندی که مغیره به روی من میزد پهلوی مادرت و قدرت پاهایش، آه _مادرم روی لبش نام شما را میبُرد چادرش سوخت و آتش همه جانش سوزاند پشت در، سینه و میخی که حکایت دارد و جماعت به سرش ریخت و او تنها ماند _آه! بس کن که دگر طاقت من سر آمد زینبم جان تو و جان برادرهایت دخترم وعده‌ى دیدار بماند گودال که در آن روز شود مثل قفس دنیایت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی میون بستری، بابا دلم آشوبه انگار یکی داره با مشت، روی دلم میکوبه پاشو بذار یه بار دیگه، ببینم حالت خوبه بری بیچاره میشه زینب 'ای بابا۳' غمت میاد سراغم هرشب 'ای بابا۳' "نرو نرو عزیز جونم نرو بابای مهربونم" @seyedrezanarimani چشمایی که یه عمریه به راه زهرا مونده رد طنابی که هنوز رو بازوهات جامونده بابا بری چی کار کنم با این دل وامونده نگاه به اشک تو چشام کن 'ای بابا۳' بیا یه بار دیگه صدام کن 'ای بابا۳' "نرو نرو عزیز جونم نرو بابای مهربونم" @narimani_matn خونابه روی گونه‌هات روونه جای اشکات اونقدر خون از تو رفته که داره میلرزه دستات حتی نمیتونی برا یه لحظه پاشی از جات بمیره واسه‌ی تو زینب 'ای بابا۳' که این‌جوری میسوزی تو تب 'ای بابا۳' "نرو نرو عزیز جونم نرو بابای مهربونم" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روح کلام حیدره ، والامقام حیدره اول امام حیدره ، 'حیدره۳' حیدره حیدره حیدره ، اونی که ساقی کوثره قوّت قلب پیمبره ، ذکر روی سر منبره حیدره حیدره حیدره ، تو دل معرکه محشره یک‌تنه فاتح لشکره ، مرد دلاور خیبره "سلامُ‌الله ، علیٰ ولیُ‌الله" @narimani_matn ذکر مدام حیدره ، عَلَی‌الدّوام حیدره خیرُالانام حیدره ، 'حیدره۳' حیدره حیدره حیدره ، اون که یدالله اکبره فوق کلامه و باوره ، شهر علم نبی رو دره حیدره حیدره حیدره ، اون که دل از همه میبره دلخوشی دل نوکره ، یک کلام از همه برتره "سلامُ‌الله ، علیٰ ولیُ‌الله" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 گزارش متنی جلسات 📋 💠 ۱۴۳۸💠 ▪️ویژه و (ع)▪️ 🔸هیئت فدائیان حسین(ع) اصفهان🔸 🔹بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔹 👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عبدی که بود پست و هوسران‌تر از همه برگشته سر به زیر، پشیمان‌تر از همه از خود فرار کرده غلام فراری‌ات سوی تو بازگشته گریزان‌تر از همه یا که مرا مقابل این خوبها بزن یا که مرا ببخش نمایان‌تر از همه از روی جهل، حال خوشی را که داشتم بر معصیت فروختم ارزان‌تر از همه @seyedrezanarimani وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت ماندم میان معرکه حیران‌تر از همه غیر از تو ای کریم کسی می‌خرد مگر؟! آن را که بی‌بها شد و ویران‌تر از همه من ناامید نیستم از لطف و رحمتت هستم اگر چه بی‌سروسامان‌تر از همه خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان تر از همه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان‌تر از همه آخه فردای قیامت که میشه، ندایی میاد فاطمه جان بهشت رو برات آذین بستن تا وارد بهشت بشی. اما بی‌بی اونجا وارد بهشت نمیشه، می‌ایسته میگه خدا یه قولی به من دادی؛ قول دادی من همه گریه‌کنای حسینم رو شفاعت کنم. اول اونا باید برن داخل بهشت؛ تا اونا نرن من نمیرم. (یه لحظه تصور کن.) بی‌بی تو صحرای محشر تو اون گرما ایستاده، میگه یکی‌یکی مثل مرغی که از رو زمین دونه رو جدا میکنه، یکی‌یکی به اسم صدا میزنه. میگه تو بیا؛ تو برا حسینم گریه کردی... (بعضیا فهمیدن امشب در خونه‌ی کی باید بریم.) هم شب جمعه‌ست شب زیارتی حسین فاطمه‌ست، هم شب شهادت باباش امیرالمؤمنینه. امشب همه کربلا هستن؛ انبیا کربلان، اولیاء کربلان، شهدا کربلان، مادرش هم کربلاست. امشب کربلا غوغائیه. یه خانم قدخمیده‌ای هی به سینه میکوبه، هی صدا میزنه بُنیّ ، بُنیّ... بُنیَّ قتلوک و من الماء منعوک ؛ ذبحوک... سر از بدنت بریدن. پسرم، پسرم... @narimani_matn غریب گیر آوردنت به زور نیزه بردنت با لب تشنه کشتنت امام سجاد(ع) اون‌موقع که برمیگشتن مدینه، قبل مدینه خیمه‌ای زدن. بشیر اومد خبر شهادتها رو به مردم مدینه داد، مردم فوج فوج میومدن به امام سجاد(ع) تسلیت میگفتن، آقا فقط گریه می‌کرد. هرچی میگفتن آقاجان، باباتون رو چطوری کشتن؟... (دیدی یه نفر از یه جا برمیگرده همه میان دورش بهش میگن برامون تعریف کن؟) هی میگفتن آقا از کربلا برامون بگو. امام سجاد گریه میکرد فقط یه جمله جواب میداد. این جمله‌ست که همه رو می‌کُشه.... هی میفرمودند فقط همینو براتون بگم؛ حیوونا هم تو کربلا آب خوردن. اما بابای من هرچی داد میزد میگفت جگرم میسوزه انگار نه انگار.... (خیلی عجیبه این روایت) میگه ده نفر از این نامردا ظرف آب برداشتن، اومدن روبه‌روی گودال ایستادن؛ گفتن: 'تشنه‌ته؟' این آبها رو رو زمین میریختن، میگفتن نمیذاریم آب بخوری.... مادر آب کجایی پسرت آب نخورد پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد بالحسین الهی العفو.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش اول صوت (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو اوج گرما دید یه پیرمردی داره تو نخلستون بیل میزنه. سلام کرد: آقا خسته نباشید. میخواید کمکتون کنم؟ گفت نه احتیاجی به کمک ندارم. اومد نشست. دید سر ظهر که شد پیرمرد الله اکبر گفت نماز خوند. بعد نماز دید سفره‌ش رو پهن کرد؛ تعارف زد گفت بیا سر سفره. گفت آقا دست شما درد نکنه. گفت نه، بیا... تا سفره رو باز کرد دید نون جو خشکیده‌ست اصلا نمیشه خورد. هی این‌پا اون‌پا کرد. گفت انگار از غذای ما خوشت نیومد. اگه غذای خوب میخوای برو محله‌ی بنی‌هاشم. اونجا بپرس خونه‌ی حسن‌ابن‌علی کجاست... اومد دید در خونه بازه. تا نشست سر سفره آقا غذا آورد، (نمی‌شناخت که) غذاها رو جمع کرد خواست ببره؛ امام حسن(ع) اومد جلو، فرمود برا کی میخوای ببری؟ گفت یه آقایی تو نخلستونه؛ دیدم از صبح تا ظهر داره بیل میزنه؛ خسته، کوفته، تازه سفره روهم پهن کرد دیدم نون خشک میخواد بخوره. آقا شروع کردن به گریه کردن: چی میگی؟ مگه نشناختی اون آقا رو؟ گفت نه آقا. فرمود اون بابام علیه... میشه امشب به ماهم یه آدرسی بدی آقا؟... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امشب خونه‌ی آقا امیرالمؤمنین چه خبره! هی این بچه‌ها میان به بستر بابا نگاه میکنن. مخصوصا زینب خیلی دلش بهم ریخته‌ست. هی میاد به بستر خونی بابا نگاه میکنه، هی یه آهی میکشه میره یه گوشه میشینه کز میکنه. هی میاد با بچه‌ها دور هم میشینن. (دیدی وقتی یه غصه‌‌ای تو خونه.ی آدم میاد اهل خونه هی دور هم میشینن حرف میزنن، خاطره‌ها رو مرور میکنن.) هی به حسنش میگه: حسن جان یادته سی سال پیش؛ یه همچین بستری هم مدینه پهن شد... @narimani_matn حسن و حسین داشتن از تشییع امیرالمؤمنین برمیگشتن. همین‌طور که میومدن دیدن از خرابه‌ای صدای ناله میاد؛ یکی داره ناله میزنه. امام حسن فرمود حسین جان بریم ببینیم کیه. اومد نشست کنار این پیرمرد دید نابیناست. فرمود چیه آی پیرمرد؟ گفت من که شما رو نمیشناسم اما شما بوی همون رفیق منو میدی. فرمود کی بود مگه رفیقت؟ گفت یه رفیقی داشتم هرشب میومد تو این خرابه به من سر میزد. همچین هم که میومد اول سرمو رو پاهاش میذاشت نوازشم میکرد؛ من باهاش درددل میکردم اونم بامن درددل میکرد. آقا فرمود کی بود؟ چی میگفت؟ (اینها رو جایی نیاوردن. زبانحال دارم میگم.) شاید اون پیرمرد می‌گفت: برا من قصه میگفت. قصه‌هاش یادمه. میگفت آی پیرمرد تو شهری به نام مدینه یه خونه‌ای بود، بروبیایی داشت. یه عده نامرد اومدن این خونه رو آتیش زدن. دستای مردِ خونه رو باطناب بستن، جلو چشمای اون مرد خانومش رو میزدن... تا این حرفها رو زد حسن و حسین شروع کردن گریه کردن.... (من میگما. شاید اینطوری بود.) شاید امام حسن گفت بذار بقیه رو من برات بگم: تازه من با همون خونواده یه روزی هم تو کوچه‌ها بودم.... از کوچه مون برو، برو دیگه نبینم تورو، تورو دستت سیاهه نزن... یازهرا... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرو زهرا که پس از تو، علی هم میفته از پا مرو زهرا که پس از تو، خونه میشه قبر مولا بمیرم که یک تنه زهرا جلو چشمام پشت دربودی بمیرم که یک نفر اما برابر با چهل نفر بودی ولی زهرا بی سپر بودی۲ جلو چشمام پرپرت کردن شهید میخ درت کردن تو بودی یاس علی اما با سیلی نیلوفرت کردن جلو چشمام پرپرت کردن۲ @seyedrezanarimani داره میره جونم ازتن ، داری میری از کنارم شکسته شد هیبت من ، آخه بودی ذوالفقارم خودم دیدم که گلِ آتیش عزیزم رو معجرت افتاد دیدم که در کنده شد از جا به روی بال و پرت افتاد حلالم کن دخترت افتاد۲ شب و روز اینه دعام زهرا نشه حال تو از این بدتر حسین و زینب به هم میگن ایشاالله که خوب میشه مادر شنیدم رو دست لرزونت بازم که یک پیراهن بوده شنیدم دیروز توی خونه دوباره حرف از کفن بوده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / (ع) (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حال و روز علی نگفتنی است مثل ابر بهار میبارد گفت زینب: حسن! چرا بابا؟ چشم از ماه بر نمیدارد حیف بابا چقدر پیر شده لرزه بر شیر خیبر افتاده حق بده او خودش به چشم خودش دیده در روی مادر افتاده چقدَر روزهای شومی بود مادرم را مغیره بد میزد هرکسی میرسید میخندید هرکه رد شد فقط لگد میزد @seyedrezanarimani خاطرات مدینه جاری شد اشک برگونه‌‌‌ی حسن آمد خواهر ازجا بلند شد تا دید از در ارباب بی‌کفن آمد گفت زینب: بیا حسن امشب که بر این نور عین گریه کنیم مادرم بود هم دلش میخواست که برای حسین گریه کنیم :پیرمردی عصا زنان آمد تن ارباب را که پیدا کرد دید جایی برای ضربه که نیست با عصا زخم نیزه را وا کرد *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میمیرم و‌زنده میشم ،وقتی تو بین بستری ای بستری بیمار من ، خیلی شبیه مادری چیزی نمیگی ولی من میفهمم از عمق نگات جون نداری معلومه از لرزش دستا و صدات من امشب رو ، تا صبح بابا میگیرم برات قرآن رو سر چرا چشمات شده خیره؟ مگه فاطمه اومده پشت در؟ نزن قلب منو آتیش بمون جون زینب، بابا حیدر "آه و واویلا ، آه و واویلا" @seyedrezanarimani یاد مدینه میکنی این لحظه‌های آخری مادر که افتاد رو زمین دیدم شکست بال و پری انگاری دیروز بود بابا غرور مردونه‌ت شکست جلو چش من و حسین دیدم که دستاتو می‌بست تو افتادی ، من افتادم توی کوچه‌مون دردسر بودو زمین خوردی ، زمین خوردم هنوز مادرم پشت در بودو‌ شنیدم نه ، خودم دیدم یکی با لگد سمت در حمله‌ور بودو "آه و واویلا ، آه و واویلا" @narimani_matn همش میگی دلواپسم واسه غروب کربلا واسه لب خشک حسین ، واسه غم شام بلا واسه همون لحظه‌ای که نمیمونه هیچ یاوری تو وسط گودال خون ، میگه "بُنَیَّ" مادری بمیرم که ، بمیری که حرم رو میبندن برا قحط آب میبینم که ، میبینی که تو‌ رو میزنن واسه قصد ثواب از این خیمه ، به اون خیمه میگرده واسه قطره آبی رباب "امون ای‌دل ، امون ای‌دل امون ای‌دل ای‌دل ای‌دل" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn