هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
#داستانــــڪــ👇
#عابد و #جوان
🌱روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
🌱در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت:
خدایا من از #کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر #پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
🌱مرد عابد تا آن #جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:
خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان #محشور نمی کنیم،
چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ!😊
به نقل از: محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج1
#به_خودت_مغرور_نشو👌
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
#داستان_واقعی با عنوان ⏬
#دختری_که_از_پنجره_ها_میترسد
⚜قسمت اول
🌹سلام و رحمت بیکران رحمان بر شما بندگان راستین خداوند رحمان....
✍در #زندگی گذشته من پستی و بلندی های زیادی وجود داشت...چراکه خانواده ی ما ، خانواده ای بود با عقایدی که هر کدام از #زمین تا #آسمان تفاوت داشت... #پدر شخصی محافظه کار که هر وقت به نفعش بود درستی هر #دینی که میخواست را ثابت میکرد، حتی گاهاً #الحاد را چنان اثبات میکرد و چنان شبهاتی مطرح میکرد که اکثر اوقات همه از پاسخ درمانده و از شبه متعجب بودند... ولی درنهایت برای او نفعش مهم بود نه #حقیقت... #مادرم اما برخلاف پدر شخصیتی با ریشه های #عمیق #مذهبی داشت... و اما نکته جالب قضیه اینجاست که خانواده های پدر و مادرم دقیقا برعکس خودشانند...
خانواده ی پدرم تقریبا همگی #متدین با اعتقادات قوی و خانواده مادرم تقریبا همه #ملحد بنابراین من از کودکی به دنبال پاسخ سوالی بودم که اکثر اوقات موضوع بحث ها و #مناظره های اهل خانه بود...
ایا #خدا وجود دارد؟ایا عالم هستی خالقی دارد؟ و:هر بار که بزرگتر میشدم و'سرم بیشترمیان کتاب ها میرفت پاسخی درخور فهم ان زمانم میافتم...'درسنین #نوجوانی تحت تاثیر سخنان پدر به این نتیجه رسیده بودم که پرستش خدا دیگر کافیست (خدامراببخشد)...
#معتقد بودم برای حل مشکلات دنیا و از بین بردن #ظلم جهانی باید دیانت را کنار گذاشت ، آن روزها حامی دموکراسی و حقوق بشری بودم که شعارهای رنگین و پر زرق و برقشان مرا #جذب خود کرده بود... اما دیری نپایید که بوی #تلخ این #دروغ بزرگ را استشمام کردم...
کم کم احساس میکردم پذیرش عدم وجود #خالق برایم دشوار شده است...و دیگر #استدلال_های آبکی و منفعت طلبانه پدرم مرا قانع نمیکرد...
تا اینکه سرانجام به وجود خداوند معترف شدم پس از آن برای شناخت این خالق غیرقابل انکار در میان ادیان مختلف به جستوجویش پرداختم...
از زرتشتیت تا مسیحیت و... هیچکدام نتوانست مرا قانع کند.... بنابراین من سعی کردم خدا را قبول داشته باشم اما دین را نه همواره ذهنم به #شناخت_خدا مشغول بود.. در این میان تصمیم به تعویض خانه و رفتن ازان محله ی همیشگی گرفتیم محله ای که در کوچه پس کوچه هایش من و #خاطرات #کودکی ام بزرگ شده بودیم و این موضوع در زندگیم چنان تغیر #عمیقی ایجاد کرد که هرگز قابل چشم پوشی نیست...
اتاق جدیدم را دیدم و چیزی که در نگاه اول توجه ام را جلب کرد...#پنجره نارنجی بود که قاب #منظره زیبایی شده بود.. بی اختبار به سمتش کشیده شدم... غرق ان منظره دلنشین بودم که چشمم به پنجره روبرویی افتاد...
یک #پسر #جوان و #خوش_چهره در حالی که در گوشه پنجره ایستاده بود و با فنجان نوشیدنی اش دستش را گرم میکرد ، به من چشم دوخته بود...
تابحال چنین تجربه ای نداشتم... نگاه سنگینش دست و پایم را گم کرده بود...
انگار #نفس هایم داشت مرا درسته قورت میداد...
بی اختیار #لبخندی گوشه لبهایم نشست و #پنجره را بستم... و من بعد از آن هرگز نتوانستم #شیرینی ان لبخند را #تجربه کنم...
🔮 ادامه دارد⬅️
@NASEMEBEHESHT 🌸
2495704.mp3
زمان:
حجم:
8.76M
🌺سرود زیبا
🍎 میلاد خجسته حضرت #علی_اکبر علیه السلام و روز #جوان مبارک باد.
📒ستاره منور سرو وصنوبر
🎤محمود کریمی
@NASEMEBEHESHT ❤️
هدایت شده از تبلیغات گسترده پایتا
مگر شما سید نیستید پس چرا جدتان را صدا نمیزنید...⁉️
🔰هوای مشهد گرم شده بود.قصد سفر به خانه #خواهر بزرگترم که در روستای بالاتر از خودمون بود کردیم.آن زمان #امکانات برای آنجا نبود، سه راس الاغ کرایه کردیم،صاحب این الاغ ها هم که جوان بی ادبی بود همراه ما پیاده می آمد.در بین راه نزدیک رودخانه ای شدیم،صاحب #الاغ ها که از ما عقب تر بود خودش را به ما رساند و جلو الاغ ها را گرفت و گفت: باید از همین جا بقیه کرایه را بدهید و پیاده بروید.هر چه مادرم #تقاضا کرد که ما را به مقصدمان برسان قبول نکرد.چون یک زن و دختر #جوان همراهمان بود،او میخواست دست به #جنایت بزند،هوا تاریک شد،آن هم زیر درختان انبوه،اضطراب مادرم به حدی شد که من و خواهرم را به شدت #کتک می زد و میگفت: شما مگر سید نیستید، چرا #جدتان راصدا نمیزنید؟ما هم گریه می کردیم و فریاد میزدیم: یا جدا،یا جدا، که ناگهان...😱🔞ادامه داستان👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2868838447C0539a6a9ab
✨﷽✨
🌷حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی :
یک یادگاری به ما داد:
اقامه که میگویی قبل از گفتن #الله_اکبر
یک سلام به #امام_حسین_علیه_السلام بده
كه نمازت عالی می شود...
💠
در گرفتاري ها توصيه مي كرد به حضرت
نرجسخاتون(س) متوسل شوید
ایشان مادر ولیّ زمان ما هستند
به فرزندشان مي گويند:
پسرم، این شخص به من متوسل شد
خواستهاش را بده.
هزار صلوات یا یک ختم قرآن نذر ایشان کن
تا گرفتاریت برطرف شود.
💠
مكرر نقل مي كرد:
شخصی خدمت آقای اراکی(ره)رسید
عرض کرد: آقا مرا موعظه کنید.
آقای اراکی فرمودند:
چه کاره هستی؟
عرض کرد: نجار
آقا فرمودند: آیا برای دلت هم در ساختهای؟
اگر نه برو بساز!
💠
بعد خودشان مي فرمودند:
شماها که #جوان هستید، هنوز دلهاتان خراب نشده
همین حالا یک در برای دلهاتان بسازید
و یک قفل محکم هم بر روی آن نصب کنید.
💠
مي فرمود:
اگر مي خواهي کار و بارت خوب شود
پدر و مادرت را راضي نگه دار
و اگر هم دنیا مي خواهيد و هم آخرت
#نماز _اول_وقت بخوانید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🤨#جهیزیه تیلیاردی #داماد ۶۰ ساله برای #عروس #جوان خود😅😅
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
😁فقط ببین چیا خریده 😄😄
همه #طلایی😱😱
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴