هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
#داستانــــڪــ👇
#عابد و #جوان
🌱روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
🌱در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت:
خدایا من از #کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر #پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
🌱مرد عابد تا آن #جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:
خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان #محشور نمی کنیم،
چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ!😊
به نقل از: محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج1
#به_خودت_مغرور_نشو👌
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
🔹🔴فرق است بین عابد و فاسق🔴🔹
💟💟امام صادق عليه السلام :
📌🔷🔹دو مرد وارد مسجد مى شوند
يكى از آن دو #عابد است و ديگرى #فاسق،
📌🔷🔹اما هنگامى كه از مسجد بيرون مى روندآن فاسق به#صدّيق (مؤمن راستين)
تبديل شده است و آن عابد به #فاسق.
👈✨👈✨ علّتش اين است كه
📌♦️🔺وقتى آن عابد وارد مسجد
مى شود،به عبادت خود #مى_نازد
و همه فكرش در اين باره است.
📌♦️🔺اما فاسق در انديشه ی #پشيمانى از بد كردارى خويش است و از اين رو ، براى گناهان خود از خداوند طلب آمرزش مى كند.
📚علل الشرائع : 354/1
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
#تلنگـــــــــر👇⭕️
🍃🌸امام جعفر صادق (علیه السلام)فرمودند:
دو مرد وارد مسجد شدند، یڪی از آنها #عابد بود و دیگری #گنهکار
🍃وقتی که از مسجد بیرون آمدند،
✅مرد گنهکار، مؤمن راستین بیرون آمد
❌ولی مرد عابد، فاسق و گنهکار بیرون آمد!
از این رو که عابد وقتی وارد مسجد شد، به عبادت خود می بالید و در اندیشه خود به عبادتش مغرور بود، ولی گنهکار در فکر پشیمانی از گناه و طلب آمرزش گناهانش از خدا بود.
🍃 خداوند به حضرت داود (ع) خطاب کرد:
(بشر المذنبین و انذر الصدیقین)
[گناهکاران را مژده بده و درستکاران راستگو را بترسان]
حضرت داود (ع) عرض کرد:
🔰چگونه گناهکاران را مژده بدهم و درستکاران را بترسانم
خداوند فرمود:
به گناهکاران مژده بده که من پذیرای توبه و بخشنده گناه هستم و درستکاران را بترسان که به اعمال خود، مغرور و خودبین نشوند.
زیرا بنده ای نیست که او را به پای حسابرسی بکشم، مگر اینکه بر اثر ناخالصی های عبادتش به هلاکت بیفتد
📚اصول کافی
↶【به ما بپیوندید 】↷
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
با ارسال مطالب در ثواب انها سهیم باشید.
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
#صفات_امام زمان_عج💖💖
💚 امام رضا ع فرمود:
مهدی (عج) ما
🔵🔹#داناترین،حکیمترین،پرهیزکارترین، بردبارترین، بخشنده ترین و #عابد ترین مردمان است،
🔵🔹دیدگانش در #خواب فرو میرود ولی #دلش همیشه بیدار است
🔵🔹و #فرشتگان با او سخن می گویند
🔵🔹#دعایش همواره به اجابت میرسد،
🔵🔹اگر به سنگی #نفرین کند،
از وسط به دو نیم میشود.
📚 ۱- الزام الناصب صفحه ۹
📚 ۲- عیون اخبارالرضا ج۱ ص۱۷۰
#امام_زمان
#برای_حمایت_از_ما_لطفا_مطالب_کانال_را_فوروارد_کنید
@NASEMEBEHESHT 🌸
.
#داستان بسیار زیبا زن زناڪار و عابد🔰
#نخونید از دستتون #رفته👇
🍃در بنی اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به گناه آلوده می شد! درب خانه اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق #مردان و جوانان را به دام می کشید، هرکس به نزد او می آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می داد!
#عابدی از آنجا می گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی #چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با #حق! با این عمل تمام خوبی هایم از بین خواهد رفت❗️
🔺رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می ترسم، زن گفت: وای بر تو❗️
بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند.😊
گفت: ای زن! من از #خدا می ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها ڪن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می خورد و سخت می گریست!
🔺زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین #گناهی بود که می خواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال هاست غرق در گناهم، 😔
🔻همان خدایی که از عذابش او ترسید، #خدای من هم هست، باید ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال توبه کرد و در را بست و جامه کهنه ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت:
👌 خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می دهم، شاید با من ازدواج کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد.
🔻بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلش را نشان دادند؛ نزد #عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که #مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین خدا شدند!.😊👌
📚عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان.
@NASEMEBEHESHT 🌸
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌹
.
#داستان بسیار زیبا زن زناڪار و عابد🔰
#نخونید از دستتون #رفته👇
🍃در بنی اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به گناه آلوده می شد! درب خانه اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق #مردان و جوانان را به دام می کشید، هرکس به نزد او می آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می داد!
#عابدی از آنجا می گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی #چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با #حق! با این عمل تمام خوبی هایم از بین خواهد رفت❗️
🔺رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می ترسم، زن گفت: وای بر تو❗️
بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند.😊
گفت: ای زن! من از #خدا می ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها ڪن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می خورد و سخت می گریست!
🔺زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین #گناهی بود که می خواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال هاست غرق در گناهم، 😔
🔻همان خدایی که از عذابش او ترسید، #خدای من هم هست، باید ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال توبه کرد و در را بست و جامه کهنه ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت:
👌 خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می دهم، شاید با من ازدواج کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد.
🔻بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلش را نشان دادند؛ نزد #عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که #مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین خدا شدند!.😊👌
📚عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان.
@NASEMEBEHESHT 🌸
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌹