#رهایی #تعلقات
🔻 یکی از دوستان که حدود هفتاد سال دارد، عکس پدرش را به من نشان میداد و میگفت که پدرم، اهل امور خیر بود و حدود ده حسینیّه ساخته بود.
🔸 اواخر عمرش میگفت که خدایا، امانت تو، آماده است؛ هر وقت که خواستی، بگو تا تقدیم کنم.
🔹 گفتم یعنی چه؟ گفت منظورش، جانش بود؛ یعنی خدایا، من دیگر آمادهی آمدن هستم و امانتت آماده است. هر وقت میخواهی، بگو تا امانتی را تقدیم کنم.
🔸 ببینید برخی، چگونه زندگی میکنند و چقدر راحت میشوند!
کد ۲۲۸۶۳
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#هدایت_الهی
🔻 خداوند در معامله با بندگان و اولیای خود، کارهای عجیبی انجام میدهد. خداوند به مادر موسی میفرماید: «فإذا خِفتِ علیه فألقیه فی الیم»؛ (قصص:۷) یعنی ای مادر موسی، اگر برای فرزندت ترسیدی، او را در رود بیندازد.
🔸 قاعدتاً باید میگفت که اگر برای او میترسی، خوب او را نگه دار و از او به شدّت مراقبت کن و مکانی امن برایش مهیّا کن؛ ولی خداوند میفرماید: «فألقیه فی الیم»؛ یعنی داخل سبد بگذارش و در آب، رهایش کن و اجازه بده که برود.
🔹 درک این نوع معامله، از جزئیترین امور گرفته تا کلیترین امور، کار هر کسی نیست.
کد ۲۲۸۶۳
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#شیطان #حفظ #حرز
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
4_5841498763461394668.mp3
4.36M
* #کلیپ_صوتی #شعبان #رمضان
بسیار زیبا
🎧 توصیههای پایانی ماه شعبان برای آماده شدن جهت ماه مبارک رمضان
🎤 حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
⏱ زمان: ۷ دقیقه
📥 حجم: ۴ مگابایت
🎞 دانلود اکولایزر تصویری (مناسب نشر در اینستاگرام):
aparat.com/v/ybGB0
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#طبع #شاکله
🔻 اگر انسان از زاویهی عکسالعمل نفس در مقابل شنیدههایش بخواهد شروع کند میدانید چقدر ما با قرآن کار داریم؟ چقدر با روایات اهلبیت کار داریم؟ چقدر با اشعاری که برای اهلبیت گفته شده کار داریم؟
🔸 چرا؟ چون آن وقت قضیه دو طرف پیدا میکند. من مینشینم تخصصی به این نگاه میکنم که این حرف در من چه تأثیری گذاشت و چرا این مقدار تأثیر گذاشت؟ چه کار کنم که تأثّر و پذیرش خودم را بالا ببرم و موانعش چیست؟ چون که افراد در طبع هم متفاوت هستند.
🔹 باز به سرمنشأ این قضیه میرسیم که از نفس و کیفیت ترکیب، صحبت بشود. ارکان هستند. قوا هستند. حواس هستند. تکتک اینها شناخت میخواهد. و ما را رشد میدهد.
🔸 انشاءالله دریچهای را در این زمینه برای خودمان باز میکند که بتوانیم ثابت قدمتر، پختهتر و با درکی صحیحتر از زمین و آسمان و معارف اهلبیت به گونهای دیگر و بیشتر بهره ببریم و استفاده کنیم.
کد ۸۳۶
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#اکل_طیب #حواس
💠 معنای «أکل طیّب» و ارتباط انسان با غذا
🔻 یکی از آیات به ما اشاره کرده است که «يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» (اى پيامبران! از پاكيزهها بخوريد و كار شايسته كنيد. (مومنون، ۵۱)) «اکل طیب» بکنید، سپس عمل صالح انجام بدهید.
🔸 ما طیّب را نمیشناسیم. حداقلش این است که بعضی از آقایان فرمودهاند: آن نوع ارتباطی است که انسان با غذا پیدا میکند. البته غیر از جریان حلال بودنش است.
🔹 حس ذائقه یکی از ورودیهای غذا به بدن است. ما روی چه حسابی غذا میخوریم؟ ما انسان هستیم و گرسنه میشویم. حیوانات هم گرسنگی پیدا میکنند. غذا میخوریم و سیر میشویم. سیریای که حیوانات هم پیدا میکنند.
🔸 ما اگر خواستیم بیشتر از این روی خودمان کار کنیم، باید این غذا در ذائقهی ما و در دهان ما ترجمه بشود. با حسهای ذائقهی ما ارتباط برقرار بکند و بتوانیم ترجمه کنیم. غذا از درون دهان میرود و قابل درک به حس حیوانی باشد. قابل ترجمه و قابل ارتباط باشد.
🔹وگاهی هم یک غذا خیلی خوشطعم است به خاطر ادویهجات مختلفی که گاهی به آن میزنند ولی قابل ترجمه نیست. این نمیتواند پایههای عمل صالح را در ما تقویت کند.
🔸 من یک انسان هستم یک بخش و یک حس از حسهای متعدد من ذائقهی من است ولی این فیلتر دارد. خدای متعال این را برای رشد من قرار داده است. ارتباط من با همین یک حس باید خیلی بیش از اینها باشد و غالباً نداریم و در طول زمان هم بیان نشده است.
🔹 «كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» نوع ارتباط انسان با غذا و اینکه با شرایط خورده شود باعث میشود که غذا به تصمیمها، به رشد و حتی برای عبادت کمک کند. ما حتی با یک حسّمان هم ارتباط برقرار نکردیم و نتوانستیم برقرار کنیم و داریم زندگی معمولی میکنیم. این رشدآور نخواهد بود. مسائل حسهای دیگر هم جداست.
🔸 در این پنج حس ظاهری به گونهای اعجاز نهفته است که اگر سه، چهار حس آن باطل بشود، یک حس کافی است که یک انسان را از همه جهت به رشد برساند.
کد ۸۳۶
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#امیرالمومنین #خلیعی #ابن_حماد
🔻 یکی از شعرا به نام خُلیعی است که اهل موصل است. حدود ۴۰۰ سال پیش، او یک قصیدهی غرّائی گفت و آن را جلوی حرم آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواند. شاعر دیگری هم [به نام] ابن حمّاد که پیرمردی اهل نجف بود، قصیدهاش را خواند.
🔸 ادبیات، شعر و کلمات هم عالَمی در حدّ اعجاز دارد. فصاحت، بلاغت، چینش صحیح، نوع تأثیر، مخاطب [در آن مطرح است.] انواع و اقسامی از قصیده، غزل و... [دارد].
🔹 بین آنها صحبتی شد. خُلیعی گفت: شعر من لطیفتر است. ابن حمّاد گفت: شعر من لطیفتر است. گفتند: ما آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را حیّ و زنده میدانیم. هر دو شعر را به ضریح وصل میکنیم و تا صبح منتظر جواب میمانیم.
🔸 هر دو قصیدههای خود را به ضریح چسباندند. صبح مشاهده کردند که آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) زیر قصیدهی خُلیعی، با آب طلا نوشته است: «أحسنت» و زیر قصیدهی ابن حمّاد، با نقره نوشته است: «أحسنت».
🔹 خیلی به ابن حمّاد برخورد، لذا با گریه و دلگیری به حضرت گفت: آقا! شما این جوان را طلایی تشویق کردید و من را نقرهای [تشویق کردید.] این برای من سنگین است.
🔸 فردا شب آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب دید و عرض کرد: آقا! من قصیدهام را آوردم و شما زیر آن با خط نقرهای «أحسنت» نوشته بودید، ولی [برای] خُلیعی با طلا بود. حضرت فرمودند: نگران نباش، او جدیدالاسلام است. حالا که ناراحت شدی، فردا قبل از ظهر قصیدهات را بیاور و نزدیک ضریح بخوان، من جبران میکنم.
🔹 قبل از ظهر، مردم را نزدیک ضریح جمع کردند و ابن حمّاد شعر خود را خواند. یک مصرع از این شعر که عربی هم است، میگوید: «که بود آنکه مذهب خیبری را به دو نیم کرد؟» وقتی این شعر را خواند، صدایی از داخل ضریح آمد: «أنا، أنا». صدای آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) [بود]. از این طریق نظر ابن حماد تأمین شد.
🔸 اما جریان خُلیعی را عرض کنم. خُلیع، مصغّر است و از خلعت میآید. وقتی که خُلیعی یکی از قصایدش را میخواند، کنار در ورودی حرم بود. این پرده باز شد و روی شانههای او افتاد. بالأخره همهی مردم آمدند و دور او را گرفتند و آن را خلعتی از آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای ایشان دانستند. از آن به بعد، نام او خُلیعی شد.
🔹 آنها اینطور بهره میبردند و تفاوتی بین حیات و ممات امام قائل نبودند.
کد ۴۳۵۲
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#مشکلات
🔻 یکی از تابلوهای قرآنی که سزاوار است همیشه انسان در مشکلات متوجه آن باشد این است: «وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ» و هر بدى به تو رسد از خود توست. (نساء، ۷۹)
🔸 معادلهاش را به دست بیاورد و ببیند چه شد؟ روایات حول این موضوع هم کم نیست.
🔹 یکی از تابلوهای دیگر اینکه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» خدا به مردم هيچ ستمى نمىكند، ليكن مردم به خودشان ستم مىكنند. (یونس، ۴۴)
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#مشکلات #تغییر_اسم
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
#امام_حسین #شب_جمعه
🔻 عصر عاشورا که خیمههای آقا سیدالشهداء (علیه السلام) را آتش زدند. کار حمید بن مسلم در عاشورا، تقریباً خبرنگاری بوده است.
🔸 او میگوید: یک دختر بچهی کوچکی را دیدم که گوشهی دامن او آتش گرفته بود. برای خاموش کردن این آتش به طرف او رفتم، ولی او ترسید و فرار کرد. دنبالش رفتم، مهربانی کردم و آتش دامنش را خاموش کردم.
🔹 وقتی این دختر بچه این مهربانی را از من دید. گفت: «یا شیخ! العطش قد اضرّ بی»، من خیلی تشنه هستم، ممکن است کمی آب به من [بدهید؟]. دست او را گرفتم و به کنار علقمهی آقا قمر بنی هاشم (علیه السلام) بردم.
🔸 آنجا در کنار آب، گفتم: دخترم! این آب [است]. اما دیدم متحیّر ایستاده است. به او گفتم: «علویّه إشربی»، آب بخور. دیدم که نمیخورد. دوباره و سهباره گفتم. یک آهی کشید که بند جگر من هم پاره شد.
🔹گفت: «یا شیخ! کیف أشرب؟ و قد قُتل أبی الحسین عطشانا». ای مرد چگونه آب بخورم در حالی که بابای من امام حسین علیه السلام با لب تشنه کشته شد.
کد ۴۳۵۲
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir