#شیطان 💠 طمع شیطان به گمراهی همه 🔻 شیطان از انبیاء هم دل نمی کند؛ در روایتی دارد که یک روز حضرت عیسی علیه السلام در خرابه ای خواست استراحت کند؛ همینکه خواست یک نیمه خشتی را که در کنارش بود زیر سرش بگذارد، یک مرتبه دیدند شیطان حاضر شد. 🔸 اکثر انبیاء حضور شیطان را درک می کردند و بعضی از آنها شیطان را می دیده اند. 🔹 پرسیدند این جا چه کار داری؟ شیطان گفت: یا نبی الله! همین که این نیمه خشت را خواستی بگذاری زیر سرت آمدم ببینم می شود یک مقداری تلاش کنم تا تو را دنبال راحت طلبی بیندازم! 🔸 حضرت عیسی فرمودند: این نیمه خشت را هم تو نمی توانی ببینی؟ و آن را کنار گذاشتند. 🔹 انبیاء هم با اخلاص در عبادت، ارتباط و درک توحیدی شان را نگاه می داشتند البته انبیا و اهل بیت علیهم السلام حسابشان جداست. ‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir 🔸 واتساپ: www.al-hady.ir ‌ ‌

#طهارت #نفی_خواطر ‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: 👉🏻 www.al-hady.ir ‌ ‌

فردا (سه شنبه) روز دحوالارض است که جزو چهار روزی است که در فضیلت روزه ممتاز هستند.

* #سلوک 💠 لزوم دقت در مرتبه گزارش‌های سلوکی 🔻 اي کاش يک روز معلوم مي شد هر گزارشگري که از سلوک گزارش مي دهد، چه در شعر و ادبيات فارسي و عربي، چه در حکمت، چه در کتب مربوط به اخلاق، اي کاش معلوم مي شد چه کسي از کجا و از چه مقطعی دارد مي گويد. 🔸 و اين خيلي مهم است که حداقل نگاه مخاطبين نگاه درهمي نباشد، سازه معرفتي آن طوری تبيين شود که معلوم باشد چه کسي از کجا مي گويد و چگونه مي گويد و چقدر آن منطبق است و چقدر آن فاصله دارد، چقدر آن نزديک است و چقدر آن دور است، چقدر آن نزديک کننده است و چقدر آن دور کننده؟ 🔹 اينها از زيرمجموعه هاي حکمت است، چه براي خود او و چه براي مخاطبين او. چه خلط و خبط هايي در طول تاريخ پيش مي آمد که خيلي راحت مي شد تبيين کرد که اينجا خلط شده است که[مثلا] بعضي اعمال را ضعيف مي شمرده اند، برخی عبادات را! [وبرخی امور دیگر را] در حالی که اين ضعفي بوده است که در خود آنها بوده است. ادامه دارد... ‌ ‌

#مرگ ادامه مطلب قبل... 🔻 گاهي بدون توجه به اينکه يک طريق است با گامي فراتر یا در طبقات مختلف، نظر داده شده است. نفوسي که تا قيامت مي خواهند رشد کنند، در بهشت هم مي خواهند رشد کنند، چرا ما بايد آنها را محدود کنيم؟ 🔸 وقتي خدا محدود نکرده است، اينقدر زمينه دارند، بايد براي آنها معلوم بشود. گاهي يک تصور مرگ همه را به خلط و خبط مي اندازد، فکر مي کند مرگ نيستي و نابودي است لذا مي ترسد. 🔹 شما نگاه کنيد در ايام حيات، مدام دارد به قوا فشار مي آيد از جهت فکري، از جهت توانايي، از جهت ادراکي، حتي از جهت درک لذت، معناي لذت، معناي علم و...با مرگ، يک دفعه دستگاهِ نو در اختيار مؤمن مي آيد و او را بانشاط مي کند، ادراکات او را بالا مي برد، لذايذ او را بالا مي برد، همه اش بهتر و بهتر و بهتر است، همه رقم بهتر است. از مرگ چنین کاری بر می آید.‌ ‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir 🔸 واتساپ: www.al-hady.ir ‌ ‌

#ادای_دین #عهد ‌ ‌ 🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام: 👉🏻 www.al-hady.ir ‌ ‌

👤 توضیح ادمین باتوجه به سوالات مکرر همراهان: ❗️متاسفانه برخی دوستان دقت لازم را در بیان ایشان نکرده اند و دچار سوء براشت شده اند. ایشان نمی فرمایند که ما کلا در نزد خدا بی آبروییم و خدا هیچ نظر رحمتی به ما ندارد، بلکه بحث بر سر عهد و نذر است یعنی ما در عهد کردن‌ها و نذر کردن‌ها بی اعتبار شده ایم چون عهدشکنی کرده ایم؛ نه اینکه کلا از درگاه الهی رانده شده ایم. اتفاقا رحمت واسعه خدا همینجاها معنا پیدا میکند. مگر همه الطاف خدا از جانب ما زمینه سازی شده؟ بسیاری از آن‌ها را خداوند بدون اینکه ما استحقاق داشته باشیم، عطا کرده و میکند. مگر خود خدا برای بی آبروها باب توسل جستن و شفاعت خواستن از اهل بیت علیهم السلام را باز نگذاشته؟ پس با همه عهدشکنی های ما جای نا امیدی نیست، لکن ما باید بدانیم که با پایبندی به عهدها و نذرها، در دستگاه خدا آبرومند می‌شویم و ارتقا پیدا می‌کنیم. التماس دعا www.al-hady.ir ‌ ‌

#استوری #آیت_الله_قاضی

#حضرت_ابراهیم #نبی_اکرم #امیرالمومنین 💠 ظرائف تعابیر قرآن از اولیا 🔻 امتیاز حضرت ابراهیم بالاترین امتیاز است؛ با این حال خداوند وقتی خداوند در قرآن می خواهد از حضرت ابراهیم تعریف کند از قول حضرت ابراهیم می فرماید: وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلى‏ رَبِّي سَيَهْدين (صافات:۹۹) (و گفت: «من به سوی پروردگارم می‌روم، او مرا هدایت خواهد کرد!) 🔸 ولی وقتی می خواهد از رسول خدا صلی الله علیه و آله تعریف کند می فرماید: سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى... (اسری:۱)(پاک و منزه است خدایی که در (مبارک) شبی بنده خود -محمّد- را از مسجد حرام به مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم سیر داد) 🔹 در تعریف حضرت ابراهیم از قول خود حضرت ابراهیم تعریف می کند ولی وقتی می خواهد از رسول خدا صلی الله علیه و آله تعریف کند آن را از زبان خودش نقل می کند. 🔸 راجع به حضرت ابراهیم علیه السلام دارد: وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (شعراء:۸۰)(و چون بیمار شوم مرا شفا می‌دهد.) ولی راجع به رسول خدا صلی ا لله علیه و آله دارد: وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى(انفال:۱۷)(و ای رسول چون تو تیر افکندی نه تو بلکه خدا افکند).[کنایه از این که وجود مبارک حضرت نبی اکرم به فنای مطلق رسیده اند و هیچ فاصله ای بین او و خداوند نیست] 🔹 قرآن از این نکات زیاد دارد و از این لطیف تر جریان امیرالمومنین علیه السلام است که چگونه در بین قرآن پیچیده شده منتهی برای کسی که درک آن را داشته باشد.‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir 🔸 واتساپ: www.al-hady.ir ‌ ‌

* #کلیپ_صوتی #ادای_دین #عهد 🎧 لزوم پایبندی به عهدها و نذرها 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: ۲ دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

* #عمل #علم #سحر #صدق #سلوک 💠 رابطه عمل با عامل 🔻 حرکت عملي به سمت مرکز ادراکات يعني نفس، و يافتن او و تولدي دوباره براي رشد، رزقي است که خداي متعال براي بندگان صالح خود قرار داده است. عمل را اگر در ضلعي از اين مثلث ببينيم عامل در ضلع ديگر است. 🔸 هر کِشتي، نتيجه مطلوب در بارور شدن و رشد را به دنبال ندارد. هر عصايي اژدها نمي شود، عصاي موسي اژدها مي شود، عصاي موسي مي تواند حتي عصاهاي ديگر را ببلعد. اين عصا با آن عصا وصل هستند به دو نفر، آن عصا به سَحَره وصل است و کارايي آن، يک کارايي تخيلي است، يک حرکت بي جان است، يک حرکت بدون ارتباط با آسمان است، صفر صفر نيست ولي نقش تهيّج خيال مخاطب را دارد. چرا؟ چون در يک ضلع، عصاي اينها قرار دارد، در ضلع ديگر خود آنها هستند، خود آنها جان پيدا نکردند که عصاي آنها جان پيدا کند. 🔹 عصا يک ابزار است، علم هم يک ابزار است، از علوم چه داري؟ چه کاري از آن مي آيد؟ ادامه دارد... ‌ ‌

ادامه مطلب قبل... 🔻 در يک ضلع اين مثلث، علم است، ضلع ديگر آن عالم است. چه کرده اي که چه استفاده اي بکني از آن ادراکات خود؟ چگونه اينها را جمع کردي؟ آيا بخش پرورشي، بخش تربيتي، بخش محتوايي، بخش معنوي در پذيرش تو دخيل بود؟ 🔸 آن به آن که داشتي حس هاي خود را به کار مي انداختي و چشم تو روي کتاب مطلبی را مي خواند کجا آن را قرار مي دادي در سِير طولاني عبور اين قضيه از قوه واهمه تا برسد به حافظه که راهي طولاني است؟ 🔹 نسبت خود تو با نفس تو چيست؟ نسبت خود تو و نفس تو با صدق چيست؟ نسبت خود تو و نفس تو با تهذيب چيست؟ نسبت خود تو و نفس تو با ادراکات تو چيست؟ وقتي انسان دارد از خيابان رد مي شود مي تواند خيلي چيزها را ببيند ولي چه فيلتري گذاشته بودي، چگونه نگاه کردي؟ با کدام خط تراز محاسبه کردي؟ چگونه به باطن خويشتن انتقال دادي و در کجا آن را قرار دادي؟ در چه جايگاهي از ايمان هستي؟ 🔸 اينها اموري است که در ضلع ديگر بين علم و عالم، بين فرد و داشته هایش بايد ملاحظه بشود تا جواب بگيريد. ادامه دارد... ‌ ‌