📚گفتگوى خدا با داوود عليهالسلام
خداوند به حضرت #داوود عليهالسلام وحى كرد:
چرا تو را تنها، دور از مردم مىنگرم؟ داوود: من به خاطر تو از آنها دورى گزيدم، آنها نيز از من دور شدند.
خداوند چرا تو را خاموش مینگرم؟ داوود: #خوف و #خشيت از #مقام تو، مرا خاموش نموده است.
#خداوند چرا تو را آن گونه مینگرم كه همواره مشغول #عبادت من هستى؟ داوود: حب و #عشق تو مرا به عبادت مشغول ساخته است.
خداوند چرا تو را #فقير مینگرم، با اين كه به تو از نعمتها، عطا كردهام؟ داوود: اداى حق تو، مرا فقير ساخته است.
خداوند چرا تو را اين گونه #خاشع و فروتن مىنگرم؟ داوود: عظمت و جلالت كه قابل توصيف نيست، مرا ذليل و فروتن كرده است.
خداوند تو را به فضل و رحمت خود بشارت مىدهم، و آن چه را دوست دارى در روز ملاقات (قيامت) براى تو فراهم است، از مردم فاصله نگير، در اخلاق نيك با آنها #محشور باش و از #اخلاق زشت آنها دورى كن، كه در اين صورت، در #قيامت به آن چه خواستى، از جانب من به آن نايل مىشوى.
🆔 @hekayatnameh
📚 ذکر نجات بخش!
یکی از تجّار #تهران که از مریدان حضرت آیت الله شاه آبادی(ره) استاد #اخلاق امام بود، بعد از مدتی بر اثر تبلیغات مسموم علیه آقا ، مردّد شد که در درس آقا شرکت کند یا نه ،
و چند وقت بعد، خواب دید قیامت شده و در صحرای قیامت جمعیت زیادی در آتش بودند. طبقه طبقه، مثل پله های استادیوم ورزشی، آتش بود و همه در این آتش بسیار عجیب می سوختند، وقتی که این جمعیت در درون آتش چشمشان به من افتاد صدایم زدند، فلانی به دادمان برس. گفتم: من برایتان چکار کنم؟
گفتند: باید بروی پیش آقای شاه آبادی، یک ذکری بگیری و ما را نجات بدهی. گفتم آقای شاه آبادی را ازکجا پیدا کنم؟ گفتند در آن باغ. دیدم باغ بزرگی است و وارد آن شدم و آقای شاه آبادی را دیدم که در یک سالن بزرگ و مرتب نشسته اند.
وقتی قضیه را برایشان گفتم ایشان فرمودند: " برو به آنها بگو من ذکری اعظم از ذکر « #یا_حسین » ندارم، من هم آمدم به آن جمعیت گفتم و آن ها یک « یا حسین» گفتند و همه نجات پیدا کردند. " بعد از خواب پریدم و فهمیدم اشتباه کردم. وقتی آقای شاه آبادی این مطلب را شنیدند، فرمودند بُعدی ندارد که یا حسین علیه السلام یکی از اسماء الهی باشد.»
[ برگرفته از کتاب آسمانی ، چاپ نهم ، 1388 ، ص 88 .]
🆔 @hekayatnameh