📖 #کتابی که #متولد میشود «۲» ...
📘 کتابی که قراره #عشق به #سرزمینی رو #روایت کنه که از بس #بمب و #خمپاره خورده، زیر #چشماش گود افتاده...
روایت #رنج_هایی که باید از دوری #خاک کشورت تحمل کنی.
روایت « #ماهیهایی_که_به_دریا_برمیگردند»
🔔 « #اسراء» زنی از سرزمین #زیتون
🤔 اسمش را توی #گوشی اسراءِ فلسطین ذخیره کرده بودم. اسم خودش اسراء خالی بود؛ ولی فکر میکردم بیادبی است بنویسم اسراء. خانم هم که به اسمش نمیآمد. اصلاً خانم گفتن رابطه را رسمی و غریبه میکرد. خودم هیچ وقت دوست نداشتم ته اسمم خانم بچسبانند. مادر فادیا هم نمیشد نوشت. یعنی دستم به نوشتن کلمه مادر نمیرفت. نوشتم اسراء فلسطین. چون او تنها کسی بود که من را یاد فلسطین می انداخت. جایی که قبل از رفاقت با فادیا هیچ وقت بهش فکر نکرده بودم. فقط اسمش را شنیده بودم و می دانستم که اسرائیل خیلی سال پیش زمینهای مردمش را گرفته و خیلیهایشان را کشته، همین...
ادامه دارد...
#به_زودی
#فلسطین
#ماهی_ها_به_دریا_بر_میگردند
.
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔@nashreshahidkazemi
📖 #کتابی_که_متولد_میشود (۳)
☘️ #اسراء زنی از سرزمین #زیتون
🖼️ یک عکس خیلی قشنگ لای قرآن اسراء بود؛ دختر پنج، شش سالهای با بلوز و دامن قرمز لب دریای #غزه ایستاده. پارچهی لباس دختر پر از دسته گلهای سفید شمارهدوزی شده بود. اسراء میگوید این عکس را خیلی دوست دارد. چون پشت عکس، پدرش با خط خوش اسم و فامیل او را نوشته. میگوید وقتی به عکس نگاه میکند یاد پدر و مادرش میافتد و دلش باز میشود. یعنی دوباره کی میتواند لب همین دریا بایستد و عکس بگیرد؟
پ.ن:
😔 گاهی وقتا که برای اتفاقات #غزه و #فلسطین خیلی ناراحت میشم، میرم کمی از #شعرای نزار قبانی رو میخونم. شعراش #درد مشترک همه ما #مسلمونا درباره #فلسطینه:
ای قدس ای گلدسته ادیان
تو دخترک قشنگی هستی که انگشتانش سوخته
و چشمانش برافروخته
ای واحه سبز
که روزی پیامبر از آن گذر کرد
خیابانهایت اندوهگین
و گلدستههایت غمگین است
ای قدس
ای زیبایی محاصره شده در سیاهی...
📘 حالا قراره #کتابی متولد بشه که از این #سیاهیها و اتفاقات کوچهپسکوچههای #غزه بگه. از بعضی از مردم غزه و فلسطین که دست روزگار اونا رو از خاک کشورشون دور کرده؛ اما ریشهشون هنوز زیر #مسجد_الاقصی قرار داره.
ادامه دارد...
#به_زودی
#فلسطین
#ماهی_ها_به_دریا_بر_میگردند
📌 انتشارات شهید کاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔 @nashreshahidkazemi
👶🏻 آقا پسر وسط دبیرستان به دنیا آمد.
چشم که باز کرد وسط دبیرستان بود.
✅ سالها قبل از اینکه زمان دبیرستان رفتنش برسد...!
شاید تنها چیزی که مادرش باور نمیکرد،
این بود که روزی پسرش را بعد از خالی کردن خانهها و بمب باران جنوب لبنان
در مدرسه به دنیا بیاورد.
🥞 مسوولان مدرسه
برای تمام آوارههایی که در مدرسه پناه گرفتهاند
به یمن قدم مبارک این آقا پسر
شیرینی پختند...
✊و این یعنی
زندگی در دل جنگ، همچنان ادامه دارد....
✍️یادداشتهای #زیتون
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi