خارج تفسیر جلسه ۱۹۷.mp3
22.42M
📚 #خارج_تفسیر (سال چهارم)
🔹 جلسه: 197
🗓 یکشنبه 6 خرداد 1403
🔻مـبـاحـث ایـن جـلسـه:
ادامه تفسیر آیه شریفه «وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آَتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ( 92-93)
@nasirigilani_ir
✳️ اضلاع قدرت از منظر قرآن
در آیه ۳۴ سوره مبارکه کهف چنین آمده است:
«وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا؛ و این مرد که دو باغ میوه بسیار داشت با رفیق خود (که مردی مؤمن و فقیر بود) در مقام گفتگو و مفاخرت برآمد و گفت: من از تو به دارایی بیشتر و از حیث خدم و حشم نیز عزیزتر و توانمندترم.»
یعنی یکی از دو دوست که صاحب باغ و ثروت بود به رفیق خود گفت:
من ثروتم از تو بیشتر و از نظر شمار از تو نیرومندتر هستم.
ثروت نماد قدرت اقتصادی، شمار خدم و حشم نماد قدرت نظامی است و این که این چنین برتری خود را به رخ می کشد نماد قدرت سیاسی است.
پس سه ضلع قدرت عبارتند از: قدرت اقتصادی، قدرت نظامی و قدرت سیاسی.
ترتیب منطقی این سه ضلع هم به همین صورت است.
ابتدا قدرت اقتصادی شکل می گیرد و در پی آن قدرت نظامی پدید می آید و پس از آن فرد یا یک حکومت مجال می یابد تا خواسته های خود را با قدرت بیان کرده و به کرسی بنشاند.
سیر تحولات جهان معاصر و ظهور قدرت های بزرگ این سیر را تایید می کند.
بر این اساس باید به اقتصاد و بهسازی آن به عنوان نخستین رکن رکین اضلاع قدرت اهمیت فراوان قائل شد.
@nasirigilani_ir
✳️ مفهوم شناسی سلامت معنوی
از نگاه متون دینی؛ سلامت معنوی مفهومی تشکیکی و ذو مراتب است که بر سه رکن اساسی: سلامت فکری، سلامت قلبی و سلامت رفتاری مبتنی بوده و دو ساحت بنیادین: جهان باطن و جهان ظاهر را در بر می گیرد. جهان باطن سه عرصه: جبروت، لاهوت و ملکوت و جهان ظاهر چهار عرصه: فرد، خانواده، جامعه و جهان را شامل می شود.
بر این اساس؛ فرد، خانواده، جامعه و جهانی دارای سلامت معنوی اند که در عرصه فکر؛ غیب باور، خداباور، راهنما باور و آخرت باور باشند؛ در عرصه قلب تجلی بخش صفات زیبا و ستودنی قلبی؛ همچون عشق، صفا، صداقت و محبت باشند و در عرصه رفتار در تعامل با عوالم باطن؛ همچون خداوند به وظایف و مسئولیت های دینی پایبند و در تعامل با عوالم ظاهر؛ یعنی خود، اجتماع انسانی و در تعامل با محیط زیست به وظایف دینی، اخلاقی و انسانی پایبند بوده و از رذایل و پلشتی ها دوری گزینند.
در جهان انسانی پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان اهل بیت (ع) و در جهان فرشتگان اعظم فرشتگان؛ یعنی روح در عالی ترین سطح سلامت معنوی قرار دارند و پس از آنان پیامبران اولو العزم، رسل، انبیاء، اوصیاء و اولیای الهی و در مراحلی فرودین سایر مؤمنان به میزان بهره مندی از مراتب و مولفه های سلامت معنوی جای دارند.
🆔 @nasirigilani_ir
🌐 www.maref.ir
✳️ اطلاع رسانی
به اطلاع عزیزان فاضلی که در دروس خارج استاد علی نصیری شرکت می فرمایند، می رساند که دروس استاد در هفته آتی تشکیل نمی گردد.
توفیقات روز افزون دوستان فاضل را از خداوند منان خواستاریم.
@nasirigilani_ir
✳️ اعتراف نسخههای قدیمی انجیل به برتری پیامبر اسلام(ص) بر سایر انبیاء
آیتالله علی نصیری مطرح کرد:
به گزارش ایکنا، آیتالله علی نصیری؛ استاد درس خارج حوزه علمیه، ۶ خرداد ماه در ادامه تفسیر سوره مبارکه بقره به تفسیر آیه ۸۹ «وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ» پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است:
قرآن کریم بعد از اینکه به مشی یهودیان در گذشته اشاره و از آنان گلایه کرد به بحث یهودیان دوران پیامبر(ص) پرداخت و فرمود شما مانند آباء و اجداد خود هستید و هر پیامبری که بیاید یا او را میکشید و یا تبعیت نکرده و آزار میرسانید. در این آیه فرموده است: وقتی کتابی از سوی پروردگارتان آمد که مصدق کتاب شما است به قدری با آن آشنا بودید که با آن در برابر کافران محاجه و اعلام پیروزی میکردید (به تعبیر دیگر میگفتید وقتی پیامبر آخرالزمان بیاید ما بر شما پیروز خواهیم شد و به این بهانه هم در مدینه متوطن شدید) ولی وقتی پیامبر(ص) و این کتاب آمد به آن کافر شدند و خداوند گلایه میکند که چرا کافر شدید؟
البته مشکل اینها با پیامبر(ص) در این بود که پیامبر(ص) با ساز آنها کوک نشد و فرمود که دین شما منقضی شده و اسلام دین مورد قبول خداوند است لذا یهودیان دشمنی با ایشان را شروع کردند. البته اینها ابتدا تصور میکردند که پیامبر از تبار یهودیان و از نسل اسحاق خواهد بود ولی اینطور نشد. در این آیه یک گزاره خبری و یک گزاره انشایی وجود دارد؛ در گزاره خبری یک پیام اساسی اعلام شده و آن اینکه پیامبر و دینی که آمد از هر جهت کامل بود و توجیهات لازم برای پذیرش از سوی پیروان ادیان دیگر را هم داشت و در گزاره انشایی هم بحث لعنت مطرح است.
در روایات داریم که عذاب در جایی فرود میآید که بنده پیمانه گناهش را پر کند، لذا در فراز پایانی آیه فرمود: لعنت خدا بر کافران باد. اینها استکبار ورزیدند و از پیامبر(ص) تبعیت نکردند در حالی که اسلام، کاملترین دین است. البته این مسئله فقط برای یهود نبوده است و در برابر حضرت امیر(ع) هم از سوی مدعیان مسلمانی چنین نافرمانی وجود داشت. ما اصلا کاری به نص و نصب امام هم نداریم ولی آیا مگر نه اینکه خلیفه باید اعلم مردم و مدبرترین آنان باشد؟ آیا لباس خلافت بر تن علی(ع) شایسته نبود و بر تن دیگران شایسته؟ بنابراین این امتحانات سخت برای همه دورانها وجود دارد و نفسی که خود را نساخته باشد آسیب خود را وارد میکند.
سکونت یهودیان در مدینه برای دیدن پیامبر(ص)
در سبب نزول این آیه نقل شده است؛ طایفهای از یهود در تورات مشاهده کردند که گاهی پیامبر(ص) ما بین دو کوه در مدینه است، لذا به سمت این منطقه(احد) حرکت کردند و در خیبر و تیما و احد و ... سکونت کردند و به بقیه یهودیان هم پیام دادند که شما هم به مدینه بیایید ولی آنان جواب دادند که ما نزدیک شما هستیم و هر وقت پیامبر موعود ظهور کرد نزد شما خواهیم آمد. یعنی اساسا برای پیامبر(ص) به یثرب آمدند.
به هر حال قرآن کریم در این آیه تایید کرده است که یهودیان و مسیحیانی که در مدینه زندگی میکردند پیامبر(ص) و قرآن را میشناختند؛ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ. همچنین از قرآن به دست میآید که آنچه میدانستند بیش از آن چیزی است که در تورات و انجیل فعلی موجود است؛ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَىٰ نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ ۖ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا؛ قرآن تایید کرده که نمیگذارند متن اصلی کتابشان که در آن به پیامبر تصریح شده است در اختیار مردم قرار بگیرد لذا ما باید در کتب موجود غور کنیم تا مواردی به دست آوریم؛ مثلا در تورات در سفر تثنیه آمده است نبی را از برای ایشان و از میان برادران ایشان چون تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را در دهانش خواهم گذارد و هر چه را به او امر فرمایم خواهد گفت و هر کسی سخنان مرا نشنود من از او مطالبه خواهم کرد.
امیبودن به معنای بیسوادی نیست
👇👇👇
در اینجا به این نکته تاکید دارد که گفته من کلام خودم را در دهان او خواهم گذاشت و این نشان میدهد پیامبر(ص) امی است یعنی کتابت نمیکند؛ البته امیبودن به معنای بیسواد نیست و این خطای فاحشی است که در کتب رخ داده است. قرآن کریم در سوره کهف فرموده است: وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ ۖ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ. در کتاب ارشیای نبی آمده است: آن طومار را به کسی که خواندن نداند دادیم، پیامبر(ص) تظاهر به این داشتند که نمیتوانند بخوانند تا جایی که برخی ایشان را متهم کردند که قرآن را از بزرگان یهودی گرفته است ولی قرآن در پاسخ فرموده است: وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ.
در اناجیل هم مطالبی در مورد پیامبر(ص) وجود دارد؛ از جمله یوحنا آورده است: بسیار چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم لکن اکنون طاقت تحمل آن را ندارید و چون روح راستی آید شما را به جمیع راستی دعوت کند؛ او از امور آینده به شما خبر خواهد داد؛ مبشرا یاتی برسول من بعده. در جای دیگر از پیامبر به عنوان مسیح منتظر یاد شده است. این بخش از انجیل برنابا است که زیر بار آن نمیروند؛ بهراستی معجزاتی که خدا آنها را بر دست من ظاهر میکند و نمیشمارم خود را زیرا من لایق آن نیستم؛ خیلی از چیزها را من نمیتوانیم به شما بگویم زیرا لایق آن نیستم. آنکه پیش از من آفریده شد و پس از من بیاید و زود است تمام حق را بیاورد.
در جای دیگر آورده است خوشا به حال کسانی که گوش به سخن او میدهند وقتی که به جهان بیاید زیرا رحمت خدا بر آنان سایه خواهد افکند. آری چنان که این درخت ما را از آفتاب سوزان نگاه میدارد رحمت خدا هم ایمانآورندگان را از آتش نگاه خواهد داشت و آن کسی که میآید محمد، پیامبر خداوند است.
انجیل برنابا در چند سال قبل در ترکیه وقتی سیلی آمد پیدا شد و گفتند انجیل برای بیش از دوهزار سال قبل است؛ این خبر در رسانهها خیلی بازتاب داشت و حتی اردوغان قرار گذاشت که آن را افتتاح کند ولی ناگهان اثر آن محو شد و مشخص نشد که چرا و چه سرنوشتی پیدا کرد ولی چنین تعابیری درباره پیامبر(ص) در آن وجود دارد که او وسیله اعمال صالحه بین مردم خواهد شد و مانند ابر سفیدی رحمت خود را بر مردم نثار میکند. وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ. بنابراین مواردی بوده که چنین اناجیلی پیدا شده که با صراحت از پیامبر اسلام سخن گفته و بر حقانیت ایشان تاکید دارد.
اسلامآوردن موریس بوکای با دیدن جسد فرعون
جسد مومیایی فرعون را با مراسم مفصلی در زمان ژیسگار دستن به فرانسه تحویل دادند و موریس بوکای هم به خاطر وجود جسد فرعون که قرآن به آن اشاره کرده است مسلمان شد. بوکای آثار آب را در جسد فرعون یافت ولی در هیچ منبع یهودی و مسیحی و ... توضیحی در مورد فرعون نیافت که او غرق شده باشد و متوجه شد که فقط قرآن کریم توضیح داده است که در آب غرق شد و جسدش را به عنوان عبرت باقی خواهد گذاشت.
البته تعابیری در انجیل برنابا وجود دارد که به تعالیم ما مسلمین در مورد پیامبر(ص) خیلی نزدیک است لذا میگویند شما آن را درست کردهاید. در این انجیل از نام حضرت محمد(ص) سخن به میان آمده و اینکه دین تو هرگز ضعیف نمیشود و بعد مردم صدا بلند و درخواست کردند که ای خدا محمد را برای خلاص ما بفرست.
فخرالاسلام که فردی مسیحی بود و مسلمان شد و در دوره آیتالله بروجردی سر و صدای زیادی هم برپا کرد. او میگوید من در یکی از اناجیل متروکه خطی که بر پوست نوشته شده بود دیدم که در وصایای مسیح به شمعون پطرس مرقوم شده است که ای شمعون خدا فرمود به تو وصیت کنم سیدالمرسلین، احمد، صاحب شتر سرخ که صورتی چون ماه و بنیهای قوی دارد؛ بزرگ فرزندان آدم و رحمت برای جهانیان و پیامبر امی عربی است.
ممکن است برخی مطرح کنند که انجیل و تورات در دوره نزول قرآن به همان سبک تحریفنشده باقی بوده است و فرمایشات قرآن ناظر به آنها است و تغییرات در چند صدسال اخیر رخ داده است ولی تاکنون هیچ مفسر و محققی چنین چیزی نگفته است. البته پیروان ادیان همین الان هم احکام خود را از کتبشان میگیرند مثلا الان در دیوار ندبه در فلسطین اشغالی، حریم زن و مرد کاملا از هم جدا است. حجاب زنان یهودی فوقالعاده است، البته در همین تورات به انبیاء نسبتهای بد و ناروا هم دادهاند ولی بخش مهمی از تصدیقات وجود دارد که قرآن کریم هم آن را تصدیق کرده است لذا تعبیر مصدقا لما بین یدی در قرآن زیاد تکرار شده است.
👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 پرسشی در باره علم دینی
سلام علیکم و رحمه الله
استاد گرانقدر ضمن عرض ادب و احترام
و تسلیت مصیبت فقدان و شهادت سید الشهدای خدمت حضرت آیت الله رییسی(ره)
سوالی محضرتان داشتم
در خصوص علم دینی برخی از کتاب هایی که دیدگاه های مختلف را در خصوص علم دینی جمع آوری کرده اند را مطالعه کردم اما هیچ کدام روایاتی مبنی بر اثبات علم دینی ارائه نکردند.
آیا چنین دست از روایاتی مبنی بر اثبات علم دینی داریم؟
نظر حضرتعالی در خصوص علم دینی چیست؟
ارادتمند
شاگرد کوچکتان ...
علیکم السلام
تسلیت متقابل
پاسخ در فایل ضمیمه آمده است.
@nasirigilani_ir
خارج فقه جلسه ۱۲۴۸.mp3
24.26M
#خارج_فقه (سال سیزدهم)
🔸 #وسائل الشیعه #کتاب_الحدود_و_التعزیرات:
أَبْوَابُ حَدِّ الزِّنَا
🔹 جلسه: 1248
🗓 دوشنبه 7 خرداد 1403
🔻مـبـاحـث ایـن جـلسـه:
ادامه بررسی فقهی روایات: «بَابُ كَيْفِيَّةِ الرَّجْمِ وَ جُمْلَةٍ مِنْ أَحْكَامِهِ»
@nasirigilani_ir
خارج تفسیر جلسه ۱۹۸.mp3
10.66M
📚 #خارج_تفسیر (سال چهارم)
🔹 جلسه: 198
🗓 دوشنبه 7 خرداد 1403
🔻مـبـاحـث ایـن جـلسـه:
تفسیر آیه شریفه «قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآَخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (بقره، 94)
@nasirigilani_ir
جناب استاد دکتر نصیری عزیز باسلام واحترام
با عنایت به اهمیت موضوع فقه محیط زیست لطفا پیشنهاد می گردد:
مباحث زیر را در دستور کار خویش قرار دهید
پس از بیان چیستی وچگونگی وچرایی فقه محیط زیست وپیشینه ان چند مسئلهی پایه از فقه محیط زیست که لازم است محور قرار گیرد عبارتند از:
۱) امکان تعریف حق محیط زیست و معنای آن
۲) امکان تعریف حق جانوران و معنای آن
۳) امکان تعریف حق برای نسلهای آینده (کسانی که الان نیستند) و معنای آن
۴) مناسبات میان تعادل زیستمحیطی با توسعه
۵) معنا و تعینات ارزشهای پایهی اجتماعی (عدالت، آزادی، رفاه و امنیت) در نسبت انسان با محیط زیست
۶) معنای مسئولیت وو ظایف ملت ودولت در قبال تحولات اقلیمی
۷) معنا و مبانی فقهی امکان تعمیم حق حیات به غیر انسان
این مسائل از مسائل پایهی فقه محیط زیست است البته برخی مبادی فلسفی و کلامی نیز در فقه محیط زیست اهمیت دارند، مانند: الهیات وفلسفه نفس نباتی و نفس حیوانی، غریزهی حب ذات و حب حیات در غیر انسان، مسئلهی درد در نفوس غیر انسانی و مسائل دیگر.
با تشکر ...
علیکم السلام
انصافا جزو مهم ترین مباحث فقهی روزگار ما است.
به مناسبتی در کتاب درسنامه اخلاق اسلامی مبحثی در این باره ایفاد شد.
به همین مناسبت برخی از منابع و روایات مورد توجه قرار گرفت.
فقر منابع و مباحث در این زمینه از هر جهت مشهود است.
تذکر بسیار به جایی است.
دعا بفرمایید توفیق پیگیری و انجام مباحث آن فراهم گردد.
موفق باشید.
✳️ برای طلوع دولتی کارآمد و الهی دعا کنیم!
کشور در شرایط بسیار حساس قرار دارد.
تا کمتر از یک ماه دیگر در عرصه اجرایی کشور فردی طلوع خواهد کرد که به طور متعارف بیش از یک دوره چهار ساله مهم ترین رکن اداره کشور؛ یعنی رکن اجرایی را بر عهده خواهد گرفت.
در این مقطع خطیر و حساس سه گروه باید خدایی بیاندیشند و خدایی عمل کنند:
یک؛ نامزدها
اگر کسی به دنبال کسب نام و نشان است در عرصه خطیر مدیریت اجرایی کشوری به عظمت ایران و فرهنگ فرازمند آن و ملتی به بزرگی ملت ایران وارد نشود.
خوب است بدانند و بدانیم که طبق روایت نبوی هر کس که مدیر ده نفر باشد، ابتدا دست بسته وارد محشر می شود و اگر توانست از درستی کار و انجام وظایف خود دفاع کند، آزاد خواهد شد!
دو؛ شورای نگهبان
پیش بینی چنین شورایی در قانون اساسی عاقلانه و حکیمانه بوده است، اما عملکرد این شورا بارها مورد نقد قرار گرفته است که ما به خاطر بی اطلاعی از همه جوانب، نمی توانیم داوری نهایی داشته باشیم.
پیداست که شورای نگهبان باید به جای مصلحت اندیشی های جناحی، رضایت خداوند و مصلحت کشور را مطمح نظر قرار دهد.
سه؛ توده مردم
از دو مرحله پیشگفته که بگذریم، نوع انتخاب توده مردم در تعیین نهایی سرنوشت کشور نقش اساسی دارد.
امید است که ملت خیراندیش ایران که تجربه تلخ و شیرین انتخاب های گذشته را در خاطره خود دارد، بدور از دخالت مصالح جناحی و هم چنان با نظرداشت رضایت الهی و مصلحت حال و آینده کشور، بر قامت کسی کسوت ریاست را بپوشانند که از هر جهت شایسته و بایسته این میدان باشد.
برای در پیش داشتن چنین چشم اندازی روشن، ملحانه به محضر الهی حاجت و دعا می بریم!
علی نصیری
صبح صادق یکشنبه
سیزدهم خرداد ۱۴۰۳
@nasirigilani_ir
✳️ فضایل شب و روز دحو الارض
شب بیستوپنجم: شب دحو الارض است، یعنى پهن شدن زمین از زیر کعبه به روى آب، و از شبهاى بسیار شریف است که رحمت خدا در آن نازل مىشود، و قیام به عبادت د رآن اجر بسیار دارد، و از حسن بن على وشّاء روایت شده که گفته: من کودک بودم که با پدرم در شب بیستوپنجم ماه ذو القعده، در خدمت حضرت رضا علیه السّلام شام خوردیم، حضرت فرمود امشب حضرت ابراهیم و حضرت عیسى علیهما السلام متولّد شدهاند، و زمین از زیر کعبه پهن شده، پس هرکه روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه روزه داشته باشد، و در روایت دیگر است که فرمود: در این روز حضرت قائم (عج) قیام خواهد کرد. روز بیستوپنجم: روز دحو الارض است، یکى از آنچهار روزى است، که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است، و در روایتى آمده: که روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر آمده که کفاره هفتاد سال است، و هرکه این روز را روزه بدارد، و شب را به عبادت به سر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزهدار این روز، که هرچه در میان زمین و آسمان است استغفار کند، و این روزى است که رحمت خدا در آن منتشر شده، و براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیارى است، و بارى این روز جز روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل دیگر وارد است.
به نقل از مفاتیح الجنان محدث قمی علیه الرحمه
@nasirigilani_ir
✳️ پیامدهای دلبستگی به دنیا از نگاه امام صادق (ع)
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ، جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ، وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قُسِمَ لَهُ؛ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ، جَعَلَ اللَّهُ الْغِنى فِي قَلْبِهِ، وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ.
نکته ها:
کسی که همه همت او در صبح و شام دنیا باشد، با سه عقوبت و پیامد مواجه خواهد شد: 1. همواره احساس فقر و ناداری می کند؛ هر چند اگر همه دنیا را در اختیار او بگذارند؛ 2. امور او به هم ریخته و پراکنده می شود؛ 3. به رغم همه رنج ها و امیدها از دنیا تنها آن میزان که برای او مقدر شده است، روزی او می شود. ««مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ، جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ، وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قُسِمَ لَهُ»
مفهوم این سه پیامد آن است که دنیا طلبی و هم غم دنیا داشتن لزوماً به دنیاداری منتهی نمی شود، بلکه گاه درست به عکس نتیجه می دهد و انسان به جای کسب دارایی از دنیا در باطن و ظاهر فقیر و فقیرتر می شود. از نظر روحی خود را محتاج تر می بیند و از نظر ظاهری در می یابد که به خواسته های خود نمی رسد.
یکی از عوامل اصلی نگرانی ها و روان پریشی های انسان این است که هیچ گاه حس غنا و دارایی ندارد و همیشه این حس همراه او است که گمشده ای ناشناخته دارد که باید پیوسته به دنبال آن باشد. این امر به حیرانی و گمگشتگی بیشتر او می افزاید و او را تا سر حد جنون و خودکشی تنزل می دهد.
نیز یکی دیگر از علل نا آرامی انسان نابسامانی امور جاری زندگی اوست و به تعبیر دیگر این حس که هیچ گاه کارها او سر و سامان نیافته و به یک ساحل نجات و ثبات نمی رسد، او را آزار می دهد.
آخری نیست سر و سامان را سر و سامان به از بی سر و سامانی نیست.
به تصریح این روایت از جمله امور تکوینی که با دخالت خداوند انجام می گیرد ان است که هیچ گاه برای طالبان دنیا آسایش و راحتی مقرر نمی شود و آنان هر روز در سرگشتگی و نابسامانی های زندگی خود بیشتر غرق می شوند: جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ، وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قُسِمَ لَهُ»
اگر کسی هم و غم او در صبح و شام؛ یعنی در همه اوقات آخرت باشد، افزون بر آن که آخرت به او داده می شود، دو نتیجه عائد او می گردد: 1. خداوند در قلب و روح او غنا و بی نیازی را ثبت می کند؛ 2. امور دنیایی و عقبایی او را سامان می دهد: «وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ، جَعَلَ اللَّهُ الْغِنى فِي قَلْبِهِ، وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ»
برگرفته از کتاب «شرح کافی شریف» اثر در دست تدوین استاد علی نصیری
@nasirigilani_ir
آیا این گفتار از ملا صالح مازندرانی به عنوان یکی از مجتهدان اصولی در باره ضرورت استناد گزاره های اعتقادی به شارع شگفت آور نیست؟!
ایشان در تحلیل روایت: «فأنت إذن شريك رسول الله ...» چنین آورده است:
«وفيه دلالة على أنّ اُصول العقائد ينبغي أن يكون مستنده إلى صاحب الشرع كفروعها وقد صرَّح به أيضاً الشريف في حاشيته على شرح المختصر وبالغ فيه الفاضل الأمين الأسترآبادي في فوائده المدنيّة وشنّع على مَن اتّكل بعقله في المعارف الالهيّة وهو الحقُّ الصريح والمذهب الصحيح وإلاّ لزم أن يكون الخاطئون السالكون بمقتضى عقولهم معذورين يوم القيامة.» (شرح أصول الكافي - مولي محمد صالح المازندراني - ج 5 - ص 91)
اگر این تحلیل ایشان قابل دفاع باشد، سخن استاد ایشان؛ یعنی علامه مجلسی در بحار قابل دفاع بوده و دفاع از نقد علامه طباطبایی به ایشان بسیار دشوار خواهد بود.
✳️ برگزاری سومین اجلاس نخبگان منابر شیعه در کربلا
به گزارش خبرگزاری مهر، داود منافی پور دبیر مجمع جهانی حضرت علی اصغر علیه السلام در ابتدای این مراسم با بیان اینکه برای انتقال پیام مظلومیت و بزرگداشت حضرت علی اصغر (ع) از ۲۱ سال پیش (سال ۱۳۸۲) اقدام به برگزاری همایش شیرخوارگان حسینی با حضور اطفال شیرخوار و مادرانشان در مهدیه تهران کردیم، افزود: امسال در اولین جمعه ماه محرم به برگزاری ۸ هزار جلسه در ایران و جهان می رسیم و این جلسات به ۲۱ هزار جلسه خواهد رسید و حتی دیگر مذاهب به سمت برگزاری این جلسات آمده اند.
منافی پور عنوان کرد: تصویرگری یک طفل کوچک شیرخوار که با مادر به این روضه خوانی میاید، بهترین تصویری بود که برای جهانیان مصور گردید و آن موجب شد توجه ملل به این موضوع جلب شد.
منافی پور، پیراهن سیدالشهدا علیه السلام و جغرافیای مقدس سرزمین کربلا را از دیگر نیروهای مظلومیت عنوان کرد و به ارائه تحقیقات درباره اسناد موجود درباره پیراهن معظم سیدالشهدا علیه السلام و لزوم نمادسازی از آن پرداخت و افزود: ویژگیهای این تحقیق یک بازنگری در منابع قابل استناد است.
دبیر مجمع جهانی حضرت علی اصغر (علیه السلام) در ادامه با بیان اینکه در اجلاس اول در مشهد و در اجلاس دوم در قم حتی یکنفر هم نتوانست نسبت به روایات در این زمینه خدشهای وارد نماید، به روایت شیعی اشاره و در ادامه از منابع اهل سنت مواردی را نیز عنوان کرد.
وی با بیان اینکه، مکتبی که نماد نداشته باشد منفعل است افزود: سه روز قبل از شهادت حضرت صدیقه کبری (س)، ایشان پیراهنی را به حضرت زینب کبری (س) به ودیعه دادند و فرمودند آنروز که حسین (ع) از تو پیراهن را طلب کرد، بدان که ساعتی بیشتر زنده نخواهد ماند.
وی با اشاره به سند صحیح روایتی گفت؛ هنگام محشر اولین تا اخرین ادم جمع میشوند و ندا میآید سرها را پایین بیاندازید و چشمها را ببندید. حضرت فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) بر ناقه ای سوار است وارد صحرای محشر میشود. هفتاد هزار ملک در سمت راست و هفتاد هزار در سمت چپ وارد میشوند. حضرت از ناقه پایین می آیند و پیراهن سیدالشهدا علیه السلام را بدست میگیرند و ندا میدهند یا رب این پیراهن حسین من است. خودت میدانی با او چه کردند. از طرف خدا ندا میآید یا فاطمه (س) امروز روز رضای تو است.
وی در ادامه به پرسشهایی درباره نام پیراهن، جنس پیراهن، چیستی این پیراهن و سیر این پیراهن در بین ۱۲۴ هزار پیامبر پاسخ داد و گفت: پیراهن از ازل خلق شده است. حضرت امام صادق علیه السلام به فردی میفرماید میدانی این کدام پیراهن است؟ پاسخ داد خیر یابن رسول الله. حضرت پاسخ فرمودند، این همان لباس ابراهیم خلیل الله (ع) است هنگامی که ابراهیم را به آتش انداختند و جبراییل این پیراهن را از بهشت نازل کرد تا از آتش نجات پیدا کند.
وی از سیر پیراهن از حضرت ابراهیم تا حضرت یعقوب و بعد حضرت یوسف (ع) گفت و افزود: در کتاب خصال شیخ صدوق روایتی از امیرالمومنین (ع) نیز نقل شده که براساس آن خداوند توبه حضرت آدم (ع) را بواسطه این پیراهن قبول کردند و نام این پیراهن در ابتدای خلقت "قمیص الرضا" بود.
منافی پور در ادامه به روز عاشورا اشاره کرد و گفت: حضرت سیدالشهدا (ع) در عاشورا این لباس را به تن کردند و در انتها ملعونها این پیراهن را از تن امام حسین (ع) بیرون آوردن و این بی احترامی از سوی آنها انجام گرفت.
وی سپس درباره ارض کربلا و اهمیت آن به روایتی از قول امام صادق (ع) اشاره کرد که فرمودند پیغمبری نبوده که کربلا را زیارت نکرده باشد.
منافی پور ادامه داد: این پیراهن معظم بعد از شهادت سیدالشهدا (ع) بدست ائمه اطهار بوده و در زمان جور ظالمان به تن میکردند و در روایات است که در زمان ظهور، حضرت حجت (عج) این پیراهن را به تن دارند.
وی در پایان روایت دیگری اشاره کرد که براساس آن شب اول محرم پیراهن اباعبدالله (ع) بر عرش خدا آویزان میشود درحالی که خضاب به خون است.
منبع: خبرگزاری مهر
دین و اندیشه اسلام در جهان
۱۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۵:۰۳
✳️ حاشیه ای بر مطالب ذکر شده در سومین اجلاس نخبگان منابر شیعه در کربلا
برای آن که همراهان مکرم در جریان برخی از ملاحظات مطالب ذکر شده در «سومین اجلاس نخبگان منابر شیعه در کربلا» قرار گیرند، نخست گزارش برگزاری این نشست به نقل از خبرگزاری مهر ارایه شد.
نخست لازم است به سهم خود از برگزارکنندگان این همایش؛ به ویژه فاضل مکرم حجت الاسلام دکتر حسین مرادی (زید عزه) تقدیر و تشکر ویژه کنم که افزون بر بهره بردن از مباحث علمی مفید، بهره بردن از مداحی ها، نقالی ها و شعر خوانی های بسیار تاثیرگذار، زمینه زیارت مراقد شریف اهل بیت (ع) را فراهم آوردند. خداوند به همه آنان پاداش خیر فراوان ارزانی بفرماید.
در جلسه مفصل و صمیمانه ای که در تاریخ شانزدهم خرداد ماه در محل اسکان با فاضل محترم جناب آقای داود منافی پور در حضور برخی از فضلاء برگزار شد، نکات ذیل مورد بحث و گفتگو قرار گرفت:
🔹 یک؛ موکدا از تلاش های ایشان برای تعظیم شعائر سالار شهیدان (ع) و همه خدمات گذشته و کنونی ایشان؛ به ویژه پایه گذاری مراسم شیرخوارگان حسینی تقدیر و تشکر شد.
الحق و الانصاف جا دارد که از امثال ایشان که بیش از سی سال از عمر خود را به مطالعه در باره جریان عاشوراء اختصاص داده و در ترویج فرهنگ کربلا در سطح فراملی خدمات بسیار با ارزش و ماندگاری به انجام رساندند، تقدیر و تحسین شایسته انجام گیرد.
ایشان حسب گزارش خود برای ارایه مبحث «قمیص الحسین (ع)» سال ها وقت گذاشته و هزار صفحه مطلب فراهم کرده اند. عشق و دلداگی به سالار شهیدان (ع) از هر جهت در ایشان مشهود است. خداوند تمام تلاش های ایشان را مورد رضایت خود و ذخیره یوم الحساب ایشان قرار دهد!
🔹 دو؛ عرض شد که با پدیده نماد سازی و ضرورت آن برای انتقال سریع و رسای معارف الهیه موافق هستم. شواهد فراوانی در متون دینی وجود دارد که پدیده نماد و نماد سازی البته با تاکید بر ابتنای آن بر متون وحیانی، امر موکدی است؛ همان گونه که کلمه توحید «لا اله الا الله» نماد اسلام و اذان نماد نماز و مسجد تلقی می گردد. نیز در روایت امام حسن عسکری (ع) مصادیقی همچون آشکاری در قرائت بسمله و انگشتر به دست راست کردن، به عنوان علامت و نماد تشیع اعلام شده است.
ضمن این که شواهد آشکاری در روایات وجود دارد که اهل بیت (ع) پیراهن خونین سالار شهیدان (ع) را نماد کربلا می دانند. بهترین گواه مدعا روایت معروف ورود صدیقه طاهره (ع) به محشر و در دست داشتن همین پیراهن به عنوان شکایت به محضر الهی است.
🔹 سه؛ با توجه به آن که فاضل محترم جناب آقای منافی پور در دو روز همایش پیوسته از کتاب کامل الزیارات تمجید کرده و موکدا و مکررا از صحت همه روایات آن دفاع کرد، به ایشان عرض شد که به رغم جایگاه بلند ابن قولویه؛ به حدی که از توثیق ایشان نسبت به راویان کتاب خود، به عنوان یکی از توثیقات عام یاد می شود و به رغم جایگاه فرازمند کتاب کامل الزیارات، اما باید دانست که چنان نیست که بزرگان گذشته و معاصر شیعه، همه روایات این کتاب را صحیح و بدون هیچ مناقشه بدانند.
بهترین شاهد مدعا آن که ابن قولویه شاگرد محدث بی بدیل شیعه؛ یعنی ثقه الاسلام کلینی بوده و البته کتاب او در مرحله فروتر از کافی شریف شناخته می شود. با این حال به جز اخباریان آن هم شمار غالب و نه همه آنان، همه روایات کافی شریف را صحیح نمی انگارند.
👇👇👇
🔹سه؛ با توجه به این ایشان برای دفاع از نماد بودن پیراهن سالار شهیدان (ع)، تمام روایات ناظر به پیراهن ملکوتی ارسال شده از بهشت توسط جبرئیل (ع) که در طول تاریخ میان پیامبران دست بدست شده و مایه حفظ آنان از آفات معرفی شده است، را منطبق با همان پیراهنی دانستند که در کربلا بر تن شریف سالار شهیدان (ع) بوده است، سه نکته به ایشان عرض شد:
نکته اول: به رغم دفاع از این دست از روایات، هیچ نشانه روشنی از آن که پیراهن ملکوتیِ مورد اشاره در روایات همان پیراهنِ برتن سالار شهیدان (ع) بوده است، وجود ندارد و خود ایشان پذیرفت که دلیل روشنی برای اثبات این مدعا نیافته است.
نکته دوم: به استناد روایات و اسناد تاریخی، پیراهنی که بر بدن شریف سالار شهیدان (ع) بود، در اثر غارت تاریک دلان (لعنة الله علیهم اجمعین) و اسب تازاندن بر بدن مطهر، اثری از آن برجا نماند و ما هیچ سند و مدرک تاریخی و روایی در دست نداریم که این پیراهن پس از عصر عاشوراء در اختیار حضرت سجاد (ع) یا حضرت زینب (ع) قرار گرفته باشد. این در حالی است که ادعای ملکوتی بودن این پیراهن در کنار ملکی بودن آن، می طلبد که امکان محو آن میسر نباشد؛ چنان که روایات به این امر اشاره دارند.
آقای منافی پور هم پذیرفتند که چنین مدرکی وجود ندارد و مدعی شدند که یک یا دو مقتلِ عصر قاجار اشاره کرده اند که پیراهنی که در روز عاشورا بر تن سالار شهیدان (ع) بود، همان پیراهن مورد اشاره در روایات است. به ایشان عرض شد که چنین منابعی ابداً برای اثبات یک آموزه دینی قابل اعتنا نیستند؛ مطلبی که جنابشان از هر جهت با آن موافقت داشتند.
نکته سوم: از آن جا که ایشان ادعا کردند که این پیراهن به عنوان میراث انبیاء نزد اهل بیت (ع) نگاه داری می شود؛ بی آن که لزوماً کسی را از آن آگاهی دهند، به ایشان عرض شد که طبق روایات کافی شریف، اهل بیت (ع) اعلام فرمودند که سلاح پیامبر اکرم(ص)، صحیفه، جفر، جامعه و مصحف صدیقه طاهره (ع) و احیاناً مواردی دیگر، نزد آنان نگاه داری می شود و می دانیم که اهل بیت (ع) جز اصحاب خاص، اجازه آشکار شدن آنها را به کسی ندادند.
با این فرض، اگر پیراهن مورد ادعا جزو مواریث خاص اهل بیت (ع) باشد، باید آنان حداقل یک بار در روایات نقل شده از زبان امام سجاد تا حضرت حجت (علیهم آلاف التحیة و الثناء) نامی از پیراهن ملکوتی سالار شهیدان برده باشند. ایشان هم با کمال انصاف پذیرفتند که چنین مدرک و سندی وجود ندارد.
در پایان جلسه ایشان ابراز علاقه کردند که چنین جلسه علمی استمرار داشته باشد.
بدون تردید اعلام برخی از تشکیک ها به دعاوی علمی فاضل محترم جناب آقای داود منافی پور (دام افضاله) به معنای فروکاستن از خدمات و زحمات ایشان نیست.
خداوند همه ما در جهت رضایت خود رهنمون فرماید و نورانی ترین فرجام را برای ما رقم زند!
بمنه و کرمه
علی نصیری
صبح صادق پنجشنبه
هفدهم خرداد ماه 1403
کربلای معلی محل اسکان
@nasirigilani_ir
✳️ روایت بسیار درس آموز در باره میزان ورع موالیان اهل بیت (علیهم السلام)
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَةَ الْعَلَوِيِّ قَالَ أَخْبَرَنِي عُبَيْدُ اللَّه بْنُ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الأَوَّلِ ع قَالَ كَثِيراً مَا كُنْتُ أَسْمَعُ أَبِي يَقُولُ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ لَا تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ بِوَرَعِه فِي خُدُورِهِنَّ ولَيْسَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا مَنْ هُوَ فِي قَرْيَةٍ فِيهَا عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ فِيهِمْ مِنْ خَلْقِ اللَّه أَوْرَعُ مِنْه
نکات:
یک؛ كَثِيراً مَا كُنْتُ أَسْمَعُ أَبِي يَقُولُ؛ این فقره بیانگر اهمیت زیاد ورع است که امام صادق (ع) این چنین پیوسته آن را تکرار می فرمود.
لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا؛ بارها در روایات تاکید شده که صف محبان اهل بیت (ع) با شیعیان آنان جدا است. شیعه کسی است که حقیقتا پیرو و تابع اهل بیت (ع) باشد.
مَنْ لَا تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ بِوَرَعِه فِي خُدُورِهِنَّ؛ یعنی ورع و تقوای او باید آن قدر پر شهره و پر آوازه باشد که حتی زنانی که در پرده نشسته و به پا به بیرون اجتماع نگذاشته یا کم می گذارند، از ورع او ستایش کنند.
ولَيْسَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا؛ تعبیر «أولیاء» حسب ظاهر به مرتبه ای بالاتر از شیعه ناظر است؛ یعنی کسی که به مرتبه دوستی و ولاء با اهل بیت (ع) رسیده است.
مَنْ هُوَ فِي قَرْيَةٍ فِيهَا عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ فِيهِمْ مِنْ خَلْقِ اللَّه أَوْرَعُ مِنْه؛ این فقره شگفت آور است. امام کاظم (ع) برای حد ورع معیاری آشکار ارایه فرموده است و آن این که مدعیان ولاء باید از میان ده هزار نفر ساکن در یک شهر با ورع تر باشند.
حقا روایت تکان دهنده ای است!
@nasirigilani_ir
ان شاء الله تعالی دروس خارج استاد علی نصیری از فردا شنبه نوزدهم خرداد ماه طبق برنامه قبلی برگزار خواهد شد.
✳️ جایگاه ماه ذوالحجه در متون دینی
بعد از جایگاه ماه مبارک رمضان، ماه شعبان و ماه رجب، ماه ذوالحجه را باید چهارمین ماه برتر سال دانست.
مهم ترین دلیل مدعا مقرر داشتن برنامه حج در این ماه و گره خوردن آن با حضرت ابراهیم (ع) و بیت الله الحرام است.
به ویژه دهه آغازین آن که زمان تکمیل ملاقات موسی (ع) با خداوند و لیال عشر است.
جریان به مذبح بردن اسماعیل، نمایان شدن ابلیس در سه موضع برای منصرف ساختن ابراهیم (ع) ، سعی میان صفا و مروه توسط هاجر و ... در این ماه رخ داد یا حداقل آن است که برای یادبود برخی از آنها حج در این ماه مقرر شده است.
در باره جایگاه و شخصیت حضرت ابراهیم، جایگاه حج، اسرار مناسک حج، جایگاه بیت الله الحرام و ... هزاران نکته قابل بیان است.
روز عرفه، روز عید قربان به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی، روز عید غدیر؛ بزرگ ترین عید اسلامی و ... همه در این ماه رخ نموده اند.
خوشا به حال کسانی که این ایام توفیق درک مکه و مدینه را دارند!
خوشا به حال اهل عبادت روز عرفه!
خوشا به حال اهل قربانی در روز عید قربان!
خوشا به حال اهل غدیر و اهل ولایت!
آیا بدون اصرار و الحاح به محضر ربوبی و داشتن برنامه ریزی مناسب می توان از فیوضات و برکات کم نظیر این ماه بهره گرفت؟!
@nasirigilani_ir