✳️ میزان دخالت حکومت اسلامی در زمینه حجاب (بخش دوم)
همان گونه که اشاره شد اسلام به دنبال اجرای جامع و کامل نظام تشریعی خود در جامعه است، اما با این حال نمی توان همه تشریعات را با فرض مخالفت قاطع جامعه بر آنان تحمیل کرد.
به دو نمونه پیشگفته توجه فرمایید:
آیا رسول اکرم (ص) با صرف نظر از واکنش جامعه قلبا تمایل نداشت تا حکم قتل در باره مانع زکات و پیرمرد مرتکب زنا اجرا شود؟!
قطعا پاسخ مثبت است، اما چون ظرفیت جامعه عصر رسالت را برای اجرای این دو حکم مناسب ندید، ان دو حکم را مسکوت گذاشت.
مساله در مورد حضرت امیر (ع) بسی آشکارتر است. آن حضرت همراه با لشکریان خود عازم جایی بودند که حکم به قصر نماز دادند. صدای وا ابابکرا و واعمرا از هر سو برخاست و حضرت از اجرای رسمی این حکم صرف نظر کرد. چنان که به تمام حکام و قضات خود نامه نگاشت که علیرغم میل باطنی، طبق قضات عصر خلفای پیشین عمل کنند.
در خطبه مفصلی که مرحوم کلینی در کتاب روضه کافی آورده است آن حضرت ده ها مورد از بدعت های خلفای پیش از خود را برمی شمارد و با کمال تلخی و رنجش می فرماید اگر بخواهم آنها را تغییر دهم، همه کسانی که دور من هستند، حتی یاران و لشکریان من جز شماری اندک، از دور من پراکنده خواهند شد!
اگر دوستان دغدغه مند امروز در عصر حضرت امیر (ع) می بودند و هم چنان بقای بدعت ها را می دیدند، نمی گفتند وا اسلاما!!
وقتی حال و وضع مردم در دوران حکومت حضرت امیر این چنین تلخ و گزنده است که امام به ناچار از اجرای شماری از احکام شریعت اجتناب می فرماید، از حکومت اسلامی در عصر ما که افزون بر ضعف دین داری، عملا از هر سو در محاصره اقتصادی و فرهنگی و تحت شدیدترین بمباران های تبلیغاتی قرار دارد، چه انتظاری می توان داشت!
از سویی دیگر همینک ما در اجرای پاره ای از احکام تشریعی بس مهم اسلامی ناتوان مانده و عملا سکوت اختیار کرده ایم.
از نمونه های بارز آن مساله بانکداری است که از آغاز انقلاب تا کنون به اذعان اکثریت قاطع فقیهان و صاحب نظران بر مدار شریعت نچرخیده و عملا ربا در آن جریان دارد.
حتی رهبری مکرم در جلسه ای با جامعه مدرسین اعلام کردند که در این باره اثباتا و سلبا نظر نمی دهند.
همین روزها طرح جدید اصلاح نظام بانکی که توسط بانک مرکزی اعلام شده توسط صاحب نظران حوزوی به شدت مورد نقد و مخالفت قرار گرفته است.
حال باید پرسید:
آیا مساله بانک که بسان خون در رگ های جامعه در جریان بوده و همه لقمه ها و نطفه ها متاثر از آن است، از مساله حجاب مورد بحث کم اهمیت تر است که عملا از تحقق اسلام حداکثری یا همان اسلام حقیقی در باره آن سکوت اختیار کرده و به اسلام حداقلی یا همان اسلام واقعی اکتفا کرده و کوشیده ایم با چند قرارداد صوری مشکل ربوی بودن معاملات را حل کنیم؟!
با این مقدمه به مساله حجاب بازمی گردیم.
ما در مساله حجاب با پنج مشکل اساسی روبرو هستیم:
یک؛ ما در مدیریت معاش مردم موفق نبوده ایم، از این جهت نمی توانیم در مدیریت معاد آنان موفق باشیم.
دو؛ در ترسیم چهره جامع اسلام در سایر بخش ها موفق عمل نکرده ایم. اخبار فساد مالی و رانت خواری مسئولان و فرزندان آنان اعتماد عمومی مردم را به کمترین حد متصور تقلیل داده و این امر آثار روانی خاصی را به دنبال می آورد که تن ندادن به برنامه های دینی و فرهنگی حکومت اسلامی از جمله آنها است.
باری، باید اذعان کرد که بخش قابل عمده بی حجابی ها نوعی اعتراض سیاسی قلمداد می شود.
سه؛ جهانی شدن و گسترش فضای مجازی و لجام گسیختگی در این عرصه به پدیده اباحه گری دامن زده و عملا از میزان دین داری مردم کاسته است.
چهار؛ دشمنان و بدخواهان ایران و نظام اسلامی و شیعی از تمام امکانات و تجهیزات خود به صورت شبانه روز بهره می گیرند تا در کنار تضعیف دین داری مردم، عملا رابطه و علقه آنان با حکومت اسلامی را قطع کنند.
پنج؛ نظام نوین جهانی بر مبنای دین و دین داری تنظیم نشده و سر تا پا سکولار است و بر این اساس از قوانین خودساخته برای تضعیف ساختار دینی جوامع اسلامی بهره می گیرد.
فشار مستمر فیفا در باره لزوم حضور زنان در ورزشگاه ها از نمونه های آشکار آن است.
حال با این مقدمات، پرسش این است که چه اصرار داریم که حجاب را در قالب دین داری حداکثری و حقیقی بر مردم تحمیل کنیم؟!
حجاب در نگاه دین حقیقی اقتضا دارد که اجباری شود و به دنبال آن حکومت اسلامی برای اجرای آن از همه توشه و توان خود بهره گیرد که مثلا گشت ارشاد از لوازم آن خواهد بود.
همه سخن این ناچیز در همین نکته است که بپذیریم جامعه کنونی به حجاب از نوع دین داری حداکثری و حقیقی تن نمی دهد و می بینیم در ماجرای خانم مهسا امینی نظام در معرض چه هجمه داخلی و جهانی قرار گرفته و چه هزینه سنگینی بر کشور تحمیل شده و می شود.
بیاییم به واقعیت ها تن دهیم و بر اجرای روش جاری اصرار نورزیم که عملا بسان موارد دیگر به بن بست خواهیم رسید.
👇👇👇
نتیجه سخن اعلام آزادی زنان در زمینه پوشش نیست، بلکه ضرورت پذیرش تغییر اساسی و نه شکلی در چگونگی ترویج حجاب و مقابله با بی حجابی است.
به ناچار بپدیریم که دخالت مستقیم نیروی انتظامی در مساله حجاب فعلا به صلاح کشور نیست. باید از روش های غیر مستقیم استفاده کرد.
منظور این ناچیز حذف دخالت دستگاه نظارتی و انتظامی نیست، بلکه غیر آشکار کردن این نظارت است.
یعنی مشابه کاری که دوربین های نظارتی پلیس در موارد تخلف رانندگان انجام می دهند. تخلف ثبت شده و به طرف اعلام و جریمه برای آن ملحوظ می شود، بی آن که صحنه تلخ دخالت مستقیم و فیزیکی پلیس رخ نماید.
سخن نهایی:
یک؛ یک بار به صورت رسمی به مردم اعلام کنیم که آنان در انتخاب نوع لباس، رنگ لباس و .. آزاداند و تنها نباید بدن آنان در معرض دید باشد.
مثلا پوشش زنان لبنانی، پاکستانی، ترکیه ای چه مشکلی دارد که جامعه دینی کشور حاضر به پذیرش آن نیست؟!
پیراهنی بلند، روسری کامل و در عین حال خوش رنگ و برخوردار از انواع نقش و نگار.
چادر و لباس تیره اگر حجاب برتر باشد که هست، اما خوب است برای عموم جامعه بر این روش از حجاب اصرار نورزیم.
دو؛ رعایت حجاب از خود دولت و ادارات آغاز شود. متاسفانه مجموعه های تلویزیونی که با هزینه هنگفت و با بودجه عمومی تهیه می شوند، در ترویج بی حجابی بسیار موثر بوده و هستند.
سه؛ برای همه کسانی که به حجاب احترام می گذارند، تشویق های موثری پیش بینی شود.
چهار؛ میان کسانی که با حجاب عناد دارند که بسیار اندک اند، با کسانی که در عمل به لوازم دینی ضعیف اند، تمایز برقرار شود.
پنج؛ تمام دخالت های مستقیم پلیس در مساله حجاب متوقف شود و از روش های غیر مستقیم برای حفظ عفاف جامعه استفاده شود.
همان شیوه ای که عملا در در زمینه راهنمایی و رانندگی در حال اجرا است و از فشار روانی بر دستگاه مظلوم انتظامی کاسته و به سلامت رفتار رانندگان افزوده است.
بسیار بدور از انصاف است که همه کم کاری ها در مساله حجاب در نهایت متوجه پلیس شده و از چهره خدمت گزاری ستودنی آنان کاسته شود.
شش؛ رکن اصلی در اعلام تذکر به افراد خاطی بر ارشاد حقیقی و نگاه همراه با مهر و ملاطفت استوار گردد نه قهر و داغ و درفش.
خداوند همه ما را مورد رحمت بیکران خود قرار دهد و بهترین فرجام را برای ما رقم زند.
علی نصیری
سحر سه شنبه
بیست و نهم شهریور ۱۴۰۱
http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ پیام یکی از اساتید؛ ارسال شده از سوی یکی از همراهان مکرم
بدون اینکه بخواهم در موخره استدلال این برادر گیلانی و نتایجی که گرفته اند مناقشه کنم مقدمه استدلال ایشان سوالی برایم ایجاد کرد. ایشان می گویند ما که در بانکداری از رعایت ضوابط شرعی اغماض کردیم و نتایجی فاجعه بار گرفتیم چرا درباره حجاب هم همان کار را نمی کنیم؟!
یادم هست که در خصوص نظریه ولایت مطلقه امام حجاریان ابراز مسرت کرد که سکولاریسم دینی و عرفی شدن دین به رسمیت شناخته شد و آیت الله گلپایگانی ابراز ناراحتی که مگر در این ۱۴۰۰ سال احکام اولیه عمل شده و ناکام مانده که به سرعت به سراغ احکام ثانویه و ملاحظه مصلحت رفته ایم و تمنا می کرد که صبوری بیشتری بر حفظ احکام اولیه داشته باشیم اما برای امام گویا مسلم بود که احکام اولیه تاب مقتضیات حکومت داری زمان ما را ندارد و این رسالت را برای خود قایل بود که دست کم در حیطه نظری مجال آن را برای آینده حکومت اسلامی نگهدارد چه پس از او این کار شاید از دیگران بر نمی آمد اما خود امام در استفاده از این مجال محتاط بود کما اینکه او فتوا به اعدام مفسدین اقتصادی نداد و در این خصوص به فتوای آیت الله منتظری رجوع می شد. اما در عمل از این عبور سریع از احکام اولیه غیر از تجربه بانکداری تجربه های ناکام دیگری هم هست. کنترل موالید و دولتی شدن اقتصاد نمونه های دیگر آن است و می دانیم که شورای سنتی نگهبان در دهه ۶۰ تنها سنگر مقاومت در مقابل سیاست های اقتصاد دولتی به استناد احکام اولیه بود و بعدها هر دو مقوله مورد تجدید نظر قرار گرفت و مشخص شد مصالحی که موجب عدول از احکام اولیه بود چندان هم به مصلحت نبود. مراقب باشیم آن تجربه ها در مورد حجاب هم تکرار نشود.
🔹 نگرانی دقیق و ستودنی است.
اما پیشنهاد نهایی این ناچیز را عنایت نفرمودند که کنار آمدن با بی حجابی نیست، بلکه مدیریت بهینه رفتار مجریان دستگاه های نظارتی در زمینه حجاب است که از نظر این ناچیز اجتناب ناپذیر است.
✳️ بررسی وقت مغرب شرعی بر اساس روش اجتهادی روایت محور و فقاهت مدار (بخش 12)
بررسی روایت دوازدهم
4838- 12- وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَارِثِ عَنْ بَكَّارٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُرَيْحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ× قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ الْمَغْرِبِ فَقَالَ إِذَا تَغَيَّرَتِ الْحُمْرَةُ فِي الْأُفُقِ وَ ذَهَبَتِ الصُّفْرَةُ وَ قَبْلَ [أَنْ] تَشْتَبِكَ النُّجُومُ.
1. تخریج و سند
این حدیث را تنها شیخ طوسی در تهذیب الاحکام در «باب المواقيت» ذکر کرده است. در سند آن چهار تن واقع شدهاند که عبارتند از: عبد الله بن جبلة الكناني؛ علی بن حارث؛ بكار بن أبي بكر الحضرمي و محمد بن شريح أبو عبد الله الحضرمي.
با توجه به آنکه در باره دو تن از راویان این حدیث؛ یعنی علی بن حارث و بكار بن أبي بكر الحضرمي در منابع رجال اطلاعاتی وجود ندارد، روایت بر اساس نظر مشهور ضعیف به حساب میآید.
2. متن
یک؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ وَقْتِ الْمَغْرِبِ؛ پرسش مکرر اصحاب از اهل بیت^ در باره وقت نماز مغرب، نشان از ابتلای عام نسبت به این مساله و وجود اختلاف در باره آن است.
دو؛ فَقَالَ إِذَا تَغَيَّرَتِ الْحُمْرَةُ فِي الْأُفُقِ وَ ذَهَبَتِ الصُّفْرَةُ؛ هر گاه حمرة در افق تغییر کند و زردی خورشید برود، آن زمان وقت مغرب است.
سه؛ وَ قَبْلَ [أَنْ] تَشْتَبِكَ النُّجُومُ؛ واژه «اشتباک» به معنای در هم تنیدن دو یا چند چیز در یکدیگر است. بر این اساس، مراد از فقره «تَشْتَبِكَ النُّجُومُ» آن است که ستارهها در آسمان از شدت فزونی در هم تنیده شوند.
3. تحلیل
یک؛ چنانکه از درنگریستن در روایات این باب بدست میآید، از لحظه غروب آفتاب تا ذهاب حمره مشرقیه، سه اتفاق در آسمان رخ میدهد: نخست آنکه در جانب مغرب زردی حادث میشود؛ دوم: با گذشت زمانی اندک، ستارگان در آسمان قابل رؤیت میشوند؛ سوم؛ سرخی از جانب مشرق ظاهر شده و از سر عبور میکند.
دو؛ آن چه فقیهان با استناد به روایات برداشت میکنند، دو دیدگاه است: یک؛ وقت مغرب شرعی همان زمان استتار قرص آفتاب است؛ دو؛ وقت مغرب شرعی ذهاب حمره مشرقیه است.
سه؛ از این که در برخی از روایات؛ نظیر روایت مورد بحث و روایت ششم، از آشکار شدن یا در هم تنیدن ستارهها سخن به میان آمده است، که زمانی حد فاصل میان استتار قرص آفتاب تا ذهاب حمره مشرقیه است، میتوان دریافت که «ذهاب حمره مشرقیه» موضوع تحقق زمان وقت مغرب شرعی نیست؛ زیرا در این صورت نباید پیش از آن، از تحقق وقت مغرب سخن به میان آید.
چهار؛ این که چرا در برخی از روایات به جای غروب و استتار قرص، از زمانی پسینتر؛ یعنی آشکار شدن ستارهها در آسمان گفتگو شده است، پاسخ را باید در احتیاط جست. چون به هر روی؛ برای تنجزّ وجوب نماز مغرب یا جواز اکل و شرب در زمان روزه، قطع به دخول وقت مغرب لازم است که چنین احتیاطی با تاخیر نماز و افطار تا دقایقی پس از غروب آفتاب و پیش از ذهاب حمره مشرقیه، قابل تحقق است.
برگرفته از کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» از استاد علی نصیری
🆔 eitaa.com/alinasirigilani
🌐 www.maref.ir
✳️ حوادث تلخ در کشور و عبرت ها
از دهه هشتاد و ماجرای کوی دانشگاه پدیده آشوب خیابانی، شعارهای هنجارشکنانه، تخریب اموال عمومی و زخمی و شهادت و کشته شدن شماری از هموطنان رخ نمود و تا کنون به بهانه های مختلف این امر تلخ و گزنده تکرار شد که حوادث تلخ پس از اعلام گرانی بنزین در دولت یازدهم و حوادث چند روز اخیر به بهانه مرگ خانم مهسا امینی از آخرین نمونه های آن است.
بدون تردید محاسبه خسارت های مالی و معنوی؛ ظاهری و باطنی این دست از حوادث کاری دشوار بلکه ناشدنی است. افزون بر تخریب شماری از اموال عمومی و شخصی؛ به ویژه تخریب و به آتش کشیدن دردناک برخی از مساجد، شهادت جمعی از نیروهای امنیتی و کشته شدن شماری از مردم کوچه و خیابان، به اعتبار و حیثیت جهانی کشورو نظام اسلامی آسیب های جدی و گاه جبران ناپذیر وارد می شود.
در تحلیل این دست از رخدادها دو نگاه افراطی وجود دارد:
1. ریشه همه حوادث را باید در استکبار جهانی جست و دست آشکار و پنهان دشمان بانی اصلی آشوب ها است. اگر بنگاه های خبر پراکنی و سازمان های جاسوسی دشمن خاموش بمانند، هرگز شاهد این دست از آشوب ها نخواهیم بود. دوستان انقلابی افراطی و چند آتشه عموماً چنین تحلیلی دارند.
2. عامل اصلی همه این دست از آشوب ها و اغتشاش ها را باید در ناکارآمدی دولت یا نظام اسلامی جست. مردم به شدت از نظام اسلامی خشمگین، خسته و بریده اند و جوش و خروشی که در خیابان ها به چشم می خورد، بازتاب این خشم است و از این جهت تنها راه نجات بسته شدن پرونده این نظام است! دستگاه تبلیغاتی دشمن و همه معاندان آشکار و پنهان نظام اسلامی پیوسته همین پیام را مخابره می کنند.
آن چه که به واقعیت نزدیک بوده و دلایل و شواهد فراوانی برای آن می توان ارایه کرد، در عین اذعان به عامل نخست و دخالت پیوسته معاندان در ایجاد و گسترش آشوب ها، باید بی تدبیری یا ضعف تدبیر در مسایل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور را از نظر دور نداشت.
در تحلیل همه حوادث تلخ دو دهه اخیر خبط، خطا و ندانم کاری برخی از مدیران و دست اندرکاران در بخش های مختلف سه قوه خودنمایی می کند؛ چنان که معاندان و بدخواهان از همه رخنه های غفلت ما در فراترین حد تصور بهره برداری کرده و بدترین زخم ها را به پیکره کشور و نظام وارد ساخته و می سازند.
از دشمن نمی توان انتظار مهر و محبت داشت؛ آن چه اهمیت ویژه دارد، بدست ندادن بهانه و رخنه لازم به آنان است. درس آموزترین پیام در این زمینه در آیه ذیل انعکاس یافته است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (بقره، 104)
مفاد نهایی آیه آن است که دشمنان شما از یک واژه «راعنا» در گفتار شما استفاده سوء کرده و آن را علیه شما بکار می گیرند. شما به آنان راه و رخنه ندهید که آنان طالب خیر شما نیستند: «مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ» (بقره، 105)
ما هیچ گاه عادت به آسیب شناسی رویه ها و رفتارهای خود نداشته و نداریم و به جای آن که بنشینیم و بررسی کنیم که کجای کار ما ایراد دارد که چند نوجوان و جوانِ خام و ساده دل و لبالب از شور و هیجانِ جاهلانه به این سرعت پا به خیابان گذاشته و به گلوی نیروی انتظای که حافظ مال، جان و ناموس آنان است، تیغ می کشند، بلافاصله انگشت اتهام را به سمت و سوی فلان عامل خارجی می کشیم!
از مدت ها قبل تلاش هدف گذاری شده دنبال می شد که از صحنه های مختلف برخورد پلیس با زنان بد حجاب که علی القاعده چاره ای جز اعمال قانون ندارد، فیلم برداری شده و در فضای مجازی به صورت گسترده انتشار یابد. معاندان پلشت باطن از مدت ها قبل جو عمومی و اذهان را برای شوراندن مردم آماده کرده بودند و فقط منتظر جرقه نهایی بودند که مرگ تلخ آن خانم کُرد آن جرقه را نهایی کرد.
به گمانم مظلوم ترین مقوله در این ماجرای اخیر پلیس است.
ده ها مرکز و نهاد تاثیر گذار در تقنین، تبیین و دفاع از مساله حجاب و عفاف کم کاری کردند، جور همه آنان را پلیس کشید و به خاطر اجرای قانون هم ناسزا شنید و هم گلویش بریده شد.
این ناچیز به عکس برخی که با تعبیر ناپسند از پلیس اعلام اعتذار خواستند، به سهم خود از پلیس عذرخواهی می کنم.
به لطف الهی این فتنه نیز بسان سایر مصایب به فرجام خواهد رسید، اما آن چه مهم است درس گرفتن از حوادث و رخدادها است که به تعبیر حضرت امیر (ع) در این عرصه بسی کم کاری داریم: «ما اکثر العبر و اقل الاعتبار»
باید کاری کنیم که دیگر هرگز و برای همیشه و هیچگاه شعاری هنجارشکنانه در خیابان شنیده نشود؛ گلوی پلیس یا بسیج بریده نشود؛ مالی عمومی یا خصوصی در پی آشوبی آسیب نبیند؛ نیازی به حضور نیروهای امنیتی در خیابان پدید نیاید و ...
🆔 eitaa.com/alinasirigilani
🌐 www.maref.ir
✳️ پیام ارسالی یکی از فاضلان همراه
سلام علیکم
ظهر آدینه بخیر
یادداشت حضرتعالی با عنوان «میزان دخالت حکومت اسلامی در زمینه حجاب» که در شبکه اجتهاد منتشر شده است، فوقالعاده بود👌🏼
به خود بالیدم که هملباس شما هستم🙌🏼
تمام رنج اخبار ناگوار این روزها برایمان به شعف بدل گردید 🌺
اجرتان مضاعف باد🤲🏼
✳️ برنامه درسی آیت الله دکتر علی نصیری گیلانی در سال تحصیلی جاری
به لطف و مدد الهی تدریس دروس خارج فقه، خارج تفسیر و خارج حدیث استاد آیت الله علی نصیری گیلانی در سال تحصیلی جاری از تاریخ شنبه نهم مهر ماه 1401 آغاز و به شرح ذیل اعلام می گردد:
🔹 خارج فقه: کتاب القضاء بر اساس کتاب شریف وسائل الشیعه از «بَابُ ثُبُوتِ الدَّعْوَى فِي حُقُوقِ النَّاسِ الْمَالِيَّةِ خَاصَّةً بِشَاهِدٍ وَ يَمِينِ الْمُدَّعِي لَا فِي الْهِلَالِ وَ الطَّلَاقِ وَ نَحْوِهِمَا»
🔹 خارج تفسیر: سوره مبارکه بقره از آیه شریفه «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (بقره، 25)
🔹 خارج حدیث: بررسی روایات کتاب العقل و الجهل کافی شریف از روایت «يَا هِشَامُ إِنَّ الْعُقَلَاءَ زَهِدُوا فِي الدُّنْيَا ورَغِبُوا فِي الآخِرَةِ»
🔴 زمان:
🔹 خارج فقه: روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه هر هفته ساعت هشت تا نه صبح (به صورت حضوری)
🔹 خارج تفسیر: روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه هر هفته ساعت نه تا ده صبح (به صورت حضوری)
🔹 خارج حدیث: روزهای چهارشنبه (به صورت مجازی)
🔴 مکان:
🔹 قم، خیابان جمهوری اسلامی، کوچه 36، پلاک 36 (موسسه معارف وحی و خرد)
🆔 eitaa.com/alinasirigilani
🌐 www.maref.ir
May 11
✳️ نامه بسیار مهم امام رضا (ع) به شیعیان و علاقه مندان خود
بسم الله الرحمن الرحیم
یا عبدالعظیم! أبلغْ عنّی أولیائی السلامَ وقل لهم: أن لا یجعلوا للشیطان على أنفسهم سبیلاً، ومُرْهم بالصدق فی الحدیث وأداء الأمانه، ومُرْهم بالسکوت وترک الجدال فیما لا یَعْنیهم، وإقبالِ بعضهم على بعض والمُزاوَره، فإنّ ذلک قربه إلیّ. ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، فإنّی آلیتُ على نفسی أنّه مَن فعل ذلک وأسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، وکان فی الآخره من الخاسرین. وعرِّفْهم أنّ الله قد غفر لمحسنهم، وتجاوز عن مسیئهم، إلاّ مَن أشرک به أو آذى ولیّاً من أولیائی أو أضمر له سوءً، فإنّ الله لا یغفر له حتّى یرجع عنه، فإنْ رجع وإلاّ نُزع رُوح الإیمان عن قلبه، وخرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، وأعوذ بالله من ذلک
ای عبدالعظیم از سوی من به یارانم سلام برسان و به ایشان بگو:
که شیطان را به خود راه ندهند.
و به آنان فرمان ده به راستی در گفتار و ادای امانت.
و آنها را فرمان ده در آنچه به کارشان نمی آید خاموشی ورزند.
و ستیزه جویی کنار نهند و به یکدیگر روی آورند که موجب نزدیک شدن به من است.
و به در افتادن با یکدیگر خود را مشغول نسازند که من با خود عهد کرده ام هر که چنین کند و یاری از یاران مرا به خشم آورد ، از خدا بخواهم در دنیا سخت ترین عذاب را بدو رساند و در آخرت در شمار زیانکاران باشد.
و ایشان را آگاه ساز که خداوند ، نیکوکار آنها را خواهد بخشید و از بد کارشان در خواهد گذشت؛ مگر کسی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستان مرا بیازارد یا بدخواهی او را به دل گیرد ؛ که اگر چنین کند خداوند او را نبخشاید تا زمانی که از این اندیشه بد باز نگردد، اگر بازگشت (چه بهتر) و گرنه روح ایمان از دلش رخت بربندد و از ولایت من بیرون رود و او را از ولایت ما بهره ای نخواهد بود و از این سرنوشت بد به خدا پناه می برم .
بحارالانوار- جلد 71 – صفحه 231
🆔 eitaa.com/alinasirigilani
🌐 www.maref.ir
✳️ سه گام نهایی برای پایان دادن به اغتشاشات خیابانی
برای پایان دادن به همه جفاها و ستم هایی که در این چند روز به ارزش های دینی، انقلابی و به اموال عمومی و خصوصی وارد شده سه گام اساسی ستودنی در حال انجام است:
۱. مجازات عوامل بیرونی و دست های آشکار و پنهان داخلی؛ اقدام به موقع و قاطع نیروی زمینی سپاه در بمباران مقر گروه های متخاصم در اقلیم کردستان عراق از این جهت ستودنی است؛ چنان که لازم است همه عوامل و دست اندرکاران داخلی و سلسله جنبانان اغتشاشات در داخل مجازات شوند.
۲. کسانی که با دست داشتن سلاح گرم یا سرد به جان پاسبانان امنیت آسیب زدند یا اموال عمومی و خصوصی مردم را تخریب کردند، باید حساب پس دهند.
۳. حضور مدافعانه مردم انقلابی در خیابان ها و اعلام حمایت از انقلاب و اعلام انزجار از عوامل شورش های خیابانی که با شور و هیجان در کشور در حال انجام است، مثل همیشه بدخواهان کشور را ناامید خواهد کرد.
این سه گام را باید گام های رفعی دانست؛ یعنی آن چه که عموما پس از وقوع رخدادهای تلخ دنبال می شود.
آن چه که در این بین معمولا مورد غفلت قرار می گیرد، گام های دفعی است؛ یعنی باید بسترهای نضج فتنه ها و رخنه ها را شناخت و نگذاشت این همه آفت و آسیب متوجه کشور شود.
تجربه موارد متعدد فتنه ها در کشور نشان می دهد که در این بخش غفلت عجیبی حاکم است.
مساله بنزین یک نمونه آشکار است.
شماری از کارشناسان مکررا هشدار دادند که جامعه ظرفیت گرانی بنزین را ندارد.
اعلام سریع و بدون تمهید مقدمات لازم ماجرای فتنه بنزین را رقم زد و چه آسیب ها که به کشور وارد شد.
برخورد مستقیم و قهری با پدیده بی حجابی نیز مکررا مورد نقد قرار گرفت، اما کسی به آن توجهی نکرد و همین امر بهانه لازم را در اختیار ساختار شکنان قرار داد.
هم چنان چالش های دیگری از این دست در برابر چشم ما قرار دارد که باید پیش از وقوع حادثه در فکر درمان آن برآمد.
امید آن که مدیران کلان کشور بیش از هر زمان دیگر باور کنند که ضعف تدبیر و آینده نگری آنان چه خسارت های مادی و معنوی به کشور وارد می سازد و دیگر نگذارند چنین حوادث تلخ و گزنده تکرار گردد.
http://eitaa.com/alinasirigilani
✳️ نقد عالمانه همراه با رعایت ادب و اخلاق همواره باعث رشد علمی است.
عرض سلام و ارادت خدمت همه دوستان فاضل و عرض تسلیت رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) به محضر حضرت حجت روحی فداه و دوستان همراه؛
باید بپذیریم که دو نگاه در حوزه وجود داشته و دارد. یک نگاه بیشتر جانب جلال و جبروت خداونداند و یک نگاه بیشتر متمایل به جمال و رحمت الهی.
معروف است که میان دو عارف سالک یعنی آخوند همدانی و بهاری در این امر اختلاف وجود داشت. مرحوم بهاری رجائی بود و مرحوم آخوند خوفی.
از نمونه های دیگر مرحوم محدث قمی است که تخویف و انذار در عموم آثار ایشان مشهود است.
در عرصه سیاست و فرهنگ هم هر دو رویه مشهود است.
مرحوم علامه مصباح نمونه و نماد دسته تخویفی است و در برابر مرحوم شهید استاد بهشتی نمونه و نماد دسته رجائی قرار دارد.
اختلاف میان این دو بزرگوار آن قدر عمیق شد که نحوه تعامل آنان در باره دکتر شریعتی و فاصله گرفتن آنان در ماجرای مدرسه حقانی مشهور است.
همینک نیز رنگ و بوی تخویف و انذار را در قلم شاگردان استاد مصباح در برخورد با مسایل مختلف سیاسی و فرهنگی می توان به خوبی یافت.
حال باید پرسید که کدام دو طایفه بر مدار حق و درستی قرار دارند؟!
چه بسا حل نهایی این امر بسان بسیاری از مسایل اختلافی دیگر جز در گروی مراجعه حضوری به اهل بیت (ع) و یا باریافتن به محضر الهی در قیامت میسر نباشد.
آن چه بر ما لازم است گفت و شنود علمی و پیگیری روش رایج در مباحثات علمی و رعایت همه جوانب ادب و اخلاق است.
دو دسته کردن صاحبان اندیشه و خدای ناکرده نسبت دادن چهرهای علمی حوزه که سال ها در قد و قامت مرجعیت نقش آفرینی داشته و به انقلاب خدمات فراوانی داشته اند، به بی بصیرتی و تعابیری از این دست، شایسته دوستان و عاشقان اهل بیت (ع) نیست.
پیداست از آن جا که معصوم نیستیم، نمی توانیم مدعای خود را قول فصل نهایی بدانیم.
البته می توانیم از مدعای خود با ادله و براهین روشن دفاع کنیم و بدور از جدال و مراء به گفت و شنود ادامه دهیم.
نیز باید حرمت صاحبان سخن و جایگاه علمی، اجتماعی و حوزوی آنان رعایت گردد و ناگهان میان استاد و شاگرد جابجایی صورت نگیرد.
نکته مهم دیگر دور نگاه داشتن ظرف ذهن و جان از پیش داوری ها و پیش فرض های غیر منقح است که همیشه مانع دیدن چهره تابناک حقیقت است.
خداوند همه ما را در مسیر رضایت خود قرار دهد و بهترین فرجام را برای ما رقم زند.
بمنه و کرمه
http://eitaa.com/alinasirigilani