#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهیدایوب رحیم پور🕊🌷
#خاطرات_شهدا
#محمدپارسا سه ساله با لحن بچه گانه و با عصبانیت و ناراحتی میگفت : مامان نذار شوهرت بره، گناه داره، میره شهید میشه. ایوب فقط میخندید.
#نیایش بعد از رفتن پدرش جیغ میزد و گریه میکرد و به من میگفت: بابا اگر شهید بشه تقصیر توئه ، من رفتن بابام رو از چشم تو میبینم، همه بابا دارن من ندارم.
حالا بعد از #شهادت پدرشون می گویند: دلم برای بابام میسوزه که تیر به سرش زدن . ایوب میگفت: مریم جان، من میدانم #شهید میشوم عکس و فیلم از من زیاد بگیر، بچهها بزرگ شدند پدرشان را ببینند.
روزهای آخر #شهیدزنده صدایش می کردم. موقع رفتن گفتم: #ایوب جان #وصیـتنامہ ننوشتی، گفت: نمازت را اول وقت بخوان همه چیز خود به خود حل میشود . فقط من را ببخش که نتوانستم مهریه ات را کامل بدهم.
عکس های حضرت آقا و سیدحسن نصرالله را قبل از رفتن خرید و گفت: اینها تمام سرمایه من هستند ، وقتی نگاه به عکس آقا میکنم انرژی می گیرم ، و همه آن عکسها را با خودش به #سوریه برد.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_ایوب_رحیم_پور
#جانفدا / #جان_فدا
✍️ #راوی: همسرشهید
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
دعا کن شهید شوم، برایت دوچرخه میخرم
🔹علی به یکی از بچههایی که چند سال حامیاش بود گفته بود، تو دعا کن من شهید شوم، برایت دوچرخه میخرم. آن پسر گفته بود اگر شهید شوی، چطور میخواهی برای من دوچرخه بخری؟ علی هم پاسخ داده بود که دوچرخه آسمانی برایت میخرم. همان سال عید کمیته امداد امام خمینی (ره) به خانواده آن پسر بچه یک منزل عیدی داد. مادر علی هم برای او یک دوچرخه خرید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
@AkhbareFori
#صبحانه_ای_با_شهدا
📌 ماجرای خودرویی که شهید شیروانیان برای خانواده فرستاد
🔹️ بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عجلاللهفرجه) تا پشت حرم حضرت عباس (علیهالسلام) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشینها.
◇ همانطور که پیاده میآمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.»
◇ حاج آقا گفت: «خانم چه میگویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.»
◇ همانطور که سه تایی میخندیدیم، یک ماشین که داشت میرفت برای تعویض خادمها نگه داشت جلوی پایمان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه میکردیم.
◇ حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ماها دقت نمیکنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.»
شهید مدافع حرم ابوالفضل شیروانیان
تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳
#شهید #ابوالفضل_شیروانیان
#شهید_مدافع_حرم
.
هجدهم مرداد روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم
.
یاد و خاطره بیش از 2000#شهید_مدافع_حرم
گرامی باد .
#مدیون_شهدا_هستیم
#همراه_شهدا