اَجرنا یا مُجیر 🤲
❄️🍀❄️🍀مناجات رمضان ❄️🍀❄️
ارادت مادر سادات
#من هستم روسیاه سراپایم گناه
به من بنما نگاه اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر (۲)❄️
منم در التهاب شدم اهل عذاب
بده بر من جواب اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر ❄️
اگر در غفلتم تو کردی دعوتم
شده کم فرصتم اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر❄️
سراپایم خطاست فقط یارم خداست
به لبهایم نواست اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر❄️
گنهکارم خدا گرفتارم خدا
تو را دارم خدا اجر نا یا مجیر
اجرنا یا مجیر❄️
من و این مشکلات تو داری التفات
تویی باب نجات اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر❄️
شنوا قرار من غم بسیار من
تو هستی یار من اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر❄️
اگر ناقابلم گنه شد مشکلم
نگه کن بردلم اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر❄️
تویی خیر کثیر منم عبد فقیر
بیا دستم بگیر اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر❄️
❄️🍀❄️🍀❄️🍀❄️
🌺 تفسیر آیه6⃣1⃣ سوره #المُلک از تفسير شریف المیزان
🔰ءامنتم من فى السماء ان يخسف بكم الارض فاذا هى تمور6⃣1⃣
🔸بـعـد از آنـكـه در آيه قبل اقامه حجت كرد بر ربوبيت خداى سبحان، اينك در اين آيه بشر را تـهـديـد مـى كـنـد، و نـيـز در بـرابـر بـى اعـتـنـايـى و سهل انگاريش در مسأله ربوبيت، او را توبيخ مى نمايد كه تا كى از خدا بى خبريد، و شـكـر نـعـمـت هايش را به جا نمى آوريد؟ يعنى در برابر ربوبيتش خاضع نمى شويد و شريك هاى خود تراشيده را دور نمى ريزيد؟
و مـراد از كـلمـه (مـن فـى السـمـاء - آن كس كه در آسمان است) فرشتگانى هستند كه مـوكـل بـر آسـمـان و حـوادث عـالمـنـد، و اگـر ضـمـيـر مفرد - يخسف - به كلمه #من بـرگـردانـده، بـا ايـنـكـه اين كلمه در معنا جمع است، به اين جهت است كه كلمه مذكور در لفظ مفرد است. و وقتى گفته مى شود: (خسف الارض بقوم كذا) معنايش اين است كه زمين زير پاى فلان قوم شكافته شد،
و هـمـه را در شـكـم خـود فـر و بـرد. و كـلمـه #مـور كـه مـصـدر فعل #تمور است، به طورى كه صاحب مجمع گفته به معناى تردد درآمد و شد است، نظير كلمه #موج كه آن نيز به همين معنا است.
و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه چـگـونـه بـا خـاطـر جـمـع و دل آسوده به ربوبيت خداى تعالى كفر ورزيده ايد، و چه ايمنى از ملائكه ساكن آسمان و مـوكـل بر امور عالم داريد از اينكه زمين را زير پايتان بشكافند، و به امر خدا شما را در شـكـم زمـيـن پـنـهـان سـازنـد، در حـالى كـه زمـيـن هـمـچـنـان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟.
بـعـضـى از مـفـسـريـن گفته اند: مراد از كسى كه در آسمان است خداى سبحان، و منظور از (در آسـمـان بودن خدا) اين است كه سلطنت و تدبير امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مكان بگنجد، و آسمان و عالمى از عوالم او را در خود جاى دهد. ولى از نظر ما هر چند معناى بى اشكالى است ليكن خلاف ظاهر آيه است.
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
💬امام حسن مجتبی علیه السّلام فرمودند:
ان لكل صائم عند فطوره دعوة مستجابة...
▫️هر روزه داری هنگام افطار یك دعای اجابت شده دارد...
📚 بحارالانوار جلد ۹۵ ص۱۴
#من دعایم را خرج امام زمان مهربانم میکنم🌸🍃
🌺 تفسیر آیه9⃣ سوره #الحشر از تفسير شریف المیزان
🔰وَ الَّذِينَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَ الايمَنَ مِن قَبْلِهِمْ يحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيهِمْ ...9⃣
🔸بعضى از مفسرين گفته اند: اين آيه مطلبى جديد را بيان مى كند، مى خواهد انصار را كه از فى ء سهم نخواستند مدح فرمايد، تا دلگرم شوند. و جمله (الذين تبووا الدار)مبتداء است، و خبر آن جمله #یحبون مى باشد، و منظور ازاين كسان همان انصارند، و مراد از (تبوى دار) تعمير خانه گلى نيست، بلكه كنايه است از تعمير بناى مجتمع دينى، به طورى كه همه صاحبان ايمان در آن مجتمع گرد آىند. و كلمه #ايمان عطف است بر كلمه #الدار. و منظور از (تبوى ايمان) و تعمير آن، رفع نواقص ايمان از حيث عمل است، چون ايمان دعوت به سوى عمل صالح مى كند، و اگر جوى باشد كه صاحب ايمان نتواند عمل صالح كند، چنين ايمانى در حقیقت ناقص است، و وقتى كامل مى شود كه قبلا جوى درست شده باشد كه هر صاحب ايمانى بتواند دعوت ايمان خود را لبيك گويد، و مانعى بر سر راهش نباشد.
🔸بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه ايمان عطف بر كلمه #دار نباشد، بلكه عطف باشد بر مسأله تبوى دار، و فعلى كه عامل در آن است حذف شده، و تقدير آيه چنين باشد: (و الذين تبوؤ ا الدار و آثروا الايمان).
🔸بعضى ديگر گفته اند: جمله (و الذين تبوؤ ا...) عطف است بر كلمه #مهاجرين .
🔸بنابراين نظريه، انصار هم در فى ء شريك مهاجرين خواهند بود. اين مفسر سپس گفته اگر كسى اشكال كند در روايت آمده (رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم فى ء بنى النضير را تنها به مهاجرين داد، و به انصار نداد، مگر به سه نفر از فقراى ايشان ) در پاسخ مى گوييم اين روايت خود دليل بر عطف است ، نه استيناف، براى اينكه اگر جائز نبوده به انصار بدهد، به آن سه نفر هم نمى داد، و حتى به يك نفر هم نمى داد، پس اينكه به بعضى داده خود دليل بر شركت انصار با مهاجرين است. چيزى كه هست از آنجا كه امر فى ء ارجاع به رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله وسلم شده،او مى توانسته به هر نحو كه صلاح بداند به مصرف برساند، و آن روز و در شرايط آن روز مصلحت ديده آن طور تقسيم كند.
🔸از نظر ما هم مناسب تر آن است كه جمله (و الذين تبووا...) و همچنين جمله بعدى را كه مى فرمايد: (و الذين جاءوا من بعدهم ) عطف بر كلمه #المهاجرين بگيريم، نه استيناف، براى اينكه كلمه #للفقراء بيان مصاديق سهم سبيل اللّه است.
🔸بلكه روايتى هم كه مى فرمايد: (به سه نفر از انصار سهم داد) همان طور كه آن مفسر گفت خود مؤيد اين نظريه است، براى اينكه اگر سهيم در فى ء تنها مهاجرين بودند و بس، به سه نفر از انصار سهم نمى داد، و اگر فقراى انصار هم مانند مهاجرين سهم مى بردند، با در نظر گرفتن اينكه به شهادت تاريخ بسيارى از انصار فقير بودند بايد به همه فقراى انصار سهم مى داد، نه فقط به سه نفر، و همان طور كه ديديم به تمامى مهاجرين سهم داد، (و خلاصه كلام اين شد كه اولا اختيار فى ء به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم سپرده شد، و در ثانى ذكر مهاجرين صرفا به منظور بيان مصداق بوده، نه اينكه مهاجرين سهم داشته اند، و ثالثا جمله (و الذين ...) عطف به ما قبل است، و جمله اى جديد نيست ).
🔸پس بنا بر اين، ضمير #هم در جمله (و الذين تبووا الدار و الايمان من قبلهم ) به مهاجرين برمى گردد.
و مراد، قبل از آمدنشان و هجرتشان به مدينه است.
يحبون من هاجر اليهم
🔸يعنى مردم مدينه كسانى را كه از مكّه به سويشان هجرت مى كنند به خاطر اينكه از دار كفر به دار ايمان و به مجتمع مسلمين هجرت مى كنند دوست مى دارند.
و لا يجدون فى صدورهم حاجه مما اوتوا
🔸ضمير در #لا يجدون و در #صدورهم به انصار برمى گردد، مى فرمايد: انصار در باطن خود حاجتى نمى يابند. و ضمير #اوتوا به مهاجرين برمى گردد، و منظور از حاجت بدانچه به مهاجرين دادند، اين است كه چشم داشتى به فى ء بنى النضير نداشتند. و كلمه #من در #مما اوتوا به قول بعضى بيانيه، و به قول بعضى ديگر تبعيضى است. و معناى جمله اين است كه: انصار حتى به خاطرشان هم نگذشت چرا رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم از فى ء بنى النضير به مهاجرين داد و به ايشان نداد، و از اين بابت نه دلتنگ شدند، و نه حسد ورزيدند.
🔸بعضى هم گفته اند: مراد از حاجت، معلول حاجت است و آن حالتى است كه حاجت انسان را دچار آن مى سازد، يعنى حالت غيظ. و معناى جمله اين است كه: انصار در دل خود از اين بابت خشمى احساس نمى كنند.