Shab01Moharram1402[04].mp3
11.83M
|⇦•دلم ریخت، وقتی....
#سینه_زنی و توسل به باب ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دلم ریخت وقتی خیامت به پا شد
خیامت به پا شد، قیامت به پا شد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•دوباره ماه محرم ..
#قسمت_اول #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
آقا سلام ماه محرم شروع شد
باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد
"السلام علیک یا اباعبدالله"دلم برات تنگ شده بود.این دو سه ماه نگران بودم،اگه محرمتُ نبینم چه کنم؟مادرت زهرا کمکمون کرد...*
*بی بی سلام،ماه محرم شروع شد...
اون موقعی که در خونه بابای غریبت شلوغ شد؛مادرت زهرا اومد پشت در...صدا زد هیزم بیارید،میخوام خونه رو بسوزونم
گفتند:تو این خونه فاطمه هست...گفتند:اگر فاطمه باشه هم می سوزونم..."رَکَلَ الْبابَ بِرِجْلِهِ.."چنان با لگد به در زد....*
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُم.."
*اگه شب عاشورا رو ندیدم اگه امسال اربعینو ندیدم...صدای من رو بشنو مولا...*
" اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین..."
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
به خیمهی تو، نه حتی به خویشتن نرسیدم
گذشت سالی و در کاروانِ یوسفِ زهرا
به چشم روشنی از بویِ پیروهن نرسیدم
*اگه اربعین نرسم بهت چی کار کنم؟آقا شما کریمی،همین شب اول اربعینِ من رو بده...بذار بشینم برات گریه کنم...انقدر نگران سفرِکربلایِ اربعینم نباشم...
اونایی که اهل ادبن،شب اول که وارد حسینیه میشن،به در که میرسن،نگاه نمی کنند، سر پایین میندازند...هی میگن:
"صلی الله علیکِ یا سیدتی و مولاتی یا فاطمة الزهراء..." *
به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان
مرا چه شد که به لبیکِ سوختن نرسیدم
دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره
به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم
به تن لباسِ ریا کردم آه، یک سرِ سوزن
به بوریایِ تو ای شاهِ بی کفن نرسیدم
دوباره بر سرِ نی سیب هایِ سرخِ رسیده است
دوباره ماهِ محرم رسیدم و من نرسیدم
*اول که نامه نوشتند هزارهزار گفتند: آقا همه جا سبز شده، درختامون میوه داده،ما فقط تو رو نداریم اگه میای سریع بیا.یعنی ما برای کشتنِت عجله داریم،بیا..."فانَّما تقدِمُ علی جُندِِ لکَ مُجَنَّدَه"اگه بیای سپاهی برای تو آراسته است...هزارهزار سرباز از کوفه سرباز میاد، آدم میاد، فرمانده میاد، سمت لشگر تو کسی نمیاد...اگه میتونی سریع بیا...فرمود:من مسلم بن عقیل رو سمت شما میفرستم. مسلم وارد کوفه شد..گروه گروه می آمدند مقابل مسلم می نشستند،نامه رو باز می کرد"وَالقوم یَبکون شوقَاً منهم إلی قدوم الحسین"همه فقط های های گریه می کردند...گریه کردن تنها فایده نداره کوفیان هم براش گریه می کردند...اونایی که سر از بدنش جدا کردند، بعضی هاشون گریه می کردند. یه نفر عصر عاشورا آمد سراغ دخترش. گوشواره از گوشش میکشید،گریه می کرد...گفت چرا گریه می کنی؟گفت:دلم میسوزه برا تو...گفت:خب این کارو نکن گفت:اگه من نکنم،یکی دیگه میاد گوشواره تو می بره..*
*مسلم، وقتی آمد در خانه طوعه نشست اومد بیرون...گفت:ها ؟!گفت: یه ذره آب به من بده.آب خورد. پیرزن صدا زد:بلند شو...درست نیست در خونه من بشینی...
در روایت دیدم،سه بار تکرار کرد..."فَسَکَتَ مسلمُ بنُ عقیل..."مسلم ساکت بود...گفت: بلند شو مرد،بلند شو برو سراغ خانواده ات..صدا زد : "يا أمَةَ اللّهِ، ما لي في هذَا المِصرِ مَنزِلٌ ولا عَشيرَةٌ.."من کسی رو ندارم.من تو این شهر غریبم..بهش پناه داد...*
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
روضه امشب،روضه تنهاییه.از در مسجد کوفه، بیرون آمد.دیگه کسی همراهش نبود...والتَفَتَ..."یه نگاه به عقب انداخت...هیچ کس نبود راهنمایی کنه بگه مسلم از این طرف برو...ظاهرا کوفه رو بلد کسی نبود ازش دفاع کنه.همین جور سرگردون تو این کوچه ها میچرخید،نمیدونست کجا بره.صبح شد. این خانواده ای که میگم،مرداشون این جور غیرت دارند...
در روایت دیدم سه هزار سوار برای مسلم بن عقیل فرستادندسه هزار سوار برای یک نفر فرستادند...وقتی صدای پای اسب ها رو شنید،از زن تشکر کرد..."جزاک الله خیرالجزا..."ازش تشکر کرد...سریع رفت بیرون .مرد بود...گفت:تو این خونه زنِ تنهاست...اینا با من کار دارند...این زن که گناهی نکرده...جنگ رو برد داخل کوچه ها...از بالای بام ها بهش سنگ می زدند...
"یرمونه بالنبل والحجاره"بهش تیر می زدند...آوردنش در قصر...نزدیک قصر که رسید گریه کرد...یکی بهش گفت:مسلم! خجالت بکش...تو برای کار بزرگی قیام کردی...صدا زد:من برای خودم گریه نمی کنم.من برای خودم مرثیه نمیخونم" ولکن ابکی للحسین و آلِ الحسین"من دارم برای امام حسین گریه می کنم..."ابکی لاهلی مقبلین الیَّ"برای اون خاندانی که دارند به سمت من میان...
مسلم بن عقیل رو آوردند جلوی عبیدالله ابن زیاد...اولین کاری که کرد اینه روایت:
اول شروع کرد جلوی مسلم بن عقیل به امیرالمومنین فحش دادن...به امام حسین ناسزا گفتن...مسلم گریه کرد...*
تو کوفه نیستی ببینی که مسلمت چه به کسه
داد می زنم نیا ولی صدام بهت نمی رسه
فقط یک دلیل داره گریهٔ من
یکی کاشکی مسلم رو یاری کنه
حسین داره با خونواده میاد
مسلمونی نیست که یه کاری کنه
میخواستم رو پاهات بیفته سرم
ولی هر کسی قسمتی داره
میدونی دارم تشنه جون میدم
اینم حتماً حکمتی داره
«نیا کوفه زادهٔ حیدر...»
برا تو گریه می کنم، نامه نوشتم که بیا
تنها میشی عین علی، وفا ندارند کوفیا
پر از سنگه دامنِ کوفیا
تا با دستِ پُرتَر بیان گودال
به اسباشونم نعل تازه زدن
تا جسم تو بهتر بشه پامال
برای یه مشت پول خرده سیاه
برا کشتنت کیسه میدوزن
تو غوغایِ غارت همه دخترات
توی شعله ی کینه می سوزند
«نیا کوفه زاده حیدر....»
Shab01Moharram1402[01].mp3
21.85M
|⇦•دوباره ماه محرم...
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
آقا سلام ماه محرم شروع شد
باز این چه شورش است وچه ماتم است شروع شد....😭😭😭
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•رخت خونین حسین...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ..اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ... اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ مِن جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ"
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین"
با اجازه از خداوند تعالیِ(تعالای) حسین
اول ماهی میزنیم دل را به دریای حسین
بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است
باز کشتی نجات شاه راه افتاده است
بر غمش اهل زمین و آسمان گریان شده
رخت خونین حسین از عرش آویزان شده
*راوی به امام صادق علیه السلام گفت:آقا! هرکس از دنیا بره مردم برایش مجلس عزا یی برپا میکنند ولی شما و شیعیانتان تا محرم میشه از روز اول محرم همه داغدارید. و شروع به عزاداری میکنید .حضرت تا این جمله را شنیدن توضیح دادند،فرمودن: لحظهای که هلال محرم جلوه میکنه پیراهن خونی جد غریب ما حسین رو از عرش آویزان میکنند. این پیراهن همان پیراهنی است که به ضرب شمشیرها پاره پاره شده.فرمود:ما و شیعیان ما میبینیم این پیراهن خونی را با چشم دل نه چشم سر،فرمود: تا با چشم دل میبینیم این اشک ها سرازیر میشه...*
در غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده
شخص حیدر پای نصب پرچم آمده
سینه زنها یا علی ماه محرم آمده
کشته ی اشک است اربابی که شد آقای ما
کیف دارد دسته جمعی گریه کردنهای ما
*یاد این دو بیت افتادم*
(پروانه شدم تا که بسوزم اما
هر سوختنی سوختن شمع نشد
ما جمع شدیم دور هم گریه کنیم
بر آن بدنی که آخرش جمع نشد)
خالی از احساس بودم از غمش پر میشوم
مطمئنم عاقبت با لطف او حر میشوم
در میان هروله پرواز را حس میکنم
رخت از تن کم کنم تا یاد عابس میکنم
بر لبم شور شهادت را عسل کن آخرش
جان جُونت نوکر خود را بغل کن آخرش
با مصیبات عمیقت دیده گریان میکنم
در میان روضه ها یاد شهیدان میکنم
خوش به حال هرکه بین روضه گرم خدمت است
چادر زهرا پناه خادمان هیئت است
حضرت زهرا خودش دنبال کارنوکر است
پیراهن مشکی نوکر دست دوز مادر است
نالهٔ ما امتداد نالههای فاطمه است
بانی اطعام روضه مجتبیِ فاطمه است
بین هیئت کربلایش را زیارت میکنیم
شب به شب با انبیاء در روضه شرکت میکنیم
آی نوکر! رزق اشکت را ز آب آور بگیر
*مرحوم آیت الله بهجت میفرمایند: اشک رو از عالم بالا میارن تو مشک چشا تقسیممیکنن.یا ابوالفضل به ماهم رزق گریه بده..*
ای نوکر رزق اشکت را ز آب آور بگیر
کربلای اربعین را از علی اکبر بگیر
کاش خون ما بریزد در دیارِ کربلا
شیرخوار ما فدای شیرخوار کربلا
دختری شیرین زبان اعجاز را آغاز کرد
نطق لالِ مجلس ما را رقیه باز کرد
خستهام خسته در این شهر مسلمان کُشها
میهمانم به میهمانی مهمان کشها
|⇦• هی نوشتم که نیا..
#قسمت_دوم #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من دعا کردم اما به اجابت نرسید
هی نوشتم که نیا هی جوابت نرسید
فکر آوارگیت برده توانم چه کنم
آه شرمندهترین مرد جهانم چه کنم
یک نفر نیست که گیرد پرِ طفلان مرا
روی دامن بگذارد سر طفلان مرا
همهٔ اهل و عیالم به فدایت برگرد
کودکانم هم آواره به جایت برگرد
آخ تیغ را بر لب من زد که نگویم برگرد
چکمهای بر لبم آمد که نگویم برگرد
شعله از بام سرم ریخت، سرم را سوزاند
ناسزا گفت حرامی جگرم را سوزاند
وای از زینب اگر شهر به حالش خندد
آنکه خندید به حالم به عیالت خندد
ای پریشانِ غمت موی سر دخترکم
جان من دست بکش روی سر دخترکم
*از ویژگی اولیای خدا اون جلالت وعظمت است. هر کس در برابر این ولی خدا قرار میگیره بیاختیار تنش میلرزه. (خدا رحمت کنه امام «ره» از سران کشورهای مختلف میومدن میدیدن امام رو یه چیز ساده مثل گلیم اینا نشسته اما این هیبت مرد خدا به شدت اونا رو تحت تأثیر قرار میداد.) مسلم ابن عقیل از اولیای خداست دو نفر از اونها که مامور شدن بالای دارالعماره مسلم رو گردن بزنند برگشتن همه دیدن بدنشون داره میلرزه.. به دستور عبیدالله یه نفر مامور شد که اهل شام بود قصیالقلب شامی رفت بالا دارالعماره گردن مسلمو که زد.حضرت به شهادت رسید این ملعون برگشت. عمر سعد دید بدنش داره میلرزه.. گفت: چرا تنت می لرزه؟ گفت خواستم سرو جدا کنم شبحی سیاه رو میدیدم دست به دهان انگشتش را میگزید ترسیدم. عبیدالله ملعون گفت تو توهمات تو هست. میگفت از شیار در تازیانه به بازوی زهرا زدم.میگفت من تازیانه رو میزدم زهرا باباشو صدا میزد..اما خود این ملعون میگفت چنان زهرا ناله زد فکر کردم مدینه داره رو سرم خراب میشه.این ابهت خانومه داره با اون قصاوتش میزنه ولی میگه احساس کردم مدینه داره رو سرم خراب میشه. میگه اصلا پشیمان شدم گفتم ولش کن. خواستم برگردم.یوقت یاد بغض و کینههام نسبت به علی افتادم. چنان لگد به در زدم زهرا افتاد روی زمین..
دیگه کجا؟؟هرکی میرفت تو گودال میخواست کار حسینو تموم کنه برمیگشت بدنش می لرزید. نوشتن خولی رفت برگشت بدنش میلرزید. سنان می رفت توگودال بر می گشت .گفت تو کار حسینو تمام نکردی عجیبه.. گفت: دیدم چشماش مثل چشمای علی داره نگام میکنه.. *
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلمابن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
محلهای بود در کوفه به نام محله کُنّاسه در لغت یعنی زباله دان. در قدیم اونجا زباله دان بود.کم کم بازاری شد محلهای شد.اما در خصوص این محله، نکته ای تو تاریخ نوشتن. محل مغبضین امیرالمومنین علیه السلام بود. دشمنانشون اونجا جمع شده بودند. دو ویژگی خاص داشت بازاری در نزدیکی این محله بود محله شراب فروشها بود. بسیار شلوغ بود. در تاریخ گفتند.. عبیدالله ملعون وقتی مسلم وهانی به شهادت رسیدند.دستور داد ببرن محله ی کُنّاسه که محل مغبضین امیرالمومنینه. خدا میدونه اونجا چه کردند. احتمالاً این بازار قصابها هم همونجا بود که بدن مسلم و نوشتن از پا آویزان کردند. تو مسیر که ابی عبدالله سمت کربلا میاومد یه عده از کوفیان دید امام فرمودند: چه خبر از کوفه؟ یه جمله گفتن امام حسین خیلی گریه کرد. گفتند: یا حسین! ما دیدیم تو این بازارها بچهها پاهای مسلم را میکشیدند و پای هانی رو..دیگه جنازه دست بچهها افتاده بود.
وقتی اسرا را وارد کوفه کردند عبیدالله گفت ببریدشون محله کنّاسه... آخ زینبو بردن.. اسرا رو بردند تو محله ی عرق فروشها، مغبضین امیرالمومنین.. وای وای..مگه امام زمان عج در ناحیه نمی فرمود: اهل بیتتو بردن، نمیگه اینها رو رد کردن.میگه «یُطاف» یعنی اینها رو طواف دادن.. آه زینب و کوچه و بازار کجا... زینب و مجلس اغیار کجا..
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
بزرگ کوفه بودم روزگاری
اسیری با وقار ما چهها کرد
کنار نیزه تو شمر آمد
اراذل را میان ما رها کرد
فلک بردی همه سامون زینب
چه میخواهی دگر از جون زینب
گفت:داداش!
کنیزم آمد و نشناخت ما را
برای ما سفره خیرات باز کرد
الهی خیر از عمرش ببیند
برایم چند معجر دست و پا کرد.
روضه - حاج محمدرضا بذری.mp3
40.05M
|⇦•رخت خونین حسین...
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و باب الحوائج حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
با اجازه از خداوند تعالیِ(تعالای) حسین
اول ماهی میزنیم دل را به دریای حسین
بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است
باز کشتی نجات شاه راه افتاده است
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
نماهنگ خوش آمدید.mp3
3.24M
همه هستند از آدم تا خاتم
همه هستند همه ذرات عالم
همه هستند پس بسم الله
🎙 #امیر_کرمانشاهی
#️⃣ #محرم
#️⃣ #شب_اول_محرم
#️⃣ #سنج_و_دمام_زنی
#️⃣ #استودیویی
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
دوباره روضه شروع شد.mp3
7.71M
دوباره روضه شروع شد به ساعت حرم
آخ عجب حکایتیه حکایت حرم
🎙 #حسین_ستوده
#️⃣ #شب_اول_محرم
#️⃣ #زمینه
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری شب اول محرم و آغاز ایام عزاداری سیدالشهداء (ع)
این خبر را برسانید به کنعانی ها
بوی پیراهن خونین کسی میآید
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
نماهنگ محرم ایران.mp3
2.82M
کوچه به کوچه هر روز کجاست روضه باشه
زیبایی ایران همین روضه هاشه
محرم اومد همه عالم غرق چاووشه
محرم دستش واسه دستای من آغوشه
محرم شهرم لباس مشکی میپوشه
🎙 #محمد_حسین_پویانفر
#️⃣ #استقبال_از_محرم
#️⃣ #محرم
#️⃣ #شب_اول_محرم
#️⃣ #استودیویی
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چخبر شده زمین و آسمون پر از غمه
اهل دل با اشکاشون دارن میزنن محرمه
#یا حسین
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
نماهنگ رخصت.mp3
2.63M
از محضر قدسی خدا رخصت
از حضرت ختم الانبیاء رخصت
از دست علی شیر خدا رخصت
از فاطمه خیر النساء رخصت
🎙 #محسن_عرب_خالقی
#️⃣ #محرم
#️⃣ #شب_اول_محرم
#️⃣ #استودیویی
🗒 متن کامل شعر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شب اول محرم سینه زنت آرزوشه...
🎙مداحی دلنشین حاج #محمود_کریمی بمناسبت #شب_اول محرم
📎 #محرم
📎 #ایران_صدا
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین🖤
#سلام_برمحرم
#اول_محرم🏴
سلام گفتـــم و دیدم تن قلــم لرزید
نوشت نام حسین و سلام هم لرزید
خمید قامت ماه از مصیبتی عظمــا
چکید اشک محرم ، دل علـــم لرزید
#رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_امام_زمــانم
#آجَرَکَ_الله_یاصاحب_الزمان
#فی_مصیبة_جدِکَ_الحسین
#اول_محرم🏴
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
آجـــرک الله ، امـام زمــــان !
باز هـــم از راه محــــرم رسید
شـــد دل مـــا غمکـــدهٔ کــربلا
فصل غم و روضه و ماتم رسید
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
.
#امام_حسین سلام_الله_علیه
#محرم
بسم رب النور رب العشق رب العالمین
بسم احمد، بسم زهرا و امیرالمؤمنین
بسم رب الجود بسم مجتبی بسم الکریم
بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم
باز هم فصل بهارِ گریه و آهم رسید
شکر می گویم دوباره ماه دلخواهم رسید
السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام
السلام ای بهترین ارباب عالم السلام
از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین
با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین
تو مسیحای منی و روضه ات دارالشفاست
گریه بر داغ تو بر هر درد بی درمان دواست
قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت
با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت
هست مدیون تو سر تا پا وجودم یا حسین
بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یا حسین
حرف پیر زیرکی همواره در یاد من است
مثل او این حرف در طوفان فریاد من است
«هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست»
جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست
پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است
یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است
واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست
کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست
گر چه دور افتاده ایم از کربلا، هیئت که هست
دست ما کوتاه مانده از حرم، تربت که هست
چادر زهرای اطهر سایبان روضه هاست
بانوی پهلو شکسته میزبان روضه هاست
روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش
اختیارش نیست دست هیچکس الا خودش
بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار
گریه باید کرد مثل مادران داغدار
گریه های مادرانه یادگار فاطمه است
روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است
سوختی درآتش صحرا بُنَیّ سوختم
رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم
کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل
پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل
#علی_ذوالقدر
.
#حضرت_مسلم_سلام_الله_علیه
هوا هوای غم است و هوای خونجگری
به هر طرف که نظر می کنم تو در نظری
ز عشق گفتم و این شهر در به رویم بست
همیشه عاقبت عاشقی است دربدری
به مسجدی که امام جماعتش بودم
نماز مغرب من شد اقامه یک نفری
دوباره نامه نوشتم برای تو اما
به غیر آه ندامت نبود نامه بری
تو احتیاج نداری به نامه مسلم
که بهتر از همه از حال کوفه با خبری
به هر طریق تو آخر به کوفه می آیی
در این مسیر به جز عشق را نمی نگری
بیاور اکبر خود را که کوفیان بینند
در این مسیر کنار خودِ پیامبری
بیاور اصغر خود را که با شهادت او
ز کوفیان ریاکار آبرو ببری
جمل به پاکن و همراه خویش قاسم را
به سوی رزم بیاور برای جلوه گری
ولی فدای تو گردم میار زینب را
که شهر پر شده از مردمان خیره سری
کسی به خواهرت اینجا محل نخواهد داد
اگرچه می گذرد از محله پدری
از این مسیر گذر می کند، عجب گذری
به سوی شام سفر می کند، عجب سفری
#علی_ذوالقدر ✍
#شب_اول_محرم
.
#ورود_به_کربلا
چه بلایی قراره سرم بیاد؟
نمیخوام اشک برادرم بیاد!
چرا باید وسط خیمه زدن
صدای ناله مادرم بیاد؟
نگا کن بچه ها ترسیدن حسین
همشون تو شک و تردیدن حسین
اینا از برگ گلم لطیف ترن
تا حالا رو خاک نخوابیدن حسین
هنوزم دیر نشده بیا بریم
هر جایی به غیر کربلا بریم
با تو از اینجا بریم درست تره؟
یا با نامحرما از اینجا بریم
خودتم میدونی پا به پات میام
مثه سایه دنبال عبات میام
مگه زینب میتونه رهات کنه؟
قتلگاهم که بری باهات میام
حاضرم سرم بره سر تو نه
پیکرم کبود شه پیکر تو نه
مگه ترسی دارم از تازیونه
بزنن ولی برابر تو نه
خاک اینجا بوی خون میده حسین
آخر کارو نشون میده حسین
نمیخوام تو باشی اون کشته ای که
زیر سم اسبا جون میده حسین
#علی_ذوالقدر✍
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
.
زمینه .شب اول محرم.mp3
8.56M
#زمینه_شب_اول_محرم
#هلال_محرم
سلام من
به پرچمهای کهنه و قدیمی هیات
سلام من
به استکان شکسته های چایی روضت
سلام من
به دود اسپندی که داره بویی از جنت
میخونه روضه خون برام
قصیده محتشمو
شور محرمت گرفت
کل عالمو
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
..........................
سلام من
به پارچه مشکیای خاک خورده روضت
سلام من
به اولین برگه نوحه خوان توو هیات
سلام من
به سجدهی زیارت عاشورا روی تربت
به یاد نوکرایی که
بودن برا تو سینه چاک
امسالو روضه میگیرن
به زیر خاک
«کفن که دست مرا بست دست تو باز است
و دست تو باز تو یعنی ، بیا در آغوشم»
......................
سلام من
به اون سیاهیای دیگ نذری روضت
سلام من
به حاجتای موقع هم زدن قیمهات
سلام من
به چوبای شکسته ی منبر تو هیات
توو این شب اولیه
یاد پدر ، مادرمون
روضه های قدیمیو
برام بخون
«گلی گم کرده ام ، میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانه در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت»
#حسین_روشنازاده ✍
👇