eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ چاووش میزنند.mp3
1.32M
چاووش میزنند صدای محرم است گویا عزای اشرف اولاد عالم است شعر کتیبه دور سرم چرخ میزند باز این چه شورش است که در خلق عالم است 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
|⇦•رو نیزه از رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام اله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام بابای‌ خسته‌ام، چه خوب شد آخر اومدی جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟ باباجون باباجون! اون که شبیه مادرت، نشسته روبروت منم لبای من خونی میشه، هر جا رو بوسه می‌زنم باباجون باباجون! گلایه‌ای نیست، همه چی خوبه فقط دلم برا تو آشوبه زخمای رو لبت برا، چوبه رو نیزه از رقیه دور بودی می دیدمت، یه پارچه نور بودی راسته که میگن، تو تنور بودی؟ «تو رو خدا منو ببر بابا» غصم شده چرا باهام، یه چادر اضافی نیس موهای رو سرم دیگه، اونقدی که ببافی نیس «خودت که می‌بینی» مثل مادربزرگ شده، از همه بیشتر این نوه از بس که سیلی زدنم، گوشم دیگه نمیشنوه «خودت که می‌بینی» از غصه طاقتم دیگه طاقه ببین گلت شکسته از ساقه از شبی که افتادم از ناقه بذار نگم چرا چشام تاره بذار نگم چی شده گوشواره رو میگیرم با آستین پاره «تو رو خدا منو ببر بابا» : محمد رسولی
Shab03Moharram1402[02].mp3
25.93M
|⇦•رو‌ نیزه از رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام بابای‌ خسته‌ام، چه خوب شد آخر اومدی جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟ باباجون باباجون!
|⇦•ای سیه پوش غمت.. و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خون تو می‌جوشد از قلب زمان داغِ تو آتش به جان عاشقان کشته ما را یادت، آخرین فریادت «ای سیه پوش غمت هفت آسمان» شد زمین و آسمان آتشفشان تا که افشاندی به طاق آسمان خون ذبح آخرت را ناگهان، ای تمام آبروی این جهان ای سرت بر نیزه مصباح‌الهدی گشته بزم روضه‌ات عرش خدا جان دهم در راهت، ای خدا خونخواهت «ای سیه پوش غمت هفت آسمان» از ازل بستی تو عهدی با بلا، خواندی آنگه عاشقان را الصلا تا ابد آوازه قالوا بلا می‌رسد با موج خون از کربلا گویی از سر بگذر و سامان بگیر آری از جان بگذر و جانان بگیر جان ما حیرانت، چشم ما گریانت «ای سیه پوش غمت هفت آسمان» : دکتر محمدمهدی سیار
Shab03Moharram1402[05].mp3
14.33M
|⇦•ای سیه پوش غمت... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خون تو می‌جوشد از قلب زمان داغِ تو آتش به جان عاشقان کشته ما را یادت، آخرین فریادت
|⇦•حال دلم تو روضه هات... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حال دلم تو روضه‌هات، حال زیارته حسین دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین حسین جان... حسین جان... به پرچم مقدست، همیشه تکیه می‌کنم از روزی که یادم میاد، برا تو گریه می‌کنم حسین جان... حسین جان... سیاهی کتیبه‌هات نوره عاشق تو نداره دلشوره کی گفته کربلا ازم دوره *من اربعین میام،دلم برات تنگ شده الان دلم میخواست کربلا بودم، از سرازیری باب القبله پایین می آمدم،می گفتم:آقا! الان حرف دل می زنم با تو...زیارتنامه بعدا میخونم.حرفای درشت درشت نمیزنم فقط هی میام ‌پایین میگم:حسین! دوست دارم...* تو‌‌ گریه‌هام عشق تو معلومه اونکه تو‌ رو داره چه آرومه آقای ما تشنه و مظلومه «سیدنا الغریب حسین جانم» : محمدرسولی *سهل ساعدیِ،صحابی پیغمبره.میگه من نبودم...دیر رسیدم...بیت المَقدِس بودم وارد شام شدم...دیدم همه جا رو آزین بستن...پارچه های رنگی از در و دیوار آویزون کردن"والنساء یَلعَبنَ بالدُّفوفِ و الطُّبول"دیدم زن هاشون همه دارن دف می زنند،زن ها دارن طبل میزنند.همه خوشحالند.همه به هم تبریک میگن.میگه رفتم جلو دیدم چند نفر ایستادند،خودمو معرفی نکردم. گفتم:یه سوال دارم! شما مردم شام عیدی دارید که ما بی خبریم؟یه نگاه از سر حقارت بهم انداختند.گفتند:"نَظُنُّک اعرابیا" انگار بیابونی هستی،انگار اهل بادیه ای خبرنداری.گفتم:من صحابی پیغمبرم،من سهل ساعدی ام،من از پیغمبر حدیث نقل کردم.یه نفر برگشت گفت:سهل تعجب نمی کنی چرا آسمون خون نمی باره؟!چرا باید اینطور باشه؟اشاره کرد به باب ساعات"هذا راسُ الحُسَین!یُهدی من العراق"ای سهل! سر پسر پیغمبر و دارن برای امیر هدیه میارن. سهل ساعدی میگه خودمو رسوندم.صحرای محشره...انگار قیامت به پا شده.اولین منظره ای که دیدم این بود* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب.... *میگه دیدم سرها وارد شد.نیزه دارها سرها رو به دست گرفتن...یه سر نورانی دیدم... "و الریحُ تَلعبُ بها یَمینا وَ شمالا"باد که می وزید این سر به راست و چپ متمایل میشد."و هو راسٌ زهريُّ قمری،اشبه الناس برسول الله..."گفتم حالا که دیر رسیدی لااقل یه کاری بکن. رفتم وسط این زن ها، دخترها روی کجاوه های بدون عِماری و محمل سوارند.به یه دختر بزرگواری رسیدم گفتم:مَن انتِ ؟!شما کی هستی؟اول خیالشو راحت کردم.گفتم:من سهل ساعدی هستم.صحابی جد شما.صدا زد:"انا سُکینه بنت الحسین"من سکینه دختر امام حسینم. بی بی من بیتُ المَقدِس بودم دیر آمدم. اگه کاری از دست من برمیاد با جون و دل همه جوره در خدمتم،سهل پول همراه داری یا نه؟ بله...یه پولی به این نیزه دارها بده، این سرها رو از بین زن ها بیرون ببرن. ای سهل! "فَقد خُزینا لکثرةِ نظرِ الینا" اینقدر به ما نگاه کردن ما خوار و خفیف شدیم. سر رو بردن .خانواده اشو کنار دارالاماره جا دادن...اگر نمی دیدم نمی گفتم.بعضی مردم شام آمدن"و یَبصُقونَ فی وجوهِهِنَّ "به صورت این زن ها آب دهن می انداختند. سر رو بردند دارالاماره، سُفرا رو دعوت کرده بود.اتفاقات خیلی زیادی افتاد قصر اون ملعون،یکیش اینه: سر رو گذاشت زیر تختش گوشه ی تشت بیرون بود نشسته بود با سُفرا حرف میزد، شراب می خورد. باقیمونده شراب رو توی تشت می ریخت. یه نگاه می انداخت.میگفت:حسین! چقدر زود پیر شدی.بعد دوباره حرف میزد سر رو برای دخترش بردنددر چه خرابه ای؟! زین العابدین میگه ما رو‌در خرابه ای جا دادن روزها گرم بود، آفتاب داغ بود،شب ها سرد بود"حتی تَقَشَّرَت وُجوهِهِنَّ"این دخترها صورتاشون پوست انداخت. پارچه رو کنار زد،اول عقب عقب رفت بهش گفتن: "هذا راسُ ابیکِ الحسین" اومد نشست"فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةًلَه"دستاش کوچیک بود،مراقب بود سر از بین دستاش نیفته سر را به سینه چسبانید*
Shab03Moharram1402[01].mp3
39.64M
|⇦•ای سیه پوش غمت... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حال دلم تو روضه‌هات، حال زیارته حسین دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین حسین جان... حسین جان...
|⇦•بابا شبیه پیر زن ها.. اول و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَرِیعَ الْعَبْرَهِ السَّاکِبَه،السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمُصِیبَهِ الرَّاتِبَه، یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَة و يا بابَ نِجاةِ الْاُمَّة دل دلداده را دل بسته دلبر تصور کن کمال عشق را عشق پدر دختر تصور کن دم صبح از سفر برگشته‌ای بابا عطشانم نم چشم مرا سرچشمه کوثر تصور کن بیا جای طبق سر روی پای دخترت بگذار لباس پاره‌ام را بالشی از پر تصور کن بابا شبیه پیرزن‌ها خم شدم چرا از بس لگد خوردم رسیدن هرکه دستش تاری از زلف مرا کنده خودت این مختصر جای موی سر تصور کن بابا ببین رنگ کبود گونه‌ام را زجر بد می‌زد شب و روز من را اینگونه زجرآور تصور کن نگو آن گوشواری که خریدی کو؟ کشید و برد همین خون لخته گوش مرا زیور تصور کن بابا ادای لکنتم را دختر شامی درآورده زمان ترس زبانم را از این بدتر تصور کن میان ازدحام کوچه صدها بار افتادم گلی را زیر دست و پای یک لشکر تصور کن حجاب عمه ام زینب، عمو عباس مرا کشت برایش آستین پاره را معجر تصور کن چها دیدن در بزم شراب شام دخترهات میان مست‌ها بابا خودت دیگر تصور کن نفسم می‌مونه تو گلوم منو می‌کِشن از سر موم منو می‌کِشه میگه نگاه این داداش عمو این هم عمو بزنم میری سمت کدوم نمی‌گفتی مگه کو عموم مثلاً بزنم چی میشه بسه گریه و زاری تموم بشکنه دستت که معجر برنداری مطمئناً تو یکی دختر نداری بزن تو صورتم هیچ جا نمیگم ولی فکر نکنی بابا نمی‌گم صورتم، باورم چی میشه بابا کار حرم چی میشه نیزه ای که زدن به عموم بزنن تو سرم چی میشه آخه بال و پرم چی میشه با لگد کمرم چی میشه زجر میگه اگه گوشواره‌تو ببرم چی میشه ببین گونه‌ام که می‌ریزه ازش درد سنان زد حرمله از خنده غش کرد هولم می‌داد جلوی لشکر بیارم بابا رو تنم پر از زخمه و خون دارم از یه محله نشون خدا نگذره از اونی که شده دلقکِ مجلسشون اینو بابا در گوش میگن چیه بازار برده فروش که میگن خدا ناموس حیدر بد نبینه خدا صبرت بده خواهر سکینه ما پرده نشین‌های حرم را چه بازار از دست ابوالفضل عمویم گله دارم بگذریم چقدر خوبه حالم پدر چقدر خوش گذشت این سفر رو پر قو می‌خوابیدم شبا تا سحر توی این شهر یهودی نیست این کبودی کبودی نیست بابا صورتم گل انداخته هوای شام بهم ساخته اگر تو زیر دست و پا نبودی خوب منم نبودم اگه میون آتیش توی خیمه‌ها نبودی خب منم نبودم اگه جایی با اضطراب نرفتی خب منم نرفتم اگر توی بزم شراب نرفتی خب منم نرفتم آروم آروم از طبق بیا کنارم سر رو سر بگذارم حرف نگفته دارم چند شب بابا یه ذره نون نخوردم اسمت رو که می‌بردم همش کتک می‌خوردم آه دیگه از دست خودم کلافه‌ام زحمتو باید کم کنم اضافه‌ام عمه می‌کشم سرمه چشام ناز می‌شه مگه نه؟ عمه باباییم بیاد دلم باز میشه مگه نه؟ دوباره زندگیم آغاز میشه مگه نه ؟
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نامرتب نیستم من فقط النگوهام دستم نیست ندیدی بابا زیر سر گُل سر بستم نیست بابا دندونم که افتاده در میاد مگه نه؟ بابا تو عروسیم داداش اکبر میاد مگه نه؟ *مقتل صاحب ریاض القدس میگه: اون قدر ابی عبدالله این بچه رو دوست داشت مشعوف می‌شد وقتی این بچه رو می‌دید شعف تو صورتش میومد تا این بچه رو می‌دید بچه رو مفصل می‌بویید... گفت:بابا! شب شد من بغل کی بخوابم؟ "يا أبتاه! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ يا أبتاه ! يا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ يا أبتاه ! مَن للأرامل المسبيّات ؟ يا أبتاه ! مَن للعيون الباكيات ؟ يا أبتاه ! ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا" کاش کور می‌شدم اینجوری نمیدیدم تورو... "يا أبتاه ! ليتني وسدت الثّرى ولا أرى شيبك مخضّباً بالدّماء" کاش من محاسنت رو خونی و به خون خضاب شده نمیدیدم... می‌دونی کجا ابی عبدالله محاسنش به خون خضاب شد؟ یه جا تو گودال بود که تیری به سینه آقا زدن اونجا آقا محاسنش به خون خضاب شد، یه جا دیگه هم اون لحظه‌ای که خون گلوی علی اصغر.... ناله بزن یاحسین!...
روضه - حاج محمدرضا بذری(3).mp3
32.73M
|⇦•بابا شبیه پیرزن ها... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دل دلداده را دل بسته دلبر تصور کن کمال عشق را عشق پدر دختر تصور کن
. 🔸مراسم عزاداری دهه اول 📆   شنبه ۱۶ تیرماه ماه ۱۴۰۳ 🔷  حاج 🔊 بخش اول | اشک علی الدوام حسین 🔊 بخش دوم | می خوام اشکم نریزه این دم آخری 🔊 بخش سوم | کربلا غربت بی حساب بود 🔊 بخش چهارم | سلام ما به محضر محترم تو 🔊 بخش پنجم | امشب و به رسم ادب یاد قدیمیا کنیم 🔊 بخش ششم | لئن شکرتم لازیدنکم 🔊 بخش هفتم | مرده بودم و تو زندم کردی .👇👇👇👇👇👇
530.7K
سقای  دشت   کربلا    لبیک  یا ابالفضل ای هردودست ازتن جدالبیک یاابالفضل لبیک  یا ابالفضل لبیک  یا ابالفضل سلطان جودی و سخا لبیک یا ابالفضل راضی تو باشی برقضا لبیک یا ابالفضل لبیک  یا ابالفضل لبیک  یا ابالفضل سردار  و  شیر نینوا  لبیک  یا ابالفضل همچون علی مرتضی لبیک یا ابالفضل لبیک  یا ابالفضل لبیک  یا ابالفضل ای   قمر   عرش  خدا  لبیک یا ابالفضل مصداق عشقی و وفا لبیک  یا ابالفضل لبیک  یا ابالفضل لبیک  یا ابالفضل بیقرار اصفهانی‌
از این زمین پر بلا بیا به خاطر حرم برگردیم برادرم ▪️ بوی جدایی می وزد در این زمین پربلا وای به حال دل من وای به حال خیمه ها مقابل قافله ات ببین سپاه کوفه را دلهره دارم ای حسین تو را به جان مادرم برگردیم برادرم ▪️ ببین سپاه کوفه با نیزه و تیر آمده ولی به همراه شما طفل صغیر آمده قاسم و عون و جعفر و ماه منیر آمده حرمله آمده ببین دل نگران اصغرم برگردیم برادرم ▪️ گریه امان نمی دهد خواهر دلشکسته را بیا ببر از این زمین زورق غم نشسته را ز روی نیزه بنگری زینب دست بسته را کاش به جای تو رود به روی نیزه ها سرم برگردیم برادرم ▪️ شود کنار علقمه غرق به خون برادرت با لب تشنه می شود کشته علی اکبرت تیر سه شعبه می درد گلوی خشک اصغرت سر از تنت شود جدا به پیش چشم مادرم برگردیم برادرم ▪️ شود بریده حنجرت حسین عزیز فاطمه به نیزه می رود سرت حسین عزیز فاطمه وای به حال خواهرت حسین عزیز فاطمه چگونه در روز دهم سرت به نیزه بنگرم برگردیم برادرم ▪️ شاعر : مرتضی ذاکر
حال که ماه محرم آمده مجلس روضه فراهم آمده حال که هر دل بیاد زینب است فصل تبیین جهاد زینب است فصل فریاد است و شور است و شعور فصل جنگیدن علیه ظلم و زور فصل لاله پروری ـ روشنگری فصل ماندن در کنار رهبری ما که در جبهه خدا را دیده ایم جلوه های کربلا را دیده ایم باید امروز از شهیدان دم زنیم نقشه های خصم را بر هم زنیم مثل نی باشیم و فریادی کنیم از شهیدان وطن یادی کنیم عاشقان را دورِ غم گِرد آوریم سوی گلزار «بروجرد» آوریم دست بر سینه گذاریم و به شور تا کنیم اینگونه اعلام حضور : السلام ای مهد ایمان و امید شهرِ سردارانِ پیروز شهید شهر مردان و زنانِ بامرام خاستگاهِ پاکِ آیاتِ عظام محفل نورانی پروانه ها ! مرکز آئین «سقاخانه» ها ! السلام ای خاک سرخ لاله خیز موطن پاک شهیدان عزیز ای دیار علم و فقه و معرفت شهر مردان بزرگ حق صفت السلام ای شهر پاکیزه سرشت شهر سرداران خونین سرنوشت ای مسیح تو گه ایثار جان پَر زِ کردستان زده تا آسمان ای که داری در دل پر آذره از بروجردی هزاران خاطره اینک اما با دلی زار و حزین همصدا با مردم ایران زمین می فرستم با تمامیِّ وجود بر شهیدان فداکارت درود علی اکبر شجعان ـ محزون اصطهباناتی
32.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد از لطمه ی روضه ی غم تو، عشق است تنم سیاه باشد از بسکه مرا همیشه مادر از کودکیم سیاه پوشاند پایان وصیتم نوشته م ؛ حتی کفنم سیاه باشد من کیسه ای از گناه دارم در سینه دلی سیاه دارم گفتی که بیا ، چه عیب دارد؟ گر سینه زنم سیاه باشد انگشتر تو بلای جان شد انگشت تو سهم ساربان شد پس حق بده روی دست از این پس سنگ یمنم سیاه باشد در روضه ی چوب خیزرانت از بسکه گزیده ام لب از غم دیگر چه تعجب است اگر من دور دهنم سیاه باشد.
شب عاشورا 78 مصلی مهدیه اهواز.mp3
24.39M
🔴 حاج صادق آهنگران اگر دشمن زند بعد از تو سیلی دخترت را هم عجب نبود زدند این قوم بابا مادرت را هم شاعر: سيّد ‌محمّد رستگار نیمه شبان زهرا خسته دل و تنها بر بدنی بی سر می گرید شاعر: امیر خاکسار جسم پاکت پاره پاره یا ثارالله وابن ثاره زمان: شب عاشورای حسینی 1378 مکان:مصلای مهدیه ی اهواز
دختری می میرد امشب در خرابه از یتیمان.mp3
5.76M
🔴 حاج صادق آهنگران دختری می میرد امشب در خرابه از یتیمان شاعر:
حاج صادق آهنگران_شب دوم محرم ۱۴۰۳.mp3
27.19M
صادق آهنگران شب دوم محرم ۱۴۰۳ شهر بروجرد استان لرستان نوحه از این زمین پر بلا بیا به خاطر حرم برگردیم برادرم ┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄