.
#پنجم_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
دست و پا گیرم و قلبم، نفسِ آه ندارد
دردِ سر سازم و پایم رمقِ راه ندارد
همنشینِ شبِ تارم، سحرم ماه ندارد
یوسفِ گم شده اَم، جز دلِ من چاه ندارد
آنقدَر گریه کنم، یوسفِ من از سفر آید
آنقدَر ناله کنم، تا به سراغم پدر آید
شِبه زهرایم و خصمم به رویم، پنجه کشیده
خویش را میکِشم از درد، به این قدّ خمیده
مثلِ من، هیچ کسی طعمِ اسیری نچشیده
آن یتیمم که کسی، همچو من آزار ندیده
کار دستِ همه داده بدنم، بسکه شکسته
پدرا! دختِ یتیمت سرِ راهِ تو نشسته
خواب دیدم که به دیدار من اینجا، به سر آیی
در خراباتِ خرابه، تو به وقتِ سحر آیی
دانم از این سرِ مو کنده ی من، دیده تر آیی
جای سیلی چو به رویم نگری، خونجگر آیی
جای آن دستِ نوازشگرِ تو، مُشت چشیدم
من به این قافله با پا نه، که با زجر رسیدم
آمدی ای سرِ پر خون؟ چه سری! عیب ندارد
جز سری، از تو نمانده اثری! عیب ندارد
گر نداری ز یتیمَت خبری، عیب ندارد
نیمه جان دخترِ خود را ببَری، عیب ندارد
راستی! داشت مرا زجر، دلِ شب خفه میکرد
گر نمیدید مرا مادرِ زینب، خفه میکرد
هیچکس یارِ یتیمِ تو نشد، در شب صحرا
ناگهان قسمتِ من شد، بغلِ حضرت زهرا
او نشان داد پس از بوسه بمن، باقیِ رَه را
او نشان داد بمن بر سرِ نِی، جلوه ی مه را
بعد از آن، رَاسِ تو در بزمِ عدو جلوه گری کرد
قاریِ تشت نشین، دفع ز ما هر خطری کرد
خواهرم داشت در آن همهمه میمرد، ز تهمت
دخترت داشت به پیشِ همه میمرد، ز تهمت
داشت ناموسِ تو و فاطمه میمرد، ز تهمت
عمه هم داشت در آن واهمه میمرد، ز تهمت
خیزران را به لبِ خویش خریدی، به چه قیمت؟
که نگوید ز کنیزی سخنی، دشمنِ عصمت
#شب_سوم_محرم
#محمود_ژولیده ✍
.
4_5803097284774210622.mp3
زمان:
حجم:
3.28M
#شور_مقتل
#شور_امام_حسین
باور ندارم. . برادر من
غرق به خونی. . برابر من
دارم می بینم. که میری از حال
تنه تو افتاد. تو شیب گودال
غرق خونه شدی مقابلم. نیمه جون شدی مقابلم
کاش. می مردم و نمی دیدم که عریون شدی مقابلم
حسین جان حسین. حسین. حسین.
خدا یا دیدم سنان و اومد
به پهلوی تو نیره فرو کرد
خدا یا دیدم شمر با یه خنجر
اومد به قصد بریدن سر
وقتی خواهرت می بینه و با پا میشینه رو سینه و
می بره سره تورو حسین بی حیا از روی کینه و
حسینم. حسین. حسین. حسین.
با خنجره کند به حنجرت زد
به حنجرت از پشت سر ت زد
با خنجر کند ضربه ها می زد
به سختی سر رو ازتن جدا کرد
بعد تو میرم اسارت و شروع میشه دیگه غارت و
بعد تو تاره شروع میشه به آهل خیمه جسارت و
#رضا_نصابی ✍
.
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
یا امیرالمومنین علیهالسلام
یا علی اکبر علیهالسلام
جهان مُلکی است بی پایان که سلطانش علی باشد
صراطالله است آن راهی که پایانش علی باشد
علی عینِ کتابالله آیاتش شروح او...
ولایت را کسی فهمد که قرآنش علی باشد
حدیث من یمت... فرمود جان دادند عُشّاقش
خوشا آن خانهی قبری که مهمانش علی باشد
به مقداد و به سلمان و ابوذر میخورم سوگند
کسی که پای حیدر ماند تاوانش علی باشد
به قربان علی زهراست از اول، یقیناً هم
به قربانش به قربانش به قربانش علی باشد
پیامبر گفت در دوزخ نمیسوزد هر آنکس که
فقط یک ذره از ذرات ایمانش علی باشد
تبار عاشقان تنها به قنبر میرسد در اصل
بزرگ است آنکه آقای نیاکانش علی باشد
بهشت ماست آنجایی که نامش را نجف گفتند
حرم باشد دلی که نقش ایوانش علی باشد
قیامت نامهی اعمال ما را زود میپیچند
خوشا آن نامهای که جای عنوانش علی باشد
حرم وقتی حرم شد که دل آرامش حسین است و...
نگهدارش علمدار و نگهبانش علی باشد
حرم وقتی خیالش تخت میباشد که میبیند...
سلحشورش علی باشد رجزخوانش علی باشد
حسین از عمر میخواهد فقط دورِ علی گردد
به دامانش علی باشد به دستانش علی باشد
من از حال پدر دنبال اکبر خوب دانستم
فقط جانش علی باشد فقط جانش علی باشد
(حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۲۲)
#دکتر_حسن_لطفی ✍
.
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
در بغل میگیرمت افسوس دَرهَم میشوی
گاه پیدا میشوی و گاه مبهم میشوی
اینکه بر دوش من عمری بود تابوت تو بود
در عبا میچینم اما زود دَرهَم میشوی
بوسهای حتی تنت را نامرتب میکند
آه با نازی عزیزم نامنظم میشوی
پیش زینب پیش تو دارم خجالت میکشم
وای داری بر سرم خاک دو عالم میشوی
خیمهام را دخترانم را صدایت کُشت کُشت
آبرویم مرهم این چند مَحرم میشوی
روی زین اسب بودی نیزهها پیچاندنت
روی زین از درد دیدم هرطرف خم میشوی
نیزه هم قلبش به حالت سوخت وقتی که دید...
طعمهی یک دشت تیغ و دشنه از دَم میشوی
روی یال اُفتاده بودی اسب راهش را ندید
روی یال اُفتادی و دیدم فقط کم میشوی
قاتلت تا دید وضعم را به حالم گریه کرد
قبل آن گودال داری قتلگاهم میشوی
خوب شد لیلا کنارت نیست هنگام غروب
بر سر سرنیزهای با زور محکم میشوی
(حسن لطفی)
#دکتر_حسن_لطفی ✍
.
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
پیشِ چشمانِ همه دست به زانو اُفتاد
خواست تا پاشود ای وای که با رو اُفتاد
باید او پاشود از خاک جگر جمع کُنَد
یک عبا پَهن کُنَد تا که پسر جمع کُنَد
پیرمَرد است عصا خواست ولی خندیدند
او کم آورد عبا خواست ولی خندیدند
این اَنارِ حرم است آه چرا ریخته است
چقدر حضرت اکبر به عبا ریخته است
تا علی رفت به دنبالِ دلش راه اُفتاد
قبلِ شهزاده ببین رویِ زمین شاه اُفتاد
یک "پدرجانِ"دگر از پسرش خواست نَشُد
این جوانمُرده پس از این کمرش راست نَشُد
پیشِ چشمان همه دست به زانو اُفتاد
بغلش کرد ولی حیف که بازو اُفتاد
هیچکَس زیرِ بغلهایِ پدر را نگرفت
دست تنهاست کسی جایِ پدر را نگرفت
نیزهای خورد تکان ، از جگرش داد کشید
دست بر سینه که زد با پسرش داد کشید
غارتِ قامتش اینجا صلواتی شده بود
بدنش با شن و شمشیر چه قاطی شده بود
ساعتی از بدنش از بدنش تیغ کشید
با دو انگشتِ خودش از دهنش تیغ کشید
لَخته لَخته زِ دهانش چقدر خون آوَرد
تکیه میداد به آن نیزه که بیرون آوَرد
بِینِ آغوش کشیدش تَنِ او بند نَشُد
خواست تا بوسه بگیرد همه دیدند نَشُد
کاش سمتِ حرم اکبر نَبَرَد برخیزد
عمهاش دست به معجر نَبَرَد برخیزد
از علمدار کمک خواست که خواهر را بُرد
خواهری آمد و با خود دو برادر را بُرد
پیشِ چشمان همه دست به زانو اُفتاد
دید پَهلویِ علی را و به پهلو اُفتاد
به عبا جمع نمود و به عبا پَهنَش کرد
بُرد در خیمه کنارِ شهدا پَهنَش کرد
عصر شد خیمهی آتش زده با دختر سوخت
هم عبا سوخت و هم خیمه و هم اکبر....
#دکتر_حسن_لطفی ✍
.
.
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹داغ عالم🔹
چه صبحی؟ چه شامی؟ زمان از تو میگفت
چه جغرافیایی؟ جهان از تو میگفت
ازل تا ابد ساحت آفرینش
به هر شکل و با هر زبان از تو میگفت
از آغاز عالم، از اندوه آدم
قدیمیترین داستان از تو میگفت
چه کردی تو ای ماه منظومۀ عشق؟
که هر گوشۀ کهکشان از تو میگفت
افق تا افق خون تو میدرخشید
کران تا کران آسمان از تو میگفت
دل سنگها از غمت آب میشد
اگر کوه آتشفشان از تو میگفت
و هر باد هقهق تو را مویه میکرد
و هر رود نرم و روان از تو میگفت
و هر آه محو غمت بود هر دم
و هر آینه ناگهان از تو میگفت
تو ای جان کعبه! حرم از تو میخواند
تو ای روح مسجد! اذان از تو میگفت
رجزگریۀ کودکان میسرودت
نگاه تر مادران از تو میگفت
در آرامش پیرهنهای مشکی
هیاهوی پیر و جوان از تو میگفت..
به خود آمدم، جمعیت سینه میزد
به خود آمدم، روضهخوان از تو میگفت
یقینیترین داغ عالم تویی، تو!
دل سوخته بیگمان از تو میگفت
#فاطمه_عارفنژاد ✍
.
.
#شب_هشتم_محرم
السلام علیک یا اباالحسن یا علی بن الحسین الاکبر
همه عالم به تماشای تو مشغول شدند
ز تماشا به تمنای تو مشغول شدند
آمدی تا که به دنیا همه مبهوت رخت
به مناجات و به نجوای تو مشغول شدند
هر چه دل بر خم گیسوی تو در هم پیچید
به سر زلف چلیپای تو مشغول شدند
همچو یوسف به خریدت همگان آمده اند
دو جهان بر سر سودای تو مشغول شدند
جبرئیل آمده با خیل ملک حیران اند
همه بر چهره ی زیبای تو مشغول شدند
هر چه لیلا به تمنای تو مجنون شده اند
به طواف رخ لیلای تو مشغول شدند
هر که جان داد ز دیدار رخت زنده شده
چون که با هوی مسیحای تو مشغول شدند
اَشبه الناسِ نبی خَلقاً و خُلقاً بودی
همه با وحی سخن های تو مشغول شدند
آمدی تا که به میدان سپه از هم پاشید
بس که با دیدن سیمای تو مشغول شدند
همه ی لشکریان دست کشیدند ز جنگ
مست و شیدا به تماشای تو مشغول شدند
جمله ی العطش و ثقل حدید از تو چه بود
که ملائک به معمای تو مشغول شدند
اِحمَلوا نعشَ اَخیکم به حرم ، هر چه جوان
به بیابان پی اعضای تو مشغول شدند
با حسین گِرد عبا قصد زیارت کردند
یا که با جُستن اجزای تو مشغول شدند
گفت احمد همه ی اهل بهشت اند جوان
بس که با عشق و تولای تو مشغول شدند
شنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۳
#محمدعلی_شهاب ✍
شب هشتم محرم ۱۴۴۶
.
.
#امام_حسین علیه السلام
در وصف تو صدها قلم و هم قدمت نه
ما دم دمی و هُرم مسیحای دمت نه
از درک تو بویی نبرد هرکه در این بزم
بر دوش علم دارد و درک المت نه...!!!
هرجا گرهی باز نشد از تو بریدیم
یک ذره ولی کم بشود از کرمت نه
هرچند هزاران غزل ناب سرودیم
هم رتبه ولی با اثر محتشمت نه
تلخ است که بخشندگی ات در صف محشر
مشمول جهانی شود و اهل غمت نه...!
نشناخته ام گرچه تو و حق نمک را
هرچیز بگیر از منِ مجنون، حرمت نه...
#محمدجواد_منوچهری
.
.
مُسمّط مربّع عاشورایی روضهیِ امام حسین علیه السلام
کف میزنند چون کفِ گودال محشر است
کف میزنند خنجرشان رویِ حنجر است
کف میزنند صحبتِ ناموس و معجر است
کف میزنند حرفِ اَلنگویِ دختر است
کف میزنند دورِهمی در مقابلِ ....
مَرکب که رَم کند که شود پیکرِ تو لِه
بر رویِ نیزه رفته سرت وای بر حرم
لِه شد حسین بالوپرت وای بر حرم
در روضه سوخته جگرت وای بر حرم
پایِ سرِ تو وُ قمرت وای بر حرم ......
دستی دراز شد طرفِ معجرِ کسی
آتش گرفته روسریِ همسرِ کسی
چنگی رسید و گوشِ کسی پارهپاره کرد
بر این حرم حرامیِ هرزه اشاره کرد
پُر چنگهایِ خالیاش از گوشواره کرد
یک دسته نبشِ قبرِ گلِ شیرخواره کرد
پیشِ رباب کَنده شده از تنش سرش
بر رویِ نیزه بسته شد ای وای مادرش
پایِ سرِ به نیزه حرم پابرهنه بود
ترسیده بود دختری از شعلهها و دود
اعمالِ مسلمین که شده بدتر از یهود
سیلی و تازیانه و مُشت و لگد .... کبود....
کرده تمامِ پیکرِ ناموسِ دربهدر
دیدی شدم عزیزِ دلم با که همسفر!!!
همراهِ کاروانِ تو شد اَخنس و سنان
آمد به لب به زیرِ لگد جانِ دختران
قرآن نخوان که سنگبهدستند شامیان
سیلی نخورده نیست کسی بینِ کاروان
با آه و گریه رد شدم از قتلگاهِ تو
دلگرمیِ حرم شده نازِ نگاهِ تو
بر رویِ نیزه سایهیِ رویِ سرِ منی
گریان به فکرِ حالِ من و معجرِ منی
شلّاق زد ولی تو فقط رهبرِ منی
من پایِ سر سفر کنم و باورِ منی
پایِ سرِ به نیزه سرِ خواهرت شکست
دشمن طناب بر رویِ دستِ رباب بست
بسته شده دو دستِ من و چشمِ نیزه آه
میریزد از گلویِ تو خونهایِ تازه آه
مکشوفه شد عزیزِ دلم باز روضه آه
دور وُ بَرِ من است پر از چشمِ هرزه آه
این ابتدایِ روضهیِ ناموسِ مرتضاست
ندبه بخوان که همسفرم شمرِ بیحیاست
#عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
#شب_هشتم_محرم
🏴 #محرم۱۴۰۳
#زمینه
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#سبک_یا_ثارالله_و_بن_ثاره
#داوود_قاضی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
"سربند"
یا ثاراللهِ و بن ثاره
قلبم از عشق تو بی قراره
یه تسبیح - تربت باهامه
ضریح تو - میون دستامه
دلم تنگه - شاهد این حرفام - بارون اشکامه
فدای خشکی لبات / حسین جان ۳
جوونی ما به فدات / حسین جان ۳
کی میبریم به کربلات حسین جان ۳
الهی جونم به فدات // حسین جان ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
جِسمِ تو رو ای نازنینم
چطوری روی عبا بچینم
مثه دونه - های یه تسبیح
شدی روی - خاکا تو تشریح
بمیرم که - ورق ورق کردن - تو رو ای مفاتیح
پخش شدی روی زمین / علی جان ۳
روی من و نزن زمین / علی جان ۳
بلند شو اشکامو ببین علی جان ۳
الهی جونم به فدات // علی جان ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
جونم به لب اومد علی جون
پاشو عمه اومده توو میدون
عصای دستام بودی اما
روی خاکی - ولی ارباً اربا
ببین دارن - میخندن به اشکام - پاشو گل لیلا
رحمی به چشمای ترم / علی جان ۳
پاشو که خم شد کمرم / علی جان ۳
عمه رو برگردون حرم / علی جان ۳
الهی جونم به فدات // علی جان ۳
.👇