eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه ا آروم جونم.mp3
9.58M
﷽ 🎶 زمينه | آروم جونم فاطمه كربلايی مجتبی دسترنج
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری
[WWW.MESBAH.INFO]Shab-4-Fatemieh-95Rooz-1399[08].mp3
21.89M
🎤 حاج امیر کرمانشاهی مادرو از مادرها سوال کنید روضه خون هاتونو این شبها حلال کنید خدا نیاره اما خیال کنید تصور کن یه نامحرم با ناموست در افتاده توی خونه نشستی و آتیش روی در افتاده دری که با لگد خوردن به روی مادر افتاده در افتاده یکی پشت در از پشت سر افتاده یه مادری رو روز روشن بکشن چه کار میکنی بگو نه مادرت زنه همسایه اصلا چه کار میکنی بگو تصورش سخته تو رو امام حسن چه کار میکنی بگو مادر مادر مادر روضه مادرو از مادرها سوال کنید روضه خون هاتونو این شبها حلال کنید خدا نیاره اما خیال کنید تصور کن یه مادر رو که بین دردسر باشه ببینه جون اولادش دم در تو خطر باشه یه مادری زمین میفته بی هوا چه کار میکنی بگو گوشه چادرش بمونه زیر پا چه کار میکنی بگو حرمت اونو بشکنن غریبه ها چه کار میکنی بگو مادر مادر مادر روضه بی سرو از این مادر سوال کنید روضه خون هاتونو این شبها حلال کنید خدا نیاره اما خیال کنید تصور کن کبوتر رو ببینی بی پر و باله تصور کن یه مادر که کنار شیب گوداله ببینه میوه قلبش ته گودال پاماله سر ذبح سر بچه اش چجوری جار و جنجاله تمام زندگیتو غارت بکنن چه کار میکنی بگو به خواهرت اگه جسارت بکنن چه کار میکنی بگو @navaye_asheghaan
4_6019285447165876266.mp3
3.37M
نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد-حسن مُرد می میرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی چنان زد که دیگه نمی ره رد اون کبودی نشست و نشستم شکست و شکستم تا این طور نلرزم باید که چشامو می بستم مادر زمین خورد -حسن مُرد دلم خون ِ از بس بزارید بگم این رو هم پس یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دس شب سرد تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواس زد بی هوا زد-با پا زد @navaye_asheghaan
4_6007937469259977107.mp3
2.27M
الهی نیاد روزی مردی دستاش بسته باشه الهی نباشه مردی از دنیا خسته باشه دست همسرش... شکسته باشه اشکه تو چشم مردای عالم یعنی هزار تا حرف نگفته اگه ببینه غصه فراوون از پا میافته این خبر ورد زبانها افتاد حیدر از پا افتاد پشت در حضرت زهرا افتاد حیدر از پاافتاد در روی ام ابیها افتاد حیدر از پا افتاد اول مظلوم یاعلی یاعلی باغبون الهی یاسش رو تو آتیش نبینه دوسه ماهه میره تو کنج نخلستون میشینه محرمش شده... چاه مدینه از کی شکایت . کنه به این چاه اونی که کارش. دعای خیره قاتل مولاس. غلاف قنفذ دست مغیره باغ و گلهای علی پژمردن حیدرو میبردن حسنینشم کتک میخوردن حیدرو میبردن گفتنش سخت تره از مردن حیدرو میبردن اول مظلوم باعلی یاعلی @navaye_asheghaan
4_6046249616922383074.mp3
12.71M
شرمندم از تو     یاسِ جوونم پیشم بمون تا      زنده بمونم این هفته هایی که درد میکشی لحظه لحظه ش هر نفسی میکشم میشه آتیش به جونم این روزا روضه خون نمیخوام از میخِ در گریه م میگیره یادم میاد افتادی بینِ اون چل نفر گریه م میگیره ازمیخ در گریه م میگیره مظلومه ی من گریه کمتر کن فکری به حال و روزِ حیدر کن جای علی خیلی کتک خوردی مُردم برات تو کوچه باور کن ای همسرِ مظلومه ی حیدر... شرمنده م از تو      داری چقد درد دیدم مغیره           راهت رو سد کرد تا اومدم روی دوشم بزارم عبامو اومد به گوشم صدای لگد های نامرد این روزا تا میگی با ناله فضه بیا گریه م میگیره یاد گلِ نشکفته محسن با بچه ها گریه م میگیره تو کوچه ها گریه م میگیره باور نمیکردم بیاد روزی رو تو ازم پنهون کنی زهرا کردی وصیت ها،مگه میخوای حیدر رو بی سامون کنی زهرا ای همسرِ مظلومه ی حیدر... دارم میسوزم     با سوز چشمات پاهام میلرزه      میلرزه دستات پهلو به پهلو که میشی منم میکشم درد دیدم خودم پشت در که شکست استخونات ریحانه ام واست بمیرم قنفذ چه بد میزد به بازوت انقد قلافش بوده سنگین انگار لگد میزد به بازوت قنفذ چه بد میزد به بازوت وَ لستُ أدری خبر المسمار از سینه ی غمدیده میپرسم از خونِ پهلویی که خانوم به دیوار و در پاشیده میپرسم ای همسر مظلومه ی حیدر @navaye_asheghaan
4_5832198540062887191.mp3
2.33M
درو دیوار   گریه می کنه ای وای نوک مسمار  گریه می کنه ای وای مادری در   بین بستر افتاده تن تبدار   گریه می کنه ای وای درد پهلو   گریه می کنه ای وای دست و بازو  گریه می کنه ای وای چشم مادر‌   جایی رو نمی بینه زخم ابرو   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ سهم دختر نبی سیلی شد و علیک بالبکأ صورت مادر ما نیلی شد وعلیک باالبکأ بین اون شلوغیا غوغا شد و علیک باالبکأ در خونه با لگد تا وا شد آسمونْ خون  گریه می کنه ای وای دستِ لرزون  گریه می کنه ای وای داره زینب   غصه میخوره دائم دلْ پریشون گریه می کنه ای وای حال مضطر   گریه می کنه ای وای سر و معجر   گریه می کنه ای وای مجتبی هم   گوشه ای غریبونه واسه مادر   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ پیش مجتبی جنایت ها شد و علیک بالبکأ دوّمی اومد و سَدّ را شد و علیک بالبکأ روبه روی پسرش واویلا و علیک بالبکأ طوری زد که مادر افتاد از پا @navaye_asheghaan
4_5873173180901758767.mp3
1.33M
الهی بِدَمِ‌المحسن الهی بِدَمِ‌‌الزهرا الهی که همین جمعه بیاد منتقم زهرا یابن‌فاطمه .... به همون مادر بی حرم بیا یابن‌فاطمه ... به غریبی علی قسم بیا اللهم عجل لولیک الفرج @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم.. یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ▪️دلا بیا به سرای علی سری بزنیم ▪️به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم ▪️خبر رسیده که این روزها علی تنهاست ▪️بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم ▪️نشد برای مریض علی گلی ببریم ▪️بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم ▪️کسی به گرد یتیمان او نمیگردد ▪️بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم ▪️کنون که جان علی خفته است در دل خاک ▪️بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم ⬅️حالامردم مدینه راحت شدید مادرمان روکشتید دیگه صدای مادربه گوش نمی رسد اخه خودشان گفتند یاروز گریه کن یاشب خسته شدیم از گریه هات(روز) یتیمی بچه های مولایمان امام علی است ای کسانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای می دونم حاجت داری گرفتاری مریۻ داری جوان داری برای هرحاجتی امدید ازمادر پهلو شکسته درخواست نماید حاجت روا میشید اول مجلس همرا بشیم با صاحب الزمان بگیم اقاجان درکجای عالم در عزای مادر نشستی همه باهم صداش بزنیم یا صاحب الزمان ۲ ⬅️ابن عباس میگه بعد شهادت بی بی فاطمه رفتم سری به امیرالمومنین بزنم همین که وارد دهلیز خانه شدم دیدم فاتح بدر و خیبر - لنگر زمین و آسمان - رو زمین نشسته - حسنین رو زانوان علی نشستن - زینبین دور بابا میگردن - حضرت با انگشت موهای زینب رو مرتب میکرد - ابن عباس میگه یه صحنه ای دیدم جگرم آتش گرفت - هرخانه ای مادر از دست میده پدر دور بچها میگرده آخ قربان دردهای دلت برم آقا- نمیدانم داغ فاطمه چه کرده با امیرالمومنین که بچها دارن دور بابا میگردند اما عزادران مرگ مادربرای دخترها سخته چون مادر انیس دخترها است راز دل را به مادر میگه انشاالله هیچ خانوادهای را داغ مادرنشان ندهدیکی ازخاطرات مادرچادور نمازه که هیچ وقت یاد دخترنمی ره ... میگه زینب رفت چادر مادر رو پوشید اومد جلو بابا راه میرفت - بابا جان ببین شبیه مادرم شدم یا نه، آخ قربان دردهای دلت برم بی بی - میخواد دل بابا روشاد کنه )همه ما می دونیم دخترها علاقه ی زیادی به بابا دارند ومعرف هستدبه بابایی انشاالله هیچ خانواده ای را داغ بابا نشان ندهد یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندامامیدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمدند انشاالله حاجت روابشند از همين جا دلت را روانه کن کربلا برای علی اصغر امام حسین ناله بزنید چون با آن دستهای کوچکش خیلی گره های بزرگی رابازمی کنه انشالا به هرنیتی شرکت نموده اید حاجت روا بشیید اما مادرانی که بچه ی کوچک دارید کجای مجلس نشسته ای امروز به یاد مادر علی اصغر ناله بزنید اما ازهمه روضه خوان ، مادر علی اصغره، چه می گفت، عزیزان شما حاضرید کوچکترین خراشی زیر گلو بچه شما باشه اما این جایی روضه را اززبان مادر علی اصغربخوانم لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر آروم بخواب مادر چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر لالای علی اصغر تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری حسین. طاقت بیار خدای ما بزرگه ای اصغر آرم بخواب مادر زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر لالای علی اصغر لالا می گم بخوابی، تا عموت آب بیاره قول عموت عزیزم، اصلاً نشد نداره الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون 🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوبت رزم شیرمردان شد از سر خیمه ها پناهی رفت   *ابي عبدالله فرمود: علي جان! ميخواي بري ميدان برو، اما اول يه كم جلوم راه برو...*   رو به میدان جنگ با هیبت پسر شاه مثل شاهی رفت   باد تابی به زلف او انداخت دست در گردن عمو انداخت بغض غم پنجه در گلو انداخت پیش چشمان ماه، ماهی رفت   ای به قربان روی زیبایت اندکی صبر کن که بابایت خیره مانده به قد و بالایت پدرش تا کشید آهی رفت   اَشبهُ الناس به پیمبر گفت رو به ده ها هزار لشکر گفت نعره ای زد "انا ابن حیدر" گفت رنگ از صورت سپاهی رفت   *اول كه وارد ميدا شد، پيرمردهاي سپاهِ كفر كه پيغمبر رو درك كرده بودن، تعجب مي كردن، مي گفتن: اين پيغمبرِ وارد ميدان شده؟ ما با رسول خدا جنگ نداريم، اما تا صدا زد: " اَنَا علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب" تا شنيدن اسمش علي است، گفتن: سنگش بزنيد...*   دست پرورده ی یلی هستم خسته و تشنه ام ولی هستم من علی، وارث علی هستم هر کس از ترس سمت راهی رفت   رقص شمشیر او تماشایی ساخت از خونِ کشته دریایی میرود مثل باد هر جایی گه یمین و یسار گاهی رفت   با هر آنچه که میرسید زدند چون علی بود پس ندید زدند بر سرش ضربه ای شدید زدند چشمهای علی سیاهی رفت   آه از آنچه ضربه با وی کرد اسب را سمت خیمه ها هی کرد قسمتی از مسیر را طی کرد اسب در راهِ اشتباهی رفت    *همين كه دست گردن اسبش انداخت، خون فرق آقا روي چشماي اسب رو گرفت، اسب به جاي اينكه سمت خيمه ها بره اشتباه رفت تو دلِ دشمن...*   گله ی گرگها به دنبالش گفتنی نیست حال و احوالش غرق خون است یال و کوپالش یوسف اینبار در چه چاهی رفت   نیزه داران چه زود می آیند عده ای با عمود می آیند تیغها هی فرود می آیند نوبت سنگ و چوبها هم شد   وای من وِلوله است دور و برش جنگ یا هروله است دور و برش چِقَدَر حرمله است دور و برش غرق در تیر، سِبطِ خاتم شد   کربلا دشتهای قمصر بود پُرِ گلبرگهای پرپر بود آسمان و زمین معطر بود اِرباً اِربا ذبیحِ اعظم شد   *اينجا يه وقت ديدن صداش بلند شد:" عَلَیْکَ مِنّی سَلام"  يعني بابا! منم رفتم خدا نگهدارَت، يه وقت ديدن ابي عبدالله خودش رو با عجله رسوند، نگاه كرد يه عده جوانش رو دوره كردن، هر كسي داره يه زخمي ميزنه، براي رضاي خدا دارن ميزنن، اونايي كه كينه از علي داشتن يكي داره زِره ميبره، يكي داره سپر ميبره، يكي خود ميبره، ابي عبدالله از اسب پياده شد، اين چند قدم رو ميخواد راه بره، همه لشكر دارن نگاه ميكنن، مرحوم شيخ حُر عاملي نوشته: يه قدم برداشت حسين، يه وقت ديدن افتاد رو زمين، همه ي اونايي كه ميخواستن اين صحنه رو ببينن شروع كردن كف زدن، هلهله كردن...*   آمده بر سَرِ پسر بابا سر نهاده به روی سر بابا میکِشد آه از جگر بابا   * "فَصاحَ سَبعَ مَرّات..." هفت مرتبه هي صدا زد: "وَلَدي!.."پسرم حرف بزن با بابا" وَ بَكَى بُكَاءً عالِيا" حسين، بلند بلند گريه مي كرد...*   میکِشد آه از جگر بابا عمه اش دید و وقت ماتم شد   تک و تنها دوید صحرا را پُر کند تا که جایِ لیلا را با پسر کشته دید بابا را حفظِ جانِ رهبر مقدم شد   ازدحام و صف است واویلا سوت و جیغ و کف است واویلا هلهله با دف است واویلا دشمنش شادمان از این غم شد    *همه نوشتن جان داشت از بدنِ ابي عبدالله مفارقت مي كرد، يه وقت ديد يه دستي رو شونه اش نشست، حسين تازه تونست نفس بكشه، ديد خواهرش زينبِ، اما ابي عبدالله تا نگاهش به زينب افتاد، صدا زد: علي اكبر! عمه جانت زينب رو توي مدينه حتي زن هاي همسايه هم نديدن، پاشو ببين بين فوج لشكر دشمن اومده كنارِ من...*   خيز آبرويم را بخر عمه را از بينِ نامحرم ببر .