eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 آستان بوس خود خطابم کن بد حسابم ولی حسابم کن برکه ی خشکم و گل آلودم کوثر معرفت ، گلابم کن قَسَمت می دهم به جان جواد بعد اگر خواستی جوابم کن کرمت گر اجازه داد آقا پیش چشم همه خرابم کن من شبیه دعای بی روحم روح ادعیّه ، مستجابم کن ای خداوند عشق ، یا احساس نظری کن به خاطر عباس
قدمش ناگهان شتاب گرفت طرفش رفت و ظرف آب گرفت آب را بر روی زمین تاریخت درهمان لحظه قلب زهرا ریخت روضه کوتاه نکته سربسته حجره تاریک، حجره دربسته جگری رفته رفته سم می‌خورد پشت در دست‌ها به هم می‌خورد عرش را ناله‌ای تکان می‌داد تشنه‌ای روی خاک جان می‌داد زهر بی تاب کرد جانش را سوخت تا آب کرد جانش را مثل اکبر شده ولی بهتر ظاهر جسمش از علی بهتر این جوان آن جوان تفاوت داشت زخم زهر و سنان تفاوت داشت این جوان پیکرش که سالم بود جگرش نه سرش که سالم بود موقع دفن لااقل سرداشت بدنش می‌شد از زمین برداشت به تنش پای نیزه بازنشد در نهایت عبا‌نیاز نشد بگذرم؟ نگذرم؟ نمی‌دانم وسط چند روضه حیرانم تا بفهمم گریز آخر را می‌روم بیت‌های دیگر را تشنه در آفتاب بنویسم از زبانِ رباب بنویسم آدم تشنه تار می‌بیند همه جا را بخار می‌بیند بدتر اینکه غبار هم باشد یک بیابان، سوار هم باشد تازه حالا حساب کن دورش چندتا نیزه‌دار هم باشد در میان هجوم نامردان خواهری بیقرار هم باشد... ✍
«مرثیه شهادت جوادالأئمه علیه السلام» قدمش ناگهان شتاب گرفت طرفش رفت وظرف آب گرفت آب را بر روی زمین تاریخت درهمان لحظه قلب زهرا ریخت روضه کوتاه نکته سربسته حجره تاریک حجره دربسته جگری رفته رفته سم می خورد پشت در دستها به هم می خورد عرش راناله ای تکان می داد تشنه ای روی خاک جان می داد زهر بی تاب کرد جانش را سوخت تا آب کرد جانش را مثل اکبر شده ولی بهتر ظاهرجسمش از علی بهتر این جوان آن جوان تفاوت داشت زخم زهروسنان تفاوت داشت این جوان پیکرش که سالم بود جگرش نه سرش که سالم بود موقع دفن لااقل سرداشت بدنش می شد از زمین برداشت به تنش پای نیزه بازنشد در نهایت عبا نیاز نشد بگذرم؟نگذرم؟نمی دانم وسط چند روضه حیرانم تابفهمم گریزآخر را می روم بیت های دیگر را تشنه در آفتاب بنویسم از زبان رباب بنویسم آدم تشنه تار می بیند همه جا را بخار می بیند بدتر اینکه غبارهم باشد یک بیابان٬سوار هم باشد تازه حالاحساب کن دورش چندتا نیزه دار هم باشد در میان هجوم نامردان خواهری بیقرارهم باشد...
غصه هام یادم رفت-درد پام یادم رفت تشنگیم یادم بود-توی شام یادم رفت اون همه عذاب یادم مونده مجلس شراب یادم مونذه سر علی اصغر رو اورد روبرو رباب یادم مونده دور من تاب خورد و رفت روبروم اب خورد ورفت پیش چشم عمه هام عمدا شراب خورد و رفت وای ... ..... از گله یادم رفت-ابله یادم رفت زجرُ وقتی دیدم-حرمله یادم رفت دنبالم دوید یادم مونده موهامو کشید یادم مونده من روبا کتک اوردم تا مجلس یزید یادم مونده من رو عذاب داد و رفت اومد شراب داد و رفت تشنه بوم روبروم اسبش واب دادُ رفت ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شیر غران حرم-یا علی اکبر-علی علی اکبر تیغ بُران حرم-یا علی اکبر-علی علی اکبر هم سپهدار حسین با ابوفاضل هم نگهبان حرم یا علی اکبر علی علی اکبر شال حیدر رو-دور سر می بندی ذوالفقارش رو-به کمر می بندی وسط میدون-می ری و می تازی طوری می جنگی -از نفس می ندازی تو به میدون می ری یا اینکه پیمبر می ره یا-علی داره برای فتح خیبر می ره اینا از نسل همون فراریای احدن هر کدوم رو می بینی به یک طرف در می ره «یاعلی اکبر یا علی اکبر»…. تحت امر تو‌ عقاب-یاعلی اکبر-علی علی اکبر نوه ابوتراب-یا علی اکبر-علی علی اکبر لشکری پا به فرار می ذاره وقتی بذاری پا به رکاب-یاعلی اکبر علی علی اکبر اینقدر شیری-مختصر می جنگی داری انگار با-یک نفر می جنگی ضربه دستت-دست و سر می ندازه هرکسی پیش-تو سپر می نداره تو دل دشمن تو‌ جرأت جنگیدن نیست تا بیای می گه که میدون دیگه جای من نیست اینقدر سرعت ضربه هات زیاده که عدو سر بچروخه می بینه که سرش رو تن نیست یا علی اکبر علی علی اکبر ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
پرچمدار اومد-به نظر که حیدر کرار اومد پرچمدار اومد-یه نفر که نمی شه تکرار اومد پرچمدار اومد-اونکه زیر دست حیدر بار اومد چه قدر با جگر می ره-باهنر می ره دشمن از مقابلش داره در می ره زمین پیش پاش برخاست-پرچمش بالاست می رسه سر می زنه از چپ و از راست می گه یا علی-می ره با غضب مجموعه ای از غیرت و ادب تا جلو می ره-هی قدم قدم دشمنش می ره-هی عقب عقب نام اور عباس-اونکه رو‌ کعبه می ره منبر عباس نام‌ اور عباس-یه سپاهن با علی اکبر عباس نام اور عباس-یه کلام ختم کلام حیدر عباس تاکه-قدعلم می کرد-قلع و غم می کرد با یه ضربه شر چند تا رو کم می کرد چه قدر-؛صف شکن می زد-سر و تن می زد ضربه هاشُ مثل امام حسن می زد هم‌سمت یمین-هم سمت یسار شد همهمهُ-شد گرد و غبار سردار بنی هاشم اومده اخمش رو ببین-تیغش به کنار ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
enc_16922883466920420674436.mp3
2.88M
کاشکی بذارم روی پات آقا سرم رو پیش تو باشم نفسای آخرم رو دلم میخواهد روزی بشه تا که بتونم امسال بیارم کربلا من مادرم رو 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @navaye_asheghaan
آستان بوس خود خطابم کن بد حسابم ولی حسابم کن برکه ی خشکم و گل آلودم کوثر معرفت ، گلابم کن قَسَمت می دهم به جان جواد بعد اگر خواستی جوابم کن کرمت گر اجازه داد آقا پیش چشم همه خرابم کن من شبیه دعای بی روحم روح ادعیّه ، مستجابم کن ای خداوند عشق ، یا احساس نظری کن به خاطر عباس ✍️: @navaye_asheghaan
آستان بوس خود خطابم کن بد حسابم ولی حسابم کن برکه ی خشکم و گل آلودم کوثر معرفت ، گلابم کن قَسَمت می دهم به جان جواد بعد اگر خواستی جوابم کن کرمت گر اجازه داد آقا پیش چشم همه خرابم کن من شبیه دعای بی روحم روح ادعیّه ، مستجابم کن ای خداوند عشق ، یا احساس نظری کن به خاطر عباس ✍️: @navaye_asheghaan
. خیسم از عرق سرد-واقعا همینه درد مادرت نباشه آه-فکرشم نمی شه کرد مادر نباشه نگو دلم می ریزه مادر نباشه خونه به هم می ریزه حالا زبونم لال-فکر کن با هجده سال تو هر نفس هرشب-مادر بره از حال ذات الاحزان الطویله مادر مادر فی المدت القلیله مادر مادر ….. حرف رفتنو نزن-داره می میره حسن بشکنه دستی که روت-شد توی کوچه بُلن«د» افتادی ‌پیش چشم ما خیلی بد شد با چادر تو غرور من لگد شد بین در و دیوار-پهلوت شکست انگار خون لباست هست-زیر سر مسمار ذات الاحزان الطویله مادر مادر فی المدت القلیله مادر مادر … می کُشم قد خمت-مونده زینبُ غمت کربلا روز دهم-قتلگاه می بینمت می سوزی بازم مثل الان که سوختی می بینی بردن پیرهنی رو که دوختی مادر زبونم لال-توی همون گودال می بینی بانیزه-می ره حسین از حال آه ابدان السلیبه ای وای ای وای آه اطفال الغریبه ای وای ای وای @navaye_asheghaan
. می گن به پای هم پیر شین از قدیم بمون هنوز باید زندگی کنیم دیدی چه زودگذشت روزگارمون به ‌پای هم خیلی زود پیر شدیم نباید از دست بدم تورو ببین التماسم رو نرو دیگه خیالت راحت ای گلم خودم عوض می کنم درُ ببین دل نا آروممو نگیر خدا ازم خانوممو …. نگیر ازم نگاهای خاص تو نبر از این کوچه عطر یاستو اروم نفس بکش زخم سینه باز به هم می ریزه خانم لباستو قدم نزن خجالت می کشم تورو می زدن پیش چِشَم هزار دفه حاضرم جون بدم با قنفذ ولی روبرو نشم ببین دل نا آروممو نگیر خدا ازم خانوممو …. دیگه وسط نیار حرف رفتنو داری می کُشی تو فاطمه منو بمیرم برات که برا حسین بادرد بازو دوختی ‌‌پیرهنو بذار بگم حرف اخرو قرار بذاریم بعدش برو می بینمت توو نیزه شکسته ها می بینی تو بوریا پیکرو ببین دل نا آروم من تو قتلگاه نیا خانوم من ….. @navaye_asheghaan
. نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد-حسن مُرد می میرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی چنان زد که دیگه نمی ره رد اون کبودی نشست و نشستم شکست و شکستم تا این طور نلرزم باید که چشامو می بستم مادر زمین خورد -حسن مُرد دلم خون ِ از بس بزارید بگم این رو هم پس یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دس شب سرد تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواس زد بی هوا زد-با پا زد @navaye_asheghaan
uvs140518_121922~0.mp3
3.1M
🔹 بچه های اهل هیئت خدا میدونه اهل دردن فاطمیه تموم شد اما سیاهیا رو وا نکردن 🏴 علیهاالسلام 🎤 گ@navaye_asheghaan
‍ . داره می کشم لحظه اخری یه بغضی که می گیره راه نفس خدا نگذره از همون تیری که عصای سر پیریمو زد شکست نمونده دیگه بعد کرببلا انیسی به جز گریه زاری برام از عباس خوش قامتم موند فقط یه دونه سپر یادگاری برام اباالفضل خوش قد و بالای من بمیره برا دستت ام البنین شنیدم که از پشت عمودت زدن شنیدم که خوردی با صورت زمین کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی سر پیری واسم-نمونده عصایی ……. شده کار من بیقراری فقط همش تو بقیع روضه خونم برات می گن اینقدر بی هوا زد که رفت سه شعبه تا آخر نشست تو‌ چشات می گن تا تو بودی توی خیمه ها حسین غریبم قدش تا نشد کسی سمت خیمه قدم برنداشت تا بودی یه گوشواره هم وا نشد می گن تا که رفتی همه اومدن یکی داد می زد می برم معجرو یکی اونجا دنبال گوشواره بود یکی دیگه برداشتش انگشترو کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی سر پیری واسم-نمونده عصایی ……. می گن با تموم توون اومدی می گن خیلی سعی کردی اما نشد به دندون گرفتی تو مشکُ گلم می خواستی که برگردی اما نشد دیدی که چه جور آبرومونو برد جلو فاطمه اخر اون مشک آب می شینم با گریه می گم روبروش بیا بگذر از بچه من رباب رباب این روزا صورتش سوختهُ نمی یاد اصن توی سایه دیگه تکون می ده هی دستای خالیشو می شینه یه گوشه با گریه می گه کجایی علی جون-علی جون کجایی دارم واسه تو-می خونم لالایی 👇 @navaye_asheghaan
‍ . بچه های اهل هیئت-خدا می دونه اهل دردن فاطمیه تموم شد اما-سیاهیارو وانکردن به عشق مادر اباالفضل ابالفضل روضه گردن بیرق و علم روی دوشه هرکی می بینم مشکی پوشه مدینه رفتن ارزوشه قلبم از بین سینه-شده مسافر مدینه سه ماه گریه برا مادر-ختم به ام البنینه جان مادر اباالفضل …. مسیر امشب دلامون-یه قبر بی سایبونه زائر گریونش هرشب-مهدی صاحب زمونه برای مادر اباالفضل ابالفضل روضه خونه مادر ساقی بیقراره میون دستش مشک پاره برای حسینش عزاداره می باره بارون نم نم-داره می ره دیگه کم کم از توی روضش می گیرم-روزی ماه محرم جان مادر اباالفضل . .👇 @navaye_asheghaan
uvs140518_121922~0.mp3
3.1M
🔹 بچه های اهل هیئت خدا میدونه اهل دردن فاطمیه تموم شد اما سیاهیا رو وا نکردن 🏴 علیهاالسلام 🎤 @navaye_asheghaan
. همش غمت روی دل شکستمه ببین که پیرهنت هنوز تو دستمه نشد به پیکر تو سایبون بدم نمی تونم منم تو سایه جون بدم منو می کشه یاد‌ پیکرت منو می کشه داغ حنجرت منو می کشه خشکی لبت منو می کشه جسم بی سرت یه سال و نیمه کار خواهر تو‌ گریس یه سال و نیمه فکر حنجر بریدم یادم نمی ره دیدمت میون گودال یادم نمی ره نیزه از تنت کشیدم …… یه سال و نیمه که باهامه این عذاب دیدم سر تورو. تو مجلس شراب دل رقیه تو پر از شراره کرد باچوب خیزرون لبت رو پاره کرد منو میکشع مجلس شراب منو می کشه گریه رباب منو می کشه کار حرمله که ریخت رو زمین پیش چشمم اب برای دست بچه ها طناب اوردن شبیه پیرهن تو معجرم رو بردن سکینه و رقیه و رباب  تو بازار به جا تموم بچه ها کتک می خوردن .👇 @navaye_asheghaan
. ام البنین با چشم تر می خونه سوره کوثر اومده داره تو گوشش اذون می گه علی اکبر دنیام-ستاره شب اقام فدا پدر تو بابام ازت یه کربلا می خوام جونم-اسم تو‌ سر زبونم عکس حرمتو دارم به روی دیوار خونم جانم رقیه جانم«۳» اومده و دلا شاده یه لحظه همه به یاده مادربزرگش افتادن پا گهواره خونواده دنیا-اومده نفس بابا خیلی دوسش داره سقا مو نمی زنه با زهرا خانووم-اروم می شه اروم اروم با لالایی ربابُ-رو دستای ام کلثوم جانم رقیه جانم«۳» ✍ .👇 @navaye_asheghaan
. بیا و امضا کن گریه و نالم رو تا کربلا باشم تحویل سالم رو پیش پام بذار یه راهی تا که بشم قتلگاهی میون روضه بمیرم دور ضریحت الهی میون این سینه زنا جون بدم به پای علم کفن بدوزن برام از کتیبه های محتشم حسین حسین… ……. کاش تموم سالو-دور شما باشم یا پنجره فولاد -یا کربلا باشم صاحب کَرَم خونت اباد می رم و می یام من زیاد یا اینکه از باب قبله یا اینکه از باب الجواد دعایی نیست که میون اشک روضه ها نگیره خدا الهی که ارباب شما رو از ما نگیره حسین حسین… ….. قرار ما با هم -اربعین امسال با پرچم هیئت روبروی گودال لحظه خواطرخواهیه یاعلی هرکی راهیه با اجازه مادرش اونجا می خونیم ناحیه گره که داریم می خونیم روضه ی ام البنینو می نویسه دست بریده زیارت اربعینو حسین حسین… @navaye_asheghaan
. علیه_السلام باسلام و صلوات-همینا سینه زنات یه امامزاده باشه-مثلا تو یه دهات براش حرم می سازن-براش ضریح می یارن به بچه های زهرا-اینجا ارادت دارن تو که اخه کاری غیر از کَرَم نداری چه جوری قبول کنم که حرم نداری؟ صحنتو یه روزی اخرم حسن می سازیم به جون مادرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن«۳» …… شب تاره مثلا-بقیع داره مثلا چند تا گنبد طلا-با مناره مثلا فکر کن که ایوون داره-فکر کن علم می بینی با دو تا چشمت داری-چار تا حرم می بینی تو بقیع ببین شلوغی کربلا رو پنجره فولاد اقام امام رضا رو می خونم باز با چشم ترم حسن بخدا که خیلی نوکرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن«۳» @navaye_asheghaan
قدمش ناگهان شتاب گرفت طرفش رفت و ظرف آب گرفت آب را بر روی زمین تاریخت درهمان لحظه قلب زهرا ریخت روضه کوتاه نکته سربسته حجره تاریک، حجره دربسته جگری رفته رفته سم می‌خورد پشت در دست‌ها به هم می‌خورد عرش را ناله‌ای تکان می‌داد تشنه‌ای روی خاک جان می‌داد زهر بی تاب کرد جانش را سوخت تا آب کرد جانش را مثل اکبر شده ولی بهتر ظاهر جسمش از علی بهتر این جوان آن جوان تفاوت داشت زخم زهر و سنان تفاوت داشت این جوان پیکرش که سالم بود جگرش نه سرش که سالم بود موقع دفن لااقل سرداشت بدنش می‌شد از زمین برداشت به تنش پای نیزه بازنشد در نهایت عبا‌نیاز نشد بگذرم؟ نگذرم؟ نمی‌دانم وسط چند روضه حیرانم تا بفهمم گریز آخر را می‌روم بیت‌های دیگر را تشنه در آفتاب بنویسم از زبانِ رباب بنویسم آدم تشنه تار می‌بیند همه جا را بخار می‌بیند بدتر اینکه غبار هم باشد یک بیابان، سوار هم باشد تازه حالا حساب کن دورش چندتا نیزه‌دار هم باشد در میان هجوم نامردان خواهری بیقرار هم باشد... @navaye_asheghaan
. 📋 پرچمدار اومد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرچمدار اومد به نظر که حیدر کرّار اومد یه نفر که نمیشه تکرار اومد اون که زیرِ دستِ حیدر بار اومد چقدر با جگر میره/ با هنر میره دشمن از مقابلش/ داره در میره زمین پیش پاش برخاست/ پرچمش بالاست میرسه سر میزنه/ از چپ و از راست میگه یاعلی/ میره با غضب مجموعه‌ای از/ غیرت و ادب تا جلو میره/ هی قدم قدم دشمنش میره/ هی عقب عقب «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» نام‌آور عباس اون که رو کعبه میره منبر عباس یه سپاهن با علی‌اکبر عباس یه کلام ختم کلام، حیدر عباس تاکه، قد عَلَم می‌کرد/ قلع و قمع می‌کرد با یه ضربه شر چند/ تا رو کم می‌کرد چقدر، صف‌شکن میزد/ سر و تن میزد ضربه‌هاش و مثل/ امام حسن میزد هم سمت یمین/ هم سمت یسار شد همهمه‌ی/ شد گرد و غبار سردارِِ بنی/ هاشم اومده اخماش و ببین/ تیغش به کنار «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
1. 27.5.98.mp3
3.75M
🎤 هر که دارد علی ، خدا دارد در صفای علی ، صفا دارد روی قلب ستاره بنویسید مثل مولای ما كجا دارد ؟ چه كسی جز امام اول ما پسرش شهر كربلا دارد هر دارد مسیح مریم از خاک نعلین مرتضی دارد یا كدامین بزرگ در دنیا اینقدر دور خود گدا دارد آیت والیَ الولی مددی صده و ده بار یا علی مددی صاحب رودخانه ی كوثر دست پرورده اش بُوَد بوذر آن امامی كه در زمان نماز می دهت در ركوع انگشتر آن كه در لابلای جنگ اُحُد با نود زخم می كند محشر آن جوانی كه كار كوچك او كَندن چهار چوبه ی خیبر ذكر هر پهلوان به میدان ها اسد الله ، یا علی حیدر شاعر: علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی تمام لذت عمرم همین است که مولایم امیرالمومنین است
. دست من لرزونو چشم من گریونو می بینی تو این طشت لخته های خونو خواهرم حال زارم رو ببین جیگر پاره پارم روببین توی طشت داغی از کوچه ها تا همین لحظه دارم رو ببین می میرم با یاد روی کبود مادر من راهو گم کرده بود ….. مونده خوب تو یادم سوختم و جون دادم مثل اون گوشواره رو زمین افتادم مادر ناله ها زدیادمه چه جور اون بی حیا زدیادمه تو کوچه راه مادر رو گرفت اومدُ بی هوا زد یادمه گوشواره افتاد روخاکُ شکست تاخونه چند بار مادر می نشست ….. اینجا رو نی سر نیست بحث انگشتر نیست پای این طشت اخر صحبت زیور نیست غصه بی امونو می بینی سرای غرق خونو می بینی میون مجلس نامحرما می ریُ خیزرونو می بینی می میری با زخم دور و برش می بینی خاکستر روی سرش 👇
. زائر اربعين سلام رفيق اب قدرى بنوش خسته شدى چندساعت پياده امده اى؟ به نظر مى رسد شكسته شدى زيرِ چشم تو گودافتاده استراحت مگر نمى كردى؟ شب خود را ميان چادرها به گمانم سحر نمى كردى نه ولى استراحتم باشد بازهم راه خستگى دارد دست و پا هم اگر زمين بخورى احتمال شكستگى دارد ناخوداگاه درپياده روى كف پا زود درد مى گيرد دختر چار پنج ساله كه هيچ بخدا پاى مرد مى گيرد تازه اين در مسير هموار است كه در ان نه بلا نه آزاریست نه بيابان پيچ در پيچُ نه كه يك دانه بوته خاريست فكر كن دخترى همين اطراف عقب كاروان زمين خورد وسط راه شب به طور مثال بى هوا ناگهان زمين بخورد چه بلايى سرش مى ايد بعد؟! خوب زمين گيرمى شودقطعا با چنین وضع خوب معلوم است دخترك پير مى شود قطعا مى روى كربلاپياده ولى دست و پايت ميان سلسله نيست درتمام مسيرهمسفرت شمر و زجر و سنان و حرمله نيست... ✍ . @navaye_asheghaan