eitaa logo
کانال نوای عاشقان
20هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
436 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه؛ یادگار برادر.mp3
1.93M
علیه‌السلام 🔹یادگار برادر🔹 یاورات همه رفتن و، روز خیمه شده سیاه هیچکی نیست ببینه غریب، افتادی توی قتلگاه آخه چرا من، ببینم افتادنت رو؟ چرا من، ببینم جون دادنت رو؟ چرا من، ببینم شیب الخضیبی؟ چرا من، ببینم خد التریبی؟ اگه بابام زمین خوردنِ مادرتو دیده عمو حالا منم کسی که غمِ کوچه رو فهمیده عمو «زمین خوردی، من با تو زمین خوردم تو مقتل کنار تو، اسم مادرو بردم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیمه‌ها شده رنگ غم، قتلگاه شده رنگ خون اونجا بابا میگه بیا، اینجا عمه میگه بمون آخه چه جوری، توی این خیمه بشینم؟ چه جوری، تو رو غرق خون ببینم؟ چه جوری، عموجون طاقت بیارم؟ چه جوری، کسی غیر از تو ندارم؟ نمی‌ذارم عمو از سرت، یه تار مو هم کم بشه نمی‌ذارم تا من زنده‌ام، دل حرم پر غم بشه امام من، کی از تو جدا میشم مثل مادرم زهرا، تو راهت فدا میشم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادگار برادرت از حرم دیگه عازمه جون میدم تو راهت عمو، این وصیتِ قاسمه آخه چی میشه، نگو من کم سن و سالم چی میشه، نذا بسته باشه بالم چی میشه، توی این نهضت سهیم شم چی میشه، نمی‌خوام بازم یتیم شم اگه بذاری من هم میام، تو آغوشت پرپر میشم خون گلوم جاری میشه، مثل علی‌اصغر میشم تویی کعبه، من احرام خون بستم مثل مادرم زهرا، نذر تو می‌شه دستم شاعر و نغمه‌پرداز:
زمزمه۲؛ قُمِ اللَّیلَ.mp3
1.09M
علیه‌السلام 🔹الهی به حق حسن🔹 شاید زبانحال حضرت عبدالله بن حسن علیه‌السلام، در شب عاشورا بعد از این‌که برادرش برات شهادت گرفت: خدا ای خدا ای خدای حسین دلم می‌تپد در هوای حسین شنیدم که قاسم گرفته برات مرا هم بگردان فدای حسین دل نینوایی! برای رهایی، از این شام غربت، قُمِ اللَّيلَ شب اشک و زاری، اگر بی‌قراری برای شهادت، قُمِ اللَّيلَ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از این قافله جا نمان دل من! شب است و یتیمانه ناله بزن الهی الهی به حق حسین الهی الهی به حق حسن چه بی‌تابی امشب، نمی‌خوابی امشب تو ای قلب مضطر! قُمِ اللَّيلَ شب ماهتاب و، دعا مستجاب و کنار برادر، قُمِ اللَّيلَ شاعر:
واحدکند؛ حسینِ غریب.mp3
1.5M
علیه‌السلام 🔹یتیمِ حسن🔹 چی تو دلت گذشت ناگاه که دل بریدی عبدالله از دست عمه دست کشیدی کدوم صدا صدات کرده؟ کی از حرم جدات کرده؟ به سوی قتلگاه دویدی حالا تو قتلگاه تویی و منم شدی همسفرم دم رفتنم روی سینۀ من شدی جوشنم وای، یتیم حسن، رو سینۀ من، بذار سرتو وای، دلم می‌سوزه، می‌بینم آخه، تا حنجرتو «وای، یتیم حسن» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غم‌هات الان تموم میشه دردات الان آروم میشه تا چشماتو یه‌کم ببندی میریم با هم از این دنیا مهمونمون میشه بابا وقتش میشه دیگه بخندی الانه که بیان قوم نابکار واسه تشییع ما ده نفر سوار بیا تو بغلم بد به دل نیار وای، چشاتو ببند، اگه اومدن، بالای سرم وای، تمومه دیگه، کنار منی، نترس پسرم «وای، یتیم حسن» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قاسم اومد به استقبال از دیدنت شده خوشحال بابات حسن در انتظاره هم سن و سال تو بوده دیده خونه پر از دوده دیده که زهرا بی‌قراره چشمو بسته، شنیده که... بگذریم قد تو بوده دیده که... بگذریم از غمای شهیده که بگذریم وای، تازه می‌رسیم، به تنهایی و غمای علی وای، می‌دونی بابات، چه حرفا شنید، برای علی «وای، یتیم حسن» شاعر و نغمه‌پرداز:
زمزمه۱؛ عزیزِ جونم.mp3
2.77M
علیه‌السلام 🔹داغ یتیم🔹 به روی جسمت داری نشون از این جنگ هزار تا زخم از شمشیر هزار تا از سنگ جا مونده از جمل، از صفین این بغض و کینۀ دیرینه داغ تو و یتیمیت خیلی برام سنگینه چه جوری بی‌زره دووم آوردی دیدم که تو چه‌جور زمین می‌خوردی؛ آروم ندارم چیکار کنم با قصۀ محزونت چیکار کنم با این تن گلگونت؛ آروم ندارم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببند چشماتو فکر کن رسیده بابات تا که بگیره گرد و غبار از موهات با گریه‌هاش منم بی‌تابم جای بابات برات می‌خونم افتادی روی خاک صحرا عزیزجونم نکش به روی خاک غم پاهاتو بیا عذاب نده من و باباتو؛ چشاتو وا کن از داغ تو عمو داره می‌میره رسیدم اما دیگه خیلی دیره؛ چشاتو وا کن شاعر:
زمینه؛ قافله نور.mp3
1.5M
علیه‌السلام 🔹ماه مجتبی🔹 توی سینه‌ش تنگه نفس، دیده صبح محشرو دیده عروج اکبرو، از میون قتلگاه شده براش دنیا قفس، آسمونه روبروش می‌گرده به دور عموش، با خروش اشک و آه الحمدلله، می‌خونه که حاجت گرفته الحمدلله، برات شهادت گرفته داره، خدایا شوق پر زدن پر کشیده روح از بدن آسمونیا شاهدن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کیه که میاد مثل ماه، می‌درخشه صورتش مثه حَسنه هیبتش، اِن یکاده رو لبا زره نداره بر تنش، اما داره در عوض مردونه می‌خونه رجز، توی میدونِ بلا «اِن تُنکِرونی، اَنا بنُ حسن» رو لباشه انگار طنینِ خود علی توی صداشه میاد، ماه شب‌های مجتبی وارث عزم مرتضی سورۀ حُسن مصطفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میون دشت کربلا، می‌پیچه باز بوی یاس خدایا چقدر آشناس، شمیم این عطر ناب اما دلم داره می‌گه، تا که گل، پرپر می‌شه همه‌جا معطر می‌شه، وقتی گل می‌شه گلاب الله اکبر، شکفته بهاری معطر یا توی میدون، شده دوباره یاسی پرپر بازم داغ سنگین کوچه‌ها تازه می‌شه تو کربلا حَسنه باز صاحب‌عزا شاعر:
نوحه؛ السلام علی الحسین.mp3
1.33M
علیه‌السلام 🔹مجتبای کربلا🔹 باران اشکت شد عزای من ای مجتبای نینوای من ریزد چشم من، پشت پایت آب می‌لرزد عمو شانه‌های من جان شیرین من برو با ذکر یا حسن برو از اِن یَکاد می‌پوشانم بر تنت زره عشق خود را بر بازویت می‌زنم گره «ای مجتبای کربلا، ای ماه من» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جان آوردم تا یاورت شوم می‌خواهم قربان سرت شوم تو از کودکی، بابایم شدی می‌خواهم علی اکبرت شوم تیغم پیغامی از اجل می‌تازم چون یل جمل پیش هر تیر، پیش هر سنگ، قد علم کنم سر آوردم شاید زخمی از تو کم کنم «مظلومِ کربلا حسین، یابن الزهرا» شاعر:
واحدکند؛ حسینِ غریب.mp3
1.5M
علیه‌السلام 🔹هم پدر هم عمو🔹 دلم قرار نمی‌گیره موندن نداره این دنیا بذار فدات شم گل زهرا قاسم فدای لبخندت آغوشتو به روم وا کن خالی نباشه جای بابا تو بهاری واسه پاییز دلم تو که اشک می‌ریزی می‌ریزه دلم غمتو نبینم عزیز دلم وای، عموجون اگه، زره ندارم، غمت نباشه وای، فدای سرت، اگه سرم از، تنم جدا شه «وای یتیم حسن» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نوبتی‌ام اگه باشه نوبتِ قاسمه حالا داره صدام می‌کنه بابا تو دل مادرم غوغاست پشت سرم حرم غوغاست پیش روم اما عمو تنهاست ممنونم که اجازه دادی برم حالا پیش یه دنیا بالاس سرم بغلم می‌کنی دم آخرم؟ وای، شکسته شدی، خمیده قدت، فدات شم عمو وای، تویی که یه عمر، برام بودی هم، پدر هم عمو «وای یتیم حسن» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دارم می‌بینم از اینجا میای به سوی من اما لشکر سر راهتو بسته نیا عمو برات سخته ببینی با چشات، دشمن، بالا سرِ قاسم نشسته بسکه داره تنم زخمای شدید دیگه درد نداره زخمای جدید حلالم کن عمو قاتلم رسید وای، دلت رو سوزوند، اگه غم من، ببخش عمو جون وای، ببخش عموجون، که دیگه اجل، نمیده امون «وای یتیم حسن» شاعر و نغمه‌پرداز:
. یا ایها المومنون این هوا هوای زائر الحسینه یا ایها الکافرون این صدا صدای ناصر الحسینه ما ملت امام حسینیم ما پلت شهادتیم بیا حریف تو ما هستیم که سرباز ولایتیم از قطره خون مظلوم صد سینه سپر میجوشد در مکتب ابی عبدالله ششماهه کفن میپوشد (لبیک داعی الله۴) .................... يا ايها المومنون كربلا شروع فتح عالمين است يا ايها الكافرون فاتح تمام جبهه ها حسين است ما لشگر امام زمانيم ما از سپاه حيدريم بيا مرد اين ميدان ماييم كه عمري براين باوريم پا بر سر جان بگذاريم پا بر سر غيرت هرگز شيعه بدهد سر اما ، تن را به مذلت هرگز (لبيك داعي الله۴) شاعر : محسن عربخالقی 📢 حاج مهدی رسولی 🔶 یا ایهاالمومنون این صدا صدای زائر الحسینه... ۱۴۴۱ ۹۹ صوت⬇️⬇️⬇️
. من اومدم برا جنگ تن به تن انی انا القاسم وارث الحسن    منم فدایی شاه بی کفن  انی انا القاسم وارث الحسن    کریم اهل بیت بابامه دعای مادرم همرامه با یه ضربه تموم کار  سر ازرق توی دستامه    نجمه میگه که ماشالله  میگه بابام تبارک الله  میرسه از حرم تکبیر اباعبدالله    (انابن الحسن انابن الحسین)   رجز میخونم من با صوت جلی  انی انا القاسم من نسل علی    مدد میگیرم از والی الولی  انی انا القاسم من نسل علی    اره کم سن و سالم اما بوده استاد رزمم سقا حرز بابام دور بازوم نقش سربند من یا زهرا    فاتح بی بدل هستم من شیر شیر جمل هستم من صاحب جمله ی اهلا من عسل هستم من   (انابن الحسن انابن الحسین)   میلرزه زیر پام خاک کربلا  انی انا القاسم سبط المصطفی    ترسی ندارم از تیر و نیزه ها انی انا القاسم سبط المصطفی   حالا که نیست علی اکبر  میزنم من به قلب لشکر  @emame3vom تن دشمن میلرزه وقتی  توی میدون میگم یا حیدر  کربلا پر شد از تکبیرم قاتل دشمنه شمشیرم انتقام علی اکبر رو  خودم میگیرم    (انابن الحسن انابن الحسین)    حاج مهدی رسولی https://eitaa.com/emame3vom/28900 .👇
زمینه | من اومدم برا جنگ تن به تن - حاج مهدی رسولی.mp3
10.61M
زمینه | من اومدم برا جنگ تن به تن... بامداحی: حاج مهدی رسولی هیئت ثارالله زنجان قطعه‌ای از مجموعه "دلواپس محرمیم"
🍁•بر کویر سفره های سائلان .. 🥀روضه و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان 🌾🍂🌾🍂🌾 *امشب میخاییم برا این آقا و آقازاده هاش گریه کنیم .. از این جا به بعد سادات ببخشن منو ..* یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر آن توهستی آن توهستی آن توهستی آن تویی بعد از آن کوچه فقط روی لب تو آه بود غصه میخوردی از این که قد تو کوتاه بود وای مادرم .. مادرم .. اجازه بدید یه اشاره کنم هرکی میتونه عاشورایی گریه کنه .. میگه تو کوچه ها رسید به امام حسن گفت آقا منو شما هم سن و سالیم چرا انقدر زود موهاتون سفید شده؟! حضرت یه نگاه بهش کرد ، گفت ما بنی هاشم زود پیر میشیم .. سادات ببخشید این حرف حضرتُ من اینطور تکمیل کنم برات ..آره اینا ارثِ شونه یه مادر ۱۸ ساله ی پیرم دارن .. (خانوما صدامو میشنون بگم..) آره دو سه شب قبل گفتیم یه دختر سه ساله پیرم دارن .. جناده میگه حضرت اینو بهش گفت رفت ، میگه دیدم حضرت داره های های گریه میکنه .. گفتم یابن رسول الله چرا گریه میکنید آقاجان؟! فرمود جناده میدونی کجا موهام سفید شد؟!.. اون روزی که دستم تو دستِ مادرم بود .. (خواهش میکنم هرکی میتونه ناله بزنه من راحت بگم..) یه وقت دیدم کوچه تاریک شد .. یه وقت دیدم یکی داره میاد جلو .. مادرم نقش زمین شد .. ان شالله هیچ وقت نبینی چادر مادرت خاکی بشه .. دورو بر این گودال چقدر هوا تاریکه امامشونُ کشتن قیامتی نزدیکه شب پنجم ماه محرمه بدون مقدمه از عبدالله بگم برات .. یه وقت عبدالله دید صدا هل من ناصر امامش بلند شد .. اومد بالایِ بلندی بی کس و بی سپر نه سپر نه پسر .. چی میشه ای خدا میسوزه از جگر تو عطش یه نفر تشنه تو قتلگاه شمشیرو با خنجر میزاره رو حنجر پیش چشم خواهر رو به رویِ مادر میون قتلگاهش ببین غوغاست برا چی من بمونم عموم تنهاست این جا یه لحظه خانوم دست عبدالله رو رها کرد بی بی دستاشو گذاشت رو سرش .. عبدالله یه نگاهی این طرف و اون طرف کرد گفت الان وقتشه مگه تو از پسر جناده کمتری؟!.. میگن دوید به سمت عمو جانش دید یه عده دورش حلقه زدن .. اجازه بدید یه لحظه برگردم مدینه سادات ببخشید .. میدونید یاد کجا افتاد ؟ اون حلقه ایی که دور علی زدن .. مادرش زهرا رفت جلو دست انداخت کمربندِ علی رو گرفت یه نامردی گفت قنفذ زهرا نمیزاره علی رو ببریم چه کنم ؟.. گفت دستشو کوتاه کن .. انقدر با قلاف به دستِ مادر زد .. رسید به اون حلقۀ کینه .. رفت میون این نامردا .. یه وقت دید یه نامردی شمشیرشُ برد بالا .. دوید دستشو سپر کرد .. چنان زد رو دست عبدالله ، افتاد رو سینۀ حسین .. فکر کردی روضه عبدالله اینجا تموم میشه؟.. یهو یه نفر گفت برید کنار حرمله داره میاد گفتن حرمله بچه مزاحمه .. یه حرفی بهت بزنم ببخشید توروخدا برو امشب فکر کن رو این حرف من .. حرمله تیر زیاد زده کربلا اگه به عباس تیر زد فاصله داشت اگه علی اصغرُ زد با فاصله زد .. اگه به سینه حسین زد فاصله داشت .. اما اینجا راحت ایستاد از یه فاصلۀ نزدیک تیرُ گذاشت رو کمان چنان زد تو گلویِ عبدالله ..* دوتا داغ دوتا مصیبت عظما مدینه رو دل امام حسن سنگینی میکرد .. یکی بازویه مادر بود .. که هر دو تا رو تو کربلا بچه هاش دیدن .. یکیش امشب عبدالله بود ، یکی ام شکستن سینه استخوان های مادر فردا شب برات میگم با قاسمش چه کردن .. حالا با همین اشک چشمت دستتو بیار بالا شب پنجمه شبِ امام حسنُ یتیمشه به نیت پنج تن تو همین حالتون همه باهم پنج مرتبه همه باهم اللهم عجل لولیک الفرج .. 🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂