eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. نوحه شام غریبان امام حسین علیه السلام برده مرغانِ حرم، سر در گریبان  کرده بر پا ماتم شام غریبان  مانده بر دل ها  سوز عاشورا  داغ جانفرسا  ای حسین مظلوم  --  کربلا افتاده از جوش و خروش است  غنچه ها پرپر شده بلبل خموش است  پیکر پاکان  مانده بر میدان  با تن عریان  ای حسین مظلوم  --  عالم از امروز خونین تر ندارد  صحنه ای را دیده کو باور ندارد  یک طرف ارشاد  یک طرف بیداد  زین ستم فریاد  ای حسین مظلوم  --  تشنگان افتاده بر خاک بیابان  کربلا سیراب از خون شهیدان  لاله ها پرپر  باغ در آذر  باغبان مضطر  ای حسین مظلوم  --  لاله ها را پرشکسته، سربریده  رأس بابا در بر دختر بریده  بعد ثارالله  کار آل الله  ناله است و آه  ای حسین مظلوم  --  اسب ها را نعل تازه بسته دشمن  استخوان سینه ها بشکسته دشمن  دشمنان خوشحال  نیزه ها فعال  سینه ها پامال  ای حسین مظلوم  --  برجنایت های خود افزوده اعدا  دست غارت در حرم بگشوده اعدا  تیره شد عالم  از هجوم غم  شدّت ماتم ای  ای حسین مظلوم  --  بعد کشتن خانمان سوزی، دریغا!  بعد غارت آتش افروزی، دریغا!  خیمه ها سوزان  کودکان لرزان  گشته سرگردان  ای حسین مظلوم  --  کودکی بگرفته در دامن شراره  دختری را رفته از کف گوشواره  گوش خونین است  غصه سنگین است  قلب غمگین است  ای حسین مظلوم  --  با اسیران زینب کبرا چه سازد؟  یک زن تنها و این غم ها چه سازد؟  آن پریشان مو  اشک و غم پرور  می دود هر سو  ای حسین مظلوم  👇
. لب ها هلاک آب دل ها ز غصه آب غم آمده به دل رفته ز خیمه تاب کربُبلا پر از فریاد بی جواب حتی به کربلا دیده نشد سراب ذکر همه شده ( لا لا علی بخواب وای از دل رباب ) تکرار وای از دل رباب باید علَم گرفت راه حرم گرفت راه زیارتِ ساقی غم گرفت هرگز نمیشود پیمانه کم گرفت شد بسته آب وای از غم دلم گرفت محبوب فاطمه است هرکس که دم گرفت ( وای از دل رباب وای از دل رباب ) تکرار امشب شب غم است هنگام ماتم است دست نیاز من در دست پرچم است ای روضه خوان بخوان یک شب مرا کم است این شعر مختصر صد ها غزل غم است هاجر چه سوزناک مشغول این دم است ( وای از دل رباب وای از دل رباب ) تکرار میدان پر از غبار دل ها پر از شرار از ابر رحمتت ای آسمان ببار شش ماهه از نفس افتاده بی قرار شرمنده میشوم زین حرف ناگوار دستش جدا شده سقای تک سوار ( وای از دل رباب وای از دل رباب ) تکرار هنگامه شد به پا در بین خیمه ها آید خدای من فریاد ای خدا مادر به گریه گفت ماه دلم بیا با من عزیزکم قهری ؟ بگو چرا ؟ شیرین زبان من افتادی از نوا ( وای از دل رباب وای از دل رباب ) تکرار سرگشته خواهرت خشکیده حنجرت افتاده از عطش رو به عقب سرت دیگر نمانده آه نایی به پیکرت کم کم ترک خورد لب های پرپرت کم دست و پا بزن بیچاره مادرت ( وای از دل رباب وای از دل رباب ) تکرار آخر به مادرت حرفی بزن علی افتادی از نوا مرغ چمن علی سرباز من به تن کردی کفن علی در پیش دیده ام پرپر نزن علی لاله شدی چرا ای یاسمن علی ( وای از دل رباب وای از دل رباب ) تکرار شاعر: ‌👇
. تا که بابا تو را صدا میکرد محشری در حرم به پا میکرد با نگاهی به قد و بالایت یاد پیغمبر خدا میکرد تو که هستی که پیر میخانه با مناجات تو صفا میکرد ای دل آرام خوش صدای حجاز مأذنه بر تو اقتدا میکرد بوسه ای از لب تو هر دردِ پدری پیر را دوا میکرد دور از چشمِ شور مردم شهر از رخِ تو نقاب وا میکرد آتش روی بام خانه ی تو کوچه ها را پر از گدا میکرد تو ز اجداد خود چه کم داری نسبی پاک و محترم داری وارث آدم و کلیم و مسیح بهر احیایِ مُرده دم داری تو ز پایین پا ، ولایت بر کُرسی و نون و والقلم داری ما به نام تو سینه زن شده ایم حق شاهی ، تو بر عجم داری هم قدم با عموی خود عباس بر سرِ دوشِ خود علَم داری شانه هایت ز بس مودب بود دومین تکیه گاه زینب بود شاعر : تهیه به همت جواد افشانی .👇
. اشبه الناس پیغمبر اکرم تویی نزد آل عبا ،علی مُکرم تویی ای گل باغ دین تویی نور مبین یا علی جان(۲) نور دیدگان اهل ولایی علی اولین شهید آل عبایی علی غصه های پدر زد به جانت شرر یا علی جان(۲) دست پرورده ی حسین زهرا تویی محوِ در خدا و روحِ تولا تویی بر حسین غریب تویی یار و حبیب یا علی جان(۲) در شجاعت تویی حیدر خیبر شکن صبر وحلمت بودچون عموی خود حسن ای گل یاسمن شمع هر انجمن یا علی جان(۲) وقت رفتنِ تو، دل حسین خون شده دردهای دلش دوباره افزون شده تویی نور دلش همه ی حاصلش یا علی جان(۲) وقت رفتن همه اهل حرم گریه کرد بهر تو یا علی، شاه کرم گریه کرد تو نبی خصلتی پا به سر غیرتی یا علی جان(۲) رفتی و گفته ای من نوه ی حیدرم پسرم بر حسین، من علی اکبرم این بود جوششم بهر دین کوششم یا علی جان(۲) پدرت قامتِ خمیده آمد بَرَت یوسف فاطمه گرفت به دامن سرت آمده باشتاب بده بر او جواب یا علی جان(۲) در ره دین حق جانِ تو گشته فدا زین همه ظلم و کین، فرق تو گشته دوتا تویی نقش زمین پدرت دل غمین یا علی جان(۲) از ستم پیکرِ تو اربا اربا شده اشک چشمش روان یوسف زهرا شده قامتش خم شده صبر او کم شده یا علی جان .👇
2. تا که بابا.mp3
8.35M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا عَلیِّ بنِ الحُسَین (علیه السلام) قسمت اول : شعرخوانی تا که بابا تو را صدا میکرد شب هشتم محرم الحرام
2. لب ها هلاک آب 96.mp3
17.37M
( علیه السلام ) لب ها هلاک آب و .. شب هفتم محرم ۱۳۹۶ هیئت ثارالله ، قم
1. عباس علی ع ـ افشاری.mp3
4.99M
( علیه السلام ) سینه زنی ( واحد ) با صدای ماندگار عباسِ علی بازوی شیرافکن حیدر گفت این به برادر ای تاج سرم آیت حق ، مظهر اعجاز سازم تو سرافراز غارت شده مال من زین قوم ستمگر ای مونس و یاور مه جلوه گر آمد صبرش به سر آمد ضربا مثل آمد شق القمرآمد .
1. دشتی.mp3
3.83M
ابتدای مجلس لطفا به مطالبی که بین اشعار گفته می شود دقت بفرمایید ، این نوعی آماده سازی مخاطب برای ورود به روضه است با روسیهی دل به عنایات تو بستم یک عمر نمک خورده نمکدان بشکستم ! بر جرم و خطا عبدِ گرفتار ، منم من ستار تو هستی ی و گنهکار ، منم من من آمده ام ، تا که به تو ، دل بسپارم ... دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشتست گنه کار نیاید من بی کسم و جز تو کسی ، یار ندارم من در دو جهان جز تو به کس کار ندارم من درد دلم را به کس ابراز نکردم من سفره ی دل پیش کسی باز نکردم 4/2/1399
|⇦•یا به جایی خبر مرگِ پسر را.. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیها اجرا شده روز هشتم محرم ۹۸ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یا به جایی خبر مرگِ پسر را نبرید یا که بردید به تشییع پدر را نبرید *آخه امام صادق فرمود به زبون خودتون روضه بخونید* پدری داغ جوان دید ملامت نکنید رویِ زانو اگر افتاد شکایت نکنید رمقی نیست تکانی بدهید پایش را پس بگیرید همه زیر بغل هایش را نکند ناله که زد تن برایش بزنید جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید آی مردم جگرِ سینه زنان غم دارد غم سنگین شبِ هشت محرم دارد غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید ولدی گفت نشستُ ز جگر ناله کشید *تو مقتل ابن مقرم نقل کرده اونجا میگه ابی‌عبدالله وقتی رسید بالاسرِ علی اکبر فزع کرد .. یعنی هی داد میزد ولدی ..* ای جوان مرگ که مشغولِ عبادات خودی پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی؟! *دید یه تقلایی داره میکنه داره تقلا میکنه که انگار نفسش بالا نمیاد حضرت بغلش کرد با انگشت انداخت تو دهنش لخته‌ی خونُ که در آوورد روایت میگه یه شیهه ای کشید .. راحت شد .. سرشُ گذاشت رو سینه ش یه وقت دید یکی میگه پاشو ، پاشو همه‌ی لشکر دارن هلهله میکنن .. دارن همه میخندن .. دید اصلا ابی‌عبدالله انگار توی این عالم نیست گفت پاشو وگرنه موهامُ سر برهنه میکنم .. نمیدونم چیشد یهو ابی‌عبدالله پاشد حرف ورقش برگشت ، صدا زد جوانان بنی هاشم بیایید .. * خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است نیستی و همه دشت پیمبر شده است زرهت حرز علی داشت دریدند چرا گرگ ها چنگ به رویِ تو کشیدند چرا داغ سنگین تو را شانه به تاب نداشت تشنه بودی پدرِ تشنه‌ی تو آب نداشت سنگ پرتاب شده سمت تو خورده به سرم پهلویت را که دریدند در آمد پدرم نیزه نگذاشت که آه تو پایان برسد جان به لب های تو ای محتضر آسان برسد مانده ام با تو و اینگونه گرفتار شدن رشته رشته شده ای مثل عبای تن من
|⇦•نوبتِ رزم شیرمردان شد .. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نوبتِ رزم شیرمردان شد از سرِ خیمه ها پناهی رفت روبه میدان جنگ با هیبت پسر شاه ، مثلِ شاهی رفت باد تابی به زلفِ او انداخت دست در گردنِ عمو انداخت بغضِ غم پنجه در گلو انداخت پیش چشمانِ ماه ماهی رفت اباالفضل داره بدرقش میکنه .. برو عموجانم .. تا علی اکبر تو خیمه بود حرف از غربت نبود .. چون تمامُ کمال مثل پیغمبر بود ؛ حضورِ پیغمبر رو حس میکردن .. هیچ کسی حرف از غربت نمیزد. همچین که گفت من برم میدان ابی عبدالله یه لحظه معطلش نکرد ، فرمود برو.. تا اومد بره یهو عمه ها دورشُ گرفتن.. ارحم غُربَتنا .. رحم کن به غریبیِ ما ، کجا داری میری .. ابی عبدالله دید به دادش نرسه نمیتونه علی اکبر بره .. از کنارِ زینب جدا میشه ، ام کلثوم میگیرش ، ام کلثوم رهاش میکنه حضرت سکینه میاد ، حضرت جلو اومد فرمود رهاش کنید .. فإنه ممسوس في ذات الله .. این غرق در ذات خداست بزارید بره.. ای به قربانِ رویِ زیبایت اندکی صبر کن که بابایت خیره مانده به قد و بالایت پدرش تا کشید آهی رفت *هیچ شهیدی رو نداریم ابی عبدالله این کارو کرده باشه .. دیدن دنبالِ علی اکبر ‌.. (خودش گفت برو یه لحظه ام معطلش نکرد..) اما دیدن دنبال مرکبش حسین داره میدوه .. محاسن سفیدُ تویِ دست گرفته.. تمام صورت غرقِ اشکِ .. خدا شاهد باش کسی رو دارم به میدان میفرستم أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسولك .. ابی عبدالله اولین گریه کنه علی اکبرِ .. أشبهُ النّاس به پیغمبر گفت رو به دها هزار لشکر گفت نعره ای زد انابن حیدر گفت رنگ از صورتِ سپاهی رفت دست پروردۀ یلی هستم خسته ‌و تشنه ام ولی هستم من علی وارث علی هستم هر که از ترس سمت راهی رفت تا علی اومد تو میدان پیرمردا که پیغمبرُ درک کرده بودن گفتن این پیغمبرِ وارد میدان شده .. ما با پیغمبر جنگ نداریم.. اما تا گفت أنَا عَليّ بن الحسين بن علي نحن وبيت الله أولَى بِالنّبي.. اونایی که کینه از امیرالمومنین تو دلشون بود گفتن اسمش علیِ اَمونش ندین.. رقص شمشیرِ او تماشایست ساخت از خون کشته دریایی میرود مثل باد هر جایی گه یمینُ یسار گاهی رفت با هر آنچه که میرسید زدند چون علی بود پس ندید زدن بر سرش ضربه ای شدید زدن چشم هایِ علی سیاهی رفت آه از آنچه ضربه با وی کرد اسب را سمتِ خیمه ها هی کرد قسمتی از مسیر را طی کرد اسب در راه اشتباهی رفت دست گردن اسب انداخته ..خون فرق علی اومد رو چشمایِ اسبُ گرفت .. جایی رو ندید .. گلۀ گرگ ها به دنبالش گفتنی نیست حال و احوالش غرق خون است یال و کوپالش یوسف این بار در چه چاهی رفت قلم افتاد و طاقت از کف داد صحنه ای پیش او مُجسم شد زیر بار نوشتنِ این غم قامت استوارِ او خم شد نیزه داران چه زود می آیند عده ای با عمود می آیند تیغ ها هی فرود می آیند نوبتِ سنگ و چوب ها هم شد