.
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زینب
#اسارت
آمد دوباره رو به روی من سرت حسین
قربان زخمهای روی حنجرت حسین
از غارت خیام نگفتم برای تو
شاید بگویم و نشود باورت حسین
از علقمه به بعد نخوابیدهام هنوز
افتاده دست من علم لشکرت حسین
او تشنه شنیدن و تو گرم خواندنی
قرآن بخوان برای دل مادرت حسین
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
سنگ تو را به سینه زده خواهرت حسین
از روی نی سکینه خود را خطاب کن
چیزی نمانده جان بدهد دخترت حسین
پیغام تو به گوش جهان میرسد بلی
بانگی رساست حنجره اصغرت حسین
حالا زمان گذشته ولی موج میزند
بر دوش عاشقان علم لشکرت حسین
طبل و علامت و کتل و سنج را ببین
دسته به دسته آمده دور و برت حسین
سینه به سینه داغ تو را ارث بردهایم
زانو به زانوییم پی منبرت حسین
با جیفهٔ دو روزهٔ دنیا و آخرت
مرگا اگر معامله کردم سرت حسین
گفتم «سر» آن سری که به نیزه سوار شد
اما نگفتم اینکه چه شد پیکرت حسین
ما زندهایم و روضهٔ گودال خواندهاند
ما را ببخش جان علی اصغرت حسین
حسین صیامی
.
#حضرت_زینب
#اسارت
سینه ها لبریز ماتم بود بعد از کربلا
اشک ها سیل دمادم بود بعد از کربلا
از وداع جانگداز ظهر عاشورای تو
غربت عترت مسلم بود بعد از کربلا
بسکه از لبهای سقایت عطش باریده بود
آب هم در علقمه کم بود بعد از کربلا
سوره های قامت اکبر که قرآن دل است
مصحفی پاشیده از هم بود بعد از کربلا
روی زخم سینه و لبهای خشک قاسمت
از عسل یک جرعه مرهم بود بعد از کربلا
خون اصغر را که پاشیدی بسوی آسمان
ماتم اولاد آدم بود بعد از کربلا
جای خلخال زنان و دختران اهلبیت
در اسارت بند محکم بود بعد از کربلا
من خودم دیدم به پاس حرمت اشک یتیم
قامت یک نیزه را خم بود بعد از کربلا
بسکه نامت برده بود و بسکه سیلی خورده بود
سوی چشم دخترت کم بود بعد از کربلا
من که جا در دامن پر مهر کوثر داشتم
گوشه ی ویرانه جایم بود بعد از کربلا
هر زمان طفل صغیری دید زین العابدین
ناله اش با گریه توأم بود بعد از کربلا
واژه هایی مثل عباس و حسین و علقمه
همردیف اسم اعظم بود بعد از کربلا
خون پاکت دین جدت را جهانى میکند
ساقی ات عشق مجسم بود بعد از کربلا
اسماعیل پورجهانی
.
#حضرت_زینب
#اسارت
رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب
حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب
هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد
هزارسال ز داغ تو پیر شد زینب
سه چهار مرتبه با شمر همکلام شده
نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب
چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد
چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب
گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد
غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب
همان زمان که به سرنیره ها هلش دادند
نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب
نبودن تو و عباس کار خود را کرد
و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب
بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد..
بلند شو همه رفتند دیر شد زینب!
سید پوریا هاشمی
.
#حضرت_زینب
#اسارت
نمی گویم ز نوک نیزه با خواهر تکلم کن
نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحم کن
اگرچه غنچه ی بی آب، نشکفد اما
درِ فردوس را بگشا، به روی من تبسم کن
به چشم خارجی ما را تماشا می کند کوفی
به نی قرآن بخوان و رفع این سوء تفاهم کن
اگر بهر نماز شکر می خواهی وضو سازی
ندارم آب، با خاک سر زینب تیمم کن
تو قلب عالمِ امکانی و آگاهی از قلبم
به دریا با نگاه خود بگو، کم تر تلاطم کن
نگه با اختیار و اشک من بی اختیار آید
ز برج نی نظر ای ماه من امشب به انجم کن
اگر چه کاسه ی صبر مرا هم کرده ای لبریز
ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلم کن
استاد علی انسانی
.
.
#حضرت_زینب
#اسارت
آفتابا هلال ماه شدی
کاروان را چراغ راه شدی
بر سرم سایهء سرت افتاد
ما تَوَهَّمت یا شَقیقَ فؤاد
بر سر نی سر تو آیت نور
نِی شجر، من کلیم محمل طور
چشمهای تو محملم را برد
صوت قرآن تو دلم را برد
مصحف سرخ هیفده آیه
سر نی کرده بر سرم سایه
من شدم سایه بان پیکر تو
حال شد سایه بان من سر تو
کاش یک دم به خاطر دل من
خم شود نیزه در مقابل من
تا بگیرم ز نوک نی به برت
بزنم بوسه ها به زخم سرت
نیزه از خون حنجرت خجل است
نیزه دارت چقدر سنگدل است
نی که خم می شود مقابل من
او شود دورتر ز محمل من
کاش سنگی که خورده بر سر تو
خصم می زد به فرق خواهر تو
کس ندیده کنار یکدیگر
آفتاب و غبار و خاکستر
یاد روزی که مادرت زهرا
همچو جان در بغل گرفت مرا
شانه زد حلقه حلقه مویم را
غرق گلبوسه کرد رویم را
گفت: زینب تو نور عین منی
که شبیه من و حسین منی
گردش آفتاب و مه تا بود
این شباهت همیشه در ما بود
حال ای جان و دل ز من برده
این شباهت چرا به هم خورده؟
موی زینب سفید و موی تو سرخ
روی زینب کبود و روی تو سرخ
صورت من ز آفتاب، کبود
صورت تو ز سنگ، خون آلود
در دو چشمم نگاه خستهء توست
عکس پیشانی شکستهء توست
یا بیا خون ز صورتت شویم
یا تو خون پاک کن ز گیسویم
کاش می شد که جامه چاک کنم
خون ز پیشانی تو پاک کنم
کاش پیش از بریدن سر تو
می بریدند سر ز خواهر تو
تیر تا از کمان شتافته بود
کاش قلب مرا شکافته بود
نیزه بر صورت تو چنگ زده
کی به پیشانی تو سنگ زده؟
از سر تو شکسته تر، کمرم
از گلوی تو پاره تر، جگرم
آسمان بر سرم خراب شده
گرد ره بر رخم حجاب شده
یوسف فاطمه! عزیز دلم
از تو و دختران تو خجلم...
استاد حاج غلامرضا سازگار
.👇
بند اول✍
می سوزه قلب زار من
به یاد داغ کربلا
برای غربت تو و
لبای خشک بچه ها
😭
سخته برام
تحمل این همه درد
سخته برام
نباشه دوره عمه مرد
سخته برام
رحمی به تو کسی نکرد
😭
با گریه مانوسم کارم غمه
دور عمه زینب نامحرمه
واویلا واویلا وا غربتا
بند دوم✍
توی دلم غمی به پاس
جلو چشام کرببلاس
همیشه گریه میکنم
روضه ی من توو قتله گاس
😭
توو قتله گاه
یه عده پست میزدنت
توو قتله گاه
غرق به خون شد بدنت
توو قتله گاه
غارت شده پیرهنت
😭
بابای مظلومم ای بی کفن
ای غریب مادر دور ازوطن
واویلا واویلا وا غربتا
بند سوم✍
دیدم غمارو باچشام
طناب ودست عمه هام
روسرمون آتیش وسنگ
میزدن از رو پشت بام
😭
ناسزا بود
جای محبت و سلام
ناسزا بود
ورد لب مردم شام
ناسزا بود
قاتل ما توو یک کلام
😭
وای ازشهرشام و قوم یهود
رقیه وسیلی روی کبود
واویلا واویلا وا غربتا
💠💠💠
شور
آرزومونه با یک پرچم سرخ یا حسین
با همه سینه زنا بیایم تو بین الحرمین
تو کوچه پس کوچه های کربلا دم بگیریم
تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم
تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم
همه از پیر و جوون میزنیم به سینمون
جوانان بنی هاشــــم بیـــــاییــد 2
علی را بـــر در خیمـــه رسانید
چی می شه سینه زنان تو کربلات گریه کنیم
توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم
بخونیم نوحه به یاد لاله های پر پرت
بزنیم سینه کنار قتله گاه اصغرت 2
بخونیم در تب و تاب ؛ به یاد طفل رباب2
وای وای وای وای، به کربلا آب روان قیمت جان شد
حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد 2
چی میشه همه با هم یه شب بیایم تو کربلا
بخونیم نوحه به یاد اون امیر سر جدا
یاد دستهای قلم بر سر و سینه بزنیم
روی سینه یاد نوحه ی سکینه بزنیم
یاد دستهای قلم بگیریم با نوحه دم 2
ای اهل حرم میر و علم دار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد 2
شیر سرخ عربستان وزیر شه خوبان
که بود صاحب علم ، عَلم و بیرق و سیف
حَشم و بار غمم در رقمش ماه بنی هاشم
و عباس
ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل
علمدار .... سپهدار..... علمدار ابالفضل
ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 2
سقای حسین سید و سالار نیامد
ابالفضل ابالفضل ابالفضل 2
بر مشامم میرسد لحظه بوی کربلا
بردلم ترسم بمان ارزویه کربلا
تشنه ی آب فرات ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
وحه_زنجیر_زنی_واحد
بازم محرم، باز روضهی چشماتون
باز مرثیه ی بارون، باز گریهی زهرا
بازم محرم، بیچارگی زینب
اوارگی زینب، سرگشته صحرا
محرم، شور و حاله محرم،آه وناله
محرم، فصل آلاله محرم، گل غمینه
محرم، سوز سینه محرم، بزم هر ساله
به اذن زینب، دیوونهم، دیوونهم
برا داداشش میخونم، میخونم
از کرم حیدر مجنونم، مجنونم
حسین آقام ثارالله.....
بازم محرم، خورشیده که تب داره
ابری که نمیباره،شرمنده شده آب
بازم محرم، خون دل یک مادر
اصغر میزنه پرپر، وای از دل ارباب
محرم، دل میگیره محرم گل میمیره
محرم آسمون تیره محرم ماه عشقه
محرم راه عشقه محرم نقش تقدیره
دوباره وقت شیدایی، شیدایی
دل آشنای تنهایی، تنهایی
گذشته کار از رسوایی، رسوایی
حسین آقام ثارالله.....
بازم محرم، میریزه گل الماس
از چشم تر عباس، غصهش بیشماره
بازم محرم، رقص علم ساقی
دست قلم ساقی، مشکش شده پاره
اباالفضل ماه محفل اباالفضل رهزن دل
اباالفضل یاابوفاضل اباالفضل دلبر شاه
اباالفضل غیرت الله اباالفضل یا ابوفاضل
علم تو دستاش زیبا بود؛ زیبا بود
دل رئوفش دریا بود، دریا بود
عزیز قلب زهرا بود، زهرا بود
به اذن زینب، دیوونهم، دیوونهم
برا داداشش میخونم، میخونم
از کرم حیدر مجنونم، مجنونم
حسین آقام ثارالله....
بازم محرم، با قصه ویرونه
با اشکی که با رونه،با دختری تنها
بازم محرم، کی میخونه لالایی
جز دختری بابایی، واسه سر بابا
رقیه، موسپیده رقیه، قد خمیده
رقیه، بس که غم دیده رقیه، چشم کم سو
رقیه، گوشوارهت کو رقیه، از کی رنجیده
رخ سیپیدش نیلی شد،نیلی شد
نشون ضرب سیلی شد،سیلی شد
سه ساله اسمش بی بی شد،بی بی شد
به اذن زینب، دیوونهم، دیوونهم
برا داداشش میخونم، میخونم
از کرم حیدر مجنونم، مجنونم
حسین آقام ثارالله.....