eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5917890078285234813.mp3
11.28M
🍃التماس دعای فرج با دلی که غرق خونه با تنی که نیمه جونه چشمای من پره بارونه وقت پروازم رسیده زد شب هجران سپیده قامتم از غم خمیده جای ،زخم زنجیر ، شده نفس گیر ، امون از این غم مونده روی قلبم ، غبار ماتم ، از اون محرم غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد بند دوم ابرو بارون تو نگامه حوض خون تووی چشامه جای زنجیر رو شونه هامه روضه خونه کربلامو همسفر باعمه هامو جای خاره روی پاهامو یاد اون سه ساله،که تو خرابه ، روخاکا خوابید اون ، که نیمه ی شب ، سر باباشو ، تو یه طبق دید غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد بندسوم زهر دشمن داده آبم امشب آروم میشه خوابم عمریه من خونه خرابم بوی غم داره مدینه مونده بغضی روی سینه یاد قلب داغ سکینه وقتی بین گودال ، میون نی ها بابا رو میدید تیرو نیزه هارو ، آروم آروم از ، تن بابا چید غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💉 نسخه های ناب برای سرماخوردگی : 🍂 یکی از مشکلات اصلی مداحان در فصل زمستان و هنگام عوض شدن فصول سرماخوردگی می باشد. که در اینجا چند تا از بهترین نسخه های درمان سرماخوردگی و عفونت های ناشی از آن را برای مداحان عزیز و همه ی عزیزان می گذارم. 🍀 ۱ - یک لیوان آب جوش داده شده را که کمی سرد شده است را با دو قاشق عسل ( عسل را از عطاری ها و افراد مورد اعتماد تهیه کنید. عسلهای مارک دار بازاری و چینی، فایده ای ندارند) و لیموی تازه و یا آب لیموی طبیعی خوب مخلوط کنید و میل بفرمایید. یکبار صبح ناشتا یکبار هم شب. 🌺 ۲ - شیر را بجوشانید و در یک لیوان بریزید سپس چند حبه سیر را روی آن خُرد کنید و هم بزنید و بعد بخورید. روزی ۲ بار. 🍀 ۳ - یک انار سالم را توی تابه یا هر چیزی دیگه ای، روی آتش بگذارید تا بپزد، به مدت ۱۵ دقیقه، هنگام پختن صدای قُل قلش را می شنوید. بعد از آن غیر از پوستش همه ی محتویات داخلش را بخورید، فوری تأثیرش را احساس می کنید، حداقل روزی دوبار. 🌺 ۴ - روزی سه لیوان آب سیب ( سیب زرد خیلی بهتر هست) بخورید. 🍀 ۵ - سیاه دانه را نیم کوب کرده ( هشدار: سیاه دانه پس از نیم کوب کردن نباید زیاد بماند چون پس از ۸ ساعت اگر استفاده نشود و تنها نیم کوب شده بماند تبدیل به سم می شود) و بعد یک واحد سیاه دانه را با سه واحد عسل مخلوط کرده و بخورید، برای سرما خوردگی های پی در پی بسیار مفید می باشد روزی سه بار ، هر دفعه یک قاشق غذاخوری . در ضمن این دارو برای سنگ کلیه و مشکلات کلیوی بسیار عالی می باشد. 🌺 ۶ - دم کرده ی آویشن ( آویشن شیرازی بهتر هست) را روزی چند مرتبه بخورید . حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه دم بکشد . همچنین پودر آن را در غذا، شیر، آب و چای بریزید، برای درمان و پیشگیری از سرماخوردگی بسیار عالی هست. همچنین برای تقویت معده هم بسیار خوب است. در زمستان آویشن را زیاد استفاده کنید. 🍀 ۷ - هر وقت احساس گلو درد کردید فوری چند حبه سیر را به اندازه ی عدس خُرد کرده و با یک لیوان آب گرم که قبلا جوش داده شده است مخلوط کنید و بخورید دیگر سرما نخواهید خورد 🌺 ۸ - یک تکه پیاز را در گوش خود قرار دهید، سرماخوردگی ، سرفه و تب را درمان می کند، قوی تر از شربت سُرفه می باشد . ( البته سُرفه به تنهایی را هیچ وقت درمان نکنید، چون سرفه یکی از مهمترین ابزار دفاعی بدن هست و با خودش بیماریها ی زیادی را دفع می کند و درمان آن ممکن است موجب بروز بیماریهای لاعلاج یا سخت علاج شود) 🍀 ۹ - استفاده از شلغم به صورت آب پز، پختن با نمک و یا در آش و سوپ ها مفید می باشد. 🌺 ۱۰ - غرغره کردن ، نمک و لیمو و یا سرکه ی سیب و عسل 🍀 ۱۱ - استفاده از ادویه هایی مثل : هل، دارچین، زنجبیل، زیره سیاه، جوز هندی 🌟 با استفاده از اینها سرماخوردگی را به راحتی درمان خواهید کرد.
عالے ترین طبیب دو عالم فقط یکیست غیر از حسین(ع)؛دل به امید شفاے کیست؟! درخیمۂ عزا به عبادت نشسته ایم گریه میان روضه به والله بندگیست زهراے أطهر(س)است که در محشرِ عظیم مے گوید اے گداے حسینم(ع)نرو!بایست رو کرده به ملائکه مے گوید این گدا- بے روضۂ حسینِ(ع)غریبم دمے نزیست سرمست و سربه زیر فقط عرض میکنیم: اےنجنّة الحسین(ع)دقیقاً سزاے چیست؟ ازعرش ِ حق به گوش مے آید که این مقام از برکتِ دعاے کریمانۂ علیست(ع) باداغ کربلا به سر و سینه میزنیم شکر خدا میانۂ ما با عزا قویست موے سیاه داده؛ جوانے گذاشتیم... اےننوکرے که مالِ همین چند روزه نیست !
توسل به امام سجاد علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را در یک غروب سرخ بلای عدیده را *چه خوب شد امشب دور هم جمع شدیم ، یه مجالی شد کمی درد دل کنیم ..* با ناله ام زمین و زمان گریه میکند از مادر ارث برده‌ام این اشک دیده را من با همین لبان خودم نیمه های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را *از کدوم غم و غصه براتون بگم؟!همینقدر براتون بگم بابام اینقدر غریب بود که باید وقتی سلام میدم عرض کنم: السلام علیک یا من دفَنه أهل القُریٰ .. یه مشت دهاتی جمع شدن بابامُ به خاک بسپارند.. توی همین صحرا حیرونُ سرگردون مونده بودن ، بدنهای بی‌سر روی خاکها ، من اومدم یکی یکی معرفی کردم .. بنی اسد ؛ این پیغمبر نیست .. داداش اکبرمه .. بنی اسد ؛ این پسرعموم قاسمه .. از کدوم غم امام سجاد بگم ؟! از کدوم غصه‌ش بگم ، از همه‌ی شهادتا بگم از آقا گفتم .. از همه‌ی اسارتها بگم از آقا گفتم ، بذارید دنبال دلم برم .. بنی اسد دیدند آقا همه‌رو رها کرد ، اومد پشت خیمه گاه خاک‌هارو زیر و رو می‌کنه .. یه قنداقه‌ی خون‌آلود پیدا کرد .. امشب شب گریه‌س .. اصلا مُلک گریه دربست در اختیار زین العابدین علیه السلام هست .. آب میدید گریه میکرد آتش میدید گریه میکرد جوون میدید گریه میکرد پیر میدید گریه میکرد چهل سال آقا گریه کرد .‌ دلم میخواد همینجور آرام آرام بسوزی... بیصدا گریه کنی همون‌طور که مادرشون بیصدا گریه میکرد همسایه‌ها خبردار نشن ..* من با همین لبان خودم ، نیمه های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را *یادت نره امام زمان شاهد و حاضر و ناظر در جلسه هست ، یه جور روضه نخونیم قلب آقا رنجیده بشه .. خیلی دارم خودمُ حفظ میکنم آنچه به نظرم میرسه نگم اما اجازه بدید این جمله رو عرض کنم .. یه وقت هست سر رو با یه ضربه جدا می‌کنند.. حسین .. غریب کربلا حسین .. حسین .. شهید سر جدا حسین .. از همه عذر میخوام .. اگر قرار باشه گفته بشه ان شالله شب عاشورا عرض میکنم ..* یادم نمی‌رود که چگونه مقابلم بستند دست عمه‌ی محنت کشیده را یادم نمی‌رود سر شب لحظه‌ی فرار *صدا زد عزیز برادرم ، چه کنیم ؟! فرمود علیکن بالفرار ..* یادم نمی‌رود سر شب لحظه‌ی فرار فریادهای دختر گیسو کشیده را *حسین .. جانِ اباعبدالله نخواه که من ازت بخوام ناله بزنی .. کربلا رفتی یا نه ؟! ان شاالله که کربلا نرفته توی مجلسمون نباشه .. شاید جای قدم های تو همون گیسوان ریخته باشه .. شاید همون جایی که توی کربلا پا گذاشتی دختر خورده باشه زمین .. شاید همون جایی که نشستی استراحت کنی خار رفت توی پای دختربچه ها ..شاید همون جا که نشستید روی خاک کربلا اشک بریزید ، زینب میدویده .. نمی‌دونم .. غم و غصه من یکی دو تا نیست ..* هنگام جابجائی سر روی نیزه ها *توی هر منزلی سرهارو از روی نیزه ها برمیداشتن ، صبح دوباره میخواستن این سرهارو روی نیزه ها .. یه جوری ناله بزن تا من نتونم حرف بزنم .. جلوی چشم این زن و بچه ، جلوی چشم عمه جانم ، که هروقت سرشو بلند میکرد سر داداششو میدید ..* ای جان من ، به نیزه‌ی اعدا چه میکنی آغوش ماست جای تو ، آنجا چه می‌کنی *ما اومدیم برای حسین بمیریم ، دق کنیم ، گریه چیزی نیست ، سینه زدن چیزی نیست ..* هنگام جابجایی سر .. *چاره نداشته گفته سر ، باید می‌گفت سرها... حالا یکی یکی در صندوقهارو باز میکنند ، سرهارو یکی یکی دوباره میارن نصب میکنند روی نیزه ها .. لیلا داره نگاه می‌کنه ، نجمه خانوم داره نگاه می‌کنه ، وای از وقتی که رباب یه نگاه میکرد . چرا فقط سر ابی عبدالله رو داره میگه چون امام همه جا امام هست ، امام امام همه چیز توی این عالم هست ..* هنگام جابجایی سر روی نیزه ها دیدم شکاف حنجر و خون چکیده را *آقاجانم ،توی مصائب جدتون هر مصیبتی رو دست میذاری خیال می‌کنی این دیگه آخرشه میری جلوتر میبینی واویلا .. شاعر یه مصیبتی رو داره متذکر میشه قبلش میخواد شمارو محکم کنه ، آرام کنه ، لذا میگه بدانُ گاه باش ..* یک تار موی عمه‌ی مارا کسی ندید *این دیگه گریه داره ؟!.. پس همه این حرفایی که می‌زدیم تا حالا ، غارت چادر و معجر دروغ بود ؟!؟ نه نه ..* یک تار موی عمه‌ی مارا کسی ندید پوشانده بود نور حسین آن حمیده را زود بگمُ رد شم .. بزم شراب و تشت طلا جای خود ولی خون کرده صحنه ای دل محنت کشیده را دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش ....
و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی شبِ توسل به قمر منیر بنی هاشم بزرگواری که مظهرِ ادبِ ، مظهرِ اطاعتِ .. ان شالله نظر کنه ما هم دست خالی از جلسه بیرون نریم .. یه بزرگی این مطلب رو فرمود گفته بود که اگه رفتید کربلا مواظب باشید کم نرید زیارت قمربنی هاشم ، توازن برقرار کنید بین زیارتِ قمربنی هاشم و زیارتِ سیدالشهدا . نه فقط ام البنین ناراحت میشه که زهرایِ اطهر ناراحت میشه .. مظهرِ اطاعتِ .. چون زمانِ معصومین کشته شده حرف نداره اصلاً ، تو تاریخ نگاه کنید هیچ سخنی ازش پیدا نمیکنید. ساکتِ ، مطیعِ محضِ .. لذا سیدالشهدا روش انقدر حساب میکنه.. همه عالم ، انبیاء گذشته با ماجرای سیدالشهدا دلشون محکم‌شده فراوان کتاب نوشته شده در رابطه با اینکه چه پیغمبری چی شنیده راجبِ سیدالشهدا.. همه عالم دستشون سمتِ سیدالشهداست .. ولی میگیم *یا کاشف الکرب عن وجه الحسین* اون کاری که باباش برا پیغمبر انجام میداد . خیلی شباهت به پدرش داره .. همونجور که پیغمبر اکرم روحی له الفدا دلگرم بود به امیرالمومنین ، مضطر میشد در نبود امیرالمومنین ، سفر میرفت امیرالمومنین میفرمود *اللهم لا تمت ابني، حتى ..* اون جایگاه رو قمر بنی هاشم برا سیدالشهدا داده .. لذا مصیبتش برا سیدالشهدا سنگینِ .. مصیبتِ داغِ برادر فقط نیست مصیبتِ داغِ تکیه گاهِ .. *يوم‌ البوالفضل‌ الستجاره‌ بهي‌ الهدي‌ ..* *یا کاشف الکرب عن وجه الحسین انظر الینا ..* ما با حاجت اومدیم تو مجلست .. هم مریض سفارش کرده هم امثالِ من مریضی روحی داریم سرطانِ گناه داریم .. نگرانِ عاقبتمون هستیم .. یا کاشف الکرب عن وجه الحسین .. به اون امیدی که بچه های سیدالشهدا به تو بستن ما رو از درِ خونت ناامید نکن .. همه رفتن میدان جنگیدن علمدارِ سپاه سیدالشهدا قمر بنی هاشم مونده .. همه رفتن (خیلی این تلخ بود برا قمر بنی هاشم) فرمانده زنده بمونه همه نیروهاش به بدترین شکل ظاهری کشته بشن .. ما گاهی دیدیم یه فرمانده گردان از خاطرات جنگ تعریف میکنه میگه مثلا پنج تا از بچه هام موندن نتونستم برشون گردونم زار میزد .. غیرت مثلِ غیرت حضرت عباس که پیدا نمشه . یک یک نیروهای لشگرش برن میدان اینطور پرپر بشن .. دیگه وقتی دید امام حسین سلام الله علیه تنها شده ، چند تا وظیفه سنگین دیگه هم داشت ؛ حفاظتِ از خیام .. یه وظیفه دیگه ام داشت که بهش میگیم *ابوالقربه ..* پدرِ مشک .. هر کدوم این بچه ها که از خیمه میومدن بیرون تو نگاهشون توقع بود ازش .. صدای العطش دلِ امام حسین رو میسوزوند ولی عباس رو آب میکرد .. توقع ازش داشتن .. صدای العطش بچه ها اذیتش میکرد ..وقتی دیدامام حسین تنها شده .. قربونِ ادبت برم ..
و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی اومد فاصله شُ حفظ کرد از سیدالشهدا ، قدش بلند بود جلو زیاد نمی اومد .. سر مبارکش رو هم پایین انداخت .. عرض کرد *فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ..* سینه ام سنگینی میکنه .. صدای العطش بچه ها منو اذیت میکنه .. از این دنیا خسته شدم .. بزار برم جونم رو فدات کنم .. این تعبیر استثناییِ برا سیدالشهدا که تا اذن گرفت *بک الحسین بکا شدیدا ..* فرمود: *يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي..* لشگر می پاشه .. (کار کرد لشگر چیه؟! کارکرد لشگر اینه که جلو هجوم رو میگیره تا یدونه عباس داشت خیمه ها امنیت داشت ..) لذا درست فرمود : أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي.. سیدالشهدا یه نگاهی کرد فرمود حالا که میخوای بری *فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ ..* بال درآورد .. وارد میدان شد .. *لا أرهب الموت إذا الموت رقا ..* بترسم از مرگ!! مرگ منو بالا میبره در راهِ این آقا .. *حتى أواري في المصاليت لقي* میام که زیرِ شمشیرهاتون دفن بشم .. *نفسي لنفس المصطفى الطهر وقا..* اومدم جونم رو فدای پیغمبر و بچه ی پیغمبر کنم .. *إني أنا العباس أغدو بالسقا..* اومدم آب ببرم فعلا با شما کاری ندارم .. *ولا أخاف الشر يوم الملتقى..* از مرگ نمی ترسم .. شریعه طوری که اطرافش رو آب گرفته گلِ نمیشه نزدیک شد . از چند جای خاص فقط میشد نزدیک شد لذا راحت میشد اونجا رو کمین گرفت و بست از چهار هزار تیرانداز عبور کرد .. وارد شریعه شد . اسب واردِ آب شد ، پر کرد مشکُ .. دستِ من خورد به آبی که نصیبِ تو نشد داشت از شریعه میومد بیرون چهار هزار تیرانداز او رو کمین گرفتن .. وقتی اسب داره میاد بالا از این اسکله کوچیک به اسم (مسنا) اولین چیزی که به چشم میاد سر و صورتِ .. شروع کردن به تیر اندازی ‌.. سیدالشهدا یه لحظه دید صداش بلند شد .. وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني .. بمیرم برات حسین جان .. ببینید اون لحظه امام حسین تو چه شرایطی بود .. لحظاتی گذشت ، *قد قطعوا ببغيهم يساري ..* جلوتر اومد ، آقای ما سیدالشهدا به سمتش اومد .. سیدالشهدا از اسب پیاده شد مرحوم مقرم میگه که دیدن اتفاقاتی افتاد اونجا .. صدای همهمه داره میاد اونجا لبیک میگن .. تکبیر میگن .. گفتن کارش رو ساختیم .. با یه تیر دو نشون زدیم .. میگه دیدیم حسین ابن علی داره برمیگرده به سمت خیمه ها.. با آستین اشک هاش رو پاک میکنه .. اومد نزدیکِ خانم ها مرحوم مجلسی میگه که بچه ها حیرت زده اند چرا بابا تنها اومد .. اومد نزدیک شد به زینب کبری آهسته نزدیکه گوشش فرمود زینب جان به بچه ها بگو معجرها رو محکم گره بزنن ...
98061705.mp3
2.41M
روضه حضرت ابالفضل ع
YEKNET.IR - roze - shabe 10 moharram1399 - haj heidar khamse.mp3
7.66M
🔳 🌴یارالی یعنی همه جای بدنت زخمی بود 🎤حاج 👌بسیار دلنشین
مانده ام بعد تو ای ماهِ.. و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مانده ام بعد تو ای ماهِ دل آرا چه کنم ماهِ من گر که نیایم به تماشا چه کنم ای علمدار مرا بی تو علمداری نیست دیده بستی و نگفتی منه تنها چه کنم پسر اُم بنین هر طرفی ریخته ای کرده دشمن همه جا هلهله برپا چه کنم *میگن ابی عبدالله کنارِ بدن خم شد همه لشکر دارن نگاه میکنن.. ببین حسین چیکار میخواد بکنه؛ عباس با اون وضع رو زمین افتاده باز این بدن میترسن .. کسی جرأت نکرد بیاد جلو ببینه چی شده کاره عباس تموم شده یانه ‌.. همه منتظرن ببین ابی عبدالله چجور حرف میزنه.. میگن دیدن تا خم شد رو زمین ، دست به کمر گرفت .. گفت : *الان انکسر ظهری* دیگه کمرم شکست .. *فبكى بكاءً شدیداً عالیاً ..* هرچی بلند بلند ناله میزد گریه میکرد ، برای اینکه گریه حسین به دل بعضی از اینا اثر نکنه یه مرتبه دستور داد گفت همه کف بزنید .. همه هلهله کنید.. میگن یه نفر تا ابی عبدالله کنارِ بدن نشست هی میگفت واعباسا .. یه مرتبه یه نانجیب گفت : های حسین چیشد اون عباست که بهش می نازیدی؟.. علمدارت چیشد؟.. یه نفر از اون طرف بلند شد داد زد گفت علمدار رو زمین افتاد هرکی میخواد سمت خیمه ها بره دیگه میتونه .. یه مرتبه دیدن ابی عبدالله دستُ و پا گم کرد .. عباسم هی داره خودشُ رو زمین تکون میده گفت داداش برو ‌.. گر بمانم به حرم پس که تو را جمع کند؟ پیش تو گر که بمانم حرمم را چه کنم؟ هرچه گشتم منِ سرگشته سرت نیست که نیست نه سری مانده تو را ، نه قد و بالا چه کنم عضو عضو بدنت رابه کناری چیدم تازه اندازۀ اصغر شدی سقا چه کنم مَحرَمَم خیمۀ من پر شده از نامحرم گر به غارت برود زیورِ زن ها چه کنم ای به قربان سرت فکر سر بازارم گربه به بازار رود زینب کبری چه کنم فرمود هر سواری بخواد از اسب به زمین بیوفته اول دستاشُ جلو میاره صورت آسیب نبینه .. اما برای گریه کنام بگو تمام تنم پر از تیر بود .. تیر توی چشمم دست در بدن نداشتم .. وقتی با عمود آهن به فرقم زد .‌.
. برلبم دارم سلامت یوسف زهرا سلام چشم من بی آنکه بیند، آن رخ زیبا سلام دل خوشم بر مستحبی که جوابش واجب است آشنایی که غریبی می کنی با ما سلام آل یاسین خوانِ ارکان ظهورت گشته ام پا بنه بر دیده، پاسخ گو سلامم را سلام بین مردم هر سلامی را سلامت در پی است چشم بد دور از شما جانت سلامت با سلام نه فقط جمعه که هر روزم شروعش با شماست روبه قبله هر نمازم می شود آقا سلام به عمویت رفته ای در قد و قامت ای عزیز کی شود چشمم دهد بر آن قده رعنا سلام در مدینه یا نجف یا جمکران یا مشهدی یا عراقی در زیارت بر شما آنجا سلام یاد ماهم باش وقتی می دهی در کربلا بر شهید تشنه لب، بر زینب کبری سلام یاد ما کن در زیارت خواندنِ ناحیه ات می دهی وقتی برآن قربانی تنها سلام در فرازی که سلامت می رسد بر جسم او بی کفن افتاده پاره پاره در صحرا سلام یا درآنجا که نشسته، قاتلش بر سینه اش می دهی بر خواهرش بر مادرش زهرا سلام رسول رشیدی راد ✍ ((صلوات)) .
5872_1569419166.mp3
1.31M
. و توسل با روحی له الفدا به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ این چنین بر دلم افتاد به امّید خدا غم مخور، می رسد امداد به امّید خدا چه قدَر عقده در این سینۀ ما جمع شده عقده ها می شود آزاد به امّید خدا دل ما که به خدا تنگ شده ، منتظریم تا که از ما بکند یاد به امید خدا گره از کار گِره خوردۀ ما باز شود فرصتی می شود ایجاد به امّید خدا .. که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیم یک به یک با همه اولاد به امّید خدا خبر آمدنش را همه جا پخش کنید می رسد لحظۀ میعاد به امّید خدا منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع عاقبت می شود آباد به امّید خدا مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم ... دو سه تا پنجره فولاد به امّید خدا لذتی دارد عجب تا که به ما می گوید: آفرین! دست مریزاد! .. به امّید خدا ... وعدۀ بعدی ما «شارع بین الحرمین» دم بگیریم همه با «لک لبّیک حسین» خبر آمدنش را همه جا پخش کنید می رسد لحظۀ میعاد به امّید خدا منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا…
4_5917890078285234813.mp3
11.28M
التماس دعای فرج با دلی که غرق خونه با تنی که نیمه جونه چشمای من پره بارونه وقت پروازم رسیده زد شب هجران سپیده قامتم از غم خمیده جای ،زخم زنجیر ، شده نفس گیر ، امون از این غم مونده روی قلبم ، غبار ماتم ، از اون محرم غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد بند دوم ابرو بارون تو نگامه حوض خون تووی چشامه جای زنجیر رو شونه هامه روضه خونه کربلامو همسفر باعمه هامو جای خاره روی پاهامو یاد اون سه ساله،که تو خرابه ، روخاکا خوابید اون ، که نیمه ی شب ، سر باباشو ، تو یه طبق دید غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد بندسوم زهر دشمن داده آبم امشب آروم میشه خوابم عمریه من خونه خرابم بوی غم داره مدینه مونده بغضی روی سینه یاد قلب داغ سکینه وقتی بین گودال ، میون نی ها بابا رو میدید تیرو نیزه هارو ، آروم آروم از ، تن بابا چید غریب عالم آقا ،آقا امام سجاد غریب عالم آقا ، آقا امام سجاد 🎤
1_7870652.mp3
5.16M
🎤 حاج مهدی میرداماد (عج) ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویى چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویى؟! به كسى جمالِ خود را ننموده ‏اى و بینم همه جا به هر زبانى، بُوَد از تو گفت و گویى! شکند اگر دل من، به فداىِ چشم مستت! سَرِ خُمّ مِى سلامت، شكند اگر سبویى همه موسمِ تفرّج، به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نه، بنشین كنارِ جویى! *خوشبحال اونی که وقتی آقارو دعوت میکنه،میگه:قدم به چشم من بذار،این چشمارو خیلی مواظبت میکنه...آقا!* گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم بگذار که من چشم به پایت بگذارم حیف از تو عزیزی که مَنَت یار بخوانم لیکن چه کنم جز تو کسی یار ندارم یابن الحسن!.... ________________
همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویى چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویى؟! به كسى جمال خود را ننموده‏یى و بینم همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گویى! غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى! به ره تو بس كه نالم، زغم تو بس كه مویم شده‏ام زناله، نالى، شده‏ام زمویه، مویى همه خوشدل این كه مطرب بزند به تار، چنگى من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تار مویى! چه شود كه راه یابد سوى آب، تشنه كامى؟ چه شود كه كام جوید زلب تو، كامجویى؟ شود این كه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت! من خشك لب هم آخر زتو تر كنم گلویى؟! بشكست اگر دل من، به فداى چشم مستت! سر خمّ مى سلامت، شكند اگر سبویى همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نه، بنشین كنار جویى! نه به باغ ره دهندم، كه گلى به كام بویم نه دماغ این كه از گل شنوم به كام، بویى زچه شیخ پاكدامن، سوى مسجدم بخواند؟! رخ شیخ و سجده‏گاهى، سرما و خاك كویى بنموده تیره روزم، ستم سیاه چشمى بنموده مو سپیدم، صنم سپیدرویى! نظرى به سوى(رضوانىِ)دردمند مسكین كه به جز درت، امیدش نبود به هیچ سویى‏ فصیح الزمان شیرازى .
🖋جرعه‌ای از زیارت عـاشورا 🗓 ⏪ قسمت 1️⃣ ✋السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ..✨ 💠معرفت نسبت به خدا و معرفت نسبت به اهل بیت و حقایق عالم هستی واقعا یک شرط کمال و قبولی عبادات است، بگونه ای که عبادت، بدون معرفت کاری کم ارزش و بلکه بی ارزش است. از جمله راهکارهای معرفت‌ افزایی تفکر و تدبـر 💭🤔 در مورد وجود خویش است. از تاریخ عبرت آموز انسانهای پیشین و نیز با تعمق و تأمل در عبادات و معارف اعمال دینی می‌توانیم اینکار را انجام بدهیم. 👌و از جمله عبادات مهمی که در تربیت نفس و عروج انسان دخالت دارد و سهم بسزایی دارد؛ ارتباط با خدا از طریق دعا و مناجات است. در میان ادعیه و زیارات 📖زیارت عـاشورا✨ از جمله متون موثق و قابل اعتمادی است که سند قدسی دارد و ترکیبی از دعا و زیارت و سجده و نماز هست. ✍️متن این زیارت را امام باقر (ع) به نقل از پدران معصوم خودشان و همچنین از رسول الله به نقل از جبرئیل و از عرش الهی به دست ما رسیده تا آن را برای زیارت امام حسین (ع) و اصحاب بزرگوارشان استفاده بکنیم. ⚠️⚠️تدبر در محتوای عمیق و اسرار عتیق این زیارت عبادت در عبادت است و انسان را با لطایفی از معارف عرفانی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی اهل بیت علیهم السلام و تاریخ مظلومیت تشیع می‌تواند آشنا بکند. لذا با زیارت عاشورا و آشنایی به متن و توضیح آن می‌توانیم یک آموزش تولی و تبری بدست بیاوریم، چون👇 📕زیارت عاشورا سند شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسین (ع)🍁 و یاران او هست، زیارت عاشورا بازخوانی پرونده منافقینی است که امام و حجت خدا را به طرز بسیار بدی به شهادت رساندند. و تنظیم کننده ی طریقت حیات و ممات است. 👈زیارت عاشورا درخواست آماده باش شیعه براساس «أَنْ يَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ..» است. 👈زیارت عاشورا خون حسین (ع) است. 👈زیارت عاشورا نمی گذارد دلهای انسانها ناامید بشود از اباعبدالله الحسین و هر روز زنده و زنده تر می شود. 👈زیارت عاشورا شیعیان را بر ″ولایت محوری و امامت محوری″ ثابت قدم می‌کند. 👈زیارت عاشورا یک سوگنامه اهل بیت است و به نوعی برائت نامه شیعیان نسبت به دشمنان اهل بیت است و سند مهرورزی شیعیان به امام حسین است. 👈زیارت عاشورا تفسیر لفظی تاریخ تشیع را می تواند مثال بزند. 👈زیارت عاشورا یعنی باز نگه داشتن یک پرونده ای که زمان اجرای حکم آن بدست حضرت مهدی (ع) است. 👈زیارت عاشورا واقع نگاری و تاریخ نویسی کربلا به روایت خود خداست. 👈زیارت عاشورا سوره برائت اهل بیت علیهم السلام از دشمنانشان است. 👈زیارت عاشورا ترکیبی از توحید، ولایت، دعا و ‌زیارت است و درسنامه دوران غیبت از عاشورا تا ظهور است و شرح ماجرای غدیر تا ظهور را برای ما بیان می کند. 🌀ان شاءالله که بتوانیم با خواندن زیارت عاشورا خودمان را به امام زمان علیه السلام نزدیک کنیم و صاحب عزای واقعی که امام زمان است بتوانیم این ارادت را به ساحت نورانی ایشان داشته باشیم. ۱ 🎤 استاد معاونت ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت قم .
@yekmorabbi کانال تربیتی یک مربی.mp3
8.5M
توصیه میکنم حتما گوش کنید ✅آداب نوکری امام حسین (ع) 👈قسمت 2 داستان شنیدنی ملاعباس و زیارت کربلا..
✅توسل شيخ ابراهيم روضه خوان به وجود اقدس امام زمان (عج) جناب آقا شيخ ابراهيم ترك روضه خوان , از اتقياء و ابرار بود و سالها پناهنده ناحيه مقدسه در سامرا بـود و عـلاقـه خاصى به حضرت ولى عصر ارواحنافداه داشت و دائم درذكر آن بزرگوار بود و به همين جهت , معروف به شيخ ابراهيم صاحب الزمانى شده بود. ايشان مى گفت : من هر روز براى حضرت گريه مى كنم . او در يكى از سفرهاى زيارت حضرت ثامن الائمه (ع ), معجزاتى از توسل به حضرت ولى عصر عجل اللّه تـعـالى فرجه الشريف ديده بود از جمله جناب آقا ميرزا هادى بجستانى ايده اللّه تعالى از ايشان نقل نمود كه : در مراجعت از مشهد مقدس , يكى از سادات , كه به همراهى من از رشت به سمت تركستان حركت مى كرد, يك لنگه جوال ابريشم حمل نموده بود و با هم از كنار رودارس مى رفتيم . مسير راه در آن چـند فرسخ , در خاك روسيه است . آن سيد بسته ابريشم را به من واگذاشت و خود پياده از طرف خاك ايران رفت . شيخ گفت : من از ممنوعيت ورود ابريشم به خاك روسيه غافل بودم و آن كه ابريشم ,به گمرك و مجوز احتياج دارد. در بين راه , ناگهان چهار نفر از ماموران روسيه با اسلحه از ميان درختان بيرون آمدند وصدا زدند كه نگه داريد. مكارى ما, كه مرد ترك مؤمنى بود, به آنها گفت : اين آقا آخوند است و چيز گمركى ندارد بگذاريد برويم . يكى از آن سربازان كافر, با شنيدن اين حرف با چوب به پاى آن بيچاره زد, او هم نعره اى كشيد و بر زمين خورد و پايش شكست . بعد به سراغ من آمدند. مـن با عيال جوان خود و طفل كوچكى كه به همراه داشتيم , در بيابان تنها بوديم . بچه ازمشاهده سربازان مى ترسيد و گريه مى كرد. به مامورين گفتم : چه مى گوييد و چه مى خواهيد؟ گفتند: بارها و اثاثيه را باز كن , ببينيم چه داريد. بقچه ها را باز كردم . همه لباسها وخرده ريزه ها را, نگاه كردند و مى پرسيدند: آيا ابريشم داريد؟ مـن چون ديدم تمام بازرسى اينها براى ابريشم است , فهميدم كه كار مشكل شد. به كنارى رفتم و يقين كردم الان به سر بسته ابريشم سيد مى آيند و مرا خواهند برد. براى خودم نترسيدم , بلكه براى عيال و بچه كه در اين بيابان در چنگ اين كافران چه خواهند شد. اشـك از چـشـمـم سـرازير و اميدم از همه جا قطع گرديد, لذا قرآن مجيد را به دست گرفتم و مـتـوسـل بـه حـضـرت ولى عصر ارواحنافداه شدم , عرضه داشتم : اين جا محلى است كه جز شما پناهگاهى نيست . بعد به كنارى ايستادم و تسليم شدم . آن چـهار نفر خودشان همه اثاثيه را زيرورو كردند تا به بسته ابريشم رسيدند آن را بازكردند. ديدم هر چه ابريشم خوب و خوشرنگ بوده , سيد با خود برداشته است . مـامـوران , كـلافـهـاى ابـريشم را يكى يكى بيرون مى كشيدند و نگاه مى كردند و به يكديگر نشان مى دادند و مى گفتند: اين چيست ؟ و آن را مى انداختند, تا به آخررسيدند, اما هيچ كدام از كلافها را نـگفتند كه ابريشم است , يعنى متوجه آن نمى شدندتا آن كه از همه گذشته و به كنارى رفتند. بعد گفتند: آخوند بار كن و برو, چيزى نبود. اثاثيه را كه بستم ديدم نمى توانم آنها را بار كنم . سراغ مكارى آمدم , ديدم پايش آن قدرباد كرده كه بيچاره نزديك به مرگ رسيده است صدايش زدم و گفتم : برخيز. گـفـت : پـايـم شـكسته و الان مى ميرم . فرياد زدم : بگو يا صاحب الزمان و برخيز وهمچنان اشكم جارى و سرازير مى شد. گفت : محال است نمى توانم برخيزم . دست او را گرفته وگفتم : بگو يا صاحب الزمان . مكارى برخاست . مامورين به ما نظر مى كردند كه چه مى كنيم . آن مكارى بيچاره كم كم پا بر زمين گذاشت و راه افتاد و همان طور كه پايش باد كرده بود بارها را سوارنموديم و براه افتاديم . چند قدمى كه راه رفتيم پاى او گويا مشكى بود كه سرش را باز كرده اند, زيرا ورم پايش به سرعت خوابيد. پـرسيدم : پايت چطور است ؟ آن را نشان داد كه اصلا نه دردى داشت و نه نشانى از دردو در كمال آرامش و راحتى بقيه مسير را طى نموديم . آن مكارى بعد از آن , اعتقاد عجيبى به من پيدا نمود. پس از دو ساعت كه از خاك روسيه خارج شديم , وقتى ايرانيان ما را ديدند خيلى تعجب كردند كه چـطور ابريشم را از آن راه آورديد, زيرا اگر شما را به اين جرم مى گرفتند, ده سال زندان و فلان مقدار جريمه نقدى مى نمودند منبع :کتاب (عج) یا خلاصه العبقری الحسان
حجت الاسلام دارستانی1599324297635.mp3
12.61M
توصیه میکنم حتما گوش کنید ✅آداب نوکری امام حسین (ع) 👈قسمت 1 فرق حسینیه با مسجد هرکی بیاد کربلا گرفتار میشه..
شعر مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه خواستم نزدیک تر باشم به آقایم نشد تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم بند ها را وا کنم از دست و پاهایم نشد ندبه های جمعه را هی خواب می مانم ببخش سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد ظاهراً ذکر تو را می گویم اما باطناً در میان عاشقانت باز هم جایم نشد راه دیدار تو اینبار از حرم شد باز، حیف خواستم تا محضر تو با سرم آیم نشد گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسن سر به خاک مقدمت ای یار می سایم، نشد دائماً می چرخم آقا جان به دور معصیت از دو چشم خیس تو هربار، پروایم نشد کربلایم دیر شد، دارم خجالت می کشم آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد؟ وحید محمدی
دارد دوباره رنگ می بازد حنایم پس با چه رویی سوی تو آقا بیایم دریا تویی، مولا تویی، آقا تویی تو من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم راه گلویم را دوباره بغض بسته آقا ببین که در نمی آید صدایم دستی بکش بر این دل غربت گرفته شاید کمی آرام گردد دردهایم پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم آقا زمین خورده دوباره نوکر تو فکری به حالم کن که مشغول هوایم این حرف ها، از روی دلتنگی است آقا بدجور دلتنگ اذان کربلایم وحید محمدی
اشک و مناجات و دعا را دوست دارم این حالت خوبِ بکا را دوست دارم من دین خود را از رسول الله دارم زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم مشهد، حرم، پائین پا، صحن گهرشاد این گنبد و گلدسته ها را دوست دارم از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم خیلی هوای کربلا را دوست دارم آرام کنج دنج روضه می نشینم هیئت، محرّم، روضه ها را دوست دارم بالا نیاوردم سرم را تا ببینی این گریه های بی صدا را دوست دارم گریان دستّ بسته ی زینب بیا ... آه من گریه کردن با شما را دوست دارم وحید محمدی