.
.
#زمزمه
#زمینه
#پنجم_صفر
#عباس_قلعه
نداره نا پیکرم
کبوده بالو پرم
به کی بگم دردمو
شکسته بابا سرم
منو به هر بهونه ای که میشد زدن
با کعب نی سراغ من می اومدن
چه ناسزاهایی که میگفتن به من
سوخته بابایی : تموم موهام
کبوده زیر : هردوتا چشمام
مَرهم و درمون : نداره زخمام
(حسین بابا بابا بابا)
میون بازار شام
میخندیدن به اشکام
داری خبر شکسته
با ضرب پا دنده هام
زدن منو توو کوچه ها کتک بی امون
همه منو با دست میدادن هی نشون
گرفته بابا دخترت لکنت زبون
گوشوارمو کَند : یه بی حیایی
اسمتو بُردم : بد زد بابایی
رقیه سر کرد : با بینوایی
(حسین بابا بابا بابا)
از این زمونه خستم
بار سفر رو بستم
یه گوشه توو خرابه
منتظرت نشستم
ریخته بهم وضعم شبیه پیره زنم
ورم گرفته صورت و کل تنم
منو با زخمای زبونا کُشتنم
لفظ کنیز و : واسه چی میگن
برام سواله : چه چیزی گفتن
انگاری عمه : زینب و کُشتن
(حسین بابا بابا بابا)
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/30768
👇
babolharam - shabe 3 moharram1399 -kermanshahi.mp3
1.41M
|⇦•دنبال بهونه بود ..
#سینه_زنی و توسل به سه ساله حضرت اباعبدالله الحسین،حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج امیر کرمانشاهی _سوم محرم ۹۹
Moghadam-13950812[01].mp3
6.45M
▪️با دلی خسته کنج ویرونه▪️
🎤 سبـک : زمـیـنـه
🗓مراسم : جلسه هفتگی
[WWW.FOTROS.IR]ma96111103(1).mp3
20M
#بشنوید
نوحه های حضرت عباس علیه السلام
#شور «قدم قدم با هر دم به ...»
عزاداری شب پنجم فاطمیه اول ۹۶
با مداحی: #حاج_محمود_کریمی
4_6008307021131023444.mp3
1.79M
#مناجات با #امام_زمان(عج)!
🎙مهدی رعنایی
🔊خوشم ازاینکه تورا دارم!
Sibsorkhi-GolchinSafar1387[05].mp3
6.44M
نغمه شب و روزم کربلا رو عشقه...
#حسین_سیب_سرخی
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
Moghadam-ShahadatHazratRoghayeh1391[04].mp3
6.39M
▪️هر کی حاجتی داره بیاد در خونۀ دختر شاه▪️
🎤 سبـک : شـور
🗓مراسم : شهادت حضرت رقیه (س)
.
بسم الله الرحمن الرحیم
(مناسبت های #ماه_صفر)
#وداع_با_محرم و آغاز ماه صفر
#اسماعیل_شبرنگ
▶️
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از التفات فاطمه س صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد ، مدینه ونجف و شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت
⏹
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین #مناجات
#زیارت_اربعین
#احسان_نرگسی
▶️
هر نفس هر دم برایت سینه خواهم زد حسین
در نشاط و غم برایت سینه خواهم زد حسین
از منِ عاشق اگر باشد، به رسم نوکری
روز محشر هم برایت سینه خواهم زد حسین
سال ها دست مرا محکم گرفتی...دستِ کم
سال ها محکم برایت سینه خواهم زد حسین
اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا
پای هر پرچم برایت سینه خواهم زد حسین
از تصور کردنش هم سخت می ترسم...مگو
روزگاری کم برایت سینه خواهم زد حسین
در نجف در کربلا در کاظمین و سامرا
در همه عالم برایت سینه خواهم زد حسین
.
.
#سینه_زنی و توسل به سه ساله حضرت اباعبدالله، #حضرت_رقیه سلام الله علیهما به نفس #حاج_مهدی_رسولی _سوم محرم ۹۹
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
با اینکه سنگ خوردم
سنگ تو رو به سینه زدم
با سرِ پر خون آمدی
با دلِ پرخون آمدم استقبالت
بابایی بگو خوبه حالت؟
چقده من این چند روزه میگشتم دنبالت..
نصف جون شدم آخه این رسمشه؟..
بعدِ رفتنت سرم تیر میکشه..
میزنن منو میگن این حقشه
دیگه بی من نرو ، باشه
دیگه تنهام نذار ، باشه
بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه
خوب شد که برگشتی
دوباره روی پات میشینم
دوباره منو ناز میکنی
نکنه دارم خواب میبینم ، نه بیدارم
اومده کنار من یارم
دخترای شامی دیدین بابا دارم
با سر اومدی ، سر و سامونِ من
پا گذاشتی رو ، چشمِ پرخونِ من
رویِ خاک نشین ، پاشو مهمونِ من ..
بابا دستای من حتی اگه زخم از طناب باشه
روی نیزه نخوابیدی رویِ دستم بخواب .. باشه؟
دیگه بی من نرو ، باشه
دیگه تنهام نذار ، باشه
بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی _سوم محرم ۹۹
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خودم را از اوّل دوباره کشیدم
نشستم برایت ستاره کشیدم
کمی گریه کردم و پایین چشمت
نشستم دوتا راه چاره کشیدم
نشستم در این روضه های پر از نور
بهشتی پر از استعاره کشیدم
و آن دست هایی که سینه زنت بود
شبیه هزاران مناره کشیدم
به دنبالِ تو انبیا را پیاده
تو را رویِ نیزه سواره کشیدم
وَ چندین شب بعد در یک خرابه
تو را رویِ دست ستاره کش
نمیشد بخوانی ولی روضه اش را
فقط یک کمی با اشاره کشیدم
قد کوچکش خم شده بود و او را
در آغوشِ یاسِ بهاره کشیدم
دلِ علقمه خون شد آن لحظه ای که
سرش معجری پاره پاره کشیدم
سر آمد شام غم هایم مه عیدم کجا بودی
شبِ آرامشِ من صبحِ امیدم کجا بودی
سفر انقدر طولانی ، نگفتی دختری داری
نمیدانی چقدر از عمع پرسیدم کجا بودی
مغیلان چیست میدانی فقط این را بگو بابا
زِ پایم دانه دانه خار می چیدم کجا بودی؟!
نه! لالایی نمیخواهم دگر اما در این مدت
که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی؟!
نمیخواهم بگویم که کجا رفتم..
نمیخواهم بپرسم از تو در بازار چرخیدم کجا بودی؟!
*نصف جون شدم ..
تو مسیر شام تو رو گم کردم
تویِ ازدحام تو رو گم کردم*
نمیخواهد بگویی که کجا رفتی
نمیخواهد که از خاکستر گیسوت فهمیدم کجا بودی
به زحمت رویِ پنجه ایستادم در میانِ بزم
خودم با چشم خود دیدم ، خودم دیدم کجا بودی
*بابا ..
می دونستم آخر میای پیشم.. انقدر صدا زد نازدانه بابا رو نصف شب آوردن خرابه.. نانجیب فردای عاشورا همه شون رو جمع کرد صدا زد شما فکر می کنید ما نمیتونستیم این چندتا زن و بچه رو هم بکشیم و همین جا دفنشون بکنیم؟!
_گفت به من دستور رسیده اینقدر باید بچه ها رو کرامتشون رو بشکونیم ما نمیخوایم دیگه اسمی از علی تو این دنیا بمونه .. اینقدر این بچه ها رو گشنگی بدیم التماس کنند بهشون غذا بدیم ..
_وقتی اومد کنار یزید ملعون گفت چی شد دستورم رو انجام دادی؟
گفت امیر! هر چی گشنگی دادیم یک کلمه این بچه ها از ما چیزی نخواستن گفت امیر دستور دادم اینقدر بزننشون .. اونقدر تازیانه می زدن یه دفعه آخ نگفتن این بچه ها .. فقط بعضی موقع ها تازیانه به سر و صورتشون میخورد .. دستاشونو می آوردن جلو چشاشون .. ای جانم به این عزت .. ای جانم به این شوکت ..
تا نالۀ بچه بلند شد.. یه مرتبه زینب (س) دید در خرابه باز شد .. بی بی بدو آمد جلو گفت به خدا خودم آرومش می کنم..برید بیرون خودم آرومش میکنم..
نانجیب تشت رو کوبید زمین ..خانوم یه نگاهی کرد صدا زد امام زین العابدین عمه.. بگو همه جمع شن .. چی شده؟! عمه بابا اومده خرابه .. وای دخترا جمع شدن .. سه ساله آمد.. تا بابا رو دادن بغلش دیگه جون نداشت بلند حرف بزنه دیدن لبا داره به هم میخوره..*
بابا..
میدونستم آخر میای پیشم
بابا..
میدونستم که همدمت میشم
میای که برا تو ابر بهاری شم
میای بابا
چقدر شکسته شدی
شکسته شدم
شکسته شده عمه
*محاسنت سفید شده قربونت برم..
راستی بابا.. بعد علی اکبر دیگه محاسنت همه سفید شدن..*
چقدر شکسته شدی شکسته شدم شکسته شده عمه
بهت نگفته که از فراق و غم تو خسته شه عمه
چقدر شکسته شده عمه
بابا
با اشک من برا تو گریه می کنه
تا میشنوه صداتو گریه می کنه
چقدر گرفته صداش گرفته صدام گرفته صدات بابا
خدا نبخشه اونو که پیش چشام میزد به لبات بابا
چقدر گرفته صدات بابا
ما که جبریل به خلوتگه مان راه نداشت
بعد تو راهی هر کوچه و بازار شدیم
دمِ در دروازه تبِ عمۀ ما بالا رفت
وقتی انگشت نمای همه انظار شدیم
*خدا رحمت کنه آیت الله خوشوقت رو ، می فرمودن روضه هایِ سنگین نتیجۀ سنگین میده .. امام زمان من معذرت میخوام .. بچه هایی که یه شب بیرون نخوابیده بودن ،بچه ای که یه بار باهاش بلند حرف زده نشده حالا ببین گیر چه آدمایی افتاده*
ما که شب با تشر زجر و سنان خوابیدیم
صبح ها با لگد حرمله بیدار شدیم
اومد محضر امام صادق میگه دیدم تو دست آقا یه مقدار تارِ مو هست گفتم آقا اینا چیه؟.. آقا فرمودن اینا پر فرشته هست. عرض کرد آقا یعنی چی؟ آقا فرمود موی دختر رو که شونه میزنی تار مویی که میاد روی شونه اینا پر فرشته هست..
گفت بابا یادت میاد چقدر آروم و با احتیاط موهامو شونه میزدی؟
میگفتی اینا پر فرشته هست کنده نشه.. گفت بابا ببین..
ای حسین..*
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇