|⇦•خدا ببین کی برگشته... #سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان _ سوم محرم99

|⇦•زِ خانه ها همه بویِ طعام می آمد.. #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج میثم مطیعی

🎧حاج نادر جوادی 🎙روضه سوزناک حضرت رقیه(س) (بیر قیز رقیه تک شرر غمده یانمادی)

. . #زمزمه #حضرت_رقیه سلام الله علیها #اربعین حسرت اربعین #سبک_نگرانم_نگران_دوری_بی_انتها #احسان_جاودان نگرانم نگرانِ / دوری بی انتها بیقرارم بیقرارِ / بوی خاک کربلا بیا رحمی به دلم کن / نذار آتیش بگیره نذار این عاشق تو با / درد دوری بمیره بِده دلداری - توو ناله و زاری یه دنیا دلشورم - نگاتو برداری بی تو - یه بی کس و کارم آخه من از دنیا - یه اربعین دارم آقا (حسین حسین مولا) 3 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلسپردم به تو اما / خونه این دل به خدا خونه ی من به خدا نیس / جایی غیر کربلا جون اصغر، جون اکبر / تو رو به چشم ترم بیا و باز گره وا کن / جون ساقی حرم سینم پر آهِ - یه درد جانکاهه که دستم از صحنت - دوباره کوتاهه ای وای - توو غم گرفتارم آخه من از دنیا - یه اربعین دارم آقا (حسین حسین مولا) 3 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می سوزم با غم دوری / ولی درمون نمیشه می سازم با همه دردام / ولی آسون نمیشه خیلی مشتاقِ زیارت / بوده این چشمای تار هیچ کی قدّ من توو دنیا / نکشیده انتظار دختر شاهم - بی حد شده آهم توو حسرت یک بار - دیدن این راهم یک عمر - ضجه زدم توو شام منم یه جامونده م - که اربعین میخوام بابا ( به دستای سقا ) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میگن این راه نجف تا / کربلا وا نمیشه گره کوره که به این / زودیا وا نمیشه قسمم میدن خدایا / عاشقای اربعین مگه نه اینکه یتیمم / اشک و آهمو ببین پای پیاده - تلاطم جاده چه دردی به جون - عاشقا افتاده من که - میفهمم این حالو هزار ساله خوردم - غصه ی امسالو بابا (به زینب کبری) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دوری سخته، دوری درده / خدا من که می دونم چی کشیدم از نبودِ / بابای مهربونم بیقرارن عاشقا و / خیلی پرپر می زنن مثه یه گمشده دارن / این در، اون در می زنن این مردم انگار - دلخونن و صد بار هر روزه می میرن - توو حسرت دیدار من هم - شریک این دردم قافله رو یک شب - توو صحرا گم کردم بابا (به حضرت زهرا) ۳ #آرزوی_زیارت_اربعین 👇

. #پنجم_صفر #سینه_زنی و توسل به #حضرت_رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی محمدحسین #حدادیان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خدا ببین کی برگشته همون که گریونش بودم خدا ببین کی برگشته همون که دنبالش بودم همون که خیلی گریونِ روضۀ گودالش بودم بابا .. سلام عشق من ای همه زندگیم شکسته شدم اولِ بچگیم یه دختر به بابا فقط دلخوشه رگایِ بریدت منو میکشه برا لب خونی تو ، الهی من بمیرم دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم نشد که خیررون رو از دستِ یزید بگیرم کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی رفتی رقیه ت تنها شد اسیر نامحرم ها شد روی کبود من مثلِ مادر بزرگم زهرا شد بابا .. بیا و بکش دستی رویِ سرم مثِ موی تو سوخته مویِ سرم خودم رو زدم وقتی که دیدمت لبم خونی شد وقتی بوسیدمت تو کجا اینجا کجا ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی میون راه حس میکردم میباره بارون هر لحظه دیدم که خونِ بابامه میریزه از رویِ نیزه .. بابا .. دیدم تا که رفتیم تو بزم شراب جلویِ چشامو گرفته رباب نمیخواستم اما شنیدم دیگه یکی داره حرف از کنیزی میگه اینه ختم روضه ها ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی میسوزه هر نفس وجودم مثل پرستویِ کبودم طبق برایِ چی عمه من که غذا نخواسته بودم رقیه جان .. پرده رو از طبق کشید نترسیا اگر سر بریده دیدی نترسیا اگر دیدی خاکی موهاش نترسیا اگر دیدی خونی لب هاش نترسیا چاره ای تو چاره ساز کن یتیمتُ بیا و ناز کن تنگه دلم برای نگاهت یه بار دیگه چشاتو باز کن بابا حسین .. اگر دیدی قدم خمیده نترسیا اگر دیدی مو هام سفیده نترسیا اگر دیدی زخمی بازوم نترسیا اگر دیدی شکسته پهلوم نترسیا ببین که گوشۀ خرابم خسته از این همه عذابم یادم نمیره گفتی بابا یه شب که اومدی بخوابم رقیه جان .. نیمۀ شب تو دل صحرا نترسیا پشتِ سر قافله تنها نترسیا وقتی که زجر اومد سراغت نترسیا .. کشتۀ کربلا ، سن یارالی من یارالی بو نه عالمدی بابا ، سن یارالی من یارالی ــــــــــــــــــ #کربلایی_محمدحسین_حدادیان #روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله #شب_سوم_محرم #ویژه_ایام_محرم 👇

💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 💠حدیثی بسیار زیبا ازامام حسین(ع)💠 ✍مردى خدمت امام حسين عليه السلام آمد وعرض كرد: من مردے گنهكارم و قدرت ترك گناه ندارم. مرا موعظه اى كن. سيدالشهدا عليه السلام فرمود: پنج كار انجام بده و هر چه مى خواهى گناه كن: 1⃣ رزق و روزى خدا را نخور، هر چه مى خواهى گناه كن! 2⃣ از ولايت و قلمرو حكومت خدا بيرون برو، هر چه مى خواهى گناه كن! 3⃣ جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه مى خواهى گناه كن! 4⃣ وقتى فرشته مرگ (عزرائيل) براى قبض روح تو مى آيد، او را از خودت دور ساز، هر چه مى خواهى گناه ‌كن!!! 5⃣ وقتى مالك دوزخ تو راوارد جهنّم مى‌كند، اگر مى‌توانى وارد نشو، و هر چه مى خواهى گناه كن!!! 🔹بحارالانوار ج۷۵ ص۱۲۶ ‌‌‌‌🦋 ❤️ 🍃🍁 💙🍃🦋

|⇦•صفا آوردی، قدمت رو چشم بابا.. #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج میثم مطیعی

. #پنجم_صفر .. #سینه_زنی و توسل به #حضرت_رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج سیدمهدی #میرداماد ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چقدر سرده بابا ، هوای خرابه دیگه خسته م از این شبایِ خرابه دیگه هیچ کسی نیست بفهمه چی میگم دیگه لکنتم خسته کرده لبم رو .. *دیگه باز نکنم بعضی حرفا رو .. از اون شبی که تو بیابون گم شد دیگه لکنت گرفت .. به جای اینکه بگه اَبَتا .. میگفت اَبَ .. حرفاشو دیگه کسی نمیفهمید..* دیگه هیچ کسی نیست بفهمه چی میگم دیگه لکنتم خسته کرده لبم رو .. دیگه وا نمیشه چشایِ کبودم تا که گریه پایین بیاره تبم رو دیگه دخترت موندنی نیست دیگه بغضم آروم نمیشه میخوام در بیام از خرابه روم نمیشه نبودی ببینی ، تو بازارایِ شام به جای النگو طناب بود رو دستام چه زجری کشیدم تا زجرُ میدیدم فقط این طرف اون طرف میدویدم یه جوری منو زد که دادم در اومد دیگه بعد از اون هیچ کجا رو ندیدم دیگه دخترت بی قراره دیگه تو تنم نا ندارم میخوام پیشِ پای تو وایسم ، پا ندارم من الذی ایتمنی .. تو هستی و عشق منی .. ــــــــــــــــــ #سید_مهدی_میرداماد #روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله #شب_سوم_محرم #ویژه_ایام_محرم 👇

. #شهادت_رقیه سلام الله علیها #زمزمه بند1⃣ بزار قصه ی شام و واست بخونم بابا یه خط روضه از این مصیبت بخونم بابا ولی قبل از اون واسه ی دیدن تو باید دو رکعت نماز زیارت بخونم بابا باید که تیمم کنم اما تو نپرسی ازم واسه چی دخترم نپرسی ازم که نماز و چرا نشسته میخونی مثه مادرم یهودیی شامی مسلمون کوفی یه جوری بدن که نگو و نپرس با دستای سنگین منو عمه هامو یه جوری زدن که نگو و نپرس بند2⃣ می‌خواستم نشونت بدم بازوهامو بابا دور از چشم نامحرما پهلوهامو بابا چه خوب شد که شب اومدی و میتونم راحت نشونت بدم توی خلوت موهامو بابا ببین دست اتیش چه با حوصله موهای منو بافته با معجرم ببین که چه خوشگل شده دخترت بغل کن منو دست بکش رو سرم یه شب توی صحرا یه نامرد موهامو یه جوری کشید که نگو و نپرس بابا دختر تو رو سنگا و خارا یه جوری دوید که نگو و نپرس بند3⃣ از اون شب که رو نی تو رو دیده بودم بابا از این آدما خیلی ترسیده بودم بابا با اینکه تو کوفه به ما بد شد اما تو شام شنیدم چیزایی که نشنیده بودم بابا باباجون بگو خارجی یعنی چی چرا هرجا رفتیم میگفتن به ما میدونی شدم با کیا همسفر میدونی که ماها رو بردن کجا خرابه که خوبه یه جاهایی رفتم با چشم پراب که نگو و نپرس بابا از یتیمی یا حرف کنیزی بابا از شراب که نگو و نپرس شعر و سبک: امیر آهمند انجمن تکیه نوکری مشهد 👇