eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
3. این رضا کیست.mp3
6.11M
( علیه السلام ) قسمت دوم : این رضا کیست که عالَم همه خشنود از اوست (2) این رضا کیست که بر دردِ دلِ خلق دواست (2) ای ضعیفی که تو را پُشت و پناهی نبود (2) شو پناهنده به شاهی که مُعینَ الضعفاست (2) ساکن کوی رضا باش که این ابرِ کرم (2) سایه ی رحمتِ او بر سرِ سلطان و گداست (2) شاعر: ای امامی که به جسمِ همه جان می بخشی به گدایان درت ، مُلک جهان می بخشی بس که ابر کَرمت ، بارشِ رحمت دارد هر چه خواهند ز تو بهتر از آن می بخشی قطره ای گر که کند روی به این بحر کرم تو به او دامنی از دُرِ گِران می بخشی گر کریمان به گدایان همه گُل می بخشند تو به خارِ درِ خود باغ جنان می بخشی چشم بر دَرگه مِهر و کَرمت دوخته ایم ای که بر آهوی صحرا تو امان می بخشی نِگهم چون که فِتد بر درِ این باغ بهشت به منِ سوخته جان اشکِ روان می بخشی (اباالحسن یا رضا ) تکرار گر چه من نیستم آن گونه که تو خواسته ای هر چه از تو طلبم باز همان می بخشی بس که ابر کَرمت ، بارشِ رحمت دارد هر چه خواهند ز تو بهتر از آن می بخشی بر مشامم می رسد ، هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی عشق حسین ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل ، قبر شهید کربلا من غم و مِهر حسین ، با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم ، دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم ، یک قطره از عطر حسینی سبقت از مُشک و گلاب و ، نافه و عنبر گرفتم شاعر: .
Shab05Moharram1393[02].mp3
9.4M
کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه اس ولی حرم نداره غریب اونیه که همدم اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه حسن همه‌ی دار و ندارش حسینه حسن همه‌ی صبر و قرارش حسینه حسن سایه‌ش همیشه رو سر داداشه حسن نمیشه که تو کربلا نباشه حسن نمیتونه دیگه آروم بشینه اگه حسینشو نقش زمین ببینه دلم تو روضه ها میشکنه مثل شیشه ولی روزی مثه روز حسین نمیشه غریب اونیه که سر به بدن نداره آقام رو زمینه ولی کفن نداره شاعر: محمد مهدی سیار
. 🏴 یا جدید روضه ای شهادت امام ابالحسن الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا 🏴بند اول سلام آقا جون من ‌گداتم یه دوره گردم اومدم تا دورت بگردم تو میدونی که‌ چیه دردم به همه گفتم تو رئوفی هوامو داری واسه من تو دارونداری قرار قلب بی قراری آخه من آقا،کسی رو غیر تو ندارم آخه من آقا،غیر صحنت کجارو دارم آخه من آقا،به کی غیر تو رو بیارم آخه تو آقا،با اینکه از من بدی دیدی ولی با اینحال،همیشه حرفامو شنیدی حاجتم رو زود،قبل اینکه بگم تو میدی مولا،یا علی موسی الرضا 🏴بند دوم میونِ حجره میزنه دست و پا رضا و پاره ی قلب مصطفی و از جوادش میشه جدا و داره میسوزه از آتیش زهر جفا و میکُنه مادر و صدا و غم و غصش بی انتها و... داره میسوزه،میرسه امشب به مرادش داره میسوزه،اباصلت میرسه به دادش داره میسوزه،چشم به راهِ بیاد جوادش داره میسوزه،چه غریبونه میکِشه آه داره میسوزه،رو لباش جونه میکِشه آه داره میسوزه،روضه میخونه میکِشه آه ای وای،امون از این غریبی 🏴بند سوم عباشو رو سر میکِشه دیگه جون نداره درد آقا درمون نداره میاد اما توون نداره نفسش رفته لخته ی خون روی لباشه نمیتونه که دیگه پاشه شهر مشهد کرببلاشه داره میسوزه،آقا از زهر همه وجودش داره میسوزه،معلومه از روی کبودش داره میسوزه،آقامون کل تار و پودش داره میسوزه،داره میسوزه میره از حال داره میسوزه،یاد جدش حسین تو گودال داره میسوزه،به یاد اون پیکر پامال ای وای،امون از این غریبی ۱۳۹۹/۷/۱۳ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی _ حسین جان .. به یادِ لبت یک شبم خوابِ راحت نداشتم شبی که می رفتم واسه ت کاسۀ آب میزاشتم واویلا ... حسین جان .. تو بودی و گودال و ریگ تنت گیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیرِ نیزه واویلا ... صدا میزدم مادرت رو ، یا مظلوم نشون میدادم حنجره ات رو ، یا مظلوم صدا میزدم مادرت رو ، ای بی کس به دامن بگیره سرت رو ، یا مظلوم حسین جان .. حسین جان .. به صحرا .. سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا ... ــــــــــــــــــ 👇
های شهادت آقا ( ص) و و (ع) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عـزا         آه و صد واویلتا.... گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا        آه و صد واویلتا...... رحلت جانسوز ختم الانبیا ... فاطمه صاحب عزا کشته شد از زهر کینه مجتبی ... فاطمه صاحب عزا می روم اما پریشان توام ای دخترم  غصه دار حیدرم می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم  غصه دار حیدرم..... می رود از دار دنیا رحمة للعالمین  فاطمه شد دل غمین... اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین .. فاطمه شد دل غمین آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است     ماتم پیغمبر است.... پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است                 ماتم پیغمبر است... --------------------------------   
فاطمه امشب سه جا گیسو پریشان می کند ناله و آه و فغان بهر عزیزان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا بر سر قبر پدر با ناله های آتشین شکوه از جور وجفای قوم عدوان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا آتش زد تا عدو از کین به درب خانه اش درد دل باتربت ختم رسولان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا شرح حال محسن و پهلو و بازو با پدر دختر خیر البشر با قلب سوزان می کند گاه از بهر پدر نالد گهی بهر پسر گاه روی خود سوی شاه خراسان می کند از برای غربت فرزند دلبندش رضا جامه ماتم ببر باآه و افغان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا در کنار قبر بی شمع وچراغ مجتبی جامه غم چاک چاک اندر گریبان می کند گریه بر مسمومی ومظلمومی فرزند خود دخترم ختم رُسل امشب فراوان می کند چون سرش را در بدن بیند تنش را بی کفن یاد جسم بی کس شاه شهیدان می کند یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا
روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام قصه ی تشییع جنازه ی پنج تن آل عباخیلی عجیب و غریبانه است . همه ی مردم معمولا وقتی از دنیا میروند خیلی با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ی عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روی زمین ماند .عده ای از مردم بی اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علی جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمی خواهم آنهایی که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفی کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ی امام حسن (ع) را روز برداشتند که ای کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجای احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بی احترامی کردند و به جای گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم برای آن امامی که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند . این بنده ی خدا و عاشق بی چون حسین توست قلبش دریده و غرق دریای خون حسین توست سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور زخم های قلب او شده از تن برون حسین توست 🆔 📚📚منبر متنی 🔴موضوع: عرفان حسینی7 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
🍂زمــزمــــه🍂 🥀شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)🥀 🎶سبک: ســـلام آقا.... سلام آقا. عزیز حضرت زهرا حسن جانم. فدای غربتت آقا حسن جانم رو اسم تو . دارن سینه زنا غیرت بااسم تو . بهم میریزه هرهیات حسن جانم حسن جانم . کی گفته بی کس و یاری ببین آقا . توی دلها حرم داری حسن جانم همه میگن . توخیلی مادری هستی پس از کوچه. یه عمره مشتت و بستی حسن جانم توی گوشت . صدای سیلی پیچیده چی شد کوچه . چه تصویری چشات دیده بایک سیلی . دوتا گوشواره افتاده میگه مقتل. دوتایی تون و هل داده حسن جانم میگه مقتل . نمی‌دید چشمای مادر میگه مقتل به دیوار خورده محکم سر حسن جانم یه کاری کرد. برای غیرتت بد شد گذاشت نامرد. پاشو رو مادر و رد شد حسن جانم ببین حالا. یه تشتی روبروتونه خون دلها. بجاتو روضه میخونه حسن جانم جگرپاره. بریز بیرون همه حرفات میگن کوچه . چرا می لرزه دست و پات حسن جانم پیشه زینب . لبات غرقه به خون میشه لب خونی . عذابه خواهرت میشه حسن جانم یه تشت اینجا.یه تشتم میبینه تو شام یزیده مست . میده بر اهل بیت دشنام حسن جانم شراب میخورد. باچوبش روی لب میزد شکست دندون . صدای فاطمه اومد نبود عباس . ببینه محشری برپاست یکی پاشد. زدخترها کنیزی خواست حسن جانم
🔳 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🔳 یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا شهادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام ) سبک (( سینه زنی )) آهنگ (ارباب خوبم ماه عزاتو عشقه) ✍ حاج علی زلفی تبریزی __ یوم غصه دی اشگ تر دیده دن الندی مجتبی غمی ای خدا دیلده تازه لندی قاره باشیمه باغلارام ماتم حسندی یانام آغلارام هم حسن هم آقام حسینه مولای خوبان یامجتبی حسن جان شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار _________________ مجتبی غمونده بوگون باش آچوبدی طاها وای اوغول دیور عدنیده باغریقاندی زهرا گه دیور بابا گه رضا گاهی وا حسینا گوز یاشی توکور هم حسن هم آقام حسینه مولای خوبان یا مجتبی حسن جان شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار _________________ زهر کین اثر ایتدجاقین دیل دوداقی یاندی زینبیله باهم دوروب قول بویون دولاندی باجی سویلدی جان حسن بو نجه فغاندی آغلیوب یانوب هم حسن هم آقام حسینه مولای خوبان یا مجتبی حسن جان شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار _________________ باجی گل اوتور دیلده وار چوخلی سوز و سازیم همدم اول منه لطفیوه واردی چوخ نیازیم کوچه دن دیوم تا سونه قلبیده گدازیم گوشواره مادریم سندی باجی زینب مولای خوبان یا مجتبی حسن جان شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار _________________ ظلم ثانیدن فاطمه قوش کیمی سیخلدی ضرب سیلی اولدی سبب تا یره یخلدی هم یوزی یانیب هم باجی چاره سی کسیلدی باغریم اول زماندان قانا دوندی باجی زینب مولای خوبان یا مجتبی حسن جان شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار _________________ درد کوچه زینب بو زاری دیله گتوردی وار یادیمدا زهرا کریخدی یولی ایتردی گه بیرآز گلوب یول گهی بیر دایاندی دوردی وامصیبتا دیلده سسلندی باجی زینب زینب بهار عمریم خزانه دوندی کوچه غموندن قدیم کمانه دوندی (۲) بار _________________ یاحسن نظر قیل آقا ( زلفی )حقیره غصه لر اسیری همی درده دستگیره رسمیدور کریم ایلیر مرحمت فقیره سن بویورسان هر درد آساندی باجی زینب زینب بهار عمریم خزانه دوندی کوچه غموندن قدیم کمانه دوندی (۲) بار ای بال و پریم زینب نور بصریم زینب بیر طشت ائله آماده یاندی جیگریم زینب جان غصّه چکن قارداش مظلومِ وطن قارداش ائدی سنی کیم مسموم ایوای حسن قارداش باجی اورگیم یاندی بیر پارچا دوداخ گاندی دور یاتما گوزوم قربان گَل موسم هجراندی یورما اوزووی قارداش ده هر سوزوی قارداش صبر ائیله حسین گلسین یومّا گوزوی قارداش سیل گوز یاشین آی باجی گور قارداشین آی باجی تابوتوما اُخ دَیسه آچما باشین آی باجی ای وای نه ددین قارداش آخ زینب ئولیدی کاش ﷽🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
4_5940673114558957362.mp3
4.09M
و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
254K
🎤سعیدسلطانی
7032400_976.mp3
6.63M
🍁چشمای مرتضی ابر بهاره 🍁ازچشم فاطمه لاله میباره حاج ، کریمی 🥀رحلت پیامبر اکرم صل الله علیه وآله🥀
زمانی که لحظه شهادت امام حسن(ع) نزدیک شد.آن حضرت برادرش حسین(ع) را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به او گفت: "یَا أَخِی إِنِّی مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ_اى برادر!به زودى از تو جدا میشوم و به دیدار پروردگار خود نائل می‏گردم. مرا مسموم کرده اند و امروز پاره جگرم در میان طشت افتاد،می دانم چه كسى این جفا را بر من كرده و این ظلم از كجا سرچشمه گرفته، من در پیشگاه خدا با وى دشمنى خواهم كرد. ولی سوگند به حقى كه بر تو دارم از تو می خواهم که این پیش‏ آمد و مرتكب آن را تعقیب مكن و منتظر قضای الهی درباره من باش. فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ كَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَى قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهَا فَادْفِنِّی هُنَاكَ_ هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و كفن كن و بر تخته ای(تابوتی) گذارده،كنار مزار جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله ببر تا تجدید عهدى كنم.سپس مرا به سوی قبر جده ‏ام فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمومنین) منتقل کن و در آنجا به خاك بسپار." سپس فرمود: "به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که میخواهى مرا در كنار قبر جدم به خاک بسپاری براى جلوگیرى گرد هم می آیند و مقابلتان می ایستند.اكنون به تو سفارش میكنم براى خاطر خدا سعى كن در پاى جنازه من،خونی ریخته نشود." پس از آن درباره خانواده و فرزندانش و آنچه از او باقی می ماند به امام حسین(ع) وصیت کرد و نیز آنچه را که امیرالمومنین (ع)هنگام شهادت و انتقال امامت به امام حسن(ع)به او وصیت کرده بود به برادرش امام حسین(ع)وصیت نمود. 📚الإرشاد،ج۲،ص۱۶_۱۷_۱۹
مدینه مثل مشهد نیست! جایتان خالی مردم، مدینه امشب جان ز داغ مجتبی، رسیده بر لب امان که قبرش بی گنبد است که بی رفت و آمد است کجا مثل مشهد است خوشا دلی که این شب‌ها، ز ره رسیده مهمان است حرم پر از دم مولا، رضا جان است «حسن، غریب مادر حسن رضا، عزیز زهرا رضا» نغمه پرداز: روح‌الله اسماعیلی شاعر: رضا یزدانی
کریم باشی و تنها و بی سپاه و غریب! چه گویم از غمِ تو ، ای امامِ صبر و شکیب؟ شنیده ایم ز غربت، به خویش پیچیدی ز ماجرای زمین خوردنی که تو دیدی شبیهِ آنچه تو دیدی، کسی گمان نبرَد خدا کند که کسی، مادرش زمین نخورد به پیشِ چشم تو مادر ز خصم، سیلی خورد ز دستِ دشمنِ دین، یاس رنگ نیلی خورد شنیده ایم نگاهت به کوچه حیران ماند از آن به بعد دو چشمت همیشه گریان ماند نَه آن وقارِ عجیبِ ز خانه آمدنت نَه این شکستِ غریبانۀ عصا شدنت از آن زمان جگرت پاره پاره شد، اما تو هیچ دَم نزدی از غمِ دلت آقا دلت ز سودۀ الماس پاره پاره نشد که قاتلِ تو بجز خونِ گوشواره نشد در آن میانه به فکرت، حجابِ مادر بود کبودیِ رُخِ او ، چون نقابِ مادر بود همیشه خاطره ای تلخ، کرده اَت شاکی هماره در نظرت ماند، چادرِ خاکی دگر ندید علی، چهره ای ز محرمِ خویش دگر نشد که شود، هم کلامِ همدمِ خویش از آن به بعد همه ماجرا، نهانی ماند و غربتِ تو به اذنِ خدا جهانی ماند نَه هفت مرتبه زهرِ جفا ترا کُشته هزار مرتبه درد و بلا ترا کُشته تویی غریب و گرفتار، یا حسین شهید؟ تویی بدونِ علمدار، یا حسین شهید؟ غریب حسین، که همچون حسن ز دستش رفت غریب حسین، که حتی کفن ز دستش رفت حاج محمود ژولی
جانِ عالم فدایِ پیغمبر.. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جانِ عالم فدایِ پیغمبر بی نگاهش نبود طی طریق شان او را نگفته‌ایم درست وصفِ او را نخوانده‌ایم دقیق عالمی بی تلالو نورش به ضلالت همیشه محکوم است به فدایش که بین اُمت خویش هم غریب است و هم که مظلوم است عقل ما عاجز است از درکش *مگه کسی میتونه پیامبرِ خدا رو توصیف کنه وقتی امیرالمومنین در وصفِ رسول خدا می فرماید أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ..* عقل ما عاجز است از درکش علت خلق کائنات است او بی وجودش همیشه گمراهیم چون که تنها ره نجات است او کیست جز حضرت محمد (ص) که در دل عرش قرة العین است بین ذات خدا و حضرت او فاصله کم ز قاب قوسین است عمر چل سالۀ رسالت او آیه در آیه مهربانی بود گرچه بر خاک بود شصت و سه سال اهل اینجا نه ، آسمانی بود اوست آنکه در شب معراج با خداوند همکلام شده است بعد از ابلاغ روز عید غدیر کار او با جهان تمام شده است لحظۀ رفتن از علی می‌گفت دین اسلام روح تازه گرفت وقت وارد شدن به خانۀ او ملک الموت هم اجازه گرفت *فاطمه دید صدایِ دربِ خانه میاد ، درُ باز کرد به هیبتِ یه جوانِ عربی اجازه میدید وارد منزل بشم ، حضرتِ زهرا فرمودند خیر ، بابام حالِ خوبی ندارند کسی رو به ملاقات نمی پذیره .. وقتی اومد پیغمبر سوال کرد فاطمه جان کی بود در میزد؟.. وقتی عرضه داشت؛ پیغمبر فرمود این برادرم عزرائیلِ .. از کسی اذن نمیگیره اما به حرمت این خونه از تو اذن گرفته .. ملک الموت میخواد واردِ این خونه بشه اذن میگیره .. (قربونِ این دلایِ آماده ..) پیغمبرم هر موقع میخواست وارد بشه جلو در می ایستاد دستِ ادب به سینه میزاشت می فرمود السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ .. از فاطمه اجازه میگرفت وارد میشد .. آخ بمیرم چند روزِ دیگه نه تنها اجازه نگرفتن .. یه عده جمع شدن هیزم آوردن .. رحمتِ خدا به این ناله ها .. نه اینکه اجازه نگرفتن، در این خانه را با لگد باز کردن ..* خانه‌ای در مدینه که یک عمر ملجا بی پناهی‌ همه بود داشت می‌رفت مصطفی اما دل پریشان برای فاطمه بود فاطمه، فاطمه همان که رسول داشت بر دست او نوازش‌ها *نوشته اند خم میشد رسولِ خدا دستِ فاطمه ش رو بوسه میزد .. نه این که دستُ بالا بیاره خم میشد رسول خدا..* حضرت مصطفی چه‌ها می‌دید در پس آن همه سفارش‌ها فاطمه ، آنکه نزد پیغمبر هر زمان محترم‌تر از همه بود چشم این شهر شاهد یک عمر احترام نبی به فاطمه بود چشم خود را که بست پیغمبر فاجعه زود اتفاق افتاد در دل امت رسول خدا بذر نامردی و نفاق افتاد مست قدرت شدند بعضی ها باطل آمد برای حق پوشی در فضای مدینه پاشیدند گرد مسمومی از فراموشی یادشان رفت -کمتر از یک روز- آن همه گفتۀ پیمبر را زودتر از تصور تاریخ یادشان رفت حق حیدر را اهل یثرب ، مهاجر و انصار همگی خویش را نشان دادند دست یاری علی به پیش آورد در جوابش سری تکان دادند فتنه پیچیده تر شد و آنگاه نوبت غصب حق فاطمه شد آمد از خانه او پی حقش تا به مسجد رسید ، همهمه شد خطبه ای خواند و حق خود را خواست با روایات و تکیه بر آیات شیر زن، مثل همسر شیرش زیر بار ستم رود؟ هیهات! آنچنان خطبه خواند آنجا که دست تزویر عاقبت رو شد سینۀ مسجد النبی آنروز صحنۀ کارزار بانو شد مِلک زهراست آسمان و زمین او به یک باغ احتیاج نداشت داشت با انحراف می جنگید درد تحریف دین علاج نداشت آمد آن روز که شقاوت را به تماشای مردم آوردند آمد آن روز که چهل نامرد تیغ و شمشیر و هیزم آوردند خانۀ وحی را نگاه کنید کار او به کجا کشیده شده این طرف فاطمه به پشت در و آن طرف هیزمی که چیده شده آمدند و به درب کوبیدند خانه ای که پر است از حوری لگد جمعیت به در می خورد تا بگیرند بیعت زوری در هیاهوی این همه ضربه کفر، آیینه را شکستش داد میخ میخواست ضربه ای بزند لگدی یک بهانه دستش داد آنقدر که فشار بر در بود به حرارت رسیده بود تنش همه گفتند محسنش می سوخت من نوشتم که بیشتر حسنش آنکه از چادرش ملک می ریخت نور قدیسه بود در ذاتش به کدامین گناه نا کرده گیسوانش گرفته بود آتش دست حق را به ریسمان بستند دارد از خانه میرود مولا فاطمه خواست تا که نگذارد تازیانه گرفت دستش را شاعر :
ایتمروخ عبث نی کیمی نوا وار ایکی بویوک ماجرا بو گون هم رسول اکرم وفاتیدور هم شهید اولوب مجتبی بو گون ماسوا فغان ایتسه وار یری- جان ویروب ایکی مقتدا بو گون بیر وجود پاکی که شانینه نازل ایلوب حق فتح آیه سی خاک مقدمیله اونون صفا تاپدی مطلقا عرش پایه سی اولمیوب رضا ذات کبریا دوشماقا تراب اوسته سایه سی حیف اولوبدی تحت ترابیده مختفی او نور هُدی بو گون بو فنا جهاندان گیدن زمان برگزیده ی کلّ ماخلق خلقت وجودینی خلق ایدوب خالق ازل خلقه ماسبق یعنی اشرف خیل انبیا خاتم رسل نور پاک حق اوز یرینده قویدی خلایقه اون ایکی نفر پیشوا بو گون اوّلی ولیّ خدا اولوب قید ظلمیله باغلانوب اَلی زوج فاطمه مهر مصطفی یعنی حضرت مرتضی علی بعد حجّت حقّ لم یزل مرتضی وصیسی حسن ولی بیر ایچیم سو ایچدی حیاتینون ختمینه ایدوب اکتفا بو گون آغلارام اوچومجی وصیسینون حالی گر بیان اولسا برملا کلّ یوم عاشور فرض اولوب، کلّ ارض اولوب دشت کربلا نام پاکی مظلوم اُلن حسین تشنه جان ویرن حامل بلا اوز مصیبتین یاده سالمیوب اول شهه ایدر آه و وا بو گون عرض ایدر که قارداش حسینیوین جانی قان دوتان لبلره فدا هانسی بی مروّت بویور سنی ایلیوب بو دردیله مبتلا پاره پاره دوشموش جگرلرون طشتیده قزل گُلدی گوئیا شوره گَتدی بلبل کیمی منی نی تک ایلدوقجا نوا بو گون اوندا که حسینیله مجتبی بزم وحدت ایتمیشدی اختیار بیر به بیر امامت ودایعین تاپشوروب حسینه او تاجدار باخدی بیر عنایتله زینبه غم گونی او خاتون غمگسار گوردی ایلینمز او بی کسون دردلرینه هرگز دوا بو گون خاصّ بیر توجّه قیلوب او دم لطفیلن او اللهین حجّتی بُلدی بیر مریضون محالیدور اوزگه بیر دوائیله صحّتی چون طبیب حاذق بُلور دوا درده مقتضی گویه حکمتی سویلدی که امر قضایه دور سنده من کیم ویر رضا بو گون ایتمه چوخ پریشان خیالیوی اول بلای عشقیله ممتحن آغلاما بیله، توکمه اشک تر مه جماله ایتمه ستاره سن قتلگهده گورسن حسینیوی جان ویرن زمانینده ایمدیدن زلفیوی یولوب سیلی وورما سن گُل جماله ای مه لقا بو گون بیر طرفده گورسن دوشوب یره ایستی قوملار اوستونده پیکری العطش صداسی گَلور باخور نهر سمتینه قانلی گوزلری بیر طرف سَنانیله حرمله، بیر طرفده شمر اَلده خنجری کاش اولا حسینه اولان جفا ای باجی منه آشنا بو گون
Karimi-Shab8Safar1394[02].mp3
6.31M
شمس الضحی و نور خدای سبحان سلطان نعم الامیر رعیتای ایران سلطان منم که به لطف روزی تو قد کشیدم یه عمر نمک محبت تو رو چشیدم یه عمر چیزی از تو من به جز کرم ندیدم رضا من زندگیم و پایِ ولایتت میذارم به غیر تو پناهی ندارم الله اکبر به این شکوهِ صحن و مرقد می گیره خورشید نورش رو هر روز از این گنبد تویی که تو کل زندگی هوام و داری تویی که حسابِ درد و غصه هام و داری تویی که همیشه با خودت دوام و داری رضا تو که حقیقت یا من اسمه دوایی خودت به درد عالم شِفایی پیرن سیاه و شال عزا رو از تو دارم این یا حسین و این گریه ها رو از تو دارم نگات از کار عالم گره گشایی کرده صفات دل شیعه رو امام رضایی کرده دعات همه عاشقا رو کربلایی کرده رضا به خاطر همین عشق همیشه زیر دینم به لطف تو هلاک حسینم @majmaozakerine