.
بی سر و خونین در شهر غریب افتاده بود
حتم دارم،در آغوش حسین جان داده بود
گشت،بعد از چله ای از عمر خود تا که رسید
هیچکس همتای عشقش را چنین محشر ندید
عاشقانه در رکاب رهبر و پیر خمین
از جنوب کشورش تا شام،بعدش هم حسین
از پلِ فتنه گذر کرد و نلغزید پای او
مطمئنا پیش اربابست حالا جای او
حدودا ساعت یک بود،خبر آمد عراق
چند عاشق پر کشیدند و بریدند از فراق
ابو مهدی و یارانش،به همراه عزیزانی
تنم لرزید تا گفتند آری ....سلیمانی
جهان در پیش رویم تیره شد،اخبار...اخبار
زدند سردار را ... شبیهِ مسلکِ کفتار
هنوز هم از غمش چشم جهان خون است آه
نام حاج قاسم شروع نهضت است .. ولله
ملت عشقیم ما، ملت آقا حسین
رمز احقاق ظهور مهدی است یا حسین
پیروش باشید مردم این وصیت بین ما
رهبرم سید علی تنهاست در بین شما
#بهنام_واحدی_جهاد
#حاج_قاسم
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.
.
#حضرت_زهرا
چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت
همه ی عالم و آدم به فدای حسنت
می چکد نام دل آرای علی از سخنت
سپر حیدر کرار شده جان و تنت
زیر پاهای تو صد چشمه ی کوثر جاری ست
جای خون در رگ تو عشق به حیدر جاری ست
شهر روشن شده از نور تو ، بانوی علی
ای نفس های حسن ، ای همه نیروی علی
ما ثناگوی تو ایم و تو ثناگوی علی
نفس حیدری ات قوت بازوی علی
سایه ی چادر تو بر سر هر سینه زن است
نام تو وقت سحر ذکر قنوت حسن است
وصف تو کار بشر نیست...فقط کار خداست
همه ی خلق به عشق تو بمیرند، رواست
پادشاه است کسی که در این خانه گداست
خاک پاهای غلامان شما نیز شفاست
ذکر پرواز مَلَک های مُقَرب زهراست
همه ی دلخوشی حیدر و زینب زهراست
احسان نرگسی رضاپور
#فاطمیه
#واحد
.
.
📋 توی روضت میاد اشکام
#شور
حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توی روضهت میاد اشکام
یه تصویره جلو چشمام
یه تصویر از دوتا گنبد
زیر بارون ، منم اونجام
سلام آقام ، سلام آقام
دارم حس میکنم الان تو بارونم
سلام آقام ، سلام آقام
دارم حس میکنم الان تو ایوونم
حالا که از حرم دورم
گناهامو با اشک روضه میشورم
"حسین جانم ، حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم"
میدونم که گنهکارم
ولی آقا دوسِت دارم
سرم نذر سرت آقا
فدای اکبرت آقا
حسین جانم ، حسین جانم
میخوام که منت تو رو سرم باشه
حسین جانم ، حسین جانم
میخوام که روحم هرشب تو حرم باشه
حسین جانم ، حسین جانم
یه نذری کردم این دل مست تو باشه
حسین جانم ، حسین جانم
یعنی میشه تو دستم دست تو باشه
دلم قرصه کنار تو
بهشت اونجاست که باشم در جوار تو
"حسین جانم ، حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم"
*شاعر : #مهدی_نظری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#شور
#بهمن_عظیمی
رسیده از راه ، شبای عشق و جنون
رسیده از راه ، ماه شور و ماه خون
رسیده از راه ، مادری قامت کمون
رسیده از راه
به لطف زهرا ، رسیدم به خیمه گات
به لطف زهرا ، اومدم بزم عزات
به لطف زهرا ، جونم و میدم به پات
به لطف زهرا...
هلال ماه عاشقی دمید
دوباره دل به آرزوش رسید
فاطمه دست ما رو هم گرفت...
میون روضه های تو کشید
السلام علی یا سیدالشهدا
اباعبدالله ، سایه ی روی سرم
اباعبدالله ، ای امید آخرم
اباعبدالله ، ای خداوند کَرَم
محرم اومد ، بی قراره مادرت
محرم اومد ، اومدم به محضرت
محرم اومد ، پریشونه خواهرت
محرم اومد...
تو دعوتم کردی که اومدم
خیلی بدم نکردی باز ردم
خودت می دونی که همیشه من...
سنگ تو رو به سینه ام زدم
السلام علی یا سیدالشهدا
خدا می دونه ، شور شیرین منی
خدا می دونه ، یار دیرین منی
خدا می دونه ، دین و آئین منی
خدا می دونه...
می میرم بی تو ، تویی عشق ازلی
می میرم بی تو ، به خداوند جلی
می میرم بی تو ، یا حسین بن علی
می میرم بی تو...
باز اومدم از صدقهْ سرت
تا که بشم غلام و نوکرت
من اومدم تا که یه بار دیگه...
بیعت کنم با تو و خواهرت
السلام علی یا سیدالشهدا
👇
رسیده از راه شبای عشق و جنون - @Maddahionlin.mp3
10.73M
🍃به لطف زهرا رسیدم به خیمه گاه
🍃به لطف زهرا اومدم بزم عزات
🎤 #نریمان_پناهی
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
Shab1Fatemieh1-1398[02].mp3
16.37M
▪️خدا ازت قبول کنه سردار (زمزمه)
🎙بانوای: #حاجمیثممطیعی
🏴 ویژه اولین سالگرد شهادت
حاج #قاسم_سلیمانی
متن👇
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
#مثنوی
دید استکبار دیشب قدرت سِجّیل را
سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را
خواب و رویای سپاه کفر را بر هم زدیم
بیخ گوش دشمنان یک سیلی محکم زدیم
گوشهای از قدرت بی حّد ما شد جلوه گر
یادِ تهرانی مقدم زنده شد بارِ دگر
"ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ" این همان خشم خداست
ملت ما اهل سازش نیست اهل کربلاست
وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد
بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد
رهبرم لب تر کند راهی میدان می شوم
در دل میدان شبیه تیغ بُرّان می شوم
لشکر اسلام باز از فتح خیبر آمده
آه...دوران "بزن در رو" دگر سر آمده
دید استکبار دیشب قدرت سجیل را
موشک بعدی نشان رفته ست اسرائیل را
#احسان_نرگسی
بیایید یتیما برا گریه زاری
قراری نمونده برا بیقراری
چه شبهای تاری
نگید به بچههاش که میمیرن
نگید که دستشو جدا کردن
نگید که پیکرش پر از زخمه
دوباره کربلا به پا کردن
پناه این قبیله رو کشتن
شکسته قلب مو سفیدامون
به خون نشسته چشم مادرها
یثیم شدن بچه شهیدامون
«آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه»
نگاهش هنوزم جلو چشممونه
شکوهش یه دریاس دلش آسمونه
بگید که بمونه
میسوزه خیمهی دلای ما
بگید علمدارو که برگرده
بشکنه اون دستی که ناغافل
ما رو عزادار غمت کرده
فدای اون دست پر از زخمت
انگشتر عقیقتو قربون
با رفیقت پرکشیدی آروم
هم تو و هم رفیقتو قربون
«آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه»
رسیده یه مادر که واکرده آغوش
یه مادر که دستی گرفته به پهلوش
چه زخمیه بازوش
توو فاطمیه اجرتو بردی
خدا ازت قبول کنه سردار
مادرت اومده به استقبال
سرت رو از رو خاک غم بردار
اگر هنوز به سختی راه میره
اگر که چشماش هنوزم تاره
خودت براش روضه بخون امشب
برای چشمایی که میباره
«آه برگرد آه برگرد آه برگرد آه»
حبيبَنِ كانا، وروحاً بجسمَينْ
دو دوست بودند و یک روح در دو بدن
رفيقَينِ عاشا، وماتا رفيقَينْ
با هم زیستند و با هم از دنیا رفتند
وداعاً وداعا
خداحافظ، خداحافظ
من أنتما؟! يا كلَّ أحزاني
شما دو تن که هستید؟ ای همه غمهای من
في العيشِ في الموتِ رفيقانِ
در زندگی و مرگ رفیق هم بودید
آهٍ وداعاً يا أبا مهـدي
آه، خداحافظ ای ابومهدی
آهٍ وداعاً يا سُليمانـي
آه، خداحافظ ای سلیمانی
يا «قاسمُ» جسمُكَ بالنزفِ
ای قاسم! خونریزی جسمت
يُشبهُ نزفَ النحرِ في الطفِّ
مانند خونریزی رگهای بریده در کربلاست
يكفيكَ فخراً كنتَ مقتولاً
همین قدر افتخار برایت کافی است
مثلَ أبي الفضلِ بلا كفِّ!
که مانند ابوالفضل (ع) بیدست کشته شدی
«واويلاه واويلاه واویلاه»
واویلا... واویلا... واویلا...
خذ الدمَّ واصعَدْ، بنصرٍ مؤزّرْ
خونت را بگیر و بالا پیروزمندانه برو
ونَمْ مُطمئناً، فحتماً سَنَثْأرْ
و آرام بخواب، که ما حتما انتقام خواهیم گرفت
سنثأرْ سنثأر
انتقام خواهیم گرفت، انتقام خواهیم گرفت
أصنامُ «أمريكا» معَ العـارِ
بتهای آمریکا ننگین هستند
حتماً سنُصْليها لظى النارِ
حتما آنها را به زبانههای آتش میافکنیم
لن نستهينَ بالدمِ الجــاري
هرگز این خون جاری را خوار نمیداریم
أبشِــرْ «سُليمـانيُّ» بالثـارِ
به «سلیمانی» بشارت انتقام بده
هذي دماكَ الثورةُ الكبرى
این خون تو، بزرگترین انقلاب است
من كربـلا مدّت لنا نحـرا
که از کربلا برای ما امتداد یافت
لا لا تمُتْ .. عِشْ مرّةً أخرى
نه، نمیر... بلکه یک بار دیگر زندگی کن
وارسُم لنا من نِزفكَ النصرا
و از خون ریختهات پیروزی را برایمان رقم بزن
«يا حسين يا حسين یا حسین»
یا حسین... یا حسین... یا حسین
شاعر فارسی: رضا یزدانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#قصیده
هر چند اجرِ کارِ تو غیر از شهادت نیست
اما ز داغت جانِ ما را صبر و طاقت نیست
تلخ است اگر چه درد هجرانت به کام دل
می دانم اما سینه ات را تابِ ذلت نیست
رفتی طنینِ گامهایت در جهان باقیست
در سینه ات عشقی بجز عشق ولایت نیست
دشمن نمیفهمد ولی میداند از این پس
در چشم او تا روز محشر خواب راحت نیست
آسوده باش ای شیرمرد عشق و آزادی
هر قطره خونت جز نماد عزم و وحدت نیست
دستت پر است از خاطرات کربلا ای وای
در قلب ما دست بریده بی حکایت نیست
بعد از تو یارانت کنار رهبرت هستند
کور است آنکه در دلش نورِ بصیرت نیست
بی شک که راهت امتدادِ راهِ عاشوراست
راهی که پایانش بجز خون و شهادت نیست
لعنت به امریکا و اسرائیل و عمالش
کز ظلمشان جایی در این عالم فراغت نیست
چون مالک اشتر اطاعت از علی کردی
دست تو بر دست ولی جز دست بیعت نیست
حقا ز نقشِ بی بدیل و ماندگارِ تو
در منطقه دیگر بساطِ ظلم و قدرت نیست
آن صادق الوعدی که بر چیده بساط کفر
بر حق ستیزان جهان گو درسِ عبرت نیست؟
هر قطره خون قاسم ما بذر پیروزی است
دشمن بداند تا شکست آنقدر فرصت نیست
دیدیم اشک زینبت را در عزای تو
شکر خدا بر گردنش بند اسارت نیست
در پیشگاهِ حضرتِ حق روسفیدی تو
پس انتظارِ ما ز تو غیر از شفاعت نیست
وصف تو بود این شعر، سردارِ سلیمانی!
البته وصف پهلوانی چون تو راحت نیست
#هستی_محرابی