eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه جانسوز حضرت زهرا(س) حاج محمود کریمی با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت... شاعر: .👇
. 🌾 مناجات بسیار زیبا _ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف _ فاطمیه _ حجت الاسلام 🌾 بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست 2 صفای فاطمیه از صفای مادر توست اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش *عجب احتجاجی کرد ، نزاشت علی سرش تو مدینه پایین بیفته ،حتی نزاشت یه شمشیر بالا سر علی ببین... * قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش دوام خدمت ما با دعای مادر توست *این همونیه که حضرت تو دعای کمیل فرمود :"وَ الدَّوَامَ فِی الِاتِّصَالِ بِخِدْمَتِك" آگه مادرانه دست شکسته ش رو بالا بیاره من و تو ، تو نوکری و سربازی امام زمان ثابت قدم میمونیم ....* ز نور چادر او ما همه مسلمانیم *اون چادری که یهودیه رو مسلمون کرد ، اون چادری که سلمان هر وقت بهش نگاه میکرد گریه میکرد ....* ز نور چادر او ما همه مسلمانیم که اصل طینت ما خاک پای مادر توست به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست *اینجوریه یا نه؟ "وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ " زانوها به هم میخوره دم جون دادن... "وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ" دیگه باورش میشه که رفتنی ... اونجا کی میتونه به داد ما برسه ؟؟؟ * به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست امید و دلخوشی من وفای مادر توست بیا که با تن خونین هنوز منتظر است که انتقام تو تنها شفای مادر توست *حالا هر کی دلش میخواد به آقاش تسلیت بگه بسم الله ...." بگو آقا الان کجای عالم شرف حضور دارید ، نمیدونم ، مدینه ای نمیدونم .... هرجا هستی قدم رنجه کن یه نظر عنایتی به جمع سربازان خودت کن .... آگه شما نظر کنی همه ی ما رنگ و بوی فاطمه می گیریم .... یابن الحسن .... . بیا که با تن خونین هنوز منتظرست که انتقام تو تنها شفای مادر توست یاابن الحسن .... یاابن الحسن .... *وَ بَعد، فَقَد قالَ اللهُ الحَکیم فی مَحکَمِ کِتابَه الکَریم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً ....* بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی *شب جمعه ست ، شب زیارتی ابی عبدالله ... این دلتُ نورانی کن ، زبانتُ خوش بو کن ، نامِ هَمَمون در زمرۀ زائرینِ ابی عبدالله ثبت بشه .....* حسین جان ...... *بابی المُستَضعَفِ الغَریب یا اباعبدالله* ........... تمام عزت شیعه رحین منت اوست تمام زندگی ما فدای مادر توست زندگی چه قابل داره ،دارو ندارم فدات مادر زنور چادر او ما همه مسلمانیم نه فقط اون هفتاد تایهودی،هشتاد تا یهودی مسلمان شدند،ما هم تا ابد،اسلام مون مدیون چادر زهرا ست،این چادر نبود فقط،ما نگامون فقط یه چادره،اون خیلی حرف داشت،این چادر سیاه پرچمه تا آخر عمرت،تا دنیا دنیا است این پرچم بالاست، زنور چادر او ما همه مسلمانیم كه اصل طینت ما خاك پای مادر توست معلوم نیست فاطمیه ی دیگه زنده باشم به وقت مرگ كه دستم زهر دری كوتاست آی ،فكر نكنی رفیق من فقط حرف مرگ می زنم،یا ما حرف مرگ می زنیم،خود بی بی به مولا علی فرمود: علی جان،من از شب اول قبر نگرانم،زهرا بگه من چی بگم،صدا زد علی جان تنهام نذاری بری،بایست بالای قبرم تا من این تنهایی قبر و حس نكنم،الله اكبر زهرایی كه زهرا است، زهرایی كه همه كاره ی زمین و زمان و سماوات و ملك و ملكوته، به علی می گه،علی جان قرآن برام بخون،علی می خوام آروم بشم با صدات،علی می خوام اُمدن بهم گفتن: امامت كیه بگم همین آقایی كه بالا سرمه امام منه، آخ چی می شه ،ماهم این جوری بگیم،چی می شه به ما بگن اممت كیه بگم همین امام زمانی كه بالاقبرمه امام منه به وقت مرگ كه دستم زهر دری كوتاست امید و دل خوشیه من وفای مادر توست من شك ندارم،مادرت میاد،یه چیزی بگم شب جمعه ای گریه كنی،خودشم نیاد، بچه اش و می فرسته،می گه حسینم،پاشو برو،سینه زنت وحشت قبر داره، حسینم این یه عمر برات سینه زده، حسین،داد بزن ،ناله بزن صداتو فاطمه بشنوه،ای تشنه لب حسین،امشب مادرشم داره همین و می گه،حسین، عشق زینب حسین
اشعارفاطمیه – زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – رضادین پرور بسکه چشم تو تصویرتار میگیرد تمام آینه ها را غبار میگیرد سرت چه آمده وقت کشیدن جارو همیشه فضه ترا ازکنارمیگیرد چه زحمتی شده این گندم آسیا کردن چه زودپهلوی تو حین کارمیگیرد به روی گونه توسیب قرمزی هرشب زچشمهای ترم اختیارمیگیرد لباسهای ترا دیدوگفت زینب باز چقدرمادرم آب انارمیگیرد نه صبح مانده برایم نه ظهرمانده نه شب زناله ات کمرم هرسه بارمیگیرد بخندجان علی جان به لب شدم زهرا بخندخانه سکوت مزارمیگیرد
بسم الله الرحمن الرحیم تابوت تومیرفتی شبی ازدره خانه میبردعلی، پیکر زهرا،سر شانه یک گوشه حسین وحسن وزینب وکلثوم باگریه نگاهش شده معطوف به شانه تاشست تن فاطمه را ، حیدرکرار آن تیر غمش سمت علی کرد کمانه دیدم که عقیقی به گدا داد ٬ به مسجد حیدربه تویاقوت کبود، داد زمانه این قوم حسادت به تو وفاطمه کردند این معرکه ها بود درآن کوچه بهانه بانوی علی، نیمه شب از دست علی رفت ازداغ تو زینب بگرفته است بهانه 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________
بسم الله الرحمن الرحیم با اشک دیده ، پیکرت زهرابشویم درخانه ی بی تو، تورا دریابشویم بانوتو رفتی خنده بر لب جا ندارد با اشک دیده ها پیکرت اینجابشویم شهر مدینه جای ماندن نیست دیگر من پیکرت راگوشه ای تنهابشویم ازهرنفس، خون آیدازآن سینه ی تو بانو تورا من باغمی پیدابشویم حق ولایت خواستی گیری زنامرد خونابه ی جسم تواز دعوا بشویم بانو سلام مرتضایت بی جواب است این درد غربت ، باتوای زهرابشویم شد آرزو یم بعدتوزنده نمانم جسم تورادربین این غمهابشویم 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________
1_173632378.mp3
6.8M
بیا بیا گل زهرا، عزاے مادر توست صفاے فاطمیه از، صفاے مادر توست بیا که با تن خونین هنوز منتظر است که انتقام تو تنها، دواے مادر توست
بسم الله الرحمن الرحیم درکوچه بر رخساره مادر،مشت میخورد پیش علی یاس پیمبر ،مشت میخورد سیلی وضرب تازیان ، درکوچه هابود بهردفاع اوپشت آن در ،مشت میخورد یک لشکری آمدبگیرد جان زهرا زهرامیان کل لشکر،مشت میخورد اوباره شیشه دارداماهمچوشیراست آن ماده شیر حی داور ،مشت میخورد یک سومغیره بود وآن سو بودقنفذ زهرادرآتش پهلوی در مشت میخورد 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________
بسم الله الرحمن الرحیم آشوب بدی در دلم انداخت مغیره باقنفذملعون به سویم تاخت مغیره یک لشکروحشی هم جمع اند به کوچه در خاطر من ، خاطرغم ساخت مغیره بگرفت کمربندعلی ، فاطمه ی او باضربت پابر تن اوتاخت مغیره شد جنگ میان عمر وفاطمه، ای وای باصرب لگد بهره تو پرداخت مغیره از لعل لبت ، خون وسط کوچه چکیده کاینگونه زد آتش دل و بگداخت مغیره در بین همه مدعیان ، فاطمه تنهاست جان داد برای تو و نشناخت مغیره باضرب غلافی به زد قنفذملعون تا پرچم آشوب برافراخت مغیره برگردن حیدر وسط کوچه طناب است روبه صفتی بودکه بنواخت مغیره دوری و جدایی زتو سخت است عزیزم جان دادی و صد حیف چنین ، باخت مغیره غلامی (مجنون کرمانشاهی)
(یازهرا)🍁 بیا ای دل در این محفل عطایا میکند زهرا ببین بالطف خلاقش چه غوغا میکند زهرا بیا و بی ریا بنشین که اینجا بزم عرفان است به بزم بی ریا حتما تماشا می‌کندزهرا بیا مانند پروانه طواف شمع والا کن ببین چه هدیه‌ای با ارزش اهداء میکندزهرا خبرکن دردمندان را مطب فاطمه باز است دراین محفل به هردردی مداوا میکند زهرا منال ازدرد ازغم ها بگیر از دامن مولا تورا بر حل مشکل ها مهیا میکند زهرا گره درکار اگر داری چرا آواره میگردی! دراین میخانه چون صدها گره وامیکند زهرا مخور غصه در این بازار اگر بار خذف داری نگاهی گر کند بر آن مطلا میکند زهرا دراین بازار پر رونق سرشکت مشتری دارد تورا در جنت اعلا شکیبا میکند زهرا بگوش مرده (یازهرا) بگو شاید به هوش آید! گهی مثل علی کار مسیحا میکند زهرا اگر صادر کند زینب جواز جنت مارا حسین مهرش کندحتماکه امضا میکند زهرا اگر چه (منزوی) دریا تو (احسان) کمتراز قطره بخواهد قطره را وصل به دریا میکند زهرا استاد بدرخانی
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 ‍ شمیم روضه های مادر ، مارو به هیئتا کشیده خدارو شکر دوباره عمرم ، به فاطمیه ها رسیده خیلی بَده حال دلایی ، که کربلاتونو ندیده مادری کرده و دوباره ، نوکرا رو اینجا کشونده اون که یه عمره با غریبیش ، دلای عاشقو سوزونده رسیده رزق گریه مادر ، سفرشو بین ما تکونده مادر عادتش ، اینه هرکجا واسه ی بچه هاش میکنه دعا بلطف وساطت حسنش مادر حسین شده مادر ما هرکی که بلند بگه یا حَسَن میگیره از مادر رزق کربلا یا حسن میخونم ، مادرش پا میشه هر گره با دستای حسن وا میشه یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا بند دوم 🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 یه مادر و یه دل خون و ، نداره حتی روضه خونو قاصدکی نیست برسونه ، سلام قبر بی نشونو الهی که نبینه هیشکی ، داغ یه مادر جوونو یه مادر و یه بوی سیبو ، روضه های شیب الخضیبو کاش که ندن نشون مادر ، تو قتلگاه خدالتریبو حسین ببینه مادرش رو ، بلند میگه اناالغریبو بالای سرش ، روضه وا میشه انگار از نو عصر عاشورا میشه زینب میرسه ، پای مقتلش با اون چادر خاکی غوغا میشه تا اسم حسین رو لبها میاد هرجای این دنیا کربلا میشه بیقراری هامو ، با خودم میارم کل دردم اینه ، کربلا کم دارم یا حسین مولا یا اباعبدالله بند سوم 🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 بارون میگیره آسمونم ، یه بغضی گوشه ی گلومه یعنی میشه یه روز ببینم ،گنبد سقا روبرومه یه السلام بگم بمیرم ، برا قمر این آرزومه عمود خیمه های ارباب ، روشنی چشم حسینی کفیل زینبی ابالفضل ، تو ماه بین الحرمینی ای پسر چهارم زهرا ، گره گشای عالمینی رو دوشت علم تو چشمات قمر دنیا افتاده روی پاهات قمر اسطوره ی عشق الگوی ادب خیبر شکنی مثل بابات قمر حُسنِ یوسفه خالِ رو لبت زهرا کرد تو میدون تماشات قمر هم برادری و هم علمداری تو ساقی عطاشایی کرم داری تو ای علمدار عشق ای علمدار عشق مداح اهبیت ع🎤 کربلایی مجیدمنصوری
شعر روضه از زبان مولا در وداع با حضرت زهرا سلام الله علیها ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی بال و پر علی چقدر زود می روی بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه هم سنگر علی چقدر زود می روی ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب ای لشکر علی چقدر زود می روی شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات ای یاور علی چقدر زود می روی دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش غم پرور علی چقدر زود می روی نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر ای همسر علی چقدر زود می روی بد جور زندگی علی را به هم زدند ای دلبر علی چقدر زود می روی خیری که نیست بعد تو در زندگی من ای کوثر علی چقدر زود می روی وحید محمدی
# روضه فاطمه زهرا سلام الله علیها✨ مادر امشب زینبت را ناز کن چشمهای بسته ات را باز کن یا مکن مادر از این خانه سفر یا که زینب را به همراهت ببر ◼◼◼◼ زینب چهارساله دوید دامن بابا رو گرفت صدا زد:بابا مادرم را کجا می بری؟خدا نکنه یک مادر جوانی در خانه جان بده بیشتر از همه بچه های خانه میسوزند گریه میکنند مادر ماپر میگن خداا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند منو خانه داری منو غم گساری کجا میبرندت کجا میبرند اخ بمیرم قربون اون بدنی که علی شبانه غسلو کفن کرد من از شما میپرسم ایا دیدین که مردی خودش همسرشو دفن کنه بدن زن رو که میخوان دفن کنن دوتا محرم باید باشه یکی بالای قبر یکی داخل قبر امیر المومنین محرم فاطمه بود وقتی بدن را سرازیر قبر کردم دیدم دودست مثل دستهای پیامبر نمایان شد همه بگین یا زهرااااا صدازد یا رسول الله امانتت رو اوردم اما مولا خجالت میکشید انگار میشنید صدایی ندا مکنه علی جان امانت من که پهلو شکسته نبود صورتش نیلیوکبود نبود همه صدا بزنین یا زهرااااا◼◼◼◼ مرثیه به سبک دشتی بنال ای دل که اینجا ناله دارد درون سینه داغ لاله دارد به ماه اسمان برگو متابد که اینجا ماه هجده ساله دارد
چند روزی شده که مادر ما بیمار است بین بستر بدن بی رمقش تب دار است خواب در پلک ترش نیست، خودم دیدم که سر شب تا سحر از درد کمر بیدار است رنگ در چهره ندارد، به جز آن جای کبود روی زرد است و پر از غصه و حالش زار است در دعای سحرش روضه ی "عجل" دارد طاقتش طاق شده، منتظر دیدار است گر چه در بستر بی حالی خود افتاده مقتل مادر ما بین در و دیوار است فضه یک روز به بابای غریبم می گفت: "به روی سینه ی او ردی از آن مسمار است" سینه ام شد سپر شیر خدا، شکر خدا بر لبش، شکرِ چنین لطف، هزاران بار است آخر کار، در آن غسل علی می فهمد به روی بازوی او هم اثر آزار است وحید محمدی
کوتاه حضرت زهرا س فاطمیه اتش افروز دل است احتجابش یک کتاب کامل است فاطمیه اتشی افروختند خیمه های کربلا را سوختند فاطمیه پشت مولا راشکست میخ در بر سینه زهرا نشست فاطمیه ناله زهرا میزند داد مظلومیِ مولا میزند فاطمیه صورتی نیلی شود تا رقیه شاهد سیلی شود 🏴🏴🏴🏴 عرضه داشت علی جان بدنم رو شبانه غسل بده، شبانه کفن کن، شبانه دفن کن، نیمه های شبِ، اسما میگه آب میریختم علی فاطمه را غسل می داد یه وقت دیدم سر به دیوار گذاشت ناله میزنه، گفتم مولا جان شما به ما دستور صبردادی پس چرا دارید گریه میکنید ؟ فرمود اسما الان دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا، دستم رسید به پهلوی شکسته زهرا ، گریه ام برا اینه که زهرا درد دلهاشو به منِ علی هم نگفت.(همه صدا بزنید یا زهراا)۳بار 🏴🏴🏴🏴🏴
فاطمه توبسترافتاده امیرالمومنین واردشدفاطمه جان چی میل داری براد بیارم گفت پسرعم اگراناری باشد خیلی مایلم فصل انارگذشته موقعیتش گذشت اقااومد میان اصحاب وانصارگفت من یه مریضه مجلله دارم ازمن تقاضای کرده ایا درمیان شما بهم میرسد گفتن نه یه کی ازاونها گفت اقا درچندی پیش ازطاعف برا شمعون یهودی اناراورده بودند ممکنه درخانه او پیدا بشه اقااومددرب خانه اون مردیهودی دقول باب کرد گفت کی کوبنده دروقتی اومد چشمش اوفتادبه وجودمقدس امیرالمومنین من یه مریضه دارم ازمن تقاضای انارکرده گفتن درخانه توپیدا میشه گفت بوده ولی مصرف شده زوجه این مرد یهودی مذاکرات راگوش میدادمیدید مردی ازشوهرش انار میطلبه اومیگه تمام شده ازاوعقب صدازدآی مردمن یه دونه ذخیره کردم اگه اجازه بدی بیارم به علی بدم آوردداد مولاگرفت هرچقدر قیمتش بوددوبرابربه اون مردیهودی دادطرف خانه فاطمه روانه شده. می خواد خواسته دختر پیغمبروبراش ببره همین جوری که داره میره میبینه یه صدای ناله دل خراشی ازتوخرابه میادصاحب ناله میگه مریضم گرفتارم امیرالمومنین گشت صاحب ناله راپیدا کرددید یه مردعربی سرروخشت خرابه گذاشته داره ناله میکنه برادر عرب چته چی میل داری براد بیارم گفت اقااگراناری باشد خیلی مایلم اقافرمود من این اناروبه زحمت پبداکردم حالا که چنینه اونونصفش میکنم نصفشو به تومیدم نصف دیگر شوبرامریضه خودمیبرم نصف اناردادوقتی تناول کرد میخاست خداحافظی کنه گفت برادرعرب دیگه چی میل داربرادبیارم گفت اقا توکه عنایت کردی بیااونصف دیگرشم به من بده دوای درد منه امیرالمومنین اونصف دیگرشم داد دست خالی طرف خانه فاطمه روانه شدواردخانه شددیدظرفی ازانار نزد بی بی داره میل میکنه فاطمه جان انارهارا که اورد گفت پسرعم ایناروکه فرستادید وقتی مولااون اناروبه اون زحمت پیدا.میکنه اونو به اون مردغریب ومریض میبخشه جبرئیل ازبهشت براش انارمیاره دره خانه درمیزنن میگن علی فرستاده جانم به قربانت مولاجان مولاجان
وقتی هوای روضه ما باز مادری است حال و هوای گریه ما جور دیگری است وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادری است مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری است این اشک ها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است زهراست آن که ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادری است زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد 🏴 🖤•°
آچ گوزلرون سس ویر منه امِّ ابیها ◼️شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها کربلایی رحیم فیضی اردبیلی 🌾سبک_ای_درد_بی_درمانلارا_درمان_اباالفضل … 10 سبک 🥀سبک_یا_فاطمه_من_عقده_دل_وا_نکردم با صدای کربلایی رحیم فیضی اردبیلی . . آچ گوزلرون سس ویر منه امِّ ابیها یاتما آماندور حیدره رحم ایله زهرا . پشت و پناهیم – بال و پریمسن پهلو شکسته – نیلوفریمسن . . . سقط اولدی محسن فاطمه٬ قانه باتوبسان قبر ایچره حیدرسیز نجه٬ راحت یاتوبسان زهرا علینی سن نَه تز٬ گوزدن آتوبسان گون چیخمامیش باتدون نَدن٬ ای ماه زیبا پشت و پناهیم … . . . اون سکّیز ایلده قامتون٬ اولدی خمیده یاندی قاپون ظلمیله سن٬ اولدون شهیده صد مرحبا ایثارووَه٬ ای نورِ دیده صدّیقه سن٬ مرضیّه سن٬ انسیّهْ حورا پشت و پناهیم … . . . سنسیز بودنیا حیدره٬ زندان اولوبدی صبریم داخی الدن گیدوب٬ تالان اولوبدی باخ دودِمانیم بی سر و٬ سامان اولوبدی هرگون سنه برپا اولور٬ بزمِ غم افزا پشت و پناهیم … . . . زینب نواخواندور سنه٬سسلر الهی بو زینبون سندن صورا٬ یوخدور پناهی بش سنّیدن دوشدوم غمه٬ ایله گواهی صبر ائت عطا بوزینبه٬ باری تعالیٰ پشت و پناهیم … . . . ای قیزلارین آغلار قویان٬ مظلوم ننم وای ای زینبیندن تِز دویان٬ مظلوم ننم وای سن بیل حسین جانی اویان٬ مظلوم ننم وای دور زینبین گوزیاشینه٬ ایله مداوا پشت و پناهیم …
1946427137_-211469.mp3
6.49M
😔 دلم گرفته آقا..... 🥀روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀
🍁ذکر_مصیبت_معصوم_دوم 🥀متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها . بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام روز قیامت از همه دوستان و شیعیانش شفاعت خواهد كرد. آن هایی كه مدت طولانی برای اباعبدالله گریه كردند این ها مشمول شفاعت بی بی فاطمه زهراء علیهاالسلام قرار می گیرند. پیامبراکرم صلی الله… فرمودند: روز قیامت فاطمه زهراء علیهاالسلام پیراهن غرق به خون فرزندشان اباعبدالله علیه السلام را می آورند و عرضه می دارند: بار پروردگارا! تو حكم كن بین ما و كسانی كه به ما ظلم كردند و آزار رساندند. بعد از درگاه الهی تقاضا می كند. خدایا! هر كس برای مظلومی فرزندم اباعبدالله گریه كرده و اشك ریخته مرا شفیع او قرار بده تا از او شفاعت كنم. آن هایی برای اباعبدالله عزاداری می کنند مورد شفاعت فاطمه زهراء علیهاالسلام قرار خواهند گرفت. . بی بی تنها یادگار پیامبر بود بعد از شهادت پیامبر عظیم الشأن با تنها یادگارش چه كردند؟ عوض اینكه بیایند دلداری بدهند تسلی بدهند چه ها کردند؟ . فاطمه جان . چه نیكو با تو هم دردی نمودند كه با آتش در بیتت گشودند سرایت جنت ای خاكت به دیده بهشت و شعله آتش كه دیده كه دیده حور در آتش بسوزد كه دیده باغ جنت برفروزد گمانم مرتضی شد كشته آن روز كه بشنید از تو آن فریاد جانسوز . مرحوم سید بن طاووس نوشند: هنوز بدن رسول الله دفن نشده بود که آمدند خانه مولا را آتش زدند و ناله زهرا بین در و دیوار بلند شد. دو ندا داد بار اول صدا زد: باباجان برخیز ببین با یادگارت چه كردند. همه گرفتارهای عالم برای حل مشكلاتشان مولا را صدا می زنند مولا در خانه بودند اما بی بی شرم و حیا كرد وصدا زد فضه من را دریاب به خدا محسنم را كشتند، محسنم كشته شد و آنان كه تماشا كردند سند تیر به اصغر زدند و امضا كردند. .
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ای مظلومه مادر باغ سبز آرزویم شد خزانی مادرم جان داده در سن جوانی یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر دیدی آخر حق پیغمبر ادا شد مادر از ما محسن از مادر جدا شد یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر یاس بابا رنگ نیلوفر گرفتی روز و شب رو از من و حیدر گرفتی یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر بشکند دستی که بر زخمم نمک زد مادر مظلومه ما را کتک زد یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر عاقبت شد سهم بانوی مدینه زخم پهلو زخم بازو زخم سینه یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر کاش می‌مردم نمی‌دیدم به خانه در کف دست مغیره تازیانه یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر شهر پیغمبر دگر زهرا ندارد پیش چشمم مادرم جان می‌سپارد یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر او ز من پوشد کبودی تنش را من تماشا می‌کنم جان دادنش را یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر چشم خود بستی و راحت آرمیدی رفتی و رخسار محسن را ندیدی یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر