.
#امام_زمان #_عج
#حضرت_زهرا
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است
آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است
گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست
ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است
گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم
بی حیایی من آخر کار دستم داده است
به دل سنگی من این حرف ها سودی نکرد
حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است
امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم
کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است
در تمام سالها من فکر خود بودم ولی
او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است
فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید
قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است
بوی دود از خانه مولا به عالم میرسد
بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است
سیدپوریا هاشمی
.
روضه ابالفضل العباس ع
مه کاسه بگیرِ حُسن رویت
خورشید خجل ز ماهِ رویت
روزی که گِل مرا سرشتند
نامت به کتاب دل نوشتند
ای عطر گل یاس، یا حضرت عباس
ای معدن احساس، یا حضرت عباس
خورشید مدینه یا اباالفضل
امید سکینه یا اباالفضل
*شب تاسوعا هم رسید... امشب هر کی کاری داره، یه جور دیگه نوکری می کنه. اصلاً امشب شبِ نوکراست... همه عالم نوکر اباالفضل اند،اباالفضل نوکر حسینِ. نه جلوتر از آقاش راه رفته، نه جلوتر از آقاش حرف زده،نه جلوتر از امامش دیده.. نَفَسِ ابالفضل با نَفَسِ حسین تنظیم شده...
امشب بگو: آقا! به حق مادرت اُم البنین، اول اینکه اومدم خودتو می خوام.... یا ابالفضل همه ما رو امشب برای خودت سوا کن. تو کی هستی که فردای محشر وقتی صدیقه کبری وارد محشر میشه، پیغمبر صدا می زنه: فاطمه جان! برای شفاعت این گریه کنا، این حسینیا ،محبین علی، چی آوردی؟ یه وقت می بینند بی بی دست های بریده عباس رو آورد... می فرمایند: دست بریده عباس بسنده می کنه...
امشب می خوام یه روضه ای از یه زاویه ی دیگه برات بخونم... تا حالا خجالت کشیدی؟ هر کسی، با ابالفضل باشه خجالت زده نمیشه، چون آقا طعم خجالت رو می دونه. من الان این چند خط شعر رو می خونم،خودت دیگه روضه برات باز میشه...*
چو دید تشنه ی لبهای خشک او دریاست
به آب خیره شد و ناله اش ز دل برخاست
که آب از چه نگردیدی از خجالت آب
تو موج میزنی و تشنه یوسف زهراست
ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر
ز یک طرف به حرم بانگ العطش برپاست
قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم
که در تو عکس لب خشک سیدالشهداست
ز خون دیده ی من، روی موج خود بنویس
که از تمامی اطفال تشنه تر سقاست
*آب رو آورد بالا یه نگاه کرد...بعضیا گفتن یاد لب علی اصغر افتاد، آب رو ریخت، نه ولله. دریای احساس و محبتِ،... آب رو آورد بالا که این حیوان فکر کنه صاحبش آب خورده...حیوانم آب بخوره... اسب تربیت شده است. *
خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم
سکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاست
درون بحر همه ماهیان به هم گویند
حسین تشنه و سیرابْ وحشیِ صحراست
نوشته اند به لبهای خشک من ز ازل
که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه ی ماست
ز شیرخواره برایت پیام آوردم
پیام داده که ای آب غیرتِ تو کجاست؟
صدای نعره ی دریا به گوش جان بشنو
که موج آب هم این طرفه بیتِ را گویاست
سلامِ خالقِ منان،سلامِ خیرالناس
سلام خیل شهیدان، به حضرت عباس
*بسم الله،میخوام برات روضه بخونم. تا حالا از بلندی افتادی یا نه؟ فرمود: هر کی بخواد رو زمین بیفته، پیر و جوان نداره، کوچیک و بزرگ نداره، زن و مرد نداره، همچین که می اُفته، اول زود ناخودآگاه دستشو جلو میاره. کسی که تیر به چشمش زدن، دستشو بریدن، با صورت رو زمین افتاد. دست نداره، چشمش تیر خورده...
گفت: مگه عباس مُرده باشه نتونه آب رو برسونه خیمه ها. علی اصغر داره بال بال می زنه. به سکینه قول دادم، رقیه منتظره.. آی غیرتیا! میگه یه وقت دیدن خودش رو میکِشه.. اومد با دندوناش مشکو بگیره. ایشالا هیچ وقت نا امید نشی. میگه یه وقت دیدن نشونه گرفتن مشک عباس رو...
خدا نکنه یه فرمانده لشکر، رو زمین بیُفته. همه ریختن سر عباس. یه وقت دیدن یه نامردی اومد جلو کسی مگه جرأت این کارو داشته؟ پاهاش رو گذاشت رو پای عباس گفت تو بودی که لشکر جرأت نمی کرد به سمت خیمه های حسین بره؟ تو بودی که وقتی به لشکر نگاه می کردی همه فرار می کردند؟ حالا بلند شو... "من از امام زمان معذرت می خوام" یه وقت صدا زد: نامرد وقتی اومدی که دست ندارم. گفت: تو دست نداری من دارم. عمود رو بالا بُرد. یه جور به صورت زد... وقتی خواستن سرهارو بالای نیزه بذارن تنها سری که روی نیزه بند نمی شد سر عباس بود... وای از خیمه های بی عباس... هی جلو خیمه می گفت: الان بابام میاد. الان عموم میاد. رباب! علی رو ساکتش کن الان عموم میاد. یه وقت از دور نگاه کرد دید بابا داره میاد. اما هر چی نگاه می کنه خبری از عمو نیست. خدا بابام اینطوری نرفت دنبال عمو... پس چرا خمیده خمیده...
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
جان علی جانان علی
ای یار قد خمیده ی حیدر
قدر علی قرآن علی
هستی تو نورِ دیده ی حیدر
ای کوکبِ تابان علی
همسنگرِ شهیده ی حیدر
حامی من بودی
بین کوچه ها،وقتی که زده
مغیره تو را
واویلا،دل به غصّه نشسته
واویلا،پهلوی تو شکسته
یا زهرا فاطمه یا زهرا...
نورِ علی یاسین علی
در پشت در بگو که چه ها شد
ای حبّ تو آئینِ علی
چه کینه ها که بر تو رَوا شد
همسنگرِ دیرین علی
چه شد که محسنِ تو فدا شد
دست من را بست و
بی رحمانه،بَد
درب خانه را
میزد با لگد
از دربِ شعله ور چه بگویم
از داغِ میخ در چه بگویم
یا زهرا فاطمه یا زهرا...
🔴 توجه : این نوحه چون حاوی روضه های جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها است،مثل همیشه خواهش و تأکیدم بر این است که حتما و حتما این مطلب در جایی اجرا شود که احساس میکنید حداقل اندکی از حقّ این روضه ها ادا میشود و اگر جز این شود #مسئولیت_شرعی آن به عهده ی اجرا کننده ی این نوحه می باشد،هر چند که هیچ وقت ما نمیتوانیم حتی حقّ قطره ای از اقیانوس بیکران این مصائب را ادا کنیم.
#فاطمیه #فاطمیه_۹۸
#شور_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا