.
سبک کنار قدمهای جابر
#شهادت_امام_حسن_مجتبی ع
شهادت #امام_حسن (ع)
کریم شهر مدینه ، اسیر و در بند کینه
غم تنهایی تو آقا تا ابد بر دلها میشینه
غریبی و بی پناهی ، پریشان و غرق آهی
نه یک یار و همدمی داری بین شهر غم بی سپاهی
گریم برای تو ، در این عزای تو ، جانم فدای تو حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
چها دیدی بین کوچه ، تورنجیدی بین کوچه
عصای دستان مادرگشتی و لرزیدی بین کوچه
صدای مادر شنیدی ، تودستان بسته دیدی
بمیرم باسن وسال کم تو ازاین ماتم چی کشیدی
خون جگرداری ، میل سفر داری، بی یاور و یاری حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
امان از ظلم زمانه ، غریبی در آشیانه
دلم با یاد شما امشب یاد مادر کرد بی بهانه
تمام هستی حیدر ، شدی مادر زار و مضطر
به پیش چشم حسن گشتی بین کوچه چون لاله پرپر
ای وای ، از این ماتم ، خون شد دل عالم ، می میرم از این غم حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
**
چشامون ابر بهاره ، برات آقا خون میباره
نه صحن و نه گنبدی داری غربتت آقا گریه داره
بیاد سقای لشکر ، بیاد شش ماهه اصغر
یه سقاخونه میسازیم آخر حسن جان با چشمای تر
گریم برای تو ، در این عزای تو ، جانم فدای تو حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/sabk/95/32906.mp3
.
#الحسین_یجمعنا
@emame3vom
سینه زنی زمینه _ ویژۀ آخر ماه صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام _ حاج مهدی رسولی
هرجا روی خاک میشینم..
هرجا سنگ قبر میبینم ..گریه م میگیره
زیر سایه بون میشینم ..گریه م میگیره
نه گنبدی نه چراغ .. نه صحن و رواق
میمیره برات .. شیعه به خدا
بازم نم بارون ..رو گونمون میزنه
دوباره غمت ..داغ روی قلب منه
منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد
فقط رو لبم ..ذکر یا امام حسنه
...آقام آقام آقام یابن الزهرا ...
وقتی تو حرم میشینم..
صحن مشهد و میبینم..گریه م میگیره
طاق و گنبد و میبینم..گریه م میگیره
نه صحن و ایوونی .. نه روضه خونی
می باره قلبم .. رو خاک بقیع
یه روز تو مدینه .. برات حرم میسازیم
حرم برا تو .. شاه با کرم می سازیم
جلوی حرم ..صحن قاسم بن حسن
آره میسازیم آقا ..خوبشم میسازیم
بازم نم بارون .. رو گونمون میزنه
دوباره غمت ..داغ روی قلب منه
منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد
فقط رو لبم .. ذکر یا امام حسنه
...آقام آقام آقام یابن
@emame3vom
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر #امام_حسن
#الحسین_یجمعنا
.
#بازگشت_به_مدینه
#علی_انسانی
از من اگرپرسی ازچیست؟باشد سیه معجرمن
بشنو دهد پاسخ تو، موی سپید سر من
صد شعله دارم به سینه، باشم خجل از مدینه
زآنان که بردم یکی نیست، از اکبر و اصغر من
در تن، توانی نمانده، جز نیمه جانی نمانده
از بس نزار و نحیفم نشناسدم شوهر من
یک گل نمانده به باغم، داغ آمده روی داغم
پروانه بودم که رفتم، برگشته خاکستر من
گریوسفمرفتهازدست،پیراهنش همرهمهست
آوردهام تا ببینی، سوقاتم ای مادر من
دل سوخته،سینهخسته،خواندم نماز نشسته
پرواز تا اوج کردم، گرچه شکسته پر من
مادر مگو قاسمت کو؟ ماه بنیهاشمت کو؟
از داغشان کرده جاری،صد چشمه چشمترمن
دارم دلی مثل شیشه،آن هم ز صدجا شکسته
از سنگها، از در و بام، دارد نشان پیکر من
هرکسدوچشمش پرآبست،بااودوشیشهگلابست
آن باغ یاسی که بردم، این باغ نیلوفر من
گرچه رثایم رسا نیست جز پیروی از صفا نیست
جز وصف آل عبا نیست، در طبع و در دفتر من
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 این حسین کیست
@emame3vom
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#الحسین_یجمعنا
#بازگشت_به_مدینه
#ملکالشعرا_صبوری
درای کاروانی، سخت با سوز گداز آید
چو آه آتشینی کز دل پرغصّه باز آید
گمانم کاروانی از وطن آواره گردیده
که آواز جرس با نالههای جانگداز آید
اگر این کاروان است از حسین فرزند پیغمبر
چرا او را اجل منزل به منزل پیشباز آید
الا یا خیمگی، خرگاه عزّت بر سرِ پا کن
که ناموس خدا زینب، ز راهی بس دراز آید
به وقت بازگشت شام، یارب چون بود حالش
بهین دخت علی کامروز اندر مهد ناز آید
فلک گسترده خوانی،آبونانش خونولختدل
عراقی میهماندار است و مهمان از حجاز آید
به روی میهمانان حجازی آب و نان بستند
که دیده میزبان هرگز چنین مهماننواز آید؟
بنازم مقتدایی را که در محراب شمشیرش
ز خون سر وضو سازد چه هنگام نماز آید
یزید از زادۀ خیرالبشر بیعت طمع دارد
چگونه طاعت جبریل با ابلیس سازد آید؟
سلیمان هیچ کس دیده مطیع اهرمن گردد؟
حقیقت کس شنیده زیر فرمان مجاز آید؟
معاذ الله، مطیع کفر هرگز دین نخواهد شد
وگر باید شدن مقتول،گو شو، این نخواهد شد
از آن بیعت که دشمن خواست اولاد پیمبر را
همان خوشتر که بنهادند گردن، تیغ و خنجر را
اسیر بیعت دونان شدن، آن مشکلی باشد
که آسان برکند بر دل، اسیریهای خواهر را
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان ملکالشعرا صبوری
@emame3vom
#حب_الحسین_یجمعنا
#بازگشت_به_مدینه
#سروش_اصفهانی
بیرون شهر بار گشودند قافله
نه غیر ندبه کار و نه جز نوحه، مشغله
افراشتند خیمۀ اهل حرم، نخست
زآن پس سرای پردۀ سالار قافله
آمد نشست، سیّد سجّاد بر سریر
با آفتاب، نور رُخش در مجادله
فرمود با بشیر که در شاعری تو را
گر زآن که هست با پدر خود مُماثله
بیتی دو در مصیبت سلطان دین بگو
کز خواندنش فتد به در و بام، ولوله
رو در مدینه، کویبهکو، شعرها بخوان
با ما بگو چه کرد ستمگر، معامله
برگو که میرسند سفرکردگان ز راه
از اشک کرده توشه و از آه راحله
شد ماهپارهای تنش از تیغ، چاکچاک
شد شیرخوارهای، هدف تیر حرمله
بیرون ز گوش فاطمه کردند گوشوار
بر گردن سکینه نهادند سلسله
آمد بشیر تا به دم مسجد رسول
گفت این چنین و گشت دل مصطفی،ملول
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان سروش اصفهانی
@emame3vom
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بازگشت_به_مدینه
#سید_رضا_مؤید
به پیشگاه تو بعد از سلام، یا جدّا!
مراست شِکوه ز قوم ظلام، یا جدّا!
ز شام میرسم و کتف و بازوان کبود
مراست نزد تو سوقات شام، یا جدّا!
هزار غصّه به دل دارم و نمیدانم
بیان قصّه کنم از کدام، یا جدّا!
شکسته قامتم از ظلم، من که میآیم
ز فتح کوفه و تسخیر شام، یا جدّا!
خلاف قول تو کردند شامى و کوفى
پى اذیّت ما ازدحام، یا جدّا!
عجب که امّت تو نام خارجى دارند!
به زینبى که تو دادیش نام، یا جدّا!
از این که باز نیاوردهام حسینت را
رخم ز شرم بُوَد لالهفام، یا جدّا!
بخواه پوزش من را ز مادرم زهرا
به حضرتش برسان این پیام، یا جدّا!
که تشنه گشت حسینت شهید در بر آب
به ما حلال خدا شد حرام، یا جدّا!
هلال روى مهش را به وقت استهلال
زدند سنگ ز هر کوى و بام، یا جدّا!
ز سوز واقعه صبرم تمام شد امّا
بماند قصّۀ دل ناتمام، یا جدّا!
به روزگار پریشان من، «مؤیّد» را
بده به وضع پریشان نظام، یا جدّا!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
#سلام_امام_زمانم
#بازگشت_به_مدینه
#سید_رضا_مؤید
کاروان عشق را سوى وطن آوردهام
نوغزالان حرم را در چمن آوردهام
آن نسیمِ خانه بر دوشم که از گلزار عشق
بوى چندین لالۀ خونینکفن آوردهام
زینبم من، زینبم؛ یا اهل یثرب! کز سفر
خاطرى محزون، سوى بیتالحزن آوردهام
هر مسافر تحفهاى آرد براى دوستان
هان! ببینید این رهآوردى که من آوردهام
خاطرات تلخ و جانفرساى شام و کربلاست
آن چه را از این سفر با خویشتن آوردهام
سینهاى از غم کباب و قامتى همچون کمان
کتف و بازو، نیلى از بند و رسن آوردهام
در دل افسردهام بنْشسته هفتاد و دو داغ
ماتم جانسوز هفتاد و دو تن آوردهام
از جفاى کوفیان با اهل بیت مصطفى
شِکوهها نزد رسول مؤتمن آوردهام
یا رسول الله! حسینت را نیاوردم اگر
یادگار از یوسفت یک پیرهن آوردهام
شد سر او بر سنان و جسم پاکش غرق خون
رازها از آن سر و از آن بدن آوردهام
چون بنوشید آب یاد آرید کام خشک من
این پام از او براى مرد و زن آوردهام
جسم عبدالله و قاسم دیدهام در خون و خاک
این خبر با سوز دل بهر حسن آوردهام
جان سپرد از غم،سهساله دخترى در شام و من
حسرتى بر دل از آن شیرینسخن آوردهام
عاقبت پیروز گشتم گر چه بس دیدم ستم
نک مدال افتخار اندر وطن آوردهام
پیش رو بگذاشتم آیینهی مهر حسین
تا «مؤیّد» را چو طوطى در سخن آوردهام
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
.
#حب_الحسین_یجمعنا #اربعین
#بازگشت_به_مدینه
#ذبیحالله_صاحبکار
به یثرب، کاروانی بیسپهسالار میآید
کز آهنگ درایش، نالههای زار میآید
چه پیغامی مگر زین کاروان آورده پیک غم؟
که آوای مصیبت از در و دیوار میآید
رسان، ای ناله! پیغامی به سوی تربت زهرا
که زینب از سفر با دید خونبار میآید
ز راهی دور با شوق مزار پاک پیغمبر
مسیحی، سوی این «دار الشّفا»، بیمار میآید
ز داغ هر عزیزی، صد هزاران خار غم بر دل
طبیب دردمندان با تنی تبدار میآید
گلستان ولایت را که شد در کربلا، غارت
کنون یک غنچۀ افسرده زآن گلزار میآید
از این کوهِ گرانِ غم که در عالم نمیگنجد
به چشم اهل یثرب، زندگی دشوار میآید
«سهی»! این قصّۀجانسوز در دفتر نمیگنجد
نه در دفتر که در دنیای پهناور نمیگنجد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
#الحسین_یجمعنا #اربعین
Shab19Safar1398[01].mp3
13.4M
🎙سلام آقا، غریب آشنای طوس (زمزمه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
سلام آقا، غریب آشنای طوس
سلام آقا، غریب آشنای طوس
به لطف تو، دوباره اومدم پابوس
سلام آقا، سلام آقا
جواب تو، شروع گریه - زاریمه
سلام تو، همین اشکای جاریمه
سلام آقا، سلام آقا
خبر دارم، که از کارام خبر داری
به حال من، شبیه ابرا می باری
ببخش آقا، ببخش آقا
چقد خوبه، نگفته هامو میدونی
چقد خوبه، که رو برنمیگردونی
ببخش آقا، ببخش آقا
منم آهوت، از اون روز که تو صیادی
توو دام تو، میون صحن آزادی
رضاجانم، رضا جانم
گره خوردم، به عشقت تووی گوهرشاد
دخیل بستم، دلو به پنجره فولاد
رضاجانم، رضا جانم
سلام آقا، که الان روبه روتونم
من اینجامو، زیارت نامه میخونم
رضا جانم، رضا جانم
سلام آقا... چه شعری رو لبم اومد
دلم از طوس، تا صحن کربلا پر زد
رضا جانم، حسین جانم
سلام آقا، که الان رو به روتونم
من اینجامو، زیارت نامه میخونم
حسین جانم، حسین جانم
بذار سایه ات، همیشه رو سرم باشه
قرار ما، شب جمعه حرم باشه
حسین جانم، حسین جانم
سلام آقا، کنار قتلگاتونم
منم دارم، با زهرا روضه میخونم
حسین جانم، حسین جانم
حسین جانم، قتلوک ذبحوک
حسین جانم، من الماء منعوک
حسین جانم، حسین جانم
#امام_رضا
شعر: سید مهدی سرخان
#حب_الحسین_یجمعنا #اربعین
#بازگشت_به_مدینه
#سید_علی_شجاعی
«ز خون رنگین بود چون لاله دامانی که من دارم»
«بود صد پاره همچون گل گریبانی که من دارم»
مپرس ای مادر از احوال زار من که میترسم
«پریشان گردی از حال پریشانی که من دارم»
برادر مرده بسیارست، اما کی بود کس را
چنین خونِ دل و داغ فراوانی که من دارم
مکن منعم اگر از سوز دل خون گریم ای مادر
نخشکد تا قیامت چشم گریانی که من دارم
شکیباییست درمان فراق اما چه سازم من
که از اندازه بیرونست هجرانی که من دارم
غم مرگ برادر آن چنان آتش به جانم زد
که گشته گوش عالم کر ز افغانی که من دارم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
. @emame3vom
#الحسین_یجمعنا #اربعین