eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
غضب غضب  شعبه ای از جنون  بُد  عیان که  شیطان   بود در  وجود  و  نهان اگر     شد      رها      آبرویت     بَرَد همانا    شود   گرگ   و   جانت  دَرَد غضب     آتش    و    سرکش    است زبان     تیر       او      ترکش    است به    ناگه   شود    فتنه    بر   عالمی بود      دشمن    جان     هر      آدمی غضب   خنجر   تیز   و   بُران    بود به ناگه سر از سینه ات می برد غضب شیر خفته   بود   در   وجود که  بیدار او میدرد تار و پود عنانش   مده   از   کف  ات( بیقرار) سیه  می کند بر تو این روزگار بیقرار اصفهانی یا علی مدد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ⚫️ هر کو نکند فهمی این کلک خیال انگیز یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر ای شاخه گل حیدر، ای یاسِ به خون پرپر بخشیده تو را داور، چون سوره ای از کوثر ای تاجِ شرف بر سر، ای شافعه ی محشر ای زخمِ تن از خنجر، افتاده ای در بستر گو کشته شدی آخر، زینب شده بی مادر یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر ⚫️یا فاطمة الزَّهرا … دیدی که گرفتارم، افتاده گره کارم هر دم به نوای خود، درد و محنی دارم من حبِِّ ولای تو، در سینه به اقرارم در سلسله ی کویت، من نوکرِ دربارم یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر در خلوتِ تنهایی، با سینه ی شیدایی عمری بخدا ماندم، در صبر و شکیبایی دستانِ اجابت را، گر فاطمه بگشایی مقبولِ خدا باشد، هر آنچه تو فرمایی یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر ⚫️یا فاطمة الزَّهرا … من دستِ توسل بر، آن دامنِ تو دارم هم بوسه بر آن خونین، پیراهنِ تو دارم من سینه ی مجروح از، زخمِ تنِ تو دارم هر آنچه که من دارم، از خرمنِ تو دارم یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر آن عطرِ وجود تو، هر لحظه به احساسم در شمّه ی مینوی آن رایحه ی یاسم دائم به صدای تو با سینه ی اخلاصم در ساحتِ قدسِ تو، در ناله ی الغوثم یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر ⚫️یا فاطمة الزَّهرا … بر دامنِ احسانت من دستِ تمنّایم محتاج تولای، آن گوهرِ دریایم من میلِ شفاعت از، آن شاخه ی طوبایم من روی خجل از تو، در عرصه ی فردایم یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر تو آیتِ کبرایی، یک عالمه معنایی تو سوره ی طاهایی، هم امّ ابیهایی تو مادرِ گلهایی، چون رحمتِ دریایی تو باعثِ ایجادِ این عالمِ دنیایی یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر ⚫️یا فاطمة الزَّهرا … بانو تو عنایت کن، این مجلس و این محفل بر کارِ همه این جمع، بنما فرجی حاصل من نامِ تو را خوانم، حلّالِ همه مشکل تو واسطه ی فیضی، در پیشِ خدا قابل یا فاطمة الزَّهرا، یا دخترِ پیغمبر بر حالِ پریشانم، یکدم تو نظر بنگر! ⚫️یا فاطمة الزَّهرا … () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
🏴سینه_زنی_حضرت_زهرا س🏴 🎧 مداح حاج مهدی رسولی 🎧 🎼 استودیویی 🎼 🌾یه کمی حرف بزن 🌾حرف رفتن نزن 🌾پاشو اینجوری نده منو عذاب 🌾کلمینی 🌾بری پیشم میشم خونه خراب 🌾کلمینی 🌾بین این همه سلام بی جواب 🌾کلمینی 🌾یه کمی حرف بزن علی نمیره 🌾حرف رفتن نزن علی میمره 🌾میمارم مثل آسمون برات 🌾میکشی منو با اشک بی صدا 🌾سرتو بگیر بالا جان علی 🌾بمیرم برات 🌾پاشو اینجوری منو نده عذاب 🌾کلمینی 🌾بری از پیشم میشم خونه خراب 🌾بین اینهمه سلام بی جواب کلمینی 🌾رنگ صورتت شده سرخ وکبود 🌾از علی دل بردی اما زود 🌾خانومم رفیق نیمه راه شدی 🌾قرار این نبود 🌾یه کمی حرف بزن علی نمیره 🌾حرف رفتن نزن علی بمیره
بنام خدا یا حضرت مهدی به جهان دل به تو بستیم ماعــــاشق رخـــسار دل آرای تـو هـــستیم ما چــشم امیدی به کس و شخص نداریم با دیـــدهٔ و دل بـــر ســـر راه تو نــشستیم 🖊مسلم_فرتوت_فاخر «اللهم عجل لولیک الفرج» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. خسته شدم از غربت و دربدری ها دارم فقط شوق حرم این آخری ها شوق لقاء الله، دیدار حسین است شوق بغل دارند علیِّ اصغری ها عمرم فدای تاری از گیسوی ارباب ارباب دارد تا قیامت دلبری ها ما را برای گریه کردن آفریدند زیباست اصلاً زندگی با نوکری ها سربند یازهرا به سر بستند عشاق سهمیه ها دارند اینجا مادری ها صد فتنه را کوبد بهم در جنگ احزاب عهدی که می بندند با هم حیدری ها روزی که مولا لشکری را زیر و رو کرد یادآوری شد بر تمام خیبری ها ای مرگ بر وجدان آنکس که نفهمید خاری به چشم دشمن است این رهبری ها رفتند یک عده میان آتش و سنگ  خوردند سهم الارث شان را دیگری ها دیگر خجالت می کشم من از شهیدان  کو خاطرات جبهه و هم سنگری ها! دیدیم این چل روز تا پای شهادت... ماندند پای دین شان پامنبری ها این روزها مثل غروب کربلا بود برداشت هایی داشتیم از روسری ها! روزی که از ناموس ما چادر کشیدند شد حالشان در روضه بدتر، دختری ها حرمت نگهدارید! چون زهرا شهیده است نذر شفای اوست جانِ بستری ها سیلی زدند و ضربه بر عرش برین خورد یک زن زمین خورد و علی با او زمین خورد ✍ .............................................................
. همراه با خاکستر پروانه ی خویش شمعِ شبستان را کفن کرده است خانه دارد سیاهه می زند جبریل در عرش رخت عزاداری به تن کرده است خانه نایی برای دردِ دل کردن نداری حتی برای گفت و گو هم ناتوانی بار سفر بستی ولی وللهِ زود است... حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی هر روز یک رنگ اند این نامرد‌مَردُم مابین قومی سُست پیمان گیر کردم دیگر به نجّار محل بی اعتمادم میخ کج در را خودم تعمیر کردم این پیرْهَن‌خالی است یا که پیکر توست این که میان بستر تو خواب رفته؟! حتی برای حیدرت تشخیص سخت است آنقَدر جسم لاغر تو..،آب رفته! بر روی گلبرگ تو جای پنجه انداخت... ای رَذل!این گُل لایق سیلی زدن بود!؟ آن گوشواری را که گفتی:"کوچه گُم شد" امروز دیدم فاطمه..،دستِ حسن بود با هر نفس آلاله‌ می کاری عزیزم پیراهنت هر لحظه گُلگون است زهرا این آسیایِ گندمِ تو کُشت ما را... هر روز دستاست پر از خون است..،زهرا طرز قنوتت جانِ حیدر را گرفته داری علی را رو به قبله می گذاری اِی بشکند دست مغیره،دست قنفذ... حتّی توان ربنا خواندن نداری در پشت در یک سوم از سادات کم شد "با محسن من هرچه کرد آن میخ در کرد" تو بار شیشه داشتی..،دیوار بو بُرد ا‌ی کاش می شد زودتر "در"  را خبر کرد دیگر برایم وا نکن این بقچه ها را اسباب بازی اش نشان دادن ندارد لالاییِ تو عرش را سوزانده..،بس کن گهواره ی خالی تکان دادن ندارد آهِ حسین از اشتها انداخت ما را جای دو لقمه نان فقط غم خورد هر شب دلواپس تشنه‌لبت اصلاً نباشی زینب برایش آب خواهد بُرد هر شب تو هستی و پیش نگاهت..،چکمه‌پوشی پا روی عرشِ سینه ی او می گذارد با پا به خشکی لب او می زند..،شمر مانند قنفذ..،قاتلش رحمی ندارد امروز میخی که به پهلویت فرو رفت سرنیزه‌ی فردای گودال است زهرا آن گوشواری را که بین کوچه گم شد آغاز غارت های خلخال است زهرا ✍ .............................................................
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ.... در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علی هم نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
ای نور چشم فاطمه مهدی کجایی عالم بود در انتظارت کی میایی خون شد دلم از. - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی ای یوسف زهرا دلم کرده هوایت جانم فدای دردها و غصه هایت خون شد دلم از - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی هر جمعه با ندبه کنم یاد تو مهدی هرجمعه باشد بهر من روز هم عهدی خون شد دلم از - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی هر جمعه هستم منتظر تا تو بیایی گره ز کار اهل عالم تو گشایی خون شد دلم از - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی از بهر دیدار تو مولا بیقرارم سوزم ز درد هجر تو چشم انتظارم خون شد دلم از - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی شیعه دگر تنها شده بی گل رویت برگرد تا گیرم دوباره عطر و بویت خون شد دلم از - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی تنها تویی با اذن حق یار و حبیبم بر درد بی درمان من تنها طبیبم خون شد دلم از - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی بار دگر مولای من بر تو پناهم حق رقیه یابن زهرا کن نگاهم خون شد دلم از - غم جدایی غریب عالم - پس کی میایی رضا یعقوبیان