eitaa logo
کانال نوای عاشقان
20هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
علی پناه همه خلق و تو پناه علی میان کوچه تویی یک تنه سپاه علی   علی کنار تو قد راست میکند یعنی وجود حضرتتان بوده تکیه گاه علی   حکایت تو و حیدر حکایت عشق است علی برای تو خورشید شد،تو ماه علی   همین یکی دو سه روزه نبوده قصه ی عشق به سمت فاطمه بود از ازل نگاه علی   میان شعله و آتش به فکر حیدر بود نگفت آه دل من که گفت آه علی   چراغ خانه ی حیدر بیا و رحمی کن به ناله های علی و شب سیاه علی   علی کنار تو جان میدهد نه در کوفه نجف که نیست مدینه است بارگاه علی
از بس که غصه بر جگرم پا گذاشته خون بر نگاه های ترم پا گذاشته   دیگر توان نمانده بیایم زیارتت انبوه درد دور و برم پا گذاشته   تنهایی علی که از هرچه بیشتر بر زخم های مختصرم پا گذاشته   با پای خود نیامده ام... لطف بچه هاست یک شهر روی بال و پرم پا گذاشته   من هم قد حسن شده ام او نیست هم قدم ردی خمیده بر کمرم پا گذاشته   گل بوسه های میخ در و تازیانه ها بر بوسه هایت ای پدرم پا گذاشته   آنکس که پیش چشم علی میزند مرا روی غرور همسفرم پا گذاشته   محسن فقط مدافع من گشت پشت در اما کسی بر سپرم پا گذاشته   بیابانی
  پس از مصیبت در، در بدر شدم ، مادر همین که از خبرت با خبر شدم مادر   نوشته اند : چهل تن به یک نفر من هم اسیر صورت آن یک نفر شدم مادر   میان شعله ی آتش چه آمده به رخت که من ز داغ رخت شعله ور شدم مادر ؟   چه آمده به سرت ؟ باز چهره پوشاندی ! دوباره زخمی زخم بصر شدم مادر ؟   حسن نگاه به دیوار خانه می نالد: شهید روضه ی مسمار در شدم مادر!   نشسته ام .. که تو شب ها دگر نمی خوابی شکسته ام ز غمت، پیر تر شدم مادر   رهم دهید به خانه که بی لیاقت من  به روضه خوانیتان مفتخر شدم  مادر   دعا کنید برایم به حق چادرتان نیازمند دعای سحر شدم مادر   شما که عازم راه سفر شدی مادر، پس از شما چقدر در بدر شدم مادر   کرمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فراق مادر.m4a
902.6K
(بنداول) " از تو نگات فهمیدم ، ( مسافری مادر / بابا ) ۳ حالت چشمات میگفت ، ( می خوای بری مادر / بابا ) ۳" پدر پدر جانم ۲ یا ای مادر ای مادر ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (بنددوم) " چی شده مادر ( بابا ) جونم ، ( این روزا بی تابی ) ۳ سپیده سر زد مادر ( بابا ) ، ( چرا نمی خوابی ) ۳" پدر پدر جانم ۲ یا ای مادر ای مادر ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (بندسوم) به خاک تیره خفتی ، ( منم عزادارت ) ۳ مرا ببخش ای بابا ( مادر ) ، (خدا نگهدارت ) ۳ پدر پدر جانم ۲ یا ای مادر ای مادر ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (بندچهارم) بابا ( مادر ) به یادت دلم ، ( بهانه می گیرد ) ۳ غم تو هر شب دل را ( نشانه می گیرد ) ۳ پدر پدر جانم ۲ یا ای مادر ای مادر ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (بندپنجم) ببین ز داغت بابا ( مادر ) ، ( همیشه نالانم )۳ به یاد رویت بابا ( مادر ) ، ( همیشه گریانم ) ۳ پدر پدر جانم ۲ یا ای مادر ای مادر ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (بندششم) تو رفتی و چراغِ ( خانه شده خاموش ) ۳ دگر صدایت بابا ( مادر ) ، ( نمی رسد بر گوش ) ۳ پدر پدر جانم ۲ یا ای مادر ای مادر ۲ 👉
# فراق یار وجمعه.....  به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد  از تو خبر نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا  دلم  گرفته  از  دست  این زمونه برای دیدن  تو   هِی  می گیره  بهونه یابن الحسن کجایی داد  از   غم   جدایی از آسمون قلبم  بارون اشک  می باره دیگه ز  دوری  تو   صبر و قرار  نداره دلبر من  تو  هستی  توی  دلم  نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد  از  غم   جدایی بذار  که من   گدای   در  خونت  بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا  منو   دعا کن  برای  خود  سوا  کن این دل  مضطرم  رو   راهی  کربلا  کن یابن الحسن  کجایی داد  از  غم   جدایی
مرثیه: دست و پاگیرم ولیکن دست و پا دارم هنوز هرچه هستم بازهم طبع گدا دارم هنوز سفره ات را می تکانی روزی ما میرسد گرچه سیرم کرده ای میل غذا دارم هنوز لطف مادر بهترین تمثیل از لطف خداست تا به زیر چادرت هستم خدا دارم هنوز نان بپز نان تو خوردم که درستم کرده است در تنور خانه ات دارالشفا دارم هنوز خانه ات جارو کشی میخواست من جارو کشم! کار اگر اینجا کنم یعنی بها دارم هنوز گفته ام در قبر بگذارند روی سینه ام دستمال گریه بر داغ تو را دارم هنوز درنمازم هم به روی شانه ام شال عزاست من به یمن شال مشکیتان عبا دارم هنوز باهمان یک دست من را یاد کن بین قنوت مستمندم بی کسم عرض دعا دارم هنوز بازهم درخانه ام عطر فدک پیچیده است چون که از خرمای باغت چندتا دارم هنوز هرکجا ذکر تو شد برمن حسین الهام شد درمیان روضه ات غار حرا دارم هنوز مادر ارباب اذن کربلایم را بده در دل دیوانه داغ کربلا دارم هنوز من بدم می آید از درها که بد وا میشوند نفرت از مسمار و از این چیزها دارم هنوز بعد تو دیگر علی را هیچکس خندان ندید طعنه هم میزد کسی میگفت عزادارم هنوز سید پوریا هاشمی
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر   همسایه هایت را دعا کردی و این شهر هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر   چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر   بابا تو را می شست دیدم رفت از حال وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر   این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر   هم اشک هم بابا عرق می ریخت اما حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر   از چادری که سهمِ من شد از تو،پیداست آتش فقط از تو عیادت کرد مادر   با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر   آنروز دیدم هفت جایت را شکستند دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر   دست از قلافِ خویش قُنفذ بر نمی داشت هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر   از بس برایم روضه خواندی از حسینم چشمم به این خون گریه عادت کرد مادر   می آید آنروزی که می گویم : کجایی پیراهنش را شمر غارت کرد مادر   بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی  پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر   بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار عباس را غرقِ خجالت کرد مادر   عمداً سنان با چند نامردِ یهودی ما را معطل چند ساعت کرد مادر   لطفی @navaye_asheghaan
رفتی و روز و شبم یکسره غمبار شده نیستی خانه به روی سرم آوار شده سهم دستان منم مثل تو دیوار شده پسرت فاطمه تب کرده و بیمار شده   نفسم!همنفست بی کس و بی یار شده    موقع غسل تنت بود ،سرم درد گرفت تا نگاهم به پرت خورد پرم درد گرفت بیشتر دیدمت و بیشترم درد گرفت زیر تابوت تو زهرا کمرم درد گرفت   دم در خیره به من تیزی مسمار شده   آب غسلت همه از چشم تر حیدر بود ورم بازویت از صورت تو بدترد تازه بو بردم اگر پوشیه ات بر سر بود... ..روی پیشانی تو جای کلون در بود   شصتم از وضع وخیم تو خبردار شده   با چنین وقت کمم کار تنت را چه کنم؟ خون جار شده روی کفنت را چه کنم؟ رد سیلی کنار دهنت را چه کنم؟ نیمه شب گریه ی سخت حسنت را چه کنم؟   رفته ای و اسدالله گرفتار شده   به خدا زندگیم را به نظر چرخاندند ریشه ام را که تو بودی به تبر چرخاندند خبر مرگ تو را اهل خبر چرخاندند تا که دیدند علی را همه سر چرخاندند   بی محلی به علی سنت بازار شده   نیستی دخترمان زار و پریشان شده است تو چه گفتی که فقط گرم حسین جان شده است حرف از پیرهنی آمد و گریان شده است صحبت از بوسه ی بر حنجر عریان شده است   کربلا وعده ی دیدار منو یار شده   موقع گریه برای بدن بی سر شد بدنی پاک لگد کوب شد و پرپر شد قطعه قطعه پسری محضر یک مادر شد نوبت نیزه زن ناشی خیره سر شد   نیزه ای در وسط حنجره اش کار شده   کیخسروی @navaye_asheghaan
زمین گریه زمان گریه، تمام چشمها گریه صدای مادرم میآید از سجاده با گریه   چرا عجل وفاتی از قنوتش میچکد اینبار چرا پس با صدای قطعه قطعه، پس چرا گریه؟   چرا ایندفعه جای "جار ثم الدار"ِ دستانش به روی چادرش میبارد از هر ربنا گریه؟   دل معصوم وقتی بشکند کون و مکان بغض است که ماهی بین دریا و کبوتر در هوا گریه    صدایی از در و همسایه میآمد که یا حیدر بگو که فاطمه یا شب شود یا روز را گریه   پدر یک بیت الاحزان از کبود دردهایش ساخت و کار ما در آنجا روز و شب شد، یکصدا گریه   جلال او، جمال او، صفاتی از خدا دارد و با هر قطره اشک مادرم دارد خدا گریه   میان کوچه این ایام بی انصافی محض است که خنده سهم قنفذ باشد اما سهم ما گریه   نه، اشک مادرم ازقصه های غربت باباست فراوان ریخت از این دردهای آشنا گریه   علی را کار طوفانی زهرا خانه برگرداند شبیه رعد میغرید و مثل ابرها گریه   عظیم پور @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا