.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#فاطمیه
#سردار_سلیمانی
پایداری کند این دل به هواداری تو
می رود بر سرِ دار این دل خونین سردار
می شود سنگ رها از کف این رودِ مَهیب
چقدر آه ، بود داغِ تو سنگین سردار
داغ تو آه چه سنگین و چه گلگون باشد
چشمِ هر لاله ز هجران تو در خون باشد
پرِ پرواز تو در شعله ای از خون افتاد
بال های تو ولی هیچ زمینگیر نبود
آسمانی شدی ای آیه ی سرخِ ملکوت
عشق را بهتر ازین معنی و تفسیر نبود
آسمان از رخِ آئینه گل افشانی شد
می رود تا ملکوت آن که سلیمانی شد
تو چه کردی که در آغوش ملائک رفتی
تو چه کردی که چنین عرش نشین گردیدی
رفتی و تختِ سلیمانی حق را دیدی
و در انگشتری عشق نگین گردیدی
ای عقیق یمنی ، دُرّ نجف چشمانت
پیشِ تیرِ ستمی گشت هدف چشمانت
رفتی ای عشق ولیکن پس ازین گلگون تر
کوچه ها عکس تو را در دلِ خود قاب کنند
بیم از ظلمت شب نیست که از این جاده
رهروانِ رهِ تو رویْ به مهتاب کنند
چشمِ تو ناب ترین نور و ضیا را دارد
نفست بوی گلِ کرب و بلا را دارد
جگرت سوخت ولی عشق تو در سینه نسوخت
عشق یارانِ جگر سوخته آئینِ دل است
ای جگر سوخته از آتش ابلیس خبیث
انتقام تو فقط مایه ی تسکینِ دل است
ما به خونخواهی تو آمده و در پیشیم
ما به جز عشق به چیزی که نمی اندیشیم
عرصه خون و خطر حسّ یتیمی دارد
مرو ای مرد که این جبهه پدر می خواهد
سپرِ خویش مینداز ، که خود می دانی
دست و بازوی علمدار سپر می خواهد
تو در این عرصه ی ایثار مداوم بودی
تو علمدارترین مردِ مقاوم بودی
مثل آن میخ که می ریخت ز چشمانش خون
قسمت چشم تو شد خون بچکاند قاسم
باید آن کس که به دل حُبِّ ولایت دارد
خویشتن را به امامش برساند قاسم
ای که در معرکه ی سرخ رجز می خوانی
وقتی از باب ولایت نروی ، می مانی
باید از فاطمه آموخت ولایت داری
نور او راهبرِ اهلِ هدایت باشد
عاقبت نور شود ، جانبِ جنّت برود
هر که سردارِ سرافرازِ ولایت باشد
حق چو از فاطمه آید به گل افشانی ها
نظر لطف کند سوی سلیمانی ها
بولهب در همه جا قصد جنایت دارد
ما بپا خاسته تا دست بِبُرّیم از او
بیش ازین تا که نباشد سبب ظلمت ها
آنچه در دسترسش هست بِبُرّیم از او
ما به قرآن و ولایت همه پا برجاییم
ما به راه و روش فاطمه پا برجاییم
همه پر جوش و خروش آمده بودند آن روز
روح اخلاص بر انگیخته حیرانی ها
بیشه از شیر نباشد لحظاتی خالی
هست در جبهه ی حق خیلِ سلیمانی ها
گرچه با رفتنِ گل خون به جگرها داریم
دلی آکنده تر از عشق به زهرا داریم
فاطمه کوثر دلهاست همه می دانند
ما همه تشنه لب کوثر زهرا باشیم
چون سلیمانیِ عاشق ، به سراپرده عشق
او بخواهد سرِ ما ، ما که مهیّا باشیم
آمدیم این که فدایِ رهِ مادر گردیم
او اگر حکم کند فانی حیدر گردیم
نام زهرا به لب آمد ، جگرم می سوزد
چون که آن آینه در شعله دشمن ها سوخت
آسمان سوخت به یک باره دل غمگینش
بین دیوار و در خانه که او تنها سوخت
چیره گشتند بر او راهبران ظلمت
بر چنین راهبران و رهِ ظلمت لعنت
فاطمه بود و دل آشوبی آشوبگران
فاطمه بود و دلی با غم و اندوه قرین
پهلویی داشت که با ضربِ لگد بشکستند
آن کسانی که نه دین داشته و نی آئین
زخم برداشت ز کین چهره و بازوی بتول
بود آیا ستمِ اهل جفا حکمِ رسول
oo
#حاج_محمود_تاری "یاسر"✍
...............................................................
#امام_زمان_عج
نوشته اند دلم را برای خون جگری
بدون گریه زمانه نمی شود سپری
نیازمند تکامل به گریه محتاج است
درخت آب ندیده نمی دهد ثمری
دو فیض، توشۀ راه سلوک عاشق هست
توسل سحری و عنایت سحری
هزار نافله خواندن چه فایده دارد
اگر نداشته باشد به عاشقان نظری
به هر دری که زدم باز پشت در ماندم
بس است در زدن من، بس است در به دری
برای بنده خریدن بیا سر بازار
چه خوب می شود این مرتبه مرا بخری
بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد
چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری
همیشه خیر قنوت تو می رسد به همه
اگر چه نام مرا در نوافلت نبری
خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد
((دعای من به خودم هم نمی کند اثری))
#علی_اکبر_لطیفیان
زندگی کردم که شاید آبرو پیدا کنم اما نشد
توبه کردم با تو باشم روز و شب ای وای من آقا نشد
در جوانی گرد غفلت را ببین آقا چه آورده سرم
بر دلم نام حسین ابن علی بردم ولی احیا نشد
معرفت را هر زمان ارزانی ما میکنی بی حد مرز
من نمیدانم چرا مهرت در این دل لحظه ای هم جا نشد
در نیایش های تنهایی خود هم نامی از ما را ببر
من تلاشم را نمودم در دلت جاشم ولی... اما نشد!!!
این دلم را مطمئنا کربلا دستی به رویش میکشد
در نمازم یک زیارت من طلب کردم ز او گویا نشد!!!
پر زدم از روی بام خانه آقا تا تو را پیدا کنم
مقصدم جایی به جز گنبد طلای حضرت سقا نشد
#بهنام_واحدی
_______________________
#امام_زمان_عج
#مناجات
تقوا کمیتش بی حضورت لنگ مانده
از این جهان آقا فقط نیرنگ مانده
شوق ظهورت نیست در راس دعاها
اما به ظاهر ندبه ها پر رنگ مانده
خالیست جای بندگان وقت مناجات
ادعیه رفته جای آن آهنگ مانده
بریازده معصوم دنیا ظلم را دید
بر صفحه تاریخ ما این ننگ مانده
امروز هم دعوا سَر نام علی هست
آقا نیا اینجا هنوز این جنگ مانده
ای ریسمان آمده از سمت بالا
چیزی ندارم در بَر اما، چنگ مانده
باید به خود آیم که دیگر می شود دیر
چون تا ظهور یار وقتی تنگ مانده
#حامد_آقایی
#مناجات_با_خدا
کاش جرم و گنهم این همه بسیار نبود
پیشه ام معصیت درگه دادار نبود
قلب آشفته ام از دوری یادت ای کاش
در دل سلسله ی نفس گرفتار نبود
می شدم گر پی نجوای تو در راز و نیاز
بهر من دوری و هجران تو هموار نبود
گر به هنگام گناهم ز تو می کردم یاد
دل غافل شده ام این همه بیمار نبود
جلوه ها کردی و مهرت به دلم تابیدی
قلب پر غفلت من حیف که بیدار نبود
صیقل روحم اگر توبه و اشکم می شد
لوح و آیینه ی جان غرق به زنگار نبود
بارها خوانده ای ام تا به برت برگردم
ولی این عبد فراری تو هشیار نبود
کوله باری ز گنه دارم و دستی خالی
کاش شرمندگی ام در دم دیدار نبود
می شدم یکسره نومید اگر حاصل من
حب زهرا و نبی، حیدر کرار نبود
یا چه می شد به قیامت به شفاعت خواهی
همره فاطمه گر دست علمدار نبود
__
#شور_واحد_روضه_امام_زمان_عج
#سبک_ایران
#آقا_خسته_شدم
🌷🌷🌷
✅بنداول
آقا
خسته شدم از این جدایی
ای که به درد من دوایی
لحظه ها رو هی میشمارم
کی میشه که آقا بیایی
اقا
بی تو خزون و خشک و زردم
بی تو پره اندوه ودردم
یابن الحسن ای گل زهرا(س)
دنباله تو کجابگردم
آقا
دلم گرفته از زمونه
می گیره دم به دم بهونه
رسم گدایی آخه این نیست
ندارم از تو یک نشونه
یا اباصالح یابن الزهرا
🔘➿➿➿➿➿🔘
✅بنددوم
آقا
ببخش دل تو رو شکستم
خوب می دونم چقدره پستم
با این همه جرم و گناهم
گرفتی با وفا تو دستم
آقا
بیا تو این ماه ضیافت
بده به نوکرت لیاقت
تو رو ببینم تانمردم
بیا دیگه از عصرغیبت
آقا
برام تو این شبا دعا کن
بیا و حاجتم روا کن
به حق مادر خمیده
قسمت من یه کربلا کن
یا اباصالح یابن الزهرا
🔘➿➿➿➿➿🔘
✅بندسوم
آقا
نمی دونم الان کجایی
تونجفی یاسامرایی
تو مدینه یا که تومشهد
تو کاظمین یاکربلایی
آقا
شاید داری باحال مضطر
با آه و ناله چشمای تر
روضه ی جدت و میخونی
حسین حسین غریب مادر
آقا
میخونی از سربریده
ازعمه ی ستم کشیده
ازمادری که توی مقتل
اومد باقامت خمیده
یا اباصالح یابن الزهرا
💠💠💠1⃣3⃣3⃣💠💠💠
🔘➿➿➿➿➿🔘
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت
#مجیدمرادزاده_غلام_قنبر
#علی_بهرامی_نیا_خزان
#اجرا_نشده
#کانال_سبکهای جدید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح امام حسین علیه السلام
پرورش یافته یِ دامَن زهراست حسین
قبله گاه دل ما قبلـه یِ دلهاست حسین
آسمان سینه زن روضه یِ ارباب من است
نغمه یِ عرش همین است چه آقاست حسین
پسرِ فاطـمه و وارث سـردار حـُنـِین
شاه عشق و کـَرم و جوُد و تولّاست حسین
زائر کـرب و بلایش شب جمـعه مادر
همه یِ هستی این عاشق و شیداست حسین
اُسوه یِ عـزّت و ایثار و فـداکاری بود
وَجهی از ذات خدا بنده یِ یکتاست حسین
نَشِـنیـدم که براند اَحـَدی را هرگـز
چشم امّید من و اهل دو دنیاست حسین
حرمش جنةُ الاعلای دل عشـّاق است
ضربِ آهنگ تپش های دل ماست حسین
کـربلا چشـم به راه فـرج دلـدارم
بهترین جادّه تا وصل و تماشاست حسین
#محرم
#کربلا
#مدح_امام_حسین
#حضرت_زهرا
#ماباولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
_______________________
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
رو سوی میدان کن ببین حیدر به میدان آمده
شیر خدا شوری به سر در بیشه غرّان آمده
فتح لک خواند ملک هم می تپد قلب فلک
کشتی دشمن سرنگون دریا به طوفان آمده
جبریل هم از هیبتش سبوح و قدوس به لب
گفت لا فتی الا علی با سیف برّان آمده
قنبر قلندر می شود چون اسم اعظم می برد
این ذره با لطف علی چون ماه تابان آمده
مالک دهد ملک دلش از بهر دیدار علی
با جرعه ای از جام او سلمان مسلمان آمده
خیبر شکن دُل دُل سوار دشمن بگوید الفرار
ممسوس در ذات خدا گویا نمایان آمده
دیشب به من داد این نمک گفتا یدالله معک
جارو به دست این دلم بر دیده مهمان آمده
بوی خوشش را که ملک بر بال و بر پر می زند
یعقوب گوید این سخن یوسف به کنعان آمده
شب ها برای خلق او بر دوش خرما می برد
ما هم گدای کوی او بر سفره مان نان آمده
هم می بریز در شعر من ای ساقی جام الست
بیتی پس از بیتی دگر شاد و غزلخوان آمده
انگور چیدم از ضریح بعد سوی ایوان رفتمی
پیری اشارت می نمود از خیل مستان آمده
در قبر نکیر و منکری گویند امام تو علی است؟
قلبم گواهی می دهد آن لحظه سلطان آمده
#سید_علی_حسینی
#امام_زمان_عج
#غزل
گمان مدار که نام تو بردن عادت ماست
نسیم یاد تو در هر سحر عبادت ماست
زمین به زیر قدمهای تو سر افراز است
سلامت تو ... به جان همه...سلامت ماست
اگر که، عمر جهان هم ،تمام گردد باز
ندارد آنچه تمامی همین ارادت ماست
کنار خانه ی چون تو کریم بی منت
دری دگر بزنم....باعث خجالت ماست
چو طفل اشک دگر راستگو نمیبینم
بیا بپرس که این شاهد صداقت ماست
قسم به ضامن آهو که زائران توایم
ظهور طلعت تو بهترین زیارت ماست
قسم به ساقی لب تشنه ای که دستانش
به دست مادر تو برگه ی شفاعت ماست
در اولین شب جمعه مرا به همراهت
ببر به کرببلایی که عین جنت ماست
ببر به کرببلا و بخوان که یا جداه
هنوز داغ لب تشنه ات مصیبت ماست
#میثم_مومنی
شعر۶
#مناجات_با_خدا
ای نفس بردی آبرویم را چه راحت
بر باد دادی حاصلم را بی مروت
هر بار توبه کردم و هر بار بشکست
پیش خدایم آب گشتم از خجالت
لغزید پایم، سوی تو رو کردم ای وای
از دست تو یک عمر تن دادم به ذلت
یاد خدا در سینهام جایی ندارد
از بسکه دورم را احاطه کرده ظلمت
زنجیر غفلت دست و پایم را گرفته
عبد فراری مانده در بند اسارت
آه ای خدا امشب به تو رو کردهام من
تا وا کنی از گردن من بند غفلت
آیا دوباره توبهام را میپذیری
تو که همیشه کردهای بر من محبت
دستم بگیر ای دستگیر بی پناهان
بنگر میان چهرهام اشک ندامت
ای بهترین بخشنده، ای توبه پذیرم
از دست نفسم پیشت آوردم شکایت
بین مناجات و دعا مثل همیشه
دارم میان سینهام شوق زیارت
ذکر توسل میکنم یک جمله کافیاست
تا باز گردد رو به من ابواب رحمت
من را ببخش امشب به جان آن غریبی
که از تنش پیراهنش گردید غارت
با نیزه و شمشیر جسمش زیر و رو شد
روی زمین افتاد با صدها جراحت
لب تشنه روی خاک صحرا بود و میدید
در پیش چشمانش به زینب شد جسارت
#کربلایی_رضا_باقریان
شعر۶
#مناجات_با_خدا
در مقام بندگی اقرارها تکرار نیست
اصلا از این توبهها مقصود ما انکار نیست
من خود از اعمال خود این روزها آگه ترم
این گدایت آنقَدَر هم پست و بدکردار نیست
حرفهایم را فقط با مالک خود میزنم
غیر این معبود کس، بر کردهام ستار نیست
من به آغوشِ پر از مِهرت پناه آوردهام
گفتهای ( لاتَقْنُطوا ) جز من کسی غفار نیست
من خودم با پای خود در پیشگاهت آمدم
غیر خجلت در نگاه بنده فَراّر نیست
جهل و نادانی مرا اینگونه دور از خانه کرد
ورنه با نام حسین این راه که دشوار نیست
بین سوز و اشک و آهم، روضه میخواهد دلم
روضهای جانسوز تر، از کودک تبدار نیست
منکه از دیروز، چشمانم کمی کم سو شده
مادرم، زینب، ببین بین در و دیوار نیست؟
#کربلایی_رضا_باقریان