eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
465 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
narimani-68.mp3
11.32M
بند اول   عشق مادر و فرزندی یعنی همین که لبخندی بزنی به دعای تو دل بستم میدونی که چقدر هستم حسنی   هوای قلبم و داری منو تنها نمیزاری، مگه نه؟ حسین دوست دارم راستی خودت همینو میخواستی،مگه نه؟   مادر منو ببر به همون آسمونی که حسرت همه کبوتراس مادر میدونم هر جا که تو گریه کنی برا حسین، خونه‌ی نوکرهاس   بند دوم    به فدای تو ریحانه میخونم از تو جانانه، همه عمر به خدا چی از این بهتر، علی امام و من نوکر، همه عمر   مهربونی کَرَم داری توی دلم حرم داری، مگه نه ؟ وقتی کرببلا میری سراغمون رو میگیری، مگه نه ؟   مادر منو بخر مگه دلم از نگاه مادرانه ناامید میشه مادر میدونم هر کسی و که تو به فرزندی قبول کنی شهید می‌شه
1_1682448174.mp3
1.52M
‍ ‍ 🔵🎤مناجات با امام زمان 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 کجای روضه ایی، ای ماه بی نشون دستم بدامنت،یا صاحب الزمون دورت بگردمو، دوای دردمو برای تو ولی یه بار کاری نکردمو امشب برای تو، برا رضای تو اشک خجالت از گناهامو آوردمو آقای خوب من آقای خوب من یه بار نگام بکن، به جون مادرت جوونیمون فدا، اون چشمای ترت تو صاحب منی، میشه نگام کنی توی قنوت سحرت یه بار دعام کنی منم یه سر به زیر، دست منم بگیر کاشکی که از گناه خودت منو جدام کنی آقای خوب من آقای خوب من جز در خونتون، جایی نمی رمو آرزومه که من، برات بمیرمو روضه بخون برام، با اشک و سوز و آه از اون تنی که بردنش میون قتلگاه خنجر کشیدنو، حلقو بریدنو جلوی چشای خواهری که مونده بی پناه غریب مادرم غریب مادرم حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 *آثار مداحی کربلایی میلادباباجانپور
ام ابیها: من‌ِدربه‌درچه‌دری‌زنم‌زدرت اگرتوبرانی‌ام؟ تواگربه‌خانه‌نخوانی‌ام‌چه‌ثمرزمرثیه‌خوانی‌ام منم‌وبه‌گوشۀ‌مأمنت‌من‌وتوشه‌خوشه‌زخرمنت چوغبارم‌وروی‌دامنت‌تونشاندی‌ام‌نتکانی‌ام به‌حضوروخلوت‌من‌تویی‌همه‌فخروعزت‌من‌تویی توولیّ‌نعمت‌من‌تویی‌پی‌این‌وآن ندوانی ام به ره وفابنشان مرازمِی وَلابچشان مرا سوی‌باوری‌بکشان‌مراکه‌به‌داورت‌برسانی‌ام به‌نمازم‌اشک‌غمت‌وضونبرم‌نیازبه‌هیچ‌سو که‌مراتوبوده‌ای‌آبروچه‌به‌پیری‌ام‌چه‌جوانی‌ام توصداوسوزوگدازمن‌تونواوشوروحجازمن توبزن توزخمه‌به‌سازمن‌بکشان‌به‌جامه‌درانی‌ام به‌یقین‌مرازگمان‌رسان‌زخطرمرابه‌امان‌رسان نه‌مرابه‌نان‌که‌به‌آن‌رسان‌مگرازخودی‌برهانی‌ام نبوَدمرابه‌جزازتوکس‌همه‌عزتم‌زتوهست‌وبس زشمازدم‌همه‌دم‌نفس‌تومگوکه‌من‌زشمانی‌ام به فدای‌خشکی‌حنجرت‌سربی‌تنت‌تن‌بی‌سرت به‌نگاه‌آخرخواهرت نگهی به سوزنهانی ام منوبیدلی‌چه‌تمتعی‌چه‌ردیف‌وبحروتنازعی زکسی چومن‌چه‌توقعی‌چه‌به‌لفظهاچه‌معانی‌ام حق شور تو را روز ازل در سرم انداخت بر گردن من شال عزا مادرم انداخت روح پدرم شاد که با پاکی نیت بگرفت سر دوشم و آورد به هیئت مادر به خدا هیئتی از کودکی ام کرد بر تکیه و بر گریه به تو متکی ام کرد پیراهن مشکی به محرم به تنم بود عشقم همه بر نوحه و سینه زدنم بود هر چند که من رو سیَه و موی سپیدم یک دَم ز شما قطع نگردیده امیدم غسال! مریز آب، غمش شستشویم داد هر قطرهء اشک از غم او آبرویم داد وقتی که نَهم سر به لحد، چشم به راهم تا آن که بیایی کنی از لطف نگاهم ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین عشّاق را صدا زده لبیک یاحسین نقشی به هر کجا زده لبیک یاحسین بر پرچم عزا زده لبیک یاحسین آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین بیرق به پا کنید که هنگام ماتم است دمّامه آورید که داغ دمادم است احوال آسمان و زمین جمله در هم است باز این چه شورش است که در خلق عالم است دنیا تو را صدا زده لبیک یا حسین! ای روشن از تجلی تو آسمان من سرشار از محبت و عشقت جهان من ای عبد خانوادگیت خانمان من خورده است مُهر مِهر تو بر قلب و جان من این مُهر را خدا زده لبیک یا حسین معراج آیتی ز مقام و جلال تو قوسین شرح ابروی همچون هلال تو دیگر نیامده است و نیاید مثال تو فرمود مصطفی به بیان کمال تو، بر عرش کبریا زده لبیک یاحسین فطرس گواه میدهد آقایی تو را حر دیده است حسن پذیرایی تو را تاریخ شاهد است شکیبایی تو را زینب لوای غربت و تنهایی تو را در دشت کربلا زده لبیک یاحسین داغی که آب خواستنت بی جواب ماند، داغی که پیکرت وسط آفتاب ماند، آن داغ حسرتی که به قلب رباب ماند، آن صحنه ای که از تو و بزم شراب ماند، آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین هر جا که روضه های تو برپاشود حسین بابی است که به کرببلا وا شود حسین دعوت شدم به مجلس روضه هزار شکر چون رزق میهمان تو تقوا شود حسین هر کس که عاشق تو شود عاشق خداست توحید با محبتت امضا شود حسین چشمی که گریه کرد برای عزای تو مشمول لطف حضرت زهرا شود حسین آن کس که شد گدای تو آقای عالم است هر قطره وصل شد به تو دریا شود حسین حب الحسین یجمعنا یعنی ای عزیز بیگانه هم به عشق تو منّا شود حسین هرجا گره به کار من افتاده از قدیم تنها گره گشای من آن جا شود حسین آیا شود چو جون غلام سیاه تو هنگام مرگ هر نفس ما شود: حسین... خوشم که شدم جلد بام حسین که هستم گرفتار دام حسین همه عمر من خرج نام حسین غلامم غلامم غلام حسین شدم پای حب الحسینم اسیر امیری حسین و نعم الامیر من از کودکی پرچم افراشتم علم پای این عشق برداشتم به دل بذر مهر علی کاشتم اگر مهر او را نمیداشتم حلالم نمیکرد مادر ز شیر امیری حسین و نعم الامیر در این کوی با سر نداری خوشم تو رادارم از هر نداری خوشم ندارم ولی در نداری خوشم تو دست از سرم بر نداری خوشم چه دارا شوم یا که باشم فقیر امیری حسین و نعم الامیر چنان شمع افروختم عشق را چو پروانه ها سوختم عشق را به شال عزا دوختم عشق را من از اسلم آموختم عشق را به این ذکر سیراب شد در کویر امیری حسین و نعم الامیر بسوزید در هرم بازار عشق بکوبید سر را به دیوار عشق هوالحق بگویید بر دار عشق به کرب وبلا میخورد کار عشق الا عشق ای خانه‌ی دلپذیر امیری حسین و نعم الامیر چراغی که روشن در این محفل است به خانه اگر بردی‌اش باطل است حرم خانه‌ی ماست نور دل است پس این فرش خانه‌م که ناقابل است اگر زندگی هم کنم بر حصیر امیری حسین و نعم الامیر نهایی ترین قصد سالک حسین که مملوک ماییم و مالک حسین شده قبله گاه ملایک حسین که داریم ما یک خدا یک حسین به کرب وبلا ختم شد هر مسیر امیری حسین و نعم الامیر پر از عزتی و شکوهی حسین تو صبوح
Mehdi Rasouli - Bavar.mp3
7.14M
نفسای تو به شمارش افتاده میبینی علی رو به خواهش افتاده تو برای همه گره گشا بودی همدم تو گره به کارش افتاده بـاور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی بـاور بکنم یا نکنم محاله برگردی باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم بـاور بکنم یا نکنم همینه تقدیرم برو راضی ام عزیزم به رضات برو اشکامو بریزم پشت پات الوداع یا زهرا … میشه خواهش کنم بهار من باشی میـشه باز مثل کوه کنار من باشی میشه خواهش کنم تنها نری زهرا بی قرارم میشه قرار من باشی خواهش بکنم یا نکنم دلت به موندن نیست خواهش بکنم یا نکنم رمق به اون تن نیست خواهـش بکنی یا نکنی ابرمو میبارم خواهش بکنم یا نکنم میری کس و کارم زندگی بدون تو سخته برام دنیا رو بدون زهرا نمیخوام الوداع یا زهرا به فکر من نباش با درد جانکاهت میسوزه قلب من با هُرم هر آهت شبای بعد تو سیاه و تاریکه برو مهتاب من خدا به همراهت گرچه ندارم تاب غم تورو عزیز من حالا که دلت با رفتنه برو عزیز من دنیامون اگرچه پر بود از روزای بی تکرار حالا که دلت با رفتنه نمیکنم اصرار غماتو بذار روی دوش علی خداحافظ ای کفن پوش علی باور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی
4_5807607103514216959.m4a
4.82M
‍ داغ همسر مناسب برای مجلس ختم همسر خدایا همسرم را دادم ازدست پناه و یاورم را دادم از دست فلک اخر مرا بی خانمان کرد همه بال و پرم را دادم ازدست صفا درخانه ما نیست دیگر بهار دیگرم را دادم از دست خزان شد لاله عشق و امیدم گل نیلوفرم را دادم از دست تمام هستی من همسرم بود خدا تاج سرم را دادم از دست بیا ساقی شکسته ساغر من می وهم ساغرم را دادم از دست چرا ازدل ننالم تا قیامت عزیز و دلبرم را دادم از دست نبود این داغ هر گز با ور من تمام باورم را دادم از دست بنال ای دخترم مادر نداری زکف عزو فرم را دادم از دست بیا با یکدیگر چون نی بنالیم که روح پیکرم را دادم از دست زغصه جانم امد بر لب ایوای یگانه گوهرم را دادم از دست اجرای سبک مداح پیرزاده اواز دشتی
h2: اشعار ایام بعد از شهادت حضرت زهرا(س) – محمد بیابانی   ای آسمان ببار فقط بی امان ببار بر باغبان باغ گرفته خزان ببار   اصلا بیا و بر سر حیدر خراب شو یا نه، به قبر خاکی این بی نشان ببار   در بین شعله ها که به یاری نیامدی حالا به آتش دل غربت فشان ببار   درمان نمی شود تن زخمش به راحتی آرام تر به پیکر این ارغوان ببار   وقتی دم مزار تو از پا نشسته ام یعنی نشسته است درختان شان به بار   در این سه ماه من به شکستت گریستم حالا تو بر شکستن این قد کمان ببار   بر اشک های بی کسی ام باز گریه کن با ناله یتیمی طفلانمان ببار   بر بستری گُلین، رد خون، گوشواره، در بر خاطرات مانده در آن آشیان ببار   از ظلم مردمان دیاری که داشتم از دست رفت دار و نداری که داشتم   نه سال با تو بودم و یک عمر با نبی یادش به خیر ایل و تباری که داشتم   نه سال با تو آب در این دل تکان نخورد رفتی و رفت با تو قراری که داشتم   قدت شکست جای امامت مرا ببخش افتاد روی دوش تو باری که داشتم   پامال گرگ های خزانی شهر شد در پشت درب خانه بهاری که داشتم   دیدم تو را زدند ولی آن میان مرا شرمندۀ تو کرد حصاری که داشتم   من فکر می کنم که همان بازوی کبود از من گرفت فاطمه! یاری که داشتم   امروز تازه در پی تشیع آمدند آتش زدند بر دل زاری که داشتم   یک روز پا به کرب و بلا باز می کند از هیزم مدینه شراری که داشتم   محمد بیابانی
h2: اشعار ایام بعد از شهادت حضرت زهرا(س) –  سید محمد جوادی   تو گفته ای که بیا نیمه شب قرار، اینجا کنار پهلوی زخمی، سر مزار، اینجا   من آمدم سر قبرت نشد دلم آرام که خواب رفته ای ای قلب بیقرار، اینجا   خدا کند ز مزارت بنفشه ای بدمد که رنگ و روی تو دارد گل بهار، اینجا   از آن دو چشم کبودت مرا تماشا کن عصای دست علی هست ذوالفقار، اینجا   چگونه پای نلرزد کنار این تربت ز من گرفته تو را دست روزگار، اینجا   چگونه پای گذارم به خانه ی بی تو چرا به سینه نکوبم سر مزار، اینج ا   نشسته اخترت امشب به انتظار، آنجا نشسته ام سر قبرت به انتظار، اینجا   رسیده صبح بیا تا به خانه برگردیم به کودکان دل من مزن شرار، اینجا   سید محمد جوادی
h2: اشعار ایام بعد از شهادت حضرت زهرا(س) –  علی اکبر لطیفیان   نام زهرا شنید و طوفان شد رنگ پیشانی اش نمایان شد   اینکه دستار حیدری بسته است ذوالفقار دلاوری بسته است   به چه کار آمده چه سر دارد اینکه شمشیر بر کمر دارد   کس جلودار او نمی گردد هیچ کس روبرو نمی گردد   غرش حیدر است طوفان است عرق غیرت است باران نیست   در ظهور آمده وقار علی قد علم کرده ذوالفقار علی   از ردیف عجائب است این مرد اسد الله غالب است این مرد   همه در اضطراب و سر درگم شیر شوریده بود،بر مردم   بیشه درمانده از هیاهویش فاتح خیبر است،بازویش   نفس از سینه ها نمی آید غیرضجه، صدا نمی آید   داد می زد سر تمامی شهر یر سر بغض بی مرامی شهر   خاک اینجاست قبله گاه خدا کعبه مخفی من است اینجا   به خداوند بی مثال واحد آهنی گر بر این زمین برسد   لب تیغ من و دمار شما وای بر حال و روزگار شما   آنقدر می کشم در اینجا تا خون بگیرد تمام صحرا را   از من خونجگر چه می خواهید داغ از این بیشتر چه می خواهید   یار نه ساله مرا کشتید حضرت لاله مرا کشتید   فاطمه از شما که خیر ندید نود و پنج روز درد کشید   ناله می زد برای درد کمر ناله میزد برای درد کمر   تازه از این مدینه راحت شد تازه از زخم سینه راحت شد   این بقیع است باغ و گلشن من حق زهراست روی گردن من   علی اکبر لطیفیان برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک   ***************
هر شب جمعه بیاید فاطمه در کربلا زائر کوی حسین گردد به اشک و گریه ها واحسینا واحسین💚 هر شب جمعه بیاید با دوصد شور و نوا یاد اکبر گریه دارد در حرم پایین پا واحسینا واحسین💚 سوزد و ناله زند یاد رباب و اصغرش یادآن لحظه که تیر کین خوردبرحنجرش واحسینا واحسین💚 هر شب جمعه بیاید درکنارعلقمه گریه دارد بهر عباس علی با زمزمه واحسینا واحسین 💚 هر شب جمعه بیاید فاطمه در قتلگه سوزد و ناله زند اندر کنار خیمه گه وا حسینا وا حسین💚 هرشب جمعه بیاد سوزاشک زینب است یاداشک زینبش درقتلگه جان برلب است واحسیناواحسین💚 هر شب جمعه بگرید یاد شاه سر جدا یاد جسم غرق خون وسر بروی نیزه ها واحسینا واحسین💚 خدادادی
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷 «حاج قاسم»یادشیرینش بخیر خـــاطـرات بـرگ زَرّینـش بخـیر ای به قربان دل شـیدایی اش شد شهادت قله ی زیبایی اش «حاج قاسم»جایش این دنیانبود چون در این دنیا برایش جانبود لحظه ای که طعمه ی شیادشد چون پرستو از قفس آزاد شـد بهر تجدید قوا شد سوی نـور تـا که بـرگـردد به هنگام ظهور «حضرت مهد» بـر او کرده نـظر تا شود از«سیصدو سیزده» نفر مـرگ او آغـاز زنـدگــانی اسـت مکتب او پاک وجاودانی است غیر «رهبر» که به او دلباخته «حاج قـاسم» را کسی نشناخته اِربَـاً اِربـا شـد سبکـتر پر کشد پَـر بسـوی خـانه ی دلبـر کِشـد «حاج قـاسم»داشت بس رنگ خدا شـد مدال افتخارش «جان فدا» آن است جان وسر دهد چون«سلیمانی» دلش را پـر دهـد یعنی که پاک و بی ریا پـای تـا سـر محـو در عشـق خـدا یعــنی فــداییِ امــام در مسیرش بـا«ولایـت» مستدام یعنی«سلیمانی»شدن عـاشقـانه در خــدا فــانـی شـدن یعنـی چهل سال انتظار بـا شهـادت رفتـن انـدر کـوی یـار یعنـی تَعَبُّـد بنـدگـی چـون«سلیمانی» شدن در زندگی درخون خودرقصیدن است غیر ازخدا بُبریدن است بـا عزت وبا شوق وشور هـر کجـا درد است می یابد حضور یعنی کـه با مردم شدن خـود نـدیدن بین آنـان گم شـدن یعنی که سرباز وطن اربــاً اربــا پــاره پـاره در کفـن یعنی یتیمان را پدر هـر دم از احوال آنـان بـا خبـر یعنی «ولایت»بـاوری بـا دل و جـان در مسیـر«رهبری» یعنـی کـه سرباز«ولی» چـون «سلیمـانی» جـانبـاز«ولـی» نـاله زد بـس در عـزای فـاطمـه گشته بـرای فاطمه حاج قاسم چـون طلای ناب بود بهــر دیـدار خـدا بـی تـاب بـود باید همچون«حاج قاسم»مست بود بــه خـدا و اهل بیت پیـوست بــود بـاید همچـون«حـاج قاسم»پاک شد در اطـاعت از «ولی» بی بـاک شـد عـاقبـت بخیـر گـر خـواهی شـوی بـا «ولایت» بـاید ایـن ره را رَوی در خـدا«مـداح» اگـر فـانی شوی همچـون«سلیمانی»شوی 🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه، لا تخف لا تحزن.m4a
1.92M
زمینه امام حسین علیه السلام با مضامین مناجاتی می خورم غم روضه تو عشقه پرچم روضه تو دوست دارم خدایی آقا بیشتر از همه روضه تو بهت قول می دم توو این سختیا نمیشم ازت تا ابد من جدا تو هم ساعتی که همسایه ها می گیرن زیر تابوتم رو بیا وقتی که بندای/کفنو می بندن ساعتی که راه/دهنو می بندن تو بیا کنارمو بهم بگو لا تخف لا تحزن لا تخف لا تحزن نوکریت برام عزته خونه ی دلم هیئته بهترین شب زندگیم یا حسین شب روضته توی روضه و توو تاریکیاش شده گریه واسه تو کارم آقا تو هم قول بده به این نوکرت توو تاریکی قبرم آقا بیا ساعتی که توو قبر/هی تکونم میدن وقتی که تلقینو/واسه من می خونن توی گوش من فقط یه بار بگو لا تخف، لا تحزن لا تخف لا تحزن زندگیم حسین جان فدات جون میدم برا کربلات عشقمه همین که دارم پیر میشم پای روضه هات بدون تو و همین روضه ها جهنم میشه زندگی واسمون کنار تو ام آقا تا ته اش تو هم تا ته خط کنارم بمون وقتی که سنگای/لحدُ می ذارن وقتی که می مونم/بی کس و تنها من توی اوج بی کسی صدام بزن لا تخف لا تحزن لا تخف لا تحزن وحید محمدی ۱۷ آبان ۱۴٠۱