#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
Voice changer with effects - https://thevoicechanger.com@matnenoheمتن نوحه (2).mp3
زمان:
حجم:
479.2K
میلادیه حضرت زهرا سلام الله علیها
سبک :: مایۀ افشاری
حاج علی پور علی ( جاهد )
ای نور عشق خدا زهرا زهرا
همراز شاه ولا زهرا زهرا
ای کوثرختم رسل قدمون مبارک اولسون
مصباح هدای سبل قدمون مبارک اولسون
قیل عنایت جان طاها
ایله بو بزمی دلارا
بایراملیق عطا ائله شیعلره زهرا زهرا
احبابیوه ایله خانم کرمون دریا دریا
ای حقدن لطف و عطا زهرا زهرا
هم کفو شیر خدا زهرا زهرا
سنسن گول باغ شرف قدمون مبارک اولسون
دلدادۀ شاه نجف قدمون مبارک اولسون
ای صفای بزم هستی
جلوۀ عشق الستی
سنسن گول رحمت لطف وعطا زهرا زهرا
احبابیوه ایله خانم کرمون دریا دریا
ای فخر آل عبا زهرا زهرا
درد احبابه دوا زهرا زهرا
محبوبۀ حی ازل قدمون مبارک اولسون
رحمتدی جهانه گوزل قدمون مبارک اولسون
ای یار غمخوار حیدر
آرام جان پیمبر
دریای کرم گل باغ صفا زهرا زهرا
احبابیوه ایله خانم کرمون دریا دریا
ای شور عشق بنا زهرا زهرا
مبنای حجب وحیا زهرا زهرا
ای عصمته رمزبقا قدمون مبارک اولسون
الگوی عفاف وحیا قدمون مبارک اولسون
رحمت حی ازلسن
هرگوزلدن سن گوزلسن
چون.خلقته علت اولوبسان ازل زهرا زهرا
الله سنی خلق ائلیوبدی گوزل زهرا زهرا
#سبک_ایولری_وار_خانا_خانا
#با صدای حاج جعفر ایمان نژاد
ولادت حضرت زهرا(س)
از نجف آمده ام از نجف آبادِ علی
تا بخوانم همه جا نادِعلی نادِعلی
من و ایوانِ علی پنجره فولادِ علی
که علی عشق ، علی جام ، علی باده علی
هرکه شد غرقِ علی دید علی فاطمه است
مرتضی مثل کسی نیست ولی فاطمه است
باید از خلق چهل سال جدا بنشیند
تا چهل سال فقط پیش خدا بنشیند
هِی به معراج رَوَد هِی به دعا بنشیند
چله ای آخرِ سر غار حرا بنشیند
تا خدا هرچه که دارد به پیمبر بدهد
تا به قرآنِ خودش سوره کوثر بدهد
باید او عینِ پیمبر خودِ خاتم باشد
باید انگار خداوند مجسم باشد
باید او معنیِ اسلام مُسَلم باشد
جمع اسما ء خدا جامعِ اعظم باشد
باید این مرد علی باشد و حیدر بشود
تا که با حضرت صدیقه برابر بشود
مادر آخرت آمد که به دنیا برسد
خاک لب تشنه مهیاست که دریا برسد
مریم و آسیه و هاجر و حوا برسد
فاطمه آمده تا اینکه به زهرا برسد
نقطۀ "فا" به بَرِ نقطۀ "باء" آمده است
آی جبریل بخوان مادرِ ما آمده است
چارده مرتبه حق گفت که تنها زهراست
چار علی چار محمد همه زهرا زهراست
یک حسین و دو حسن این سه به یکجا زهراست
حضرتِ جعفر از او حضرت موسی زهراست
او که مادر شده بر سرورِ پیغمبرها
پس بگو نیست مگر مادر پیغمبرها
هرچه جبریل پریده نرسیده است به او
هرکجا عقل دویده نرسیده است به او
کعبه ازحج که رسیده نرسیده است به او
سینه را باز دریده نرسیده است به او
فاطمه کعبه شده مکه اسیرش باشد
خواست تا کعبه فقط جای امیرش باشد
چادرش را که تکان داد جهان پیدا شد
اولین بار که خندید زمان پیدا شد
آمد از پیش خداوند و مکان پیدا شد
تا به لب گفت علی جان ضربان پیدا شد
آفرینش شده خم بوسه زند خاکش را
دید چشمانِ نبی معنیِ لولاکش را
کیست او اینکه رسیده به تماشای خودش
امتحان داده ولی قبل خودش جای خودش
هیچ کس نیست شبیهَش بجز آقای خودش
تا خداوند ببیند رخِ زهرای خودش
او که آمد به زمین سجده بر آدم کردند
شد زمین هرچه که از باغ جنان کم کردند
او رحیم است خدا هم کرمش فاطمه است
ذوالفقار است علی و دو دمش فاطمه است
هرکه از تیرۀ مولاست است غمش فاطمه است
دل او شد حرم و در حرمش فاطمه است
تا گرفتیم از این سینه نشانیِ تو را
یافتیم از دلِ خود قبرِ نهانیِ تو را
پای انوار تنور تو که مهمان بشویم
تازه سلمان شده و تازه مسلمان بشویم
ما که بر راه توئیم آنچه شدی آن بشویم
مثل تو پای ولایت همه طوفان بشویم
تا علی هست همه یک رگ غیرت داریم
به تو سوگند که ما عِرقِ ولایت داریم
چه غم از حادثه ها پیرِ خراسانی هست
چه غم از این همه غم غیرتِ ایرانی هست
آی ای خصم زبون خونِ سلیمانی هست
منتظر باش که یک سیلیِ طوفانی هست
منتظر باش که تیغِ علوی تر گردد
«رفته سردار نفس تازه کند بر کردد»
شاعر : حسن لطفی
@navaye_asheghaan
#ولادت_حضرت_زهرا_س
دار و ندارم، دستِ مادرمه
مادرمه مادرمه
صلاح کارم، دست مادرمه
مادرمه مادرمه
باید اجازه از مادر بگیرم(۲)
من اختیارم دست مادرمه(۲)
مادرمه مادرمه مادرمه مادرمه
مادرمه... حرفش بالای سرمه(۲)
من نمیگم بگه فرزند بسه بگه نوکرمه(۲)
مادرمه... این حرف پیغمبرمه(۲)
فاطمه مادرمه گرچه ظاهرا دخترمه
مادرمه... حرف علی محترمه(۲)
که من، علی، حیدرِ حق و فاطمه حیدرمه(۲)
مادرمه... این سخن از داورمه(۲)
شأن نزول انا اعطیناک الکوثرمه(۲)
به دل دلبر مادر، به سر همسر مادر(۲)
نبیمنظر مادر، علیمحور مادر(۲)
دار و ندارم دست مادرمه
مادرمه مادرمه
صلاح کارم دست مادرمه
مادرمه مادرمه
باید اجازه از مادر بگیرم
من اختیارم دست مادرمه
مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر
دار و ندارم دست مادرمه
مادرمه مادرمه
صلاح کارم دست مادرمه
مادرمه مادرمه
باید اجازه از مادر بگیرم
من اختیارم دست مادرمه
مادرمه... حرفش بالای سرمه
من نمیگم بگه فرزند، بسه بگه نوکرمه
مادرمه... این حرف پیغمبرمه
فاطمه مادرمه، گرچه ظاهرا دخترمه
مادرمه... حرف علی محترمه
که من علی حیدرِحق و فاطمه حیدرمه
مادرمه... این سخن از داورمه
شأن نزول انا اعطیناک الکوثرمه
به دل دلبر مادر، به سر همسر مادر
نبیمنظر مادر ، علیمحور مادر
ولیپرور مادر ، تویی کوثر مادر
دار و ندارم دست مادرمه
مادرمه مادرمه
صلاح کارم دست مادرمه
مادرمه مادرمه
باید اجازه از مادر بگیرم
من اختیارم دست مادرمه
@navaye_asheghaan