4_6019209752662245909.mp3
2.45M
@emame3vom
غمخواریوم ای کربلا
بیماریوم ای کربلا
هر بیر گجه صبحه کیمن
بیداریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
ای مقصد آزادگان
قلبیم اولوب هجرینده قان
قیلام گجه گوندوز فغان
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
نام حسین ذکریم منیم
قبر حسین فکریم منیم
الله وار شکریم منیم
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
من راضی ام جانیم وئرم
قبر ابوالفضلی گورم
نار فراقی سوندورم
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
هجرانیوه مشکلدی صبر
صبریم آلوب شش گوشه قبر
گریان گوزوم مانند ابر
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
سنده حسین قانه باتیب
حقی گییوب حقه چاتیب
اصغر قوجاقینده یاتیب
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
رزمنده لر ایستر سنی
ای فضل و رحمت گلشنی
مدحوش ایدوب عشقون منی
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
ای پند زینب زینتون
کعبه کیمی وار حرمتون
گیچمیش صبادن عزتون
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
باغلی یولون آچماقلیقا
باتدی قانا چوخ مه لقا
شانون تاپیپ چوخ ارتقا
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
وار توپراقوندا امتیاز
عاشقلرون قیل سرفراز
ای تربتون مهر نماز
بیماریوم ای کربلا
ای کربلا ای کربلا ( 2 )
#حاج سلیم موذن زاده
#در فراق کربلا
#ترکی
@emame3vom
یازهرا🌹:
✅ #در آغوش گرفتن #سر_مبارک امام حسین توسط دو دلداه #راهب_نصرانی و حضرت رقیه سلام الله علیها
🔹هنگامى که سر حسین علیه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرین (شهرى در شام، به فاصله یک روز راه از حَلَب در مسیر حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسیحی از دِیْرش به سوى سر، حرکت کرد و نورى را دید که از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسیحی، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِیرش برد و بدون آن که شخصى را ببیند، صدایى شنید که مىگفت:
🔸«خوشا به حالت ! خوشا به حال آن که قَدر این سر را شناخت!»
🔹راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسى، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و
▪️گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». ▪️گفت: تو کیستى؟
▪️گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم» و ساکت شد.
🔸راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگویى:
▪️«من ، شفیع تو در روز قیامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دین جدّم محمّد درآى»
🔹راهب گفت: گواهى مى دهم که خدایى جز خداوند نیست و گواهى مى دهم که محمّد پیامبر خداست. آن گاه حسین علیه السلام پذیرفت که شفاعتش کند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسیدند دیدند که درهم ها سنگ شده است.
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً یُقالُ لَهُ قِنَّسرینَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا یَخرُجُ مِن فیهِ، ویَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم یَرَ شَخصا، قال: طوبى لَکَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: یا رَبِّ، بِحَقِّ عیسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّکَلُّمِ مَعی. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: یا راهِبُ، أیَّ شَیءٍ تُریدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَکَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهی عَن وَجهِکَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفیعُکَ یَومَ القِیامَةِ. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دینِ جَدّی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِیَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً.
--------------------------------------------------
📘#مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_رقیه علیه السلام
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
4_5907021208276173772.mp3
2.96M
سرود میلاد و اشعار مناسبتی
#در #هفته_بسیج #دیدار_بسیج #بارهبری_معظم
.
#کوچه_بنی_هاشم
#فداے_غربتٺ_حسـن_جان🥀
بعدِ #ڪوچہ فقط ڪارِ این پسر زاریسٺ
هنوز نالہ #مـادر بہ گوشِ او جاریسٺ
علیسٺ ڪشتہ #دیوار و #در ولے پسرش
#حسـن قتیل ڪبودے ضربہ ڪاریسٺ
#شاهد_ماجراے_ڪوچہ💔
.
1_1386287767.MP3
5.91M
#روضه حضرت زهرا سلام الله علیها به
#در ختم مادر
اسما دست رو دلم نزار...
همچین که غسل میدادم،دستم خورد به بازوی ورم کرده
اسما بریزد آب و مولا،غسلش نماید
اما هنوز از زخم کهنه خونابه آید
طفلان،فریاد مولا آسمانی اندوه و غم داشت
دستش رسیده بر همان دستی که ورم داشت
😭😭😭😭😭😭😭
بدنو غسل داده،معمولا همینجوریه
رسمه... لحظه آخر بچه ها میان وداع میکنن، تا این ندا از دو لب امیرالمومنین جاری شد، بچه ها خودشونو انداختن رو بدن مادر
امام حسن،امام حسین،زینبین
یکی صورت رو صورت مادر گذاشت
حسین،صورت کف پای مادر گذاشت
یه صحنه ای خلق شد، ندا اومد علی بچه هارو از فاطمه جدا کن.
آسمونیا طاقت ندارن این صحنه رو ببینن
آی حسینیا...
امشب بگید آسمونیا طاقت نداشتید این صحنه رو ببینید، کجا بودید روز عاشورا؟؟!!!
😭😭😭
بچه ها اومدن بالا تل، ابی عبدالله باهمون حال که افتاده شمر رو سینه
با ایما و اشاره به زینب اشاره کرد که بچه هارو ببر...
رقیمو ببر، سکینمو ببر
همه رو آورد توی خیمه، یه چند لحظه نگذشت یوقت دید زینب،زمین کربلا داره میلرزه
آسمون کربلا تیره و تار شده
یا علی ابن الحسین چی شده؟؟
پر خیمه رو کنار زد، عمه گوشواره رو از گوش بچه ها جداکن
خلخالارو جداکن،زیور آلاتو جداکن
عمه_بابامو_کشتن
حاج عباس طهماسب پور
4_5834526231948693042.ogg
493.4K
𖣐᭄␥꯭🖤✿❰
𖣐᭄␥꯭💔✿❰ 𖣐᭄␥꯭💔✿❰
﷽
#شب_جمعه_شب_زیارتی
#ارباب_بی_کفن
#یا_اباعبداللهالحسین(ع)
#در کنج قلبم جا بگیرد
ایکاش در چشمم پس از بغض
کار غمت بالا بگیرد
باید برای روضه اشکم
یک چشمه از دریا بگیرد
😭😭
با دستِ خالی رو زدم تا
سائل شدن معنا بگیرد
زائر برای اربعین کاش
از مادرت ویزا بگیرد
😭😭
تا جرعه ای چایِ عراقی
از دستِ موکب ها بگیرد
گریان و لب تشنه بیاید
یک روضه در صحرا بگیرد
😭😭
تا روضۂ شش ماهه ات را
با حضرت زهرا بگیرد
محض شهادتنامۂ خود
در کربلا امضا بگیرد
😭😭
آقا نگاهی کن که قلبم
آرامشی زیبا بگیرد
یک بیت ازاین ابیات ایکاش
یکروز چشمت را بگیرد!
🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
𖣐᭄␥꯭🖤✿❰
𖣐᭄␥꯭💔✿❰ 𖣐᭄␥꯭💔✿❰
#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#در غم فراق مادر
#از زبان دختر داغدیده
#تشیع جنازه و خاکسپاری
#مجالس ختم و ترحیم
--------------- -------
شمع و گل و پروانه
ماتم زده بر خانه
از داغِ گلِ خانه
آ تش زده کاشانه
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
گریان شده این دختر
نالان شده این دختر
زد به سینه و بر سر
از داغِ غمت مادر
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
با سینه ی سوزانم
با دیده ی گریانم
از داغ غمت مادر
روضۂ تو می خوانم
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
ای مرغ اجل زارم
من داغ به دل دارم
ای طبیب درد من
از داغ تو بیمارم
مادر مرو از خانه
مادر مرو از خانه
مادر تو سفر کردی
ز دنیا تو گذر کردی
بشکسته پر و بالم
مرا بی بال وپر کردی
----------------
شاعر و ستایشگر اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#در آسمان مدینه ستاره..
#سرود ویژۀ ویژۀ سالگرد ازدواج امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها
در آسمان مدینه ستاره باران بود
ستاره بود و همه کوچه ها چراغان بود
خدا دو نور خودش را رسانده بود به هم
عجیب نیست اگر شهر نورافشان بود
ملائکه همگی آمدند روی زمین
از ازدحام ملک شهر راهبندان بود
فرشته ها همه از آن سفره شام می خوردند
ولیمه ی علی و فاطمه فراوان بود
شبی که صاحب مجلس خود پیمبر بود
چه مجلسی که در آن جبرئیل مهمان بود
چه افتخار بزرگی نصیب ایران شد
عنان مرکب زهرا به دست سلمان بود
در آسمان و زمین شور و جشن و همهمه است
که روز عروسی و عقد علی و فاطمه ست
شب عروسی و عقد دو درّ ناب خداست
همه مخارج این جشن با حساب خداست
اگر که هر دو جهان خواستگار زهرا بود
علی میان همه اول انتخاب خداست
برای دادن پاسخ اگر تامل کرد
رسول منتظر دیدن جواب خداست
سزاست مهریه ی فاطمه علی باشد
برای این که علی مظهر کتاب خداست
ظهور فاطمه را هیچ کس نخواهد دید
چرا که پیش علی هست و در حجاب خداست
کسی که باعث رنج علی و فاطمه شد
همیشه مستحق آتش عذاب خداست
به پیشگاه خدا مصطفی ستایش کرد
به فاطمه چقدر از علی سفارش کرد
ز این به بعد تو همخانه ی علی هستی
علی ست شمع و تو پروانه ی علی هستی
نبی سپرد به دست وصی نگینش را
از این به بعد تو دردانه ی علی هستی
اگر چه ساقی کوثر علی شده کوثر
تویی و صاحب میخانه ی علی هستی
به خاطر تو علی روزی اش دو چندان شد
تو رزق و روزی روزانه ی علی هستی
اگر که شان تو برتر نباشد از حیدر
بدون شک تو هم شانه ی علی هستی
فرشته آمد و قرآن به دورشان چرخاند
خدای عز و جل نیز عقدشان را خواند
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#عروسی_حضرت_زهرا_و_امام_علی_علیهم_السلام
🌸🍃☘🌸🍃☘🌸
#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
2.06M
#در مقام معلم ...
#دکتر کاظم نظری بقا
کسی کو بر «بقا» آموخت اسرار الفبا را
به او بخشید روح سرخ ماهی های دریا را
کسی در آستان بیکران بوعلی سینا
نشانم داد با علم الیقین باغ تماشا را
در این شب های بی پایان و این پایان بی فردا
کسی در من دمید آیینۀ صبح تجلا را
لبم را با شراب نور، بی مستانه گی تر کرد
به جان ام ریخت صد دریا، عطش سودای صهبا را
به بال هدهدم بنشاند و تا سیمرغ راهم داد
گشود آیینه در آیینه ام معراج معنا را
امیر حرف و صوت و لفظ و شعر و حکمت و معنا
گشودم یک سحر دروازه های من قد عبدا را
به دست اش بوسه خواهم زد کسی را کو به من آموخت
در این دنیای وانفسا ره و رسم مدارا را
مرا با کیمیای عشق چشمانی دگر بخشید
نشانم داد با تعلیم خود آن سوی اشیا را
🌷تقدیم به همه معلمان زحمت کش 🎋
«روز معلم برهمه معلمان و فرهیختگان تبریک و تهنیت»🌺🙏
✍#شاعر_مداح_سبک_گذار🎤
🎧#استاد_حاج_پیرزاده🖌
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس_دعای_فرج
@navaye_asheghaan
آقا اجازه هست از #مــادر بگویم
از مـادرت از لشکـر #حیدر بگویم
از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره
از دختـری با چشمـهـای تر بگویم
آقا زبانـم لال دستـی رفت بالا
خون میچکد از گوش اگر بهتر بگویم
آقا نمی آیی؟ ببین #در شعله ور شد
از آتش و موی سر و معجر بگویم
آقا زبانم سوخت، مـادر سوخت آقا
می خواستم در پشت در مادر بگویم
از ازدحـام و چِـل نفـر نامرد و مـادر
از سینه ی #زهـرا و میخ در بگویم
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـادر_جــان
روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از
درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد
یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم
گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_اسحاق_حسنی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.