💠ولادت حضرت زهرا💠
🔻استاد سازگار
#مدح
سلامی جان فزاتر از نفس های مسیحایی
به روح پاک تو ای مادر صبر و شکیبایی
تویی آن لیلة القدری که کس نشناختش هرگز
تویی آن عصمت یکتا که یکتایی به یکتایی
تو آن آیینه ی حسن دل آرای خداوندی
که از ختم رسل دل برده در عین دل آرایی
جمال حقّ، جلال انبیا، حسن امامان را
علی می دید در آیینۀ حسنت به تنهایی
اگر روی تو را می دید ای روی خدا یکدم
ز خجلت پشت پرده تا ابد می ماند زیبایی
فلک را در مسیر قنبرت فخر زمین بوسی
ملک را بر قدوم فضّه ات شوق جبین سایی
به غیر از تو کسی نگرفته رو از چشم نا بینا
الا ای خاک پای رهروانت چشم بینایی
نموده از چراغ خانه ات مه کسب نور، آری
از آن گردیده بر بام فلک هر شب تماشایی
تو نور حقّ به چشم عرش، چشم فرشیان بودی
نشستی از چه با ما خاکیان کوه و صحرایی
از آن گشتی زمینی ای چراغ آسمانی ها
که شویی از دل ما زنگ ظلمت های دنیایی
به حقّ حقّ ندانند از کتاب فضل تو فصلی
اگر سر تا قدم خلق جهان گردند دانایی
زهی از کثرت خیرت که با آن عمر کم گشته
زمین از فیض دامانت پر از گل های زهرایی
کشد ناز قدم های عزیزانت تو را هر دم
از آن بالد زمین پیوسته بر این چرخ مینایی
نباشم شیعه گر مهر تو را یک ذرّه بفروشم
به زیورهای صحرایّی و گوهرهای دریایی
#استاد_سازگار
#حضرت_زهرا سلام الله عليها
#ولادت_حضرت_زهرا سلام الله عليها
#مدح..
💠ولادت حضرت زهرا💠
🔻محمد سهرابى
السلام ای خزینة الاسرار
السلام ای مدینة الابرار
السلام ای عوالمُ الآیات
السلام ای جوامع الاخیار
همه خلقند زیر چادر تو
در حقیقت تویی تویی ستار
اختیار نبی است در دستت
مادری تو به احمد مختار
چاکر درگهت چنان حمزه
نوکرت همچو جعفر طیار
شجر طیبه تویی زهرا
تا ابد هستی ای شجر پربار
مصطفایی ولی به قالب زن
هم به رفتار و نیز در گفتار
طفل بیت تو سیدالشهدا
کودک توست سید الابرار
هر که جان می دهد به یک نگهت
بایدش خواند افضلُ التُجّار
چمن کوچه باغ تو طوبی
خار کوی تو اَعظَمَ الاَشجار
خادم خانه ی شما فضه*
نقره ی تو زر تمام عیار!
نه فقط روز بلکه نیمه ی شب
بوده ای در قنوت مردم دار
متخر از گدایی تو بلال
بهره مند از غلامی ات عمار
باغ فردوس بی رخت پائیز
با رخ تو خزان، همیشه بهار
در طلوع سه گانه ات هر روز
مرتضی داشت با خدا دیدار
منکران فضیلتت ملحد
مشرکان کرامتت کفار
نوکرانت همه اولی الالباب
چاکرانت همه اولی ابصار
پدر و مادرم به قربانت
جان و مالم به مقدم تو نثار
خون من فرش مقدمت ای دوست
روی من خاک درگهت ای یار
ای که آرد به جای شوهر تو
جبرئیل از بهشت بر تو انار
ای که فرمود مصطفای عزیز
در مقام تو مادر احرار
می رساند به جان من آسیب
هر چه آرد به فاطمه آزار
مصطفی دیده از جهان پوشید
تا بدان جا رسید آخر کار
که دمِ اجر دادن احمد
دخترش سوخت در پس دیوار
بوسه گاه نبی اکرم را
هبه کردند بر نوک مسمار
#مدح
#محمد_سهرابى
#حضرت_زهرا سلام الله عليها
#ولادت_حضرت_زهرا سلام الله عليها
#شعر حضرت زهرا سلام الله علیها
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
به افطار در سفرهات مهر دیدند
از آن مهر رنگینکمان آفریدند...
شبانگاه در سجده اشکی چکاندی
از آن اشک، رود روان آفریدند
علی کاشت در خانهات بوتهای گل
بهشتی از آن جاودان آفریدند
گرفتند تصویر یک لحظهات را
کمی بسط داده، زمان آفریدند
تو در شش جهت انتهایی نداری
که نور تو را بیکران آفریدند
تو را قدر خواندند و راندند ما را
از آن رو تو را بینشان آفریدند
تو را چون خدایت سرودهست، این شد
که در جوهر شعر «آن» آفریدند
🔸شاعر: مجید لشگری
مناجات با امام زمان (ع)
آخر بگو چه چاره کنم با غم فراق
آهی ز حسرت است فقط همدم فراق
با گریه کردن این دلم آرام می شود
یعنی که اشک بود فقط مرهم فراق
موی سپید تحفۀ هجران دلبر است
یک عمر می شود سپری یک دم فراق
حالِ دلم چو زلف تو پیچیده در هم است
خسته شدم از این همه پیچ و خم فراق
گفتم که چیست خونِ جگر گفت عاشقی
اشک دل است در سحر ماتم فراق
رنگ سیاه بیرق چشم انتظار هاست
کعبه شده نمایشی از پرچم فراق
ای حاجی همیشه بیابان نشین بیا
بنشین شبی کنار من و زمزم فراق
هجران به دام رنج و بلا می کِشد مرا
آخر فراق کرببلا می کُشد مرا
مناجات با امام زمان (ع)
برات وصل امضاء میشد ای کاش
گره از کار دل وا میشد ای کاش
برای دیدنت ای حضرت اشک
دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش
سحرگاهی به یمن مقدم تو
سرای ما مصفا میشد ای کاش
وجود زخمی و آلوده ی من
به پیش پای تو پا میشد ای کاش
دل غمدیده و پر درد ما هم
به دست تو مداوا میشد ای کاش
میان زمره ی چشم انتظاران
ز زحمت نام ما جا میشد ای کاش
دل آوارهام در زیر پایت
شبیه خاک صحرا میشد ای کاش
مسیر وصل ما هم چو شهیدان
به سوی آسمان ها میشد ای کاش
دم آخر تن صد پاره ی ما
غبار راه زهرا میشد ای کاش
دل نامحرم ما محرم آن
غریبیهای مولا میشد ای کاش
پس از چنیدن و چند صد سال گریه
دگر دستان او وا می شد ای کاش
به برق ذولفقاری خاک خورده
غرور شیعه معنا میشد ای کاش
مزار مخفی یاس مدینه
به دستان تو پیدا می شد ای کاش
غرور چادر خاکی کجایی
عزیز فاطمه پس کی میایی
مناجات با امام زمان (ع)
برای دیدن روی تو ناله ها دارم
خوشم اگر چه غریبم ولی تو را دارم
تمام سوز دل من ز ناله های شماست
ز درد هجر تو سوز ی در این صدا دارم
گدائی در این خانه آبروی من است
به نام توست اگر ذره ای بها دارم
به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه...
ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم
الا امیر سحر ای مسافر صحرا
امید وصل تو را بین هر دعا دارم
به کام خویش چشیدم غم جدایی را
نشان رحمتی از یار آشنا دارم
مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد
که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم
به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست
اگر زبان مناجات با خدا دارم
بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن
که بر جبین عرق شرم از شما دارم
بدست خود بده خرج زیارت ما را
هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم
ام کلثوم گل نسترن فاطمه است
کیست او سرو رسای چمن فاطمه است
کیست اونور جهانتاب جلال و جبروت
کیست او دخترگل پیروهن فاطمه است
اوست آئینه ی مرعات جمال وجبروت
کیست او روح علی در بدن فاطمه است
چونکه محبوبه و منظومه ی حسن است به جهان
ام کلثوم گل انجمن فاطمه است
اوست بر خاتم انگشت سلیمان وفا
چونکه ارزنده عقیق یمن فاطمه است
ام کلثومی و تکبیر تو از بانک علیست
کیست اکسیر گل نسترن فاطمه است
از که آموخته است حجب و حیا ومعرفت
کیست شاگرد کلاس سخن فاطمه است
ام کلثوم زسوز سحر ش لاله دمید
کیست او طوطی ، شکر شکن فاطمه است
کیست او بانوئی اندر حرم قرب و عفاف
کیست او واقف سر و علن فاطمه است
مثل ومانندندارد به جهان وهستی
شاهد تشت جگر بر حسن فاطمه است
کیستی او عمه ي سادات جهان است فقط
تا ابد محرم بیت الحزن فاطمه است
ام کلثوم شده شاهده مظلومی گل
کیست او ناظر غسل و کفن فاطمه است
ام کلثوم به ( مجنون) نظری لطف نمود
چونکه او گوهر ،گردون ثمن فاطمه است
📕شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
روضه ام کلثوم وگریز به کربلا
همه اینا رو خانم با یه مکافاتی زیرِ یه خیمۀ نیم سوخته جمع کرد .. آمار گرفت دید یکی از بچه ها کمه .. سریع تو این صحرا داره میگرده .. چه خبر شده ؟! یکی از بچه ها گم شده .. ام کلثوم اومد خواهر جان میخوای بریم با هم دنبالش بگردیم ؟! .. انقدر گشتم پیداش نکردم .. صدا زد من میدونم کجا رفته .. دیدم تو این صحرا داره صدا میزنه اَبَا .. یه ظرف آبم برداشته بود داشت دنبالِ باباش میگشت .. حتماً رفته گودال .. تا اومدن تو گودال دیدن این بچه خودشُ انداخته رو بدنِ بی سرِ بابا ...
بچه رو بلند کردن ، چی جوری این بدنُ پیدا کردی ؟! تو این تاریکی ها چی جوری پیدا کردی گودال رو ؟! گفت عمه جان انقد دلم هوایِ بابامُ کرد .. آخه دیدم لحظه هایِ آخرش هی میگه جیگرم میسوزه ..
تو این صحرا هی صدا میزدم اَبا اَبا اَبا؛ دیدم از یه گودالی از یه سمتی صدایی داره میاد؛ این صدا به گوشم آشناست، این صدا صدای بابامه؛ هی داره میگه اِلَیَّ ...
سر بریدن ، آخرِ کارِ حرامیها نبود
قاتلت بعد از سرت دست از تن تو بر نداشت
هیچکس را رد نکردی از درِ احسان خود
پیکرت پیراهن و انگشتت انگشتر نداشت
غارتم کردند ، اما چادرم از سر نرفت
پس غلط گفتند اینکه خواهرت معجر نداشت
حنجرت را بوسهای دادم بهجایِ صورتت
خواهرت ای بی سرِ من ! چارهای دیگر نداشت
این بدنُ بلند کرد به سمت آسمان .. ای خدا این قربانی رو از ما قبول کن؛ از زینبت قبول کن ... همه ایستادن دارن نگاه میکنن این خواهر میخواد با بدن داداشش چه کنه ..
دیدن پیکر رو زمین گذاشت . گفت داداش کجا رو برای بوسهی زینب گذاشتن؟! هرجا رو نگاه میکنم پُرِ زخمه .. هیچ جایِ بوسهای برای زینبت نذاشتن ...
خواهم که بوسهات زنم اما نمیشود
جایی برای بوسه که پیدا نمیشود
دوست و دشمن دارن نگاه میکنن ، یهو دیدن زینب خم شد .. این لبا رو گذاشت به این رگهایِ بُریده ..
تا لبها رو برداشت این لبها پُرِ خون شد .. دیگه از یاد زینب نمیره بوسهای که با این لبهام به حنجرت زدم داداش ، داداش ....
ای حسین ....
بامداحی
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم
داده ای بال و پرم حضرت کلثوم مدد
خُنَکای جگر م حضرت کلثوم مدد
به تلافی همه شب نام توشد ورد لبم
ذکر خیر سحر م حضرت کلثوم مدد
در پی قبر تو ای دخترزهرا وعلی
این دل در به در م حضرت کلثوم مدد
کوری چشم هر آنکس که جسارت به تو کرد
اسم تو بال و پرم حضرت کلثوم مدد
کار با خلق نداریم، سگ کوی توایم
سایه ات روی سر م حضرت کلثوم مدد
دخترفاطمه ای و مادر ما شده ای
به عطایت نظر م حضرت کلثوم مدد
به جهان نام شما ورد زبانم شده است
نور چشمان ترم حضرت کلثوم مدد
سود این است که حساس به نامت باشیم
بی خیال ضرر م حضرت کلثوم مدد
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
29 جمادی الثانی
وفات حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها)
حضرت ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین(سلام الله علیه) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)میباشد.
صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید:
امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند.
آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه)و اهل بیت و اصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود.اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است.
پس از عاشورا که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد.
سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا،بالاخص شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است.(وقایع الشهور ص 110)
#محقق
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#مرثیه_ی_حضرت_ام_کلثوم_س_ در #بازگشت_به_مدینه
حضرت ام کلثوم (س) در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید
میگریست و این اشعار را میخواند:
مدینةِ جدِّنا لا تَقبَلینا
فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جینا
اى مدینه جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوه ها بازگشتیم؛
الا فَاخبِر رَسُولَ اللهِ عَنّا
بِانّا قَد فُجِعنا فی اَبینا
ای مدینه! از جانب ما به رسول خدا(ص) خبر بده، که ما در مصیبت فقدان پدرمان، دردمند و اندوهبار شدیم؛
خَرجنا مِنکَ بالاَهلینَ جمعا
رَجعنا لا رِجالَ وَ لا بَنینا
از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست؛
و کُنّا فِی الخُروجِ بِجَمعِ شَملٍ
رَجَعنا حاسِرینَ مُسلِبینا
در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شدهایم؛
و کُنّا فى اَمانِ اللهِ جَهرا
رَجَعنا بِالقَطیعَةِ خائِفینا
در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم؛
و مَولانَا الحُسَینُ لَنا اَنیسٌ
رَجَعنا و الحُسَینُ بِهِ رَهینا
انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم؛
فَنَحنُ الضّائعاتُ بِلا کَفیلٍ
و نَحنُ النّائِحاتُ عَلى اَخینا
مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم؛
و نَحنُ السّائراتُ عَلَى المَطایا
نَشالُ عَلَى الجَمالِ المُبغِضینا؟
و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت خوى سوار کردند؛
و نَحنُ بَناتُ یس و طه
و نَحنُ الباکیاتُ عَلى اَبینا
ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم؛
وَ نَحنُ الطّاهِراتُ بِلا خِفاء
و نَحنُ المُخلِصونَ المُصطَفونا
پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم؛
و نحنُ الصّابراتُ عَلَى البلایا
و نحنُ الصّادقون النّاصِحُونا
ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم؛
الا یا جَدِّنا بَلَغتَ عِدانا
مُناها وَ اشتَفىِ الاعداءُ فینا
اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما؛
لَقَد هَتکُوا النّساءَ و حَمَّلُوها
عَلى الاَقتابِ قَهراً اَجمَعِینا
«حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را به اجبار بر جحاز بی روپوش شتران حمل کردند»
📚 الدمعة الساکبه
📚 نفس المهموم
📚 سوگنامه آل محمد(ص)
_محقق_
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
49166_13971213190321_425700.mp3
425.7K
 حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها -(امّ کلثومم و ،جان شده بر لبم)امّ کلثومم و ،جان شده بر لبم
هر زمان هر کجا،یاورِ زینبم
میدهم جان و دلم،غصه دارِ کربلاست
اشک من نوحه گرِ،ماهِ روی نیزه هاست
آه و واویلا حسین...
بستر احتضار،بزم سوگ و عزاست
قاتل جان من،روضهٔ کربلاست
پیش چشمانم شده،محشر کبریٰ به پا
تا ثریّا میرود،نالهٔ واغربتا
آه و واویلا حسین...
میرَوَد تا ابد،اشک غم از دو عین
کِی زِ یادم رود،تشنگیِ حسین
عصر عاشورای خون،در هجوم فتنه ها
زنده بود و قاتِلَش،سر زِ او کرده جدا
آه و واویلا حسین...
49227_13971214173319_702915.mp3
702.9K
شور ، هروله بي بي ام كلثوم صلوات الله عليها -(اين شبها بارونم)اين شبها بارونم
واسه بي بي ميخونم
بخدا كه مديونم
مجنونم
بي بي جان دريابم
اي خواهر اربابم
عمريه كه بي تابم
مهتابم
وقف عَلَمِ بي بيِ بدنم
نوكرِ تموم نوكرا منم
عاقبتِ خيرِ من همينه كه
پاي علمِ حسين و حسنم
پاي بي بي تا هميشه ميمونم
اينقده كه بين روضه بميرم
دختر عليه خواهر حسين
تا ابد ازش روزيمو ميگيرم
يا ام كلثوم
حيدره سر تا پا
ميون چشم اعدا
ميكنه تو شام غوغا
اي جانم
تو چشماش الماسه
عطر وجودش ياسه
خودش يه پا عباسه
اي جانم
زلزله ميشه با نيمه ي نگاش
خواهر اباالفضله بي بيِ ما
كُن فيكونه يه خطبه ي بي بي
دختر عليه شاه لافتىٰ
هر گِره اي داري بگو به بي بي
دختر علي خدايي ميكنه
كربلا بگير كه بي بي
❣﷽❣
⚫️ #روضه_حضرت_ام_کلثوم_س
⚫️ #حجت_الاسلام_شحیطاط
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رونق گرفت از غم تو زندگانی ام
اربابِ با وفا به کجا می کشانیم
*ماه رجب داره میاد، دنبالِ یه بهونه بودم بیام برات گریه کنم .. ایام وفاتِ شهادت گونۀ خواهر بزرگوارتون حضرت اُم کلثوم(س) .. کاش میشد ما هم مثه این خانم از غصه جان میدادیم ..*
وقتی که پیر شوم کیف میکنم
چون خرج روضه بود تمام جوانیم
خواب و خوراک و زندگی ام گرفته است
حتی خیال اینکه بخواهی برانی ام
*ما که خیلی وقته کربلا نرفتیم .. اگه روضه ام نمی اومدیم که بیچاره میشدیم دیگه ..*
زهرای مرضیه به سرم دست میکشد
وقتی سیاه لشگرِ روضه بدانی ام
شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد
شرمنده ام حسین که من از شما نی ام
بر سینه میزنم که مطهر کنی مرا
مشغول گرد گیری و خانه تکانی ام
ما را نمیخرد کسی جز تو یا حسین
مبهوت ازین بزرگی و این مهربانی ام
*واقعا زندگی چه لذتی داشت اگر اشک بر ابی عبدالله نبود! اصلاً دنیای بدون کربلا چه لذتی داره .. میشه یه ماه رجب ما رو حرمت مهمان کنی ..الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِيائِهِ فِى رَجَبٍ*
هر روز تا غروب به همین فکر میکنم
امسال هم پیاده حرم می رسانی ام
خستگیه راه و دوست دارم
زیارتِ ماهُ و دوست دارم
پیرهن سیاهُ و دوست دارم
بی تو آقا غم دارم، یه زیارت کم دارم ..
*امشب اومدیم گریه کنیم برا یه خانمی که مثه خواهر جانش زینب کبری تازیانه خورده، سرِ رو نیزه دیده .. خیلی مظلومه .. بگو بی بی جان فاطمیه رفت، رجب اومد .. نکنه دستِ خالی برم .. میخوایم شبای قدر بیایم .. علی علی بگیم و برا غربتش گریه کنیم ..*
هرچند از خورشیدها کم مینویسیم
حالا ولی با اشک نم نم می نویسیم
با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم
آری ز بانوی محرم مینویسیم
در دادگاه عشق محکومیم صد شکر
از نوکران ام کلثومیم صد شکر
زهرا و احمد بود علیِ مرتضی بود
ام المصائب بود و هم ام البکاء بود
سر تا به پا مستغرق ذات خدا بود
پشت ولی الله وقت فتنه ها بود
چادر زِ جنس غیرت زهرا به سر کرد
با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد
آیات قرآن است سرتاسر کلامش
جبرئیل سر خم میکند از احترامش
عقل ضعیف ما کجا درکِ مقامش
دارد تفاوت با همه نوعِ قیامش
گمنام شد اما کرامت تام دارد
تا به ابد حق گردنه اسلام دارد
به مردی این زن، زمانه زن ندیده
اوج جلالش را زمین قطعا ندیده
مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده
یک روزِ خوش در زندگی اصلا ندیده
یادش نرفته روضۀ بیت الولا را
میخ و زمین افتادن خیرالانسا را
هم کربلا رفتهست هم گودال رفته
هم به کنارِ پیکری پامال رفته
هم مثله زینب سوخته از حال رفته
هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته
شلاق در هم کرد حال پیکرش را
بردند دزدان وقت غارت زیورش را
بسته به هم بودند زن ها بین کوفه
خیلی کتک خوردند اما بین کوفه
دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه
هی پخش میکردند خرما بین کوفه
همراه زینب کوچه ها را فتح میکرد
برداشت پرده از رخ کوفی نامرد
در شام اصلاً قامتش مثلِ کمان بود
آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود
آوارۀ هر کوچه و بی آشیان بود
راهی به سوی مجلس نامحرمان بود
چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد
بالا نشین آسمان ویران نشین شد ..
شاعر: سید پوریا هاشمی
هر چی برا حضرت زینب شنیدی اینجا هم تصور کن .. این خانم همه اینها رو دیده .. گفت داداش:
باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان
دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان
باورت می شد ببینی دختر خورشید را
کوچه کوچه در کنار سایۀ نامحرمان
نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی
من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان
ای تمامی غرور من فدای غیرتت
لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران
این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند
شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
تو کس و کارِ منی شمر جلودارِ من است
صدا زد میخواید این کاروان رو ببرید تو شام باشه،لااقل از یه جای خلوت ببر آخه ما خانواده حیاییم.. خدا لعنتش کنه گفت حالا که اینجوریه از یه جای شلوغ تر میبرمتون.. با سنگ میزدن:
بابا قرآن میخونه،سنگا به اون لب میخوره
هر کدوم خطا میره به عمه زینب میخوره
غریب کشتنت؛
بی یار و بی حبیب کشتنت
آقا خیلی عجیب کشتنت
ده اسب نانجیب کشتنت
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
⚫️#روضه_حضرت_ام_کلثوم_س
این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش
فرزانه است و زینب کبری است، خواهرش
در عصمت و عفاف بخوانش چو فاطمه
در منطق و کلام ببین مثل حیدرش
بیهوده نیست زینب صغری لقب گرفت
آتش گرفته خرمن دشمن ز آذرش
دشمن به کاخ هم نبُوَد در امان از او
با این که هست گوشهی ویرانه، سنگرش
این خطبه نیست، صاعقه خوانش که شعله زد
بر تار و پود هستیِ خصمِ برادرش
«کلثومِ» دل گرفته و یک کاروان اسیر
جز خواهرش نمانده کسی یار و یاورش
میگوید از شقایق و از لالهزارها
آن صحنهها هنوز بُوَد در برابرش
بر بوم سینههای پُر از سوز میکشد
تصویری از شکستن نخل تناورش
اشکش مدام میچکد از چشم روزگار
وقتی که یاد میکند او از صنوبرش
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
《رباعیّات بیبی امّکلثوم علیهاسلام》
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟
از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟
زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟
پنهان شده نام «امّکلثوم» چرا؟
#قاسم_صرافان
🥀🥀🥀
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب
ماتم زده بغض آسمان است امشب
در سوگ غریبانهی «امّکلثوم»
محزون، دل صاحب الزّمان است امشب
#محمدرضا_یزدی_آینه
🥀🥀🥀
تا آخر خط به خاطر مکتب رفت
جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت
در مهر و وفا بر «امّکلثوم» نگر
دنبال حسین، همره زینب رفت
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀
در راه شما هر که قدم بگذارد
پا در حرم جود و کرم بگذارد
فردا نکند شفاعت از او زهرا
در حقّ شما کسی که کم بگذارد
#سید_مجتبی_شجاع
🥀🥀🥀
آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود
تو جان پدر بودی و او جان تو بود
آن کس که تمام خلق مهمان ویاند
آن شب به سر سفرهی احسان تو بود
#میثم_کریمی
🥀🥀🥀
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادریّ و هم یار پدر
در لیلهی قدرِ آخرِ عمرِ علی
شد مهر تو، سفرهدار افطار پدر
#سید_رضا_مؤید
🥀🥀🥀
داغ است، دل لالهی صد چاک دمشق
زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق
خورشید به سوگ «امّکلثوم» گریست
تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀
هم ماه مدینه است و هم زهرهی شام
همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام
ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان
از جانب ما به «امّکلثوم»، سلام
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀
در دفتر عشق، حرف منظوم شدم
تا آینهدار پنج معصوم شدم
هر کس به ردیف عشق نامی را خواند
من خادم بیت «امّکلثوم» شدم
#حسین_دیلم_کتولی
🥀🥀🥀
هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه
هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه
بعد از سخنان تو بگفتا زینب:
لا حول و لا قوّة الّا بالله
#محمدرضا_یزدی_آینه
🥀🥀🥀
باید که تو را به برج دین، کوکب گفت
باید که تو را حافظ این مکتب گفت
در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف
باید که تو را شریکة الزّینب گفت
#حسین_میرزایی
#حضرت_امکلثوم_سلاماللهعليها
#جواد_هاشمی_تربت
حُرمتش واجب است در دو جهان
هرکه در فکر احترام علی ست
از یمن تا به شام، معلوم است
هرچه دعواست پای نام علی ست
پای نام علی ست دعواها...
دامن زخم را ز کف ندهیم
اختیار مناره را هرگز
به اذانهای بی طرف ندهیم
در اذانهای بی طرف، ارثی ست
که به اَشراف بی شرف برسد
کوری چشمِ تنگ این اَشراف،
روزی خلق از نجف برسد
جلوهای کرد و صبح محشر شد
لیله القدر روز مادر شد
دل ما زلف و دست او شانه ست
مادر ما ز بس که حنانه ست
ابر شد و گاه و گاه باران شد
یک دو دم جلوه کرد و پنهان شد
گاه از جبر یار میگویم
گاه بیاختیار میگویم
عجز الواصفون عن صفتک
ما عرفناک حق معرفتک
جلواتش نهفته مانده هنوز
وصف زهرا نگفته مانده هنوز
از دو چشم علی صفاتش بین
پنج نوبت تجلیاتش بین
صبح صادق شراب نوری اوست
دل ما شیعهی تنوری اوست
گره بغض را که وا میکرد
باز همسایه را دعا میکرد
غوت او بود سیری مردم
غصّهی او اسیری مردم
من به او آفتاب میگویم
حیدر در حجاب میگویم
نفس او پردهدار دلبر بود
نفسش رونمای محشر بود
خشک مغزان از او چه میدانند؟
چشم خیسش غدیر حیدر بود
دو دم او قنوت طولانی
جانمازش جهاد اکبر بود
سفرهی وحی در زمین انداخت
پدرش را ز بس که مادر بود
حوریه آنقدر که من خواندم
از لباس خودش سبکتر بود
درک زهرا شهید میخواهد
مادر ما شهید پرور بود
لب دیوار و در پر از قسم است
او نخستین مدافع حرم است
رجز آنجا که اهل میدان است
صحبت از مادر شهیدان است
کم ما را زیاد کرده بتول
مادری بر عماد کرده بتول
کوثر آموزگار خوش عهدیست
یکی ار نسل او ابومهدیست
جبهه در جبهه نور پیشانیست
مادر قاسم سلیمانیست
جگرم بیقرار و درماندهست
در رگم شور خون فرماندهست
شعله آن شب که فکر غارت بود
شب جمعه شب زیارت بود
آن شب جمعه روضه احیا شد
تن فرمانده ارباً اربا شد
شیشهی عطر شد، سرش گم شد
خون مرد آبروی مردم شد
تو بگو شعله پر کند جان را
خون ما تر کند خیابان را
این زمستان بهار قاسم ماست
تازه آغاز کار قاسم ماست
مالک ما دلیل راه علیست
دست او پرچم سپاه علیست
ریخت اردیبهشت در دی ما
زندهتر شد شهید زندهی ما
ناف ما با جنون بریده خدا
خصم را احمق آفریده خدا
زلف این داغ، دست حاشا نیست
هر که کوتاه آید از ما نیست
بین خون خون خفتهایم و میگوییم
بارها گفتهایم و میگوییم
آنکه دل را به آل احمد داد
به امان نامه رو نخواهد داد
خصم آشفتهایم و میگوییم
بارها گفتهایم و میگوییم
علم از دست ما نمیافتد
کربلا از صدا نمیافتد
دل به نور امید باید داد
پای پرچم شهید باید داد
شب حق بیسحر نخواهد ماند
ظلم بی دردسر نخواهد ماند
پیر ما گفت کربلا اینجاست
مرگ بر کدخدا، خدا اینجاست
شب نماز مصاف باید کرد
با خدا ائتلاف باید کرد
آی بیگانه، اشک شبنم ماست
خون ما رنگ سرخ پرچم ماست
خار و ارزان مبین غم ایران
کفن ماست پرچم ایران
در دل خسته غم نخواهد ماند
این چنین نیز هم نخواهد ماند
گرچه غم قلب ما شکست، علی
رأی ما تیغ مالک است، علی
تکیه بر خنجر جریح ندهیم
دل به امثال اشعری ندهیم
مالکیم و سبک سری نکنیم
رأی خود خام اشعری نکنیم
رفته مالک که زندهتر گردد
وقت رجعت دوباره برگردد
این شهادت، غیورمان کرده است
بیقرار ظهورمان کرده است
شک ندارم فتد به زودیها
شعله بر خرمن سعودیها
ذوالفقار از قلاف بیرون است
تیغ زیر گلوی صهیون است
گفت قاسم ظهور نزدیک است
گفت صهیون به گور، نزدیک است
یوسف ما هنوز در چاه است
انتقامی شدید در راه است
در راه اذهان، قسم بر غم سلیمانی
کدخدا ماند و پشیمانی
از تب تیغ وام میگیریم
شک مکن انتقام میگیریم
امتحان قبضهی ولایت ماست
تازه این اول حکایت ماست
با علی جان قلندری شده است
دل ما بیت رهبری شده است
چلهای هست آه ما عزلیست
دلخوشیمان وجود سید علیست
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭
🔭
💎 *تقویم نجومی* 💎
✴️ یکشنبه👈 25 دی/ جدی 1401
👈22 جمادی الثانی 1444👈 15 ژانویه 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
👈مرگ ابوبکر در 67 سالگی "13 هجری"
⭐️احکام دینی و اسلامی.
📛امروز ساعت 15:42 قمر وارد برج عقرب می گردد.
👼مناسب زایمان و نوزاد زندگی پاکی خواهد داشت.
🚖سفر:
مسافرت قبل از عقرب خوب است.
🔭 احکام نجوم.
🌓امروز تا عصر :قمر در برج میزان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️خواستگاری و عقدِ ازدواج.
✳️مباشرت.
✳️خوردن نوشیدنی ها.
✳️آغاز درمان و معالجه.
✳️و فروش جواهرات خوب است.
🔭 احکام نجوم.
🌕از عصر امروز قمر در برج عقرب می شود و برای امور زیر نیک است:
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️کندن چاه و آبراه.
✳️جا به جا کردن درخت.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️جراحی چشم.
✳️التیام جراحات.
✳️استعمال دارو.
✳️کشیدن دندان.
✳️وقی کردن و غرغره کردن برای درمان نیک است
📛ولی برای امور اساسی و زیر بنایی مثل ازدواج خوب نیست.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث فقر و بی پولی می شود.
💉🌡حجامت.
#خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث قوت دل می شود.
💑مباشرت امشب :
قمردر عقرب است.
😴😴تعبیر خواب:
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 23 سوره مبارکه " مومنون" است.
ولقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم ...
و چنین استفاده میشود که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید...
💅 ناخن گرفتن:
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز:
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🔭
🔮🔭 🔮
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸السلام علیک یا اباصالح مهدی
💫بی تو با سردترین
🌸فصل زمستان چه کنم
💫با دل یخ زده و
🌸پیکر بی جان چه کنم
💫گیرم از مهلکهی
🌸سردیِ دی جان بِبَرَم
💫با هوای قفس
🌸و نم نم باران چه کنم
🌸اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین
رابطه با کربلا دارم چه غم دارم حسین
خانه ات آباد باد ای بی کفن ارباب من
من که از داغت عزادارم چه غم دارم حسین
تو هزاران یار داری من ولی غیر از تو هیچ
تا به دربار تو جا دارم چه غم دارم حسین
جان زهرا مادرت ای شاه مایوسم مکن
تا بگویم ادعا دارم چه غم دارم حسین
ای که تو دست نوازش بر سر حُر
می کشی
گر چه من بارِ خطا دارم چه غم دارم حسین
در هـر دمم هـزاران فریـاد انتظار است
یک لحظه بی تو بودن، یک عمر احتضار است
وقتــی تــو را نــدارم، بهتر که جان سپارم
این زندگی تباهی، ایـن عمـر انتحـار است
آنکــو قــرار دارد، کـی عشق یار دارد؟
عاشق بسان طوفان، پیوستـه بی قرار است
ای یاس باغ نرگس! باز آ که میکنم حس
بـی روی تـو زمانـه پاییز بی بهـار است
بی جلـوۀ تـو عالم تاریکتر ز گور است
وین مهر عالـم افروز شمع سر مزار است
عیسی کـه از نبـوت بـر خویشتـن نبالد
آرد نمـاز بـا تو، این اوج افتخـار است
ما دور کعبه گشتیم با اشک خود نوشتیم
ای زائریـن کعبـه! کعبـه جمال یار است
از هجـر یــار گفتیـم، از انتظـار گفتیـم
کو مرد انتظاری «یابنالحسن» شعار است
گیرم تـو غمگساری در بیـن مـا نـداری
ای نور دیده! ما را ،کی جز تو غمگسار است؟
میثم به دعوی عشق، مگشای لب که عاشق
یـا زیـر تیـغ قاتـل، یــا بر فـراز دار است