eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
464 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای توسل امام زاده عبدالله و آمنه خاتون .m4a
31.23M
شب شهادت امام هادی ع مورخ 4/11/1401 کربلایی هادی صالحی
1. مریدم مرادی.mp3
5.55M
( علیه السلام ) مریدم مرادی یا امام هادی نظری کن امشب ، دل مبتلا رو دل من غمینه ، آرزوم همینه که چشام ببینه ، صحن سامرا رو حرف عاشقُ الحسین ذکر خادم ُالرضاس امشب با نام نقی هیئت عین سامراس از لطف تو میرسیم آخر ما به سامرا کاش مهدی دعام کنه تو سرداب سامرا ( مولانا ، علی النقی ) تکرار فدای مزارت ، عسکری کنارت خاک سامرا هم ، پدر و پسر داشت مثل کربلا که ، باحسین و اکبر عظمت گرفت و جلوه ای دگر داشت امشب عسکری اومد به داد بابا رسید اما به داد حسین تنها یک عبا رسید ای کاش که علی بود و سر میداد اذانشو پیر عشق کربلا ، در هم دید جوونشو ( مولانا ، حسین ابنِ علی ) تکرار شده مثل زائر شهریار شاعر که تو را لقب داد به ابوالعجائب خوش به حال اونها که با لطف طاها کربلا بودن تو لیله الرغائب رویام باعنایتت کابوس میشه ، شب به شب آقاجان زیارتت مخصوص میشه تورجب گرچه شعبان و رجب ماه فیض عالَمند اما این سینه زنا بی تاب مُحرمند .. ( مولانا ، علی جانم علی ) تکرار
. توسل به خورشید دَهُم ای چراغ بزم جان یا اباالحسن هادی ای همیشه نور افشان یا اباالحسن هادی ناصح و امین بودی مهر و ماه دین بودی ای حقیقت ایمان یا اباالحسن هادی مرتضای دیگر تو یادگار کوثر تو ای تمامی قرآن یا اباالحسن هادی عالم و هدایتگر نور نسل پیغمبر ای تجلی احسان یا اباالحسن هادی صبح صادقی آری چون شقایقی آری عطر گلشن سبحان یا اباالحسن هادی ای نسیم هر باران ای شمیم هر بستان ای تو عطر بی پایان یا اباالحسن هادی چون علی ، علی هستی نور منجلی هستی تو سپیدی و تابان یا اباالحسن هادی بر علی تو فرزندی حجت خداوندی ای مرا سر و سامان یا اباالحسن هادی دیده ای بسی آزار از عدوی بد رفتار بوده ای تو در بُحران یا اباالحسن هادی هم تو خسته دل بودی هم شکسته دل بودی از ستمگر دوران یا اباالحسن هادی زهر کین تو را سوزد قلبت از جفا سوزد ای تو مشعل سوزان یا اباالحسن هادی شمع چشم تو خاموش آسمان ز غم مدهوش خانه ات شده ویران یا اباالحسن هادی قلب لاله ها خون شد سرخ روی گردون شد «یاسر» از غمت گریان یا اباالحسن هادی ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ ...................................................
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌┅─‌ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ _اشڪ را روز جــــزا با نـور قیـــــمت میڪنند _بر تو هر ڪس گریه ڪرده وقف جنت میڪنند مولای من،،، یا امام هادی(ع)،،، _ایهــــا الهـــــادی گــــــدایان درِ تـو تا ابـد _بر هــــزاران حــاتم طائی ڪرامت میڪنند _سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات _مـثل موسی در مـیان طـور عبادت میڪنند ایام شهادت امام هادی(ع)،،،دلها رو روانه ڪنیم سامرا،،، چه ڪردند با امام هادی(ع)،،، _نیمه ی شب ریخـــتند آقا سر سجاده ات _قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب،،،امام هادی(ع)،،،مشغول نماز شب و مناجات با خدا،،، فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یڪ عده نانجیب،،، بدون اجازه،،،وارد خانه امام هادی شدند،،، حضرت رو با سر برهنه و،،،با پای برهنه،،، ڪشان ڪشان بُردند،،، _بُردنت از خـــــانه ات اما دری دیگــر نسوخت _در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت یا امام هادی(ع)،،، خیلی به شما ظلم ڪردند،،،خیلی جسارت ڪردند،،، اما آقاجان هر ڪاری ڪردند،،، دیگه خونه شما رو آتیش نزدند،،،دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند،،، اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین(ع)،،،طاقت داری بگم یا نه،،، _میــــزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت _زن را ڪسی مقابل شــــوهر نمیـــزند _بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت _آخه مــــادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند ناله بزن یا زهرا(س)،،،، ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1448789249.mp3
2.11M
─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روح مسيح مي‌دمد از سامراي تو كعبه سلام داده به صحن و سراي تو موسي به رود نيل زده با عصاي تو وحي خداست در نفس جان فزاي تو كهف تُقي، حقيقت تقوا، گل تقي جان جهان فداي تو يا هادي النقي ⚫️ ۳رجب شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_5981135911260258450.mp3
12.35M
وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛  روی لباش امشب زمزه ست؛ولی دورِ قبرش همهمس فقط اونی که میریزه اشک فاطمه ست؛  تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه دنیاش شده عذاب،وای از بزم شراب؛  شبِ غمِ آقا امشبِ دیگه جونش انگار بر لبه؛دوباره رو لب هاش روضه زینبه دوباره زیرِ لب میخونه بی صدا؛تو نا محرما نیست،جای ناموسِ ما وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛  روی لباش امشب زمزه ست؛ولی دورِ قبرش هم همس فقط اونی که میریزه اشک فاطمه ست؛  تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه جای شهادتین،ذکرش شده حسین؛ انگاری دلش تو کربلاست؛دوباره کنار قتله گاهست می بینه تنِ آقا زیرِ دست و پاست؛ یکی نیزه یکی داره سنگ میزنه؛الهی بمیرم،حسین بی کفنه ذکر هر عاشقی،یا حضرت نقی بخدا دلم تنگه برا نیمه شب صحن سامرا آرزومه از اونجا برم کربلا بازم حرفِ حسین بازم کرب و بلا تمومی نداره،دیگه قصه ما
4_5981135911260258449.mp3
3.13M
تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟ در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟ دارم برای رنگ تنت گریه می کنم پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود ؟ یا بردن تو بردنِ با احترام بود ؟ گرد و غبار ، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند مرد خدا و این همه تحقیر وای من بزم شراب و آیه ی تطهیر وای من هرچند بین ره بدنت را کشید و بُرد دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد باران نیزه ، نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد
عشق و شور و شین عالمین یا هادی جون و دین و ایمان عالمین یا هادی بر در خانه ات می شوم سائل به عشق بابایت می روم یا هادی دارم من هوای موکب و مشایه دارم هوای صحن سامرا یا هادی پایین پای ضریحت می شینم می بالم به کبوترت یا هادی تشنه باشم میایم به صحنت می خورم از آب صحنت یا هادی از بزم شراب شدی سیراب افتادی یاد عمه زینبت یا هادی
بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی اِبن الرضای دوم ما أیها النقی با حبّ تو عبادت ما عین بندگی‌ست هادی آل فاطمه یا أیها النقی دارم ولی ‌شناسی خود را ز نور تو مولای من! ولی خدا! أیها النقی بخشنده ‌تر ز حاتم طائی تویی تویی مسکین ‌ترم ز هرچه گدا أیها النقی با صد امید همچو گدایان سامرا پر می‌کشیم سوی شما أیها النقی *اومد محضرامامِ هادی ،گفت: آقاجان‌! حرام بودن عَمَلم رو‌ میدونم اما چه کنم رغبت به این کار دارم، آقا! من خاک میخورم، نمیدونم ‌چیکار کنم؟ امام یه نگاهی بهش کردن و فرمودند: دیگه از این به بعد خاک نمیخوری... از امام ‌جدا شد، رفقاش بهش گفتن: حالا میخوای چیکار کنی با این ‌حکم؟ یه نگاه کرد به رفقاش گفت: والله به خودم توجه میکنم، بعد از فرمایش مولا منفورترین چیز در نزد من خاک خوردنه... یا امام هادی! کاش شما یه امر به ما هم بکنید، آقا شما با حرفتون منشأ میل و هوا و هوسِ مارو عوض کنید آقا...* باید برای غربت تو بی ‌امان گریست با ناله‌هاي حضرت صاحب زمان گریست شرمنده از قدوم تو چشمان جاده بود دشمن سواره آمد و پایت پیاده بود بارانی است از غم تو چشم سامرا با دیدن تو اشک ‌مَلَک بی اراده بود زهر ستم چه با جگر پاره پاره کرد دیگر نفس،نفس، به شماره فتاده بود شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت هر چند دل، شکسته از آن بزم باده بود : یوسف رحیمی "" فهجموا دارَ اللَيلَ" شبانه ریختن دَرِ خونه ی آقا.. "فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْاب" امامِ مارو ‌وارد بزم شراب کردن، حال و اوضاع جلسه خوب نبود، چقدر بی احترامی محضر آقاجان ما شد... نانجیب شراب تعارف کرد، امام هادی فرمودند : گوشت و پوست ما عاری و پاکه از این نجاسات..متوکل تو‌حال خودش نبود، صدا زد گفت: برا ما شعر بخون‌، آقا فرمودن:‌ منو معافم‌کن، اصرار کرد امام هادی شروع کرد اشعاری در مذمت دنیا و زندگی گفتن، اینقدر این شعر اثر کرد خود نانجیب متوکل زد زیر گریه، گریه کرد، آخرم گفت: من از شما عذر میخوام ... صدا زد: با احترام ‌همراهیش کنید. اما یه جایی هم توی بزم شراب، مجلس یزید، وقتی بچه‌ها رو وارد بزم یزید کردن، این بچه ها که وارد بزم‌ که میشدن آروم آروم برمیگشتن، همه دور زینب رو گرفتن ... بچه ها میلرزن از ازدحام‌جمعیت، اما دختر علی یه جوری وسط این مجلس ایستاده .. صدا میزد: حسین! به بابام قسم یه جوری قدم برمیدارم همه عالم بدونن شام در تسخیره زینبِ...* هیچ کس اینقدر پلید نشد ... *همه ی بچه‌ها دارن ‌نگاه میکنن، همه سُفرا نشستن، نانجیب بالا نشسته، با نگاهه تحقیر داره به بچه های حسین‌ نگاه میکنه .. نانجیب شراب میخورد، یهو دیدن دست برد به اون‌ چوب شروع کرد جسارت کردن .. انگار دنیا دور سر زینب چرخید ... غیرت علوی به جوش آمد ..دخترا نشستن خانم بلند شد، یه نگاهی کرد .. شروع کرد خطبه خواندن...* هیچ کس اینقدر پلید نشد ... خیزران خسته شد یزید نشد *هرچه ناز دانه رقیه خواست قد بکشه نگاه ‌کنه نشد، عمه جان دست هارو ‌جلو ‌چشم ناز دانه گذاشت، میدونی معما کی حل شد؟ نیمه های شب، وقتی سَرِ بابا رو آوردن تو ‌خرابه با اون‌دستای کوچیک شروع کرد رو صورت بابا کشیدن، تا حالا دستت به یه جای داغ خورده دست و یهو بکشی؟ همین‌جوری دست روی صورت بابا میکشید، یهو‌ دستش ر و کشید، صداث زد: عمه! میخواستی اینو ‌نبینم ..عمه ! تازه فهمیدم اون‌ خیزران بالا میرفت کجا پایین می اومد عمه ، عمه دندونای بابام .......*صدا بزن حسین!...* کرب و بلا ده هلهلدن قورخموشام بابا اصغر اولنده حرملدن قورخموشام بابا بابا !منه گولدولر،بابا منه وردول