زمزمه و زبان حال در حرم امیرالمومنین علیه السلام
هستی آل عبا ،یا علی حیدر مدد
مظهر شرم و حیا، یا علی حیدر مدد
نفس پیمبر تویی، ساقی کوثر تویی
شفیع روز جزا، یا علی حیدر مدد
تویی تو حبل المتین، تویی تو حصن حصین
بر همه ای مقتدا، یا علی حیدر مدد
به شیعه یار و حبیب، به درد مایی طبیب
به اذن ذات خدا، یا علی حیدر مدد
آمده مهمان تو، شاملم احسان تو
به زائرت کن دعا، یاعلی حیدر مدد
اگر که باعزتم، در حرمت دعوتم
تورا زنم من صدا، یا علی حیدر مدد
آمده بر تو پناه،به زائرت کن نگاه
درد مرا کن دوا، یا علی حیدر مدد
شهنشه با کرم، آمده ام در حرم
حاجت من کن روا ،یاعلی حیدر مدد
به درگهت آمدم، بانگه تو شدم
زائر کرب و بلا ،یا علی حیدر مدد
با دل بشکسته ام، از کرمت گشته ام
زائر کوی شما، یا علی حیدر مدد
کن نظری بر دلم، با نگهت کاملم
ای شه مشکل گشا، یا علی حیدر مدد
اگرچه ناقابلم، لطف تو شد شاملم
بر درت هستم گدا، یا علی حیدر مدد
مرقد تو باصفاست، بر همه دارالشفاست
حریم تو دلگشا، یا علی حیدر مدد
آرام جان منی، روح و روان منی
منشاء جود و سخا، یاعلی حیدر مدد
کن نظری بوتراب، تا که شوم مستجاب
پادشه اولیا، علی حیدر مدد
نور تورمز حیات، نام تو باب نجات
کن نظری بر گدا، یاعلی حیدر مدد
دلم شده منجلی، ز کودکی یا علی
با تو شدم آشنا، یا علی حیدر مدد
به نوکر تو (رضا), مهر تو داده بها
روسیهم، بینوا، یا علی حیدر مدد
@navaye_asheghaan
#سرود ولادت امیرالمومنین (ع)
بسبک : عطر کوثر ، روح محشر ،
خوش آمدی کریمه ی آل پیمبر (مهدی میرداماد)
آقای ما ، عشق زهرا ،
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
قدرت خدا علی ، روح اِنّما علی
جلوه ی لَم یَزَلی ، شاه لا فتی علی
منم غلام تو ، اسیر دام تو
ببین شدم مست تو و سبوی جام تو
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
بزنید کف بر کف ، اومده شاه نجف
همگی شادی کنید ، دل شده غرق شعف
دلبر ما اومد ، شیر خدا اومد
رهبر کل عاشقان در دو سرا اومد
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
تویی تو نگار من ، ای تو مهربان من
بی تو آشوبه آقا ، دل بی قرار من
تویی کس و کارم ، تو یاور و یارم
یه عُمره که اقای من به تو گرفتارم
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
مروه و صفای من ، تویی مقتدای من
من مریض عشق تو ، نگهت دوای من
جهان به قربانت ، فدای چشمانت
پر زده مرغ دل من به کنج ایوانت
آقای ما ، عشق زهرا
خوش آمدی یا حیدر ، یا علی مولا (۲)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#سرود ولادت امیرالمومنین (ع)
#بهمن ۱۴۰۱
#سنگین ، تک ، شور
عالم و آدم همه مست تولای تو
فرشتگان خدا مَحوِ تماشای تو
ساقیِ کوثری فاتح خیبری
خواجه ی قنبر و عشق پیمبری
امیرالمومنین (۴)
با ذکر تو یا علی دل شده غرق شعف
در شب میلاد تو پَر می گیره تا نجف
تویی دلخواه من مولا و شاه من
تو آسمون دل هستی تو ماه من
امیرالمومنین (۴)
اسم تو را دم به دم بر لب خود می بَرَم
سایه به سایه علی در پِیِ تو می دَوَم
تویی نماز من تویی نیاز من
نام زیبای تو سوز و گداز من
امیرالمومنین (۴)
واسطه ی فیض حق مظهر ایمان تویی
تویی تو مَمسوس حق عاشق جانان تویی
شمس عدالتی شمع ولایتی
ولیِّ مُطلق و نور هدایتی
امیرالمومنین (۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#مدح و میلادیه امیرالمومنین(ع)
آمده آنکس که نامش دلرباست
زادگاهش کعبه و بیت خداست
آمده آنکس که محبوب خداست
در مسیر بندگی بی انتهاست
آمد آن جانان که عشق عالم است
او فقط جان رسول خاتم است
آمده شاهی که از عالم سَر است
از ملائک ، انبیاء او برتر است
آمد آنکس که امامِ بر حق است
بر همه عالم ، ولیِّ مُطلق است
آمد آن مولا که اسمش حیدر است
آمد آن آقا که شیرِ خیبر است
آمده آنکس که کُفو فاطمه است
دل به یُمن مَقدمش بی واهمه است
او فقط یار و انیس مادر است
شَان او تنها برای کوثر است
آمد آنکس که نبی را نائب است
هردلی را با ولایش صاحب است
آمده یار و معین بی کسان
دلبر و دلداده ی صاحب دلان
آمده آن کس که حق با او بُود
دائما ذکرش به لب یاهو بُود
چون علی باحق وحق هم با علی است
ذکر یارب یارب من یا علی است
کن مُنور بزم ما ای آفتاب
کن دعای خسته دلها مستجاب
باده ی نابی بده همچون گلاب
تا که مست تو شویم ای بوتراب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#رباعیات مدح و میلاد امیرالمومنین (ع)
#بهمن ۱۴۰۱
تسبیح لب فرشتگان ذکر علی است
اسباب شفاعت همه ، مِهر علی است
آن واژه که در مجلس ما مُوج زند
مدح علی و شور علی ، شعر علی است
🌺🌺🌺🌺
میلاد علی شده که فخر بشر است
با یاد رُخَش دل به نجف رَهسپر است
خوشحال شده فاطمه ی بنتِ اَسَد
مادر شده و صاحبِ زیبا پسر است
🌺🌺🌺🌺
آمد به جهان میرِعرب ، شاه نجف
شیعه شده از قُدوم او غرق شَعَف
ایام ولادت همگی مست شدیم
با گفتن یا علی بزن کف بر کف
🌺🌺🌺🌺
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
خورشید زکعبه سر زده یا ماه است
دل درطلب سپیدهی دلخواه است
عطری که دل از دست ملائک برده است
عطر نفس علی ولی الله است
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
|⇦•سلامُ الله علیٰ...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلامُ الله علیٰ مَن عِـندهُ اسـرار یزدانش
تعالیَالله از این منزلت، زین رتبه و شأنش
سلام الله علیٰ مَن عنِدهُ علمُ الکتاب، آری
شهادت میدهد بر عـلم او آیات قـرآنش
مُنـوّر کرد بیت الله را در شـام آغـازش
مُشرف کرد بیتالله را در صبح پایانش
کَلیم اللّه را دیدم کنار وادی طورش
خَلیل اللّه را دیدم یکی از ریزه خوارانش
صَفیُّ اللّه مـیفـرمــود :هـذا قُـرَّهُ عَـیـنـی
ذَبیحُ اللّه میفـرمود: ای جانم به قـربانش
اگر چشمش بیفـتـد بر جـمال بیمثال او
ز یوسف چَشم میبندد یقیناً پیر کنعانش
توسل کرد شیخ الاَنبیا بر حضرتش، فوراً
به ذکر یا علی مولا تَرَحُم کرد طوفانش
کمی از خاک نعلین علی برداشت ابراهیم
که گردید آتش نمـرودیان، آناً گـلستانش
عیانش را نفهـمیدند این مردم و پیغـمبر
چگونه فاش گرداند از او اسرار پنهانش؟
چه بابایی! ابوطالب، سلامالله علیه آنکه
بود سنگنینتر از ایمان کل خلق، ایمانش
چه بانویی! که قرآن را مُزَیَّن کرده با کوثر
ندارد کُفو این بانو به غیر از شاه مردانش
دو آقا زاده دارد، خوانده قرآن لؤلؤ و مرجان
دلم را برده این لؤلؤ، و مجنونم به مرجانش
چه کرده با عطای لقمۀ نانی، که در قرآن
به شأنش هل اَتی نازل شده از ذات منّانش
تمام انبیا بهر تبرک اذن میگیرند
که بردارند لقمه نانی از سر خوانش
سلامالله! علی مالک که فانی گشت در عشقش
سلامالله! علی قنبر که گردید از غلامانش
خودش که جای خود، ما را نکن تکفیر با این حرف
به اِذنالله «کُن» میآید از امثالِ سلمانش
به جز بیت امیر عالم امکان کجا دیدید؟
که میکائیل خادم باشد و جبریل دربانش
نمک آماده کرده بهر نانش حضرت زهرا
الهـی جـان عـالـم بـاد قـربان نـمکـدانش
شنیدم از نبی، مولا به محشر میرود منبر
شنیدن دارد آن منبر که او باشد سخنرانش
یقیـن دارم سعادتمند میگـردد یقین دارم
اگر بر سجده افتد پیش پای او با توبه شیطانش
چگونه میتوانم از غلامی دم زنم اصلاً؟
در این درگه که حکم مور را دارد سلیمانش
جنان را دوست دارم تا شوم مهمانِ مولایم
به این امّید که گردم یکی از ریزهخوارانش
نلرزد دست و پایش، نه، نیاید خم به ابرویش
تمام خلق اگر مَرحَب شود آید به میدانش
کَاَنّ گردش تیغ علی با سرعت نور است
که عزرائیل بهر جان گرفتن مانده حیرانش
نجف، آری به قدری صاحب قدر است که باید
زند طعنه به یاقوتِ جنان، ریگ بیابانش
خداوند اختیار مطلـقـش داده که میباشد
تمام عالم کون و مکان در تحت فرمانش
به اِذنِالله تام الاختیار است و دهد فرمان
زمین را بهر رویاندن، سَما را بهر بارانش
مَلَک را واجبُ الطّاعَه است وقتی امر فرماید
فلانی را کن احیـا و فـلانی را بمیرانش
مقـامش را بنـازم، در کتابُ الله میبیـنم
قسم خورده به سُمّ مرکب او ذاتِ سبحانش
بلا تردید خورشید فلک مستور میگردد
اگر روشن کند مولای ما شمع شبستانش
خدا در عالم بالا شبیهی آفرید ازاو
زیارت میکندفوجملک درعرش رحمانش
نظر کردم به عرش و فرش و کرسی و قلم، دیدم
به دست حـیـدر کـرار باشد کلّ ارکانش
اگر این مصرع شیرین نمیشد کفر میگفتم
خدا مبهوت مانده بهر تشریفات اسکانش
بنازم آن مَلاحت را که هنگام نظر کردن
به جای تیر، جان می گیرد از پیکان مُژگانش
خدا را؛ آرزو کردم یـتـیـم بیکسی بـاشم
چو دیدم طفل بیبابا نشسته روی دامانش
نمیسوزد در آتش، آنکه دارد حُبّ مولا را
اگر آرد به روز حشر با خود کوه عصیانش
نمیترسـم من از یَومَ یَفِرُّ المَرءِ مِن اُمِّهِ
نه چون پاکم، چون این آقاست آن جاپای میزانش
فقط راه امیرالمـؤمنین عرفان بالله است
کسیکه بیعلی عارف شود لعنت به عرفانش
چه بد بختند آنها که سَلونیٖ را رها کردند
و رفتند از پیِ آنکه اَقیلونی است عنوانش
رها کردند باب علم را، رفتند این جُهّال
پیِ آن کس که دَلّال است بهر چهارپایانش
خلایق هر چه لایق أنکه پاکی را نمیخواهد
همان نامرد مَنحوس حرامی باد ارزانش
#شاعر محمد علی قاسمی خادم
14001125eheyat-bazri-madh.mp3
4.52M
|⇦•سلامُ الله علیٰ...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
|⇦•مبهوت ،در تلألوِ نور...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مبهوت، در تلألوِ نورِ خدایی اش
هستم تمامِ عمر سراپا هوایی اش
حتی دَمی جدا نشدند و نمی شوند
ایل و تبارم از نفسِ ایلیایی اش
مدیونِ مادرم که از آن لحظه ی نخست
بوده است ذکر نام علی لای لایی اش
از عهده ی اهالیِ افلاک خارج است
درکِ مقام و منزلتِ کبریایی اش
از اين جهان و جاذبه های هزار رنگ
ما را بس است گوشه ی ایوان طلایی اش
حتی به گَرد پای نجف هم نمی رسد
باغ بهشت با همه ی با صفایی اش
افلاک چیست؟ گرد و غبار عبای او
خورشید چیست؟ ذره ای از روشنایی اش
خورشید با تمام بزرگی و اقتدار
سهل است با اشاره ی او جا به جایی اش
سخت است در تصور امثال حبرئیل
وارد شدن به حیطه ی فرمانروایی اش
من تشنه ی ابوذر و مِقداد و میثمم
یاران دل سپرده ی قالو بَلَىٰ ایش
سر می دهند و سر به سلامت نمی برند
آنانکه گشته اند سراپا فدایی اش
شاهان روزگار به ما غبطه می خورند
تا مفتخر شدیم به شغل گدایی اش
حال و هوای این منِ با خود غریبه را
تغییر داده واقعه ی آشنایی اش
ما را یتیم کوی علی آفریده اند
ما را اسیر مَرحِمتِ هل اَتىٰ ایش
انسانِ کاملی است که در اوج بندگی
تردید کرده است بشر در خدایی اش
تنها علی شِناسِ جهان احمد است و بس
ما عاجزیم در صفتی ابتدایی اش
بفرست دم به دم صلوات محمدی
بر مُرتَضی و شاکله ی مصطفایی اش
در شرحِ ناب اَنفُسُنای پیامبر
در کوثر و حقیقت خَیرُ النِساییش
تا ریزه خوارِ سفره ی لطف حسن شدیم
حیران شدیم در صفت مجتبایی اش
بازار عشق بازی و ایثار و بندگی
رونق گرفت با پسر کربلایی اش
آن شاه تشنه ای که شمیم بهشت را
جا داده است در کفن بوریایی اش
هفتاد و دو قصیده ی رنگین و تابناک
جاری شدند در غزل نینوایی اش
ما را اسیر شرط و شروط خودش نِمود
در امتداد جلوه ی موسی الرضایی اش
تنها به ریسمان علی چنگ میزنیم
مرگ است و مرگ حاصل یک دم جدایی اش
در آفتاب حشر همه بهره می بریم
از سایه سارِ سلسله ی ماسَوایی اش
قبل از اَزل به سمت اَبد پر کشیده است
بی ابتدا است وسعت بی انتهایی اش
در آیه ی لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ خدا چقدر
بی پرده گفت از صفت اِنَّمایی اش
از چاه های کوفه بپرسید راز را
از کوفه ای که شهره شده بی وفایی اش
جز نخل های کوفه و جز چاه سر به زیر
آگاه نیست هیچ کس از پارسایی اش
فیض تولدش شده در خانه ی خدا
تکرار ناپذیر، چو خیبر گشایی اش
مستانِ بی خود از خود و مجنون صفت شدند
بینندگانِ منظره ی دلربایی اش
هرکس اسیر پیچ و خم زلف یار شد
هرگز امید نیست به یک دم رهایی اش
هرکس دخیل بست به انگورِ آن ضریح
امید بسته است به حاجت روایی اش
شرمنده است این قلمِ متهم به عشق
بارانِ شرم میچکد از نارسایی اش
#شاعر احمد علوی