141.3K
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در لحظات احتضار
زینبم جان اوستیم جانانی گوزلر گوزلریم
یدی قارداش بیر آنام زهرانی گوزلر گوزلریم
آهیله دل داغلارام
غصه دن قان آغلارام
لیل یلدا اولدی شاماتی گورنده گوندوزوم
درگه باریتعالایه گوتوردوم ال اوزوم
عرض قیلدوم بارالهی یوخ داخی منده دوزوم
نیلورم دنیانی من عقبانی گوزلر گوزلریم
گرچه تبعیدم خداوندا دیار شامه من
چوخ مصیبت چکمیشم بو شهریده آگاه سن
لطف ایله قورتار بو عمریم ای خدای ذوامنن
جان نه لازم وصلت جانانی گوزلر گوزلریم
بیلمورم گلمور ندن جدیم رسول نیک نام
جان وئرنده باشیم اوسته حضرت خیر الانام
گلمدی جد کباریم گلمدی زهرا آنام
خیرةالنسوانی هم طاهانی گوزلر گوزلریم
نقد جان بذل ائتمگه آماده ام جانانیمه
واردور اما آیری علت ناله و افغانیمه
گوزلریم یولدا قالوب گلمور حسینیم یانیمه
جان چخنجا اول شه عطشانی گوزلر گوزلریم
وار یری توکسم بهارون ابری تک گوز یاشیمی
چرخ کج سالدی ننوعی گور بلایه باشیمی
جان چخور یوخدور یانمدا بیر جوان هاشمی
اکبریم تک قامت رعنانی گوزلر گوزلریم
زینبون واردور یری آهی جهانی داغلاسون
مونسیم یوخ جان چخاندا گوزلریمی باغلاسون
نه آنامک واردور نه باجیم اوخشاسون قان آغلاسون
دختران سرور بطحانی گوزلر گوزلریم
غربت اولکه جان چخور دیداریمه یوخدور گلن
چشم دنیا گورمیوبدور من کیمی بیر جان ئرن
غسلیمی یوخدور وئرن نه وار حنوط و نه کفن
ائتمه گه حاضر کفن سقانی گوزلر گوزلریم
اوچ یاشیندا بیر قزون دیدارینه گوز تیکمیشم
چون اونون بو شهریده من زحمتین چوخ چکمیشم
معجریله من اونی ویرانه ده دفن ائتمیشم
دختر شیرین دل سلطانی گوزلر گوزلریم
قالدی
.
#مدح_روضه_حضرت_زینب
#از_لسان_امام_زمان_عج
#منم_امام_انس_جان
منم امام اِنسُ و جان مهدی ام
حضرتِ صاحب الزمان مهدی ام
مادر من اُمُِ ابیها بُوَد
عمه ی من زینبِ کبری بُوَد
عمه ی من به ماسوا غالب است
بنتِ علی ابن ابی طالب است
عمه ی ضیاءِ هر دو عین است
عمه ی من شریکه الحسین است
عمه ی من زِینِ أَبِ مرتضاست
به کشتیِ اهلِ ولا ناخداست
به آسمان و عرش چون نگین است
ضیاء چشم زین العابدین است
عمه ی من کعبه ی غمها بود
ام مصائبِ دو دنیا بود
عمه ی ما فضائلش دائم است
عمه ی ساداتِ بنی هاشم است
عمه من آینه ی مادر است
شاهدِ قصه های پشتِ در است
عمه ی ما دیده ز آن ابتدا
مادر و آن مصائبِ کوچه را
دیده غم و غربت و هم مهن را
لخته ی خونِ جگرِ حسن را
عمه ی ما دیده دو دستِ قلم
ساقیِ بی مشک بدونِ علم
دیده به علقمه گلِ یاس را
دو چشمِ غرقِ خونِ عباس را
عمه من خواهرِ خون خداست
ادامه ی نهضتِ کرببلاست
حکمت همین بود شود از قضا
اسیر در کوفه و شام بلا
از سفرِ کرببلا تا به شام
سنگِ جفا خورده ز بالای بام
روضه ی مکشوفه بدیده ست او
بغضِ یتیمانه شنیده ست او
راسِ بریده دیده بالایِ نی
صوتِ حزین شنیده از نایِ نی
عمه ی ما لب به سخن باز کرد
ز کوفه تا به شام اعجاز کرد
تیغِ زبان تا غضب آلود شد
دشمنِ دون یکسره نابود شد
به خطبه ای کرد چنان انقلاب
که شام شد بر سرِ شامی خراب
دخت علی شد رجزش پر شرر
مردتر از هزار و یک شیرِ نر
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#حضرت_زینب #امام_زمان
@navaye_asheghaan
4_6001152451724447007.mp3
3M
.
#زمینه_حماسی
#حضرت_زینب
#سبک_سلام_فرمانده
#مدد_یازینب
✅بند اول
ای جانم مدد یازینب(س)
سامانم مدد یا زینب(س)
درمانم مدد یا زینب(س)
یا زینب مددیازینب (س)
ای دختر شهِ مَظهر العجایب
عالم به فدات شن یا ام المصائب
سلام یا زینب (س)
منم یه سرباز غیور ایرانی
مدافعت میشم
من از دیار سلطان خراسانی
جونم و میذارم
به پات مثه حاج قاسم سلیمانی
تویی اسطوره
بانوی حجب و حجاب
خطبه خوندی و
بی بی کردی انقلاب
زنی و اما ای
بانوی مرد آفرین
کردی شام و رو
سر شامیا خراب
بی بی جان مدد یا زینب (س)
✅بند دوم
یا زینب ملیکه ی دنیا
یازینب عقیله ی طاها(ص)
یا زینب عزیزه ی زهرا(س)
دنیای حسن و نور عالمینی
یا ام المصایب تو جان حسینی
سلام یا زینب (س)
ای دُر نایاب و خواهر اربابم
سلام یا زینب (س)
نام قشنگ تو ذکر رگ خوابم
سلام یا زینب(س)
گداتم و بی بی بیا و دریابم
دختر حیدر بانوی محترم
دخترحیدر سایه ت روی سرم
دختر حیدر کربلا میخوام ازت
بگو کی بی بی من و میبری حرم
بی بی جان مدد یا زینب (س)
#زمینه
#وفات_حضرت_زینب
#مجید_مراد_زاده✍
@navaye_asheghaan
زینب زینب زینب
زینب زینب زینب
شمس دو سرا زینب۲
زینب زینب زینب
درد است و دوا زینب ۲
ای جانِ جانم دین و ایمانم ۲
زینب زینب زینب
محبوب خدا زینب۲
زینب زینب زینب
مهراست و وفا زینب ۲
ای جانِ جانم دین و ایمانم ۲
ای جانِ حسین زینب
جانانِ حسین زینب ۲
قربان حسین زینب
سامان حسین زینب ۲
ای جانِ جانم دین وایمانم ۲
زینب زینب زینب
بنت النجبی زینب
زینب زینب زینب
بنت الهدی زینب
ای جانِ جانم دین و ایمانم ۲
ای جانِ جانم روح و ریحانم
ای جانِ جانم دین و ایمانم
بیقرار اصفهانی
4_5811974569858172376.mp3
875.9K
سینه زنی ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
ماجرای کربلا شرح بلای زینب است
عصر عاشورا شروع کربلای زینب است
شرح صدر او در نمی آید به فهم اهل دل
صبر زینب آیت صبر خدای زینب است
رو "اَلم نَشرَح لَک صَدرَک" بخوان کاین آیه را
عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است
باغبان گلشن سرخ ولایت، اشکِ اوست
حافظ خون شهیدان،گریه های زینب است
پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد
بر سَرِ پا باز با صبر و رضای زینب است
بهر اثبات ولایت رفت باید هر کجا
ورنه کاخ ظلم و بزم می ، چه جای زینب است؟
نی همین در شام و کوفه، بلکه در وادی عشق
هر کجا پا می گذاری جای پای زینب است
خطبه ی او افتخار ملت اسلام شد
بانگ "اَلاِسلام یَعلوا" ، در ندای زینب است
پرچمش سرهای هفتاد و دو تن بر نیزه هاست
ای دریغا در کف دشمن لوای زینب است
#کربلایی_جواد_مقدم
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب
نفس آخرم حسین حسین
نام تو می برم حسین حسین
گفته بودم که بی تو میمیرم
ناز تو میخرم حسین حسین
وقت جان دادن همه بودم
حال ؛بی یاورم حسین حسین
سر پیری چه بی عصا شده ام
کو علی اکبرم حسین حسین
بعد تو بی پناه شد زینب
ای پناه حرم حسین حسین
روضه ها زنده میشود یک یک
پیش چشم ترم حسین حسین
با زمین خوردنت زمین خوردم
چه کنم خواهرم حسین حسین
بین گودال در کنار سرت
شد بریده سرم حسین حسین
پای بوسیدنت لگد خوردم
جلوی مادرم حسین حسین
آنکه پا روی سینه تو گذاشت
کرده خاکی پرم حسین حسین
مانده شش ماه جای چکمه شمر
بر روی پیکرم حسین حسین
تا لباس تورا درآوردند
پاره شد معجرم حسین حسین
ابن ِ کعبِ حرام زاده زده
چنگ بر زیورم حسین حسین
راهش افتاد بر سر بازار
زینبِ محترم حسین حسین
گیر کردم میانِ بزمِ شراب
یادِ تشتِ زرم حسین حسین
اذیتم کرده چشمهای حرام
دختر حیدرم حسین حسین
فکرِ آن سرخ مویِ مجلسِ شام
میکند مضطرم حسین حسین
قاسم نعمتی
@navaye_asheghaan
مربع ترکیب مدح و مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها
آسمانی پر از بلا دارم
سینه ای غرق ربنا دارم
بر دلم آه بی صدا دارم
در سرم شور نینوا دارم
زینبم من عصاره ی زهرا
دخت محبوبِ حضرت مولا
کودکی با بلا عجین بودم
در صبوری چو بی قرین بودم
اسوهی صبر صابرین بودم
اینچنین شد که برترین بودم
بالِ جبریل پا خورم باشد
پردهی عرش چادرم باشد
آمدم زینت پدر باشم
راویِ ضرب میخ در باشم
شاهد پارهی جگر باشم
کربلا راهی خطر باشم
من شب تیره را سحر هستم
بَهرِ مولای خود سپر هستم
مادر دو شهید خوش نامم
بانوی پاکِ دین اسلامم
سر پرست و بزرگِ ایتامم
شهد غربت چکیده در کامم
کربلا سنجشِ غرورم بود
قتلگاهش که اوج شورم بود
لحظهی سخت من همان دم شد
لحظه ای که فضا پُر از غم شد
..وَ غمی در نهاد عالم شد
آسمان ناگهان جهنم شد
این ندا آمد و زمین لرزید
شمر دون رأس شاه را بُبْرید
رأس او را بروی نی بردند
چه بگویم کجا و کی بردند
تا که بردند، بر او پی بردند
سوی بزم حرام و می بردند
سر آقا کجا و تشت طلا
لب آقا کجا و چوب جفا
از سرش بگذریم ، پیکر او
در کنارش فتاده مادر او
خون رَوَد از رگ و زِ حنجر او
زخم شمشیر شد سراسر او
نعل اسب و تن مطهر شاه
نیزهی غارتی و پیکر شاه
بعد او نوبت حرم آمد
چه بگویم، چه بر سرم آمد
آتشی سوی معجرم آمد
تازیانه به پیکرم آمد
چون کبوتر اسیرِ در دامم
برده اند سوی کوفه و شامم
کوفی و بی حیایی و پستی
خطبه های من و می و مستی
سنگِ از روی بام و یک دستی
..بُرده از من تمامیِ هستی
کوفه شادی و هلهله دارد
کوفه خولی و حرمله دارد
شامی و سیلی و کبودی ها
بزم شام و غم حسودی ها
آتش و کینه و یهودی ها
چشمِ هیزِ کلاهخودی ها
وجه مجهول شد سرت را شام
عاقبت کُشت دخترت را شام
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_مرثیه_حضرت_زینب_س
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زینب
#رحلت_حضرت_زینب
@navaye_asheghaan
السلام علیک یا عقیلة العرب یازینب
بی قرارِ عقیلة العربم
روضه دارِ عقیلة العربم
می زنم جار، جارِ يا زينب
مستِ جارِ عقيلة العربم
در مسيرش نمی شوم گم تا
در مدارِ عقيلة العربم
كار من نوکریِ اجدادش
گرمِ کار عقیلة العربم
شكر حق از تولّدم همه دم
جيره خوار عقيلة العربم
مادر من كنيز و بابم عبد
از تبار عقيلة العربم
چون تمام مدافعان حرم
سر بدارِ عقيلة العربم
تا نفس می کشم چونان اکبر
در كنار عقيلة العربم
جان زِ كف می دهم بِپای غمش
جانثارِ عقيلة العربم
مثل عباس نه..، مثال حبیب
پیرِ دارِ عقيلة العربم
حيدريم به عشق او، زِ وفا
ذوالفقار عقیلة العربم
هر کجای جهان که باشم در
سایه سار عقیلة العربم
سرخوش و خرم و شكوفايم
در بهار عقيلة العربم
سرفرازم به روز محشر هم
من که خوار عقیلة العربم
پر زدم چون کبوتری به دمشق
در جوار عقیلة العربم
گر شدم گریه کن برای حسین
افتخار عقیلة العربم
همچو مهدی به بَندِ غربت او
لاله بار عقیلة العربم
چشمه ی اشک و خون فشان غمِ
چشم تار عقیلة العربم
در غم كوفه و جسارت شام
سوگوار عقیلة العربم
«ملتمس» بر عقيله، شاکر آن
كردگار عقیلة العربم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#حضرت_زینب_س_مدح
#شهادت_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س
@navaye_asheghaan
.
#دوبیتی
#زبانحال_حضرت_زینب(س)
خودم دیدم گلم را سر بریدن
لباس یوسف من را دریدن
خودم دیدم علیِ اکبرش را
دراین صحرا به خاک و خون کشیدن
خودم دیدم اَقاقی گشت پرپر
تو گویی نیز باغی گشت پرپر
سرش پرخون، دو دستانش بُریده
وَ چشم مستِ ساقی گشت پرپر
خودم دیدم که قاسم روی خاک است
تنش هم غرق خون و چاک چاک است
خودم دیدم زِ تل عبداله اش را..
که روی پای مولایش هلاک است
خودم دیدم تمام صحنه ها را
علیِ اصغر و تیر جفا را
نه تنها قلب مولا و ربابه..
غم اصغر شرر زد کربلا را
خودم دیدم حسینم لاله گون بود
لبِ تشنه، لبِ دریای خون بود
خودم دیدم میانِ قتلگاهش..
که تیر و نیزه از جسمش برون بود
خودم دیدم تنِ شَه از قفا شد
تمامِ یار و اصحابش فدا شد
خودم دیدم که آخِر پیش زهرا
سرش هم بر سرِ سرنیزه ها شد
منی که دیده بودم در مدینه
شرار آتش و مسمار و سینه
ولی حالا میانِ کربلا زد..
به اهل و خیمه آتشها زِ کینه
منی که دیده بودم خون جگر را
میانِ تشت، لخته لخته خون ها
پس از اَندوهِ کوفه آه..دیدم
به بزم شام تشت و رأس مولا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#مرثیه_حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
بازهم روضه ی زینب همه جا ریخت بهم
حال و روز همه ی اهل سما ریخت بهم
بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید
آسمان تیره شد و حال هوا ریخت بهم
زیر خورشید نشسته به خودش میگوید
به چه جرمی همه ی عزت ما ریخت بهم؟
اشک هایش چقدر حالت مادر دارد…
آه … از بی کسی اش کرب و بلا ریخت بهم
لحظه ی آخر عمرش دل او بی تاب است
کهنه پیراهنی از آل عبا ریخت بهم
میرود تا به برادر برسد اما حیف…
گریه هایش همه ی مرثیه را ریخت بهم
یاد آن لحظه ی بی طاقتی گودال است
نیزه آمد که تن خون خدا ریخت بهم
#پوریا_باقری
(برگرفته از سایت حدیث اشک)
@navaye_asheghaan
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
ای زینب! ای که بی تو حقیقت زبان نداشت
خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت
بی تو حیا به خاک زمین دفن گشته بود
بی تو شرف ستاره به هفت آسمان نداشت
در باغ وحی بین دو ریحانه رسول
رعناتر از تو فاطمه سرو روان نداشت
تو عاشقی چو یوسف زهرا نداشتی
او چون تو عاشقی به تمام جهان نداشت
بی تو شکوفه های شهادت فسرده بود
بی تو ریاضِ عشق و وفا باغبان نداشت
آگاه بود عشق، که بی تو غریب بود
اقرار داشت صبر، که بی تو توان نداشت
در پهندشت حادثه، با وسعت زمان
دنیا سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت
تاریخ صابران جهان جانگدازتر
از قصّه صبوری تو داستان نداشت
هفتاد داغ بر جگرت بود و باز خصم
تنها نه از سخن، ز سکوتت امان نداشت
گر پای صبر و همّت تو درمیان نبود
اسلام جز به گوشه عزلت مکان نداشت
کاخ ستم به خطبه توگشت زیر و رو
تابی به پیش قلّه آتش فشان نداشت
این غم کجا بَرَم که گل دامن رسول
آبی به غیر اشک غم باغبان نداشت
شبها گرسنه خفت و نماز نشسته خواند
سهم غذاش داد به طفلی که نان نداشت
او دخت مادریست که از جور دشمنان
حتّی کنار خانه خود هم امان نداشت
روزی به زیر سایه پیغمبر خدای
روزی به جز سر شهدا سایه بان نداشت
زینب اگر نبود، شجاعت به گور بود
زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت
زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود
زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت
زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود
آزادی این چنین، شرف جاودان نداشت
زینب اگر نبود پس از کشتن حسین
گلدسته صفا به صدای اذان نداشت
"میثم" هماره تا که به لب داشت صحبتی
حرفی بجز مناقب این خاندان نداشت
#استاد_غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
فرازی از زیارت حضرت زینب(س) از راه دور
🏴السَّلامُ عَلی مَن تَهَیَّجَ قَلبُها لِلحُسَینِ المَظلُومِ الْعُرْيـانِ، الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى
سلام بر بانويى كه دلش از جاى كنده شد براى حسين مظلوم كه باتنى برهنه بر خاك افتاد
🏴وَقـالَتْ بِصَوْت حَزين: بِاَبي مَنْ نَفْسي لَهُ الْفِداءُ
و (در آن حال) با صدايى غمگين گفت: پدرم به فداى كسى كه جانم به قربانش
🏴بِاَبِى الْمَهْمُومُ حَتّى قَضى، بِاَبِى الْعَطْشـانُ حَتّى مَضى، بِاَبي مَنْ شَيْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّمـاءِ
پدرم به قربان آن كه با دلى پر اندوه از دنيا رفت، پدرم فداى كسى كه لب تشنه شهيد شد، پدرم به قربان كسى از محاسنش خون مى چكيد
🏴اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْ عَلى جَسَدِ اَخيهـا بَيْنَ الْقَتْلى، حَتّى بَكى لِبُكـائِهـا كُلُّ عَدُوّ وَصَديق
سلام بر كسى كه گريست بر بدن برادرش در ميان كشتگان تا آنجا كه از گريه او هر دشمن و دوستى گريست
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_شهادت
به سر رسید دگر داستان غربت من
کجایی ای سبب خنده ولادت من
عزیز مادر من ، یار با محبت من
همیشه دیدن روی تو بوده عادت من
مریض درد فراقم بیا عیادت من
چقدر بار مصیبت به شانه بردم من
خدا گواست که یکسال و نیم مردم من
چه غصه ها که برای تنت نخوردم من
تو روی خاک و به بادها سپردم من
مرتبت کند ای نخل سرو قامت من
تو رفتی و غم داغ تو بر جبین افتاد
چقدر پشت سرت خواهرت زمین افتاد
به ضرب تیر گلوی تو از طنین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
دم شهادت تو شد دم شهادت من
ز خاطرم نبرم چشمهای گریان را
نگاه حسرت و سوز دل یتیمان را
به کوفه طرز پذیرایی ز مهمان را
سرت به نیزه تلاوت نمود قرآن را
شکست رأس تو ، از دست رفت طاقت من
شدیم وارد شام خراب یادت هست؟
به بازوی من خسته طناب یادت هست؟
به آستین که گرفتم حجاب یادت هست؟
تو را زدند به قصد ثواب یادت هست؟
زدند لطمه به روی تو و به عزت من
من و غم و من و ناله ، امان از این غربت
کفن نداشت سه ساله ، امان از این غربت
فدک نبود و قباله ، امان از این غربت
رخش کبود چو لاله ، امان از این غربت
گذاشت داغ روی داغ بی نهایت من
غروب و خیمه و غارت خدانگهدارت
فراق یار و اسارت خدانگهدارت
عزای شام و جسارت خدانگهدارت
غم نگاه حقارت خدانگهدارت
هزار شکر که آخر روا شد حاجت من
شاعر: #علی_سلطانی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
امان ز هجر امان از نبودن تو حسین
گرفت جان مرا غصه ی تن تو حسین
ز سینه ام نفس بی قرار افتاده
حسین عشق تو در احتضار افتاده
چقدر اشک بریزم نیامدی پیشم
دلم گرفته عزیزم نیامدی پیشم
دلم هوای تو کرده بیا در آغوشم
هنوز بعد عزایت سیاه میپوشم
برای تو همه زندگیم سینه زدم
کنار دخترکان یتیم سینه زدم
نگاه کن چقدر چین به صورتم دارم
نشان ضربه ی سنگین به صورتم دارم
برات روضه ی هرروزه میگرفتم من
به یاد تشنگی ات روزه میگرفتم من
کسی مقابل من آب خورد غش کردم
و گاهواره کمی تاب خورد غش کردم
اگرچه از همه کس احترام میبینم
به خواب اگر بروم خواب شام میبینم
به احترام سرت چشم من نشد روشن
تنور خانه ی من مطلقا نشد روشن
پس از تو داغ کفن میکشد مرا آخر
شتر سوار شدن میکشد مرا آخر
زمان خواندن قرآن زدم بروی لبم
به یاد آن لب و دندان زدم بروی لبم
میان خانه غمِ آفتاب را چه کنم
به سایبان بروم من رباب را چه کنم
چقدر شام، سرت را عذاب میدادند
به قاتلت جلوی من شراب میدادند
لباس مادریات را گرفتم از دستش
مرا زیاد زد اما گرفتم از دستش
در آفتاب نشانی غربتم برگشت
شبیه صورت تو رنگ صورتم برگشت
نگو دوباره چرا من به شام سر زده ام
پی زیارت قبر رقیه آمده ام
همینکه نیست سرم سایه ی سری سخت است
بدان برادر من بی برادری سخت است
شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan