#روضه
#شب_هشتم_محرم۱۴۰۱
نوبت رزم شیرِ مردان شد
از سرِ خیمهها پناهی رفت
رو به میدانِ جنگ با هیبت
پسرِ شاه مثل شاهی رفت
باد، تابی به زلف او انداخت
دست در گردنِ عمو انداخت
بغض غم، پنجه در گلو انداخت
پیش چشمانِ ماه، ماهی رفت
ای به قربان روی زیبایت
اندکی صبر کن که بابایت
خیره مانده به قدّ و بالایت
پدرش تا کشید آهی، رفت
اشبَهُ النِّاس به پیمبر گفت
رو به دهها هزار لشگر گفت
نعرهای زد أنَا ابنُ حیدر گفت
رنگ از صورت سپاهی رفت
دست پروردهی یلی هستم
خسته و تشنهام ولی هستم
من علی وارث علی هستم
هر کس از ترس سمت راهی رفت
رقص شمشیر او تماشایی
ساخت از خونِ کشته دریایی
میرود مثل باد هر جایی
گه یمین و یسار گاهی میرفت
با هر آنچه که میرسید زدند
چون علی بود پس ندید زدند
بر سرش ضربهای شدید زدند
چشمهای علی سیاهی رفت
از آنچه ضربه با وی کرد
اسب را سمت خیمهها هِی کرد
قسمتی از مسیر را طی کرد
اسب در راهِ اشتباهی رفت
گَلّهای گرگها به دنبالش
گفتنی نیست حال و احوالش
غرق خون است یال و کوپالش
یوسف اینبار در چه چاهی رفت؟
نیزهداران چه زود میآیند
عدّهای با عمود میآیند
تیغها هِی فرود میآیند
نوبت سنگ و چوبها هم شد
وایِ من ولوله است دور و برش
جنگ یا هروله است دور و برش
چقدر حرمله است دور و برش
غرق در تیر، سبط خاتم شد
کربلا دشتهای قمصر بود
پُرِ گلبرگهای پَرپَر بود
آسمان و زمین معطّر بود
ارباًاربا ذبیحِ اعظم شد
آمده بر سرت پسر، بابا
سر نهاده به روی سر، بابا
(میکشد آه از جگر،بابا)2
عمّهاش دید و وقت ماتم شد
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
(ولوله شد تو حرم
حسین تا صدا زد
برو علی اکبرم) 2
میگه جوونه لیلا
الوداع الوداع
جون از تن حسین داره میره خدا
الوداع الوداع
داغ جوون چقدر سخته واسه بابا
الوداع الوداع
(فَبَکا بُکاءً عالیا)2
(چه خبر شده تو کربلا؟)2
ای خدا، ای خدا، ای خدا
از این دنیا، دیگه سیر شد
(همه گفتند: حسین پیر شد)3
حسین پیر شد....
(گرد و غبارا نشست
حسین بالا سرِ
جوون لیلا نشست) 2
فساء صبر مرعا
ولدی ولدی ولدی
باباتو کشتی با دست و پا زدنها
ولدی ولدی
میخنده لشگری به اشکهای بابا
ولدی ولدی
(فَبَکا بُکاءً عالیا) 2
(تنشو میذاره تو عبا)2
ای خدا، ای خدا، ای خدا
جوون مردا، بیاید دیر شد
جوون دارا، حسین پیر شد
حسین پیر شد....
◾️◾️◾️◾️◾️
#نوحه
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۱
ازحرم پیغمبر آمد یا علی اکبر آمد
اهل شام و کوفه گفتند حیدر آمد
پشت راهش قلب خیمه در تب و تاب است
این جوان که روی او چون قرص مهتاب است
جان ارباب است
ذکر بین خیمه ها یا علی جان
فانی ذات خدا یاعلی جان
حیدر کربو بلا یاعلی جان
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#روضه علی اکبر سلام الله علیه
زبانحال امام
▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ ...
* یعنی ما یه بار دیگه حرمتو می بینیم آقا؟!! یا دیدار ما به قیامت؟!!یعنی یه شب جمعه ی دیگه میام حرمت یا نه؟!!* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ...▪️
*اومد بالاسر علی اکبرش ، همه دارن نگاه می کنن ، ببینن ابی عبدالله چه جوری میاد ؛ ای جوونها تا حالا دیدی کسی اینجوری بیاد بالاسر جوونش؟!! مرحوم شیخ حرعاملی مینویسد ، هنوز از رو مرکب پیاده نشده بود ، اول خودشو رو زمین انداخت ... نتونست رو پاهاش راه بیاد ... همه دیدن رو زانوهاش داره راه میره ... یاالله ... دو دستش رو گذاشت بر طرفین بین علی اکبر ... آخ صورت به صورت علی گذاشت ... دلش آرام نشد ، نوشتن یه نگاه کرد دید لخته های خون همه ی دهان علی رو پر کرده ... هر چی گفت ولدی علی ... جوابی نیومد ... با انگشت مبارک این لخته های خونو بیرون آورد ، به این خیال که بلکه لخته های خون جلو تکلم علی رو گرفته ... این لخته ها رو بیرون آورد ، بازم گفت ولدی علی ، بازم دید جواب نمیاد ... گفت بزار دهان به دهان بزارم به قول ما نفس بدم بلکه این دم و بازدم باعث بشه رمقی به بدن بیاد ... همین که لب ها رو آورد نفس بده خودش از نفس افتاد ..." دیگه نتونست بلند شه ... همه گفتن حسین جان داده ،کی به ابی عبدالله جون دوباره داد؟!! راوی میگه دیدم یه زنی از خیمه ها داره میاد هی زمین میخوره ، هی بلند میشه ... هی میگه : "يا اُخَيَّةُ وابن اُخَيَّةُ" اول نگران جان حسینه ، پرسیدن این خانم کیه؟ گفتن : "هذه زینب" فقط زینب میدونه شدت علاقه ی ابی عبدالله به علی اکبرو ، تا نفس زینب به مشام حسین رسید ، بلافاصله از بدن جوانش جدا شد زیر بغل خواهر و گرفت ، خودش با احترام ناموسش رو به خیمه برگرداند ... یعنی من نمی تونم ببینم ناموسم بین نامحرمه ... آخ بمیرم چیزی نگذشت ، عصر روز یازدهم شد ... همین زینب آمد کنار گودال ... همه نامحرما دورش حلقه زدن ... "یا صاحب الزمان" یه نگا کرد دید دیگه محرمی باقی نمانده " صدا زد داداش :*
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن خواهرت
لطف خود را باز یارم کن حسین
خیز از جا و سوارم کن حسین ...
*چه جوری زینب و بردن از گودال ؟!! فقط همین قدر بگم ، دیدن سکینه داره میگه بابا ... بابا ... بابا ... «انظر الي عمتی المضروبه» بابا ببین عمه مو دارن میزنن ...*
نزنیدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست،ولی صفحه ی گلزاری هست
*همه شهدا رو مهمان کن ، امام راحل فیض ببره شهدای پانزده خرداد فیض ببرن همه پیر غلاما، روضه خوانها ، گریه کن ها که زیر خاک خوابیدن ، همشون رو به این نغمه ی نورانی مهمان کن ...*
حسین جان ...
#روضه
#شب_هشتم
نوحه حضرت علی اکبر
كمی روبرویم بمان تا
تماشا كنم قامتت را
كه تا لا اقل اِن یكادی
بخوانم بر آن قد و بالا
بمان ای همه شوق و ذوقم
كه دلتنگ پیغمبرم من
كه سخت است و تلخ است و سنگین
ز دیدار تو دل بریدن
علی جان علی جان، برو سوی میدان
شده عید قربان، شده عید قربان
الوداع، علی اكبر
خدایا تو اینك گُواهی
كه من میفرستم به میدان
همه خاطرات خوشم را
به سوز دل و چشم گریان
رخش آینه دار زهرا
قد و قامتش مثل حیدر
سخن گفتنش، خَلق و خُلقش
یكایك شبیه پیمبر
خدایا در این دم، رود جانم از تن
سوی اینهمه گرگ، رود یوسف من
الوداع، علی اكبر
تحمل كن این تشنگی را
یل خسته تشنه كامم
كه آبی بجز اشك حسرت
نمانده دگر در خیامم
خدایا مبادا كه اسبش
كنون گم كند راه خود را
رود سوی اردوی دشمن
شود سرو من ارباً ارباً
من و دیده تر، تو و حرف آخر:
لبم گشته سیراب، ز دست پیمبر
الوداع، علی اكبر
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #کنار_قدمهای_جابر
شاعر: #محمد_مهدی_سیار
#زمینه
#شب_هشتم
چه بیرمق خوابیده
تو خون رو خاک صحرا
نفس دیگه نداره
علی جوون لیلا
پیکر علی اکبرم شد پاشیده
باورم نمیشه که جلو من خوابیده
پاشو دلاور لیلا پاشو علیجونم
عصایِ پیری بابا پاشو علیجونم
نکش پاهاتو رو خاکا پاشو علی جونم
جانم علی جوون لیلا
&&&&&&&&
تنت رو با چه حالی
توی عبا میچینم
چشام نداره سویی
تنت رو تار میبینم
باباجون سرمو روی سینهت میزارم
زخمای روی تنت رو دارم میشمارم
ببین که عمه داره از غم تو میمیره
ببین که مادر تو توی خیمه دلگیره
ببین که روز من از داغ تو شده تیره
جانم علی جوون لیلا
&&&&&&&&
به هرجا دست میزارم
تنت به هم میریزه
تنت شد ارباً اربا
چقدر شمشیرا تیزه
با دل پر غم و با چشمای گریون
میگیرم از این لب تو بابا لخته خون
تموم صحرا پر از طرّههای گیسوته
جای یه نیزهی تیزی به روی پهلوته
نشون شمشیر دشمن به روی ابروته
جانم علی جوون لیلا
#مصطفی_فروردین
recording-20230725-100331.mp3
3.93M
#زمینه
#شب_هفتم_محرم
🎤کربلایی حسین بابانیا
نوحه حضرت علی اکبر
بیا برو ای پسرم دست خدا به همراهت
اما کمی آهسته تر تا که کنم خوب نگاهت
نمک تو هیچ کسی تو دنیا نداره
بدون تو دنیا دیگه معنا نداره
می لرزه کرب و بلا به زیر قدمهات
با رفتن تو دیگه جون بابا نداره
علی جان
زیر بازوهام رو باید دیگه اباالفضل بگیره
آخه با دیدن تنت به خیمه ها پام نمیره
با دیدن تو ز جون سیر می شم علی جان
کنار جسمت زمین گیر می شم علی جان
جوون رعنای بابا پیش تن تو
همه می بینن که من پیر می شم علی جان
علی جان
موضوع: #حضرت_علی_اکبر
سبک: #تا_مشکتو
391_16392390519164.mp3
13.15M
میان شعله میسوزد؛ مگر باران نمیسوزد
اگرچه جسم هم آتش بگیرد؛ جان نمیسوزد
این هتک حرمت، مصداق ننگ است
با کلّ مسلمین، اعلان جنگ است
نمیدانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان
که حمد آتش نمیگیرد؛ که الرّحمن نمیسوزد
آتش به خیمه؛ آتش به قرآن
سوزانده سینهی ما را حسینجان
به این کافر مرامان، منکران نور زیبایی
بگو قرآن نمیسوزد؛ بگو قرآن نمیسوزد
ما اهل مهریم؛ عشّاق حیدر
لبّیک یا قرآن؛ الله اکبر...
#چهارگاه
نوحه (میان شعله میسوزد؛ مگر باران نمیسوزد)
🎥 مراسم عزاداری شب ششم ماه #محرم
🗓 یکشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۲
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 #خیمة_العباس (علیهالسّلام)
-------------------------------------------------------------------------
از عرش صداي ربنا مي آيد
آواي خوش خدا خدا مي آيد
گفتست نبي خدا گناهش بخشد
هر کس که به فاطمه فرستد صلوات
------------------------------------------------------------------------
- بر خاتم انبياء محمد مصطفي(ص) صلوات
- بر علي حيدر كرار داماد پيامبر صلوات
- بر فاطمه بنت پيامبر همسر حيدر صلوات
- بر حسن و حسين آل مطهر صلوات (حسن)
--------------------------------------------------------------------------
دروقت اذان صلواتي بفرست
در شروع هر كاري صلواتي بفرست
رخسارِ رسول حق، محمد صلوات
در عرشِ برین نثارِ احمد صلوات
بر جلوۀ آفتابِ احمد صلوات
بر خُلقِ خوش و خِصال احمد صلوات
بر مهر و وفای آلِ احمد صلوات
آرامِ روانِ ما به احمد صلوات
بر رحمت عالمین، محمد صلوات
زیبا گل مکه بر محمد صلوات
رخسار و جمالِ ماهُ احمد صلوات
بر حُسن و جلالِ و جاهِ احمد صلوات
بر رهروِ پاک راهِ احمد صلوات
بر شافعِ ما نثارِ احمد صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم
اول خوانیم خدا را ،رسول انبیا را ،علی مرتضی را، - صلی علی محمد صلوات بر محمد
صلوات را خدا گفت جبرئیل بارها گفت در شان مصطفی گفت - صلی علی محمد صلوات بر محمد
شاه نجف علی است سر ور دین علی است شیر خدا علی است-- صلی علی محمدصلوات بر محمد
یارب به حق زهرا شفیع روز جزا یعنی که خیر النساء - صلی علی محمد صلوات بر محمد
بعد از علی حسن بود چون غنچه در چمن بود ،نور دو چشم من بود - صلی علی محمد صلوات برمحمد
بوی حسین شنیدیم چون گل شکفته دیدیم به مدعا رسیدیم - صلی علی محمد صلوات برمحمد
زین العباد بیمار ،سجاد است وتبدار یعنی که شاه کبار - صلی علی محمد صلوات برمحمد
باقر امام دین است نور خدا یقین است فرزند عابدین است - صلی علی محمد صلوات بر محمد
جعفر صبح صادق ،هم نور وهم موافق ،تاج سر خلا یق - صلی علی محمد صلوات برمحمد
موسای با سعادت با ذکر و با عبادت سر دار با جلالت - صلی علی محمد صلوات برمحمد
هشتم رضا امام است از ضامنی تمام است شاه غریب بنام است - صلی علی محمد صلوات برمحمد
ما شیعه تقی ایم خاک ره نقی ایم محتاج عسکری ایم - صلی علی محمد صلوات بر محمد
مهدی به تاج و نورش با احمد ورسولش نزدیک شد ظهورش - صلی علی محمد صلوات برمحمد
چه کربلاست ! که عالم به هوش می آید
هنوز ناله ی زینب به گوش می آید
.
چه موقفی ست ؟ که برتر ز کعبه می دانند
ملائکند که اذن دخول می خوانند
.
چه کعبه ای ست ؟ که حاجی شکسته است این جا
به سوی قبله اش احرام بسته است این جا
.
چه عرصه ای ست ؟ که دل ، تَرک خواب می گوید
هنوز ، تشنه لبی آب آب می گوید
.
چه چشمه ای ست ؟ که خون ، جای اشک می جوشد
هنوز ، اشک ز چشمان مشک می جوشد
.
چه محشری ست ؟ که هر دل ، ز سینه آواره ست
هنوز ، مادر اصغر کنار گهواره ست
.
چه منزلی ست ؟ که هر گوشه بیت الاحزان است
هنوز ، موی همه نخل ها پریشان است
.
چه مضجعی ست ؟ که آید ملَک به سوی زمین
هنوز ، ناطق قرآن فتاده روی زمین
.
تو گویی اشک ، ز چشمان ماه می آید
صدای مادری از قتلگاه می آید
.
ز خاک ، لاله و از سینه ناله می آید
هنوز ، خون ز دو پای سه ساله می آید
.
چه ساعتی ست ؟ فلق با سپیده می گوید
چرا اذان ، سرِ از تن بریده می گوید ؟
.
سری به نیزه به خواهر نظاره ای دارد
به طفلِ مانده به صحرا اشاره ای دارد
.
.
.
استاد حاج علی انسانی
Haj Mahmood Karimi - Koja Mikhaye Beri (320).mp3
13.39M
نمیشه باورم که وقت رفتنه♬♫♪ تموم این سفر بارش رو شونه منه
نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم ♬♫♪ این سفر بارش رو شونه منه
کجا میخوای بری چرا منو نمیبری ♬♫♪ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری
داداش کجا میخوای بری چرا منو ♬♫♪ نمیبری حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری
کجا میخوای بری چرا منو نمیبری ♬♫♪ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری
باید جوابتو با نفسم بدم بدون من ♬♫♪ نرو تو رو به کی قسم بدم
قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم ♬♫♪
حسین هر چی که پیش اومد باید کنار هم باشیم ♬♫♪

داداش کجا میخوای بری چرا منو نمی بری ♬♫♪ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری
من روی خاک و تو سوار مرکبی ♬♫♪ من توی قلب تو اما تو چشم زینبی
آهسته تر برو بزار منم باهات بیام ♬♫♪ حسین دیگه نمیکشه پاهام که به پا به پات بیام
کجا میخوای بری چرا منو نمیبری ♬♫♪ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری
کجا میخوای بری چرا منو نمیبری ♬♫♪ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری
داداش کجا میخوای بری چرا منو نمیبری ♬♫♪ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
حاج محمودکریمی
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#دودمه
یوسف کنعانِ من، از زیر قرآن میرود
از حرم جان میرود
قل هوالله احد، اکبر به میدان میرود
از حرم جان میرود
✍ #رضا_دین_پرور
4303bd220ffc22abb216b2ae06d9fea0.mp3
3.24M
خبر به لیلا بده ای باد خزون
بیا کنار پسرت روضه بخون
الهی هیچ کس نبینه داغ جوون
جوونم از حرم رفت عُقاب لشکرم رفت
ستون خیمه گاهم علی اکبرم رفت
**
ابر چشام پشت سرت بارونِ بابا
بعد تو دنیا واسه من زندونِ بابا
خبر به زهرا بده ای اشک روون
که داغ اکبر کمر حسین و شکست
الهی هیچ کس نبینه داغ جوون
جوونم از حرم رفت عُقاب لشکرم رفت
ستون خیمه گاهم علی اکبرم رفت
@navaye_asheghaan
hossein-taheri-hossein-janam(128).mp3
23.16M
هر چه قدر گریه کنم سیر نمیشم حسین جانم•♫♪
من چه جوری از غم تو پیر نمیشم حسین جانم •♫♪
حلالم کن اگه از غم تشنگی تو نمردم •♫♪
حلالم کن اگه جونم رو پای غمت نیاوردم •♫♪
حلالم کن آقا جانم•♫♪
حلالم کن آقا جانم•♫♪
حلالم کن آقا جانم•♫♪
❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁
#امام_حسین_علیه_السلام
#زمینه
حسین طاهری