eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_همه_جا_کربلا_همه_جا_نینوا_نریمان_پناهی.mp3
3.25M
🔳 🌴همه جا کربلا همه جا نینوا 🌴من ابالفضلیم به امید خدا 🎙 👌بسیار دلنشین
و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "فحَمل القِربةَ بأسنانِهِ.."اگه دست ندارم مشک پر آب دارم" فجاءَهُ سَهْمٌ فأصاب القِربَةَ" تیرآمد به مشک خورد."و أُريقَ ماؤُها" آب روی زمین ریخت.فَوَقَفَ العباس متحیِّراََ"یه وقت نفس خلقت در سینه حبس شد.همه جا ساکت شد.وقتی آب روی زمین ریخت عباس با تحیر ایستاد."ثُمَّ جَاءَهُ سَهمُ آخَرُ فَأَصَابَ صَدرَهُ"تير آمد به سينه مباركش خورد. اینقدر تیر سریع آمد دست نداشت."فَانقَلَبَ عَن فَرَسِه"بدون دست از بالای اسب به زمین افتاد..تیری که به سینه اش خورد چه شد؟!"وَ صَاحَ إِلَى أَخِيِه الحُسَينِ أَدرِكنِي" فقط فرياد زد: ادركنى.بیا به فریادم برس... حسین آمد بالا سرش".فَلَمَّا أَتَاهُ رَآهُ صَرِيعَاً فَبَكَى."وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است شروع کرد گریه کردن... "و قال الحسين علیه السلام الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي."امام حسين فرمود:کمرم شكست.بیچاره شدم... اومد بالای سرش سعی کرد این بدن رو جمع کنه عباس صدا زد:"یا أَخی! ماتُریدُ مِنّی..."حسینم میخوای با من چه کار کنی؟ یه وقت من رو به خیمه ها نبری...
Shab09Moharram1401[02].mp3
13.75M
|⇦•عباس متحیر ایستاد... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام صادق علیه السلام عموى ما عبّاس، داراى بینشى ژرف و ایمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسین علیه السلام جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید. 📚عمدة الطّالب، ص ۳۵۶
|⇦•پناه عالمیان.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم به نفس حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ غروب عاشورا زبان حالش این شد: پناه عالمیان! زینبت پناه ندارد به جز تو ای شه خوبان پناهگاه ندارد اگر اجازه دهی صف کشیده از پی ات آییم که این سپاه نگوید حسین سپاه ندارد... فَنَظَرَ إِلَيْهَا الْحُسَيْنُ (علیه السلام) آقا یه نگاهی به خواهر انداخت."فَقَالَ يَا أُخْتَاهْ لَا يَذْهَبَنَّ بِحِلْمِكِ الشَّيْطَانُ "فرمود:زینب! شیطان صبرت رو نبره."فَقَالَتْ بِأَبِي أنت وَ أُمِّي أَ سَتُقْتَلُ"پدر و مادرم به فدایت! تو کشته میشی؟"نَفْسِي لَكَ الْفِدَاءُ" آی قربونت برم."فَرُدَّتْ غُصَّتُه"امام حسین بغضش رو فرو داد."وَ تَرَقْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ"چشماش پر از اشک شد."ثُمَّ قَالَ:هیهات! هیهات! لَوْ تُرِكَ الْقَطَاةُ لَيْلًا لَنَامَ"به کنایه جواب داد.فرمود:اگر مرغ قطا رو به حال خودش می گذاشتند،از خوشی خوابش می برد."فَقَالَتْ يَا وَيْلَتَاهْ أَ فَتَغْتَصِبُ نفسي [نَفْسَكَ‏] اغْتِصَاباً"حسین جان! بلا سرت میارن؟!"فَذَلِكَ أَقْرَحُ لِقَلْبِي وَ أَشَدُّ عَلَى نَفْسِي" این که خیلی برای زینبت سخته.."ثُمَّ أَهْوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ"دست برد لباس رویی رو پاره کرد."وَ خَرَّتْ مَغْشِيَّةً عَلَيْهَا"کنار برادر بیهوش افتاد.امام حسین کنارش نشست."ثُمَّ عَزَّاهَا بِجُهْدِهِ "به سختی خواهر رو به هوش آورد.بعد براش روضه خوند."وَ ذَكَّرَهَا لِمُصِيبَتِهِ بِمَوْتِ أَبِيهِ وَ جَدِّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ."شروع کرد شب عاشورا روضه ی امیرالمومنین خوندن گفت:زینب! بابام رو غریب کشتند... خواهر رو آرام کرد.امشب خواهرش نگران بود.ولی چنان تصرفی در وجود او کرد که مثل عصر فردایی دست برد زیر بدن فرمود:"اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ!"اگر کمه ببخش..
Shab10Moharram1401[02].mp3
13.84M
|⇦•پناه عالمین... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مجالس روضه امام حسین علیه‌السلام مستحب نیست، واجب است!
|⇦•الشِّمْرُ جَالِسٌ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس حاج‌مهدی صالحی کرمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یکی از روضه هایی که امام زمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه به آن اشاره میکند این روضه است... میفرماید: یا اباعبدالله! اگر تمام‌مصائبت را فراموش کنم اون ساعتی که اسب بی صاحبت برگشت را فراموش نمی کنم... تمام این زن و بچه چشم انتظارن حسین برگرده تا آقا رو دوباره ببینن... یه وقت شنیدن صدای شیهه ی ذوالجناح میاد... همه‌ خوشحال شدن، گفتن: خدایا شکرت بابامون برگشته، از خیمه بیرون آمدند...دویدن سمت ذوالجناح، اطراف ذوالجناح رو گرفتن یکی می گفت: آی ذوالجناح! بابام کجاست؟ یکی می گفت: ذوالجناح! برادرم کجاست؟ دختر کوچولوی امام‌ حسین جلو‌ آمد، این دستا رو به گردن ذوالجناح انداخت، صدا زد آی اسبِ بابام! می دونم یتیم‌ شدم، می دونم بابا ندارم، می دونم بابام رو‌ کشتن... اما یه سؤال دارم. آی ذوالجناح! وقتی بابام میدان میرفت این لبهاش خشکیده بود، به من بگو بدانم آیا کسی به بابام آب داد، یا لب تشنه سر از بدن بابام جدا کردن؟ ميگن: این حیوان سرش رو به زیر انداخت به سمت گودال رفت، این زن‌ و بچه هم به دنبالش... یعنی خودتون بیایید ببینین چه خبره. رسیدن بالای تل زینبیه، صحنه ای رو زینب دید نگاه کرد دید" الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِك...
4_5792180014778686432.mp3
2.91M
|⇦الشِّمْرُ جَالِسٌ.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس حاج‌مهدی صالحی کرمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمة الله علیه: محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند همه اهلبیت کشتی نجاتن ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است
سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت کشته مارو بوی آب قربون زخم دهنت بهتره باد بوزه فقط به قصد تن تو بهتر از خاک مگه هست تا بشه پیراهن تو عالمو بی قرار کنم خیمه هاتو چیکار کنم خودم پناه عالمم کدوم طرف فرار کنم کشته ی کربلا حسین **** نمیشد حداقل طبق شریعت بکُشن مگه میشه کسی رو ظرف سه ساعت بکُشن بهتره پا نکشی این همه غوغا نکنی اگه میخوای پامو به مقتل خون وا نکنی وقت جدا شدن که نیست رفتی و دست من که نیست اشاره میکنی نیا قتلگاه جای زن که نیست کشته ی کربلا حسین ◾️◾️◾️ زحمتای پدرم به جان تو رفته هدر سایه ی زینبتو حتی اگه دید یه نفر کو ابالفضل که بیاد دردمو درمون بکنه بره از خیمه ی من خولی رو بیرون بکنه از این معرکه دست بکش نکُش منو نفس بکش فقط یه داد غیرتی سرِ شمر و شبث بکش کشته ی کربلا حسین ◾️◾️◾️◾️◾️
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 بی دست کربلا (دست مرا بگیر«۲») هستم تو راغلام (هستی مرا امیر۲) دل در هوای تو غرق صفای تو باشد همیشه دل زیر لوای تو بر پای عشق تو گشته دلم اسیر دست مرا بگیر«۲» والسّابقون شده تفسیر همتت زهرای کربلا از هوش غیرتت ای پهلوان عشق خصم اُمَیّه ای باب الحوائج و عشق رقیه ای مادر نزاده چون تو سرور وامیر دست مرا بگیر«۲» دور سر حسین گردانده مادرت غمگین رفتنت گردیده خواهرت ای رزم حیدری شد از تو منجلی بر دست و بازویت گلبوسهٔ علی ای بی تو خیمگاه ماتمسرا شده بانگ عمو عمو تا بر سَما شده عالم همه شده بر عشق تواسیر دست مرا بگیر«۲» خورشید من تویی مهتاب من تویی من نوکر توام ارباب من تویی سـاقیِ کـربـلا دستـم به دامنت باشد مرا امید هر دم بخوانمت من سائل توام ای معدن کَرَم ازمرحمت بکش دستی تو برسرم در وَرطهٔ بلا هر جا شدم اسیر دست مرا بگیر«۲» 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 بخشی ازشعر:علی اکبراسفندیار
‍ 🔘روضه و مناجات جانسوز_حضرت اباعبدالله علیه السلام_شب عاشورا _حاج میثم مطیعی🔘 ➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️ (لبها معطر است سلام علی الحسین ساعات آخر است سلام علی الحسین)۲ این خاک، رستخیز تمام مصایب است صحرای محشر است سلام علی الحسین ظهر دهم رسیده و چشمان خواهری سوی برادر است، سلام علی الحسین *حسین ... آی ...* ظهر دهم رسیده و از سیب سرخ عشق عالم معطر است سلام علی الحسین این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب۲ دنبال اصغر است سلام علی الحسین *آخه اهل حرم یه وقت دیدند آقا رفت پشت خیمه شروع کرد با غلاف شمشیر خاک رو کندن،علی اصغرم"* این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب دنبال اصغر است سلام علی الحسین هم دست ها بریده و هم آب ریخته است عباس، مضطر است سلام علی الحسین *اون لحظه که آب روی زمین ریخت عباس مضطر شد،قربونت برم سقای حسین،علمدار عشق من یه مضطر دیگه هم میشناسم که روز یازدهم وقتی همه رو سوار کرد،کاروانش رو مرتب کرد،نمیدونم زینب با دختر بچه هایی که مرده بودند چه کرد؟! همه به دست و پا غل و زنجیر جامعه دارند،همه رو سوار ناقه های بی جهاز کرد،زین العابدین رو سوار کرد،سی هزار نامرد دارند نگاه میکنند"یا مجیب المضطر اَجب المضطر" زینب به داد برس،الان زین العابدین قالب تهی میکنه،صدا زد "یا حجة الباقین و یا ثمال الماضین" ای یادگار گذشتگان و ای امید آیندگان "مالی اراک تجود بنفسک؟! "چرا داری با جون خودت بازی میکنی؟ تو حجت خدایی! عمه مگر این بدن حجت خدا نیست؟ میکشی مرا... کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون تا نگویند حسین بن علی بی کفن است حسین .... امشب شهادتنامه عشاق امضا میشود فردا زخون عاشقان این دشت دریامیشود امشب باید خودمونو برسونیم وگرنه جا میمونیم... امشب شبشه... امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع... عصر فردا.... همون لحظه ای که آسمون تیره و تار شد،همون لحظه ای که صدای بانویی قدشکسته بلند شد... عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است... زینب بچه ها رو جمع کن... امشب کارو تموم کن،امشب به کی قسمت بدم؟اگر به مادرت قسمت بدم دیگران چی میگن؟اینم یاد گرفته هر وقت گیر میفته به حضرت زهرا قسم میده.به حق اون مادرت که بین در و دیوار صورتش سوخت امشب جواب ما رو بده... آتش زبانه میکشید... حسین حسین حسین...* بر آن گلو که بوسه برآن زد پیامبر امروز خنجر است،سلام علی الحسین والعصر، عصر اگر برسد چشم زینبش حیران یک سر است،سلام علی الحسین *سری به نیزه بلند است... حسین جان قراره سرت رو وارد کوفه کنند؛زینب معلم قرآن دختران اینا بوده، من بهشون یاد دادم اگر کسی قرآن خواند ماشاء الله بگید،بارک الله بگید ولی اینا سنگ میزنند،من بهشون یاد ندادم وقتی کسی قرآن میخونه هلهله کنند و کف بزنند... حسین جان...* این بوی سوختن ز خیامش رسیده است؟ یا بوی معجر است سلام علی الحسین *بوی موی سوخته میاد"صداتو برسون کربلا،اربعین همدیگه رو کربلا ببینیم،حسین جان ...* شاعر: میلاد عرفان پور
4_5911358601259127595.ogg
1.32M
بی دست کربلادست مرابگیر 🎙مداح:علی اکبراسفندیار 🎪تکیه بزرگ روستای لزور
194.1K
نوحه شب نهم سکینه جان بیابنگرکه بابایت چه روآمد خمیده قامت وافتان وخیزان بی عمو آمد بگوبابامگرچون شدکه دستت برکمر داری پدرجانم چه پیش آمدکه اشک ازدیده می باری بگو بابای من علمدارت چه شد عموجانِ من آن سپهدارت چه شد عموجانم عمو عموجانم عمو سکینه جان دگرپشتم شکست ازداغ سردارم بگو بااهل خیمه برنمی گردد علمدارم عموجانِ غریبت را کنار علقمه کشتند تنِ بی دستِ سردارِ مرا درخونش آغشتند به فرق او زدندعمود آهنین کنار علقمه فتاده بر زمین عموجانم عمو عموجانم عمو دودستش شدقَلَم اَمّاعَلَم دردست بُبریده سرش ازگرز آهن پاره بودو تیربردیده اگرچه جسم عباسم به موج خون شناور بود ولی شرمندۀ اهل خیام و روی اصغر بود رسیده ازفراقِ اوجان برلبم که دیگرمیرود اسیری زینبم عموجانم عمو عموجانم عمو شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
235K
نوحه شب تاسوعا این که به سینه می زند کنار نهر علقمه حسین بی برادر است دست گرفته بر کمر به پیش چشم فاطمه حسین بی برادر است این که به سینه میزند،کنارجسم پرپرش دست گرفته بر کمر، مقابل برادرش چه سان رودبه خیمه ها،خبردهدبه خواهرش این که خمیده قامتش به پیش دیده ی همه حسین بی برادر است فتاده مشک برزمین، بریده دست و پیکری به تیر زهرخورده ای، دریده چشم اطهری یاس بخون نشسته ای، برگ گل معطری نمود کام تشنه اش یزید را محاکمه حسین بی برادر است خبررسیدتاحرم،بگوچه شدبگوچه شد نه تشنه نیستیم ما،عموچه شدعمو چه شد همان که بودبهرما،همیشه آبرو چه شد به گوش اهل خیمه ها کسی که کرد زمزمه حسین بی برادر است کنار نهر علقمه، قیامتی به پا شده دودست ساقی حرم،زپیکرش جدا شده پر ازشمیم نَستَرن، هوای کربالا شده کسی که دید بعد او گرفته کار خاتمه حسین بی برادر است حسین راصدا زداز،سَریرِجانِ خسته اش به اونگاه کردبا،چشم بخون نشسته اش فدای شرحه شرحهٔ،دوبازوی شکسته اش دست گرفته بر کمر به پیش چشم فاطمه حسین بی برادر است حسین گر مدد کند، مدافع حرم شوم به عشق عمه زینبم،شبیه مادرم شوم نشان نماند ازتنم، عزیزومحترم شوم کسی که نیست دردلش زمرگ هیچ واهمه حسین بی برادر است شعر:زنده یادمحمد زمان گلدسته
237.2K
سینه زنی و زنجیرزنی حضرت اباالفضل(ع) ای یل دشت کربلا ابوفاضل مدد بودی تو کانون عطا ابوفاضل مدد با دل بشکسته ترا میکنم من صدا تا که دهی بهر مریض نسخه ایی یا دوا ای پسر ام بنین از تو خواهم شفا هر چه تو خواهی میدهد به یقین هم خدا فرمانده دشت بلا ابوفاضل مدد آمده ام بر در تو تا گداهی کنم به اشک دیده بلکه من دل ربایی کنم گدای درگهت شوم پادشاهی کنم حاشا در این سمت اگر بی حیایی کنم تو شاهی و منم گدا ابوفاضل مدد منصب سقایی حسین بر تو کرده عطا گفتا که فرمانده تویی داده دستت لوا گفتی که جان را بکنم بر برادر فدا در دم اخر تو حسین را نمودی صدا ای لقبت مشگل گشا ابوفاضل مدد آمده بالین تو با قامت خم حسین گفتا که خم شد کمرم با دو صد شوروشین سر بروی زانو گرفت ان شه عالمین گفتا نخواهد زندگی یا اخا این حسین قربانی دین خدا ابوفاضل مدد هر که گدایی تو کرد آبرو دار شده بر درت عنوانی گرفت تا به تو یار شده عشق تو شد تا به سرش جزء احرار شده صفاشده عاشق تو پس گرفتار شده ای که به هر دردی دوا ابوفاضل مدد
270.3K
سینه زنی حضرت اباالفضل(ع) فرمانده کل سپاه مسلمین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس باشی سپهدار سپاه شاه دین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس بر خیز و ای جان اخا بنما مرا یاری در این زمین پر بلا بنما علمداری افتاده ایی در خاک و خون با روی گلناری کی دیده اینگونه شهی را بی معین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس در کربلا آب آور طفلان من بودی پشت و پناه و حافظی بر جان من بودی فرمانده و سر لشکر عطشان من بودی گشتی چرا تو غرقه خون نقش زمین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس پشت و پناهم بوده ایی اندر بر کافر دشمن هراس از تو نمود عباس نام آور از میمنه تا مِیْسَره شد تارو مار لشکر با تیغ حیدر میزدی بر قوم کین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس بانگ رسایت میرسید هر دم بگوش من میبرده صوت دل نشین از سر چو هوش من تکبیر تو از یک جهت این سو خروش من در کارزار مشرکین میکرد طنین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس رفتی ز داغ تو برادرجان شدم من پیر از این جهان و زندگانی گشته ام من سیر آخر زده تیغ عدو قلب حسین را تیر گشته صفاهم نوحه خوان بر تو معین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
نوحه حضرت اباالفضل(ع) میر و سپهدار حرم،دلاورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل از چه کنی گریه به پیش نظرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل سرو بلند چمن آن دلاور بی قرین حماسه ساز معرکه یگانه و برترین گفتا ملک به هیبت و شجاعتت آفرین امیر و سقا به حرم آب آورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل آمده ام دلاورا چه گشته پیشانی ات چه سان نموده غرق خون چهره ی نورانی ات چه گشته دستان علم گیر و توانایی ات چه شد که اینگونه تو را می نگرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل لحظه ای برخیز و نما تو یاری ام برادر همت مردانه و غمگساری ام برادر خنده دون بود ز بی قراری ام برادر قامت تو به خاک و در برابرم برادر برادرم ابوالفضل برادرم پشت و پناه لشکرم بوده ای صاحب پرچم و علم دلاورم بوده ای ضیاء چشم زینب و اهل حرم بوده ای چه سان برم به خیمه سوز جگرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل بود دو بازوی جدا شرار جان حسین فرق شکسته ات کنون سوز نهان حسین میرود اکنون ز بدن تاب و توان حسین از غم تو شکسته پشت و کمرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل چگونه رو بر حرم و به سوی طفلان کنم رو به خیام غنچه های زرد و عطشان کنم بهر سکینه دخترم قضیه عنوان کنم چه گویم از داغ غمت به خواهرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل الهی بر سرشک این دو گوهرنازنین کرم نما سینه زنان و ذاکر دل غمین عنایتی به کشور و به رهبر سرزمین کرامتی به شیعیان و جمله مسلمین برات جبار به نگاه مادرم ابوالفضل
198.5K
واحد شلاقی حضرت اباالفضل رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می‌خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم‌نم به خروش آیم و هِق‌هِق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب‌های تو لب‌های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل‌ها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» انگار که در علقمه غوغا شده آری خون‌بارترین واقعه برپا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله‌سالار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر ای قصۀ دست تو غم‌انگیز، برادر بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر برخیز! حسین آمده برخیز! برادر عباس‌ترین حیدر کرار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
216.3K
‍ نوحه شب نهم محرم قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل قهرمان دشت بلا ، کیه پهلوان ابالفضل ۲ نام آنکه دارد بقا ، کیه مهربان ابالفضل۲ بر حسین توئی جسم و جان ، توئی جسم و جان ابالفضل۲ اسوهٔ جوانمردی و ، تو بر عاشقان ابالفضل۲ قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل من به درگهت عمریه ، غلام توأم ابالفضل۲ مستم از می و گردش ، سبوی توأم ابالفضل۲ دلبرم تو باشی اسیر ،به خوی توأم ابالفضل۲ از اذل منم عاشقی ،به کوی تؤأم ابالفضل۲ قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل کربلا ز ایثار تو _عجب آبرو گرفته ۲ علقمه ز پیگار تو ، عجب رنگ و بو گرفته۲ ماه شب خجالت کشید ، که از نو رو گرفته ۲ تا صفا غلامت شده ، از تو خو گرفته قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل شیر بیشهٔ کربلا ، تو باشی یا ابالفضل آنکه گشته دستش جدا ، تو‌ باشی یا ابالفضل زیر تیغ بگفت یا اخا ، تو باشی یا ابالفضل غرق و شد حسین در عزا ، توباشی یا ابالفضل قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
241.9K
نوحه شب نهم درعزای دست ساقی،قاصدکها پرگرفتند در کنار مَشک سقا،روضه ی اصغرگرفتند علقمه دریای غم شد،روضه ی دست و علم شد تازه داغ اکبرم شد۲ یاابوفاضل اباالفضل۳ ---- چشم اودریای تیره،ازسرش ریزد ستاره آبرویِ ساقیِ من،میچکدازمشک پاره دیده ی مستش گرفتن،ای خدا دستش گرفتن از حسین هَستش گرفتن۲ یاابوفاضل اباالفضل۲ ------ میرسد از،دشت و صحرا،ناله ی ادرک اخایت میرسد عِطرِ گل یاس ازکنارِ دست و پایت ای شکسته فرق و سینه،ای به چشمت تیرکینه میدهی بوی مدینه۲ یاابوفاضل اباالفضل۲
. علیه‌السلام فرازی از یک بر لب آبم و از داغ لبت می‌میرم هر دم از غصهٔ جان‌سوز تو آتش گیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم بوتهٔ عشق تو کرده‌ست مرا چون زرِ ناب دیگر این آتش غم‌ها ندهد تغییرم... تا که مأمور شدم علقمه را فتح کنم آیت قهر، بیان شد ز لب شمشیرم سایهٔ پرچم تو کرد سرافراز مرا عشق تو کرد عطا، دولتِ عالم‌گیرم کربلا کعبهٔ عشق است و منم در احرام شد در این قبلهٔ عشاق دو تا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آبِ روان، تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود، حجّ من و تقدیرم زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک تا کنم دیده فدا، چشم به راهِ تیرم ای قد و قامت تو معنی «قدقامت» من ای که الهام عبادت ز وجودت گیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود بی‌رکوع است نماز من و این تکبیرم بدنم را به سوی خیمهٔ اصغر مبرید که خجالت زده زآن تشنه‌لب بی‌شیرم تا کند مدح ابوالفضل، امام سجّاد نارسا هست «حسان»!‌ شعر من و تقریرم 📝 .
سقا به آب، لب ز ادب آشنا نکرد از آب پُرس از چه ز سقّا حیا نکرد تجدید شد وضوی نماز امام عشق بیهوده دستِ خویش به آب آشنا نکرد تن چاک چاک دید و به بیداد، تن نداد سر شد دو تا و قد برِ دونان، دو تا نکرد «غیر از دمی که مشک به دندان گرفته بود در عُمرِ خویش خندهٔ دندان‌نما نکرد» دندان کند کمک، چو گره وا نشد ولی دندان او هم آن گره‌ی بسته وا نکرد معراج او به روی زمین شد ز پشت زین همچون نَبی عروج به سوی سما نکرد مسجود را ندیده سر از سجده برنداشت حقِّ سجود عشق، چو او کس اَدا نکرد ✍ استاد
این آب‌ها شبیه تو دریا ندیده‌اند مانند دست‌های تو سقا ندیده‌اند برخیز و تا به خیمه مرا با خودت ببر طفلان من شکستن بابا ندیده‌اند پُشتم شکسته، زودتر از من حرم برو نامحرمان هنوز حرم را ندیده‌اند داری چرا شبیه حسن گریه می‌کنی چشمان تو که کوچه‌‌‌ی زهرا ندیده‌اند سر را به پام خاطر ام‌البنین مکش اینقدر پیش فاطمه پا را زمین مکش ✍