.
◾️ شب هفتم شهادت #امام_حسین، شب #امام_زمان عجلاللهتعالیفرجه و روضهی سیدالشهدا علیهالسلام
کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود
دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود
آه غریب فاطمه فدای بیکسی تو
کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود
هرکه سوال میکند بهخاطر چه زندهای
به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود
پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان
حاجتشان جزفرجت به صبح جمعهها نبود
کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد
بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود
بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو
چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود
دلم پر است دلبرم نه از شما که ازخودم
ببخش این شکسته را که لایق شما نبود
ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم
ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود
ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد
ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود
ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه
که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود
اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن
بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود
بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود
آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود
به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم
ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود
صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود
تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
چه کردهاند اسبها با تن غرق خون او
که پشت و روی حضرتش مشخص ایخدا نبود
نشد که از زمین بلند پیکرش بیسرش کند
که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود
چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین
چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود
مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی
این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود
خنجر کند و گردنش چه بد بریده حنجرش
کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود
نه شانهای نه گردنی نه استخوان سالمی
که جای تلقین به تنِ مرمل دما نبود
چو عمهاش بوسه زد او گلوی رشته رشته را
که نا دگر به پیکر علیِ نینوا نبود
گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من
دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود
به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت
بگو که جایشان پدر کنار بردهها نبود
بزم یزید بیحیا ناله زنیم (روضهخوان)
طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود
#محرم
#هفده_محرم
.
#شهدا_و_دفاع_مقدس؛ #امام_حسین_ع_شهادت؛ #اصحاب_امام_حسین_ع؛ #تعزیه
یادم آمد محرّم آنسال
عشق با ما قرار تازه گذاشت
حکم آماده باش لغو شد و
هیچکس میل بازگشت نداشت
دستهی دوستان اهل ادب
تحت فرمان شاعری بودند
همگی اهل یک حسینیه
تعزیهخوان ماهری بودند
خیمهسوزان عصر عاشورا
همه آتش شدند، آه شدند
دستهی دوستان تعزیهخوان
گل میدان صبحگاه شدند
چند روزی گذشت و شکر خدا
حکم آمادهباش هم آمد
روح از جسم و هوش از سر برد
بوی عطری که از حرم آمد
شب حمله به حکم فرمانده
اهل آن دسته انتخاب شدند
اولین راهیان آن میدان
پیشتازان فتح باب شدند
شب دلدادگان دریادل
شب رزمندگان عاشق بود
گریهی آنشب مخالفخوان
با معینالبُکا مـوافق بود
همه با حملههای برقآسا
وسط معرکه درخشیدند
بعد یک عمر تعزیه خواندن
کربلا را به چشم خود دیدند
آنکه نقش امام را میخواند
با ابالفضل و با علیاکبر
تانکها را در آتش افکندند
لرزه افتاد بر تن لشکر
در تب پیچوتاب پیشروی
عدهای در محاصره ماندند
همه با هم در آخرین اجرا
زخمی و تشنهلب رجز خواندند
دیدی ای دل که تعزیهخوانان
پیش فرمانده روسپید شدند
زیر باران آتش دشمن
همه جز یک نفر شهید شدند
دیدهبانان به چشم تر دیدند
آخرین پرده بود بیپرده
سر نعش حسین تعزیهخوان
شمر با گریه آب آورده
بعد سیسال آن مخالفخوان
به رفیقان همقسم پیوست
به مریدان حضرت زینب
به شهیدان آن حرم پیوست
روز تشییع پیکرش دیدند
اشک از چشم آسمان آمد
در حسینیه ولوله افتاد
تا صدای سکینهخوان آمد
نسخهی تعزیه ورق میخورد
شکوه با پیکر برادر بود
سر این صحنه شد به پا محشر
تن پاک شهید، بی سر بود
✍ #سعید_حدادیان
42- Ava (1034)_36672.mp3
706.2K
وقتی جنازه ی منو تو خاک غربت میزارن
تو دهن بسته ی من یه ذره تربت می زارن
وقتی همه جنازمو جا می زارن تنها میشم
میون تاریکیه قبر منتظر مولا میشم
وقتی فرشته ها می یان من مضطراب روی زمین
صدایی از دور میرسه
این میت رو رها کنید
چرا عذابش میکنید
چه کار دارید با بدنش
گرچه گناه کاره ولی ..
بوی حسین میده تنش ....
دانلود این مداحی زیبا و قدیمی از حاج حسین سیب سرخی
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_عزاداری
#تک_ضرب #واحد #سه_ضرب
▪️نوحه شب هفتم محرم
از گریه های اصغر دلم داره میگیره
یه قطره آب بیارید اصغر داره میمیره
حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله...
ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد
خواهد که آب گوید اما زبان ندارد
دیشب به گهواره تا صبح ناله میزد
امروز به روی دستم دیگر توان ندارد
هنگام گریه کور شد تا اشک خود بنوشد
اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد
از گریه های اصغر دلم داره میگیره
یه قطره آب بیارید بچم داره میمیره
ای حرمله مکش تیر یک سو فکن کمان را
یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد
حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله
شمشیر اوست آهش فریاد او تلظی
جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد
منت به من بزارید یک قطره آب بیارید
بر کودکی که در تن یک نیمه جان ندارد
حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله
با من اگر بجنگید تا کُشتنم بحنگید
این شیر خواره بر کف تیر و سنان ندارد
مادر نشسته تنها در بین سینه زنها
جز اشک هیبت خود تاب و توان ندارد
حسین غریب ثارالله حسین غریب ثارالله
#
شب هفت
شب هفت آقامونه دل ما تو کربلاست
شب گریه، شب ناله، واسه ی خون خداست
شب هفت همگی گلاب و قرآن بیارید
روی قبر آقا با گریه همه سر بزارید
روضه خونا بخونین اقا رو تشنه کشتنش
جلو چشم دخترش با تیغ و دشنه کشتنش
شب هفت آقامونه شب سینه زدنه
شب هفت گل زهرا شهید بی کفنه
میاد از اوج فلک ناله ی زار مادرش
آب بیارین واسه ی لبهای خشک و اطهرش
شب هفت دو تا دستای قلم شد ای خدا
شب هفت ساقی و سردار دشت نینوا
شب هفت اربا اربا شبیه پیمبره
شب هفت گلوی خونی شیرخوارْ اصغره
شب هجر و شب درد و دل ما در محنه
شب هفت قاسم و عبدالله ابن الحسنه
شب هفت پاره پاره کردن یک بدنه
شب هفت غارت و بردن یک پیرُهنه
شب ناله ی غریبی حسینی امشبه
شب هفت بدن به زیر سم مرکبه
شب غربت یه خواهر شب جون سپردنه
شب هفت کعب نی با تازیانه خوردنه
خواهری تو کوچه های کوفه اشکاش روونه
داداشش رو نیزه ها نشسته قرآن میخونه
شب هفت بدنی که از سرش افتاده دور
شب هفتم سری که سوخت تو آتیش تنور
شب هفتم سری خونی توی طشت طلاست
وای از اون خواهری که تو مجلس نامحرماست
یکی چوب میزد روی لب مطهر حسین
تا به کربلا میرفت ناله ی خواهر حسین
هی میگفت که چوب نزن جلوی چشم بچه هاش
بسه بی حیا نزن ببین شکسته دندوناش
حسین کریمی نیا
🖤🖤🖤🖤🖤
# نوحه شب هفت امام حسین ع #
امشب شب هفت حسین است
برپاعزا در عالمین است
در گوشه زندان کوفه
زینب زغم درشور وشین است
واحسیناه واحسین ۴
پیغمبر وزهراوحیدر
گویند این جمله مکرر
جرمت چه بود ای نوردیده
ببریده اند از پیکرت سر
واحسیناه واحسین ۴
پیغمبران زین غم عزا دار
زهرا بُوَداز دیده خونبار
ازسینهٔ اهل سماوات
خیزد زغم آه شرربار
واحسیناه واحسین ۴
ما زین مصیبت اشکباریم
بی طاقت وصبر وقراریم
همناله با دیگر محبان
آه از نهاد خودبر آریم
واحسیناه واحسین ۴
حق است اگر ماتم بگیریم
هرلحظه لحظه دم بگیریم
از غصهُ اولادزهرا
ازشدّت غُصّه بمیریم
واحسیناه واحسین ۴
ماپیروراه حسینیم
یاران آن نوردوعینیم
جان برکف وآماده هستیم
مشهورِ خلقِ عالمینیم
واحسیناه واحسین ۴
🖤🖤🖤🖤🖤
🎤#نوحه_سینه_زنی_ هفتم_امام_حسین_ع😭
#دهه_دوم_محرم
✼═
از سماواتیان ، میرسد این پیام
تشنه لب کشته شد سبط خیرالانام
این ندا میرسد شب هفت امام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
😭یاحسین یاحسین (2)
شب هفت امام بر سر و سینه زن
بهر خون خدا آن شه بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از زمین و زمان میرسد این پیام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
😭یاحسین یاحسین (2
شب هفت امام آید این زمزمه
ساقی افتاده است تشنه درعلقمه
میرسد از جنان حضرت فاطمه
با دل پر ز خون برلبش این پیام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
😭یاحسین یاحسین (2)
ای خدا حاجت ما همه کن روا
باهمین اشک و آه با همین نوحه ها
اربعین اربعین دست جمع کربلا
بر لب ما بود روز و شب این کلام
یابن الزهرا حسین، السلام السلام
😭یاحسین یاحسین(2)
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
یا حسن ای به فدایت پدر و مادرم
سایه احسان تو روی سرم
معنی بخشندگی و رحمت و لطف و کرم
شاه بدون حرم آینه حیران شده از پاکی ات
جان دو عالم به فدای حرم خاکی ات
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
بر سر عرش خداست گنبد افلاکی ات
آه بهاری که برایت نماند
یاور و یاری که برایت نماند
برده دل عاشق ما را همان
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
سنگ مزاری که برایت نماند
یا غریب حضرت زهرا غریب
هم خوده پیغمبر و هم خوده مولا غریب
آه بمیرم حسین رفته به گودال خون
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
بی کس و تنها غریب
در وسط معرکه شام بلا زینب کبری غریب
هیچ کس اما نشد مثل تو آقا غریب
پیش قدم های تو هیچ کسی پا نشد
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
حسن جانم حسن جانم
یا حسن اول و پایان غریبی حسن
آه چه مردانه غریبی حسن
نیست کسی مثل تو در وسط خانه غریبی حسن
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
آه که این شهر مرامی نداشت
آه که این روضه تمامی نداشت
قاتل تو زهر هلاهل که نیست
زهر در این واقعه قاتل که نیست
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
سوخته بودی پرت افتاده بود
بر سرت شانه سرت افتاده بود
رفت توان پیکرت افتاده بود
مثل همان لحظه که مادرت افتاده بود
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
وای غریب ای حسن وای شهید ای حسن
گیسویت از داغ همان کوچه ها
گشته سفید ای حسن
🔆🔆🖤🖤🔆🔆🖤🖤🔆🔆
غریب آقا حسن جانم تک و تنها حسن جانم
شهید کوچه غمها حسن جانم
غم بی اختیاری تو امام بی مزاری تو
بمیرم که یه زائر هم نداری تو
حسن جانم حسن جانم
مداحی_آنلاین_ای_به_فدایت_پدر_و_مادرم_بنی_فاطمه.mp3
4.93M
یا حسن ... یا حسن ...
ای به فدایت پدر و مادرم
#شهادت_امام_حسن ع
🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
روضه دفتری هفتم امام حسین(ع)
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
سینه ی غم داران چوشمع سوزان است
خون شده دل یاران هفتم شهیدان است
اشکِ لاله ها رنگین،قلبِ لاله ها خونین
راس لاله های دین روی نیزه تابان است
◾دلتو ببر کربلا ان شاءالله کربلا این روضه رو بخونیم ،امشب شبِ هفتمِ امام حسین و شهدای کربلاست، هفت شبه که رقیه بابا نداره هفت شبه که زینب بی برادر شده، هفت شبه که رباب علی اصغر نداره، آی جوون دارا الان هفت شبه که لیلا بی علی اکبر شده، آی داغ دیده ها کجای مجلس نشستین، بیاین امشب با بی بی زینب و رقیه هم ناله بشیم،آی کربلائیا روز هفتم که میشه دختر میاد کنار قبر باباش، خواهر میاد کنار قبر برادرش دسته گل میارن عکس بابا رو میارن زیر بغلای خواهرا و دخترا رو میگیرن احترام میکنن و تسلا میدن ، عزاداری میکنن اما بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله الان آواره ی بیابونا هستن ، سر حسین بالای نیزه هاست بدنش تو کربلا به هر بهانه ای کتکشون میزنند ، آب میخوان کتک میزنند، غذا میخوان کتک میزنند ، بهانه ی بابا می گیرن کتکشون میزنن😭😭😭الهی غریب تو مجلس ما نباشه الهی هیچ وقت گرفتار نشی ، الهی هیچ وقت بی کس نشی چی کشیدند یتیمان حسین، چی کشید بی بی زینب، بیایین امشب با اشکِ چشماتون مرهم بزارید رو قلب داغدار بی بی فاطمه ی زهرا س ، ان شاءالله روزی که همه ی چشمها گریانند چشم شما گریان نباشه امروز هر روضه ای رو میشه خوند، بزار روضه ی عطش رو بخونم و التماس دعا، هِلال ابن نافع میگه صدای العطش حسین شنیدم رفتم ظرفی رو آب کردم گفتم ببرم دم آخر حسین فاطمه رو سیراب کنم، یه مرتبه دیدم شمر داره از قتلگاه بیرون میاد، صدا زد هِلال کجا میری و آب برای کی میبری، گفتم صدای العطش حسین فاطمه رو شنیدم براش آب آوردم گفت هلال برگرد من حسینو سیرابش کردم، گفتم نانجیب تو که آبی نداشتی ، میگه دیدم دامنش رو کنار زد سرِ بریده ی حسینو دیدم😭😭😭 میگه دیدم شمر داره میلرزه گفتم نانجیب تو که کار خودتو کردی دیگه چرا میلرزی، صدا زد هِلال همین که داشتم سر حسینو از بدن جدا میکردم یه مرتبه دیدم صدای یه مادری میاد از گوشه ی قتلگاه هی میگه آخ غریب مادر حسین، عزیز مادر حسین😭😭😭
هر کجای مجلس نشستی ارباب بی کفن رو صدا بزن یا حسییییین، یا حسیییییین
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
بسم رب الحسین(۱۵)
#نوحه_زمزمه #هفتمین_روز_شهادت_امام_حسین_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من
تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من
نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم
تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب حسینم وای(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال
سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال
وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب
ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب خواهــر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من
تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من
خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من
انگاری هفت ســاله که از تو دورم من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب خواهــر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم
شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم
تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار
ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امــان از این غــربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد
پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد
شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی
پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســلام یا زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب
غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب
پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست
مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست
آخــر این نهضت شکست دیوان است
وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بیــا ابا صــالح (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۵/۲۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔉 هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت رو است سر نیزه فقط سر دیدم...
▪️روضه شب شانزدهم ماه محرم
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
#امام_حسین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #زبانحال #اسارت #زندان_کوفه
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
شب و روز هفدهم محرم
هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت روز است سر نیزه فقط سر دیدم
هفت روز است فقط زخم زبانم زده اند
طعنه بر اشک من و قد کمانم زده اند
هفت روز است که بعد تو گرفتار شدم
پی تو راهی هر کوچه و بازار شدم
باورم نیست سرت بر سر نی ها باشد
بدن بی کفنت در دل صحرا باشد
باورم نیست زدم بوسه روی حنجر تو
باورم نیست که غارت شده انگشتر تو
باورت نیست که این کوفه چه آورده سرم
باورم نیست که با قاتل تو همسفرم
عده ای پیرهن کهنه تو دزدیدند
عده ای بر سر تو سنگ زده خندیدند
چشم گریان مرا خوب تماشا کردند
پیش چشمان ترم هلهله برپا کردند
#روضه
#شب_هفتم_امام_حسین ع
حجت الاسلام میرزامحمدی
شب هفتِ آقام حسینِ
شب جمعه حرم چه غوغاست
شب هفتِ آقام حسینِ
مادرش فاطمه کربلاست
این نوکر، ولی جامونده
این دوری، اون و سوزونده
اسمش رو، تا که بنویسن
باز از دور، زیارت خونده
حرم هم نبری پای تو
می مونم می مونم می مونم
تا نفس دارم از تو آقا
می خونم می خونم می خونم
اربابم ثارالله یاحسین یاحسین
**
شب هفتْ دیگه غصّه نخور
نگو آقا رو خاک صحراست
دو سه روزی میشه که جسمش
زیر خاک میون بوریاست
رو سینش، علی اصغرش
پائین پاش، علی اکبرش
فاصله است، ولی آقامون
میونِ، سر و پیکرش
سری که مثل ماه دُوْرش پُر
کوکبِ کوکبِ کوکبِ
صوت قرآنش تسلّیِ
زینبِ زینبِ زینبِ
اربابم ثارالله یاحسین یاحسین
**
شب هفتِ آقاست ولی دل
تو شبای دهه اوّلِ
مثل من کی دلش گیرِ اون
روضه های دهه اوّلِ ؟
شرمندم، که زنده موندم
شرمندم، ازت کم خوندم
روضه ی، آتیش و خیمه
بدجوری، آقا سوزوندم
زینب تو که دوریت واسش
مشکلِ مشکلِ مشکلِ
چند روز همسفر شده با
حرمله حرمله حرمله
اربابم ثارالله یاحسین یاحسین
شاعر : عبدالله باقری
زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها
باعموجانش حضرت عباس علیه السلام
بر روی نیزه حال مرا کن نظر عمو
از دوریت رقیه شده خون جگر عمو
تا روی خارها نرود پای زخمی ام
تو باش بر مسیر شب ِمن قمر عمو
قدّم نمی رسد که شوم آب آورت
انگار هستی از همه لب تشنه تر عمو
بالای نیزه اشک خجالت دگر مریز
بنگر لبم به اشک تو گردید تر عمو
بعد از تو خورد سیلی محکم اگر به من
دیده عدو نمانده کفیلی دگر عمو
ای غیرت خدا به سر نی نظاره کن
با زجر و حرمله شده ام همسفر عمو
کمتر شده ست از همه گر زخم های من
شد عمه در تمام مسیرم سپر عمو
دیگر من از تو آب نخواهم فقط بگو
از چه گذاشتی همه را بی خبر عمو
در وقت بازگشت پدر از کنار تو
دستی گرفته بود چرا بر کمر عمو
دیدم زمان ِرد شدن از بین قتلگاه
در هر کجا ز پیکر تو یک اثر عمو
بر لب نشست حاجت ِ(عَجّل وَفاتی)ام
وقتی که دیدمت شده ای مختصر عمو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا رباب علیهاالسلام
#نیزه_سوار_کوچک
نیزه سوار کوچک این کاروان علی
بنگر که پای نیزه منم نیمه جان علی
بودی تو نور چشم تمام مخدرات
حالا برای ما شده ای سایه بان علی
تا که شبیه من نشوی زخمی از غلاف
بالای نیزه های غریبی، بمان علی
تا که نیفتی از سر نی دیده ام به توست
گرچه برای دیده نمانده توان علی
آسوده روی نیزه بخواب و نبین شدم
شب تا سحر برای تو مویه کنان علی
تدفین شدی که حنجر پاره شود نهان
حالا شده ست از چه به نیزه عیان علی
در پای نیزه نوحه گرم جای تسلیت
بنگر جوابشان شده زخم زبان علی
می خواستم عصای دم پیری ام شوی
رفتی و شد ز داغ تو قدّم کمان علی
آغاز شد زمان زمین گیری رباب
وقتی که رفت خون تو تا آسمان علی
یک تن نگفت حرمله این طفل نیمه جان
لازم نداشت زحمت تیر و کمان علی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حسین حسین حسین
سلام آقای دلم یا اباعبدالله
عجینه با تو دلم یا اباعبدالله
توی عالم لذتِ حرمت پیچیده همه جا آوازه ی کرمت پیچیده۲
حسین /میگیری دستامو
حسین /میبینی اشکامو
حسین/ تو قلبم میمونی حرفامو میخونی
ازچشمای خیسم، دردامو میخونی
(مَن لی غیرُک حسین)۳
(مَن اِمامُک حسین)۳
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
من اگه از تو نگم، زبونم میگیره
روتو که برگردونی کنیزت میمیره
اسیر دنیا شدم نذار اینجور باشم
چجوری دلت میاد از حرم دور باشم
حرم/ روز و شب اشکامه
حرم/ تو قاب چشمامه
حرم/ رویای نوکرهاست وقتی عباس اونجا
تو شب های جمعه از زائرها غوغاست
انتَ سلطان حسین
سنه قربان حسین
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
جوونیم رفت و داره کنیزت پیر میشه
برای من کاری کن که داره دیر میشه
نمیخوام این چند صباح اسیر دنیا شم
نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم
حسین/ نعم الامیر من
حسین/ عشقت تقدیر من
حسین/ با یاد تو مستم نوکر تو هستم
نگیری دستم رو ،خالی میشه دستم
مَن لی غَیرُک حسین
مَن اِمامُک حسین
حسین وای وای وای حسین وای وای وای
امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است
کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است
حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر
در کربلا امشب زند بر سینه و سر
هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا
هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا
امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند
بهر حسین و آن شهیدان در نوایند
امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است
بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است
زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد
بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد
ختم رسل بهر حسین خود عزادار
هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار
درکربلا بنگر چسان شورونوائیست
درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست
این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است
اندر عزا زین العبا و زینبین است
دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند
هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند
اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار
باشند از بهرِ حسین امشب عزادار
آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب
اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب
نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان
اندر دلِ زندان همه در آه و افغان
دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر
اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر
از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند
از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند
گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر
از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر
زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن
شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن
ای باقری آلِ نبی باشد عزادار
هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار
سروده شده هفتم شهدا