eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣️سلام آقـــ♡ـــــای مهربانم❣️ 🍀سلام بر تو ای خورشیدترین شمس آسمان خدا! 🍀سلام بر تو و بر روزی که آفتاب وجودت، هستی را غرق نور خواهد کرد. 🌱بوی عطر نرگس از سمت افق بر مشام اهل عالم می رسد... 🌱من گمانم که یکی زین روزها رو به پایان دوره غم می رسد... 🌤الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّڪَـــ‌الْفَـــرَج🌤 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌺🍃=====
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بین نماز، وقت دعا گریه می‌کنی با هر بهانه در همه جا گریه می‌کنی در التهاب آهِ خودت آب می‌شوی می‌سوزی و بدون صدا گریه می‌کنی هر چند زهر، قلب تو را پاره پاره کرد اما به یاد کرب و بلا گریه می‌کنی اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی وقتی برای خون خدا گریه می‌کنی آبِ خوش از گلوی تو پایین نمی‌رود با ناله‌های واعطشا گریه می‌کنی با یاد روزهای اسارت چه می‌کشی؟ هر شب بدون چون و چرا گریه می‌کنی با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار هر صبح با نسیم صبا گریه می‌کنی هم پای نیزه‌ها همه جا گریه کرده‌ای هم با تمام مرثیه‌ها گریه می‌کنی دیگر بس است، چشم ترت درد می کند از بس که غرق اشک عزا گریه می‌کنی : 💔 دوباره گریه و یک جرعه آب و ذکر حسین حسین گفتنت این روزها خودش روضه‌ست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت علیه السلام تسلیت باد🏴 😭😭😭
📜 زیارتنامه امام سجّاد علیه السّلام بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمٰنِ ٱݪرَّحیٖمِ 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا زَیْـنَ ٱلْـعـٰابِـدیٖـنَ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا زَیْـنَ ٱلْـمُـتَـهَـجّـِدیٖـنَ 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا اِمـٰامَ ٱلْـمُـتّـَقـیٖـنَ ✋🏼 سـلام بر تو اى زینتِ عابدان سلام بر تو اى زینت شب زنده داران، سلام بر تو اى پیشواى پرهیزکاران 🌸اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا وَلـیَّٖ ٱلْـمُـسْـلِـمـیٖـنَ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا قُـرَّةَ عَـیْـنِ ٱݪـنّـٰاظِـریٖـنَ ٱلْـعـٰارِفـیٖـنَ 🌸اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا وَصـیَّٖ ٱلْـوَصـیّٖـیٖـنَ ✋🏼 سلام بر تو اى ولى مسلمانان، سلام بر تو اى نور دیده عارفان،سلام بر تو اى وصـىّ اوصیاء 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا خـٰازِنَ وَصـٰایـَٱ ٱلْـمُـرْسَـلـیٖـنَ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا ضَـوْءَ ٱلْـمُـسْـتَـوْحِـشـیٖـنَ 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا نُـورَ ٱلْـمُـجْـتَـهِـدیٖـنَ ✋🏼 سلام بر تو اى خزانه دار وصایاى فرستادگان الهى، سلام بر تو اى نور بیمناکان سلام بر تو اى نور کوشندگان عابد 🌸اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا سِـرٰاجَ ٱلْـمُـرْتـٰاضـیٖـنَ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا ذَخـیٖـرَةَٱلْـمُـتَـعَـبّـِدیٖـنَ 🌸اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا مِـصْـبـٰاحَ ٱلْـعـٰالَـمـیٖـنَ ✋🏼سلام بر تو اى چراغ روشنایـى بخش ریاضت کشان سـلام بر تو اى زاد و ذخیره عابدان سلام بر توى اى چراغ فروزان جهانیان 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا سَـفـیٖـنَـةَ ٱلْـعِـلْـمِ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا سَـکـیٖـنَـةَ ٱلْـحِـلْـمِ 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا مـیٖـزانَ ٱلْـقِـصـٰاصِ ✋🏼سلام بر تو اى کشتى دانش، سلام بر تو اى آرامش بخش و بردبار و حلیم، سلام بر تو اى مشخص کننده قصاص 🌸اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا سَـفـیٖـنَـةَ ٱلْـخَـلٰاصِ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا بَـحْـرَ ٱݪـنّـَدىٰ 🌸اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا بَـدْرَ ٱݪـدُّجـیٰ سلام بر تو اى کشتى اخلاص،سلام بر تو اى دریاى بخشش، سلام بر تو اى ماه تابان شب تار 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ اَیّـُهـَٱ ٱلْـاَوّٰاهُ ٱلْـحَـلـیٖـمُ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ اَیّـُهـَٱ ٱݪـصّـٰابِـرُ ٱلْـحَـکـیٖـمُ 📿اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا رَئـیٖـسَ ٱلْـبَـکّـٰائـیٖـنَ سلام بر تو اى مرد دعا و بردبارى، سلام بر تو اى شکیباى حکیم، سلام بر تو اى سرور گریه کنندگان 🌸اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا مِـصْـبـٰاحَ ٱلْـمُـؤْمِـنـیٖـنَ ✨اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا مَـوْلٰایَ یـٰا اَبـٰامُـحَـمَّـدِ ✋🏼 سلام بر تو اى چراغ هدایت مؤمنان سـلام بر تو اى مولایم اى ابا محمّد ♦️اَشْـهَـدُ اَنّـَکَ حُـجّـَةَٱݪلّٰـهِ وَٱبْـنُ حُـجّـَتِـه‍ـٖ وَ اَبُـو حُـجَـجِـه‍ـٖ وَٱبْـنُ اَمـیٖـنِـه‍ـٖ وَٱبْـنُ اُمَـنـٰائِـه‍ـٖ وَ اَنّـَکَ نـٰاصَـحْـتَ فـیٖ عِـبـٰادَةِ رَبّـِکَ وَ سـٰارَعْـتَ فـیٖ مَـرْضـٰاتِـه‍ـٖ وَخَـیّـَبْـتَ اَعْـدٰائَـه‍ـُ وَ سَـرَرْتَ اَوْلـیٖـٰائـَه‍ـُ گواهـى مى دهم که تویـى حجّت خــدا و فرزند و پسر حجّت خــدا و پسر امین او و فرزند اُمناى الهـى تو در عبادت پروردگارت خالصانه کوشیدى و براى جلب خشنودی اش شتافتـى و دشمنانش را مأیوس و اولیائش را مَسرور ساختى ♦️اَشْـهَـدُ اَنّـَکَ قَـدْ عَـبَـدْتَ ٱݪلّٰـهَ حَـقَّ عِـبـٰادَتِـه‍ـٖ وَٱتّـَقَـیْـتَـه‍ـُ حَـقَّ تُـقـٰاتِـه‍ـٖ وَ اَطَـعْـتَـه‍ـُ حَـقَّ طـٖاعَـتِـه‍ـٖ حَـتّـىٰ اَتـیٰـکَ ٱلْـیَـقـیٖـنُ فَـعَـلَـیْـکَ یـٰا مَـوْلٰایَ یَـٱ ٱبْـنَ رَسُـولِ ٱݪلّٰـهِ اَفْـضَـلَ ٱݪـتّـَحـیّٖـَةِ 📿وَٱݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ وَرَحْـمَـةُ ٱݪلّٰـهِ وَ بَـرَکـٰاتُـه‍ـُ گواهى مى دهم که تو حق عبادت الهـى گزاردى، و حقّ تقوا و اطاعتش را بجاى آوردى تا آنگاه که درگذشتى،پس بر تو باد اى مولاى من اى فرزند رسول خــدا برترین درود و سلام و رحمت و برکات الهـى ـ▭▭▭ صلوات خاصّه امام سجّاد علیه السّلام ـ▭▭▭ 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ ✨صَـلِ‏ّ عَـلـیٰ عَـلـیِّٖ بْـنِ ٱلْـحُـسَـیْـنِ سَـیّـِدِ ٱلْـعـٰابِـدیٖـنَ‏ ٱݪّـَذِۍ ٱَسْـتَـخْـلَـصْـتَـه‍ـُ لِـنَـفْـسِـکَ وَ جَـعَـلْـتَ مِـنْـهُ اَئِـمّـَةَ ٱلْـهُـدَۍ ٱݪّـَذیٖـنَ یَـهْـدُونَ بِـٱلْـحَـقِّ وَ بِـه‍ـٖ یَـعْـدِلُـونَ‏ ٱخْـتَـرْتَـه‍ـُ لِـنَـفْـسِـکَ وَ طَـهّـَرْتَـه‍ـُ مِـنَ ٱݪـرِّجْـسِ وَ ٱصْـطَـفَـیْـتَـه‍ـُ وَ جَـعَـلْـتَـه‍ـُ هـٰادیٖـََٱ مَـهْـدیّٖـََٱ 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ ✨فَـصَـلِ‏ّ عَـلَـیْـهِ اَفْـضَـلَ مـٰا صَـلّـَیْـتَ عَـلـیٰ اَحَـدِِ مِـنْ ذُرّیّٖـَه‍ـٖ اَنْـبـیٖـٰائِـکَ‏ حَـتّـیٰ یَـبْـلُـغَ بِـه‍ـٖ مـٰا تَـقَـرُّ بِـه‍ـٖ عَـیْـنُـه‍ـُ فـِۍ ٱݪـدُّنْـیـٰا وَٱلْـآخِـرَةِ اِنّـَکَ عَـزیٖـزٌ حَـکـیٖـمٌ 🎇 🕌🎆 🎇🕌🎆🕌
🕊﷽🕊 ☑️ 🔘 1 🔻رخسار شهید کربلا را صلوات 🔻سالار قیام نینوا را صلوات 🔻جان ها به فدای نام والای حسین 🔻آن نور دو چشم مصطفی را صلوات 🌱🌱 🍁(یاحسین)3🍁 🔹ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین 🔹 ای تا ابد لوای عزایت به پا حسین 🔹حسرت برم به محتضری کاخرین نفس 🔹 روی تو دیدو خنده زد و گفت یاحسین 🕌زایر تعریف می‌کرد می‌گفت با زحمت خودمو رسوندم به کربلا نزدیک یک هفته طول کشید تا رسیدم کربلا، تا وارد حرم شدم اولین مطلبی که گفتم، گفتم یا اباعبدالله ... چند روزه گشتم تا حرم تو پیدا کردم توقع دارم قیامت بگردی و منو پیدا کنی، اونجا دیگه دنبالت نگردم اونجا منو پیدا کنی منو تنها نذاری، بگی این زائر قبر من بوده،این گریه کن منِ حسین بوده.. آقا جان چون خودت فرمودی من زائر قبرمو تنها نمیزارم ⏺دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم ⏺ بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم ⏺ فردا که کسی را به کسی کاری نیست ⏺ دامان حسین اگر نگیرم چه کنم 🌾دلتو یه لحظه ببرم کربلا . . ⬅️نقل می‌کنند بی بی زینب س دوجا تو کربلا دستاشو به سر گذاشت، یکی اون لحظه که امام حسین ع از علقمه برگشت،دیدن ابی عبدالله با یه دست عنان ذوالجناح رو گرفته... یه دست به کمرگرفته.... سکینه دوید جلو... بابا بابا از عموم اباالفضل چه خبر ⬅️آی گرفتارا آی جوون دارا آی مریض دارا یه وقت دیدن ابی عبدالله رفت سمت خیمه آقا ابالفضل عمود خیمه قمر بنی هاشم رو زد زمین، یعنی این خیمه دیگه صاحب نداره عمه سادات اینجا دستهاشو رو سر گذاشت صدا زد امان از اسیری.... این یه جا بود تو کربلا ،یه جای دیگر هم عمه سادات دستاشو به سر گذاشت.. آی کربلائیا آی آرزومندا.... 🍂یه جا دیگه هم عمه سادات دست به سر گرفت تو کربلا اونم اون ساعتی که وقتی اومد بالای تل زینبیه.. دید 🥀والشمر جالس علی صدرک... شمر رو سینه حسین..... اینجا بود که دختر علی زینب.. دستهاشو به سر گذاشت صدا زد وامحمدا..واُماه...واحسینا... ✨برگِرد چشم اطهرت آید صدای مادرت ✨ تنها کنار پیکرت بیچاره زینب خواهرت ✨ تنهای تنها دل غمین گوید به آوای حزین ✨ ای وای حسین کشته شد ✨ نور دو عینم کشته شد ✨(ای وای حسینم یا حسین4 💥و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون💥 💔بابی انت و امی یا حسین 💔جان عالم به فدای لب تشنه ات هر چقدر ناله داری از سویدای دلت سه مرتبه ناله بزن بگو .... 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊
‍ مظلومیت های امام سجاد علیه السلام ✅امام سجاد(ع) همواره در طول حیاتشان مظلوم بوده اند. بعد از حادثه کربلا، رعب و وحشت شدیدی بر مسلمین و خصوصاً شیعیان حاکم شد. لذا در آن روزگار، امام سجاد(ع) سخت تنها و بی یار مانده بود. لذا ایشان فرمود : 📋《مَا بِمَکَّةَ وَالْمَدِینَةَ عِشْرُونَ رَجُلَاً یُحِبُّنَا》 ♦️در تمام مکّه و مدینه بیست نفر نیستند که دوستی ما را اظهار بدارند.(۱) حتی دشمنان اهل بیت(ع) نیز، از هم نام بودن امام سجاد(ع) با جدّ بزرگوارش امام علی(ع) خرده می گرفتند. در تاریخ آمده است؛ در زمان حکومت معاویه، مروان بن حکم والی مدینه شد و در آن زمان امام حسین(ع) در مدینه به سر می برد. روزی امام سجاد(ع) پیغامی را از طرف امام حسین(ع) به مروان برد. مروان نام حضرت(ع) و نام برادرش حضرت علی اکبر(ع) را پرسید. وقتی با جواب امام سجاد(ع) مواجه شد که نام هر دو علی است، با عصبانیت گفت : 📋《عَلِيٌّ و عَلِيٌّ؟! مَا يُرِيدُ أبُوكَ أَن يَدَعَ أحَدَاً مِن وُلدِهِ إلّا سَمَّاهُ عَلِيّاً؟!》 ♦️علی و علی! مثل اینکه پدرت قصد دارد نام تمام فرزندانش را علی بگذارد؟!! وقتی امام سجاد این جریان را به امام حسین(ع) عرض کرد، امام حسین(ع) فرمود : 📋《وَيلي عَلَى ابنِ الزَّرقاءِ دَبّاغَةِ الاُدُمِ‌! لَو وُلِدَ لي مِئَةٌ لَأَحبَبتُ ألّا اُسَمِّيَ أحَدَاً مِنهُم إلّا عَلِيّاً(ع)》 ♦️وای بر فرزند مروان چشم زرد دباغ! اگر صاحب صد فرزند نیز شوم دوست ندارم جز علی(ع) نامی بر آنها بگذارم.(۲) اواخر عمر امام سجاد(ع) مصادف بود با حکومت ولید بن عبدالملک که از همه کس بیشتر کینه امام سجاد(ع) را در دل داشت. او بارها می گفت : من تا وقتی که علی بن حسین(ع) در دنیا باشد، راحت نیستم!(۳) پدر او نیز عبدالملک بن مروان جنایاتی در حق امام(ع) انجام داد. نقل است که، در زمان حکومت عبدالملک بن مروان، عبدالملک امام(ع) را به اجبار از مدینه به شام می آورد آن هم در هیئت یک اسیر! ابن جوزی می گوید : 📋《حَمَلَ عَبدُالمَلَكِ بنِ مَروَانَ عَلَي بنِ الحُسَينِ(ع) مُقَيِّداً مِن المَدِينَةِ فَأَثقَلَهُ حَدِيدَاً وَ وَكَّلَ بِهِ حَفَظَةً وَ القُيُودُ فِي رِجلِيِهِ وَ الغُلُّ فِي يَديِهِ..فَمَا مَضَت إِلَّا أَربَعَ لَيَالِِ》 ♦️عبدالملک بن مروان دستور داد که امام سجاد(ع) را دستگیر کرده و دست و پای او را غُل و زنجیر کنند و به گردنش بیاویزند و از مدینه به سمت شام بیرون ببرند. آنان چنین کردند و به مدت چهار روز به همین وضعیت نگه داشتند. سپس ایشان را آزاد کرد و اجازه برگشت به مدینه را به ایشان داد.(۴) سفر امام سجاد(ع) به شام با این هئیت اسیری اولین سفر امام(ع) نبود، زیرا حضرت(ع) پیشتر نیز در واقعه کربلا به عنوان اسیر به شام فرستاده شده بودند. در مقاتل آمده است که؛ در سال ۶۱ هجری ابتدا اسرای کربلا، در بازار دمشق، گردانده شدند و در این میان، چه بی حرمتی ها که به خاندان اهل بیت(ع)، صورت نگرفت. سپس اسراء را وارد مجلس یزید کردند. امام صادق(ع) در این باره می فرماید : 📋《لَمَّا أُدْخِلَ‏ رَأْسُ‏ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) عَلَى يَزِيدَ لَعَنَهُ اللهُ وَ أُدْخِلَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) وَ بَنَاتُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّداً مَغْلُولًا》 ♦️وقتی که سر مبارک امام حسین(ع) را وارد مجلس یزید کردند، در این هنگام امام سجاد(ع) به همراه دختران امیرالمومنین(ع) نیز وارد مجلس کردند، در حالی که دست و گردن و بازوی جد اسیرم، در غل و زنجیر بسته بود.(۵) 📋《..أجسَادُهُم مُجَرَّدَةً، وثِيابُهُم مُرَمَّلَةً، وخُدُودُهُم مُعَفَّرَةً》 ♦️در حالی که، پیکرهای اسرای کاروان امام حسین(ع)، برهنه، با لباس های خونین و صورت های خاک آلود و گرد و غبار بودند.(۶) سرانجام امام سجاد(ع) به دست دستگاه اموی با مدیریت ثمره مروانی، ولید بن عبدالملک مسموم شده و به شهادت رسیدند و در بقیع مدینه دفن شدند. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} ملتمس دعای خیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5960860474462441699.mp3
1.61M
لحظه های آخرم ، یاد داغ کربلام گاهی یاد مقتل و ، گاهی یاد شهر شام از یادم نمی ره اون ، گودال و مصیبتاش دیدم تشنه کُشتنش ، بابامو توو ازدحام ای وای ای وای حسین چل ساله برا غم ، بابام خون شده چشام چل ساله که روز و شب ،مرگم رو همش میخام پیش چشم من سر ، بابام و بریدن و دیدم توی قتلگاه ، جسمش رو دریدن و ای وای ای وای حسین دیدم راس بی سر و ، روی خاک قتلگا دیدم با چشه خودم ، بابام و به زیر پا داره روضه های غم ، توو یادم مرور میشه خاطرات من همه ، زخم دود و آتیشه ای وای ای وای حسین با سنگا سرم شکست ، توی کوچه های شام همراهه مخدرات ، رفتیم بین ازدهام خندیدن به حال ما ، یک عده حرومیا جونم روی لب رسید ، توی مجلس حرام ای وای حسین از یادم نمیره که ، زد با چوب خیزرون بابای منو یزید ، میزد خیلی بی امون کابوسه غمای شام ، دائم پیش چشممه ما رو عده ای با دست ، میدادن همش نشون ای وای ای وای حسین
من از دیارِ غم و روزگارِ بارانم من از اهالیِ اشک و تبارِ بارانم کسی نمانده برایم غریب می‌میرم کسی نمانده بگویم چقدر دلگیرم کسی نمانده بسوزم که عُقده وا گردد کسی نمانده زِ قلبم غمی جدا گردد قسم به سرخیِ چشمم به گرمیِ آهم نرفته از نظرم خاطراتِ جانکاهم چگونه با که بگویم غروب غمگین است غمی که مانده به دوشم چقدر سنگین است من اشکِ بی کسیِ خیمه‌گاه را دیدم میانِ خیمه ولی قتلگاه را دیدم که ذوالجناح پُر از خون ولی سواری نیست به جای جایِ تو غیرِ زخمِ کاری نیست حرامیان همه بر گِردِ پیکرش بودند تمام نیزه به‌دوشان پِیِ‌سرش بودند به یک طرف به جگر شعله خواهرش می‌زد به یک طرف به سر و سینه مادرش می‌زد چگونه با که بگویم غروب را دیدم به رویِ نیزه سری از بدن جدا دیدم صدای هلهله‌ها تا به گوش ما آمد صدای حرمله از پشت خیمه‌ها آمد به پشتِ خیمه نوکِ نیزه‌ای زمین می‌خورد کسی به خنده سرِ کوچکی به نِی می‌بُرد حرامیان نه فقط گاهواره می‌بُردند لباس را زِ تَنی پاره‌ پاره می‌بُردند به رویِ دوش همه تازیانه می‌آمد زِ گوشهای همه گوشواره می‌بُردند درونِ خیمه زمین‌گیر بودم اما سوخت تمامِ بستر من با خیام یکجا سوخت زِ داغ تاول آتش صدای ما می‌سوخت میان شعله سر و دست و پایِ ما می‌سوخت چگونه با که بگویم حکایتِ سر را حکایت عطش و خیزران و پیکر را زمانِ غارت ما بود و خنده‌ی دشمن که دید چشم غریبم دو چشمِ خواهر را نمیرود زِ خیالم دَمی که می‌دیدم به سمت نیزه‌ی بابا نگاهِ دختر را دوید کودکی و یک نفر به دنبالش گرفت پنجه به زلف و کشید معجر را حسن لطفی
در جسم جهان فیض بهارانم من عالم چون زمین تشنه، بارانم من در زهد دلیل پارسایان جهان در عشق امام جان نثارانم من فرزند حسین و زینت عبّادم شایسته ترین سجده گذارانم من با این همه منزلت ز سوز دل و جان روشنگر بزم سوگوارانم من چون لاله همیشه از جگر میسوزم چون شمع همیشه اشکبارانم من -- من نور دل پیمبر و زهرایم روشنگر بزم عترت طاهایم افروخته تر ز شمع افروخته ام دل سوخته تر ز لاله صحرایم با ذکر دعا و خطبه و اشک و پیام من حافظ انقلاب عاشورایم بیمار فتاده در دل آتش و خون لب تشنه، خسته بر لب دریایم آن طرفه شهید زنده ام من که به عمر از تیغ جفا بریده اند اعضایم -- آنم که به هر گام خطرها دیدم در هر نفس از ستم شررها دیدم با آن که ز کربلا، دلم خونین بود در شام همى خون جگرها دیدم با آن كه به خاك و خون بدیدم تن‌ها بر عرشه نیزه نیز، سرها دیدم در باغ به خون نشسته کرببلا افتاده، قلم قلم شجرها دیدم یک سو، تن صد چاک پدرهاى شهید یک سو، تن پامال پسرها دیدم -- من دیده ام آنچه را که دیدن سخت است دیدن نه همین بلکه شنیدن سخت است از ورطه طوفان زده ی آتش و خون بر ساحل آرزو رسیدن سخت است هفتاد و دو تن ز بهترین یاران را دیدن به زمین و دل بریدن سخت است بار غل و زنجیر چهل منزل راه با پیکر تب دار کشیدن سخت است جانبخش بود صداى قرآن اما از رأس پدر به نى شنیدن سخت است آن کس که امامتش به خون شد آغاز وآن کس که خلیل کربلا بود منم ... دردا که چه آورد قضا بر سر من ای کاش نمیزاد مرا مادر من سید رضا موید
قسمت این بود بال و پر نزنی مرد بیمار خیمه ها باشی حکمت این بود روی نی نروی راوی رنج نینوا باشی چقدر گریه کردی آقاجان مژه هایت به زحمت افتادند قمری قطعه قطعه را دیدی ناله هایت به لکنت افتادند سربریدند پیش چشمانت دشتی از لاله و اقاقی را پس گرفتید از یزید آخر علم با شکوه ساقی را !؟ کربلا خاطرات تلخی داشت ساربان را نمی بری از یاد تا قیام ِ قیامت آقاجان خیزران را نمی بری از یاد خون این باغ، گردن ِ پاییز یاس همرنگ ارغوان می شد چه خبر بود دور ِ طشت طلا عمه ات داشت نصف ِ جان می شد کاش مادر تو را نمی زایید! گله از دست ِ زندگی داری دیدن آب ، آتشت می زد دل خونی ز تشنگی داری تا نگاهت به دشنه ای می خورد جگرت درد می گرفت آقا تا جوانی رشید می دیدی کمرت درد می گرفت آقا جمل شام پیش ِ رویت بود خطبه ات تیغ ذوالفقارت بود «السلام علیک یا عطشان» ذکر لبهای روضه دارت بود پدرت خواند از سر نیزه تا ببینند اهل قرآنی اید عاقبت کاخ شام ثابت کرد که شما مردمی مسلمانی اید سوخت عمامه ات، بمیرم من سوختن ارث ِ مادری شماست گرچه در بندی از تو می ترسند علتش خوی ِ حیدری شماست خون خورشید در رگت جاری از بنی هاشمی، یلی هستی دستهای تو را به هم بستند هرچه باشد توهم علی هستی کاش می مُردم و نمی خواندم سر بازارها تو را بردند نیزه داران عبای دوشت را جای سوغات کربلا بردند
ناله یِ واعطشا بر جگرش می افتاد آب میدید به یادِ قمرش می افتاد بی سبب نیست که از جمله یِ "بَکّائون" است اشک از گوشه یِ چشمانِ ترش می افتاد شیرخواره بغل تازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد با دلی خون شده میگفت که الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش می افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد میشکست آینه یِ صبر و غرورش را زجر تا به جانِ اُسرا با کمرش می افتاد روضه ی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه هایِ پدرش دور و برش می افتاد رضا قربانی
سجاده ی سجاد پر از اشک روان بود چهل سال خودش پای دلش مرثیه خوان بود کابوس حرم از جگرش زخم گرفته چهل سال به یاد عطش غم زدگان بود با یاد اسیران حرم، آب و غذایش چهل سال شب و روز فقط آه و فغان بود چهل سال دلش تنگ صدای علی اکبر چهل سال وضو ساخت و دلتنگ اذان بود از خاطر او محْو نشد جسم برادر در سینه ی آزرده ی او داغ جوان بود عمامه ی او سوخت، ولی موی سرش نه شرمنده ی موی سر دلسوختگان بود چشمان ترش زخم شد از اشک سحرها از آن همه گل در نظرش باغ خزان بود موی سرش از گوشه ی گودال سفید است این روضه برای دل او بسکه گِران بود در گوشه ای از هجره، به یاد تن عریان یک عمر خودش بود و همین قَدِ کمان بود تا آبِ گوارا به لبش خورد، دلش ریخت لبهای علی در نظرش آه، عیان بود چندی است که سجاده ی نیم سوخته ی او در سجده به حالات امامش نگران بود در کرببلا قاتل او زخمِ سنان شد دروازه ی ساعات فقط زخم زبان بود رضا باقریان
|⇦•ای داغدار اصلی .... امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ عباس حیدر زاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.. ای داغدار اصلی این روضه ها بیا بیا صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا بیا بیا تنها امیدِ خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آروزی اولیاء بیا بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرز استجابت قنوت و دعا بیا بیا هفته به هفته میگذرد با خیال تو پس لااقل به حُرمتِ خونِ خدا بیا بیا بیش از هزار سال تو هم گریه کردی ای خون جگرِ قامتِ زینب بیا بیا بیا *عرضه داشت یا جدّاه صبح و شام برات گریه میکنم اونقدر گریه میکنم تا اشک چشمم مُبدّل به خون شود.سؤال کردن آقا جان!برای کدام مصیبت گریه میکنید؟ فرمودن:همۀ مصیبت های کربلاسخته.کدام مصیبت بیشتر جگر شما را آتش میزد؟مصیبت قمر بنی هاشم است؟فرمودن: اگر قمر بنی هاشم هم بود برای این روضه گریه میکرد. مصیبت آقا علی اکبر است؟ فرمودن آقا علی اکبر هم اگر بود برای این روضه گریه میکرد، مصیبت قتلگاه است؟ فرمودن: خود سید الشهدا هم برای این روضه گریه میکند. کدام روضه است آقاجان؟ فرمودند: مصیبت اسارت عمه ام زینب..* بیش از هزار سال تو هم گریه کردی ای خون جگرِ زِ قامتِ زینب بیا بیا بیا *معلومه مصیبت اسارت بی بی خیلی سخته، اون لحظه ای که میخواد از بدن برادرش جدا بشه مگر به این راحتی ها از بدن بی سر برادر جدا میشد ...* حسین جان! مگر تو همسفر با ما نبودی در اين صحرا كردي تو منزل زِ جا بر خیز و لیلا را جدا کن زِ نعش اکبرِ شیرین شمایل به مُردن راضیم شاید که دیگر نبینم قاتلت را در مقابل *نگاه به بالا سرش کرد، دید همونکه روی سینۀ حسینش نشسته بود بالا سرش ایستاده... تازیانه دستش داره، بچه ها رو با تازیانه میزنه. برای خواهر داغدیده خیلی سخته قاتلِ برادر رو ببینه مگر طاقت داره؟ آی زینب! بی بی جان!* خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار ‌شدن بیزارم ببزارم حسین جان! تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم آخه فکر همراهی با شمر دهد آزارم *وحشی ابن‌حرب بعد کشتن حمزه سیدالشهدا، اسلام آورد و توبه کرد. اومد خدمت پیغمبرِ خدا، پیغمبر خدا بهش فرمود: وحشی بگو بدونم عموی من حضرت حمزه رو چه جوری به شهادت رسوندی؟ گفت: آقا کمین کردم از پشت سر نیزه ای زدم حمزه روی زمین افتاد، روی سینه اش نشستم و سینه اش رو دریدم، تا به اینجا رسید صدای گریه پیغمبر بلند شد. فرمود: وحشی! بلند شو از جلو چشم من کنار برو، جایی برو که تا آخر عمر تو رو نبینم. من طاقت ندارم قاتل عمو جانم رو ببینم... یا رسول الله شما طاقت نداشتی قاتل عمو جانت رو ببینی اما دخترت زینب! یه نگاه میکرد میدید شمر بالا سرش ایستاده.یه طرف حرمله رو میدید، یه طرف خولی...*
روضه خانگی - اسارت در کوفه - 1631.mp3
8.25M
|⇦ای داغدار اصلی... امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس حیدرزاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ارزش و عظمت زینب کبرى‏، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‏طور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى بکند، ولو دختر  امیرالمؤمنین(علیه‏السّلام) هم نباشد، عظمت پیدا مى‏کند. مقام‌معظم رهبری
|⇦•ببری یا نبری کربلات... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مثل مادر جَوُون مرده برات گریه می‌کنم پا به پای همهٔ گریه کنات گریه میکنم من از اون موقعی که شنیدم آقا گفتی انا قتیلُ العَبرات گریه میکنم گریه گریه می‌تونه حالمو بهتر کنه خدا نسل گریه کناتو بیشتر کنه الهی خدا به حق اشکای زینب رزق اشک چشم ما رو چند برابر کنه قطره به قطره اشکِ براتو پاکم از معصیت و گناه می‌کنه فرموده معصوم، موقعِ روضه جدِ ما تو چشماتون نگاه می‌کنه دارم همراه تمومِ کائنات گریه می‌کنم ببری یا نبری به کربلات گریه می‌کنم تو خودت گفتی که زخمای تنت خوب میشه تا مرحمی بشم برات گریه می‌کنم گریه گریه می‌تونه حُر و زهیرم کنه منو نزدیک تو و جدا زِ غیرم کنه من برا آخرتم چیزی ندارم جز این گریه‌ها که آخِر عاقبت بخیرم کنه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد.
ببری یا نبری به کربلات گریه می‌کنم.mp3
6.13M
|⇦•ببری یا نبری به کربلات... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام حسين عليه السلام: شكرگزارىِ تو بر نعمت گذشته، زمينه ساز نعمتِ آينده است 📚 نزهة الناظر صفحه80
456K
◾نوحه شور امام سجاد(ع)◾ جواب👈🏻یا امامِ سجاد بیمارِ دشتِ کربلا یا امامِ سجاد راویِ دشتِ نینوا یا امامِ سجاد بیمارِ دشتِ کربلا یا امامِ سجاد به درد و غصه مبتلا یا امامِ سجاد اسیرِ زنجیر بلا یا امامِ سجاد بودی به یادِ کربلا یا امامِ سجاد ای چارمین امامِ ما یا امامِ سجاد سرت بِروی سجده ها یاامامِ سجاد دائم تو در حالِ دعا یا امامِ سجاد تو دیده ای شامِ بلا یا امامِ سجاد دیدی تو سر به نیزه ها یا امامِ سجاد دیدی تو جسمِ کشته ها یا امامِ سجاد دیدی تو ظلم وطعنه ها یاامامِ سجاد کوفه کجا و توکجا یا امامِ سجاد زدن به توسنگِ جفا یا امامِ سجاد مدینه شد غرقِ عزا یا امامِ سجاد مدینه شد کربُبلا یا امامِ سجاد چه محشری شده بپا یاامامِ سجاد کُشته ی زهرِ اشقیا یا امامِ سجاد بحقِ شاهِ شُهدا یا امامِ سجاد در دَمِ آخرم بیا یا امامِ سجاد به دردِ ما بده دوا یا امامِ سجاد ما را رسان به کربلا یا امامِ سجاد ای شافعِ روزِ جزا یا امامِ سجاد یا امامِ سجاد یا امامِ سجاد 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
403K
◾دشتی امام سجاد(ع)◾ بسوز ای دل به حال و روز سجاد که ‌دیده بیند و دل میکند یاد بسوز ای شمع امشب بر مزارش تو روشن کن بقیع و شامِ تارش مدینه گشته امشب غرقِ ماتم که دیده بسته سجاد در محرم تمامِ عمر یادِ کربلا بود که گریانش غریب و آشنا بود غم عالم دلش را پُر شرر کرد که زهرِ کینه بر قلبش اثر کرد فلک اُف بر تو و بر این عمارت تنِ تب دار و زنجیر اسارت گُلِ زهرا فدای سجده هایت دلم سوزد زِ بهرِ گریه هایت نوای جانفزا آید زِ کویش بمانده در جهان نامِ نکویش بگو(هستی)تو از غمهای سجاد که در محشر کند(پرویزی)را یاد 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
هر زمان سیّد سجّاد فغان سر می‌کرد رخنه در عالم ایجاد سراسر می‌کرد یاد می‌کرد چو ازلعلِ لبِ خشک حسین مُژه می‌زد به هم و روی زمین تَر می‌کرد دست می‌زد به سر و ناله زِ دل هرگه او یاد از بازوی عبّاس دلاور می‌کرد سینه از پنجهٔ غم چاک همی زد چون صبح یاد چون از لگد شمر ستمگر می‌کرد ازتنور دلش آتش به فلک می‌افشاند یاد چون از ستم خولی کافَر می‌کرد ناله از قاتلِ یکْ یکْ شهدا داشت ولی شِکوه بیش از همه از قاتلِ اصغر می‌کرد اشکِ جودی بگرفت از همهٔ روی زمین آنچه خاکی که به عالم همه برسر می‌کرد ✍مرحوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ❤️ ❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات ❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات ❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین ❇️بر پنج تن آل محمد صلوات 🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع 🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3 ⏪نبی در بسترو زهرا کنارش ⏪عزیز قلب او شد بی قرارش ⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن ⏪ برای رفتن بابا دعا کن ✅نمیدونم مدینه رفتی یانه گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه، دل بده با هم بریم مدینه، بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود، الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه، آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد... 🔆بابای خوب و مهربون 🔆 حرفامو از نگام بخون 🔆من التماست می کنم 🔆یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد، ناله میزد، بابا بابا میگفت، امیرالمومنینم ایستاده، یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا، صدای ناله فاطمه بلند شد، فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا، وقتی بی‌بی جلو آومد، صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا، 💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود، اومدن دسته‌های هیزم آوردند، در خانه زهرا شو آتش زدن، فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن، بین در و دیوار ناله زد، یا ابتا یا رسول الله بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا همون سینه ای که تو می بوسیدی، اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن، میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا، 💠 چه کردند با دختر پیغمبر، صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن، امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده ✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ⬅️بدن زهرا رو غسل داد، بدن زهرا رو کفن کرد، یه مرتبه نگاه کرد بچه‌های فاطمه دارن پر و بال می‌زنند، مادر داری یا نه، اگه مادر نداری امروز ناله بزن، انیس یه دختر مادره، مونس یه دختر مادره، میگه تا گفتم بچه‌ها بیایید، یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد، دستای زهرا از کفن بیرون اومد، گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ، گاهی حسینو بغل میگیره، گاهی زینبین رو بغل میگیره، یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان، بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن، دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند، حق بچه یتیمه، ⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید 🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا.... آی جوون دارا.... آی مریض دارا .... آی حسینیا.... میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا... ☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود، کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن، 🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع 🔸بی سرو سامان توأم یا حسین 🔹دست به دامان توأم یا حسین 🔸برسر نی زلف رها کرده ای 🔹با جگر شیعه چها کرده ای 🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین 🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین .... ..... (⭐️شعرا 227⭐️) ⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁
2.81M
ویس روضه ی پنج تن ال محمد 👆 مداح بختیاری پیام پرویزی
به روی شانه‌هایش غُصه‌های یار افتاده کسی چند سالی می‌شود بیمار افتاده شبیه روزهای تلخ بی تکرارِ غم‌در‌غم شبیه خیمه‌ی آتش گرفته زار افتاده به یاد روز عاشورا، به یاد روضه‌ی زن‌ها به یاد آن غروب گریه‌دارِ تار افتاده چهل سال است دارد در خیالش می‌خورد غصه به یاد آن سواری که دل پیکار افتاده هنوزم در خودش فکر غروب و خیمه را دارد دوباره یاد مشعل‌های کج رفتار افتاده اگر زینب نبود آنجا، میان خیمه‌ها میسوخت تنی که زیر سقف خیمه‌ی آوار افتاده پناه از آفتابِ عَسْقَلان* بر ناقه‌ها بُرده گمانم از سرش در کوچه‌ها دستار افتاده مسیر جمع تشنه‌ها، مسیر پا برهنه‌ها _بمیرد عالمی_ بر رمل و ریگ و خار افتاده طلبکار است از عالم ولی مثل بدهکاران مسیرش در میان کوچه و بازار افتاده چنان بسته‌ست دستش را به پشت گردنش ظالم بمیرم، بی تعادل در دل انظار افتاده کسی که شافع خلق است از آتش، چه بیرحمی_ میان کوچه‌های شام رویش نار افتاده علی یکبار ناموسش کتک خورده ولی اینجا چقدر این اتفاق تلخ با تکرار افتاده... ✍ *عسقلان: منزلی بعد از کوفه که بخاطر معطلی پشت دروازه بر روی سنگ‌های داغ، اسرا پناه به سایه‌ی ناقه‌ها بردند و حرامزاده‌ای از نگهبانان، امام زین العابدین (ع) را از سایه‌ی شتر هم محروم کرد.
1005611.mp3
5.83M
سید مهدی میرداماد روضه کوتاه شب تاسوعا شنیدم دست هایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت میکشیدند الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت عموجان، غنچه ها نشکفته پژمرد به روی دست عمه خواهرم مُرد مرا یک حرف باشد با تو آن هم اگر بودی کسی سیلی نمی خورد.. * اگر کشتن چرا آبت ندادند کجا میخوای بری چرا منو نمی بری حسین این دم آخری.... او می دویدو من میدویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشستو من مینشستم او روی سینه من در مقابل فرج امام زمان (عج)ما برسان....