eitaa logo
کانال نوای عاشقان
20هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
437 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ بسیار سوزناک😭التماس دعا ســـلام اے ســـــر بابا تنـــت کـــجــــــــا رفـــته شنیـــده ام که تـــنـت بیـــن بــــــــوریا رفـــته خـــوش آمـدی‌ پـــدرم دیـــدن مـن آمـده ای چه شد که نصـف شبے به خــرابه سر زده ای هواے اهــل و عیــالت هواے سـوختن‌ است همان قدم که ندارے به روے چشم من‌ است خـــبر بگـــیر ز حـــالـــم عجیــــــــب بـد حـالم شبـــیه پـیـــر زنـــے در میـــان اطـــــفـــالم نه دســـت‌ مـانده برایـــم نه پا و نه کمـــری خلاصـه عـــرض کـنــم مے شــود مـــرا ببری مرا ببر که گــره خـــورده اســت موے سـرم چقــــدر بـا تـــه‌ نــیزه زدنـد روے ســــــــرم مـــرا ببـــر که بـه پیشـــانیم نشـــــان دارم کبـــودے بــدے از لطـــف ســاربان دارم کشیده خوردم از آن کس که بغـض حیــدر داشت چه بے مقـــدمه زد ! گونه ام ترڪ برداشت لب تـو زخـــم‌ شده چــوب خیــزران خورده لبـم کبود شـــده مشـــت از ســـنان خورده هـــمین که بـا مــن‌ مظلوم قاتلت لـــج شد میان حــلقه ے زنجیـــر گــــــــردنم کــج شد گرفت حنجره ام‌ حرف هام خس خس شد ز تازیانه دو دســـتم شکـست بے حس شد ســـر نمــاز لگــــــدهاے بــے هـوا خــــــــــوردم چه فحـش ها که من از بے نمازها خـوردم مقـــابل مـن لـب تشــــــــنه آب مے خوردند گـــرسنـه بـودم و پیشـــــم کباب مے خوردند زنان کـــــــوفـه به عمــــــــه اشـــاره مے کردند لباس هـــاے مــــــرا پاره پاره مے کــــــــردند اراذل ســــــــــر بــازار شــــــــام را کـــه نگو و رقــص هاے زنــــــان روے بــام‌ را کـه نگو غریبه اے به خـــــــرابه ســـرڪ کـــشـــید پدر چـقـــدر قـهقـهه زد عـــمـــــــــه را که دیــد پدر اگرچــه بعــد تو دیــگـــــر شکست حرمت‌ ما ولے نخـــورد زمــین پرچــــــــــــم قــداست ما زمان غـــــارت معــجر خـــدا حجـــــــاب کشی نگاه هیـــچ غــــــــریــبه به مــوے مــا نرسیــد شعر:سید پوریا هاشمی ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ حـــــــالا که با ســــــر آمدی تو سوی عمه آرام ســـــــــــر بگـــــــذار بـر زانـــــــــوی عمه حالا که ای کشتی،تو را درهم شکستند پـــــــهلو بگـــــــیر آرام پـــــــس پهلوی عمه از کوفه که باخطبه لشگر را بهم ریخت دیگــــــــــر نمی آینـــــــد رو در روی عمه دست مرا در دست های خود نگه داشت هر قـــدر ضـــــربه خــــــورد بر بازوی عمه نه معجـــــــری دارم نه روبنــــــــد درسـتی خیلی خجـــــالت میکشــــــم از روی عمه غصه نخور، چـــون درحجـــاب نور بودیم چشمی نیفتــــاده است بر گیسوی عمه گفتم سر تو سنگ خورد، آنجا که دیدم خــــون میچکــــد از گوشـــــــه ابروی عمه شعر:آرش براری ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ انتظار یعنی چه؟ سلام یوسف زهرا سلام حضرت عشق سلام صبح قشنگ بهار و فرصت عشق سلام ای پسر هر چه نور و زیبایی سلام آینه در آِینه شکوفایی دلم برای نگاهت بهانه می‌گیرد به هر که می‌رسد از تو نشانه می‌گیرد بیا که آمدنت مژده بهاران است ظهور دولت تو عید بیقراران است بیا که با تو دل من قرار می‌گیرد درخت صبر ز تو برگ و بار می‌گیرد شکوفه می‌دهد این باغ اگر بیایی تو چه می‌شود که از این زودتر بیایی تو بیا که آینه‌ها را جلا دهی مولا به هر چه قلب شکسته صفا دهی مولا بیا که خسته شدیم از غم جدایی‌تان تمام دار و ندارم شود فدایی‌تان بیا که زندگی‌ام اشک و ندبه و آه است همیشه ز زمزمه‌ام یا بقیه‌الله است در التهاب غم بی کسی بگو چکنم ؟ بس است این همه دلواپسی بگو چکنم ؟ شنیده‌ام چو بیایی بهار می‌آید به جان خسته عالم قرار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی برای یاری تو حسین فاطمه با ذوالفقار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی به دولت توحید به یمن آمدنت اعتبار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی شکوه ظلمت و ظلم به چشم اهل یقین پست و خار می‌آید شنیده‌ام چو بیایی مسیح هم با توست به خاک بوسی تو جانثار می‌آید دلم خوش است به این مژده‌های آمدنت بیا بیا که بمیرم برای آمدنت برای صبح ظهور تو انتظار خوش است که انتظار برای وصال یار خوش است اگر چه روز دلم در فراق تاریک است رسیده است خبر که ظهور نزدیک است رسید مژده ی دیدار تو به ما مولا خدا به وعده ی خود می‌کند وفا مولا به عهد عشق و محبت چه سخت پابندم خدا گواه به‌غیر از تو دل نمی‌بندم رقیه گفت به ما انتظار یعنی چه تحمل غم و هجران یار یعنی چه اسیر آن همه اندوه و درد شیدا بود ولی کنار خرابه به یاد بابا بود چه انتظار عجیبی کشید این کودک هزار زخم زبان می‌شنید این کودک به دل امید پدر داشت کربلا تا شام و خیره بود نگاهش به سوی در تا شام به سر رسید جدایی پدر ز راه آمد ولی چگونه به پا نه به سر ز راه آمد نهاد در بغل خسته چون‌که سر با اشک گرفت لخته‌ی خون از سر پدر با اشک خرابه بود و سکوتی عجیب در دل شب و بیقرار‌تر از دختر ، عمه‌اش زینب به گریه گفت که ای عمه‌جان پدر آمد ببین که شام جدایی من به سر آمد تو را به جان سه‌ساله بیا ابا‌صالح به حق زمزمه ی ذکر یا اباصالح شعر:کمیل کاشانی ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ من آمدم در کربلا از شام ویران با قامت بشکسته و با چشم گریان                مظلوم حسین جان ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گل از گلستان غمت چیدم برادر رأس تو را بر نیزه من دیدم برادر چون موی غرق ِ خون تو بودم پریشان                     مظلوم حسین جان ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در گوشه ی ویرانه شد خونین دل ما روشن شد از روی تو امّا محفل ما آمد سر خونین تو در کنج ویران            مظلوم حسین جان ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در پیش چشم غرقِ خونِ زینب تو می زد عدو چوب جفا را بر لب تو جان اخا در طشت زر خواندی تو قرآن                    مظلوم حسین جان ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خیز و ببین ما ناله ی پیوسته داریم از این اسارت قامت بشکسته داریم گردیده نیلی از جفا رخسار طفلان               مظلوم حسین جان ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از کوفه تا شام بلا خصم زمانه بر جسم طفلان تو می زد تازیانه بودند ازین ظلم و جفا گریان و نالان                  مظلوم حسین جان ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
3143941.mp3
10.56M
🔳 🔳 🔳 خدا ببین کی برگشته همون که دنبالش بودم همون که خیلی گریونه روضه گودالش بودم بابا، سلام عشقم ای همه زندگیم شکسته شدم اول بچگیم یه دختر به بابا فقط دلخوشه رگای بریدت منو میکشه بر آن لب خونی تو، الهی من بمیرم دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم نشد که خیزرون رو از دست یزید بگیرم کشته کرب و بلا سن یارالی من یارالی بو نه عالمده بابا سن یارالی من یارالی رفتی رقیه ات تنها شد اسیر نامحرمها شد روی کبود من مثل مادربزرگم زهرا شد بابا، بیا و بکش دستی روی سرم مثه موی تو سوخته موی سرم خودم رو زدم وقتی که دیدمت لبم خونی شد وقتی بوسیدمت تو کجا اینجا کجا سن یارالی من یارالی بو نه عالمده بابا سن یارالی من یارالی میون راه حس میکردم میباره بارون هر لحظه دیدم که خون بابامه میریزه از روی نیزه بابا، تا که رفتی تو بزم شراب جلوی چشامو گرفته رباب نمیخواستم اما شنیدم دیگه یکی داره حرف از کنیزی میگه اینه ختم روضه ها سن یارالی من یارالی @navaye_asheghaan
4_5821360503624041223.m4a
4.06M
‍ در مقام مادران شهید ای نام قشنگت سبب عزّ و وقارم ای کوکب رخشان به میان شب تارم ای تاج درخشندهٔ بر فرق سر من یکتا گوهر عالم هستی مادر من ای آنکه ندارد به جهان مهر تو همتا غیر از احد و قادر سبحان ،حی یکتا ای آنکه وجود تو بُوَد دار و ندارم غم نیست به دل وقتی تو باشی به کنارم ای خاک کف پای تو شد بوسه گه من مهتاب تو هستی ، به شام سیه من برعرش اگر جای تو باشد که عجب نیست رضوان چو مأوای تو باشد بی سبب نیست فرموده نبی تحت قدوم تو بهشت است اینگونه بزرگی خدا بر تو نوشت است من کمتر از آنم مدح تو شعر سُرایم ترسم که از این امر خطیر بر نیایم ای مادر نیکوی من ای نور امیدم پرورده زدامان تو هستم که شهیدم هر خصلت نیکو که بگویی ز تو دارم آزادگی و درس شهامت شده کارم نام تو بلند است که مادر به شهیدی با هدیه فرزند به مقامت تو رسیدی از دامن تو دسته گلی رفته به معراج تا حشر به فرق تو کند جلوه چنان تاج دانم که صفا مدح شهید از تو نیاید الا که خدا قفل لبانت بگشاید شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی @navaye_asheghaan
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۱۷ @navaye_asheghaan
◾روضۂ مراسم ختم برادر◾ 👈🏻اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 عجب بوی خوشی داره(برادر)2 وای خوشا بنشینی پهلوی برادر الهی آدم از مادر نمیزاد وای اگر میزاد خدا مرگش نمیداد اگر میرَد به پیری یا به طفلی و گرنه در جوانی داد و بیداد ◾مراسم امروز هفتمین روز در گذشت برادر عزیزمون مرحوم مغفور مشهدی عیسی محمدی برپا شده خدا ب همسر و برادر و خواهرانش ، برادر زادگان و خواهر زادگانش صبر بده، تشکر میکنم از تشریف فرمایی همه شما سروان گرامی ک در این مراسم قدم رنجه فرموده و با این خانواده ابراز همدردی نمودین، روضه بخونمو التماس دعا این داغ کمر خواهر و برادرش رو شکسته ،آخه آدم علاقه خاصی به برادر داره، برادر غمخوار برادر و خواهرشه داغ برادر کمر آدمو میشکنه حالا که دلت شکست ، دلتو ببرم کربلا راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای آقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن آقا زخمیه ، سوال میکنه آقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم آقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی آقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای آقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن آقا خوب شده الی دوجای بدن آقا سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه آقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره سوال کردن آقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه آقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله گریز روضه (ای خواهرا، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، داغش رو دل خواهر نمونه تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره داداش پس داداش ابالفضلم کو آقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم همه بگید یا حسین .. الا لعنه الله علی القوم الظالمین @navaye_asheghaan
‍ . حاج رضا نبوی🎤 مرادقلی‌: عمه زینب به خدا خونه دلم دیگه بعده بابا محزونه دلم میدونی عمه یتیمی مشکله طفل بی بابا همیشه خون دله عمه دیگه نگو بابا سفره گل من نمیدونی که پرپره عمه بابامو چرا سر بریدن اونو رو خاکا چرا میکشیدن عمه دیدم که رگاش پاره شده همه اهل بیتش آواره شدن کی با چکمه رفته رو پیکر اون کی بریده شاهرگ حنجر او به سرش عمه چرا سنگ میزدن چرا اسبا رو بابا میدویدن عمه زینب به خدا خونه دلم دیگه بعده بابا محزونه دلم 😭😭 کی دیده سرکه بریده باشه باز بخونه سوره ی قرآن ونماز یه نگاه کن رونیزه سربریده بابام قرآن میخوانه عمه بگو به سربریده ی بابام سنگ نزنن اما کسی نیست بداداین یتیمه حسین برسه😭) چراکشتند عموعباس من و عمه کی چیده گل یاس من و برادر اکبرم وکی سریرید مرغک شیرخوارم وکی پر برید (😭چراعلی اکبرم نمیاد عمه جانم چراهم بازیم علی اصغر نمیاد عمه جانم اینقدر باسربریده حرف زد اینقده برا عمه وخرابه نشینان روضه خوند رباب آمد سکینه بنت الحسین آمد همه دوراین دخترحلقه زدن هرکی میخواد بایه زبونی این دختر وآروم کنه اما یتیم دلشکسته است آروم نمیشه... نیمه شب دلش هوای بابا حسین کرده اونقده گریه کردتا سربریده اومد دیگه سربریده رو دید رفت آروم آروم جلو با دستای کوچکش این سر رو به سینه گذاشت 😭) 😭😭 الهی بابا که قربونت بشم قربون چشمای پرخونت بشم چراحرف نمیزنی بادخترت داره پرپر میشه بالای سرت 😭بابا بامن حرف بزن دارم میمیرم😭 باباجون خسته شدم ازاین سفر باباجون رقیه رو باخود ببر 😭😭 باباجون گوشواره هام یادت میاد تومدینه خنده هام یادت میاد 😭😭 اما دیگه حالا افسرده شدم دختری خسته وپژمرده شدم 😭بابا من وببر بابا خسته شدم 😭 بابا بخاطر من عمه زینب وتازیانه زدن... یادگارداداشم ناله نزن الهی من نباشم ناله نزن آخه صبر زینبم حدی داره میدونی خونه دوچشمام می باره بس جون بابا پاک کن اشکاتو دیگه آماده ی تازیانه باش آتیش صبرو دیگه زبونه باش عزیزم فردا توسیلی میخوری سیلی باصورت نیلی میخوری فرداروزمین صحرامیدوی پابرهنه روی خارا میدوی فرداباما سرباباتم میاد سربی پیکرباباتم میاد نکنه عمه دیگه ناله کنی گل چشماتو پراز ژاله کنی عمه زینب بخدا خونه دلم دیگه بعد بابا محزون دلم.... . @navaye_asheghaan
1_1673384756.mp3
6.97M
عمه‌زینب‌مداح حاج رضا نبوی
نوحه لالالا گل پونه گنجشک بی آب و دونه محمود کریمی لا لا لا گل پونه گنجشک بی آب و دونه بابا چشماتو میبنده با دستایی که غرق خونه هنوز چشات میسوزه دلم برات میسوزه دلم برا زخمای خشک لبات میسوزه بال و پرت پر از خونه پر از خونه پر از خونه حال منو کی میدونه کی میدونه کی میدونه لالا لالا گرما به چشات خواب آورده لالا لالا فاطمه برات آب آورده بال و پرت پر از خونه پر از خونه پر از خونه حال منو کی میدونه کی میدونه کی میدونه لالا لالا گرما به چشات خواب آورده لالا لالا فاطمه برات آب آورده لالا لالا گل بابا دستاتو آوردی بالا چی گفتی به آسمون که سرت به مویی بنده حالا زخم گلوت خونینه طره ی موت خونینه قنداقه ی تو مثل مشک عمو خونینه ثانیه ها چه دشواره چه دشواره چه دشواره بند دلم شده پاره دانلود مداحی لالالا گل پونه گنجشک بی آب و دونه محمود کریمی لالا لالا از زخم گلوت خون می باره لالا لالا مادرت هنوز بی قراره لالا لالا گرما به چشات خواب آورده لالا لالا فاطمه برات آب آورده بال و پرت پر از خونه پر از خونه پر از خونه حال منو کی میدونه کی میدونه کی میدونه لالا لالا گل لاله برگشتن دیگه محاله لالا لالا گل لاله برگشتن دیگه محاله دور گهواره نشستن اهل حرم با آه و ناله دور گهواره نشستن اهل حرم با آه و ناله غمت مثل شمشیره جون منو می گیره دیگه پاهام میلرزه بابات داره می میره داغ غمت چه سنگینه چه سنگینه چه سنگینه خون جگرم تو این سینه تو این سینه تو این سینه لالا لالا ای غنچه ی پژمرده ی من لالا لالا همسنگر تیر خورده ی من لالا لالا گرما به چشات خواب آورده لالا لالا فاطمه برات آب آورده لالا لالا گرما به چشات خواب آورده لالا لالا فاطمه برات آب آورده @navaye_asheghaan