#مجلس_یزید_ملعون
سرت را دخترت تا دید در طشت
نگاه زخمیات لرزید در طشت
به جای دختر دلتنگ بابا
لبت را خیزران بوسید در طشت
✍ #حسن_کردی
@navaye_asheghaan
#مجلس_یزید_ملعون
طشت، حیرت زدهی نغمهی قرآن من است
خیزران اشکفشان، بر لب و دندان من است
دیدهی فاطمه بر چوب تو و طشت طلا
نگه دختر من، بر لب عطشان من است
چوب اگر میزنی اینقدر مزن زخم زبان!
پای این طشتِ طلا، فاطمه مهمان من است
زینبم گر نکند پاره گریبان چه کند
نگهش بر من و بر گریهی طفلان من است
هر که قرآن به زبان داشت لبش را بوسند
چوب و جام می تو، پاسخ قرآن من است
هفده زخم که بر صورت من میبینی
شاهد زندهای از زخم فراوان من است
خیزران بر لب من میزنی و میخندی
خندهات بر من و بر دیدهی گریان من است
مجلس عیش تو گردید حسینیّهی من
بزم شادیت پر از ناله و افغان من است
اینکه «میثم» نفسش شعله به دلها زده است
هر کلامش شرری از دل سوزان من است
✍استاد #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#مجلس_یزید_ملعون؛ #حضرت_زینب_س_شام؛ #خطبه_حضرت_زینب_س_در_شام
چه مغرور است، گویا کشته شیری در شکارستان
چه میبالد به خود، انگار کاری کرده کارستان
گمان دارد که اینک لایق تقدیر و تعظیم است
به ظاهر در خیالش فاتح هفتاد اقلیم است
برای جشن خود، یک شهر را گِرد هم آورده
اسیرانی عزادار از بنی هاشم به صف کرده
شگفتا جایگاهی را که تاریک است و تابندهست
کنار دست خود خورشید را در طشتی افکندهست
به لب میخوانَد اشعاری، نمیدانم چه میگوید
کمی مست است انگاری، نمیدانم چه میگوید
چه آشوبیست در خاک و چه غوغاییست در افلاک
ولی اینجا همه لالاند امان از لقمهی ناپاک
صدایی ناگهان لرزاند کاخ ادعایش را
ورق را بازگرداند و به هم زد نقشههایش را
صدا بغضی فروخوردهست و آهی کهنه در سینه
مدینه بس نبود...، این بار، شهر شام و صد کینه
جلالش جلوهی پاکی و زخمش زخم هتاکیست
صدایی آسمانی دارد اما چادرش خاکیست
ز آه سردش آتش شعلهور شد در همه عالم
برایش گریه میکردند حتی نیزهداران هم
اسیری پای در زنجیر بود و بند بر گردن
چنان پیغمبری در کسوت روشنگری کردن
نماند از کاخ شاهانه، نشانی غیر ویرانه
تصور کن خلیل الله را در بین بُتخانه
به یک آن بین جمعیت شکست آوازهی نمرود
که زینب در جواب یاوهگوییهای او، فرمود:
نباید شامیان از شادی تو شادمان باشند
که همراه تو باید در جهنم جاودان باشند
روا باشد که ناموس علی در بند زنجیر است
کنیزانت ولی پشت سِتاری در امان باشند؟
سزاوار است لبهایی که میبوسید پیغمبر
به پیش چشم دختر بوسهگاه خیزران باشند؟
مزن بر طبل پیروزی که گر مردان ما رفتند
حریفانت از این پس، این زنان و کودکان باشند
عرب امروز اگر از داغ ما خاطر پریشان نیست
رسد روزی که در این غم عجمها روضهخوان باشند
خبر داری که این خون تا ابد همواره میجوشد؟
زمینش ریختی، اما زمین آن را نمینوشد
بدان این آتش عشق است و خاموشی نمیگیرد
تو خواهی مُرد و هرگز نام و یاد ما نمیمیرد
یزید از اعتبار افتاد و پایین آمد از منصب
ثمر داد انقلاب کربلا، در شام با زینب
✍ #سیدجعفر_حیدری
@navaye_asheghaan
#مجلس_یزید_ملعون
کی دیده کنار هم، جام می و قرآن را
جام می و قرآن و، چوب و لب عطشان را
ای فـاطمهی اطـهر! ای دختـر پیغمبـر!
در طشت طلا بنگر، وجه الـلَهِ سبحان را
فریاد که سوزاندند، آخر دل زینب را
افسوس که بشکستند، آن گوهر دندان را
زینب که ز صبر او، صبر آمده در حیرت
یک باره در آن مجلس، زد چاک، گریبان را
چوب و لب و دندان بود، زینب که پریشان بود
میکرد پریشانتر، گیسوی پریشان را
یارب جگرم شد خون، دیدم که یزیدِ دون
با چوب زند بوسه، لعل لب مهمان را
قلب نبی آزردند، در مجلسِ مِیْ بردند
هم آیهی تطهیر و، هم سورهی فرقان را
فریاد از آن چوب و، افسوس بر آن دندان
کز سوره جدا کردند، یک آیهی قرآن را
فریاد که از این غم، خون شد جگر عالم
آتش زدی ای «میثم»، این عالم امکان را
✍استاد #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مدح؛ #حضرت_زینب_س_شام؛ #خطبه_حضرت_زینب_س_در_شام؛ #مجلس_یزید_ملعون
دختر شیر خدا در شام محشر کرده است
گوییا حیدر دوباره فتح خیبر کرده است
اوکه منبر رفته جدش بر جهازِ ناقهها
ناقهای را بیجهاز اینبار منبر کرده است
چون خدابین است چشمش، غیر زیبایی ندید
گرچه چشمش با سری نیزهنشین سر کرده است
بر فراز نیزهها رأس حسین بن علی
محض همراهی زینب، ترک پیکر کرده است
آستین یا چادر پاره، به هر صورت که هست
عصمت الله است و قطعاً فکر معجر کرده است
مرتضای نطقهایش کفر را بیچاره کرد
مکرِ کافر را بِإِذنِ الله، ابتر کرده است
**
بین خطبه مکث کرده ناگهان، گویا یزید
چوب را نزدیک لبهای برادر کرده است
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مدح
مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد
حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد
نیست شایستهی هر کس که بَرَد نامش را
نام او در خور لبهای مؤدب باشد
هرکسی مذهب و آئینی و دینی دارد
زینبی هرکه شود، صاحب مذهب باشد
تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند
شام گیرم که پر از خیبر و مرحب باشد
قُرب، همسویی عشق است و جنون در مقصود
هرکه با اوست از افراد مقرب باشد
او نشان داد که عزت ز مذلت دور است
به اسیری برود، باز مُحجب باشد...
✍ #محسن_ناصحی
@navaye_asheghaan
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مجلس_یزید_ملعون
یک روز، جگر برابرم آوردی
یک روز، سرِ برادرم آوردی
ای کاش تو هم فرو بپاشی از هم
ای تشت! ببین چه بر سرم آوردی
✍ #عارفه_دهقانی
@navaye_asheghaan
995.6K
#زمینه
#حضرت_رقیه_س_شهادت
بند 1⃣
چشایِ تارم بابایی، غرق اشک و آهه
موهام سفیده، عوضش، گونههام سیاهه
سه سالمم نیست نیگا کن، قد من خمیده
تو لطمه خوردی، عوضش، رنگ من پریده
این چند روزه نبودی
اتفاقای بد افتاد
دستمو دادم به تقدیر
روی صورتم رد افتاد
پاشو/ مویِ سرمو ببین
پاشو/ بال و پرمو ببین
پاشو فدات شم
باشه/ هرچی تو بگی همون
باشه/ ولی نرو و بمون
پاشو فدات شم
بند 2⃣
نیازی نیست یـکی یکی، درداتو بدونم
همینکه با سر اومدی، رازتو میخونم
کسی اصن ایـنجا یکم، فکر بچهها نیست
آب از سرِ من که گذشت، عمه روبرا نیست
این چند روزه نبودی
عمهجون تو زحمت افتاد
دفتر سفیدی بود که
رویِ برگههاش خط افتاد
عمه/ سینه سپرِ همهس
عمه/ یادگار فاطمهس
عالَم فداش شه
عمه/ سپاه یه نفره
عمه/ واسه همه مادره
عالَم فداش شه
بند 3⃣
چشام سیاهی میره تا، مـیخوام از جا پاشم
شاید یه دردِ لاعلاجی گرفته باشم
موهای سوختهم بابایی، دیـگه تا کمر نیست
میخوام دوباره بپرم، اما بال و پر نیست
این چند روزه نبودی
حال و روزمو بدونی
وقتی اومدی که باید
فاتحه برام بخونی
پاشو/ دیگه تمومه سفر
دیگه/ همه غمامو بخر
دردت به جونم
خستهم/ بی تو جایی نمیرم
کاشکی/ کنار تو بمیرم
دردت به جونم
#ابوالفضل_جدیان_شربیانی
@navaye_asheghaan
4_5947443490550973707.mp3
1.81M
#اربعین
تا میبینم یه زائری راهی کربلا میشه
با زیارت نرفته ها دل همنوا میشه
اگر رفتی زیر قبه ی حسین یادم کن
اگررفتی توی بین الحرمین یادم کن
میون سینه زنی وشوروشین یادم کن
یادم کن تو دلمه غم اربابم
یادم کن کنار حرم اربابم
التماس دعا زائر کربلا .....
بیخیال دنیام فقط غصه ی من شده همین
نمیشه انگار امسالم کربلا باشم اربعین
رسیدی به موکب امام رضا یادم کن
شب جمعه رسیدی به قتلگاه یادم کن
تل زینبیه وپایین پا یادم کن
باز روی لبمه قسم اربابم
یادم کن کنار حرم اربابم
التماس دعا زائر کربلا
@navaye_asheghaan
02.mp3
10.28M
مداحی #استودیویی ٫٫حَلَبیکُم٫٫
#اربعین
گروه نجوا
تنظیم کننده :جواد مکرمی
کربلایی اکبر راشد
کربلایی محسن نیک ضمیر
کربلایی سجادپاشایی
4. ماه نیمه شب.mp3
7.94M
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#کربلایی_حسین_طاهری
پنهونه ماه نیمه شب من
توو تاریکی این شب ابری
نوکر می خونه موقع مرگش
ارباب اَبْکی لِظُلمَتِ قبری
لَحدو میزارن
پیرهنی رو که باهاش
سینه زد و میزارن
لَحدو میزارن
رو کفن پرچمِ
زینب مدد و میزارن
کفنو می بندن
با یه خورده پنبه
راهِ دهن و می بندن
کفنو می بندن
به سرش سربندِ
یا حسن و می بندن
( حسین ، حسین ...) تکرار
« تکراربند اول »
دنیا کوچیکه
واسه منی که
با آقایی مثل تو رفیقم
آرزومه وقتی که می میرم
پیشم باشی برا ، یه دقیقم
اِسْمَعْ اِفْهَمْ میگن
براش از شبایِ
روضه ی مُحرم میگن
اِسْمَعْ اِفْهَمْ میگن
از تنی که روی خاکا
شده درهم میگن
روضه خون ، میخونه
همه میرن و فقط
امام رضا می مونه
روضه خون ، میخونه
توی قبرم
واسه لبهای حسین گریونه
( حسین ، حسین ...) تکرار
#اوج
قلبم میگه
این عین یقینه
این عُقده نمی مونه توو سینه
پرچم یا حسن رو می بینیم
از بینُ الحرمین مدینه
فکرشم شیرینه
حرم امام حسین
توو قاب یک آئینه
چشمای من داره
حرم شلوغِ آقام حسن و
می بینه
حرمو می سازیم
ضریحو گُنبدو
بابُ الکرمو می سازیم
حرمو می سازیم
زیر ایوون ابالفضل
علَمو می سازیم
( حسن ، حسن ...) تکرار
1. یه دختر سه ساله.mp3
2M
#نوحه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
مداح محترم جناب آقای
#محمد_حسین_حدادیان
1392
یه دختر سه ساله
کُنج خرابه ی شام
همش بوونه میگیره
میگه بابامُ میخوام
یه دختری با باباش
به من میکرد اشاره
می گفت : ببین یتیمِ ،
دیگه بابا نداره
(رقیه ، رقیه
رقیه رقیه رقیه ) تکرار
اون دل شب ،عمو جون
توی صحرا یه گرگ بود
هیچّی برات نمیگم
دست عَدو بزرگ بود
یه دختر سه ساله
دیگه کتک نداره
نزن نامرد یتیمِ
اون که فدک نداره
(رقیه ، رقیه
رقیه رقیه رقیه ) تکرار
#نوحه_شب_سوم_محرم
#نوجوانان
1. کتک نداره.mp3
4.35M
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#حاج_سعید_حدادیان
سه ساله دختر
كه كتك نداره
اونكه قباله فدك نداره
#محمد_حسین_حدادیان
#زمزمه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
سرم رفته از بس
سرم داد کشیدند
همه تازیونه به دست میرسیدند
#بابایی
یه امشب
میخوام تا خودِ صبح
کنارم بمونی ...
برام روضه ی مادرت رو بخونی
رقیه ، دیدم مادرم رو
که پشت در افتاد
دیدم مادرم ، پشت در
با سر افتاد
#زمزمه_امام_حسین
#علیه_السلام
پنهونه ماه نیمه شب من
توو تاریکی این شب ابری
نوکر می خونه موقع مرگش
ارباب اَبْکی لِظُلمَتِ قبری
لَحدو میزارن
پیرهنی رو که باهاش
سینه زد و میزارن
لَحدو میزارن
رو کفن پرچمِ
زینب مدد و میزارن
کفنو می بندن
با یه خورده پنبه
راهِ دهن و می بندن
کفنو می بندن
به سرش سربندِ
جانم حسن و می بندن
اِسْمَعْ اِفْهَمْ میگن
براش از شبایِ
روضه مُحرم میگن
اِسْمَعْ اِفْهَمْ میگن
از تنی که روی خاکا
شده درهم میگن
روضه خون ، میخونه
همه میرن و فقط
امام رضا می مونه
روضه خون ، میخونه
توی قبرم
واسه لبهای حسین گریونه
#تک_بیت
یابنَ شبیب ،جد مرا
بی هوا زدند
یابنَ شبیب ، جد مرا
با عصا زدند ...
#شاعر_علی_سپهری
صورتم رو ، به کربلا میکنم
از تهِ دل ، تو رو صدا میکنم
نمازم رو ، به گُنبد و حرمِ
پیکرِ بی سر ، اقتدا میکنم
🏴سبک نوحه زمینه ایام شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
#نوحه_حضرت_رقیه_س
#زمینه_حضرت_رقیه_س
#بیاعمه_پیشم
🏴بند اول
بیا عمه پیشم
که برگشته بابام
چرا عمه آخه
توی طشته بابام
چرا عمه حالِش
دگرگونه بابام
چرا عمه لبهاش
پُر خونه بابام
کجا بوده بابام
که پیکر نداره
جای سالمم روی
این سر نداره
کجا بوده بابام
که خسته رسیده
بگو کی رگای
گلوشو بریده
هلال روی نی
خوش اومدی بابا
رو دامنم بشین
خسته شدی بابا
یا ابتا حسین
🏴بند دوم
چیه جرم منکه
خرابه نشینم
باچشمای کم سو
چجوری ببینم
به من میگن اینا
یتیمم بابایی
شدم خسته از این
زمونه کجایی
نبودی ببینی
چقد زجر کشیدم
به پشت سر تو
رو خارا دویدم
نبودی ببینی
توی معبرا من
گیر افتاده بودم
سرم داد کشیدن
زدن با کعب نی
بابایی به سرم
نگاهه اونا بود
همش به معجرم
یا ابتا حسین
🏴بند سوم
نمونده بابایی
برام دیگه جونی
که از تازیانه
دارم من نشونی
دیگه دختر تو
نداره توونی
مثه مادر تو
شدم قد کمونی
هنوز یادمه که
میگفتی عزیزی
برام معنی کن که
چی میشه؟کنیزی
بابا من کجا و
تو شام،این خرابه
مگه جای من توو
اون بزم شرابه
منو ببر بابا
میترسم از اینا
بیشتر از این نذار
زجر بکشم بابا
یا ابتا حسین
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
@navaye_asheghaan
4_5855215402946136693.mp3
3.18M
شده عنان گیر دلم
روضه
امام سجاد علیهالسلام
اسارت
دروازه ساعات
مهدی سماواتی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_شور
#اسارت_شور
#شام
ای وای غریبم من
ای دنیا به سر بکوب ای وای ای وای ای وای
ما رو از صبح تا غروب ای وای
میزدن با سنگ و چوب ای وای
نموند جای سالم بر این پیکر ما
شکسته سر ما شکسته پر ما
ای وای غریبم من
سرگردون و بی پناه ای وای
روز مون شده سیاه ای وای
این شامه یا قتلگاه ای وای
تا حالا نبودم چنین زار و تنها
کسی نیست کنه رحم به اولاد زهرا
وای غریبم من
درد از بی کسی ماست ای وای
این شامی چه بی حیاست ای وای
علمدار ما کجاست ای وای
علمدار ببین حرمت رو شکستند
مثه مادرم راه من هم رو بستند
ای وای غریبم من
از درد و غصه پرم ای وای
آتیش ریخت رو چادرم ای وای
تازیانه میخورم ای وای
منی که قدو قامتم رو ندیدن
حالا دور من شامیا صف کشیدن
ای وای غریبم من
#میثم_مومنی_نژاد
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_حسین_شور
یه عمری هر جا روضه خونی شد / گریه کردم 3
اسم تو بردن آقا خود به خود / گریه کردم 3
گفتم سایه ت کم نشه از سرم / گریه کردم 3
گفتم آقا کی می بریم حرم / گریه کردم 3
عادت فطریمه که میخورم آب
اشک می ریزم سلام میدم به ارباب
داغ حسین دلا رو کرده بی تاب / حسین جان
ان کنت باکیاً لشیء / فابک علی الحسین
گفتن که کشتنت دور از وطن / گریه کردم 3
غریب گیر آوردنت و زدن / گریه کردم 3
گفتن رسیدو رو سینه ت نشست / گریه کردم 3
گفتن با نیزه دندونات شکست / گریه کردم 3
یکی نگفت که این امام دینه
از اون بلندی خواهرش می بینه
اجر ذوی القربی که گفتن اینه / حسین جان
ان کنت باکیاً لشیء / فابک علی الحسین
فلک به خیمه رنگ نیلی زد / گریه کردم 3
خولی به خواهر تو سیلی زد / گریه کردم 3
رفت دور زینبت طناب / گریه کردم 3
آیه ی تطهیر ، مجلس شراب / گریه کردم 3
به قلب خواهر تو بی امان زد
اون که به لب های تو خیزران زد
اشک یتیم تو شرر به جان زد / حسین جان
ان کنت باکیاً لشیء / فابک علی الحسین
#حسین_قربانچه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_رقیه_شور
فاتح شامه رقیه خاتون
منم غلام رقیه خاتون
دارو ندارمو زدم بنام رقیه خاتون
سرم فدای رقیه خاتون
محض رضای رقیه خاتون
علی الدوامه نوکریم برای رقیه خاتون
اره جون دادن من برا تو شد لازم
وقتی دل بردی تو از قمر بنی هاشم
کاش به سمت حرمت پنج صفر بی بی
با رفیقای رقیه ای بشم عازم
دختر ارباب و
نور چشم زهرا
اسم تو میشینه
رو لب نوکرها
میشه هیات واسم
یه بهشت اعلی
یا رقیه مدد یا رقیه
عشق قدیمی. رقیه خاتون
تو زندگیمی. رقیه خاتون
دلبر و معشوق همیشگیمی رقیه خاتون
عشق بلا ازل رقیه خاتون
صاحب هر فضل رقیه خاتون
جای تو بود توو بغل ابالفضل. رقیه خاتون
منو به حال خودم رها نکن بی بی
منو لحظه ای ازت جدا نکن بی بی
حالا که تو دستته برات نوکرها
همه رو با هم ببر ؛ سوا نکن بی بی
حرمت رویای
همه سینه زن ها
چه مقامی داره
پای تو موندن ها
شب اول بی بی
نزاری مون تنها
یا رقیه مدد یا رقیه
#حسین_فتحی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_رقیه_زمینه
حق بده اینجور اگه نامرتبم/اگه پریشونم
اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت /زنده نمی مونم
چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو /بغل کنی بابا
چقد دلم میخواد دوباره بشینم /رو شونه ی سقا
می زدنش زیر دست و پا می گفت بابا بابا بابا
جونی نداشت اما بی صدا می گفت بابا بابا بابا
نمی تونم راه برم اما بابا جون /می کِشٓنم زوری
مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش /هُل میدن اینجوری
روی سر عمه ی من داد نکشین/ما هم خدا داریم
شبا توو کابوس می بینم با عمه هام /میون بازاریم
نیمه شب از خواب که می پرید می گفت بابا بابا بابا
پاشو روی زمین می کشید می گفت بابا بابا بابا
من که خودم گوشوارمو میدم بهت/چی میخوای از جونم
مگه خودت دختر نداری بی حیا /ببین چه حیرونم
هر کاری کردم خاطرات بزم می /نشد فراموشم
چجوریه هر کسی از راه می رسه /میزنه توو گوشم
با دست بسته می خورد زمین می گفت بابا بابا بابا
با چش خیس و دل حزین می گفت بابا بابا بابا
#احسان_نرگسی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈