مداحی آنلاین - وصیت شهیدان - رمضانی.mp3
5.82M
🔳 #زمینه #جدید #شهدا
🌴وصیت شهیدان روی زمین نمونه
🌴وقتش که قول بدیم ولی قول مردونه
🎙 #مجتبی_رمضانی
👌بسیار دلنشین
@navaye_asheghaan
4_5924840022564932101.mp3
5.67M
❣﷽❣
🔸 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🛑 #شور
🔸 #آقای_مقدم
🛑#پیشنهادم 👌👌
گنبدت از دور تماشائیه
این شبا کربلا چه غوغائیه
نمیدونم چه سِریه آقاجون
هرکی میاد میگه عجب جائیه
این شبا کار من فقط زاریه
کربلا جای هر کی دوس داریه
همه دارن میان زیارت ولی
منو نبُردی آخه چه کاریه
چه کاریه بندازی رومو زمین
بدون که دیوونتم آقا همین
چیز زیادی من نخواستم آقا
منم دلم میخواد بیام اربعین
حسین، امون از شبای جدایی
حسین، نذاشتی بشم کربلایی
🔸حسین، (حسین جان)3
باورکن این حرفمو آقای من
دروغکی نبوده اشکای من
خوش باشی آقا با همه زائرات
خالی نمیمونه آقا جای من
منو نخواستی خب چه اصراریه
اینم خودش یه جور گرفتاریه
تو که میبینی روزگار منو
نخواستی مارو آقا چه کاریه
چه کاریه حالمو آقا ببین
رسوا نکن منو تو بیشتر از این
میرم به مادرت میگم یا حسین
منم دلم میخواد بیام اربعین😭
حسین، بیا و بخر آبرومو😭
حسین، ببین بغض توی گلومو
🔸 حسین، (حسین جان)3
فکر زیارت تو توی سرم
یادش بخیر شلوغیای حرم
یادش بخیر پیاده تا کربلا
میمیرم امسال اگه آقا نرم😭
میدونم حرفام همه تکراریه
قاتل من دوریِ اجباریه
همه رفیقامون میرن کربلا
تنها میمونیم آخه چه کاریه
چه کاریه آقا منه کمترین
نیام تو صحن یل اُمُ البَنین
خدا خودش شاهده یا اباالفضل
منم دلم میخواد بیام اربعین
حسین، دلم گیر صحن و سراته
حسین، همه حاجتم کربلاته
🔸 حسین، (حسین جان)3
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
خوش آمدی عزیزم، بابای مهربانم
تا پیش من بیایی...، بر لب رسید جانم
ترسیدم اول کار، از این سر بریده
با این سر بریده، هستی تو میهمانم
بد سوخته سر تو، بین تنور خولی
من هم میان انظار، بد سوخت گیسوانم
همرنگ ارغوان است، رنگِ رُخ تو بابا
با این رُخ کبودم، همرنگ ارغوانم
لکنت گرفتن من، تقصیرِ دستِ زجر است
با پای ناتوانم، سربارِ کاروانم
جای نوازش تو، خولی نوازشم کرد
مثل بهار بودم، اما کنون خزانم
تفسیر " اَم حَسِبتَ..." امشب به چشم دیدم
زخمی شده لبانت، شاکی ز خیزرانم
عادت ندارم انقدر از تو جدا بمانم
من را ببر عزیزم، دیگر نمیتوانم...
✍ #علی_میرحیدری
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_اسارت؛ #حضرت_زینب_س_کوفه
غبار کوی تو را توتیای دیده کنم
شِکَر کلام تو را نقش صد قصیده کنم
اگرچه بر جگرِ دیده، داغِ دیدن توست
ولی خیالِ جمالِ تو قابِ دیده کنم
دلم چو میوهی کالیست در فراق رُخت
به وصل، عاقبت این میوه را رسیده کنم
تو شهریاری و عالم گدای درگهِ تو
به آستانِ تو عمری قدم خمیده کنم
برای اینکه مرا فتنه با خودش نبرد
به دور پیلهی دل، مِهر تو تنیده کنم
منم چو شام سیاه و تویی چو صبح سپید
به ماه روی تو این تیرگی، سپیده کنم
برای اینکه به قلب تو جا کُنم خود را
قسم به چادر خاکیِ آن شهیده کنم
منم شبیه تو عمری میان خلوت خود
چو ابر، گریه برای سرِ بُریده کنم
**
منم شبیه تو دارم عزای زینب را
همیشه یادِ غمِ آن بلا کشیده کنم
چه روضهای! دَخَلَت زینبُ علیَ ابنِ زیاد
به جایِ اشک بر این روضه، خون چکیده کنم
✍ #ناصر_شهریاری
@navaye_asheghaan
.
حرم شاه کجا اینهمه اشرار کجا
ما کجا شام کجا اینهمه آزار کجا
آن که در رو به همه عالم و آدم وا کرد
میشود پشت در بسته گرفتار کجا
همه دم بال ملک فرش قدمهامان بود
پای این دستهی حوریه کجا خار کجا
دست شیطان و نقاب روی خورشید کجا
دختر فاطمه و معرض انظار کجا
طفل معصوم کجا قوم نظر شوم کجا
تنگی کوچه و جمعیت بسیار کجا
سربلند آمده بودیم و سرافکنده شدیم
دوش عباس کجا سکوی بازار کجا
داخل تشت اگر گریه کنی حق داری
دختر سَبْیِه کجا مجلس اغیار کجا
✅وحید عظیم پور - محرم۱۴۰۲
#کاروان_اسرا از #کربلا تا #شام
#مجلس_یزید
.@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
یک دلِ بی قرار سهمش شد
دوریِ از نگار سهمش شد
بی علی اکبر و عمو عباس
سیلیِ آبدار سهمش شد
روی بالِ فرشته میخوابید
یک بغل سنگوخار سهمش شد
در بیابان و نیمههای شبش
دلهره، اضطرار سهمش شد
تا که آورد اسم بابا را
مُشتها بی شمار سهمش شد
از لگدهای زجر، پهلو درد
از سنان، چشم تار سهمش شد
پای پُر آبله که جای خودش
رعشه، بی اختیار سهمش شد
در هیاهوی کوچه و بازار
صحبت طعنهدار سهمش شد
دخترِ حرمله چه میخندید!
تا از او گوشوار سهمش شد
ارثِ زهراست بر زمین خوردن
چادرِ پُر غبار سهمش شد
یک سه ساله کجا و مویِ سپید
پیریِ روزگار سهمش شد
آخرِ سر خرابه روشن شد
ماهِ نیزه سوار سهمش شد
بویِ نانِ تنور پیچید و
سوخته زلفِیار سهمش شد
✍ #علی_علی_بیگی
@navaye_asheghaan
.
حرم شاه کجا اینهمه اشرار کجا
ما کجا شام کجا اینهمه آزار کجا
آن که در رو به همه عالم و آدم وا کرد
میشود پشت در بسته گرفتار کجا
همه دم بال ملک فرش قدمهامان بود
پای این دستهی حوریه کجا خار کجا
دست شیطان و نقاب روی خورشید کجا
دختر فاطمه و معرض انظار کجا
طفل معصوم کجا قوم نظر شوم کجا
تنگی کوچه و جمعیت بسیار کجا
سربلند آمده بودیم و سرافکنده شدیم
دوش عباس کجا سکوی بازار کجا
داخل تشت اگر گریه کنی حق داری
دختر سَبْیِه کجا مجلس اغیار کجا
✅وحید عظیم پور - محرم۱۴۰۲
#کاروان_اسرا از #کربلا تا #شام
#مجلس_یزید
@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_سجاد_علیهالسلام
زبان حال امام سجاد علیهالسلام
تمام عمر یادت کردهام با هر دعا حتی
تمام عمر با هر گریه با هر ربنا حتی
پس از تو روضههای هفتگی نه لحظهای دارم
پس از تو گریهام در جمعها در انزوا حتی
تمام داغهای چارشنبه از دوشنبه بود*
تمام عمر خواندم روضهها را بی صدا حتی
میانِ آتش خیمه صدای دومی آمد
که آتش میزنم با اهل آن این خانه را حتی
نه در بازارِ قصابان نه از آهنگران شهر
که میریزد دلم با دیدن قدری عبا حتی
که میافتم کنارِ راهِ دختر بچهها بر خاک
که آتش میشوم با دیدن مُشتی طلا حتی
دو دست و گردنم درگیرِ غُل بود و سرم میسوخت
نمیشد تا که بردارم کمی از شعله را حتی....
به سی و پنج سالی که برایت سوختم سوگند
وداع تو به یادم هست دادِ عمهها حتی
نمیآمد به جز جان بر لبم وقتی که میرفتی
نمیشد تا بمانم لحظهای بر روی پا حتی
تمام عصر جان میکندم اما جان نمیدادم
نمیشد تا کشم جسمِ تو را از زیرِ پا حتی
حجاب خیمه را بالا زدم دیدم عجب وضعیست
نمیشد دید حجم نیزهها را در هوا حتی
به سختی بر عصایی تکیه دادم دیدم از خیمه...
شیوخِ شام و کوفه میزدندت با عصا حتی
چهها کردند جمعا آن جماعت در سه ساعت که
نشد جمعت کنم بابا میان بوریا حتی
*بنابر بررسی تقویمی
چهارشنبه روز عاشورا
دوشنبه روز سقیفه
(حسن لطفی)
@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه
مسیر راه شام تا دروازه ساعات
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو یک سرِ نشکسته نبود
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود
فقط از دور تو را دخترکانت دیدند
نیزهای کاش به تو اینهمه وابسته نبود
گرچه از دور ولی باز زمین میاُفتند
زخمِ حلقومِ تو ای کاش که برجسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
(حسن لطفی ۴۰۰/۰۶/۱۶)
امام صادق (ع) از زبان امام زینالعابدین (ع) نقل کردهاند که: «مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و جهاز سوار کردند. سر سیدالشهداء (ع) بر نیزهی بلندی بود و زنان بر شتران پالان دار پشت سر من بودند.
جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند ، با نیزهها در جلو ، عقب و اطراف ما بودند.
هرگاه یکی از ما گریه میکرد، بر سرش میزدند.»
@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عجلالله
#شهادت_حضرت_رقیه_سلامالله
برای شانهیِ اُفتادهام پَری بدهید
دلِ شكستهی ما را به دلبری بدهید
محبتی بكنید و مرا حرم ببرید
نشان راه به چشم كبوتری بدهید
كجاست خیمهی سبزت؟ مسافرم برگرد
برای درکِ شما كاش باوری بدهید
شنیدهایم كه شب پای روضهها هستی
برای آنکه بنالیم حنجری بدهید
چقدر مثل شما میشویم با گریه
به چشمِ ما هم از آن مهرِ مادری بدهید
برای شور گرفتن بهشت هم تنگ است
چه میشود كه به ما جایِ بهتری بدهید
نمیرود به خدا جای دور جانِ شما
اگر براتِ حرم را به نوكری بدهید
خبر رسیده خرابه شكستهای میگفت :
چه میشود كه به ما چند روسری بدهید
(حسن لطفی)
@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عجلالله
#شهادت_حضرت_رقیه_سلامالله
بازهم اشکِ مرا آهِ تو در آورده
باز این شال زِ حالِ تو خبر آورده
دست دارم به دعا کار به مژگان نرسد
ریخت این سیل و سرِ راه جگر آورده
چشمِ تو زخم شده چشم مرا باز کند
خواندهای روضهای و باز ثمر آورده
بال و پَر ریخته بودم که مرا فُطرس بُرد
بالِ اُفتادهام از لطفِ تو پَر آورده
تُربتت تربیتم کرد و بلا را بُرده
خاکِ تو همرَهِ خود چشم نظر آورده
مادرت گفت حسین و جگرت ریخت بهم
باز پیراهنی از عرش مگر آورده
کوه هم موقع این روضه زمین میاُفتد
داغِ سنگینِ شما دردِ کمر آورده
عمهی کوچکت از خواب پرید و نالید
از سفر کردهی من نیزه خبر آورده
خیزران کارِ تماشایِ مرا مُشکل کرد
وای در پیشِ لبت تَرکهی تَر آورده
(حسن لطفی)
@navaye_asheghaan