eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نیست یارای زبان تا که کند مدح تو را ای که آرامش هر روز و شب مولایی ای که مستغرق فی الله تو را خوانده حسین مدح تو بس که تو بانو نوه ی زهرایی ای سراپای تو یاد آور زهرای بتول اثر نطق تو بر کون و مکان غالب بود همچو زینب ز لبت نطق علی می ریزد نطق تو تیغ علی بن ابیطالب بود آنچه زینب همه دم کرد تماشا دیدی همره زینب خود کوچه به کوچه رفتی بر روی ناقه ی عریان به کنار اسرا تا دل شام بلا تا دل کوفه رفتی لیک ای راحت جان و تن ارباب حسین بفدای دل پر غصه و احساسی تو روضه هایت همه از علقمه دارد صحبت عالمی دیده دل و دیده ی عباسی تو از در خیمه ی طفلان حرم تا به فرات رفت آن ماه ولی تا به حرم بازنگشت آری آری که علمدار حرم رفت که رفت از بر علقمه سقا به حرم باز نگشت ⏹
. بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ما فراموش کرده ایم آقا کار دنیا بدون تو لنگ است بی حضور تو تا صف محشر جلوی پای این جهان سنگ است ما فراموش کرده ایم آقا با تو دنیا بهار می گردد با تو بر روی موج خوشبختی همه دنیا سوار می گردد ما فراموش کرده ایم آقا که تویی رهنمای این مردم بی تو در فتنه های رنگارنگ می شود اعتقاد و ایمان ، گم ما فراموش کرده ایم آقا کعبه یعنی امام یعنی تو آیه آیه تمام قرآن را شرح و تفسیر و روح و معنی تو ما فراموش کرده ایم آقا دردها از تو نسخه می گیرد بی تو ای صاحب زمانه ی ما روح و جان زمانه می میرد ما فراموش کرده ایم آقا با تو پا تا به سر همه دردیم بی تو در کوچه های گمراهی با تو ختم بخیر می گردیم ما فراموش کرده ایم آقا تو بهار علی و زهرایی رگ رگت خون مرتضا دارد تو سحرگاه شام دلهایی ما فراموش کرده ایم آقا کن حلال این همه فراموشی آخرین ماه فاطمه برگرد کن پر از نور ، قلب خاموشی ما فراموش کرده ایم اما تو فراموشمان نخواهی کرد می کشد انتظارت این عالم ای سفر کرده از سفر برگرد شعرِ بی روضه شعرِ بی نمک است یا اباصالح ای بهار حسین می رسد آن زمان که می خوانی روضه ای بر سر مزار حسین بی گمان در کنار شش گوشه از تن و آفتاب می خوانی با دوچشم ترت برای همه روضه های رباب می خوانی پرده ی خیمه را کناری زد دید قرص قمر به دست حسین ناگهان دید دست و پا می زد روی دست حسین هست حسین کاش دیگر نبیند این مادر روی غرق به خون اصغر را یا نبیند به روی سرنیزه غنچه ی ناشکفته پرپر را .
رمضان آمده ای عبد گنهکار بیا نیست جز حضرت او حضرت غفار بیا در بزن تا که به رویت بگشایند دری سوی خوان کرم حضرت ستار بیا منتظر مانده خدا تا که بیایی به برش آشتی کن به سوی حضرت دادار بیا میخرد ناز گنهکار ، خداوند غفور همتی کن به کلافی سر بازار بیا بار عام است و در رحمت ایزد باز است گر گنهکاری و گر زار و گرفتار بیا دست خالی نرو بر درگه رحمان رحیم دم به دم با دم یا حیدر کرار بیا دست خود حلقه بزن بر در زهرا و علی سوی حق با مدد از دلبر و دلدار بیا باز کن روزه ی خود با نمک نام حسین یاد خشکی لبش لحظه ی افطار بیا با لب تشنه و با دیده ی آلوده به اشک یاد مشک و علم و دست علمدار بیا @emame3vom .
. ▶️ بار گناه آورده ام ، روی سیاه آورده ام ای تو پناه عالمین ، بر تو پناه آورده ام بر درگهت ای مهربان‌ ، قلبی پر آه آورده ام جانی پشیمان از گناه ، بر تو اله آورده ام اغفرلنا یا ذالعلی ، یا جابرالعظم الکسیر جان شهید بی کفن ، دستان من را هم بگیر من دیده گریان آمدم ، زار و پریشان آمدم زخمی ز تیر معصیت ، افتان و خیزان آمدم آلوده ام آلوده ام ، اما پشیمان آمدم تا کوله بارم پر شود ، سوی کریمان آمدم یا ساتر و یا ذوالمنن یا غافر الذنب الکثیر جان شهید بی کفن، دستان من را هم بگیر کردی عطا دیدی خطا ، کردی وفا دیدی جفا تو غافری من مذنبم ، تو ساتری من بی حیا ای تو به جان من طبیب ، درد از من و از تو دوا یارب نگاهی کن که من ، از بند تن گردم رها ای تو اله العالمین ، ای مهربانم یا مجیر جان شهید بی کفن دستان من را هم بگیر بشکسته گر بال و پرم ، عمری گدای این درم یا رب ز درگاهت مران ، دل بیقرار حیدرم در ماه میهمانی تو ، مست از شراب کوثرم دل بیقرار روضه ی ، لب تشنه شاه بی سرم هستم چو مرغی در قفس ، بر لطف تو یا رب اسیر جان شهید بی کفن ، دستان من را هم بگیر ای جان جانانم حسین ، ای روح و ریحانم حسین ای جان شیرین علی ، ای بهتر از جانم حسین باب نجات عالمی ، ای دین و ایمانم حسین بر این دل بیمار من ، هم درد و درمانم حسین باشد همیشه هر زمان ، ارباب ما نعم الامیر جان شهید بی کفن ، دستان من را هم بگیر جسمش ته گودال رفت ، با ضربه ها از حال رفت در زیر سم مرکبان ، زخمی ترین پامال رفت آوای زهرا تا سما ، از گوشه ی گودال رفت در آن هیاهو معجر و ، انگشتر و خلخال رفت یا نور مطلق فی الظلم ، یا رازق الطفل الصغیر جان شهید بی کفن ، دستان من را هم بگیر 👇
. بیت الغزل هر غزل ناب رقیه ست خورشید علی اصغر و مهتاب رقیه ست نزدیک ترین راه به الله حسین است نزدیک ترین راه به ارباب رقیه ست ..........................‌..‌.‌‌‌‌‌............... ای دوش سقا جایگاهت یا رقیه هستم دخیل یک نگاهت یا رقیه ما را ببر ای نو گل ارباب عالم روز قیامت در پناهت یا رقیه ...................................... از دوست جدا مانده فقط می فهمد... در غصه رها مانده فقط می فهمد... آن شب به دل رقیه جانت،چه گذشت؟ از قافله جا مانده فقط می فهمد... ................................. قدقامتِ الصلوة!... مکبّر رقیه بود در شام و در عراق مؤثّر رقیه بود بر روی نیزه قاریِ قرآن اگر حسین در کاروانِ عشق مفسّر رقیه بود .
. بسم‌ الله الرحمن الرحیم محمد (ص) گفتم و دیدم که دل حساس می گردد ز عطر نام او غرق شمیم یاس می گردد بخوان ای دل محمد (ص)را ستایش کن محمد (ص)  را محمد (ص) خار چشم دشمن خناس می گردد ندیده چشم خلقت چون محمد (ص) آبروداری کسی که خاک کویش آبروی ناس می گردد بزن دل را به دریای محمد (ص) ، چون که تا محشر خدا داند چه دُرها روزی غواص می گردد محمد (ص) یا محمد (ص) کن نفس را تازه از نامش که از نام محمد (ص) جلوه گر الماس می گردد ندارد تازگی رسم اهانت بر محمد (ص) هان کجا خورشید خاموش از دم نسناس می گردد درخت دین گرفته از محمد (ص) برگ و بارش را کجا زخمی دگر از ضربه های داس می گردد نمی دانست دشمن که محمد (ص) جامی از عطر است که گر بشکست ، عطرش بیشتر احساس می گردد محمد (ص) حاکم قلب است پس جای تعجب نیست که او مغضوب این قوم خدانشناس می گردد .
. بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بخوان ، تکرار کن با خود بخوان آن اسم زیبا را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان از نام او یس و قدر و نور و طه را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان تا پرکنی از نور نامش عرش اعلی را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان تا ماه رویش بشکند دیوار شبها را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان احمد ، بخوانش مصطفی ، محبوب دلها را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان با خواندنش بنگر تو مجنونی لیلا را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان تا بنگری در او مسیحای مسیحا را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان تا حس کنی از عمق دل شادی زهرا را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان ، بشناسد آن شیطان صفت ، آقای دنیا را محمد را محمد را محمد را محمد را بخوان تا همچو یوسف بنگری مکر یهودا را محمد را محمد را محمد را محمد را خدایا عاشقم ، دیروز را ، امروز را ، تا صبح فردا را محمد را محمد را محمد را محمد را محمد گفتم و از سمت ایوان نجف آمد ندا ما را محمد را محمد را محمد را محمد را @emame3vom ⏹.
. عرش را مهمان رسیده از دل این جاده ها جز شهادت نیست پایانِ ره آزاده ها حاج قاسم ها در این میدان هنوزم حاضرند می رسد آوایشان از نای فخری زاده ها شاعر: تقدیم به قهرمان ملی .
. به انتظار نشستم به اشک چشم ، به راهت عنایتی بنما بر گدای چشم به راهت چنان شبی که اسیر سیاهی ست دمادم مرا اسیر خودت کن شبی به زلف سیاهت تو را ندیدم و نادیده دل شدست اسیرت بود مرا که نمایم نظر به صورت ماهت ؟ تویی که یوسف زهرانشان هر دو جهانی خوشا هر آنکه بیفتد به نام عشق به چاهت خوشا هرآنکه نشسته ست زیر سایه لطفت خوشا هر آنکه پناهنده می شود به پناهت گناهکارم اگر چه ولی به کار می آیم بیا قبول خودت کن مرا میان سپاهت رسید روضه ی مادر ، اگر رسیده ای امشب بیا بیا و بسوزان مرا به شعله ی آهت بخوان تو روضه بخوان از شرار غربت حیدر بخوان تو از غم ناگفته ی کبودی مادر .
☘☘☘☘ 🌸🍃مناجات امام زمان(عج) بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت هزار جان گرامی فدای هر قدمت امام کعبه تویی تو تویی مطاف حرم که محترم حرم از رد پای محترمت «فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی» بگیر دست گدا را دوباره از کرمت نفس بده که نفس پای پرچمت بزنم مگیر از سر این دل تو سایه ی علمت بیا و زنده کن این مرده را دمی به دمی تو ای مسیح مسیحا دمی بدم ز دمت به ذره گر نظر لطف تو رسد یکدم به آسمان رود از حسن لطف دم به دمت غریب مانده ای ای آشنای خیمه نشین میان عالم و آدم ، فدای داغ غمت و شعر درد دل تو هزار دیوان است کجاست شاعر شعرت کجاست محتشمت ؟ چه روزها و چه شبها که روضه می خوانی به اشک چشم که مادر فدای قد خمت فدای غربت و مظلومی تو یا اُمّاه فدای تربت خاکی و مخفی حرمت چه می شود که ببینم دمی که امضا شد برات کرببلایم به گوشه ی قلمت ╰─═ঊঈ🌸⚜💠⚜🌸ঊঈ═─
ای که رویِ گلِ تو رونق باغ است، بیا بر دل ما غم هجران تو، داغ است، بیا بس که تیرِ غمِ تو آمد و بر سینه نشست گوییا دل حرم شاه چراغ است، بیا
؛ غبار کوی تو را توتیای دیده کنم شِکَر کلام تو را نقش صد قصیده کنم اگرچه بر جگرِ دیده، داغِ دیدن توست ولی خیالِ جمالِ تو قابِ دیده کنم دلم چو میوه‌ی کالی‌ست در فراق رُخت به وصل، عاقبت این میوه را رسیده کنم تو شهریاری و عالم گدای درگهِ تو به آستانِ تو عمری قدم خمیده کنم برای اینکه مرا فتنه با خودش نبرد به دور پیله‌ی دل، مِهر تو تنیده کنم منم چو شام سیاه و تویی چو صبح سپید به ماه روی تو این تیرگی، سپیده کنم برای اینکه به قلب تو جا کُنم خود را قسم به چادر خاکیِ آن شهیده کنم منم شبیه تو عمری میان خلوت خود چو ابر، گریه برای سرِ بُریده کنم ** منم شبیه تو دارم عزای زینب را همیشه یادِ غمِ آن بلا کشیده کنم چه روضه‌ای! دَخَلَت زینبُ علیَ ابنِ زیاد به جایِ اشک بر این روضه، خون چکیده کنم ✍ @navaye_asheghaan