حضرت سلطان رضا
حضرت سلطان عنایت می کند
اهل عالم را کرامت می کند
مهربان باشد رضا شاه کرم
او سه جا ما را زیارت می کند
گر گنهکاری ترا گویم بدان
روز محشر او شِفاعت می کند
هرکسی دست توسل زد بر او
دست او گیرد حمایت می کند
هر غمی داری بیا در شهر طوس
از غم و غصه رهایت می کند
پنجره فولاد او دارالشِفاست
معجزه بر این جماعت می کند
پیش او نام جوادش را ببر
بی درنگ مولا عنایت می کند
او بود آرام قلب (بیقرار)
هر کجا باشی دعایت می کند
بیقرار اصفهانی
@navaye_asheghaan
السلام علیک یا رسول الله صلی الله علیه و آله
چگونه نوحه کنیم این عزای سنگین را
شهید گشت و نفهمید امتش این را
شهید گشت کسی که به دست عاطفه اش
پناه داد فقیر و یتیم و مسکین را
شهید گشت امامی که فیض رحمت او
گرفته تا به ابد خلقت نخستین را
چگونه پیرو قرآن شوند قومی که
دهند نسبت هذیان کلام یاسین را
مدینه شرم نکردی به پیش دختر او
که رو به قبله کنی خاتم النبیین را
عجب که داغ تسلا شود به داغ دگر
کشد به خنده ی مرگ آن نگاه غمگین را
از این سو آتش دل ، آن سو آتش خانه
بگو که صبر نماید علی کدامین را
علی که غسل تن سید البشر با اوست
به دوش خویش کشیده است داغ تدفین را
به روی سینه ی او گوشوار عرش افتاد
بغل گرفت گل سرخ ، برگ نسرین را
به گریه گفت حسینم کجا یزید کجا
به گریه دید مگر آن غروب خونین را
همان غروب که شمر آمد و سنان میرفت
که پایمال کنند آن سلاله ی دین را
همان غروب که قرآن ورق ورق میشد
همان غروب که آتش زدند آیین را
که دیده قاری قرآن میان بزم شراب
به گریه دید سر و چوب و طشت زرین را
#شهادت_حضرت_رسول_الله_ص
@navaye_asheghaan
امشب هواي غربت رخنه به سينه کرده
آخر ماه صفر ياد مدينه کرده
تو آسمون قلبم خدا خودش نوشته
يه لحظه با تو بودن بالاتر از بهشته
تو در رکاب حيدر دلير و بي نظيري
براي تو همين بس تو بر حسين اميري
کرامت الهي مي باره از نگاهت
آسمونو سوزونده آتيش سوز و آهت
دلت مي خواست هميشه به همراه برادر
باشي به وقت پيري عصاي دست مادر
اما يه روز تو کوچه ديدي قدش خميده
روي زمين فتاده رنگ از رخش پريده
ديدي عزيز طاها روي زمين نشسته
اي واي ز ضرب سيلي گوشواره هاش شکسته
وقتي که ياس حيدر مثل بنفشه ها شد
براي تو مدينه يه پارچه کربلا شد
شجر طور مادر وارث نور مادر
تو ماجراي کوچه سنگ صبور مادر
#زمزمه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد
چشمان غصّهدار فلک پُر ستاره شد
ناموس کبریا وسط کوچههای تنگ
محصور یک شقیصفتِ بدقواره شد
تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست
داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت کاره شد
گفتند: گفت زود سند را بده به من
گفتند: بعد از آن که ستم بی شماره شد_
با پنجه وسعت فدکش را وجب گرفت
سیلی برای غصب فدک راه چاره شد
پا زد که بارِ شیشهی او را بیفکند
اوّل نشد؛ ولی چو لگد زد دوباره، شد!
چادر به پای مادر سادات، گیر کرد
افتاد روی خاک و دلش پُر شراره شد
گفتند: یک طرف زده سیلی؛ ولی حسن
پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد
✍ #حسین_قربانچه
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
باید امشب بلند گریه کنیم
مثلِ زینب بلند گریه کنیم
که مرتب بلند گریه کنیم
سوخت از تب... بلند گریه کنیم
گریه کن گریه گرچه تسکین است
غمِ غربت عجیب سنگین است
بر غریبی کریم ، گریه کنید
پایِ دردی عظیم گریه کنید
یادِ حالی وخیم گریه کنید
بشنوید از قدیم گریه کنید
چشمها را پُر آبتر بکنید
حالِ ما را خرابتر بکنید
زهر نوشید فاطمه نالید
سبز پوشید فاطمه نالید
هرچه کوشید فاطمه نالید
خون که جوشید فاطمه نالید
روی دامان مادرش اُفتاد
روی دست برادرش اُفتاد
بی وفایی نوایِ او را بُرد
چنگی آمد عبایِ او را بُرد
نیزهای رانِ پای او را بُرد
هق هقِ بی صدایِ او را بُرد
دست بر قلبِ مضطرش نزنید
پیشِ ما حرف همسرش نزنید
ظرف یکسو آب هم یکسو
طشت و قلبی کباب هم یکسو
زینب و اضطراب هم یکسو
جعده یکسو رباب هم یکسو
پیشِ قاسم مقابل پسرش
میچکد از محاسنش جگرش
بعد مادر مغیره را میدید
هِی مُکرر مغیره را میدید
رویِ منبر مغیره را میدید
پیش آن در مغیره را میدید
او که این روزها کنارش بود
زدنِ خانم افتخارش بود
* * *
یادش اُفتاد رویِ پا برخواست
از دهانش که ناسزا برخواست
دستِ نامرد بی هوا برخواست
آنچنان خورد که صدا برخواست
روضهام گیرِ سنگِ دیوار است
همه تقصیرِ سنگ دیوار است
پسر ارشدش زمین اُفتاد
با تمامِ قَدَش زمین اُفتاد
بعدِ ضربِ بدش زمین اُفتاد
چقدر بد زدش زمین اُفتاد
خواست تا پا شود دوباره ، نشد
بعد از آن حرف گوشواره نشد
تاب دیگر قلم ندارد حیف
وای آقا حرم ندارد حیف
نه حرم سنگ هم ندارد حیف
خادمی محترم ندارد حریف
همگی زیرِ دِینِ آقاییم
روضه خوانِ حسین آقاییم
از خودش کاست از حسینش گفت
او خودش خواست از حسینش گفت
تا که برخواست از حسینش گفت
یاد لبهاست از حسین گفت
گفت رویِ لبت ترک بخورد
بعد تو خواهرم کتک بخورد
(حسن لطفی)
#یاشبیر
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_پیامبر_صلیاللهعلیه
از زبان حضرت فاطمه سلامالله
برخیز از بستر بیا پیغمبری کن
برخیز و زهرا را بجایت بستری کن
برخیز از بستر که غم با ما نماند
برخیز باباجان علی تنها نماند
در بسترت اُفتادهای فریاد کردم
بابا مخواه امروز دشمن شاد گردم
آهی کشیدم پیشِ تو جبریل اُفتاد
نالیدم از حال تو میکائیل اُفتاد
دستم به رویت خورد خیلی داغ بودی
خیلی برای محسنم مشتقاق بودی
کمتر تقلا کن نیافتم در کنارت
این چشم را وا کن نیافتم در کنارت
جان حُسینت باز هم مهمان ما باش
پیشِ علی در شهر سنگربان ما باش
کمتر بخوان روضه حسینِ بی کفن را
نگذاشتی بردارم از سینه حسن را
ما گِرد تو گریان و دلشادند جمعی
جمعی دو رو و در پِیِ بادند جمعی
جمعی منافق رأیِ مردم جمع کردند
در خانه هیزم روی هیزم جمع کردند
بابا وصیت کن به منزلهای این شهر
بعد تو ای وای از ارازلهای این شهر
بابا وصیت کن سفارش کن برایم
از کوچههای تنگ خواهش کن برایم
خیلی سفارش کُن به در بر چوب ، مسمار
بابا سفارش کن مرا بر سنگِ دیوار
تا مادری در پیش طفلانش نیافتد
آتش به جانِ بیتالاحزانش نیافتد
در را سفارش کن به رویم در نکوبند
مسمار را بر بارِ نیلوفر نکوبند
از خانه تا مسجد نگردانند ما را
بابا وصیت کن نسوزانند ما را
(حسن لطفی ۴۰۲/۰۶/۲۲)
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
آنان که شعله بر دل غمپرورت زدند
روزی شراره بر جگر مادرت زدند
دیروز بر غریبی پدرت خنده کردهاند
شبباوران که خیمه به دور و برت زدند
این دشمنان دوستنمای هزار رنگ
زخمی به روی زخم دل مضطرت زدند
صلحت زمینهساز قیام حسین بود
تهمت به علم و دانش بار آورت زدند
سردار بی سپاه شدی و دریغ و درد
خنجر زپشت بر تو و بر باورت زدند
در هالهی غریبی خود سوختی ولی
با شعلههای زخم زبان آذرت زدند
گاهی کمر به قتل تو با زهر بستهاند
گاهی میان هجمهی غم، خنجرت زدند
بر حالت حسین، ملائک گریستند
از بس که تیر بر بدن پرپرت زدند
با گریه مینوشت «وفایی» که از غمت
آتش دوباره بر جگر خواهرت زدند
✍ #سیدهاشم_وفایی
السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی
🏴🏴🏴🏴🏴
واحد
ای همه جانها بفدای حسن(۲)
ارض و سما پُر از صدای حسن(۲)
کلام او بوَد کلام علی ۲
حسن، یعنی که تمام علی ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
ای پسر ارشد خیرالنسا ۲
قامت تو زینت اهل کسا۲
ای که وجودت حسن در حسن ۲
غریب در خانه ، غریبِ وطن ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
حضرت مجتبی امام کریم ۲
مظهر خالق خدای رحیم ۲
ارض و سما را تو امام ولی ۲
سید نا یا حسن ابن علی ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
تو مظهر عجائب و غالبی ۲
جان علی ابن ابیطالبی ۲
جنگ جمل ،دیده تو با هیبتی ۲
بر شتر فتنه زدی ضربتی ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
کسی ندیده، ای غریب دوران ۲
جنازه ی شهید و تیر باران ۲
لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یا حسین ۲
این همه نیزه دار و تنها حسین
🏴🏴🏴🏴🏴
یوسف حق پرست اشتهاردی(غريب)
|⇦•ای خاک ره تو...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفس حجت الاسلام انصاری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بسم الله الرحمن الرحیم
ای خاک ره تو خُطّۀ خاک
پاکی زِ تو دیده عالمِ پاک
ای بر سرت، افسر لَعَمرک
زیبِ بَرِ تو قَبای لولاک
یا اَعظَمَ صورةٍ تَجَلّیٰ
فیها الله مَا أدَقَّ مَعناک!
دامان جلالت ای شَهَن شاه
هرگز نَفُتَد به دست ادراک
این بنده و مدح چون تو شاهی
حاشاک از این مدیحه حاشاک
فرموده به شأنت ایزد پاک
لَوْلاک، لَما خَلَقْتُ الاَفْلاک
*پیامبر در روز بیست و هشت ماه صفر، بعد از نماز ظهر و عصر به امیرالمومنین فرمود: هرکی تو این اتاقه بگو بره بیرون فقط اونایی که اسم میبرم پیشم باشن .خودت باش، زهرا باشه و حسن و حسینم باشن، زینبین هم باشند. آقا عذر همه رو خواست و بیرون کرد. در اتاق رو بست این چند نفر کنار بستر پیامبر نشستن آقا صدازد:علی جان لحظه ی رفتن منه، حسین رو روی سینه ی من بخوابون،خواهر داره میبینه، اون موقع زینب شش یا هفت سالش بود. اما داره این منظرهٔ عجیب رو تماشا میکنه...امیرالمومنین حسین رو بغل کرد و روی سینه ی پیغمبر خوابوند،پیامبر دوتا دستش رو انداخت گردن ابی عبدالله، شروع کرد پیشانی و لب و دندان و زیر گلوش رو بوسیدن... پیامبر در حالیکه داشت جون میداد گریه میکرد،میگفت: "مالي لِیَزید؟" مگه من با یزید چیکار کرده ام؟*
*امروز خواهر دید برادر عجب جايی خوابیده، دیگه بالاتر از اینجا جایی نیست، اینجایی که حسین خوابیده عرش واقعی پروردگاره، يعني روي سينه ي رسول خدا...
اما زینب پنجاه سال بعد اومد تو میدان کربلا وقتی به اون بدن قطعه قطعه نگاه کرد صدا زد.."یومٌ عَلی صَدرالمُصطفی ..." حسین من یه روز رو سینه ی پیغمبر خوابیدی "وَ یومٌ عَلی وَجهِ الثری"امروزم بدن قطعه قطعه ات روی خاک بیابان افتاده...*
برادر دعا کن که زینب بمیرد
نباشد که بعد از تو ماتم بگیرد
برادر به قربان خُلقِ نکویت
اجازه بفرما ببوسم گلویت
* زینب میگه: میخوام صورتت رو ببوسم دستم نمیرسه، سر تو بالای نیزه زدن،چه جوری دلم رو آروم کنم؟زینب دوتا دستش رو دو طرف بدن گذاشت و خم شد گلوی بریده رو بوسید....*
روضه خانگی - پیامبراکرم(ص) - 776.mp3
9.43M
|⇦•ای خاک ره تو....
#روضه وتوسل ویژهٔ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفس حجت الاسلام انصاری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ویل دورانت:
اگر به میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم،باید بگوئیم که حضرت محمد (ص) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
سبک شور امام حسن مجتبی علیه السلام
دریایِ کرمه حسن تاجِ رو سرمه حسن
صد و هجده بار میگم آره دلبرمه حسن
یا سبط النبیه.. ذکرِ رو لب من..
ایوونه طلاشه.. خواب هرشب من..
خواب شیرینم عشقِ دیرینم
دوس دارم که باشی، ذکرِ تلقینم
اوجِ زیبایی خیلی آقایی
حیدری سیما وُ..، ماهِ زهرایی
یا حسن.. اِبنِ علی..
کوهِ مغفرته حسن دستش مرحمته حسن
مردِ شامی ماته از.. اوجِ معرفته حسن
بخشیده سه دفعه.. کُلِ زندگی شو..
خَرجِ مِسکینا کرد.. آقا زادِگی شو..
معرفت داره شاه و سالاره
جلو سگ هام حتی، لقمه میذاره
صاحبْ اَندیشه بنده ی خویشه
با جُذامی ها هم، همنشین میشه
یا حسن.. اِبنِ علی..
شیرِ با نسبِ حسن اُستاده اَدبِ حسن
تو جمل، شتر سوار.. ترسید از غضبِ حسن
شمشیرش رو بَرداشت.. رو دوشِش گرفته..
اِنقَد جیغ زَد اون زن.. که گوشِش گرفته..
خیلی کولاکه خیلی چالاکه
زَد شتر رو اون زن، بر رویِ خاکه
وارثِ مولاس صُلحِشَم غوغاس
چون معاویه هم، تسلیمِ آقاس..
یا حسن.. اِبنِ علی..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_امام_حسن_ع
مُلک و مَلک مُرید و مسلمانِ احمد است
در ذيلِ لطفِ بی حد و احسانِ احمد است
احمد محمّد است و محمّد رسولِ حق
جمع صفات نیز، به عنوانِ احمد است
هر گل که بشکُفت به گلستان معرفت
مدیونِ قطره قطره ی بارانِ احمد است
"اقرأ.."بخواند و غار حرا پر زِ نور شد
مبعث، شروعِ تابش قرآنِ احمد است
معراج رفت و هم سخنِ کردگار بود
این نقطه، اوجِ عزت و ایمانِ احمد است
زهراست دخترش، ثمرش، مادرش، بَلی..
زهرا شکوهِ مِدحَت دیوانِ احمد است
سرمایه اش خدیجه و شمشیر او علیست
این دو، دو بالِ فتح به میدانِ احمد است
این شعر را بخوان، که جهان را خبر کنی
جانِ جهان علی و، علی جانِ احمد است
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_حضرت_محمد_ص
غزال مرثیه شهادت حضرت رسول الله (ص)
دريا بگریید
جن و ملک در ماتم طاها بگریید
هم باغ و بستان
هم آسمان و هم دل صحرا بگریید
هم طور سینا
هم کعبه و هم مسجد الاقصی بگریید
در عرش اعلی
ایوان و صحن و پرده این غم را بگریید
از این مصیبت
نوح و خلیل و یوسف و موسی بگریید
همراه آدرم
اولاد او هم ناله با حوا بگریید
همراه مریم
در این عزا، فرزند او عیسی بگریید
با این همه غم
باید به آه و ضجه و نجوا بگریید
سخت است و جانکاه..
..داغ فراقش ، ای همه شب ها بگریید
در بین بستر
بر پیکر بی حال او حالا بگریید
رنگش پریده
بر رنگ و موی آن رُخ زیبا بگریید
باید بگریید
تا در مدینه حضرت زهرا بگریید
از گریه ی او
پُشت علی لرزید و هم مولا بگریید
اما نبی گفت:
ای اُمت من در غم فردا بگریید
فردای تلخی
چون می زند آن را رقم دنیا بگریید
دنیا فریب است
بَهرِ غریبیِ من از عقبی بگریید
مزد رسالت
بر من شود کوهی پر از غم، تا بگریید
در بین کوچه
سیلی خورد یاس کبود ما، بگریید
در بین خانه
نقش زمین گردد زنی تنها بگریید
چون درب خانه
می سوخته، وا می شود با پا بگریید
زهرا و محسن
یک یک فدایی می شوند آنجا بگریید
اما ای اُمت
بَهر غمی عظما و بی همتا بگریید
همراه زهرا
بَهر شهید ِروز عاشورا بگریید
همراه زینب
از کربلا تا کوفه را یکجا بگریید
از خیمه گاهش
تا قتلگاهش با سر و تن ها بگریید
یک یا حسینی
گویید و جای بوسه ی طاها بگریید
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_شهادت_حضرت_محمد_ص
#نوحه_پیامبر_ص
نوحه پیامبر رحمت (ص)
یا رحمت للعالمین
ای کوکب اهل سما.. ای ماهِ بر روی زمین
خورشیدِ جود و رحمتی یا رحمت للعالمین
نام تو عالی مرتبه باشد مقامت بی قرین
قربانِ قدر و جاه تو یا رحمت للعالمین
یا رحمت للعالمین
تو آخرین پیغمبری در آسمان ها رهبری
بر مسلمین تو سروری یا رحمت للعالمین
باشد کلامت بی نظیر هستی تو بر عالم امیر
ای دستگیرِ هر فقیر یا رحمت للعالمین
یا رحمت للعالمین
هستی اَمین عالمین خورشید و ماه مشرقین
ای نور چشم تو حسین یا رحمت للعالمین
مسموم زهر اَشقیا عمری به غصه مبتلا
ای روضه دارِ کربلا یا رحمت للعالمین
یا رحمت للعالمین
زهرا عزادار تو شد از غصه بیمار تو شد
حیدر شرربار تو شد یا رحمت للعالمین
بعداز تو حیدر شد غریب خانه نشین و بی حبیب
زهرا شده سیلی نصیب یا رحمت للعالمین
یا رحمت للعالمین
اَجر رسالت شد اَدا با یک لگد در کوچه ها
با خنجری در کربلا یا رحمت للعالمین
هم فاطمه شد غرقِ آه هم شد حسینش بی پناه
در کوچه و در قتلگاه یا رحمت للعالمین
یا رحمت للعالمین
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_کاربردی_شهادت_پیامبر_ص
#نوحه_پیامبر_ص
🖤حسن یعنی تمام هست زهرا
🖤حسن یعنی کریم هر دو دنیا
🖤حسن یعنی سکوت و رازداری
🖤حسن یعنی شب و دل بی قراری
🖤حسن یعنی غروری که شکسته
🖤حسن یعنی شهود دست بسته
🖤حسن یعنی غروب و رنگ نیلی
🖤حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی
🖤حسن یعنی بقیع تیره و تار
🖤حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار
🖤حسن یعنی نه شمعی نه مزاری
🖤حسن یعنی نداری گریه داری
🖤حسن یعنی به رنگ ارغوانی
🖤حسن یعنی شکسته درجوانی
🖤حسن یعنی شهید زهر کینه
🖤حسن یعنی غریب اندر مدینه
🖤حسن یعنی تمام عشق مادر
🖤حسن یعنی عزیز قلب حیدر
فرا رسیدن شهادت کریم اهل بیت
امام حسن مجتبی (ع)
و رحلت پیامبر (ص)
و شهادت امام رضا (ع)
را به شما تسلیت عرض میکنم 🏴
التماس دعا 🙏🏻
6. حاج منصور ارضی.mp3
1.58M
#زیارت_نامه_پیامبر_اسلام
(صلی الله علیه و آله وسلم)
#حاج_منصور_ارضی
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ
وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا
مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ
أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ
وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ رَبِّکَ
وَ عَبَدْتَهُ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ
فَجَزَاکَ اللَّهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ
أَفْضَلَ مَا جَزَى نَبِیّا عَنْ أُمَّتِهِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ
أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى
إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ
إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ