eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
محرم گذشت و صفر هم گذشت دو ماهِ پر از اشک و ماتم گذشت خداحافظ ای ماه رنج و بلا خداحافظ ای ماه پر ابتلا خداحافظ ای ماه خون و خطر خداحافظ ای ماه غم ای صفر خداحافظ ای ماه حزن و محن مدینه شد این ماه بیت الحزن خداحافظ ای ماه پر ماجرا مه رحلت خاتم الانبیا تو بر قلب ها مهر ماتم زدی به سرهای ما سایه ی غم زدی در این ماه شد فاطمه خون جگر که داغ پدر دیده و دیده داغ پسر به دل ها نشسته است داغی عظیم علی بی معین فاطمه شد یتیم در این ماه غم مجتبی کشته شد علی ابن موسی الرضا کشته شد خداحافظ ای ماه پر شور و شین تو دیدی روی نیزه رأس حسین چه غم ها که زینب در این ماه دید که خون جای اشک از دو چشمش چکید دل فاطمیون به محنت گذشت که زینب در این ماه دیده دو تشت به یک تشت خونین جگر پاره دید به تشتی لب و خیزران یزید @navaye_asheghaan
دوبیتی در ختم صفر دوباره شیون برپاست بر شانه ی صاحب الزمان شال عزاست پرسیدم از این ماتم عظمی، گفتند: هجران پیمبر و حسن، داغ رضاست @navaye_asheghaan
دوبیتی از میم محرم الحرام تا راء صفر با عشق حسین زدیم بر سینه و سر یا رب تو قبول این ارادت ها را فرمای حقِ خون علیِّ اصغر @navaye_asheghaan
دوبیتی چو شد به ماه صفر لاله های حق پرپر رضا به زهر جفا و حسن ز خون جگر بیا که همره زهرا چو شمع شعله کشیم ز سوز سینه ی مولی و داغ پیغمبر @navaye_asheghaan
دوبیتی از میمِ محرم الحرام تا راءِ صفر با عشقِ حسین زدیم بر سینه و سر یا رب تو قبول این ارادت ها را فرمای حقِ خون علیِّ اصغر ▪️ آخر ماه صفر زهرا سه جا دارد عزا گاه گرید بر پدر گاهی برای مجتبی بیست و هشتم داغدار باب و فرزندش بود آخر مه سوزد از بهر شه خوبان رضا @navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور آخر ماه صفر سبک می‌گذرد روزگار..... آخرِ ماهِ صفر بر لبِ ما این نوا یا حسن ُو یاحسین یاعلی وُ یارضا آخر ماهِ صفر مرغِ دلم پر گرفت تا نجف و مشهد و مدینه و کربلا می‌چکد باران از دیده‌ها السّلطان علی موسیَ الرّضا مزدِ نوکریِ سینه‌زن امضایِ براتِ نینوا اَبااَلحسن علیِ ابنِ موسیَ الرّضا امضا بزن حواله‌یِ کرب و بلا امام رضا/۳/ آخرِ ماهِ صفر قلبِ محبّان شکست شراره‌یِ بد‌دلی بر دلِ خوبان نشست روضه‌یِ هرسه یکی‌ست سوزِ دل و زهرِکین غصّه‌یِ هر سه یکی‌ست فاطمه خورده زمین دو سه روزِ دیگر با غلاف می شکند دستِ یاسِ دین بین دیوار و در در مَصاف بارِ شیشه می‌ماند زمین ذکرِ نبی ذکرِ حسن ذکرِ رضا واویلتا یافاطمه یامرتضی یا فاطمه ۳ @navaye_asheghaan
1. تو آمدی.mp3
زمان: حجم: 7.22M
( علیه السلام ) تو آمدی و بود عبا بر سرت آقا ( سلام الله علیها ) 1401 @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) تو آمدی و بود عبا بر سرت آقا خون بود سفیدیِ دو چشم ترت آقا وقتی به روی خاک نشستی به گمانم شد زنده تو را خاطره ی مادرت آقا این کیست عمامه به سرش نیست ؟ جواد است از راه دراز آمده تاج سرت آقا ( تا اومد میان حجره ، دید باباش امام رضا داره به خودش می پیچه ، خیلی سخته ، یه کودک 9 ساله ، ببینه بابای غریبش ، داره به خودش می پیچه ... ) جواد 9ساله به سر میزند بوسه به لبهای پدر میزند صد شکر ، سرِ تو به روی زانوی او بود وقتی که کشیدی نفَسِ آخرت آقا ( بابا دلش میخواد دَمِ آخرش ، بچه هاش باشن کنارش ، بابا دلش میخواد لحظه ی آخر ، سرش روی زانوی پسرش باشه ... ) تشییع شدی ، لیک نه در زیر سُم اسب ( جانم جانم ، تا نام ابی عبدالله میآد ، عاشقانه ناله میزنی ، شاید ناله ت برای اینه ، میگی ماه صفر هم تموم شد ، امشب دیگه میریم ، پیراهن عزارو در میآریم ، پیراهن عزارو روی چشمت میگذاری ، ... این پیراهن مقدسه ، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی را ، یکی از وصایاش این بود ، اون پیراهن مشکی که توو عزای جدّم می پوشیدم ، تووکفنم بگذارید ، فردای قیامت به مادرم فاطمه نشون بدهم ، ... یااباعبدالله ... ) تشییع شدی ، لیک نه در زیر سُم اسب گل بود که می ریخت روی پیکرت آقا ... ( امروز بدن امام رضارو گلباران کردند ، وقتی میخواستند بدن را بردارند ، [یا حضرت معصومه ] ، گلهارا عقب زدند ، بدن امام رضارو از زیر گل بیرون آوردند ...) کِی با لب تشته سرت از پشت بریدند؟ ( میخوام ببینم با این یک بیت چه میکنی ؟ چون خودِ امام رضا روضه خوان ابی عبدالله ست ، خودش فرمود : « یَا ابْنَ شَبِیب » جدّ مارو کربلا ذبح کردن ... می دونید ذبح یعنی چی ؟ ذبح یعنی کسی که هنوز نفَس میکِشه ، یعنی کسی که هنوز لباش به هم میخوره ، سر از بدنش جدا کنند ... یا امام رضا ، جدّ غریبتون ،لباش به هم میخورد ، زیر لب با خدا راز و نیاز میکرد ... این واژه ی « ذبح » چند جا کربلا به کار برده شده ، یه جا برای ابی عبدالله ست ، یه جای دیگه اش را میگم ، یه جای دیگه برای یه طفل شیرخواره به کار بُرده شده ، ... های جانم ... بابُ الحوائجه ، اونایی که مریض دارند ، اونایی که گرفتارند ... لبای کوچولوی علی اصغر به هم میخورد : « فَذُبِحَ الطِّفلْ مِنَ الْاُذُنِ اِلیَ الْاُذُن » یعنی گوش تا گوش علی درید ؟ با تیر ... لَا اِلَهَ اِلاَّ الله ... اما ذبح باباش فرق میکرد ، ... از حضرت زهرا عذرخواهی میکنم : « أَلسَّلامُ عَلَى الْمَذْبوحِ مِنَ الْقَفا » ... حالا اگه جیگرت سوخت بگو یا حسین ... نه نه ، مگه میتونی بشنوی اربابت رو از قفا سر بُریدند ، آرام باشی ؟ به قصد فرج بگو یا حسین ... ( سلام الله علیها ) 1401 @navaye_asheghaan
2. نوحه.mp3
زمان: حجم: 2.78M
( علیه السلام ) دلم پَر کشیده به سَمتِ خراسان که از پای فِتاده امام غریبان به سینه بکوبم خدایا از این غم رضای تو در خانه اش میدهد جان در رَهت ای خدا جان او شد جدا ذکر روی لبش ای جوادم بیا ( یارضا ، یارضا ) تکرار به خاکِ غریبی سرش را گذارد غریبانه یک گوشه جان می سپارد بمیرم برایش که هنگام رفتن کسی را کنار تنِ خود ندارد مانده در قلب ما داغِ شمس و شُموس میچکد اشک ما بهرِ سلطانِ طوس ( یارضا ، یارضا ) تکرار ( سلام الله علیها ) 1401 @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) تو آمدی و بود عبا بر سرت آقا خون بود سفیدیِ دو چشم ترت آقا وقتی به روی خاک نشستی به گمانم شد زنده تو را خاطره ی مادرت آقا این کیست عمامه به سرش نیست ؟ جواد است از راه دراز آمده تاج سرت آقا ( تا اومد میان حجره ، دید باباش امام رضا داره به خودش می پیچه ، خیلی سخته ، یه کودک 9 ساله ، ببینه بابای غریبش ، داره به خودش می پیچه ... ) جواد 9ساله به سر میزند بوسه به لبهای پدر میزند صد شکر ، سرِ تو به روی زانوی او بود وقتی که کشیدی نفَسِ آخرت آقا ( بابا دلش میخواد دَمِ آخرش ، بچه هاش باشن کنارش ، بابا دلش میخواد لحظه ی آخر ، سرش روی زانوی پسرش باشه ... ) تشییع شدی ، لیک نه در زیر سُم اسب ( جانم جانم ، تا نام ابی عبدالله میآد ، عاشقانه ناله میزنی ، شاید ناله ت برای اینه ، میگی ماه صفر هم تموم شد ، امشب دیگه میریم ، پیراهن عزارو در میآریم ، پیراهن عزارو روی چشمت میگذاری ، ... این پیراهن مقدسه ، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی را ، یکی از وصایاش این بود ، اون پیراهن مشکی که توو عزای جدّم می پوشیدم ، تووکفنم بگذارید ، فردای قیامت به مادرم فاطمه نشون بدهم ، ... یااباعبدالله ... ) تشییع شدی ، لیک نه در زیر سُم اسب گل بود که می ریخت روی پیکرت آقا ... ( امروز بدن امام رضارو گلباران کردند ، وقتی میخواستند بدن را بردارند ، [یا حضرت معصومه ] ، گلهارا عقب زدند ، بدن امام رضارو از زیر گل بیرون آوردند ...) کِی با لب تشته سرت از پشت بریدند؟ ( میخوام ببینم با این یک بیت چه میکنی ؟ چون خودِ امام رضا روضه خوان ابی عبدالله ست ، خودش فرمود : « یَا ابْنَ شَبِیب » جدّ مارو کربلا ذبح کردن ... می دونید ذبح یعنی چی ؟ ذبح یعنی کسی که هنوز نفَس میکِشه ، یعنی کسی که هنوز لباش به هم میخوره ، سر از بدنش جدا کنند ... یا امام رضا ، جدّ غریبتون ،لباش به هم میخورد ، زیر لب با خدا راز و نیاز میکرد ... این واژه ی « ذبح » چند جا کربلا به کار برده شده ، یه جا برای ابی عبدالله ست ، یه جای دیگه اش را میگم ، یه جای دیگه برای یه طفل شیرخواره به کار بُرده شده ، ... های جانم ... بابُ الحوائجه ، اونایی که مریض دارند ، اونایی که گرفتارند ... لبای کوچولوی علی اصغر به هم میخورد : « فَذُبِحَ الطِّفلْ مِنَ الْاُذُنِ اِلیَ الْاُذُن » یعنی گوش تا گوش علی درید ؟ با تیر ... لَا اِلَهَ اِلاَّ الله ... اما ذبح باباش فرق میکرد ، ... از حضرت زهرا عذرخواهی میکنم : « أَلسَّلامُ عَلَى الْمَذْبوحِ مِنَ الْقَفا » ... حالا اگه جیگرت سوخت بگو یا حسین ... نه نه ، مگه میتونی بشنوی اربابت رو از قفا سر بُریدند ، آرام باشی ؟ به قصد فرج بگو یا حسین ... ( سلام الله علیها ) 1401
به نام خدا ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حالا که می بینـــی  به روی سر عبــایم را آمــاده کن در حجــره ام  بــزم  عـزایم  را دیگر نپرس از من اباصلت این چه احوال است دیگر بخوان از حال و روزم ، ماجرایم را یعنـی بدان وقتـی برای ماندن من نیست یعنی  اجــابت  کرده  معبـودم ، دعایم  را یک حجــرهٔ دربستــه را آماده کن  بر من بر هــم مزن این خلوت من  با  خدایم  را افتــادم  از  پا  تا رسیـدم  بر  درِ حجــره از بس کشیدم بر زمین این دست و پایم را می ســوزم اما شکـر حـق را زیر لب دارم تا  او  ببیند  حال  تسلیــم  و  رضــایم  را دلتنــگ  دیدار  جــوادم ، ناله  ســر  دادم تا  در مدینــه  بشنــود  ســوز  صـدایم  را آید به بالینـــم  جــواد ، آســـوده تر باشم می بینــم  آخــر  آن  عـزیــز  آشــنایم   را آه ای ابا صــلت، از دلم داری خبــر یا نه؟ پـر کرده داغ  کربلا  حـــال و  هـوایم  را سوز جگر دارم ، میان حجره می خوانم "یابن الشبیب" و روضه های کربلایم را شکر خدا که خواهرم معصومه اینجا نیست تا  مثل  زینب  بشنـــود  آه و  نوایم  را ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۰/۷/۱۴ @navaye_asheghaan